فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیلاب و سیل زدگی یک پدیده عام در ایران و یکی از زیان بارترین رخدادهای امروزی به شمار می رود که بیش از هر مخاطره دیگر، جان و مال انسان را به خطر می اندازد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر رخداد سیلاب در حوضه رود شاهرود، برای برنامه ریزی مناسب محیطی است. برای دستیابی به این هدف، داده های دبی و بارش ایستگاه های منطقه طی یک دوره مشترک پانزده ساله، از سازمان منابع آب ایران و هواشناسی کشور اخذ و تجزیه تحلیل شدند. همچنین یازده خصوصیت فیزیوگرافی زیرحوضه ها، ازجمله مساحت، تراکم آبراهه ای، ضریب انشعاب و... به کمک نرم افزار GIS محاسبه و استخراج شد. برای تعیین عوامل مؤثر و پتانسیل سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز شاهرود، روش های تحلیل مؤلفه های اصلی و تحلیل خوشه ای به کار گرفته شد؛ به گونه ای که 27 متغیر زیرحوضه ها در قالب چهار مؤلفه اصلی خلاصه سازی شد. سپس پتانسیل سیل خیزی منطقه بر اساس نمرات عاملی هر یک از مؤلفه ها، به صورت جداگانه با روش خوشه بندی سلسه مراتبی وارد تعیین و نقشه های خروجی ترسیم شدند. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های دبی با وزن 7/45 درصد، بارش با 7/31 درصد، حداکثر بارش تابستانه با 6/12درصد و حداکثر بارش فصل زمستان با وزن 9/6 درصد، دارای بیشترین تأثیر در ایجاد سیلاب هستند، همچنین برخی از ویژگی های فیزیوگرافی حوضه با ادغام در مؤلفه اول و دوم، در تشدید آن مؤثرند.
بررسی علل مهاجرت های روستا ـ شهری در بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت روستا- شهری پدیده ای است که از یک سو به دلیل ماهیت پیچیده اش، مسئله ای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، جمعیتی و روان شناختی است و ازسوی-دیگر، نشان دهندة کارکرد نامناسب اقتصاد ملی در فراهم کردن امکانات لازم در کشور است. بدیهی است که نبود کنترل مهاجرت گسترده به شهر، مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فراوانی را برای شهرهای مقصد مهاجران و نیز روستاهای تخلیه شده ایجاد می کند و برای توسعة اشتغال و تولید در کشور، مفید نخواهد بود؛ بنابراین، ریشه یابی علل و عوامل پدید آورندة آن درجهت کاهش مهاجرت و به تبع آن کاهش مشکلات ناشی از آن، ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق، به بررسی علل مهاجرت های شهری- روستایی در بخش خاو و میرآباد شهرستان مریوان پرداخته شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و جامعة آماری، جمعیت روستاهای بخش خاو و میرآباد هستند. با توجه به امکانات تحقیق و نیز یکدست بودن روستاها، 20% از کل روستاهای این بخش که شامل شش روستا است، به صورت تصادفی به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. براساس فرمول کوکران، از میان جامعة آماری، 372 نفر از مهاجرین شش روستای نمونه که به شهر مریوان مهاجرت کرده بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، ابتدا بینش لازم دربارة موضوع ازطریق منابع کتابخانه ای حاصل شد. پس از آن، داده ها و اطلاعات مربوط به منطقه گردآوری شد. در بررسی های میدانی، برای گردآوری داده های مورد نیاز، اقدام به تهیه و تکمیل پرسش نامه در بین مهاجران روستاهای موردنظر همراه با مصاحبه و مشاهده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار Excel، تحلیل شد و با توجه به نتایج پژوهش، به آزمون فرضیه ها پرداخته شد. در نهایت، مشخص شد کمبود اشتغال و وجود بیکاری و پس از آن کمبود درآمد، علت اصلی مهاجرت روستاییان بخش خاو و میرآباد به شهر و درنهایت، تخلیة روستاهایشان محسوب می شوند.
ارزیابی نقش یکپارچه سازی اراضی کشاورزی در بهبود تولید بهره برداری های آبی: دهستان خرارود، شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین چالش های پیش روی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی عدم استفاده بهینه از عوامل تولید بویژه زمین و آب است که با مسئله خردبودن و پراکندگی اراضی متعلق به هر یک از بهره برداران در ارتباط می باشد. برای حل این چالش در کشورهای مختلف از سیاست های یکپارچه سازی اراضی به عنوان یک راه حل منطقی و قابل اجرا استفاده شده است. هدف از این پژوهش ارزیابی نقش یکپارچه سازی توافقی اراضی کشاورزی در بهبود کارآیی عوامل تولید در بهره برداری های آبی در دهستان خرارود- شهرستان خدابنده است. نوع تحقیق کابردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی می باشد و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. به این منظور، از تعداد 50 طرح که در دو دهه اخیر که با همکاری 285 بهره بردار کشاورزی اجرا شده است، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 104 نفر از بهره برداران به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری آزمون کای دوپیرسن، جدول توافقی، آزمون ناپارامتری ویلکاکسون، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس استفاده شده است.نتایج مطالعه نشان می دهد که تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد از اجرای طرح در تعداد قطعات اراضی هر بهره بردار بوجود آمده و این امر توانسته است تغییرات مهمی در بهبود کارآیی عوامل تولید ایجاد کند. از طرفی دیگر، از دیدگاه کشاورزان نمونه بیشترین و کمترین تاثیر مستقیم در بهره وری عوامل تولید به ترتیب با مولفه های مربوط به درامد و اشتغال کشاورزان و هزینه های فعالیت های کشاورزی با مقدار 498/0 و 024/0 ارتباط دارند.
شناسایی و محاسبه ظرفیت تحمل پهنه های مستعد توسعه اکوتوریسم در منطقه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی تفرجی یکی از جنبه های مهم در چهارچوب مدیریت کلان و منطقه ای هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر تعیین ظرفیت تحمل برای منابع تفرجگاهی یک منطقه (در مورد منطقه سبلان به طور خاص تفرجگاه های طبیعی) نه تنها باعث حفظ ارزشهای بالقوه آن می شود بلکه عامل موثری در ارائه یک تجربه تفرجی قابل قبول با حفظ منابع آن محیط نیز هست. در مقاله حاضر ظرفیت تحمل منطقه سبلان بر اساس قابلیت نسبی آن برای تعیین پهنه های تفرجگاهی و اولویت های توسعه گردشگری آن در آینده مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش که بر اساس روش میدانی و اطلاعات ماهواره ای و رقومی به منظور شناسائی پتانسیل های متنوع گردشگری سبلان صورت گرفته است، هدایت و کنترل توسعه گردشگری منطقه در مسیر توسعه پایدار است. در همین راستا پس از تهیه اطلاعات و تجزیه و تحلیل بر روی آنها در محیط (GIS)، با استفاده از مدل بولین پهنه های مناسب هر فعالیت اکوتوریستی تعیین گردید و در ادامه با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده و مبانی نظری مرتبط با ظرفیت برد، آستانه تحمل هر یک فعالیتهای گردشگری پیشنهادی برای سطح منطقه محاسبه گردید. در نهایت، مطالعه شرایط موجود گردشگری و ارزیابی آن گویای آن است که عدم توجه به آستانه تحمل زیست محیطی منابع تفرجگاهی در سطح منطقه سبلان می تواند پایداری این منابع را حتی در کوتاه مدت در معرض خطر جدی قرار دهد و روند تخریب آن را تشدید نماید.
ملی/ محلی گرایی بوم شناختی؛ اکولوژیک (رویکردی نو به مقوله مدیریت و آمایش سیاسی فضا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران، تلاش برای ساخت و تحمیل یک هویت فضایی یکدست و هژمون بر عرصه فضای ملی و در مقابل نیز تلاش نخبگان محلی برای ساختن یک هویت محلی منحصر بفرد بدون توجه به روابط فرا محلی وجود داشته است. هدف این مقاله ارایه رویکردی نو به مقوله مدیریت سیاسی فضا در ایران است. رویکردی مبتنی بر مفهوم ضد ژئوپلیتیک به مقوله ی ملی گرایی خشونت آمیز و محلی گرایی واگرا بر عرصه فضای جغرافیایی / سیاسی سرزمین ایران. در واقع ارایه این رویکرد به درک و فهم نو و متفاوت از فضا و سیاست منجر می گردد. هر تغییری در این عرصه تغییراتی را در نوع تفسیر دیگران به وجود می آورد و در پی آن اشکال جدیدی از فهم در قالب فضا و گفتمان های متفاوت شکل می گیرد. این فهم تعاملی نامتناهی و حلقه ای بهم پیوسته از اشکال متفاوت خود و دیگری در قالب گفتمانی است که لزوماً مستلزم نفی هیچ کدام از طرف های مقابل نیست. این نوع رویکرد مبتنی بر مسئولیت پذیری در قبال فضاهای فرهنگی متفاوت است. در این رویکرد ""دیگری"" در قالب ذهن، زبان و فرهنگ خود آنان فهم می گردد. استدلال اصلی این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، این است که مدیریت سیاسی فضا از زمان شکل گیری دولت مدرن در ایران مبتنی بر ساخت یک هویت منفرد و یکدست در فضای ملی بوده و منجر به ملی گرایی خشونت آمیز از یک طرف و در مقابل محلی گرائی واگرا شده است؛ و ناکارآمد می باشد. لذا در جهت رفع این نقیضه، ملی / محلی گرایی بوم شناختی را به عنوان الگوی بدیل مطرح می کند. ملی / محلی گرایی بوم شناختی مبتنی بر این فرض است که فضای ملی و محلی جزئی لاینفک از یکدیگرند و فضا عرصه ای است برای دیالوگ و تفاهم نه تقابل. در فضای اکولوژیک، اخلاق فضایی بر اساس ارتباطات چند وجهی و شبکه ای فضاها، مردمان و مناطق مختلف ایران استوار است. در این فضا، سنت ها و روایتگری ها از تقسیمات متعارض شکل نمی گیرند، تفاوت های فضایی به گونه ای مطلق دریافت نمی گردند، مفاهیم شباهت و تفاوت مقوله ای نسبی در نظر گرفته می شوند و از دوگانگی و تقابل های دوتایی خشونت آمیز و قوم محورانه در عرصه سیاست و فضای ملی/ محلی پرهیز می گردد. بسترهای اجتماعی چنین فضایی متفاوت از مدیریت دولتی و تولید امنیتی فضاست. ملی/ محلی گرایی اکولوژیک در یک تعبیر کلی مبتنی بر رابطه مستمر بین اذهان متفاوت در دو سطح ملی و محلی است. یافته ها عبارت است از دیالوگی مستمر بین علایق استراتژی های ملی و خواسته های محلی و منطقه ای. یکپارچگی ملی و فهم روایت ها و داستان ها و علایق محلی و منطقه ای در کانون ملی/ محلی گرایی اکولوژیک قرار دارد.
بررسی نقش پارامترهای اقلیمی بر عملکرد دانه گندم در مناطق دیم کوهدشت و پلدختر استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات پارامترهای اقلیمی، رشد و نمو محصولات و تولید آنها در شرایط دیم را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین، شناخت پارامترهای موثر مدیریت آنها، منجر به بهبود شرایط تولید و پیش بینی تولید خواهد شد. بر این اساس 25 پارامتر آمار هواشناسی دسته بندی شده همراه با آمار زراعی عملکرد گندم دیم در شهرستان های کوهدشت و پلدختر به عنوان نمونه مناطق گرم استان لرستان برای سال های زراعی 85-1377 برای تخمین توابع تولید اقلیمی مورد ارزیابی قرار گرفت. رابطه هر یک از عوامل آب و هوایی به عنوان متغیر مستقل با عملکرد دانه گندم دیم به عنوان تابع از طریق رگرسیون های خطی و غیر خطی تعیین و در تخمین تابع تولید اقلیمی استفاده گردید. تجزیه علیت، ضریب همبستگی را به دو بخش اثرات مستقیم و غیر مستقیم تفکیک کرد. نتایج نشان داد که آنچه که در توابع تولید شهرستان های مناطق گرم استان و هم در مدل جامع قابل دریافت است نقش ساعات آفتابی است. مدل های محلی نیاز به داده های ورودی کم تری دارند ولی مدل منطقه ای نیازمند داده های اقلیمی بیشتری است (Tmin, n, PWimter, PStart, PEnd, Tmin-abs, PAban, PAzar, PDay, PFar., POrd., Tmax-far.) و دقت برآورد آن نیز بیشتر است. با تعیین میزان شاخص بهره وری بارش در این شهرستان ها طی 8 سال زراعی مشخص شده است که بیش ترین، کم ترین و میانگین بهره وری بارش به ترتیب 411/0، 142/0 و 269/0 کیلوگرم بر متر مکعب بارش است که میانگین آن حدود 8 درصد از میانگین کشوری (292/0 کیلوگرم بر متر مکعب بارش) کم تر است. نتایج نشان داد که توابع تولید اقلیمی ابزار مناسبی برای پیش بینی عملکرد گندم دیم بوده و می تواند به مدیران و کشاورزی در فرآیند تصمیم گیری برای انجام فعالیت های زراعی دیم تحت شرایط تغییر پارامترهای اقلیمی کمک نماید.
پیدایش هویت ایرانی و تطوّر مفهوم کشور State در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جغرافیای سیاسی نیز همانند علوم سیاسی، متأسفانه ایده ی پیدایش مفاهیم درهم تنیده ی حکومت، سرزمین و مرز که به مفهوم کشور state واقعیّت می بخشند، به پیمان وستفالیا در سال 1648 بازمی گردد و این واقعیّت نادیده انگاشته می شود که این مفاهیم مدرن، ریشه در دوره های قبل از پیدایش حکومت ملّت پایه در اروپا دارند. متأسفانه این شناسایی وجود ندارد که در مواردی، تمدّن های دوران باستان با مفهوم ""حکومت state""که با مفاهیم ""سرزمین"" و ""مرز"" پیوند دارد، آشنا بودند. متون دوران باستان آشکار می کنند که این اصل اساسی در ادبیّات جغرافیایی سیاسی ایران باستان در مورد موضوعات حکومت، سرزمین، و سامان وجود داشت. همین طور این احتمال وجود دارد که این مفاهیم ایران باستان بر تمدّن روم تأثیر نهاده باشد.این باور گسترده نیز وجود دارد که تلفیقی از تمدّن های یونان روم باستان و ایران باستان سهم عمده ای داشته است، در آنچه زیربنای فرهنگ غرب را تشکیل می دهد. بعدها در دوران ساسانیان مفاهیم درهم تنیده ی حکومت، سرزمین، و سامان به گونه ی چشمگیری گسترش یافتند و از همان دوران به شکل های امروزین خود نزدیک شدند. از سوی دیگر، با توجّه به این حقیقت که ""دادگری = عدالت"" شالوده ی اصلی فلسفه ی مدیریت سیاسی کشور در ایران باستان بود، تأمل در مورد این ایده ی چندان دشوار نخواهد بود که سازمان فضایی کشور در ایران باستان، چه بسا به سیر تکاملی مفهوم دموکراسی در غرب کمک کرده است.
بنیادهای هویت سیاسی کُردهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت اقوام"" با مباحث مربوط به وحدت و امنیت ملی کشور درهم آمیخته است ؛ زیر ا
هویت های قومی از یکسو می توانند نقش مؤثّری در وحدت ملّی کشورها ایفا کنند و از دیگر سو،
قادرند به طور همزمان باطرح مطالبات و توقّعات فزاینده ی تاریخی، اید هها ی جدایی طلبی را
جایگزین ایده ی وحدت و امنیت ملّی کنند. یکی از هویت های جمعی مورد مطالعه در جغرافیای
سیاسی، ""هویت سیاسی"" است. از نظر برخی، مؤلّفه هایی چون تاریخ مشترک، منافع مشترک
و سرنوشت سیاسی مشترک، از دسته وجوهی هستند که به هویت سیاسی شکل می دهن د.
مطالعه ی هویت سیاسی یا ابعاد سیاسی هویت کُردها، نیازمند بررسی مؤلّفه های هویت سیاسی
در میان کُردها است. پرسش اصلی این است که این قوم از چه نوع هویت سیاسی برخوردارند
و چه عواملی بر هویت سیاسی آنها تأثیرگذار هستند؟ براساس پی ش فرض اولیه ی نوشتار
حاضر، کُردها به دلیل آشنایی با منابع معرفتی جدید و تجرب ه های مکانی مختلف، از هویت
سیاسی سیالی برخوردارند. در این مطالعه با روش اسنادی تلاش شده است تا مشخّص شود
چگونه مؤلّفه هایی مانند تاریخ مشترک، منافع مشترک و سرنوشت سیاسی مشترک، به هویت
سیاسی کُردها شکل می بخشند. مهم ترین عنصر در این باره، بررسی ""ناسیونالیسم قومی ""
و""منازعات سیاسی درون و برون قومی"" بوده است. نتایج نشان می دهند دو عنصر بنیادی این
جنبش ها، یعنی ""درخواست کمک از خارج یها"" و ""مطالبات داخلی""، با آنکه در تضاد با هویت
قومی کُردی قرار دارند؛ ولی از روابط قومی و هویت های قومی متأثّر می شوند. همچنین فعالیت
کُردها و احزاب کُردی پس از انقلاب اسلامی تاکنون نیز، بیانگر این نکته است که چگونه این
فعالیت ها برهویت سیاسی مردم کُرد ایران تأثیر گذاشته است. به دلیل وجود خلاء مطالعاتی
درباره ی هویت سیاسی کُردها در حوزه های مطالعات علوم اجتماعی و مطالعات جغرافیای
سیاسی ایران، این پژوهش برای نخستین بار در ایران انجام می گیرد.
تحلیلی بر الگوهای تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز فضایی صنایع در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی آمایش سرزمین و برنامه های کلان توسعه کشور تأکید برگسترش فعالیت های صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقه ای برای شکل گیری تقسیم کار فضایی است. اما در عمل و در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، هدف های آمایش سرزمین تحقیق نیافته است. تمرکز فعالیت های صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها در پهنه ی سرزمین به یکی از مهم ترین چالش های، فراروی سیاست گزاران کشور تبدیل شده است. با در نظر گرفتن این مسأله، این تحقیق، به دنبال پاسخ به این سؤال کلیدی است که آیا بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این راستا، مقاله بررسی دو فرضیه یِ افزایش تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی در ایران در دو مقطع زمانی10 ساله 1376- 1385 و افزایش تخصصی شدن مناطق در نتیجه یِ تمرکز فضایی فعالیت های صنعتی را دنبال می کند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از حیث روش کمی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد بررسی کل کشور بوده و داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای شاخص های اندازه گیری، از آمار سرشماری کارگاه های صنعتی ده نفرکارکن و بیش تر برای دوره مزبور استفاده شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش، تکنیک های گوناگونی همچون ضریب جینی، شاخص صرفه جویی مقیاس، ضریب اقتصاد جغرافیایی و ضریب مکانی مورد توجه قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان می دهد که: متوسط تمرکز فضایی در طی دو مقطع 1376 و 1385،20 درصد افزایش یافته است؛ که نشان دهنده ی گرایش صنایع کشور به سوی تمرکز فضایی می باشد؛ و این تمرکز عمدتاً در استان های تهران و اصفهان اتفاق افتاده است. اگرچه در پایان دوره به نظر می رسد که این تمرکز به سمت استان هایی مانند خراسان و خوزستان نیز متمایل شده است. هم چنین دیگر نتایج نشان می دهد که رابطه ی معنی داری بین تخصصی شدن منطقه ای و تمرکز صنعتی در ایران وجود داشته و استان های متمرکز در فعالیت های تمرکز یافته، تخصصی شده اند.
تحلیل شاخص های اثرگذار بر توسعه اکوتوریسم در مناطق بیابانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شنیدن نام بیابان، آنچه بیش از هر چیز دیگری در ذهن عام تصور خواهد شد، محیطی خشک، بی آب و عاری از پوشش گیاهی است که برای آن ارزش اکوسیستمی را متصور نمی شوند، در حالی که بیابان چالشی بوم شناختی در حیات کره زمین است. درمقابل در تفکر سیستمی، بیابان نه تنها به دلیل وجود گونه هایی منحصربه فرد و توان اکولوژیکی ویژه نعمتی الهی به شمار می رود، بلکه قابلیت ها و ارزش های اقتصادی اجتماعی آن، توان بالایی را برای این بوم زیست رقم زده است. این پژوهش برآن است تا با نگاه به جاذبه ها و قابلیت های زیستی و اقتصادی بیابان ها، ذهن را متوجه امکان سنجی جاذبه های بوم شناختی قابل سرمایه گذاری در بیابان های ایران و توجه به اکوتوریسم در این نواحی کند؛ زیرا بیابان یک منبع اقتصادی بی مانند و مستعد است که در راستای اهداف توسعه پایدار، موجب حفاظت زیستی و سودآوری اقتصادی این مناطق می شود. در پژوهش پیش رو، به منظور بررسی و تعیین ابعاد مختلف اکوتوریسم پایدار بیابان های ایران با کمک الگوریتم دلفی، به تعیین اهداف مورد نظر پرداخته شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نظرات متخصصان مختلف، شاخص های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شناسایی و از تحلیل عاملی برای تفسیر داده ها استفاده شده است. یافته های تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که پنج عامل گسترش مشارکت، تحول کالبدی، افزایش آگاهی محیطی، افزایش جمعیت و افزایش قیمت زمین با درصد واریانس 893/69، بیشترین آثار مثبت ناشی از تغییرات مربوط به پیامدهای اکوتوریسم نواحی بیابانی را تبیین می کنند و 107/30 درصد مربوط به پیامدهای منفی بوده است. این امر نشان دهنده اثرگذاری پیامدهای مثبت بیش از پیامدهای منفی است. با توجه به ابعاد و شاخص های اکوتوریسم، با اطمینان به نسبت خوبی می توان انتظار داشت که اکوتوریسم زمینه های رونق اقتصادی اجتماعی جوامع بیابانی و حفاطت از طبیعت بیابان را به همراه داشته باشد.
پردازش مفهوم «قلمرو» از منظر جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو و قلمرومندی بنیاد فلسفه جغرافیای سیاسی هستند. قلمرو به عنوان نمود عینی و فضاییِ برخاسته از حق طبیعی مالکیت و اصل میل به بقاء به رفتار قلمروخواهانه انسان جهت و معنا داده به گونه ای که تفسیر کنش و منش انسان عمدتاً تابعی از خصیصه قلمرومندی بوده است. درون مایه بسیاری از مفاهیم جغرافی سیاسی آگاهانه یا ناآگاهانه در پیوند با چنین ویژگی هایی تعریف و عملیاتی شده است. گستره قلمرو، الزاماً تابع مرزهای سیاسی نیست بلکه به فراخور دامنه آگاهی، کنشگری، تصمیم سازی و نقش-آفرینی انسان و گروه های انسانی شناوراست.داده ها و یافته های مقاله حاضر که ماهیتی بنیادی دارد به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است. نتیجه پژوهش گویای آن است که دست کم از دهه 1970 به بعد با جهان شدن فناوری و مردم سالاری ابعاد ذهنی و محتوایی کنشگری انسان در ابعاد مشاهده ناپذیر اما فضاساز اهمیت بیشتر یافته اند که در آینده هم ابعاد بیشتری از قلمرو را بازنمایی خواهند کرد.
تعیین مراحل فنولوژی و محاسبه نیازهای حرارتی گل محمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه فنولوژی برای تنظیم برنامه های بهره برداری از گیاهان، میزان ترکیبات موثر، جمع آوری بذر و مبارزه با آفات گیاهی حایز اهمیت فراوان است. در این پژوهش مراحل فنولوژیکی گل محمدی و نیازهای حرارتی آن در منطقه ی برزک کاشان طی سال های1390-1389 بررسی شده است.جهت انجام تحقیق ایستگاه هواشناسی در مزرعه مورد آزمایش احداث از دوره خواب تا پایان گل دهی بوته ها همزمان با دیدبانی های هواشناسی، دیده بانی فنولوژیک نیز مطابق با روش BBCH انجام گرفت. طی این دوره 5 مرحله فنولوژی به ثبت رسید که عبارت بودند از جوانه زنی، رشد برگ،ظهور گل آذین گل دهی و مرحله رکود.درختچه گل محمدی در مجموع برای تکمیل فعالیت های بیولوژیکی خود تا پایان دوره گل دهی به 2/866درجه _ روز بر حسب دمای موثر و 1337واحد حرارتی بر حسب دمای فعال، در این منطقه نیاز دارد. همچنین میزان تجمع حرارتی گیاه بر حسب دمای موثر(دمای آستانه 2/5) مرحله جوانه زنی (5/48)، رشد برگ (5/174)، ظهور گل آذین (6/305)، گل دهی (4/337) درجه روز و بر اساس دمای فعال (دمای آستانه صفر درجه) به ترتیب 5/134، 5/299، 446، 457 درجه روز محاسبه شد.
تحلیلی بر جایگاه اکوتوریسم در توسعه پویا و پایدار نواحی غربی کشور
حوزههای تخصصی:
جغرافیای فرا ملی اسلام و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام فراملی جهان اسلام که مبتنی بر وحدت و یگانگی امت اسلامی است، به طور اصولی با نظام سیاسی موجود که بر اساس نظام سنتی وستفالیایی بنا شده متفاوت است. به نظر می رسد ناسازگاری نظام عقیدتی اسلام با نظام وستفالیایی، در ابعاد زیر قابل بررسی است: اسلام به مرزهای عقیدتی و نادیده انگاشتن اصل انشعاب ملی و نفی دولت ملی تأکید می ورزد. تفاوت دیگر، اختلاف در منشأ قوانین سامان بخش و تنظیم کننده مناسبات بین اقوام و گروه بندی های انسانی است. در سطح سوم، نظام جهانی اسلام به دنبال کنار گذاشتن تفرقه ها و گوناگونی های سیاسی، جغرافیایی، قومی، فرهنگی، نژادی و مانند آن، برای دست یافتن به نوعی وحدت و در پناه آن، ایجاد یک قطب قدرت در چارچوب موازنه قواست؛ جهان گرایی با رویکرد قطب سوم که گستره آن سرزمین و مردمان آسیا، آمریکای لاتین و آفریقا است. درنتیجه، این پژوهش تفاوت های بین نظام فراملی اسلام و نظام دولت ملت وستفالیایی را شناسایی و بر تمایز آنها تأکید کرده است. اهداف نظام فراملی اسلام، جهت گیری سیاست خارجی ویژه ای را می طلبد و در جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی، با وجود چالش های اساسی با نظام جهانی حاکم، دستگاه دیپلماسی درپی تحقق و عملی ساختن مؤلفه های آن در عرصه بین المللی است.
نگرش گردشگران به شاخص ها و راهکارهای توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی آذربایجان غربی با تأکید بر رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی- دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت در ایران به مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه ی گردشگری تلقی می شود. برقراری امنیت، ایجاد زیرساخت ها، تدوین قوانین، پرورش نیروی انسانی متخصص و برقراری مناسبات بین المللی، تنها بخشی از وظایف دولت برای توسعه ی گردشگری سطح بزرگ و یا کوچک می باشد. این کارکردها، ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیمی با جوامع محلی، گردشگران داخلی، گردشگران خارجی (بین المللی) و فعالان بخش گردشگری دارد. هدف اصلی این مقاله، بررسی نوع نگرش گردشگران بین المللی نسبت به اقدامات و سیاست های بازدارنده ی دولت در توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشد.
بدین منظور، ابتدا با استفاده از روش دلفی، مبادرت به جمع آوری نظرات خبرگان شد و سپس با استفاده از این نظرات، پرسشنامه ای برای جامعه ی آماری گردشگران و نمونه ی آماری 381 نفر تدوین شد و نتایج حاصل از داده های خام پرسشنامه، وارد مدل رویکرد تحلیل سلسله مراتبی فازی شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تقدم امنیت بر توسعه، روابط خارجی محدود، ساختار سلسله مراتبی و بوروکراتیک و ضعف زیرساخت ها، اولویّت های مطرح از سوی گردشگران بین المللی به عنوان موانع اصلی توسعه ی گردشگری در مناطق مرزی استان آذربایجان غربی می باشند.
بررسی آسیب پذیری دشت سیرجان با توجه به برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی کمّیت و کیفیت آبهای زیرزمینی دشت سیرجان، شناسایی و ارزیابی پیامدهای ناشی از برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی و ارائه راهکارهای مفید برای مشکلات پیش رو است. بدین منظور کلیه اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژیکی، هیدروژئولوژیکی، زمین شناسی و جغرافیایی منطقه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نقشه های کیفیت شیمیایی و هم عمق سطح آب زیرزمینی منطقه به کمک نرمافزار ArcGIS رسم و پس از آن اضافه برداشت، افت سطح ایستابی، کسری مخزن و تغییرات شوری آب زیرزمینی در قسمت های مختلف دشت محاسبه گردید. طبق محاسبات انجام شده سطح آب زیرزمینی دشت طیّ سال های گذشته همواره دارای سیر نزولی بوده است، بطوریکه از سال آبی 1381-1380 تا سال 1386-1385 به طور متوسط سالانه حدود 80 سانتیمتر افت داشته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی دشت، پیامدهایی همچون تغییر کیفیت آب زیرزمینی، افزایش مصرف انرژی استحصال آب زیرزمینی، افزایش آسیب پذیری دشت نسبت به خشکسالی، نشست زمین، از بین رفتن اکوسیستم منطقه و خشک شدن باغات و... را نیز به دنبال داشته است. بنابراین چنانچه اقدام جدی و مؤثری در این زمینه صورت نگیرد، در آینده این منطقه نه تنها با تشدید این پیامدها، بلکه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز مواجه خواهد شد.
بررسی کیفیت آب شرب استحصالی از منابع زیرزمینی بر بیماری های انسانی دهه اخیر در دشت مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهره مندی در بعضی مناطق و موقعیت ها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بین المللی و طبقه بندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روش های وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنه بندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمت های جنوبی دشت می باشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیر زمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
بررسی تأثیر دیاپیرها بر شور شدن منابع آب و خاک مورد: دیاپیر حوضه ی رودخانه ی شور کاکان یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنبدهای نمکی زاگرس یکی از مهمترین مناطق معرف پدیده ی دیاپیرسم در ایران و جهان است. دیاپیر منطقه ی کاکان یکی از دیاپیرهای سری هرمز محسوب میشود ولی تأثیر مخربی که بر کیفیت آب و خاک منطقه دارد، از منظر منابع طبیعی معرفی نشده است. لذا به منظور محرز شدن تأثیر این دیاپیر بر منابع آبی و خاکی منطقه، اقدام به نمونهبرداری آب و خاک گردید. برداشت نمونه آب، طیّ زمانها و مکانهای مختلف و به صورت کاملاً تصادفی انجام شد؛ بهطوریکه تراکم نمونهها در نزدیکی دیاپیرها بیشتر بود. همچنین دبی جریان آب مربوط به هر نقطه نیز اندازهگیری گردید.
نتایج سنجش و آنالیز، خصوصیات شیمیایی نمونههای آب و خاک نشان داد که دیاپیر موجود در حوضه ی مورد مطالعه هر چند که از وسعت زیادی برخوردار نمیباشد و طول کمی از رودخانه از حاشیه ی آن میگذرد ولی تنها عامل شوری آب رودخانه شور میباشد که با توجه به شرایط هیدرولوژیکی و هیدروژئولوژیکی میزان تأثیر آن متفاوت میباشد.
در واقع دیاپیر منطقه از نوع فعال بوده که بسته به شرایط آب و هوایی سالانه، میتواند تخریب بسیار شدیدی در منطقه ایجاد کند. نتایج تحلیلهای آماری نیز نشان دهنده ی اختلاف معنی دار بین خصوصیات کیفی آب رودخانه در قبل و بعد از بارندگی می باشد (05/0P<). همچنین نتایج ماتریس همبستگی ارتباط معنی داری بین خصوصیات کیفی آب با میزان دبی در بعد از بارندگی را نشان داد (05/0P<) در صورتیکه قبل از بارندگی ارتباط معنیداری مشاهده نگردید. به دلیل کم بودن وسعت منطقه ی تأثیرگذار بر کیفیت آب و به سبب آن تخریب خاک، میتوان گفت که با کنترل آب خروجی چشمههای نمکی و نیز ایجاد پوشش برای بستر آبراهه در محدوده ی دیاپیر، میزان تخریب آب و خاک تا حد زیادی در منطقه و نیز در مناطق پایین دست کاهش مییابد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی بر اساس تجزیه و تحلیل متریک های سیمای سرزمین با استفاده از سنجش از دور و GIS در منطقه خشک و نیمه خشک دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از فعالیتهای انسانی به دلیل عدم توجه به محدودیتهای محیط زیستی بر سیمای محیط تأثیرگذار بوده و اثرات زیست محیطی شدیدی بر اکوسیستمهای طبیعی دارد. این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در منطقه دهلران استان ایلام انجام شده است. به منظور تهیه نقشههای پوششسرزمین و تحلیل تغییرات، به ترتیب، از تصاویر ماهوارهای (1364) TMو (1386) ETM+و متریکهای مساحت طبقه، تراکم لکه، تعداد لکه، متوسط اندازه لکه، تراکم حاشیه و متوسط شاخص شکل استفاده شد. برای آنالیز گسستگی چشمانداز، متریکهای متنوع الگوی چشمانداز در سطح کلاس با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS محاسبه شد. تجزیه و تحلیل متریکهای سیمای سرزمین بیانگر جایگزینی گسترده اراضی مرتعی متوسط توسط اراضی کشاورزی، مرتعیفقیر، مسکونی و بایر بوده است. بر طبق نتایج، افزایش تعداد لکهها و کاهش میانگین مساحت، شاخص مهم تجزیه بوده و روند تخریب و تجزیه سیمای سرزمین به صورت افزایشی بوده است و توجه به وضعیت کاربری و پوشش سرزمین در منطقه، به منظور بهرهبرداری مناسب و پایدار از منابع طبیعی الزامی است.