فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در رویکردی نوین به شهر، شهر خلاق به عنوان یک روش راهبردی در عرصه تفکر، برنامه ریزی و اجرای طرح های شهری مطرح شده است. با توجه به تغییرات بسیار عمیقی که در محیط شهر در حال وقوع است، خلاقیت شهری، یک عامل حیاتی در حل بسیاری از مسایل شهر به شمار می رود. در این راستا، هدف پژوهش حاضر؛ شناخت مجموعه عوامل موثر در خلاقیت (مزیت های رقابتی و ظرفیت های موجود) در راستای دستیابی به برندینگ شهری شهر دامغان می باشد. رویکرد حاکم بر فضای تحقیق کیفی و نوع تحقیق کاربردی است و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی (مشاهده و مصاحبه) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل (کلیه مدیران ارشد شهرداری، اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا، هنر و شهرسازی، شورا های شهر و افراد دارای تجربه در حوزه مدیریت شهری) می باشند که با استفاده از روش دلفی 17 نفر به عنوان حجم نمونه، انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش گرند تئوری (نظریه داده بنیاد)، استفاده شده است. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد. از نتایج مصاحبه با افراد متخصص و کارشناس جهت بررسی ظرفیت های موجود و مزیت های رقابتی با استفاده از روش تئوری زمینه ای، 42 مفهوم و 7 مقولهی (تصویرسازی، تدوین سند و برنامه راهبردی و جامع، شناسایی ارزشمند بودن مزایای رقابتی و ظرفیت های موجود، توسعه زیرساخت ها، نوآوری، باززنده سازی شهری، مدیریت یکپارچه شهری)، استخراج شد.
Exposition of the Socio-Economic Impacts of Tourism Development on Local Communities in Rural Areas (Case Study: Baft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism has various effects on the economic and social aspects of rural households. Considering the significant impact of tourism on the economic and social development of local communities, this research aims to investigate the economic and social effects of rural tourism in Baft County.Design/methodology/approach- The statistical population consists of 2512 households in the rural of Baft Township, out of which 333 households were selected through simple random sampling based on Cochran's; formula. The primary tool for data collection was a questionnaire, the validity of which was examined through content and structural validity, and its reliability was assessed using composite reliability and Cronbach's; alpha (α = 0.90). Data analysis was performed using SPSS and LISREL software. To examine the fit of the measurement model of economic and social effects on rural tourism; the collected data were analyzed using LISREL software and second-order confirmatory factor analysis.Findings- The research findings indicate that the most significant impact is on the economic dimension, including employment and income, investment, and satisfaction. Moreover, the most prominent effects in the social dimension include social participation, protection of intangible heritage, sense of place, heritage and tradition preservation, tourist satisfaction, education and awareness, and ultimately, cultural elevation. The research findings also revealed that the absolute fit indices (AGFI = 0.91, GFI = 0.94), comparative fit indices (NNFI = 0.92, CFI = 0.95), and parsimonious fit indices (RMSEA = 0.054, X2/df = 2.63) confirm the excellent fit of the measurement model of economic and social effects on rural tourism with the observed data. Furthermore, the structural equation modelling results indicate that the most signicant impacts are in the economic dimension of employment and income and the social dimension of social participation.
Livelihood Characteristics of the Fish Farmers in Ilorin, Kwara State Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
69 - 77
حوزههای تخصصی:
Purpose- Fish farming is an important source of Livelihood and nutrition for several people involved in fishing activities in Nigeria. This study aims to assess the Livelihood characteristics of the fish farmers in Ilorin, Kwara State, Nigeria.Design/methodology/approach- The study was carried-out in Ilorin Kwara State, Nigeria. Ilorin is the Capital of Kwara State. The Research involved a 3-stage sampling procedure. The first stage involved a purposive selection of two (Ilorin East and Ilorin West) Local Government Areas in Ilorin due to the prevalence of fishing activities in the area. The second stage involved a purposive selection of five fishing settlements along the river bank in each of the two local Government Areas and the third stage involved the random selection of ten fish farmers within the fishing settlements. A total of 150 fish farmers were randomly selected for this research work. Descriptive statistics such as frequency count, percentage, and mean were employed to analyze the data. The questionnaire was the instrument used for data collection.Findings Findings: The findings showed that involvement in other income-generating activities (mean=3.81) was the highest-ranked financial asset. Owned/leased fish ponds (mean=3.51) was the highest-ranked physical asset. The ability to network with the extension agents/experts for fish production (mean=3.61) was the highest-ranked social asset. Physically fit to carry out the fish production activities (mean=3.73) was the highest-ranked human asset. Access to water for fish production (mean=3.70) was the highest-ranked natural asset. The overall Livelihood status of the fish farmers was High (mean=3.38).Originality/value: This study is important as it would provide up-to-date information on the livelihoods of fish farmers which would drive the governments’ policy and interventions towards the fish farmers in Nigeria. Also, the Agricultural extension programme aimed to improve fish farmers’ livelihood outcomes in fish production in Kwara State, Nigeria should improve their skills and information on areas of need which include pond water treatment, construction, and maintenance were the leading information needed by fish farmers, and to help the fish farmers overcome the factors limiting their production.
بررسی میزان سازگاری زیرساخت های سبز با کاربری های شهری، پژوهش موردی: اراضی عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان سازگاری و مطلوبیت کاربری های اراضی عباس آباد تهران با سایر کاربری های اطراف این محدوده می باشد. زیرساخت های سبز را می توان به عنوان شبکه ای از اکوسیستم های مدیریت شده با انسان و طبیعت تعریف کرد که در کنار هم سلامت و انعطاف پذیری اکوسیستم را تقویت می کنند و به تنوع زیستی کمک می کنند. مهم ترین هدف برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مکانیابی مناسب کاربری ها و جداسازی کاربری های ناسازگار از یکدیگر است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر بر سازگاری و مطلوبیت با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای تعیین شدند. تعیین مطلوبیت معیارها با استفاده از مدل فازی (Fuzzy) انجام گرفت. نقشه های سازگاری و مطلوبیت در محیط ArcGIS تهیه و میزان فواصل هر لایه به همراه استانداردسازی آن ها با استفاده از دستور Raster Calculator محاسبه شد. درنهایت نقشه نهایی کلاس بندی شده فازی به دست آمد. استفاده از مدل فازی براساس جدول میزان سازگاری کاربری اراضی شهری و تلفیق آن با معیارهای مطلوبیت کاربری ها از نوآوری این پژوهش می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که براساس معیارهای انتخابی، مناطق شرقی، شمال شرقی و غربی اراضی عباس آباد دارای پهنه های نامناسب؛ جنوب شرقی دارای پهنه های خوب و بخش مرکزی پهنه های متوسط می باشند همچنین سایر بخش ها باارزش ضعیف طبقه بندی شدند.
ارزیابی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
38 - 53
حوزههای تخصصی:
امروزه عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که ازجمله آن ها می توان به سیستم حمل ونقل اشاره کرد. فقدان برنامه ریزی راهبردی در حوزه حمل ونقل شهری منجر به تکرار سرمایه گذاری های مشترک در بخش زیرساختی و ناهماهنگی و ناسازگاری سیستم حمل ونقل شهری شده است. هدف اصلی این پژوهش تبیین الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه ۸ شهر تهران با تأکید بر شاخص های دسترسی پذیری است. این پژوهش ازنظر روش انجام تحقیق، توصیفی – تحلیلی است که به دلیل کاربردپذیر بودن یافته ها در تدوین نقشه و رویکرد زیست پذیری در برنامه ریزی شهری، در هدف جنبه کاربردی است. در این تحقیق از تکنیک DEMATEL و نظرات 15 نفر از کارشناسان برای شناسایی روابط بین معیارها استفاده گردیده و از نتایج آن در تشکیل ساختار شبکه و روابط بین معیارها در مدل فرآیند تحلیل شبکه – فازی برای وزن دهی به معیارها و نرمال سازی در نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج پهنه بندی الگوی زیست پذیری حمل ونقل پاک منطقه هشت شهر تهران نشان داد که محله های کرمان، دردشت و تهرانپارس به ترتیب با اختصاص ضرایب زیست پذیری حمل ونقل پاک 0.77، 0.55 و 0.52 بیشترین میزان پهنه های زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. محلات هفت حوض، فدک و مدائن هر یک به ترتیب با اختصاص ضرایب 0.48، 0.43 و 0.35 جایگاه دوم زیست پذیری حمل ونقل پاک را به خود اختصاص داده اند. ازاین رو می توان گفت که مناطق مذکور پتانسیل و قابلیت بیشتری در اجرای طرح حمل ونقل پاک را در میان سایر محلات به خود اختصاص داده اند. کمترین میزان زیست پذیری برای محله مجیدیه محاسبه شده است.
واکاوی نقش شرایط جغرافیایی در توسعه اقتصادی با میانجی گری زیرساخت های ضروری (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش شرایط جغرافیایی در توسعه اقتصادی با تاکید بر زیرساخت های ضروری در روستا های شهرستان شفت انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است، . پس از تعیین رتبه توسعه اقتصادی روستا های شهرستان شفت به تفکیک دهستان های مورد مطالعه، خدمات زیربنایی و روبنایی و زیرساخت های ضروری شناسایی شد و هر کدام از نقاط روستایی در فضای سه بعدی، مبین مولفه های زیرساخت اقتصادی و درصد شیب به عنوان متغیر مستقل و رتبه توسعه هر روستا به عنوان متغیر وابسته؛ و همچنین بین مولفه های زیرساخت اقتصادی و درصد شیب به عنوان متغیر مستقل و رتبه توسعه هر روستا به عنوان متغیر وابسته ترسیم شد. نتایج ضریب تبیین 36 درصد پس از اعمال الگوریتم برازش صفحه-ای با استفاده از نرم افزار متلب، در رابطه با تغییرات متغیر های مستقل و وابسته، گویای عدم معنادار بین شرایط جغرافیایی (ارتفاع و شیب) و توسعه اقتصادی با تاکید بر زیرساخت ها است. در ادامه نیز نتایج مدل تئوری زمینه ای نشان داد، عواملی از جمله: (حکمرانی نامطلوب، فقدان برنامه یکپارچه و نظام مند، ساختار تک ساخت سیاسی، فقدان برنامه ریزی بر توان محیطی و شرایط جغرافیایی )، از سوی متخصصان برای روستا هایی که دارای رتبه اقتصادی بالا، سطح ارتفاع و شیب کم، ولی از زیرساخت اقتصادی ضعیفی شناسایی شد، و از بین عوامل مطرح شده، فقدان برنامه ریزی بر توان محیطی و شرایط جغرافیایی با مقدار 33/71، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده است.
عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی شهرستان باغملک برای حفاظت از آب در بخش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
132 - 147
حوزههای تخصصی:
از اصلی ترین عواملی که امروزه باعث تهدید توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی می شود، کمبود آب است یکی از دلایل اصلی کمبود آب، افزایش تقاضای آب برای فعالیت های خانگی به ویژه در اقتصادهای درحال توسعه است. چراکه افزایش آگاهی مردم و توجه بیشتر به سلامتی و مسائل بهداشتی باعث بالاتر رفتن مصرف آب در این زمینه شده است. بنابراین نیاز به شناخت عواملی که باعث افزایش تمایل خانوارها نسبت به حفاظت از آب می شود، مهم است و باید موردتوجه ویژه قرار گیرد. ازاین رو هدف این مقاله تبیین عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب در بخش خانگی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخت گردآوری شدند. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی در چهار دهستان شهرستان باغملک استان خوزستان (3005=N) خانوار تشکیل می دهند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 340 سرپرست خانوار انتخاب شدند. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل مسیر نشان داد، سازه های اثربخشی واکنش درک شده، خودکارآمدی درک شده، هنجار اخلاقی، اطلاعات و آگاهی و عادت، تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب دارند و درنهایت نیز نظریه توسعه یافته انگیزش حفاظت می تواند 54 درصد از تغییرات متغیر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی را نسبت به حفاظت از آب پیش بینی کند. در این راستا توصیه می گردد نهادهای محلی و سازمانهای دولتی حامی حفاظت از منابع طبیعی به ویژه آب با برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و سمینارها در ذهن مخاطبان دغدغه حفاظت از آب و لزوم توجه به آن را به وجود آورده و همچنین مشارکت مردم و تمایل آنان را به حفاظت از آب افزایش دهند.
مرور نظام مند تحلیلی چهارچوب یکپارچه مدیریت محلی در روستاهای پیراشهری (سال های 2010- 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
161 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت مطلوب مستلزم بهره مندی از ظرفیت های محلی و انطباق آن با نظام و سیاست های برنامه ریزی کلان است. بر این اساس رویکرد همه برنامه ریزان توجه به مدیریت محلی است، روستاهای پیراشهری و به ویژه روستایی حریم کلان شهرها به دلیل تأثیرپذیری از شهر باید از چهارچوب مدیریتی کارآمد برخوردار باشد و این امر زمانی میسر است که بتوان مدیریت محلی مطلوب و مؤلفه های مرتبط را شناسایی کرد. مرور پژوهش های پیشین نشان دهنده ضعف چهارچوب های موجود در تبیین چهارچوب یکپارچه مدیریت محلی در مناطق روستایی است. هدف این تحقیق، توسعه چهارچوبی جامع از فراینده های مؤثر مدیریت محلی در روستاهای پیراشهری با رویکرد مرور نظام مند است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی است، و با رویکرد مرور نظام مند ادبیات مرتبط با مؤلفه های مدیریت محلی روستاهای پیراشهری را در بازه رمانی ده ساله (2010-2020)، با استفاده از 3 کلیدواژه مشخص و راهبرد شفاف و از پیش طراحی شده، از 15 پایگاه های اطلاعاتی، جمع آوری شد. پس از غربالگری و ارزیابی کیفی، تحلیل نهایی بر روی 20 مقاله انجام شد. با تحلیل مقاله ها شش مؤلفه و 60 زیرمؤلفه برای تبیین چهارچوب مدیریت محلی شناسایی شد. ارزیابی مطالعات حاصل از مرور نظام مند نشان داد در حوزه مدیریت محلی، یکپارچگی به عنوان یک اصل مهم شناخته می شود و در این راستا، یکپارچگی در حوزه های اجرایی، ساختاری، عمودی، قوانین و منابع مالی پایدار، سیاست گذاری، و شهروندمداری باید موردتوجه قرار گیرد.
ادراک مردم روستایی از مؤلفه های مقصد گردشگری هوشمند، مطالعه موردی: استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
155 - 177
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش ویژه تکنولوژی در گردشگری، توجه به هوشمند سازی از مهم ترین مباحثی است که می تواند به رشد و توسعه گردشگری کمک نماید. ازآنجاکه مهم ترین عامل مؤثر بر اقتصاد استان قم، صنعت گردشگری است، پژوهش حاضر به ارزیابی ادراک روستاییان از مؤلفه های گردشگری هوشمند در 12 روستای مقصد گردشگری استان قم می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه و تحلیل آماری است. در این مطالعه ابعاد سنجش هوشمندی یک فضای جغرافیایی بر اساس مدل کوهن ذیل شش بعد بررسی شد. واحد تحلیل خانوارهای روستایی ساکن در روستاهای مقصد گردشگری استان قم است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 222 خانوار تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ 76/0 بیانگر پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. نتایج نشان داد بر اساس ادراک روستاییان، روستاهای هدف گردشگری استان قم ازنظر مؤلفه های روستای هوشمند در سطح ضعیف و نامطلوبی قرار دارند، به طوری که در طیف لیکرت میانگین مؤلفه های اقتصاد هوشمند 7/1، مردم هوشمند 2/2، محیط هوشمند 8/1، حکمروایی هوشمند 3/2، زندگی هوشمند 9/1 و تحرک هوشمند 2/2 در سطح پایین بوده است. در مجموع میانگین توسعه هوشمند در مقاصد گردشگری روستایی شهرستان قم با 07/2 پایین تر از میانه نظری ارزیابی شد. لذا روستاهای مقصد گردشگری استان قم راه درازی تا تحقق هوشمندی به معنای واقعی دارند. با توجه به اینکه پیش شرط هوشمند سازی مقاصد گردشگری روستایی دستیابی مطلوب به ابزارهای هوشمند سازی ازجمله ICT می باشد، به نظر می رسد قبل از هر اقدامی، لازم است در زمینه دستیابی به ابزارهای هوشمند سازی اقدام مؤثری صورت گیرد.
تحلیل رابطه متغیرهای زمینه ای و تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث مهاجرت و تحرک اجتماعی افراد در مقیاس اجتماعی کشور میزبان و مسائل مربوط به آن از اهمیت زیادی در برنامه ریزی شهری برخوردار است و از آن جهت مهم است که نابرابری های ساختاری جامعه بدون مطالعه تحرک اجتماعی شناخته نخواهد شد و یکی از مسائلی که مهاجران با آن مواجه هستند تحرک اجتماعی بین نسلی می باشد، هدف پژوهش حاضر ارزیابی رابطه متغیرهای زمینه ای و تحرک اجتماعی بین نسلی مهاجرین افغانستانی در شهر کاشان است. روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد، حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 150 نفر نمونه از جمعیت 20 هزارنفری مهاجران افغانستانی شهر کاشان محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج نشان داد بین متغیرهای زمینه ای و شاخص های تحرک بین نسلی مهاجران افغانستانی در شهر کاشان 84/0 رابطه معناداری وجود دارد. از بین متغیرهای زمینه ای عامل تحصیلات بیشترین بار عاملی را با وزن 60/0 و در میان شاخص های تحرک بین نسلی عامل سرمایه فرهنگی نهادینه شده بیشترین بار عاملی را با وزن 98/0 و عامل های سرمایه فرهنگی تجسم یافته و عینیت یافته به صورت مشترک با بار عاملی 84/0 می باشند و عامل های اعتماد اجتماعی و تقدیرگرایی نیز با بارهای عاملی 30/0 و 24/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. بنابراین پس از تحلیل جزئی تر یافته ها مشخص گردید که جهت ارتقاء تحرک اجتماعی مهاجرین افغانستانی نقش تحصیلات و افزایش سرمایه فرهنگی می تواند موثر باشد.
تأثیر حکمروایی خوب شهری در ارتقاء خدمات رسانی به سکونتگاه های غیر رسمی نمونه موردی (محله شهید رجائی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
177 - 197
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مدیران شهری تأمین خدمات مورد نیاز شهروندان در سطح شهر و ارتقاء این خدمات در مناطق مختلف شهری است. از جمله مناطق شهری که دارای کمترین امکانات رفاهی و خدماتی هستند ،مناطق حاشیه نشین شهرها می باشند. یکی از رویکردهای اخیر در زمینه مدیریت شهری که رفاه عموم شهروندان را در نظر دارد ، حکمروایی خوب شهری می باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارائه راهکارهایی برای ارتقاء خدمات در بخش تجهیزات شهری (مراکز پلیس و ایستگاه های آتش نشانی) بر اساس حکمروایی خوب شهری در محله شهید رجائی مشهد است. روش اصلی پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری شهروندان محله شهید رجائی مشهد می باشند. که حجم نمونه بر اساس بلوک های آماری سال 1395 و فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید. از بین شاخص های حکمروایی خوب شهری 6 شاخص (مشارکت، قانون مندی، جهت گیری توافقی، بینش راهبردی، تمرکز زدایی، عدالت) به عنوان متغیر مستقل و خدمات تجهیزات شهری (مراکز پلیس و ایستگاه های آتش نشانی) به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخت گردآوری شد. برای محاسبات آماری و تحلیل داده های پژوهش، از نرم افزار Smart PLS استفاده شد و اطلاعات پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص های جهت گیری توافقی و بینش راهبردی و مشارکت به ترتیب بیشترین اثر را بر ارتقاء خدمات در بخش تجهیزات شهری (مراکز پلیس و ایستگاه های آتش نشانی) در سطح محله شهید رجائی مشهد دارند.
تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در نواحی روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از شیوه های تسریع در توسعه و پیشرفت روستاها بوده که موجب افزایش درآمد، رفاه و سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می گردد. در همین ارتباط، شهرستان طارم نیز به عنوان بزرگترین تولید کننده زیتون که بیشتر تولیدکنندگان آن در مناطق روستایی فعالیت می کنند، اما نارسایی در بازار محصول زیتون موجب سود پایین برای بهره برداران آن گشته است. تحقیق با توجه به اهمیت موضوع بازاریابی و آن که تعیین سیاست های خاص آن منطقه برای توسعه کشاورزی دارای اهمیت می باشد، به تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در شهرستان طارم پرداخت. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر ماهیت کیفی و کمی بود. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه هدفمند (اشباع نظری از نظر پاسخ ها) و پرسشنامه بود. انتخاب نواحی روستایی برمبنای 3 معیار (15 روستا) و براساس فرمول کوکران شامل 236 بهره بردار بود. براساس نتایج تحقیق، مسیرهای بازاریابی و انتقال محصول زیتون کارایی مناسبی ندارند و سود اندکی را برای تولیدکننده زیتون دارند. در این میان عوامل نهان و آشکاری نیز برای این ناکارمدی وجود دارد که پایداری درآمد و تولید زیتون بهره برداران در گروه رفع و اصلاح این عوامل است. عامل مزرعه ای به عنوان تأثیرگذارترین عامل در شبکه بازاریابی محصول زیتون بوده است. در میان مؤلفه های مورد نظر نیز مؤلفه قیمت عمده فروشی- خرده فروشی و خریداران محصول، تقاضای خریداران و هزینه های تولید محصول بیشترین میانگین را داشته است. بنابراین در خصوص مدیریت و اصلاح بازار محصول زیتون، معیارهای یاد شده راهگشای بخش بیشتری از افزایش عملکرد محصول زیتون خواهند بود.
تحلیل پیچیدگی ها و ابهامات چیستی مفهوم شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مفهوم شهر هوشمند در پاسخ به مسائل و چالش های شهری در گفتمان شهرسازی بسیار رایج و پرطرفدار گردیده است. بااین حال ابهامات و پیچیدگی هایی درباره تعریف مفهوم شهر هوشمند وجود داشته و شهر هوشمند حاوی مفاهیم و معناهای مختلفی برای فعالین حوزه شهری ازجمله متخصصین، سیاست گذاران و سایر کنشگران مؤثر در هدایت و کنترل شهر است. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال روشنگری و کاهش ابهامات و پیچیدگی های مفهوم شهر هوشمند بوده است. به نحوی که سعی نموده معناها و مفاهیم اصلی رایج برای مفهوم شهر هوشمند را استخراج و تحلیل نماید. پاسخگویی به هدف پژوهش با تکیه بر روش کیفی و فراترکیب (فرا تحلیل) پژوهش های معتبر نگاشته شده در موضوع شهر هوشمند (68 مقاله منتخب) که عمدتاً در یک دهه اخیر انجام شدند، صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصلیترین مفاهیم شهر هوشمند که نیروی محرکه اصلی شهر هوشمند نیز به حساب می آیند، استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در کنار سرمایه انسانی و اجتماعی است که وظیفه جلو بردن برنامه های یک شهر هوشمند را بر عهده دارند. علاوه بر آن، اینگونه نیروی های محرکه هستند که موجب ایجاد سایر مفاهیم اصلی شهر هوشمند مثل نوآوری و خلاقیت، افزایش کارآیی و کارآمدی نظام شهری می شوند. وضعیت کنونی مفهومی شهر هوشمند که با افزایش نگاه انسان محورانه و پیوند بیش تر آن با مفاهیمی همچون کل نگری، پایداری و انعطاف پذیری همراه است، ضمن کلان تر و جامع تر نمودن این مفهوم، قابلیت سنجش هوشمند بودن یک شهر را سخت تر و پیچیده تر نموده است.
شکل گیری پدیده مسکن دوم و تحول در جامعه روستایی با جریان جمعیتی از شهر به روستا، موردپژوهی روستاهای منطقه الموت استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
109 - 134
حوزههای تخصصی:
تحول و تنزل تدریجی کارکرد مولد در کنار بورس بازی زمین در جامعه روستایی یکی از مسائل اصلی کشورها به ویژه جوامع در حال توسعه است. روستاها به تدریج با از دست دادن جمعیت به مکان هایی متروکه تبدیل شده اند. لیکن این جریان مهاجرتی همواره از روستا به شهر نبوده و شکل معکوس آن نیز وجود داشته است. روستاهای منطقه الموت یکی از مناطق جالب برای مطالعه در منطقه البرز مرکزی ایران هستند که در اثر مهاجرت معکوس از شهر به روستا در سال های اخیر، جاذب جمعیت اما به صورت موقتی شده اند. این جریان جمعیتی باعث پیدایش شتابان پدیده مسکن دوم در روستاهای این منطقه شده که بررسی زمینه پیدایش و آثار و پیامدهای احداث مسکن دوم در این روستاها هدف بحث و بررسی مقاله حاضر است. برای شناخت و تحلیل آثار و پیامدهای این پدیده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و بازدید میدانی از هشت روستای جاذب جمعیت در منطقه الموت استان قزوین استفاده شده است. به منظور سنجش میزان اهمیت آثار بلندمدت و کوتاه مدت روند احداث مسکن دوم در روستاهای منطقه از روش ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. پدیده مسکن دوم در کوتاه مدت هرچند برخی تأثیرات مثبت در رونق جامعه روستایی دارد ولی از آثار گسترده منفی آن در بلندمدت نیز نمی توان غافل بود. با لحاظ رویکرد واقع گرایانه برنامه ریزی منطقه ای، پیشنهاد مقاله در مورد مسکن دوم در روستاهای منطقه، تعدیل و نظام بخشی گسترش آن با جهت گیری برای بهره مندی از فرصت های حاصل از پیدایش این نوع مساکن است.
بررسی تأثیر عملکرد گسل کوشک بر رخداد زمین لغزش در روستای علی آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زمین لغزش یکی از مخاطرات زمین شناختی مهم است که سالانه خسارت های قابل توجهی را در سکونتگاه های روستایی و شهری سرتاسر جهان به بار می آورد. یکی از عوامل تأثیرگذار در رخداد زمین لغزش فعالیت های زمین ساختی، از جمله گسل خوردگی است که با ایجاد سطوح ضعف در مناطق کوهستانی و در دامنه ارتفاعات باعث کاهش مقاومت توده سنگ و خاک شده و منجر به حرکات دامنه ای می شود. روستای علی آباد بر روی دامنه ای با شیب متوسط 20 الی 30 درصد، در منطقه برشی گسل کوشک و بر روی مصالح یک زمین لغزش قدیمی واقع شده است. بستر سنگی روستا کنگلومرا و مارن همراه با لنزهای گچی است. در حدود یک سال پس از رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل، حرکات دامنه ای به صورت خزشی در محدوده روستای علی آباد شروع به فعالیت کرد. حرکات خزشی در دامنه روستای علی آباد پیرو کم آب شدن چشمه ها و قنات قدیمی روستا اتفاق افتاد. در دوره های ترسالی شدت حرکت در دامنه بیشتر شده و توأم با خسارت بوده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط زمین لغزش رخ داده در محدوده روستا با فعالیت گسل کوشک است. روش پژوهش: در این راستا، با بررسی نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، شواهد به دست آمده از بازدیدهای میدانی و انجام مطالعات ژئوفیزیکی موقعیت گسل کوشک در محدوده روستای علی آباد ترسیم و تدقیق شد. دو چشمه و مادرچاه یک قنات قدیمی در امتداد گسل کوشک وجود دارد که پس از رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل کاهش آبدهی داشته و یا خشک شده اند. یافته ها: پیرو مطالعات انجام شده گسل دیگری در فاصله 600 متری جنوب گسل کوشک و در دامنه های پایین دست روستا با سازوکار کششی شناسایی شد. در امتداد این گسل نیز چشمه های متعددی وجود دارد که هم زمان با رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل دچار کاهش آبدهی شده است. نتیجه گیری: نتایج مطالعات ژئوالکتریک اشباع بودن لایه های خاک دامنه تا عمق 25 متری را نشان می دهد، این موضوع گویای این مطلب است که جنبایی گسل کوشک و گسل F2 (گسل شناسایی شده در دامنه های جنوبی روستا) هم زمان با رخداد زمین زلزله رودبار-منجیل موجب کاهش آبدهی چشمه ها و متعاقباً اشباع دامنه شده است.
روستا شهرها و نقش آن ها در پایداری سکونتگاه های پیرامونی (مورد مطالعه: شهر توحید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روستا شهرها، از موفق ترین نمونه های سکونتگاهی هستند که تأثیر بسزایی در راستای رفع ناموزونی های منطقه ای و نابرابری های ناحیه ای دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش نقش شهر کوچک توحید در توسعه ی پایدار سکونتگاه های ناحیه ای است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش برابر با (374) نفر تعیین و برآورد شده است. برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون T تَک نمونه ای و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS و تحلیل تراکم جمعیتی (Kernel density) از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج تحلیل آزمون های آماری جهت بررسی تأثیر و نقش شهر کوچک توحید در ابعاد پایداری سکونتگاه های حوزه نفوذ نشان داد که بعد مدیریتی با (34/3) دارای بالاترین امتیاز و شاخص های اجتماعی – فرهنگی با (61/2 ) دارای کمترین امتیاز می باشد. یافته های پژوهش نشان از ارتباط مستقیم و معنادار بین ابعاد توسعه می باشد. در نهایت نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، مؤلفه های چهارگانه مورد مطالعه با سطح معناداری کمتر از 05/0، بر تقویت شهر توحید در راستای تقویت توسعه ناحیه ای اثرگذار می باشند. بر اساس تحلیل فضایی (تراکم جمعیتی) به عمل آمده بین عوامل جغرافیایی از قبیل دوری و نزدیکی و میزان رابطه با شهر رابطه ی معناداری وجود دارد. یعنی روستاهایی که در فاصله نزدیک تری از شهر واقع شده اند رابطه بیشتری با شهر داشته درنتیجه تمرکز جمعیت در آن ها بیشتر و پایداری آن ها بیشتر و برعکس نیز صادق است. باید گفت شهرهای کوچک مخصوصاً در ارتباط با سکونتگاه های پیرامونی، تأثیرات عمدتاً مثبت و بعضاً منفی مختلفی را در ابعاد گوناگون بر نواحی پیرامونی بر جای می گذارند که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
تحلیل محرک های کلیدی اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی یکی از عوامل اساسی در موفقیت طرح های شهری است وسیله ای است برای دستیابی به اهداف توسعه انسانی و یک ارزش مستقل در توسعه جوامع شهری به حساب می آید. میزان مشارکت شهروندان بستگی به عوامل و متغیرهای گوناگونی ازجمله بنیان های اجتماعی، آگاهی شهروندی، رضایت شهروندان و ... دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی محرک های اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری در شهرکرد است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی است به نحوی که ابتدا با روش دلفی عوامل شناسایی و پس از اعتبار بخشی آن توسط کارشناسان در قالب پرسشنامه میک مک مورد ارزیابی قرارگرفته است و برای این کار از روش های اعتبارسنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری کمک گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های ۲۳ گانه، توجه به فرهنگ سازی و افزایش آگاهی شهروندان در حفظ محیط زیست (رضایت عمومی جامعه، افزایش آگاهی های عمومی، کاهش تضادهای بین رشد اقتصادی و امنیت زیست محیطی، انتشار فرهنگ حفظ محیط زیست و...) و توجه به موضوع مشورت و مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست (اطلاع رسانی به مردم، استقبال شهرداری از مشارکت، ارائه پیشنهادها و نظرات به مدیران شهری، مدنظر قرارداد افکار عمومی و...) به عنوان محرک کلیدی در اولویت قرار گرفت و پس از آن برخورداری از دانش محیط زیستی، اطلاع از مفهوم توسعه پایدار، حقوق محیط زیست، مکان یابی صنایع و استاندارهای زیست محیطی، افزایش آگاهی های محیط زیستی شهروندان از طریق رسانه ها (آگاهی از وظایف و حقوق خود در قبال محیط زیست، آگاهی از وظایف و حقوق محیط زیست، ارتقای کیفیت محیطی، تقویت اخلاق زیست محیطی و...) و توجه به موضوع حفاظت و استفاده پایدار از منابع در شهرها (کاهش مداخلات انسانی مخرب، حفظ منافع نسل های آینده، آسیب شناسی برنامه های توسعه و...) می تواند بستری مناسب برای ارتقای مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری شهرکرد فراهم نماید.
تحلیل جایگاه برنامه ریزی مشارکت پذیر مردمی در چشم انداز سازی توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان آبگرم شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: غفلت از تبیین تحولات روستایی و برآیند آن بر چشم انداز روستایی، روند توسعه پذیری روستایی را با مسائل و مشکلات جدی مواجه می نماید. هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل جایگاه برنامه ریزی مشارکت پذیر مردمی در چشم انداز سازی توسعه روستایی بر مبنای قابلیت ها و ظرفیت های موجود توسعه آتی به ویژه از منظر مشارکت روستاییان و خواست آنان بر اساس وضعیت موجود در دهستان آبگرم شهرستان سرعین است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل میزان تاب آوری منطقه شرق گیلان در برابر زلزله و بررسی تبعات مختلف جلوگیری از آسیب پذیری سکونتگاه ها است. روش شناسی تحقیق: روش مطالعه در این پژوهش که بر پژوهش موردی استوار است، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن نیز ساکنین دهستان آبگرم در شهرستان سرعین است و اطلاعات آن بر مبنای مطالعات میدانی و کتابخانه ای به دست آمده است. پنج شاخص اصلی مسائل توسعه، آماده بودن بستر مشارکت، نقش مدیریت روستایی در توسعه روستایی، ظرفیت پذیری مشارکت روستاییان در مدیریت و توسعه روستایی و همچنین اندازسازی توسعه روستایی با گویه های مختلف، محوریت سنجش موضوع این پایان نامه از میان ساکنین 384 نفر از ساکنین دهستان و مدیریت مجموعه بر اساس مدل کوکران بوده است. استفاده از مدل تحلیلی SWOT و همچنین نرم افزار SPSS و آزمون های آماری متناسب با آن، زمینه های اصلی تحلیل این نوشتار است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل ساکنین دهستان آبگرم در شهرستان سرعین می باشد. یافته ها: یافته های این مطالعه در حوزه پژوهش میدانی نشان می دهد که سه چشم انداز دهستانی توریستی، پایدار، سالم، ایمن، زیبا و با آسایش، دهستانی با هویت و فرهنگی، مشارکت جو و جذاب برای گردشگران و در نهایت دهستانی کشاورزی و دامدار مدار به عنوان چشم اندازهای اصلی توسعه روستایی مورد توجه قرار گرفتند. نتایج: مطابق با نتایج تحقیق می توان گفت که مشارکت دادن روستاییان می تواند به عنوان فرآیندی است که از طریق آن تهیدستان و محرومان سازماندهی می شوند تا بتوانند از طریق این سازماندهی به تلاش های توسعه ای مبادرت ورزند و اگر بتوان اقشار مختلف روستایی را در ایجاد عرصه و سازمان دهی مطلوب به خوبی راهنمایی و هدایت کرد، این عرصه و سازمان ها برای روستاییان به ابزاری برای بیان خواسته هایشان بدل می گردد که از این طریق می توانند به خواسته های منطقی خود دست پیدا کنند که در نهایت بهبود و ارتقای سطح مشارکت روستاییان؛ بهبود وضعیت اقتصادی و درآمدی و توسعه و پایداری روستایی ایجاد می شود.
آینده نگری روند تحولات و راهبردهای مدیریت رشد سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با مرور چند دهه تلاش برای کنترل، کاهش و ساماندهی اسکان غیررسمی، شاهد آن هستیم که نه تنها مسئله حاشیه نشینی به سطحی قابل قبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیق تر شدن آن در کشور است. حاشیه نشینی تنها یک معضل اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عاملی است که خاصیت انباشتی داشته و بازتولید کننده انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی است برون رفت از آن نیازمند ملاحظات پیچیده ای است. هدف: این پژوهش به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی پرداخته است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی این رویکرد انجام گردید. برای انجام این پژوهش، از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه استفاده گردید. اطلاعات پرسشنامه ها از طریق 23 نفر از کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی به دست آمد و عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه با استفاده از اطلاعات گردآوری شده در پرسشنامه ها در نرم افزار Micmac، شناسایی گردید و از روش سناریونویسی و نرم افزار Vensim برای تدوین سناریوهای مختلف جهت رسیدن به سناریوهای مطلوب استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش انتخاب شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که 48 عامل در 4 حوزه مختلف (اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی) استخراج شدند. میزان تأثیرگذاری عوامل و درجه پرشدگی ماتریس نشان می دهد که عوامل در بیش از 92 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. بنا به نظر متخصصان سه متغیر وضعیت کلان اقتصادی، نرخ بیکاری و میزان سرمایه گذاری دولت تأثیر مؤثری در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی داشته است. نتایج: با توجه به وضعیت نیروهای کلیدی و تأثیرگذار چهار سناریو برای آینده اسکان غیررسمی در شهر مراغه ارائه شد که در نهایت سناریوی اول که سناریوی مطلوب بود، راهبردهایی که در این راستا شکل خواهند گرفت، ارائه داد: سیاست های توازن منطقه ای، مدیریت شهری و منطقه ای واحد و یکپارچه، سیاست های باز توزیعی، فقرزدایی.
واکاوی مؤلفه های شکوفایی شهری در ایجاد رضایتمندی سکونتی با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر بررسی رضایتمندی سکونتی ساکنین از مهم ترین موضوعات پژوهشی در رشته های مختلف محسوب شده است. در این راستا آگاهی از رضایتمندی سکونتی در چهارچوب شکوفایی شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است، تا به وسیله آن بتوان رضایتمندی سکونتی در شهر را افزایش داد. هدف: هدف این پژوهش واکاوی مؤلفه های شکوفایی شهری در ایجاد رضایتمندی سکونتی با رویکرد آینده پژوهی در شهر رشت می باشد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش انجام، توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیز با نظر خبرگان و متخصصان شهر رشت با استفاده از تکنیک دلفی و با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع، صورت پذیرفته است. همچنین با استفاده از نرمافزار میکمک و سناریو ویزارد به تحلیل رضایتمندی سکونتی در چارچوب شکوفایی شهری در شهر رشت پرداخته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر رشت می باشد. یافته ها: در نهایت 12 عامل کلیدی شناسایی شد و تعداد 28 وضعیت احتمالی برای عوامل کلیدی در نظر گرفته شد. مسولیت پذیری مسئولین و مردم، تولید شهر به ازای هر نفر و دسترسی به خدمات عمومی بیشترین ارزش سازگاری را بین عوامل کلیدی در بهبود وضعیت رضایتمندی سکونتی شهر رشت در چهارچوب شکوفایی شهری دارند. نتایج: رضایتمندی سکونتی در شهر رشت به عوامل اقتصادی و اجتماعی مانند اشتغال، درآمد خانوار، و مشارکت مردم و بخش خصوصی وابسته است. به منظور بهبود این رضایتمندی، سناریوهای آینده پژوهی با تمرکز بر حکمروایی شهری و مشارکت مردمی، به پایداری و ارتقای شرایط سکونتی کمک می کنند.