مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
مقایسه زوجی
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه سرزمین، یکی از مسائل اساسی که برنامه ریزان با آن مواجه هستند، شناسایی مناطق مناسب به منظور استقرار و توسعه انواع فعالیت ها است. مدل ها و روش های گوناگونی در این زمینه وجود دارد و پیشرفت های تحقق یافته در سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS)، امکان مدل سازی و تحلیل اطلاعات را به طور فضایی فراهم کرده است. پژوهش حاضر به تحلیل تناسب اراضی به منظور استقرار مراکز خدمات روستایی با در نظر گرفتن مجموعه ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی در بخش سلطانیه می پردازد. مسئله مهم در این تحقیق، مشخص کردن تناسب اراضی به منظور استقرار مراکز خدمات روستایی است، به طوری که این مراکز، بیشترین پوشش خدماتی را داشته باشند. در این پژوهش، از روش های تحلیل تصمیم چندمعیاره (مقایسه زوجی و تکنیک PROMETHEE II) در محیط سیستم های اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است که به الگوسازی فضایی بخش سلطانیه می پردازد. کل منطقه مورد مطالعه با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیطی به پنج قسمت از کاملاً نامناسب تا کاملاً مناسب برای استقرار مراکز خدمات روستایی تقسیم شده است. طبق نتایج تحقیق حاضر، قسمت های کاملاً مناسب به منظور ایجاد مراکز خدمات روستایی، مناطقی نسبتاً هموار بوده و از زمین های باارزش برای کشاورزی و مستعد رشد از لحاظ اقتصادی تشکیل شده اند و عمدتاً سکونتگاه هایی هستند که از نظر تراکم جمعیتی و نیز امکانات زیربنایی در موقعیت بهتری قرار دارند.
اولویت بندی و تعیین مهم ترین عوامل آموزشی موثر بر بهره وری دانشگاه ها به روش تصمیم گیری گروهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، عوامل مختلف آموزشی که در برنامه ریزی بهبود بهره وری دانشگاه ها موثر هستند و در تحقیقات قبلی شناسایی شده اند، به روش تصمیم گیری گروهی، به صورت زوجی مورد مقایسه قرار گرفته و اهمیت نسبی هر عامل آموزشی نسبت به سایر عوامل تعیین و این عوامل رتبه بندی شده اند. کارشناسان آگاه به مسایل آموزشی دانشگاه ها در واحدهای منطقه 8 دانشگاه آزاد اسلامی که عمدا معاونین مدیران آموزشی و اعضای هیات علمی بوده اند، با استفاده از یک پرسشنامه مقایسات مذکور را انجام داده و با تلفیق نظرات این کارشناسان اهمیت نسبی هر عامل آموزشی و رتبه آنها تعیین شده است. چون تعداد عوامل آموزشی موثر بر بهره وری زیاد و ایجاد هر یک مستلزم هزینه و زمان بسیار زیاد است، با رتبه بندی آنها می توان مهم ترین عوامل مذکور را به ترتیب اهمیت نسبی آنها تعیین و به این طریق استفاده از امکانات و منابع مالی، انسانی و تجهیزات را بهینه نمود. بر اساس این تحقیق، عوامل مرتبط با کیفیت مدیریت دانشگاه و اساتید مهم ترین عوامل آموزشی موثر بر بهره بری دانشگاه ها تعیین شده اند.
تعیین عرصه های مناسب برای تغذیه مصنوعی بر پایه ی تلفیق روش های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS، مطالعه موردی دشت گربایگان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمدهای از کشور ایران جزء مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود و آب ب ه عنوان یک عامل محدود کننده فعالیتهای بشر در این مناطق به شمار میآید. وجود سیلابهای مخرب و کمبود آب در این مناطق، لزوم مهار سیلابها را ایجاب میکند. پخش سیلاب یک استراتژی مناسب برای مهار سیلاب و بهرهوری از آن است. تعیین عرصههای مناسب برای پخش سیلاب و وارد کردن آب به یک سازند نفوذپذیر، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده موفقیت طرح های پخش سیلاب است. از این رو، در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره ( MCDM )، مناسبترین عرصهها برای اجرای عملیات پخش سیلاب در دشت گربایگان فسا شناسایی شوند. بدین منظور، ابتدا دادههای 8 پارامتر تاثیرگذار-شیب، کیفیت آب، زمینشناسی، ضخامت آبرفت، کاربری اراضی، قابلیت انتقال، ژئومورفولوژی و تراکم زهکشی- منطقه مورد مطالعه، در محیط GIS آمادهسازی گردید و با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاسهای هر لایه در نرمافزار Super Decision محاسبه شد. در مرحله بعد، نواحی دارای محدودیت برای پخش سیلاب حذف گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS ، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنهبندی شد. در نهایت، با تلفیق نقشههای
پهنهبندی شده براساس وزن اکتسابی از روش ANP ، نقشه نهایی در پنج کلاس از کاملاً مناسب تا نامناسب تهیه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مناطق کاملاً مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها، اغلب در نهشتههای کواترنری Qb ، Qgsc و Qg و واحدهای ژئومورفولوژیکی پدیمنتی و مخروطافکنهای با شیب کمتر از 3 درصد واقع شدهاند . همچنین نتایج حاصل از این روش با استفاده از کنترل زمینی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که حاکی از برآورده شدن همه معیارهای انتخابی در نواحی کاملاً مناسب، و رضایت بخش بودن به کارگیری روشهای MCDM در تلفیق با GIS در امر مکانیابی عرصههای مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها است.
مکان یابی مناطق مستعد نسبت به لغزش (مطالعه موردی: شمال نیشابور)
حوزه های تخصصی:
شناسایی نواحی مستعد وقوع زمین لغزش ها یکی از اقدامات اولیه در مدیریت و کاهش خسارات ناشی از این پدیده ها محسوب می شود. در این راستا با توجَه به هدف و شرایط محیطی، مدل های پهنه بندی مختلفی ارائه شده است. در این تحقیق به منظور پهنه بندی و بررسی مناطق مستعد نسبت به لغزش در شمال نیشابور از روش AHP[1] استفاده گردید. بدین منظور عوامل مؤثر در ایجاد زمین لغزش شامل شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و فاصله از جاده به عنوان عوامل اصلی بروز زمین لغزش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس لایه های اطلاعاتی مربوط به هر یک از عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش با استفادهاز GIS تهیَه و عوامل مؤثر با استفاده از روش AHP و با مقایسه زوجی وزن دهی شدند و سرانجام نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش تهیَه گردید. با توجَه به وزن نهایی هر عامل این نتیجه گرفته شد که عامل شیب در این منطقه مهم ترین عامل زمین لغزش و زمین شناسی دومین عامل مؤثر بر میزان زمین لغزش منطقه به شمار می آید. هم چنین نتایج حاصل از این پهنه بندی و پراکندگی موجود از زمین لغزش ها نشان دادند که مناطق مستعد به لغزش این منطقه منطبق بر مناطق دارای لغزش می باشد.
ترجیحات انتخاب رشته دانش آموزان ورود به دوره متوسطه دوم بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
143 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی ترجیحات انتخاب رشته دانش آموزان بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) در بین دانش آموزان پایه دهم متوسطه است. داده ها به وسیله ی پرسشنامه مقایسه زوجی، از بین نمونه ای 30 نفری از متخصصان تعلیم و تربیت گردآوری شده است. اعتبار پرسشنامه بر اساس نظرات افراد متخصص و اساتید دانشگاه صورت گرفته است. برای تعیین چارچوب نظری تحقیق از دیدگاه های جامعه شناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمارهای توصیفی انجام گردیده و برای مقایسات زوجی، هریک از معیارهای عوامل مدرسه ای، توانایی و علایق شخصی، فرصت های شغلی آینده، نظر والدین و عوامل اجتماعی با رشته های موجود در دبیرستان ها و هنرستان های دوره متوسطه شامل ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی، فنی و حرفه ای و کار و دانش دو به دو باهم مقایسه گردیده اند. نتایج نهایی نشان می دهند به ترتیب رشته های علوم تجربی، ریاضی و فیزیک، فنی و حرفه ای، کار و دانش و علوم انسانی دارای ارجحیت و اولویت برای انتخاب و ادامه تحصیل هستند. همچنین نتیجه فرایند مقایسه زوجی معیارها و عوامل حاکی از این است که توانایی و علایق شخص با 46 درصد در اولویت اول بوده، پس از آن فرصت های شغلی آینده با 22 درصد و عوامل مدرسه ای، عوامل اجتماعی و درنهایت نظر والدین به ترتیب با 11، 4 و 4 درصد قرار دارند.
الگوی ارزیابی راهبردهای کسب وکار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
161 - 143
حوزه های تخصصی:
اغلب سازمان ها در صنعت خودرو و نیز سایر صنایع از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی(QSPM) جهت اولویت بندی راهبردهای خود استفاده می کنند. یکی از نقاط ضعف این روش، لحاظ نکردن ارتباطات داخلی و همبستگی بین عوامل محیطی است. در این مطالعه سعی شده است تا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه(ANP) ضمن برطرف نمودن نقص مذکور، اقدام به اولویت بندی مجدد راهبردهای شرکت صنعتی نیرومحرکه –سازمانی پیشرو در زنجیره تامین شرکت ایران خودرو شود. نتایج نشان می دهد که اولویت بندی حاصل از فرآیند تحلیل شبکه با اولویت بندی به دست آمده از روش ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی تفاوت های قابل توجهی دارند که دلیل آن لحاظ نکردن ارتباطات داخلی بین معیارها در روش QSPM است؛ بنابراین به عنوان یک دستاورد مهم این مطالعه، توصیه می شود که سازمان ها به منظور اولویت بندی راهبردهای خود یا صحه گذاری روش مورد استفاده خود جهت اولویت بندی راهبردهای کسب وکار از فرآیند تحلیل شبکه استفاده کنند. نتایج اولویت بندی راهبردهای شرکت نیرومحرکه به روش ANP به این صورت بوده است که راهبرد توسعه محصولات از قبیل گیربکس اتوماتیک و دستی دارای بالاترین اولویت و راهبرد بهینه سازی عوامل تولید دارای کمترین اهمیت است.
کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی در تحلیل نظام های کشاورزی: مطالعه موردی شهرستان شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1 - 23
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوایی و خشکسالی های حاد طولانی مدت، بحران آب، مهاجرت روستایی و کاهش جمعیت روستایی، استفاده ناکارآمد از نهاده های شیمیایی، بازده پایین کشاورزی متعارف و همچنین، حذف حمایت های دولت باعث شد تا بخش روستایی و کشاورزی ایران با چالش روبه رو شود. از این رو، در راستای حفظ منابع طبیعی و و ایجاد تغییر مثبت در وضعیت کشاورزان و روستاییان، ضرورت توجه به توسعه پایدار کشاورزی احساس می شد. با توجه به اهمیت دیدگاه کارشناسان جهاد کشاورزی در موفقیت یا شکست هر سیاستی در این بخش، هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه آنها نسبت به نظام های کشاورزی و اولویت بندی آنها در شهرستان شوشتر بود. بدین منظور، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای اولویت بندی استفاده شد و بر پایه نتایج اولویت بندی، بعد اقتصادی و نظام تولیدگرایی در اولویت نخست جای دارند.
تعیین مکان مناسب برای پایانه مسافربری شهر بندرعباس با استفاده از روش های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در برنامه ریزی شهری، تعیین مکان مناسب برای استقرار کاربری های شهری است. انتخاب مکان مناسب برای یک فعالیت در سطح شهر، یکی از تصمیم های پایدار برای انجام یک طرح گسترده است که نیازمند پژوهش در مکان از دیدگاه های مختلف می باشد. بنابراین در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سیستم های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، مکان های مناسب جهت احداث پایانه های مسافربری در شهر بندر عباس شناسایی شوند. برای این کار ابتدا معیارهای مؤثر در مکان یابی پایانه مسافربری محدوده مورد مطالعه شناسایی شد؛ سه معیار اصلی شامل معیارهای شهری و محیطی با نُه زیر معیار، معیارهای مربوط به مسافر با سه زیر معیار و معیارهای مربوط به وسایل نقلیه با دو زیر معیار که این معیارها در محیط GIS آماده سازی و با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاس های هر لایه محاسبه و در گام بعدی پس از حذف نواحی دارای محدودیت، کل محدوده مورد مطالعه برای هر یک از معیارهای انتخاب شده، پهنه بندی شد. با توجه به جدول نهایی مربوط به ANP؛ معیارهای شهری و محیطی با وزن 625/0 در رتبه اول، معیارهای مربوط به مسافر با وزن 283/0 در مرتبه دوم و معیارهای مربوط به وسایل نقلیه با وزن 136/0 در مرتبه سوم وزنی قرار گرفتند. در نهایت با تلفیق نقشه های پهنه بندی شده بر اساس وزن اکتسابی از روش ANP، نقشه نهایی در سه کلاس اولویت بندی گردید، که 677 هکتار از منطقه دارای اولویت اول و 873 هکتار اولویت دوم و 27689 هکتار اولویت سوم را دارا می باشد
شناسایی مناسب ترین راهبردهای بیابان زایی به روش بردار ویژه و مدل ویگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
41-60
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابان محدودیت های بسیاری از لحاظ کشاورزی، تأمین مواد غذایی، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزینه های خدماتی ایجاد می نماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه و تشدید یافته و هزینه های اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر( )، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد. بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابانمحدودیت هایبسیاریازلحاظکشاورزی،تأمینموادغذایی،پرورشدام،توسعهصنعتوارائههزینه هایخدماتی ایجادمی نماید.اینپدیدهفرایندیاستکهبه تدریجتوسعهوتشدیدیافتهوهزینه هایاصلاحآنبشکلتصاعدیافزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر()، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل حقوقی و ارائه مدل تصمیم گیری چند شاخصه برای گرفتن زکات بر اساس مبانی اسلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
زکات، یکی از واجبات شرعی اسلام است که تمام فرق اسلامی به آن اعتقاد دارند. در حال حاضر، کشورهای اسلامی، به دنبال اجرای این حکم الهی با روش های علمی و امروزی می باشند. با توجه به اینکه، زکات دارای ابعاد مختلفی می باشد، لذا می توان از منظرهای مختلفی به آن توجه کرد. همین امر باعث می گردد که اجرای این حکم با پیچیدگی هایی همراه باشد. استفاده از تکنیک های تصمیم گیری برای پرداخت و دریافت زکات ضمن کاهش سردرگمی، به اجرای بهتر این حد الهی کمک می کند. عمده فقهای شیعی، قائل به انحصار زکات بر نه قلم کالا هستند. این اقلام عبارتند از : طلا، نقره، کشمش، خرما، گاو، گوسفند، شتر، جو و گندم. در حالیکه عمده فقهای اهل تسنن قائل به تعمیم زکات به بسیاری از کالاها می باشند. در این مقاله دیدگاه شیعی مبنا قرار گرفته است و با بررسی ادبیات موجود در مورد زکات، چهار شاخص کلی اقتصادی، فقهی، حقوقی و حسابداری شناسایی شدند. بر مبنای این چهار شاخص مدل تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی طراحی شد. در بین این چهار شاخص، شاخص اقتصادی دارای شاخص های فرعی نیز می باشد.
اقلام نه گانه زکات بر اساس سه شاخص قابلیت نقدینگی، قابلیت ذخیره و رفع نیازهای اساسی ارزیابی گردید و نتیجه گیری شده است که در شرایط فعلی کشور زکات دهندگان ترجیح می دهند که زکات خود را به صورت کالا پرداخت نمایند چرا که ارزش پول نقد برای زکات دهندگان بالا است، و ترجیح می دهند که بیشتر از اقلام کم ارزشتر زکات خود را تسویه نمایند. در نتیجه مسؤلین جمع آوری زکات باید امکانات خود را برای جمع آوری آن از مواردی که بیشترین امکان جمع آوری را آنگونه که در تحقیق نشان داده شده فرهم آورند.
شناسایی و اولویت بندی شاخص های مدل کسب وکار در آکادمی ملی ژیمناستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۶۹
95 - 132
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های مدل کسب وکار در آکادمی ملی ژیمناستیک انجام شد. پژوهش حاضر برمبنای پارادایم از نوع پژوهش های پراگماتیسم و به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی بود. رویکرد پژوهش آمیخته بود و نحوه گردآوری داده ها در بخش کیفی به صورت مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته و در بخش کمّی به صورت توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری در بخش های کیفی و کمّی پژوهش، کارآفرینان، صاحبان کسب وکارهای ورزشی، مدیران آکادمی های ورزشی، رؤسای فدراسیون های ورزشی و مدیران آکادمی ملی المپیک بودند که 15 نفر با استفاده از راهبرد نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی در مرحله کیفی و درمجموع 25 نفر به همین روش در مرحله کمّی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری باز، محوری و انتخابی به وسیله نرم افزار مکس کیودا نسخه 18 انجام شد. ضریب پایایی بازکدینگ در بخش کیفی پژوهش برابر با 0.90 محاسبه شد. سپس در بخش کمّی با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی به روش دستی به اولویت بندی مؤلفه های اصلی و مقوله های پیشنهادشده بخش قبلی پرداخته شد. نتایج بخش پژوهش کیفی نشان داد نُه مقوله و بعد با مجموع فراوانی 349 احصاء شد که شامل 212 کد باز در حوزه شناسایی ابعاد کسب وکار در آکامی های ورزشی بود. با استفاده از مقایسه زوجی و رتبه بندی به شیوه سلسله مراتبی، بعد ارزش پیشنهادی و بخش مشتریان از با اهمیت ترین و ابعاد شرکای کلیدی و ساختار هزینه به عنوان کم اهمیت ترین ابعاد شناخته شدند. ارائه خدمات به مشتری و نیز توجه مستمر به شناسایی فرصت های آینده می تواند به توسعه و رونق کسب وکارهای خدمات ورزشی منجر شود. این توسعه علاوه بر توسعه اقتصادی و مالی در جامعه می تواند بخش بیشتری از افراد را به ورزش و تندرستی علاقه مند کند و وضعیت کسب وکار در آکادمی های ورزشی را به طور چشمگیری بهبود بخشد.
ارزیابی راهبردهای مقابله با بیابان زایی با کاربرد رویکردهای تصمیم گیری چندگانه و تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
229 - 254
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی از مهم ترین مسائل بیوم های خشک و نیمه خشک در جهان است. رشد سریع جمعیت سبب تشدید اثرات منفی این پدیده شده است، به منظور کنترل و کاهش بیابان زایی ارائه راهبردهای مهم با توجه به کلّیه معیارهای موثر، امری ضروری است. این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند در قالب یک مدل تصمیم گیری چند متغییره ارائه شده است. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از مدل دلفی، ماتریس تصمیم گیری به دست آمد، سپس اولویت راهبردها از روش تحلیل عاملی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر مبنای نتایج حاصل شده، از میان 40 راهبرد و 16 معیار بررسی شده راهبردهای توسعه و احیاء پوشش گیاهی ( 23 A) با ضریب اولویت 6122/.، تغییرالگوی آبیاری و اجرای روش های کم آب خواه ( 33 A) با ضریب اولویت 5102/0 و جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی ( 18 A) با ضریب اولویت 4391/0، به ترتیب به عنوان مهم ترین راهبردهای مهم مقابله با بیابان زایی در منطقه تشخیص داده شدند.بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابان زایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده، مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل الگوهای تمرکز جمعیتی به منظور کاهش آسیب پذیری از سوانح شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: پیشگیری، تخفیف اثر و آمادگی مهمترین ابعاد تشکیل دهنده فاز پیش از سانحه چرخه مدیریت سانحه می باشند، هدف از ارائه این مقاله شناسایی الگوهایی به منظور کاهش میزان حضور انسانی در منطقه 6 شهر تهران، به منظور پیشگیری یا تخفیف اثر پیامدهای احتمالی مخاطرات محیطی می باشد. روش ها: در این پژوهش از تکنیکهای تصمیم گیری چند شاخصه استفاده شد و بدین منظور با استفاده از فرآیند مقایسه زوجی به بررسی گزینه های پیش رو جهت تغییر الگوی حضور انسانی در منطقه 6 پرداخته شد. یافته ها : گزینه A4( پخش فعالیتها در زمان) با امتیاز نهایی 0.27 بهترین گزینه می باشد و پس از آن گزینه A5( تغییر در خطوط حمل و نقل شهری در محدوده مورد مطالعه )، با امتیاز نهایی 0.23 قرار می گیرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه پیشنهاد می گردد ساز و کارهای منطبق با الگو های فوق به ترتیب جهت کاهش نیروی انسانی در ساعات ویژه به منظور پیشگیری و کاهش اثر سوانح ناشی از مخاطرات محیطی مورد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
ارزیابی و تحلیل فضایی خطر سیلاب در مناطق کویر و بیابان بر پایه ی تلفیق روش-های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS ،مطالعه موردی : استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
183 - 200
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستم های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، مناطق با درجات مختلف ریسک سیلاب جهت استقرار پایدار جمعیت در سطح هر یک از شهرستان های استان خراسان رضوی شناسایی شوند. بدین منظور، ابتدا داده های 6 پارامتر موثر شامل حداکثر دبی با دوره بازگشت های 2، 3، 5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله حاصل از خروجی نرم افزار HEC-HMS، تراکم زهکشی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، CN، شیب و نفوذپذیری منطقه مورد مطالعه، در محیط نرم افزار GIS آماده سازی گردید. سپس با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاس های هر لایه در نرم افزار Super Decision محاسبه شد. سپس با استفاده از توابع تحلیل نرم افزار GIS، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنه بندی شد .در نهایت، با تلفیق نقشه های پهنه بندی شده براساس وزن از روش ANP نقشه نهایی در پنج کلاس سیلخیزی خیلی کم تا سیلخیزی خیلی زیاد تهیه شد. نتایج نشان داد مساحت شهر هایی که در معرض سیلخیزی با درجه خیلی زیاد هستند همچنین نتایج پهنه بندی ریسک سیلاب با دوره بازگشت 2 ساله در سطح کل استان نشان داد که بیش از 86 درصد مناطق دارای سیلخیزی کم و خیلی کم، 2/12 درصد مناطق متوسط و 8/1 درصد نیز از لحاظ سیل خیزی در درجه زیاد می باشد. در حالیکه نتایج پهنه سیلابی در دوره بازگشت 200 ساله نشان داد که 3/41 درصد سیلخیزی کم، 4/31 درصد سیلخیزی متوسط، 3/13 درصد سیلخیزی زیاد و 1/14 درصد سیلخیزی خیلی زیاد را در سطح کل استان شامل می شود.