فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
121 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر مبتنی بر نگرش دیالکتیکی، تفسیری هرمنوتیکی از رنسانس خیابانی به عنوان ابزاری در دستیابی به استراتژی های نوزاییو برنامه ریزی های انسان محور به منظور بهبود کیفیت زیست اجتماعی و ارتقای روزمرگی شهروندان در قلمروهای باز شهری است. این مطالعه درصدد است تا تأثیرپذیری فضاهای باز شهری را از مقوله های متنوعِ اقتصادی، اجتماعی _ فرهنگی، کالبدی و زیبایی شناسانه که سابقاً به واسطه رنسانس شهری به عنوان متأخرترین پارادایم در حل پرابلماتیک شهر شناخته شده است را در قالب استراتژی هایی بیان نماید. از آنجایی که این قلمروها تجلّیگاه حیات اجتماعی شهر و مکانی بر تبلور اندیشه های مدنی شهروندان هستند، این مطالعه گامی در راستای نوزایی، تحولات فضایی و تولید و بازتولید فضاهای اجتماعی از دست رفته شهر و ایده ای برخاسته از نظریه با رویکرد انسان محوری است. در حالی که گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی با استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه و شاخص سازی تجزیه وتحلیل داده ها به روش کیفی با تحلیل محتوای متن، کدگذاری و تحلیل با نرم افزار MAXQDA انجام می گیرد، به دلیل موردی بودن پژوهش، تجزیه وتحلیل یافته های کمی در راستای توجیه یافته های کیفی با Amos انجام شد. جامعه آماری پژوهش، پانل های هموژن از متخصصان امر هستند. نتایج حاصل از واکاوی ها، حکایت از وجود توان های بالقوه و پتانسیل های بالای محدوده موردمطالعه و البته مطلوبیتِ شرایط در انسانی شدن فضا دارند که به واسطه استراتژی های رنسانس مبنای ارائه شده در متن محقق می شوند. این پژوهش رنسانس خیابانی را به عنوان پاسخی بر ارتقای این پتانسیل ها معرفی می نماید، در حالی که رنسانس خیابانی منجر به پایداری اجتماعی در محدوده مطالعاتی و درنهایت در کل شهر خواهد شد.
ارائه الگوی جدید برج سازی بر مبنای توسعه پایداری اجتماعی در استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
25 - 48
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه الگوی جدید برج سازی بر مبنای توسعه پایداری اجتماعی در استان تهران انجام گرفته است. به لحاظ جمع آوری داده ها پیمایشی محسوب می شود. در جمع آوری داده ها از روش های کمی و کیفی استفاده شد. جامعه آماری دو گروه کارشناسان، دانشجویان دکترای معماری و خبره گان ساکن در این شهر بودند. حجم نمونه برای کارشناسان 384 نفر و برای خبرگان 14 نفر بوده است. از دو روش نمونه گیری خوشه ای و هدفمند استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها را پرسشنامه ی محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان تشکیل داد. روش تجزیه و تحلیل داده ها بهره برداری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS بوده است. مهمترین یافته های تحقیق حاکی از آن بود که طراحی فضاهای باز بازی، هنری، فرهنگی و تفریحی در برج ها می تواند در ارتقاء تعاملات و حس تعلق و دور کردن اثرات منفی زندگی صنعتی بر روی ساکنان موثر واقع گردد. طراحی انعطاف پذیر برج ها و مرتفع سازی محدودیت های سازه ای با راهکار هایی مانند (طراحی نواری برج ها و طراحی آتزیوم و تسهیل دسترسی مناسب و تعبیه فضاهای باز...) قادر است در توسعه پایدار و ارتقاء حس رضایت ساکنان تأثیرگذار باشد. عملکرد مناسب در طراحی بام و همکف، ایجاد فضاهای مناسب اجتماعی، تعاملاتی در کاهش مشکلات برج نشینی و ایجاد سرزندگی و مشارکت عمومی و به تبع آن توسعه پایدار اجتماعی نقش آفرین باشد. طراحی گردشگاه و مجهز کردن برج ها به خدمات عمومی اولیه (رستوران، مغازه، مهد کودک، آرایشگاه، سوپر مارکت، باشگاه، استخر.....) قادر است در ایجاد حس تعلق و تعاملات، و از سوی دیگر در کاهش سفرها در شهر و توسعه اجتماعی موثر واقع شود.
بررسی توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری در قلمرو کوچ نشینان (مورد مطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تحولات عینی و مفهومی گردشگری در عصر حاضر، ضرورت هایی را پیرامون توسعه فضایی و روابط درونی و بیرونی قلمروهای جغرافیایی که تداعی کننده بازتاب سنت در مدرنیته می باشند، شکل داده است. در این میان توسعه فضایی مناطق روستایی که فضاهای اجتماعی حاکم بر آن، در برگیرنده قلمروهای کوچ نشینان ایران است از اهمیت ویژه ای در توسعه گردشگری پسامدرنیته برخوردارند.
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری شهرستان خرم آباد است که یکی از مهمترین قلمروهای کوچ نشینان ایران محسوب می گردد،
روش شناسی تحقیق: روش پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش را سه گروه عمده (315 نفر از روستاییان ساکن در 14 روستای منتخب منطقه (به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای)، کارشناسان حوزه گردشگری استان (30 نفر) و گردشگران در دسترس وروردی (30 نفر)) تشکیل می دادند. در نهایت از مجموع سه جامعه آماری مورد مطالعه 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از روش های میدانی و پرسشنامه ای استفاده شد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای 3 مؤلفه مؤثر بر توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری محاسبه شد، که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. برای تحلیل داده ها از ضریب پراکندگی و ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : مقاصد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان خرم آباد (بخش پاپی) که بطور عمده متکی بر اکوتوریسم بودند.
یافته ها و بحث : یافته ها نشان داد مهمترین مؤلفه ها و معیارهای کلیدی تأثیرگذار بر توزیع ساختار فضایی میراث روستایی مقاصد، کمیت و کیفیت منابع و جاذبه های گردشگری و وضعیت مکانی فضایی جاذبه های گردشگری هستند. بررسی مقادیر ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین همه متغیرهای مستقل (بجز متغیرهای پذیرش اجتماعی، بعد کالبدی، ابعاد فضایی) با توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد.
نتایج: از آنجایی که روستاهای گازه و بیشه دارای بیشترین تعدد متغیرهای موثر بر توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری شهرستان خرم آباد بودند، پیشنهاد می گردد که در صورت سرمایه گذاری در خدمات و تسهیلات مناسب، این سکونتگاه ها می توانند در خدمات رسانی پسکرانه وسیع تری مورد استفاده قرار گیرند.
طراحی الگوی تاب آوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسب وکارهای نوپای بوم گردی (مطالعه موردی: شهر بره سر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهه با چالش های محیط کسب وکار، نیازمند قابلیت هایی است که از جمله مهمترین آنها، قابلیت تاب آوری است. تاب آوری قابلیت هایی به شرکت ها می دهد که می توانند با وجود شرایط نامطلوب به حیات خود ادامه دهد و رشد کند. از جمله کسب وکارهایی که در سالیان اخیر مورد توجه کارآفرینان و برنامه ریزان توسعه قرار گرفته، بوم گردی است. از آنجا که کسب وکارهای بوم گردی همواره با چالش های متعددی مواجهند، لذا ایجاد و توسعه ظرفیت تاب آوری در آنها اهمیت پیدا می کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف طراحی الگوی تاب آوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسب وکارهای نوپای بوم گردی انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی می باشد که در آن با استفاده از روش نظریه داده بنیاد با تمرکز بر مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از خبرگان موضوع انجام شد. خبرگان و مطلعین کلیدی مشارکت کننده در این پژوهش شامل کارآفرینان، مدیران و اساتید و صاحبنظران حوزه بوم گردی بودند. در انتهای این فرآیند، اعتمادپذیری و اعتبارسنجی الگوی طراحی شده توسط 8 نفر از اساتید ارزیابی شده و در نهایت مدل پیشنهادی با انجام اصلاحات لازم مورد تأیید این افراد قرار گرفت. در انتهای پژوهش نیز پیشنهادهایی معطوف به بهبود عملکرد و وضعیت تاب آوری استراتژیک مبتنی بر فناوری در کسب وکارهای نوپای بوم-گردی ارائه شد.
بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان در نواحی روستایی استان اصفهان(1375- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1103 - 1119
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های نوسازی اقتصاد م ل ی و توسعه اجتماعی مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آن ها در ساختارهای اقتصادی است. هم زمان با طرح مسا ئ ل زنان و نقش آنان در توسعه، تأثیر و چگونگی اشتغال زنان روستایی در توسعه مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر به کشف الگوها و بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان نواحی روستایی استان اصفهان در سال های 1375، 1385 ، و 1390 پردا خته می شود . داده های اشتغال زنان روستایی از سه دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار استخراج شده است. به منظور بررسی تغییرات فضایی اشتغال در هر سه دوره زمانی، با استفاده از روش تحلیل اکتشافی داده های فضایی ، شاخص موران (خود همبستگی فضایی) ، و شاخص عمومی G محاسبه شده و نقشه الگوی فضایی نقاط داغ (مقادیر بالا) و سرد (مقادیر پا ی ین) ترسیم شده است. سپس ، با استفاده از نتایج حاصل از متد لکه های داغ، درصد مقادیر تغییرات اشتغال زنان روستایی در طی دو دوره نسبت به یکدیگر محاسبه و چگونگی تغییرات (کاهش، افزایش ، یا بدون تغییر) هر دوره نسبت به دوره قبلی مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اشتغال زنان روستایی استان اصفهان در طول زمان تغییرات فضایی داشته است و طی این سه دوره نواحی روستایی پیرامون شهر اصفهان در پهنه اشتغال پایین قرار گرفته است. بیش از 60 درصد نواحی روستایی استان در شاخص اشتغال زنان بدون تغییر بوده است و روستاهای غرب و جنوب بیشترین تغییر مثبت و برخی روستاهای شهرستان های نائین، اردستان ، و اصفهان تغییرات منفی داشته اند. این پژوهش ، با کشف تغییر پذیری های فضایی- زمانی و شناخت چگونگی روندها و الگوهای فضایی- زمانی اشتغال زنان روستایی، بستر مناسبی برای تحقیقات بنیادین بعدی در قالب نظریات اجتماعی و توسعه در حوزه های مربوط به زنان روستایی فراهم می کند.
سطح بندی خیابان ها در فضای شهری با رویکرد ارتقاء پیاده مداری، مورد پژوهی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تامین حرکت پیاده در شهر و ایجاد فضاهای شهری مناسب برای حضور مردم در محیط شهری، موجب طرح گرایش ها و دیدگاههای جدیدی در عرصه شهرسازی و معماری جهان شده است. در واقع، با رویکردی مواجه هستیم که به بسط و نشر فضاهای شهری برای احیای حضور و مشارکت شهروندان در عرصه عمومی شهر می اندیشد. شهرهایی چون سنندج که پیشینه شهرنشینی طولانی دارند به دلیل تحولات مدرنیته و ماشینی شدن، دارای معضل فرسودگی و ترافیک هستند و بیش ترین نیاز به این نوع تغییرات و پژوهش ها را دارند. هدف: هدف اصلی، انتخاب محور مناسب با استفاده از معیارهای موثر پیاده مداری در شهر سنندج، برای تبدیل شدن به یک خیابان پیاده مدار است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی- تحلیلی بهره می برد. بدین منظور خیابان های مستعد شهر سنندج جهت تبدیل شدن به یک خیابان پیاده مدار انتخاب شد، سپس بر اساس دیدگاه صاحب نظران و مطالعات انجام شده قبلی سه مولفه عملکردی، اجتماعی- اقتصادی و اجتماعی- محیطی انتخاب و برای آن ها 19 شاخصه معرفی شد. از روش مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شد. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش، رتبه بندی خیابان های منتخب حاصل شده است که براساس آن خیابان امام خمینی(ره) با ضریب اولویت 0.6589 به عنوان برترین و خیابان های فردوسی با ضریب 0.5466 و انقلاب با ضریب 0.3466 و طالقانی با ضریب 0.2828 به عنوان رتبه های بعدی انتخاب شدند. درنهایت، برای بالا رفتن میزان موفقیت و تحقق آن جهت تقویت پیاده مداری در خیابان امام خمینی(ره) پیشنهادهایی ارائه شد.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
464 - 481
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که فراوانی آن به ویژه در نواحی خشک و نیمه خشک بسیار زیاد است. این پدیده در هر منطقه ای می تواند رخ دهد و انسان و محیط زیست را تحت تأثیر قرار دهد، هرچند اثرات آن در مناطق روستایی به دلیل وابستگی معیشت به نزولات جوی بسیار بیشتر از سایر مناطق است. در این زمینه خشکسالی های گذشته حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی به شدت کاهش داده است. بنابراین، عواملی که می تواند در این زمینه اثرگذار باشد از ضرورتی انکارناپذیر برخوردار است. در این راستا این پژوهش با هدف کلی اثرات سرمایه اجتماعی بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی - کشاورز شهرستان دورود بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 سرپرست خانوار برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS23 و Lisel8.54 انجام شد. نتایج گروه بندی خانوارهای روستایی نشان داد که از آنان از نظر سطح تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب تبیین 51 درصد (0/71 =t= 11/89, γ) اثر مثبت و معنی داری بر حس تعلق مکانی خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارد.
انطباق: راهکار استمرار الگوی فعالیت ها در تغییرات گونه شناسی مسکن روستایی اشکورات گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
590 - 607
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی سازوکار انطباق سیستم فعالیت ها با تغییرات پیکره بندی گونه های مسکن بومی و مهندسی ساز روستایی از طریق دسته بندی فعالیت ها و اندازه گیری داده های نحوی خانه ها بود. بدین منظور تعداد 382 خانه از دو گونه مسکن روستایی اشکور گیلان به صورت تصادفی طبقه بندی با توجه به روش مبتنی بر هدف و ملاحظات انتخاب شد. برای تحلیل فعالیت ها از مصاحبه ساختارمند، مشاهده و ثبت فعالیت ها استفاده گردید. همچنین جهت پیدایی تفاوت و مهم ترین فعالیت و مکان انجام آن آزمون مجذورکای، تحلیل بالونی و خوشه ای استفاده شد. نتایج به طورکلی نشان داد دو گونه مسکن از پیکره بندی های متفاوتی برخوردار هستند که باعث شده دسته بندی فعالیت ها، مکان رخداد آن ها و روابط بین آن ها در این مساکن متفاوت باشد؛ اما باوجود تغییر پیکره بندی فضایی سیستم فعالیت ها تغییر نکرده است و ساکنان خود را با فضاهای موردنظر انطباق داده اند. مشخص شد ساکنان از طریق دسته بندی فعالیت ها، انتخاب مکان خصوصیات مشابه و چند کارکردی کردن فضاها بدون حذف فعالیتی، خود را با تغییرات فضایی انطباق می دهند که این امر ناشی از قانونمندی های فرهنگی و اجتماعی است. توانایی انطباق پذیری ساکنان باعث شده از تمام فضاهای خانه استفاده کنند و به هماهنگی با محیط های مسکونی برای رفع نیازها، ارزش ها و رفتارهای خود بپردازند. یافته ها، ضرورت توجه به انطباق پذیری را در تحلیل های نحوی محیط های مسکونی مورد تائید قرار می دهند.
تحلیلی بر پیشران های توسعه گردشگری شهر کاشان با تأکید بر عملکرد سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم فرا رشته ای در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی توسعه جوامع به ویژه توسعه گردشگری مطرح شده است. به این ترتیب پژوهش با هدف بررسی نقش و تأثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه گردشگری شهر کاشان انجام شده است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر کاشان به تعداد 308476 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 322 نفر محاسبه شده است. گردآوری داده ها به صورت ترکیبی از مطلعات توصیفی و میدانی است. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای محقق ساخته با 85 متغیر است. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS و AMOS است که با استفاده از آن ها، آزمون های آماری تی، ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری صورت گرفته است. روایی ابزار تحقیق با بهره گیری از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به به مقدار 0/821 مورد تأیید قرار گرفته است. یافته ها: نتایج آزمون تی با سطح معناداری کمتر از 0/05 وضعیت سرمایه اجتماعی در شهر کاشان را مناسب ارزیابی کرده است.. نتیجه کاربرد مدلسازی معادلات ساختاری برای شناسایی اثرگذارترین عامل در تبیین سرمایه اجتماعی در بین شهروندان کاشان، نشانگر کسب بالاترین بار عاملی به میزان 0/99 برای شاخص آگاهی اجتماعی است. مهمترین عوامل رونق دهنده توسعه گردشگری، شاخص آسایش به مقدار وزن رگرسیونی 0/94 است. کسب ضریب همبستگی 0/34 در سطح اطمینان 99 درصد گویای رابطه مستقیم و مثبت بین سرمایه اجتماعی و توسعه گردشگری است. نتایج: تأیید ارتباط بین بهبود سرمایه اجتماعی با توسعه گردشگری ضرورت برنامه ریزی برای اعتمادسازی به عملکرد کارکنان دولت در بین جوامع محلی و بسترسازی اعتماد مردم به نهادهای اجتماعی را در راستای تقویت سرمایه اجتماعی به عنوان پیشرانی کلیدی در بهبود و توسعه گردشگری شهر کاشان گوشزد می نماید.
برهم کنش مؤلفه های رفتاری و کالبدی فضای باز مجتمع های مسکونی نمونه موردی : مجتمع های مسکونی منتخب کلان شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش درصدد ارزیابی تبیین همبستگی الگوی رفتار تعاملی با الگوی محیط کالبدی و در پی آن ارتقای کیفیت مجتمع های مسکونی است. ب نظریه پردازان محیط، سینومورفی را سازگاری بیشتر فضا و رفتار می دانند. همچنین توجه به جایگاه علوم رفتاری در طراحی شهری و معماری و چگونگی تأثیرگذاری فضا بر بروز رفتار انسانی ازجمله مواردی است که نیازمند بررسی و بازبینی مفهومی و عملیاتی در طراحی معماری است. مسئله اساسی: در این مقاله تبیین همبستگی الگوی رفتار تعاملی با الگوی محیط کالبدی فضای باز در مجتمع های مسکونی منتخب در شهر کرمان است . هدف کلی: از انجام تحقیق حاضر بررسی میزان تأثیر شاخصه های کالبدی مؤثر بر قرارگاه رفتاری در فضای باز سه نمونه مجتمع های مسکونی منتخب در شهر کرمان و بهبود کاربری محیط از طریق بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر سینومورفی قرارگاه رفتاری در فضای باز مجتمع های مسکونی و رسیدن به قرارگاه رفتاری مطلوب از طریق شناسایی تأثیر شاخصه های رفتار و محیط کالبدی و قابلیت های محیط است. سؤال اساسی: که در این پژوهش مطرح است عبارت است از این که چه عواملی در ایجاد سینومورفی در فضای باز مجتمع های مسکونی منتخب در شهر کرمان تأثیرگذار هستند؟ روش پژوهش: روش پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی می باشد . برای جمع آ وری اطلاعات از طریق پرسشنامه اقدام شده است و برای سنجش متغیرها و فرضیات پژوهش از آزمون های معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اموس 24 بهره برده شده است. یافته ها: حاکی از آن است که نسبت بالاتر فضای باز مسکونی در قرارگاه رفتاری در تبیین مؤلفه های سینومورفی معناداری ایجاد می کند.
ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا (با تأکید بر چهار گروه اجتماعی زنان، توان خواهان، سالمندان و کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
801 - 833
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییر مسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخورد می کنند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی -نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و درنتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را در نظر نمی گیرند. هدف از این مطالعه ، ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا و پاسخگویی به نیازهای فضایی متفاوت چهار گروه اجتماعی زنان، توان خواهان، سالمندان و کودکان است. این مطالعه از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. بر پایه نتایج آزمون تی تک نمونه ای، کیفیت محیط این شهر از نظر شاخص های ایمنی و امنیت، امکانات و خدمات عمومی، اشتغال، حمل ونقل عمومی، فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی در پاسخ به نیازهای هر چهار گروه اجتماعی پایین تر از سطح متوسط است. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد شاخص «امکانات و خدمات عمومی» با ضرایب مسیر 382/0 و 443/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای زنان و کودکان دارد. همچنین دو شاخص «حمل ونقل عمومی» و «فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی» با ضرایب مسیر 423/0 و 298/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای سالمندان و سه شاخص «فضاهای بیرونی»، «ساختمان های عمومی» و «حمل ونقل عمومی» با ضرایب مسیر 324/0 ، 279/0 و 278/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای توان خواهان دارند. تحلیل ها نشان می دهد برای دستیابی به محیط شهری تنوع گرا و همه شمول ، گذار از رویکرد یکسان نگر فعلی به رویکرد تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ضروری است.
ریخت شناسی معماری معنامحور با استفاده از روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: مسجد حکیم اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از نظریه پردازان بر این اصل اعتقاد دارند که با طراحی محیط کالبدی، معنا به وجود می آید. لذا معنا از دو حیث قابل بررسی است: بعد ذهنی و عینی یا فیزیکی. هدف از پژوهش تبیین معنا در معماری بناهای شاخص مذهبی دوره صفویه اصفهان، با استفاده از تحلیل ویژگی های فیزیکی فضای معماری آنهاست. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام یک از فضاهای مسجد از بعد فیزیکی و کالبدی معنادهی بیشتری دارد و دلیل معناداری فضاهای مسجد چیست؟ به همین منظور از میان ادوار تاریخی، دوره صفویه و از میان بناهای مذهبی، مسجد حکیم اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. روش تحلیل آن نیز با استفاده از نرم افزار دپس مپ و آنالیز مؤلفه های ریخت شناسی معماری نظیر: هم پیوندی، نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، وحدت فضایی و عمق فضا در فضاهای مختلف مسجد حکیم است. پس از آنالیز نقشه ها توسط نرم افزار دپس مپ و مشاهده رفتارهای حرکتی انسانی، این نتیجه حاصل گشت که حیاط علاوه بر داشتن شفافیت و تداوم دید بصری، دارای میزان بالاتری از هم پیوندی، نفوذپذیری و وحدت فضایی می باشد. همچنین از حیث گوناگونی شبستان با تلفیق فضاهای باز، نیمه باز و بسته، نسبت به سایر فضاهای مسجد از میزان گوناگونی بیشتری برخوردار است و علاوه بر آن دارای بیشترین میزان قابلیت انتخاب بوده است. مشاهده میدانی رفتار حرکتی و بصری بازدیدکنندگان مسجد نیز تأییدی بر این مدعاست. از دستاوردهای این پژوهش می توان در طراحی مساجد امروزی با توجه به الزامات و نیازهای جدید نیز بهره جست.
تبیین اثرات کارآفرینی بر توسعه پایدار شهری با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۴
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برای پیشگیری از ناپایداری فضاهای شهری، بهره برداری بهینه از منابع محدود انسانی و طبیعی امری ضروری است. توسعه و ترویج کارآفرینی، که از آن به عنوان موتور توسعه اقتصادی یاد می شود، یکی از مهم ترین اهرم های مورد تأکید اقتصاددانان و اندیشمندان در راستای نیل به توسعه پایدار شهری است. هدف از پژوهش کمی و کاربردی حاضر، که با ترکیبی از روش های توصیفی تحلیلی و علی انجام شده است، تبیین اثرات کارآفرینی بر توسعه پایدار شهری است که به صورت موردی در شهر یاسوج انجام شده است. ابزار اصلی پژوهش جهت گردآوری داده های میدانی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن با رعایت مبانی تحقیقات میدانی تأیید شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر یاسوج تشکیل می دهد (98130 نفر) که دارای سن بالاتر از 15 سال بوده اند و با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، 383 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری برآورد شد و پرسشنامه ها به صورت کاملاً تصادفی در میان شهروندان توزیع گردید و در نهایت با توجه به مخدودش بودن تعدادی از پرسشنامه ها، اطلاعات گردآوری شده 375 نفر با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد برخورداری شهروندان از متغیرهای تشکیل دهنده کارآفرینی با میانگین 31/3، بالاتر از حد متوسط بوده و میانگین محاسبه شده برای توسعه پایدار شهر یاسوج با مقدار 02/3، در سطح متوسط قرار دارد و میانگین پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به ترتیب 47/2 (پایین تر از حد متوسط)، 31/3 و 30/3 (بالاتراز حد متوسط) بوده است. نتایج سنجش برازش مدل ساختاری طراحی شده در خصوص اثر کارآفرینی بر توسعه پایدار شهری نشان داد معیارهای برآورد شده مدل مذکور در تطبیق با معیارهای پیشنهادی در وضعیت مطلوبی قرار دارند و کارآفرینی با اثر کل 662/0، دارای تأثیر آماری معناداری بر توسعه پایدار شهری بوده است و توانسته است 44 درصد از واریانس توسعه پایدار شهری در محدوده مطالعاتی را تبیین نماید.
تحلیلی بر توزیع فضایی خدمات ورزشی در محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: ورزش و تربیت بدنی به عنوان یک مقوله مهم علمی و تربیتی در توسعه قوای جسمی و روحی روانی افراد می باشد. میزان دسترسی به پارک ها و باشگاه های ورزشی، رابطه مستقیمی با تمایل شخص به شرکت در فعالیت های بدنی به اندازه توصیه شده دارد. بر این اساس این پژوهش به سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی خدمات ورزشی شهری در محلات شهر اصفهان پرداخته شد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری شد. توابع تحلیل نزدیکترین همسایگی، شاخص موران محلی، شاخص موران جهانی و تحلیل لکه های داغ برای تجزیه و تحلیل چگونگی الگوی توزیع فضایی خدمات ورزشی، پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این خدمات و شاخص دو متغیره موران در محیط نرم افزاری GeoDa، جهت تحلیل خودهمبستگی فضایی متغیر جمعیت شهر اصفهان در ارتباط با میزان پراکنش و مساحت خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان به کار گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهند که الگوی پراکنش خدمات ورزشی شهری به صورت پراکنده توزیع یافته است. ارزیابی تأثیرگذاری الگوی توزیع فضایی این خدمات بر میزان مطلوبیت شعاع عملکردی بیانگر نامطلوبی مناطق و محلات پیرامون شهری از خدمات ورزشی می باشد. سنجش ارتباط بین توزیع خدمات ورزشی و میزان جمعیت محلات نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و عدم توجه به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع خدمات ورزشی را نشان می دهد. نتایج: در مجموع نتایج تحقیق حاکی از نابرابری های اجتماعی و نبود عدالت در توزیع خدمات ورزشی در سطح محلات شهر اصفهان است.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
واکاوی نقش کارآفرینی روستایی در توسعه پایدار محلی، با تاکید بر پیوستگی روستایی- شهری (مورد شناسی: ناحیه دالاهو، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی روستایی از طریق فعال شدن نوآوریها در زمینه بهره گیری از منابع محدود، می تواند با استفاده از منابع محدود سرمایه ای، به گسترش فعالیتها و ایجاد اشتغال در سطح محلی بیانجامد. در این ارتباط، افراد دخیل در این فرایند نه تنها به کسب مهارت، بلکه به گسترش کسب وکارهای درآمدزا و افزایش سطح درآمد و پس انداز خویش و دیگران یاری رسانند. از این رو، فرض بر این است که کارآفرینی روستایی می تواند تسهیلگر ارتباط موثر بین فعالیتهای مرتبط با تولید کشاورزی و بخشهای غیرزراعی، از جمله صنایع کوچک و خدمات، گشته و سرانجام، به بهبود شرایط زندگی و فعالیت در سطح روستاها بیانجامد. این مقاله از طریق بررسی نقش پذیری کارآفرینی روستایی در ناحیه دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتهای مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری، بلکه در ترغیب روند توسعه پایدار در سطح محلی اثرگذار باشد. جامعه آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنه افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد.
بررسی ضرورت تعامل متغیرهای محیطی -انسانی موثر بر نوآوری محصول در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت نوآوری و به ویژه نوآوری در محصول برای رقابت در عرصه های داخلی و جهانی از یک سو و اهمیت توسعه محصول جدید، به عنوان یکی از حوزه های زایشی درآمد برای شرکت ها و نیز کشور از سوی دیگر، و همچنین شناسایی عوامل و بسترهای لازم برای ایجاد توانمندی های نوآوری، به فرآیندی راهبردی تبدیل شده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است تا ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد و تقویت توانمندی های نوآوری محصول، مدل ارتباطی میان این عوامل نیز شناسایی و مطرح گردد. بدین منظور، ابتدا از طریق مطالعات کتابخانه ای، عوامل مؤثر در نوآوری محصول، شناسایی و در قالب شش عامل دسته بندی گردید. در گام بعدی از طریق توزیع پرسشنامه طراحی شده، وضعیت متغیرهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفت. در این راستا 250 پرسشنامه در میان کارکنان، مدیران ارشد و میانی شرکت های فناوری اطلاعات توزیع و پس از تکمیل جمع آوری گردیده است. در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به کمک مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون همبستگی رگرسیون به اثبات مدل پیشنهادی تحقیق پرداخته شده است. با توجه به نتایج به دست آمده از معادلات ساختاری تاثیر سرمایه انسانی، دانش، فرهنگ، ارتباطات درونی و ارتباطات بیرونی بر نوآوری محصول مثبت و معنی دار بوده است.
ارزیابی فنی و اقتصادی تولید انرژی زیستی در سکونتگاه های فاقد شبکه گازرسانی در حاشیه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
162 - 168
حوزههای تخصصی:
افزایش تقاضای انرژی و محدودیت ذخایر فسیلی، برنامه ریزان را به سوی بهره مندی از منابع تجدیدپذیر سوق داده است. این مهم به ویژه در تامین تقاضا برای سکونتگاه های حاشیه شهر فاقد شبکه انتقال نیرو و گازرسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه، باتکیه بر ظرفیت های زیستی استان کرمانشاه، ضمن بررسی امکان تولید بیوگاز از فضولات دامی در حاشیه شهر کرمانشاه جهت پوشش تقاضای انرژی، ارزیابی اقتصادی به روش تحلیل هزینه- فایده انجام گرفته است. نتایج حاصل از امکانسجی تولید بیوگاز در منطقه مطالعاتی نشان داد هضم بی هوازی سالانه جمعا 83/2 هزارتن فضولات دامی، ظرفیتی معادل تولید سالانه m3 05/113744 بیوگاز را فراهم می سازد که می تواند ضمن تامین تقاضای گاز، مازاد آن برای تولید سالانه معادل MWh 67/46 برق مورد استفاده قرار گیرد. همچنین نتایج حاصل ارزیابی اقتصادی احداث سامانه هاضم بی هوازی نشان داد، هزینه های ثایت و متغیر در سال پایه به ترتیب معادل 97/10262 و 53/1337 میلیون ریال و منافع سالانه حاصل از فروش بیوگاز، کود کمپوست و منافع ناشی از فروش برق تضمینی در سال پایه، به ترتیب برابر 29/84، 02/2974 و 05/343 میلیون ریال، معادل جمعا 36/3401 میلیون ریال خواهد بود. بنابراین در صورت احداث هاضم بی هوازی به همراه تولید برق از بیوگاز مازاد تولیدی، ارزش حال خالص مثبت و معادل 32/4481 میلیون ریال خواهد بود. همچنین نسبت فایده به هزینه معادل 27/1 و نرخ بازدهی داخلی معادل %37 می باشد که نشان دهنده توجیه پذیری و سودآوری طرح است.
تبیین جهت گیری سیاست خارجی هند در حوزه ایندو- پاسفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1433 - 1451
حوزههای تخصصی:
طی یک ده ه اخیر تحولات ژئوپلیتیکی مهمی در حوز ه اقیانوس آرام و اقیانوس هند به وقوع پیوسته است که احتمالا ً در آ یند ه نه چندان دور این منطقه را به محور ثقل سیاست بین الملل تبدیل خواهد کرد. اصطلاحات ایندو - پاسفیک و آ سیا- پاسفیک ، که امروزه در توصیف این منطقه ب ه کار می رود، بیانگر شرایط ژئوپلیتیکی جدید و در عین حال نمایانگر قطب بندی های جدید در جهان است. محور اصلی ایندو- پاسفیک ایالات متحد ه امریکا و هند است و محور اصلی آسیا- پاسفیک چین و پاکستان است. س ؤ ال این است که جهت گیری سیاست خارجی هند در حوز ه ایندو- پاسفیک چیست و چه عواملی بر این جهت گیری تأثیرگذارند؟ فرضی ه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده آ ن است که سیاست خارجی هند در ایندو – پاسفیک از « استراتژی توازن گریزان » پیروی می کند و علت آ ن نیز حساسیت های خاص منطق ه ایندو – پاسفیک برای منافع هندوستان است. هند ناچار است بین مجموعه ای از منافع و ملاحظات در حوز ه ایندو – پاسفیک تعادل برقرار کند و انجام دادن این کار سیاستمداران هند را با معمای پیچیده ای مواجه کرده است. یافته های مقاله نشان داد دولت ها در عرص ه روابط بین الملل هرگاه بر سر دوراهی سخت انتخاب قرار گیرند ، ناچارند برای پرهیز از آ سیب پذیری جانب احتیاط را رعایت کنند و لذا روابط خود را ب ه گونه ای تنظیم کنند که تعادل و توازن در آ ن رعایت شو د.
طراحی و توسعه سیستم مکان مبنای تخمین آسیب زلزله در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت امدادرسانی در ساعات اولیه پس از یک زلزله بزرگ، نقش بسیار زیادی در کاهش تلفات زلزله در یک منطقه شهری دارد. در این پژوهش طراحی و پیاده سازی یک سیستم تخمین آسیب لرزه ای در محیط GIS به عنوان راهکار پیشنهادی برای تسریع امدادرسانی مطرح شد. مستندات طراحی سیستم مورد نظر شامل دو ماژول تخمین خطر و آسیب زلزله به عنوان ابزاری در محیط ArcGIS ارائه شد و پیاده سازی نیز با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون در این محیط انجام شده است. ماژول خطر بیشینه شتاب و شدت را در یک شبکه از نقاط در اثر زلزله با مدل های تجربی تخمین می زند. با نقشه حاصل از این ماژول می توان شهرها را در یک مقیاس کوچک از لحاظ معرضیت خطر زلزله اولویت بندی کرد. ماژول آسیب با ورود ویژگی های سازه و با استفاده از تابع آسیب پذیری میزان آسیب وارد به سازه را محاسبه می کند. سیستم برای چهار سناریوی محتمل برای منطقه کلان شهری تهران اجرا شد و نتایج نشان داد که با یک پلتفرم با مشخصات سخت افزاری معمولی در کمتر از یک ساعت می توان مناطق آسیب دیده در این منطقه کلان شهری را تشخیص داد. این نقشه ها در دو مرحله اقدامات کاهشی پیش از زلزله و امدادرسانی پس از زلزله کاربرد بسیار مؤثری خواهند داشت.