مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
شکل شهر
حوزه های تخصصی:
مطالعه الگوهای رشد کالبد و فضاهای شهری در دوره سدههای میانه و تحلیل ارتباط آن تحولات با تغییرات اجتماعی ـ اقتصادی که در شهرها رخ میداد، امکان بازشناسی و تبیین نقش نیروهای اجتماعی در زندگی شهری و نیز فرایند بروز تغییر در شکل شهرها را فراهم میآورد. بر این اساس، رشد و گسترش شکل شهر به مانند انعکاسی از مراحل انکشاف و تغییرات اجتماعی درون شهرها محسوب میشود. در مطالعه حاضر، موضوع علل بروز تغییرات در الگوی کالبدی و شکلی شهر ایرانی مورد بررسی قرار گرفته، این تغییرات با عنایت به دو دسته عوامل بیرونی (حکومت، اراده نخبگان سیاسی ـ اداری شهری و...) و عوامل درونی (رشد مناسبات اقتصادی و اجتماعی شهری) مورد ارزیابی قرار میگیرد. مسئله پژوهش گفتار حاضر چنین است: تحولات و تغییراتی که در مناسبات شهری ایران روی می داد؛ تا چه میزان از تغییر شرایط درونی، یعنی ناشی از رشد و تکامل مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی شهری؛ و تا چه میزان از شرایط و عوامل تأثیرگذار بیرونی، که بر زندگی اجتماعی ـ اقتصادی شهری مؤثر بودند، تأثیر میپذیرفت؟.
کنکاشی در باب شکل شهر سنتی از منظر اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله جستاری در باب شکل شهر از منظر اندیشه اسلامی است. سؤال اصلی مقاله این است که چه مؤلفه های شکلی و غیر شکلی بر شهر سنتی حاکم است؟ روش کار به مانند روش اندیشمندان اسلامی در تحقیق است. از این رو استناد اصلی در تحقیق، قرآن و روایات و نظر اندیشمندان است که به عنوان معارف پایه و مقبولات در استدلال منطقی و استنتاج سود برده شده است. نتایج، بیانگر آنست که شهر سنتی دارای ارتباطی همه جانبه، زمینی و آسمانی است؛ یعنی زمین، سایه آسمان است. هدف از شهر سنتی، ایجاد بستر مناسب برای هدایت انسان به کمال یعنی همان بندگی است. در سایه بندگی، آرامش قلبی و امنیت برقرار می شود و بستر لازم برای ظهور عدالت به وجود می آید. شکل شهر سنتی به تبعیت از نظم طبیعت و به وجود آمدن نیازهای جدید دایم در حال تغییر و در عین گوناگونی دارای وحدت است. از سویی دیگر مسئولیت پذیری اجزا نسبت به هم باعث شده از طبیعت در شهر سنتی به اندازه و به جا استفاده شود. از آنجایی که هدف شهر سنتی انسان است و انسان دارای روح و جسم است؛ شهر سنتی نیز متناسب با انسان و نیازهای جسمانی و روحانی او شکل می گیرد و بنابر این قبل از برپایی شهر سنتی، بایستی انسان سنتی برپا شود. از این رو هدف در شهر سنتی برپایی کالبد شهر به تنهایی نیست.
بررسی تأثیر ضوابط شهرسازی بر شکل شهرتهران
منبع:
منظر مرداد ۱۳۸۹ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر برنامه های دولت بر گسترش افقی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر توسعه پایدار شهری را کارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ محیط زیست بدانیم یکی از پیش شرط های مهم تحقق آن، بهینه سازی انواع بهره گیری از زمین شهری است که در غیر این صورت شهرها دچار پدیده گسترش افقی و یا گسترش بی رویه می شوند. تاکنون مدل های مختلفی برای شناخت شکل شهر و سنجش میزان پراکنش آن ارائه شده است. این تحقیق سعی بر آن دارد تا از طریق مدل های مختلف مانند تحلیل زمانی تراکم شهری، روش توزیع چارکی، درجه توزیع متعادل، درجه تجمع و مدل هلدرن، میزان گسترش افقی شهر تهران را در دهه های مختلف محاسبه نموده و سپس از میان عوامل موثر برگسترش افقی شهر تهران، تأثیر برنامه های دولت را مورد توجه قرار دهد. در ادامه با استفاده از آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و مطالعات کتابخانه ای و با توجه به طرح های شهر تهران، سهم نقش دولت در گسترش افقی شهر نشان داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت در فرآیند شتاب زده عرضه زمین و الحاق عرصه های وسیعی به صورت بافت های روستایی کم تراکم و اراضی کشاورزی و بایر به محدوده شهر و هم چنین به دلیل فقدان طرح و مدیریت کارآمد زمین و تفکیک های غیرقانونی، شهر تهران را دچار گسترش افقی نموده است؛ در نتیجه با توجه به اصول توسعه پایدار شهری این شکل نمی تواند شهر تهران به سمت پایداری سوق دهد. بنابراین بایستی با استفاده از سیاست های کنترلی از گسترش بیش تر این پدیده در همه شهرهای کشور جلوگیری کرد.
شکل پایدار شهر و عدالت اجتماعی(مطالعه ی موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی توسعه ی شهری بر نحوه ی توزیع خدمات و امکانات شهری در شهر میاندوآب است. بر این اساس، روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیون های خطّی، غیرخطّی، لگاریتمی، وارونه و نمایی در نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. با مبنا قرار دادن تراکم شهری به عنوان مشکل توسعه ی شهری، شهر میاندوآب دارای توسعه ی فشرده شهری است؛ زیرا تراکم خالص شهری 235 نفر در هکتار و تراکم ناخالص 5/62 نفر در هکتار برآورده شده است. همچنین با استفاده از 13 شاخص خدماتی نحوه ی توزیع خدمات در 30 محلّه ی شهر بررسی شده است که 2 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5 محلّه تقریباً متعادل، 10 محلّه نیمه متعادل و 13 محلّه نامتعادل در توزیع خدمات بوده اند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم خالص جمعیّت و z-score توزیع خدمات نشان می دهد که تراکم جمعیّت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونه ای که محلّه هایی با تراکم جمعیّتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. بنابراین آسیب پذیری توسعه ی شهری میاندوآب با معیار قراردادن توزیع خدمات (عدالت اجتماعی) آشکار شد. به همین منظور به الگوی بهینه ی تراکم جمعیّتی از طریق آزمون آماری مبادرت شده که تراکم جمعیّتی 250 نفر در هکتار در هر محلّه به عنوان الگوی توسعه ی شهری پایدار تعریف می شود.
تحلیل تأثیر عملکردهای محله ای بر رفتار سفر شهروندان (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پیامدهای ضعف عملکردهای محله ای در سازمان فضایی شهرها، تغییر رفتار سفر شهروندان از محل سکونت به سایر مناطق شهر برای تأمین نیازهای روزمره است که استفاده از خودروی شخصی و مالکیت آن را به یکی از ضرورت های زندگی شهری تبدیل کرده است. شهر رشت نیز در سال های اخیر با مالکیت بیش از حد وسایل نقلیه شخصی، از این مسائل شهری دور نبوده است و حوادث ترافیکی بالا، انتشار آلاینده ها، افزایش زمان و هزینه سفر را درپی داشته است. در این راستا، تحلیل کارکردهای عمده محله ای، مکان یابی آنها و تخصیص بهینه فضای شهری به کاربری های مورد نیاز با در نظر گرفتن استانداردها برای دسترسی آسان به خدمات شهری، از اهداف و ضرورت های اساسی برنامه ریزی شهری است که می تواند رفتار سفر شهروندان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مقاله، تحلیل میزان اثرگذاری عملکردهای محله ای و شکل شهر رشت بر رفتار سفر شهروندان است. این پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای است که به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری آن کلیه شهروندان شهر رشت است که به کمک جدول مورگان حجم نمونه 382 نفر تعیین شد. شیوه نمونه گیری برای شناسایی نمونه ها خوشه ای است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، برای تعیین میزان رابطه معناداری بین متغیرها، از آزمون آماری ناپارامتریک دو متغیره تااو بی. کندال در قالب جداول دو بعدی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش حکایت از رابطه معنادار بین کمبود و توزیع نامناسب کاربری های تجاری، تفریحی، آموزشی و ورزشی در سطح محلات شهر رشت و فراوانی سفرهای درون شهری، برای دسترسی و استفاده از خودروی شخصی دارد.
وجوه شکل شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
گوناگونی مجموعه های زیستی در شناخت بشر از آن نیز انعکاس یافته است. غنای مطلب و لایه های متمایز این شناخت باعث پدیدار شدن روش های متفاوتی در پژوهش های شکل شهر شده است. حتی در حوزه ای مانند ریخت شناسی شهری، رویکردهای متفاوتی با منابع مطالعاتی مختلف وجود دارد. چالش اصلی، انتخاب میان این رویکردهای متنوع نیست، بلکه این است که چگونه آن ها را ترکیب و هماهنگ کنیم. مقصود این مقاله، یک تحلیل نقادانه اولیه از رویکردهای مختلف به ریخت شناسی شهری، در تلاش برای حل این چالش است. هدف اول، بازشناسی و تحلیل رویکردهای مختلف به مکاتب اصلی فرم شهر به عنوان مسئله اصلی موضوع ریخت شناسی است. هدف دوم، بازشناسی یک جنبه است که میان همه رویکردها مشترک باشد و بتواند به عنوان کلید مرجع برای هماهنگی میان دیدگاه های مختلف به صورت روشمند مورداستفاده قرار گیرد. هدف غایی نوشتار، دست یافتن به یک دیدگاه ترکیبی است که در آن رویکردهای گوناگون یکدیگر را حمایت کرده و ادراکی بهتر از زیستگاه های بشری ارائه کنند.
تغییرات فضایی- زمانی شکل شهرهای ساحلی و غیرساحلی استان مازندران با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اثر فعالیت های انسانی و پدیده های طبیعی، چهرة زمین همواره تغییر می کند. سرعت و تنوع این تغییر و تحول در محیط های شهری بیش از سایر مناطق است. مقالة حاضر تغییر زمانی و فضایی دو شهر ساحلی (چالوس و بابلسر) و دو شهر غیرساحلی (آمل و قائمشهر )استان مازندران را از جنبه های فشردگی، پیچیدگی و مرکزیت شکل شهر با به کارگیری سنجه های سیمای سرزمین بررسی کرده است. روش تحقیق مقاله کمی است و نقشه های کاربری اراضی در سه طبقه (شهر، اراضی کشاورزی و آب) به روش طبقه بندی حداکثر احتمال از تصاویر ماهواره لندست تهیه شدند. برای تحلیل تغییرات سیمای سرزمین از 12سنجه و در دو سطح طبقه و سیمای سرزمین استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار سنجة NP برای طبقة کشاورزی چهار شهر مورد بررسی افزایش یافته، که نشان دهندة پدیدة خردشدگی، کاهش پیوستگی و وجود اختلال در کاربری کشاورزی است. علاوه بر این، یافته ها روند افزایشی تعداد لکه ها را در دو شهر قائمشهر و بابلسر نشان داد که گویای وجود ساختار ریزدانه ای در این دو شهر است. همچنین، کاهش سنجة ENN-MN فقط برای قائمشهر نشان دهندة مرکزیت بالا است. به طور کلی، تفاوت بارزی بین شهرهای ساحلی و غیرساحلی از جنبه های فشردگی و پیچیدگی مشاهده نشد .
شهر فشرده و توسعه پ ایدار شهری شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، یافتن شواهدی تجربی در خصوص ادعاهای طرفداران شهر فشرده می باشد. محله 5 از ناحیه 5 شهر سبزوار به عنوان عرصه تحقیق و برای بررسی های میدانی انتخاب گردید. روش تحقیق، توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه محقق ساخته) صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که در محدوده مورد مطالعه تنها در دو بخشِ احساس تعلق مکانی و دسترسی به خدمات ادعاهای طرفداران اندیشه شهر فشرده مورد تأیید قرار گرفت، اما در مورد بخش هایی چون همبستگی ئ تعاملات اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، کاهش وابستگی خانوارها به خودروهای شخصی و کاهش هزینه های مصرفی خانوار در حوزه انرژی میان ادعاهای طرفداران شهر فشرده و یافته های حاصله در محدوده مورد مطالعه همخوانی و تطابق وجود ندارد. یافته های تکمیلی گویای آن است که عامل فشردگی یا پراکندگی به تنهایی نمی تواند پایداری شهری را تبیین کند و در کنار آنها متغیرهای زمینه ای و اجتماعی و اقتصادی دیگری نیز وجود دارند که بایستی مد نظر قرار گیرند.
سنجش و اندازه گیری فضایی- زمانی فرم شهر یزد با بکارگیری متریک های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل و فرم شهر در زمانها و دوره های مختلف می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مدیریتی و طبیعی متفاوت و متغیر باشد و در طول زمان ثابت و ایستا نیست. بنابراین تشخیص فرم فضایی- زمانی شهر یکی از مسائل و چالش های کنونی برنامه ریزان شهری برای هدایت و ساماندهی بهینه شکل شهر به جهات مناسب می باشد. شهر مورد مطالعه این پژوهش شهر یزد و دوره زمانی مورد مطالعه از سال 1354 تا سال 1389 می باشد. برای دستیابی به هدف تحقیق که همان اندازه گیری فرم این شهر با استفاده از متریک های فضایی می باشد از داده های سنجش از دور، تصاویر ماهواره ای و نرم افزار Arc GIS بهره گرفته شده است. نتایج به دست امده حاکی از آن است که در چهار دوره مورد بررسی، میزان پیچیدگی یا بی نظمی شکل قطعات ولکه های شهر افزایش، اندازه مرکزیت یا نزدیکی قطعات شهری به یکدیگر کاهش، میزان فشردگی یعنی تعداد قطعات، اندازه قطعات نیز کاهش، میزان تخلخل یا وجود فضاهای خالی و استفاده نشده افزایش و در نهایت تراکم به شدت کاهش یافته است که همه اینها بیانگر این نکته است که شهر یزد از فشردگی و متراکم بودن به سمت گستردگی و پراکنش سطحی بی رویه حرکت کرده است که با توجه به اثرات نامطلوب این پدیده، شایسته است از استراتژی ها و سیاست های کنترلی شدید در بخش های پیرامونی و مرزهای رشد شهر استفاده گردد.
خوانش ساختار شهر؛ گامی به سوی شکل شناسیِ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های مهم طراحان و برنامه ریزان شهری که پاسخ های آن، گاه، محل افتراق و اختلاف نظر اهالی این رشته ها بوده، این است که؛ شکل شهر چیست؟ وقتی از شکل یک شهر صحبت میکنیم، دقیقاً کدام اجزا و عناصر و ابعاد آن شهر مد نظر ماست؟! این پرسش در زمره پرسش های بنیادی و مبنایی شهرسازیست و پرواضح است که پیش از هر نگاه هنجاری به شکل شهر پاسخ بدین پرسش ضروری می نماید. در این میان به نظر می رسد مفهوم «ساختار شهر» نیز به عنوان یکی از مفاهیم اصلی که در دوران بعد از مدرن، جایگاه خاصی در ادبیات شهرسازی یافته است، در ارتباطی مستقیم با مفهوم «شکل شهر » قرار دارد. اگر شناختِ شکل شهر را در قالب یک فرآیند تصور کنیم، بی شک، شناخت «ساختار شهر »، اجزاء و عناصر و ابعاد آن، چه با رویکردهای انسان شناختی شهرسازان ساختارگرای هلندی و چه با نگاه های سایبرنتیک شهرسازان ژاپنی، از مهم ترین گام های طیّ این فرآیند خواهد بود. لذا به نظر می رسد تبیین و تدقیق مناسبات میان این دو مفهوم، نه تنها به وضوحِ بیشتر زوایای پنهان هر دوی این مفاهیم خواهد انجامید، بلکه گامی مؤثر در راستای شناخت شکل شهر نیز به شمار خواهد آمد. این نوشتار در پی آن است که با بررسی ادبیات موجود، ضمن تبیین مناسبات و تعاملات «شکل » و «ساختار » یک شهر، شناخت ساختار یک شهر را به عنوان گامی مهم در راستای شناخت شکل آن شهر معرفی نماید.
سنجش اثرات همگرایی نیروهای مذهب و اقتصاد در شکل و فرم منطقه ثامن شهر مشهد در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
87 - 101
حوزه های تخصصی:
وجود بارگاه حضرت رضا)ع( در شهر مشهد، مهمترین عامل جذب جمعیت و رونق فعالیت ها در ناحیه کنونی شهر مشهد است و تأثیر منحصر به فردی بر کمیت و کیفیت توسعه فیزیکی شهر مشهد داشته است. این عامل حائز اهمیت، نه تنها باعث تبدیل منطقه پیرامونی حرم مطهر به یکی از باشکوه ترین و وسیع ترین مجموعه های آرامگاهی جهان اسلام و موجب ظهور یکی از پردرآمدترین مناطق اقتصادی و گردشگری کشور شده، بلکه تأثیر قابل توجهی بر کمیت و کیفیت توسعه فیزیکی شهر مشهد داشته است. در مطالعه شکل و فرم بافت های شهری، نقش عوامل مختلفی مانند عوامل طبیعی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و ... را می توان مشاهده نمود. به دلیل ماهیت معنوی و مذهبی منطقه ثامن، عوامل مذهبی نقش مهمی بر جهت گیری توسعه آن داشته اند. به علاوه، وجود فرصت های سرمایه گذاری با ارزش برای سرمایه گذاران خصوصی و عمومی، نقش عوامل اقتصادی را بر توسعه شهری این منطقه قابل توجه ساخته است. بنابراین به نظر می رسد که بین عوامل تبیین کننده شکل و فرم شهری، دو عامل مذهبی )معنوی( و اقتصادی )مادی( اساس یترین تغییرات منطقه ثامن مشهد را باعث شده اند. این مقاله، با هدف بررسی نقش دو نیروی قابل توجه )ارزشهای مذهبی و ارزشهای اقتصادی(بر شکل و فرم بافت پیرامون حرم )منطقه ثامن(، در دوره معاصر، به دنبال شناخت ارزشهای معنوی ) مذهب( و ارزشهای مادی )اقتصادی( و ارزیابی اثرات همگرایی و تعامل این دو نیرو بر شکل و فرم نهایی منطقه با استفاده از روش تحقیق تحلیلی _ توصیفی است. به این ترتیب، از یک سو به توصیف ویژگی های شکلی منطقه ثامن در مراحل مختلف رشد و تحول آن به شیوه توصیفی تحول سنجی می پردازد و از سوی دیگر، چرایی و چگونگی اثرگذاری دو نیروی قدسی و مادی در شکل و فرم این منطقه در دوره های مختلف تحلیل می شود. نتایج تحقیق نشان داد که این دو نیرو به طور هم عرض و در جهات مختلف، بافت شهری منطقه ثامن را دستخوش تغییرات جدی کرده اند و شکل و فرم نهایی منطقه ثامن تحت تأثیر کشاکش و تقابل دائمی بین این دو نیرو شکل گرفته است.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزه های تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
تاثیر شکل شهر بر فرهنگ: رویکردی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای امروزی با تغییرات فرهنگی بارزی مواجه هستند که از عوامل متعددی نشات گرفته است؛ یکی از این عوامل، شکل شهر است که بر رفتار مردم و با ثابت شدن این رفتارها در طول زمان بر فرهنگ آن ها تاثیرگذار بوده است. در حقیقت ساختار و ظاهر شهرهای کنونی با فرهنگ گذشته ایران تفاوت بارزی دارد که این تفاوت، در برخی موارد آثار واضحی را در مسائل فرهنگی دربرداشته است. هدف این مقاله بررسی چگونگی تاثیر شکل شهر بر فرهنگ در طول زمان است. فرهنگ به دو دسته مادی و غیرمادی تقسیم می شود؛ اگر مواردی نظیر سبک زندگی، ارتباطات، رسوم و به طور کلی فعالیت های مردم را که ملموس هستند، به عنوان فرهنگ مادی به حساب آوریم، فرهنگ غیرمادی شامل چهار عنصر درونی زبان، ارزش ها، هنجارها و باورها می شود. منظور از فرهنگ در این پژوهش فرهنگ غیرمادی است. روش پژوهش آمیخته و ترکیبی از روش های کیفی و کمی اسنادی، میدانی و پیمایشی است. این نوشتار عمدتاً با رویکرد آسیب شناسی فرهنگ نوشته شده است و با مقایسه زمانی رفتارها و آداب شهری با پرسش از مردم (ساکنان منطقه 8 تهران) این نتیجه حاصل شد که بسیاری از اعتقادات و رفتارها و واژگان به مرور زمان تحت تاثیر شکل شهر قرار گرفته اند و دچار تغییرات شده اند. از سوی دیگر بر اساس یافته های میدانی و تهیه پرسشنامه از متخصصین حوزه شهرسازی در نهایت این نتیجه حاصل شد که به ترتیب زبان، هنجارها، ارزش ها و باورها از کالبد شهر تاثیر می پذیرند
اقتصاد و معماری: تاثیر اوضاع اقتصادی ایران دوره قاجار بر الگوهای معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
188 - 202
حوزه های تخصصی:
ورود سرمایه داری به ایران با تغییرات گسترده در نظام اقتصادی همراه بود. در حالی که ساختار تولید کشور در اوائل دوره قاجار مبتنی بر تولید محصولات کشاورزی و صنایع دستی و صادرات آن بود، در اواخر با زوال و آسیب دیدگی جدی کشور را به یک واردات کننده بزرگ از کشورهای اروپایی و روسیه تبدیل کرد. با تعطیلی کارخانه های داخلی، تلاش ها برای درونی کردن سرمایه داری به شکست انجامید و عدم توانایی بخش خصوصی در رقابت با سرمایه داری خارجی منجر به سودآوری تجارت مبتنی بر واردات و رانت شد. نتیجه این اتفاقات بر معماری و شهرسازی کشور بر دو مسئله قابل مشاهده بود. یکی افزایش جمعیت شهرها و نیاز به توسعه آن ها که با خیابان کشی های جدید و حضور بناهایی با عملکردهای نوین همراه بود. اتفاقی که به بورس بازی زمین منجر شد و بر جدایی طبقات اجتماعی تاکید نمود. دوم تأثیر غیرمستقیم سرمایه داری خارجی که به حضور اتباع اروپایی در شهرهای ایران انجامید و به روند آشنایی ایرانیان با فرهنگ و مظاهر تمدن غربی شدت بیشتری بخشید. در این تحقیق با روش های تفسیری-تاریخی و استدلال منطقی به ارتباط متقابل میان وضعیت اقتصادی و تحولات معماری و شهرسازی شهرهای ایران در دوره قاجار پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این فراگرد نه تنها بر شکل شهرها و سیمای ساختمان ها تأثیرگذار است بلکه با مقنضیات سیاسی-اجتماعی و فرهنگی گسترده ای همراه شد که همین پیامدهای آن را پیچیده تر و تأثیرگذاری اش را بیشتر کرده بود. اهداف پژوهش: بررسی چگونگی تأثیرات شرایط اقتصادی دوره قاجار بر تحولات شهرهای ایران. 2.بازشناسی الگوهای معماری به کار رفته تحت تأثیر تحولات اقتصادی دوره قاجار. سوالات پژوهش: 1.شرایط اقتصادی و جریان های سرمایه داری دوره قاجار تا چه حد بر تحولات شهرهای ایران مؤثر بوده است؟ 2.الگوهای معماری به کار رفته در دور ه قاجار تا چه حد تحت تأثیر شرایط اقتصادی این دوره قرار داشته اند؟
ارزیابی شکل شهر و وابستگی به خودرو در شهر جدید مَرن-لَه-وَله ، پاریس (فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
51 - 71
حوزه های تخصصی:
وابستگی به خودرو یکی از بزرگ ترین چالش های شهرهای امروزی است که پیامدهای منفی بسیاری داشته و برای تدوین راهبردهای کارآمد برای خروج از این وضعیت، سنجش شهرها از این زاویه ضروری است. در پژوهش حاضر، که در دسته پژوهش های کمی و کاربردی قرار دارد، با هدف ارزیابی میزان وابستگی به خودرو، شهر جدید Marne-la-Vallée در شرق پاریس به عنوان نمونه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش پس از معرفی این شهر و بررسی ادبیات موضوع، به منظور تبیین شاخص هایی برای ارزیابی وابستگی به خودرو شش بعد متفاوت شناسایی شده اند. این شش بعد شامل پیوستگی/پراکندگی بافت شهری، دسترسی به مراکز شهری، حمل ونقل پایدار، تراکم جمعیتی، خوشه بندی بافت شهری و دسترسی به فضای سبز هستند که در هر یک از این ابعاد پارامترهای متعددی مورد بررسی قرار گرفته و در قالب نمودارهایی ارائه شده اند. پس از بررسی موارد ذکر شده در چهار بخش شهر و با مقایسه آنها با سطح میانگین، نتایج ارائه شده نشان می دهد که در این شهر «وابستگی به خودرو» تابعی از فاصله از مرکز اصلی (پاریس) بوده و با دور شدن از مرکز، این شرایط در پنج بعد از شش بعد مورد بررسی، تشدید شده و تئوری ترکیب مفهومی«سه گونه بافت شهری» پیتر نیومن در آن تأیید می گردد.
تبارشناسی نظری بزرگراه های درون- شهری و تحلیل اثرات آن بر فضاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بزرگراه های درون- شهری، به عنوان یکی از مهم ترین بخش های حمل ونقل، هم به لحاظ حجم مصرف بودجه و هم به لحاظ اثرات فضایی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن بر شهر، همواره یکی از پُرچالش ترین عناصر شهری بوده است. برای این منظور در این پژوهش به تحلیل اثرات بزرگراه های درون-شهری، بررسی نظریات مرتبط با چگونگی برخورد با این عنصر فضایی و همچنین عوامل دخیل در آن پرداخته شده است. نوع پژوهش کاربردی- نظری و روش انجام به صورت اسنادی-تحلیلی است. منابع اطلاعاتی مورد استفاده در این پژوهش تمام اسناد، مدارک، کتاب ها، مقالات، طرح ها و پژوهش های علمی انجام شده در خصوص بزرگراه های درون شهری است. نتایج حاکی از آن است که نظریات و دیدگاه های موافق و مخالفی در خصوص ایجاد بزرگراه های درون-شهری وجود دارد. اندیشمندان مکتب نوگرا و مهندسان شهری، طرفداران ایجاد بزرگراه های درون شهری و بعدها برنامه ریزان و جغرافیدانان شهری مخالف توجه تک بعدی به ایجاد این بزرگراه ها و توسعه درون شهری با تکیه بر بزرگراه سازی هستند. همچنین نتایج امر نشان داد که بزرگراه های درون-شهری تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی با خود به همراه داشته و بسته به شرایط مکان و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محل، این تأثیرات به صورت مثبت و منفی در فضای پیرامون نمود پیدا می کند.
بررسی میزان اثرگذاری و ارتباط شاخصها و زیرساختهای رشد هوشمند شهری با توسعه فضایی و اجتماعی شهرها(نمونه موردی شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
125 - 138
حوزه های تخصصی:
گسترش افقی شهر، چالشی است که در نیم قرن اخیر در اکثر کشورهای جهان اتفاق افتاده رویکردهای متعددی در راستای مقابله با این چالش مطرح شده است. یکی از مهم ترین آنها رویکرد رشد هوشمند شهری است. این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی است که با روش تحلیلی و رویکرد کمی انجام گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی میزان ارتباط و اثرگذاری شاخص های رشد هوشمند شهری شهر بابل است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و ساکنان شهر بابل است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ها و روش های کمی همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چند گانه و ضریب هماهنگی کندال در نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس نتایج تحقیق، ارتباط و همبستگی شاخص کلی عناصر کارکردی شهر و 12 شاخص مورد ارزیابی آن با رویکرد رشد هوشمند، در سطح اطمینان 99 درصد و سطح خطای کمتر از 001/0 همگی مثبت و مستقیم معنادار تأیید شدند. با توجه به نتایج ارزیابی آزمون همبستگی، قوی ترین رابطه در بین شاخص های مورد بررسی را شاخص اختلاط کاربری (681/0) و سپس سلسله مراتب (677/0)، دسترسی (672/0)، سازگاری (627/0)، تنوع کاربری ها (621/0)، جذابیت بصری (611/0)، چشم انداز مطلوب (597/0) و سازگاری (581/0) به ترتیب با رویکرد رشد هوشمند داشته اند. نتایج ضریب هماهنگی کندال با روش دلفی نشانگر شناسایی 52 عامل مؤثر بر رشد افقی شهر بابل در طی دو پانل بوده میانگین داده های جمع آوری شده به ترتیب36/3 و 50/4 محاسبه شده است. علاوه بر این میزان انحراف معیار عوامل در دور اول 5074/0 و در دور دوم به 2037/0 بوده است.