مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
کسب و کارهای خرد
حوزههای تخصصی:
تأمین شغل و ایجاد فرصت های اشتغال همواره یکی از نیازهای اساسی جوامع بوده که همواره مستلزم سرمایه گذاری زیادی از طرف دولت و بخش خصوصی است. دراین زمینه کسب وکارهای کوچک و به تبع آن اشتغال خرد با نیاز به سرمایه حداقلی و مبتنی بر پتانسیل های کارآفرینی جامعه امکان استفاده مؤثر و فزاینده از منابع را فراهم می آورند و دولت ها را در نیل به اهداف ایجاد اشتغال و توسعه رفاه جامعه یاری می رسانند. در این پژوهش به موضوع کسب وکارهای کوچک و مشاغل خرد و عوامل مؤثر بر پایداری آنها پرداخته شده است. بدین منظور با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه با خبرگان، که شامل 85 نفر از خوداشتغالان و کارآفرینان موفقی که در بین سال های 1390- 1385 با استفاده از تسهیلات قرض الحسنه صندوق مهر امام رضا (ع)، اشتغال خرد ایجاد نموده و موفق به حفظ اشتغال گردید ه اند، به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پایداری مشاغل خرد پرداخته شده است. با استفاده از تکنیک SAW عوامل اصلی شناسایی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP این عوامل رتبه بندی شده است. نتایج حاکی از آن بوده است که بیمه به عنوان یک تسهیل گر در گروه عوامل خارجی می تواند نقش مؤثری در پایداری مشاغل خرد داشته باشد.
تحلیل موانع محیطی مؤثر بر گرایش روستاییان به کسب وکارهای خُرد کارآفرینانه مطالعه موردی: شهرستان های مریوان و سروآباد کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
133 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، در پی شناسایی موانع و مشکلات پیش روی ایجاد محیط مناسب و گرایش روستاییان شهرستان های مرزی و محروم مریوان و سروآباد به کسب وکارهای کارآفرینی می باشد. جمع آوری داده ها در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی با روش پیمایشی و مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان 78 روستایی شاغل در عرصه کسب وکارهای خرد نوآور در منطقه و 32 نفر از آگاهان، مسئولین و مختصصان توسعه روستایی است که به روش هدفمند انتخاب گردیدند. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با آزمون های آمار استنباطی(تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون و جزئی ) نشان دادند که در مجموع، چهار عامل موانع قانونی، ضعف در سیاستگذاری و نارسایی در تامین در زیرساخت ها،خدمات و امکانات؛ ضعف های بازاریابی، فروش و موانع فنی و عملی؛ موانع اجتماعی و فرهنگی؛ و محدودیت های آموزشی و ضعف منابع مالی، مهمترین موانع پیش روی گرایش روستاییان منطقه به فعالیت در کسب و کارهای خرد کارآفرینانه هستند. در این میان، مانع اول یعنی موانع قانونی، ضعف در سیاستگذاری و نارسایی در تامین در زیرساخت ها، خدمات و امکانات، با دارا بودن بیشترین شاخص تجمع یافته و بیشترین مقدار ویژه، مهمترین نقش را در ضعف محیط کارآفرینی روستاهای منطقه دارد. همچنین نتایج نشان دادند با توجه به گستره و شدت اثرگذاری این موانع محیطی در منطقه، متغیرهای شخصی و زمینه ای نمی توانند اثرگذاری آنها را در میزان تمایل روستاییان به کسب وکارهای خرد کارآفرینانه خنثی نمایند.
مطالعه و بررسی کسب وکارهای خرد و تأثیرهای آن بر ساختار اجتماعی از دیدگاه جنسیتی (مطالعه موردی: مناطق شهری استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
147 - 172
حوزههای تخصصی:
کسب و کارهای خرد در مناطق شهری در راستای توسعه شاخص های اجتماعی دارای اهمیت میباشد. هدف از این مقاله تأثیر کسب و کارهای خرد بر ساختار اجتماعی از دیدگاه زنان و مردان در مناطق شهری استان اصفهان میباشد. رویکرد این مقاله براساس رویکرد جنسیتی بر اساس شاخص های نظام سلامت و بهداشت، مشارکت و ارتباطات اجتماعی، آسیب های اجتماعی و ساختار جمعیتی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی – علی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شاغلان در کسب و کارهای خرد استان اصفهان می باشد که بر طبق اعلام مرکز آمار ایران در آبان سال 1395 برابر با 543073 نفر بوده اند که از فرمول کوکران برای محاسبه حجم نمونه آماری استفاده شد که بر این اساس حجم نمونه برابر با 384 خانوار برآورد شد. در ادامه با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی ، پرسشنامه ها در بین 87 نقطه شهری استان اصفهان که به صورت تصادفی در سال 1400 انتخاب شده اند به طوری که نیمی بین زنان و نیم دیگر در بین مردان توزیع شد. نتایج نشان داد با توجه به واریانس تبیین شده از دیدگاه زنان به ترتیب عامل اول تا چهارم آسیب های اجتماعی، نظام سلامت و بهداشت، مشارکت و ارتباطات اجتماعی و ساختار جمعیتی می باشد. همچنین از دیدگاه مردان عامل اول تا چهارم نظام سلامت و بهداشت، مشارکت و ارتباطات اجتماعی، آسیب های اجتماعی، ساختار جمعیتی می باشد.
ارزیابی نقش کارآفرینی و توسعه اقتصادی در مناطق روستایی، مطالعه موردی: روستاهای محور زنجان- تاکستان در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
45 - 60
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش کشاورزی به تنهایی توانایی پاسخگویی و حل چالش های اقتصادی مناطق روستایی را ندارد. از این رو، برخی از صاحب نظران توسعه روستایی، کارآفرینی را به عنوان موتور محرکه و عامل تسهیلگر توسعه اقتصادی مناطق روستایی مورد توجه قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش کارآفرینی در توسعه اقتصاد روستایی و تنوع بخشی به آن در روستاهای واقع بر روی محور ارتباطی جاده ترانزیت زنجان- تاکستان در محدوده سیاسی استان زنجان است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده ها با استفاده از تکمیل پرسش نامه است. جامعه آماری تحقیق، 11 روستای واقع در روی جاده ترانزیت زنجان- تاکستان در استان زنجان بوده که بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن (1395) دارای 7207 خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 365 مورد (65 مورد از بین مسئولین روستایی، 36 مورد از کارآفرینان ساکن روستا و 264 مورد از ساکنین عادی) به عنوان نمونه انتخاب شد. روایی گویه های پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شده و پایایی متغیرها از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ به میزان 834% محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای، t دو نمونه ای و رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد که کارآفرینی روستایی تاثیر مثبت و معناداری در توسعه اقتصاد روستایی دارد. به طوری که، کارآفرینی روستایی بیشترین تاثیر را در شاخص های "بهبود زیرساخت های تولیدی و خدماتی در روستا" و "شکل گیری سرمایه و افزایش سرمایه گذاری در روستا" با میانگین عددی 4.29 و 3.90 داشت. علاوه بر این، نتایج آزمون برابری واریانس لونز نشان داد که تفاوت دیدگاه دو گروه (افراد معمولی و مدیران) در شاخص "شکل گیری سرمایه و سرمایه گذاری در روستا" در سطح 95 درصد و در شاخص "افزایش قدرت پذیرش ریسک" در سطح 90 درصد معنادار بود. همچنین مدل برازش رگرسیونی با ضریب تعیین (0.882) بیانگر تاثیر مثبت کارآفرینی روستایی در "تنوع فرصت های شغلی و درآمدی در روستا" بود. به طوری که، شاخص های شکل گیری سرمایه و سرمایه گذاری در روستا، بهبود زیرساخت های تولیدی و خدماتی، دسترسی به دانش و فناوری جدید و افزایش قدرت پذیرش ریسک فعالیت های کارآفرینانه، به ترتیب به میزان 0.374، 0.348، 0.302 و0.213 در "تنوع فرصت های شغلی و درآمدی" تاثیرگذار بود.
تحلیل توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی: رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با شکل گیری مفهوم عمیق فرآیند کارآفرینی در گذر زمان و تحول در فهم چگونگی گذار از بحران های اقتصادی در کشورهای در حال رشد، توجه به توسعه SMEها مورد توجه اندیشمندان توسعه قرار گرفت. بحران اقتصادی در فضاهای جغرافیایی کنش ها و واکنش هایی مختلفی را به همراه دارد. اگر قرار است اقتصاد در نواحی مختلف تصویری از موفقیت را تداعی کند توجه به اقتصاد اجتماعی و ایجاد محیط های رقابتی از طریق توسعه کسب و کارهای کوچک مکانی در جوامع محلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر به شیوه کمی و با هدف "تحلیل توسعه SMEها در ایران در فرآیند تحول نوآوری روستایی" بدنبال رهیافتی بر گذار از بحران اقتصادی و درک معنایی از واقعیت های موجود کسب و کار در جوامع محلی است که می تواند زمینه ساز نوآوری و کارآفرینی گردد. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش را 52 نفر از صاحبان SMEها واقع در دهستان های میان دربند، پشت دربند و بالا دربند شهرستان کرمانشاه تشکیل می دهند که بیشترین میزان از بین رفتن شرکت های جدید را در 15 سال اخیر تجربه کرده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از ArcGIS استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان اثرات متغیرهای توسعه SMEها در فرآیند تحول نوآوری روستایی بر پذیرش یا رد کارآفرینی در شبکه پویای روستانشینی 371/72 درصد بوده که در عامل های تمایل های سیاسی فضا (321/19درصد)، نیروهای دانش بنیان سر ریز فن آوری (32/15درصد)، عامل رقابت پذیری و بهبودیاب اقتصادی (12/11درصد)، نیروی خواسته ها و تعامل های اجتماعی فضا (48/10درصد)، تحولات جمعیتی و تولیدی فضا (08/10درصد) و حمایت های نهادی و محیطی فضا (05/6 درصد)) نمود پیدا کرده است. نتیجه گیری: توسعه کسب و کارهای خرد، کوچک و متوسط منجر شده است که دو دهستان بالادربند و میان دربند به مکان مرکزی تبدیل شده است. به طوری که پیامدهای فضایی کارآفرینی در بیشتر نقاط آن قابل رؤیت است. این دو دهستان می توانند قابلیت انتشار نوآوری و سر ریز دانش به دیگر دهستان های پیرامون دورتر از مرکز شهرستان را دارا باشند.
تحلیل پارادایمیک سازه های توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در نواحی روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل پارادایمیک سازه های توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در روستاهای گیلان انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و مدل (FBWM)، استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به دو صورت مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه و پرسشنامه است. جامعه آماری در پژوهش حاضر نیز شامل متخصصان و نخبگان در حوزه مطالعاتی (گردشگری) و کارآفرینان روستایی در حوزه گردشگری در روستاهای هدف هستند. به منظور گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدفمند (تا زمان اشباع نتایج) صورت گرفت، که در نهایت تعداد (35) نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. یافته ها: مقولات (شناخت روستاییان نسبت به مشاغل گردشگری، اعتبارات بانکی، شبکه تعامل در روستا)، به عنوان سازه های علی؛ مقولات (اطلاع رسانی به روستاییان، کاهش فساد و تبعیض، مدیریت یکپارچه و برنامه ریزی کارآمد) به عنوان سازه های مداخله گر، مقولات (تامین زیرساخت ها در روستا، توسعه سرمایه انسانی، کاهش بروکراسی و تشریفات و قوانین منعطف) به عنوان سازه های زمینه ای معرفی شدند. همچنین از بین سازه های علی، شناخت روستاییان نسبت به مشاغل گردشگری با مقدار وزن 321/0، در سازه های مداخله گر؛ مدیریت یکپارچه با مقدار وزن 314/0، در سازه های زمینه ای، تامین زیرساخت ها در روستا با مقدار وزن 320/0 بیشترین میزان تاثیرگذاری را در توسعه کسب و کارها به خود اختصاص داده اند. سپس 4 راهبرد (گردهم آیی بین متخصصان، کارشناسان و مدیران سازمان های مرتبط با گردشگری در راستای توسعه کسب و کارهای خرد در روستاها، برگزاری کارگاه های آموزشی برای روستاییان برای بهبود کسب و کار و نحوه تعامل با گردشگران، مطالعات پژوهشی در خصوص نیازسنجی خدمات و زیرساخت های گردشگری در روستاهای گیلان با دید سیستماتیک و حمایت از کسب و کارهای فعالان گردشگری) و 3 پیامد (گردشگری پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی در روستاها، تغییر رویکرد روستاییان نسبت به اشتغال در روستا با تمرکز بر گردشگری، ترسیم الگوی کسب و کار گردشگری بر اساس تجربه زیستی روستاییان گیلان)؛ حاصل از توسعه کسب و کارهای خرد گردشگری در روستاهای گیلان مطرح شد. نتیجه گیری: گردشگری و کسب وکارهای مرتبط با آن در مناطق روستایی، در پاسخ به نیازهای گردشگران و سایر عوامل، به یک پدیده جهانی بدل شده است که توسعه آن تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار دارد. از این رو، شناخت سازه های توسعه کسب وکارهای خرد گردشگری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این شناخت می تواند در حل مشکلاتی همچون نابرابری های رو به رشد، افزایش سریع جمعیت و نرخ بیکاری فزاینده در مناطق روستایی استان گیلان نقش بسزایی ایفا کند.