فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural elites, as the most important human capitals of rural communities, are a distinct and progressive stratum in various dimensions of development, and their persistence in villages can be effective in accelerating the process of rural development. Nonetheless, studies show that due to various reasons, elites are less persistent in villages and often migrate to cities. Therefore, the purpose of this research is to analyze the causes of elites' migration and how to attract the elites’ participation in the process of rural development in Kurdistan province.Design/Method/Approach- This study was conducted in the framework of interpretative-constructive paradigm and the research method is thematic analysis. In-depth individual semi-structured interviews were employed to collect data.Findings- The results showed two overarching themes namely rural repulsion (including six organizing themes: family and social determinism, weak infrastructure, geographical isolation, environmental challenges, weak economic conditions and weak local and regional management) and urban attraction (including four organizing themes: personal improvement, economic opportunities, social opportunities, and the use of infrastructures and facilities) are the most important causes of rural elites’ migration. Furthermore, the findings revealed that the elites’ participation in rural development could be possible through three overarching themes namely empowering villagers (including four organizing themes: capacity assessment, skill training, strengthening vitality, raising the level of villagers' demands), developing employment and entrepreneurship (including two organizing themes: promoting innovation and economic investment) and efficient rural management (including two organizing themes: managing social challenges and occupying managerial positions).Originality/value- The rural elites’ migration is accompanied by many negative consequences for rural communities. Nevertheless, there is a gap in studies regarding its causes and especially how to attract their participation in the process of rural development. The present study can be a basis for future researches in this field.
سنجش ابعاد و شاخص های زیست پذیری شهری (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی وضعیت زیست پذیری شهر ساری و محلات آن و نیز ارزیابی کلی شهر ازنظر زیست پذیری شهری (در چهار بعد زیست پذیری شهری یعنی اجتماعی، اقتصادی ، زیست پذیری و کالبدی) است. روش مورداستفاده در این تحقیق برای جمع آوری داده ها، دو روش اسنادی و میدانی می باشد. فرآیند جمع آوری اطلاعات از طریق ابزار پرسشنامه ودر راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات برآمده از پرسش نامه از آزمون T تک نمونه ای بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در شاخص اجتماعی تنها گویه میزان رضایت از همسایگان با میانگین 37/3 و Sig = 0/000 بیشترین رضایت را در میان پاسخگویان داشته است و با قطعیت می توان گفت که در میان مؤلفه روابط با همسایگان، بیشترین رضایت در مورد رضایت از روابط همسایگی است. بررسی شاخص زیست محیطی و گویه های مربوط به تأسیسات و تجهیزات شهر ساری نشان می دهدکه از میان گویه های بررسی شده تنها رضایت از شبکه گاز در حد قابل قبولی است و شهروندان با میانگین 25/3 در سطح معناداری 035/0 Sig = رضایت متوسط خود را از سیستم گازرسانی شهری ابراز داشته اند. در بررسی مؤلفه کیفیت بصری نیز به همین صورت تمامی گویه ها نشان می دهند که شهروندان از طراحی و نقشه شهری، سرزندگی محلات و زیبایی بصری و ظاهری شهر و محله رضایت پایینی دارند به صورتی که میانگین همه آنها در حدود 5/2 گزارش شده که نشان از ضعف کلی در این مؤلفه است. بررسی گویه های مختلف مربوط به مؤلفه های شاخص اقتصادی نشان می دهد که در مورد مؤلفه معیشتی در تمامی گویه ها در میان پاسخگویان اتفاق نظر وجود دارد که از هیچ گویه ای رضایت متوسط ندارند و در تمامی ابعاد معیشتی با سطح پایین رضایت مواجهیم. روی هم رفته می توان نتیجه گرفت که در میان تمامی مؤلفه های اصلی سنجش زیست پذیری، در شاخص اجتماعی مؤلفه حس تعلق به شهر ساری در شاخص زیست محیطی زیست پذیری وضعیت فضای سبز و تأسیسات و تجهیزات شهری، در شاخص اقتصادی وضعیت مسکن از میان دیگر مؤلفه ها در سطح معناداری 99 درصد در سطح بالاتر از متوسط قرار دارند.
ارزیابی مصرف انرژی در مسکن زمین پناه به عنوان الگویی پایدار در محیط شهری ( مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
51 - 70
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر، توجه به کنترل مصرف انرژی در شهر و اجزاء تشکیل دهنده آن از جمله ساختمان ها در مقیاس های کوچک و بزرگ از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نگاهی جامع به برنامه ریزی شهری می تواند در راه رسیدن به این هدف تأثیر گذار باشد. تامین انرژی مورد نیاز سرمایش و گرمایش ساختمان ها از دغدغه های اصلی مدیریت مصرف انرژی است و در این راستا مسکن زمین پناه به عنوان الگویی پایدار با ایجاد کیفیت دمایی ثابت در فضای داخلی، می تواند سهم مؤثری در کاهش مصرف انرژی ساختمان و در مقیاسی بالاتر مصرف انرژی شهر داشته باشد. هدف از انجام این پژوهش مقایسه مصرف انرژی گرمایشی و سرمایشی بنای زمین پناه حیاط مرکزی با مدل غیر زمین پناه است روش انجام پژوهش از نوع کمی بوده و در روند کلی آن، پس از انجام مطالعات اولیه، مدل سازی ساختمان با نرم افزار اسکچاپ انجام شد و دمای خاک در شهر شیراز، در اعماق متفاوت تعیین گردید. در مرحله بعد داده های اقلیمی شهر شیراز از نرم افزار متئونورم استخراج گردید و کلیه داده های به دست آمده، جهت شبیه سازی حرارتی در نرم افزار انرژی پلاس مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان تمامی حالات فرورفتگی مدل در اعماق خاک، نمودار مربوط به انرژی سرمایشی در عمق 6 متری زمین، صرفه جویی سالیانه به میزان تقریبی 44 درصد را نسبت به مدل غیر زمین پناه و نمودار انرژی گرمایشی بنا در همان عمق، افزایش 18 درصدی سالیانه، نسبت به مدل مستقر بر سطح زمین را نشان می دهد؛ اما در نهایت، مجموع انرژی گرمایشی و سرمایشی سالیانه مدل در عمق 6 متری زمین، کاهشی به اندازه 32 درصد را نسبت به مدل مستقر بر سطح زمین نشان می دهد که بیشترین میزان صرفه جویی در میان سایر حالات است. لذا بهره گیری از این تکنیک ساخت و ساز می تواند در کاهش مصرف انرژی موثر باشد.
تحلیل فضایی عوامل موثر بر شکل گیری هسته های جدید شهری (نمونه موردی: کلانشهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
169 - 184
حوزههای تخصصی:
تجربه توسعه شهری نشان داده است که بخش مرکزی شهرها به مرور توان خود را در برخی ابعاد به ویژه در اسکان طبقات مرفه و ارائه خدمات نوین و پیشرفته از دست می دهند. در نتیجه شهرها به طور طبیعی به پهنه های جدید جهت ساماندهی جمعیت، فعالیت و خدمات روی آورده و مناطق جدید شهری در قالب ساختار چندهسته ای پدید می آورند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی غیرتجرب ی و در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. جهت تحلیل داده ها از مدل GMM، آمار فضایی، روش پیترهال و شاخص اختلاط کاربری استفاده شده است. مطابق با نتایج مناطق 1، 3 و 4 بیشترین میزان فعالیت و کارکرد را داشته اند. ارزیابی ساختار شهر وجود یک هسته قوی در منطقه 1 و هسته های فرعی ضعیف تری در مناطق را نشان می دهد، اما کارکرد اصلی در شهر کرمانشاه دارای الگوی تک هسته ای است. مطابق نتایج فرضیه صفر آزمون موران (0.003) در مناطق 8گانه کلانشهر کرمانشاه سه فاکتور فاصله ، درجه تمرکز و عامل دسترسی در سطح معناداری بالایی تأیید می شود. ضریب خودهمبستگی فضایی در سطح بالایی معنادار است و مؤید وجود وابستگی فضایی در اجزا اخلال مدل رشد هسته مسکونی و ارتباط معنادار آن با سایر کاربری های شهری است. به این معنی که شوک وارد بر یک هسته، به دیگر هسته ها نیز سرایت کرده است. نتایج نشان می دهد که رشد هسته مسکونی در یک منطقه تا چه میزان متأثر از شوک وارد بر تابع فاصله و میزان دسترسی به هر هسته در سایر مناطق شهر بوده است. در بین متغیرهای موجود، درجه تمرکز یا تفرق جمعیت (117.03) و درصد توزیع کاربری های مسکونی (0.7402) به عنوان مهم ترین عوامل و متغیر فاصله (0.687-) به عنوان متغیر کنترل، دارای اثر منفی بر رشد و توزیع هسته تجاری بوده است به این معنی که کاربری های تجاری با فاصله بیشتر از هم، رشد پایین تری داشته اند.
بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر ، مطالعه موردی: شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش جهانی صنعت گردشگری، تعداد فزاینده ای از مناطق در کشورهای درحال توسعه اهمیت گردشگری را به منزله عاملی مهم در توسعه اقتصاد منطقه ای درک کرده اند. بخش بندی بازار گردشگری یکی از اقداماتی است که می تواند به بازاریابان و برنامه ریزان مقاصد گردشگری در زمینه شناسایی تأمین نیازها و خواسته های گردشگران کمک کند. در تحقیق حاضر به بخش بندی بازار گردشگری بر اساس انگیزه های سفر در شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی مراجعه کننده به شهرهای اردبیل، سرعین و مشکین شهر طی اردیبهشت تا تیرماه سال 97 می باشند و نمونه آماری آن 384 نفر و روش نمونه گیری در دسترس می باشد. پرسشنامه موردنظر بامطالعه مبانی نظری و با استفاده از 5 پرسشنامه استاندارد تنظیم شده است. روش های تحلیل آماری مورداستفاده نیز عبارت اند از: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی. تحلیل عاملی عوامل انگیزشی روی نمونه موردنظر منجر به شناسایی 10 عامل مهم شد. همچنین تحلیل خوشه ای به روش سلسله مراتبی K میانگین پنج خوشه اصلی شامل کسب دانش و آگاهی، لذت و هیجان، تمایلات شخصی و خودشکوفایی، خانواده و دوستان شناسایی شدند. و نهایتاً نتایج پژوهش در مورد رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی، روان شناختی، رفتاری و انگیزه های سفر نشان می دهد که آگاهی در زنان و خودشکوفایی و خانواده در مردان، آگاهی در افراد متأهل و خانواده در افراد مجرد، کسب دانش و هیجان در افراد با وضعیت مالی بالا، و دانش و آگاهی در افراد با میانگین سنی بالا و خانواده در افراد 18 تا 35 ساله مهم ترین انگیزه هستند.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی و مولفه های ژئوپلیتیکی در شکل گیری روابط ژئوپلیتیک (با رویکردی انتقادی و نو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
85 - 108
حوزههای تخصصی:
روابط بین بازیگران سیاسی در نظام جهانی از عوامل گوناگونی متأثر است. بررسی نظریات اندیشمندان مختلف حاکی از آن است که روابط قدرتها و کشورها براساس متغیرهای زیادی شکل می گیرد. عناصر جغرافیایی و ژئوپلیتیکی از بسترهای مهم شکل گیری روابط ژئوپلیتیک،در سطوح منطقه ای،فرامنطقه ای و جهانی هستند، لذا اهمیت روابط ژئوپلیتیکی در پیشبرد اهداف و سیاستهای کشورها و مناطق جغرافیایی انکار ناپذیر است چون نحوه تأثیر گذاری و بهره مندی کشورها از تحولات پیرامونی خود، علاوه بر قدرت ملی و اوضاع منطقه ای آنها، تا میزان بسیار زیادی مبتنی بر واقعیت های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، نوع روابط و کیفیت تعاملات آنها با سایر بازیگران بستگی دارد. با توجه به چنین اهمیتی، مقاله حاضر با روش تحلیلی-تبیینی و رویکرد انتقادی، ضمن بیان مولفه های موجود در نظریات ذکر شده، به دنبال شناسایی و بررسی کارکرد عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی جدید در شکل گیری انواع روابط ژئوپلیتیکی و ارائه مدل جامع برای تبیین الگو روابط ژئوپلیتیک است،جهت شناسایی این مولفه ها و تببین مدل جامع برای ارائه الگوی روابط ژئوپلیتیک، نظریه های اندیشمندان گوناگون(دوازده اندیشمند) که در زمان های مختلف بیان شده است مورد ارزیابی قرار گرفت که مشخص شد حداقل بیش از ده شاخص در شکل دهی روابط ژئوپلیتیک در سطوح منطقه ای،پیرامونی و جهانی،موثر هستند، نتایج یافته های پژوهش بیانگر این نکته است که عوامل متنوعی در شکل گیری روابط ژئوپلیتیک نقش دارند که علاوه بر شرایط جغرافیایی و ژئواستراتژیکی، بر مولفه های ژئواکونومیک،ژئوپلیتیک منابع،ژئوپلیتیک هویت،ژئوپلیتیک گردشگری، جهانی شدن و ژئوپلیتیک فضای مجازی، بین مناطق و کشورها تأکید دارند.
واکاوی توسعه گردشگری شهر شیراز با رویکرد تاب آوری با استفاده از مدل متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
145 - 168
حوزههای تخصصی:
ازآن جایی که رویکرد تاب آوری سبب تقویت گردشگری در برابر سوانح و بحران ها می شود و توانایی آن را برای جذب و کاهش تغییرات افزایش می دهد، یکی از رویکردهای جدید مؤثر برای ادامهٔ توسعهٔ گردشگری تاب آوری است. شهر شیراز یکی از شهرهای مهم گردشگری کشور و جهان است که، با توجه به این که در آن سوانح گوناگونی ازجمله سیل و حملات تروریستی رخ داده است و این اتفاقات در توسعهٔ گردشگری آن اختلال ایجاد کرده اند، در امر توسعهٔ گردشگری خود نیازمند بهره گیری از رویکرد تاب آوری است. هدف از این پژوهش سنجش منابع داخلی و خارجی گردشگری شیراز و مقایسهٔ آن با رقبا و درنهایت ارائهٔ راهبردهای لازم برای دستیابی به توسعهٔ گردشگری با رویکرد تاب آوری است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و هدف آن کاربردی است. گرد آوری اطلاعات با استفاده از دیدگاه های کارشناسان در چند نوبت با استفاده از پرسش نامه انجام شده است. از نظر روایی، پرسش نامه را استادان حوزهٔ مربوطه تأیید کرده اند و پایایی آن براساس نتیجهٔ آزمون آلفای کرونباخ 0.915 است که پایایی بالای آن را نشان می دهد. متغیر مستقل و وابسته به ترتیب تاب آوری و توسعهٔ گردشگری است. جامعهٔ آماری آن شهر شیراز و نمونهٔ آماری 33 نفر از کارشناسان حوزهٔ گردشگری (شامل کارمندان، دانشجویان، استادان دانشگاه و صاحبان کسب وکار) است که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. نتایج حاکی از آن است که بخش عمدهٔ منابع گردشگری شیراز با رویکرد تاب آوری از نظر استراتژیک در شرایط متعادل و نزدیک به هم قرار دارند و از نظر وزن و تناسب راهبردی اختلاف چندانی با هم ندارند. زیرساخت های مناسب حمل ونقل هوایی و زمینی، سرمایه گذاری زیاد بخش دولتی و خصوصی، در زمینهٔ گردشگری در شیراز، وجود جاذبه های متعدد و متنوع و تبلیغات قوی در زمینهٔ جذب گردشگر از راهبردی ترین منابع شهر شیراز به شمار می روند. درنهایت، راهبردهایی برای توسعهٔ گردشگری شیراز با رویکرد تاب آوری ارائه شده است.
تحلیل و سنجش رابطه بین کاربری زمین و حمل و نقل شهری بر مبنای شاخصه های TOD در منطقه 8 مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۲
69 - 85
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی (TOD)، به عنوان یکی از بارز ترین اشکال رشد هوشمند و از مصادیق حمل ونقل پایدار محسوب می شود. روند رشد شهری با کاهش کیفیت خدماتی در نظام حمل ونقل که به حجم ترافیک و نارسایی در خدمات به ویژه در کلان شهرها افزوده است، چالش برانگیز و ناکارآمد به نظر می رسد. هدف مقاله حاضر تحلیل رابطه کاربری زمین و حمل ونقل در قالب سطح بندی سه ایستگاه مترو منطقه 8 کلان شهر مشهد بنام کوهسنگی، شریعتی و بسیج از طریق سنجش شاخصه های انتخابی شامل ویژگی های بلوک، اختلاط کاربری ها، معابر سواره، مسیرهای دوچرخه و تسهیلات حمل ونقل در چهارچوب توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) است. روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی و نوع آن کمی و کیفی است. جمع آوری داده ها از طریق اسنادی- کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه انجام شده است. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل فضایی، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای سطح بندی ازلحاظ رعایت شاخصه های TOD از تحلیل سوات استفاده و برای تعیین اولویت ها از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) بهره گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان داد ایستگاه کوهسنگی با امتیاز نهایی 448/0 بهترین گزینه ازنظر رعایت شاخصه های TOD در منطقه 8 شهرداری مشهد است در اولویت بعدی ایستگاه شریعتی با امتیاز نهایی 312/0 و ایستگاه بسیج با امتیاز 240/0 قرار دارد. بعد از سنجش شاخصه ها و انتخاب ایستگاه نهایی و جداول تحلیل راهبرد تهاجمی SO انتخاب و در راستای این راهبرد پیشنهاداتی ارائه شده است.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر توسعه بخش کشاورزی ایران و رفاه خانوار و برنامه های دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
959 - 977
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این تحقیق اثرات شوک های ناشی از سناریوهای تغییر اقلیم در قالب سه سناریوی: IPCC1 (تغییر دما 27/7+% و بارش 4/12-%)، IPCC2 (تغییر دما 27/7+% و بارش 2/12-%) و IPCC3 (تغییر دما 03/5+% و بارش 3/12-%)، بر ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی (ارزش افزوده بخش های: صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی، و ارزش افزوده زیربخش های: تولیدات گیاهی (زراعت و باغبانی)، تولیدات دامی، ماهیگیری و جنگلداری) و همچنین رفاه خانوار بررسی شده است.هدف: مقاله با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر بخش های مختلف اقتصاد ایران و رفاه خانوار تدوین شده است.روش شناسی: در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی تحقیق بخش کلان اقتصاد کشور ایران می باشد که از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 استفاده شده است.یافته ها و بحث: تغییر اقلیم، ارزش افزوده بخش کشاورزی و بخش صنعت و معدن را کاهش و ارزش افزوده بخش خدمات را افزایش می دهد و میزان رفاه خانوار را کاهش می دهد. علاوه براین، در میان سه سناریوی تغییر اقلیم، به ترتیب: IPCC1، IPCC2 و IPCC3، از بیشترین تأثیر بر ارزش افزوده بخش ها و زیربخش های مورد بررسی برخوردار می باشند. همچنین بررسی ها نشان داد هزینه های مالی دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی در قالب 27 برنامه و 324 طرح به میزان 47.4 هزار میلیارد ریال در طی سال 99 می باشد.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تغییر اقلیم منجر به کاهش ارزش افزوده اقتصاد ایران و رفاه خانوار خواهد شد و دولت برنامه مالی محدودی برای سازگاری با تغییر اقلیم دارد.
ارزیابی پایداری محله ای در روستاهای الحاقی به شهر (نمونه موردی: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
539 - 559
حوزههای تخصصی:
در فرآیند شهرنشینی شتابان روستاهای پیرامون شهرها در شهرها ادغام می شوند و محلات متفاوتی در شهرها ظهور می کنند و به دلیل عدم توانایی مسئولان شهری در مدیریت این محلات هسته های ناپایدار شهری شکل می گیرند. ناپایداری محله به عنوان مهم ترین مانع فراروی توسعه پایدار شهری می باشد که این معضل در سطح محلات با هسته های روستایی به اوج خود می رسد. از این رو در این پژوهش پایداری روستاهای ادغامی به شهر اردبیل و سطح بندی وضعیت پایداری آن ها در ابعاد مختلف جهت برنامه ریزی آتی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر با توجه به هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق 5 محله از مجموع محلات شهر اردبیل که قبلا" روستا بودند و در سال های اخیر به شهر الحاق شده اند می باشد. نمونه گیری به طور تصادفی انجام شده و برای برآورد حجم نمونه از رابطه کوکران با احتمال 95/0 درصد اطمینان استفاده شده و حجم نمونه387 نفر برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، نرم افزارهای Excel و SPSS به کار گرفته شد و با بهره گیری از مدل بارومتر پایداری سطوح پایداری محلات هدف در 4 بُعد (اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) تعیین شد .بر اساس سنجه های به کار رفته و نتایج حاصل از پیاده سازی مدل بارومتر پایداری در پژوهش حاضر تمامی محلات هدف در هریک از ابعاد پایداری در وضعیت ناپایداری قرارگرفته اند. متوسط میزان پایداری از لحاظ رفاه اکوسیستم در محدوده مورد مطالعه برابر 205/0 و رفاه انسانی نیز برابر 237/0 است که نشان از وضعیت ناپایدار هر دو دارد؛ رفاه انسانی اندکی پایدارتر از رفاه اکوسیستمی می باشد .
ارائه مدلی برای تقویت تفکر سبز مدیران
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
697 - 706
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی برای تقویت تفکر سبز مدیران بود. با توجه به اهمیت محیط زیست برای آینده بشریت، توجه مدیران به مقوله سبز از اهمیت بالایی است. بر این اساس پژوهش حاضر که به صورت کیفی و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از خبرگان محیط زیست و مدیریت و تحلیل تم انجام شد به دنبال ارائه الگوی تفکر سبز مدیران و شناسایی پیشامدها، مولفه ها و پیامدهای تفکر سبز مدیران بود. نتایج کدگذاری باز بیانگر 137 کد باز بود که در 50 کد محوری و سه کد انتخابی دسته بندی گردید. مطابق نتایج تحلیل تم، پیشایندهای تفکر سبز مدیران شامل آموزش سبز، شرایط محیط بیرونی، جو سازمانی سبز، جایگاه اندیشه سبز در برنامه ریزی های کلان ملی، زیرساخت های تکنولوژیکی، قوانین و مقررات مربوطه، امکانات و زیرساختهای زیست محیطی سازمان، هنجارهای فردی و اجتماعی سبز، فرهنگ سبز سازمانی، نگرش کارکنان به محیط زیست، حمایت از رفتارهای سبز، فشارهای فرهنگی-اجتماعی و حمایت سبز بود. همچنین مولفه های تفکر سبز مدیران شامل نگرش زیست محیطی مدیریت، توجه به تکنولوژی سبز، نگرانی زیست محیطی، دانش زیست محیطی، سیاست های تشویقی سبز، پایبندی به اخلاقیات، همراستایی منافع کارکنان با مدیریت سبز، بازخورد رفتارهای سبز، باور های رفتاری سبز، عادت های رفتاری سبز، نوع دوستی، قدرت اخلاقی، تعهد سبز و استخدام و گزینش سبز بود. پیامدهای تفکر سبز مدیران شامل سازمان سبز، افزایش وجهه اجتماعی سازمان، توسعه برند شخصی مدیر، کارکنان حساس به محیط زیست، اثرات اجتماعی، توسعه تفکر سبز در جامعه، توسعه رفتار زیست محیطی کارکنان، توسعه پایدار سازمان، کاهش آلودگی زیست محیطی، تولید محصولات پایدار، مزیت های سازمانی سبز، نفوذ بر دیگران، خلاقیت سبز سازمانی، رفتار سازمانی سبز، سرمایه اجتماعی، منابع انسانی سبز، تعهد سازمانی کارکنان، منافع مالی سازمان، اعتماد سازمانی، مسئولیت پذیری اجتماعی کارکنان، سلامت کارکنان و رضایت شغلی بود.
واکاوی رهیافت های برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
733 - 767
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، توجه به دو مقوله محله محوری و بازآفرینی اجتماع محور جوامع در برنامه ریزی ها مطابق با امکانات و شرایط فعلی در بین برنامه ریزان شهری افزایش یافته است. محلات به مثابه یک محدوده کوچک که دارای ساز و کارهای خاص خود است، طرح ریزی و برنامه ریزی ویژه خود را طلب می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مرور دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و دیجیتالی بهره گیری شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور جوامع شهری هماهنگی و تجانس وجود دارد. به نحوی که مقوله توجه به خواسته ها و نیازهای همگانی در هر دو رویکرد به عنوان اصلی اساسی و تعیین کننده مطرح می شود. برنامه ریزی مشارکتی، آموزش عمومی / آموزش برای تغییر اجتماعی و توسعه دارایی مبنا به عنوان مهم ترین نظریات پایه در رویکرد برنامه ریزی محله محور قلمداد می شوند. همچنین برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر چشم انداز که توسط جوامع محلی تعیین می گردد؛ رسیدن به توافق عمومی حاصل همکاری اجتماعات محله ای و در نهایت مشارکت و رهبری گروه های ذی نفع در فرآیند بازآفرینی شهری به عنوان مهم ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری اجتماع محور تعیین می شوند. به طور کلی می توان گفت برنامه ریزان شهری امروزه لاجرم بایستی با بهره گیری از مدیریت محله محوری و همچنین بازآفرینی جوامع شهری مبتنی بر رویکرد اجتماع محوری با همکاری اجزا مدیریت محلی (مردم محلی، سرمایه گذاران محلی، گروه های محلی و مسئولین برنامه ریزی محلی) در راستای نیل به جوامع شهری دموکراتیک چاره اندیشی کنند.
نقش شهرهای کوچک در پایداری سکونتگاه های پیرامونی نیکشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزان شهری و منطقه ای، شهرهای کوچک را راهبردی مهم جهت تعادل بخشی و توسعه منطقه ای می دانند. شهرهای کوچک همراه با محیط پیرامونی خود دارای قابلیت ها و موانع و تنگناهایی جهت تحقق توسعه و توسعه پایدار هستند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش شهرهای کوچک در پایداری سکونتگاه های پیرامونی نیکشهر می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. داده های مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل Fuzzy Mamdani بهره گرفته شد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای، در شاخص های مطرح شده در ابعاد (اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی)، با توجه به میانگین های به دست آمده پایین تر از حد متوسط عدد (3)، نشان داد، نقش شهر نیکشهر در روستاهای پیراشهری پایین می باشد. اما در بعد اجتماعی، این تأثیر مثبت و معنادار می باشد. نتایج اولویت بندی روستاهای پیراشهری با توجه تأثیر شهر نیکشهر بر ابعاد پایداری با استفاده از فازی ممدانی نشان داد روستای تهرک با امتیاز (70/0)، سطح متوسط، روستای زهک با امتیاز (56/0)، سطح کم و درنهایت روستای خیرآباد با امتیاز (78/0)، در سطح زیاد قرار دارد.
تمرکز بر کارکرد جدید محلات: ارزیابی برنامه ریزی محلات 20 دقیقه ای در بافت قدیمی و جدید شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
6 - 25
حوزههای تخصصی:
مقدمه کرونوشهرسازی تجلی اخیر شهرسازی نوین است و سیاست های برنامه ریزی محیطی را متحول کرد. این نوع سیاست شهرسازی بر زمان و شهرسازی زمانی تأکید دارد و در کنار این موضوع محلات قابل سکونت با سناریوی درست زمانی بر سلامت و توانایی داشتن یک زندگی سالم تأثیر می گذارد. در همین راستا، مفهوم محلات 20 دقیقه ای با تأکید بر ابعاد سلامت، ریشه در رویکرد شهر فشرده دارد که توسعه مناطق شهری را با فاصله های پیاده روی کوتاه از ساکنان خانه برای دسترسی به حمل ونقل عمومی، فضای باز عمومی، دسترسی خوب به مقصد، امکانات و خدمات برای زندگی روزمره محلی تشویق می کند. این ایده که نیازهای روزانه فرد در یک مسافت مسافرتی فعال برآورده می شود، تبدیل به ذائقه جهانی سیاست و برنامه ریزی شهری شده است. سرعت روزافزون زیست در شهر به دلیل مسائل اقتصادی، شهروندان را مجبور به تغییر و تطبیق سبک زندگی خود و حداکثر استفاده از امکانات رفاهی کرده است و در کنار این چالش، وجود نابرابری های فضایی و اجتماعی یکی از مسائل اصلی در محلات به خصوص در بافت های قدیمی شهر است که مفهوم محلات 20 دقیقه ای در جهت پاسخ و رفع این مسائل ایجاد شد. این رویکرد در حال حاضر توسط تعدادی از دولت های محلی و ملی اروپایی به گونه ای انتخاب شده است که از یک اصل برنامه ریزی و طراحی به یک خط مشی فراگیر برای حکومت شهری آینده تبدیل شود. این محلات در سطح جهانی به عنوان یک راه خوب برای بهبود زندگی و کاهش سفر با ماشین با داشتن بیشتر چیزهایی که در نزدیکی شما نیاز دارید، شناخته شده اند [17 و 21]. بعد اجرایی این جریان به پیش نویس استراتژی برنامه ریزی شهری که اوایل امسال برای ملبورن منتشر شد، باز می گردد و شهری را پیشنهاد می کند که از محله های 20 دقیقه ای تشکیل شده باشد [2 و 22]. برنامه ملبورن یک برنامه بلندمدت تا سال 2050 است که بر اساس همین محلات برنامه ریزی شده است. از طرف دیگر، می توان بیان داشت که محله های ۲۰ دقیقه ای مکان هایی هستند که همه می توانند به خدمات محلی ضروری و فضاهای باز دسترسی بهتری داشته باشند [24]. در حالی که از حمل ونقل عالی و لینک های سفر فعال به بقیه شهر نیز لذت می برند [4 و 26]. این رویکرد به افراد این امکان را می دهد که از طریق خدمات و فرصت های موجود در منطقه خود، به خوبی در محلی زندگی کنند [18]. محبوبیت سیاسی محلات20 دقیقه ای ناشی از رفتار یکسان آن با همه شهروندان است و همچنین، برند محلات 20 دقیقه ای یک نام تجاری ویژه در جهان شده است که البته ریشه جدید ندارد و از ایده قبلی باغ شهر هاوراد پیروی می کند [27 و 31]. وعده محله 20 دقیقه ای افزایش پایداری شهرها با امکان دسترسی شهروندان به خدمات با کمترین تأثیر حمل ونقل مبتنی بر کربن و حمایت هم زمان از سلامت شهروندان است [28 و 32]. این مفهوم با فراخوانی از سوی جوامع لیبرال و سوسیالیستی از اقتصادهای سیاسی فراتر می رود [30]. این محلات بر اهمیت محله و اجتماعات در کنار خدمات ضروری و فضاهای باز نیز تأکید می کنند [36و 21]. بنابراین می توان بیان کرد که مزایای این رویکرد چندگانه است که شامل افراد فعال تر و سلامت روحی و جسمی می شود [4 و 32]. در ادامه نیز باید تأکید کرد که ماهیت این محلات به معنای ایجاد محدودیت برای سفر افراد در خارج از محدوده خود نیست، بلکه حمایت از جوامع و مشاغل محلی است [22]. این محلات توسط جوامعی که در آنجا زندگی می کنند تعریف می شوند و یکی از اهداف مهم آن ها، همسویی بهتر برنامه ریزی فضایی و شهری با برنامه ریزی حمل ونقل است [17]. حال سؤال مهم این است که چرا 20 دقیقه؟ مردم کمتر از گذشته پیاده سفر می کنند، زیرا فاصله تا چیزهایی که نیاز دارند، طولانی تر شده است [2 و 15]. محله های زیادی پیرامون سفر با ماشین در جهت تأمین خدمات برنامه ریزی شده است، در کنار این بسیاری از افراد که وسایل نقلیه ندارند با دسترسی ضعیف به خدمات روزمره منزوی می شوند. همچنین باید در نظر داشت فضاهای تحت تسلط خودرو به سلامت و محیط زیست آسیب می زنند [14]. هدف این پژوهش، ارزیابی رویکرد محلات 20 دقیقه ای به صورت مقایسه تطبیقی در بافت قدیمی (محله جنت) و بافت جدید شهر (محله امامت) مشهد است، تا میزان قابلیت تحقق پذیری آن در دو گونه متفاوت مورد واکاوی قرار گیرد. مواد و روش هاروش پژوهش از نوع کمی است و رویکرد قیاسی فرضیه ای دارد. برای گردآوری اطلاعات و داده های میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 2633 نفر در محله جنت و 3375 نفر در محله امامت هستند، که حجم نمونه انتخابی با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 335 و 344 محاسبه شده و ضریب آلفای کرونباخ نیز 0/759 محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون مقایسه میانگین دو جامعه مستقل در نرم افزار Spss صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد محله امامت (محله جدید) با میانگین 49/28 در مقابل محله جنت (بافت قدیمی) با میانگین 44/4 نسبت به میانه 47، میزان نزدیکی بیشتری به شاخص های محلات 20 دقیقه ای دارد. همچنین برای ارزیابی تحلیل فضایی زمانی رویکرد محلات 20 دقیقه ای، نرم افزار تبلو ابزار سنجش بوده است. در نهایت برای واکاوی واقعیت های موجود و مؤلفه های مکانی مدل مفهومی از تحلیل مکانی فضایی استفاده شده است، به این ترتیب که ابتدا چک لیستی منطبق بر ویژگی محلات 20 دقیقه ای از قبیل کارکردهای مورد نیاز، شبکه دسترسی مورد نیاز و... تهیه شده است، سپس با توجه به ویژگی رویکرد محلات 20 دقیقه ای (10 دقیقه رفت و 10 برگشت) و شعاع دسترسی 800 متر، اطراف هر محله بافرهای (حائل های) 800 متری رسم شده است (منطبق بر مرکز هندسی محلات). در نهایت، ملاک بررسی استانداردهای موجود در واقعیت هر محله، عملکردهای موجود در این حائل تلقی می شود. بر این اساس، برای هر دو محله با استفاده از برداشت های میدانی و اطلاعات آماری نرم افزار GIS شرایط موجود مورد سنجش واقع شده است تا میزان نزدیکی هر محله به استانداردهای رویکرد مورد واکاوی قرار گیرد.یافته هانتایج بررسی تطبیقی دو محله (جنت و امامت) که بافت قدیمی و جدید شهر مشهد محسوب می شوند، نشان دهنده آن است که هر دو محله دارای پتانسیل و مسائلی برای تبدیل به یک محله 20 دقیقه ای موفق برای ساکنان هستند. همچنین وجود نفودپذیری بالا، دسترسی به خدمات، سفرهای فعال، امکانات و خدمات بهداشتی محلی، دارای نمود قوی تری در محلات جدید (محله امامت) نسبت به محلات قدیمی است، اما در مقابل اقتصاد محلی، فرصت های شغلی بومی و تعاملات اجتماعی در محلات قدیمی (محله جنت) بسیار فعال تر عمل می کند. در مجموع، می توان اشاره داشت که محله امامت (بافت جدید)، دارای پوشش رسانی مناسب تری از منظر عملکردی است و این عملکردها در ارتباط با شبکه پیوسته دوچرخه و حمل ونقل عمومی وجود دارد، در حالی که محله جنت (بافت قدیمی)، به دلیل نوع گونه بافت دارای نفوذپذیری کمتری است و شبکه حمل ونقل عمومی درون بافت کمتر تردد دارد که خود یک ضعف اساسی در رویکرد محسوب می شود.نتیجه گیریمحله های 20 دقیقه ای فقط برای دسترسی به امکانات رفاهی نیستند، آن ها می توانند مزایای واقعی برای سلامت، محیط زیست و اقتصاد محلی داشته باشند. کاهش استفاده از ماشین و تشویق به استفاده بیشتر از سایر مدهای حمل ونقلی درون مایه مثبت این رویکرد مهم تلقی می شود. بنابراین، باید در نظر داشت این محلات جایی است که مردم می خواهند در آن زندگی کنند، بنابراین مهم تر از همه وجود مسکن به صرفه است. اما همه این موضوعات در راستای ایجاد «مکان های قابل زندگی» است، محلاتی که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و لایه ای از انعطاف پذیری در برابر چالش ها فراهم می سازد. بنابراین، بیشتر ماهیت این رویکرد به این معناست که فرد با پای خود به تمام نیازهای خود در فاصله ای که راحت و مایل به سفر است برسد. آنچه این محلات را ویژه می کند، تعریف فضاهای متنوع و جذاب است. طبق یافته های تحقیق حاضر، در درجه نخست باید بیان کرد فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه محله امامت شهر مشهد (بافت جدید شهر) پتانسیل بیشتری برای تبدیل به محله 20 دقیقه ای نسبت به محله جنت (بافت قدیمی شهر) دارد؛ تأیید می شود، زیرا بر اساس ماهیت رویکرد که مبتنی بر تفکرات دنیای مدرن طراحی و برنامه ریزی شده است، پتانسیل بیشتری برای همپوشانی با ویژگی های اصلی آن دارد.
واکاوی تاب آوری اجتماعی در بافت های شهری سنندج و اثر بازآفرینی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
208 - 221
حوزههای تخصصی:
مقدمه مفهوم تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری مفهومی پیچیده و چندوجهی است که توسط طیف وسیعی از مطالعات برجسته شده است. بوئری بر اهمیت تقویت هویت و فرهنگ محلی برای افزایش تاب آوری جامعه تأکید می کند، در حالی که ایکین بر نیاز به در نظر گرفتن تأثیر نیروهای اجتماعی و سیاسی در پویایی آسیب پذیری شهری تأکید می کند. لوکاس نقش برنامه ریزی شهری را در ارتقای انسجام اجتماعی و تاب آوری جامعه، به ویژه در محله های چندقومی، بیشتر بررسی می کند. در نهایت یک چارچوب عملیاتی برای درک مکانیسم هایی که سیستم های فضایی را هدایت می کنند، با تمرکز بر نقش سرمایه اجتماعی و دسترسی حمل ونقل در شکل دهی تاب آوری مناطق شهری ارائه می کند. این مطالعات در مجموع بر نیاز به رویکردی جامع برای ایجاد تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری تأکید می کنند؛ رویکردی که تأثیر متقابل عوامل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را در نظر می گیرد. امروزه، آسیب پذیری بافت های شهری در برابر مخاطرات طبیعی و انسانی، تبدیل به یک از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری در سال های اخیر شده است. توانمندسازی اجتماع ساکن در بافت های ناکارآمد سطح تاب آوری آن ها را در مقابل مخاطرات طبیعی و انسانی بهبود می بخشد. این توانمندی می تواند جنبه های مختلفی از جمله اقتصادی، اجتماعی و کالبدی باشد. هدف پژوهش واکاوی تاب آوری اجتماعی و اثر بازآفرینی در ارتقای تاب آوری است. وقوع مخاطرات انسانی و طبیعی زندگی اجتماعی شهروندان را تحت تأثیر قرار می دهد که این امر در مناطق خاص شهری از جمله بافت فرسوده، حاشیه ای و با هسته های روستایی در شهرها بسیار قابل توجه است، چرا که این بافت ها به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی خاص در مرز شکنندگی هستند و بروز کوچک ترین مخاطرات انسانی و طبیعی آسیب پذیری این مناطق را دوچندان می کند.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی تحلیلی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش اسنادی و میدانی (پرسش نامه محقق ساخته) انجام شد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران در پرسش نامه شهروندان (384 خانوار) به صورت خوشه ای چندمرحله ای در سطح بلوک ها انجام گرفت. خوشه ای چندمرحله ای به این صورت است که خوشه ها در سطح مناطق، محلات و بلوک ها به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های آماری، تی تست تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پایایی با فرمول آلفای کرونباخ برای تمام سازه ها بالای 0/73 بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که ابزار اندازه گیری از صحت سازگاری درونی خوبی برخوردار است. این مقاله مستخرج از رساله دکتری تخصصی جغرافیا و برنامه ریزی شهری با عنوان «ارزیابی شاخص های بازآفرینی شهری در تاب آوری شهر پایدار، مورد مطالعه شهر سنندج»، به راهنمایی جناب آقای دکتر مهدی مدیری و جناب آقای دکتر رحیم سرور، در دانشکده ادبیات، علوم انسانی و اجتماعی گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات (تهران) است.
یافته هاوضعیت تاب آوری اجتماعی در شهر سنندج متفاوت است، به طوری که در چهار بافت تاریخی، فرسوده میانی، حاشیه ای و هسته های روستایی شاخص های تاب آوری اجتماعی در کل از شرایط نامطلوبی برخوردار هستند. میانگین همه شاخص ها به جز شاخص سرمایه اجتماعی در همه موارد پایین است. در بین بافت های چهارگانه مورد مطالعه شهر سنندج، میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در بافت تاریخی نسبت به بافت های دیگر مطلوب تر است و در مقابل در بافت حاشیه ای میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در سطح نامطلوبی است. در بین شاخص ها نیز سرمایه اجتماعی در بافت های تاریخی، فرسوده میانی و هسته های روستایی نسبت به شاخص های دیگر در شرایط مطلوب تری قرار دارد و در مقابل شاخص عدالت اجتماعی با میانگین های 2/37 در بافت تاریخی، 2/31 در بافت فرسوده میانی، 2/62 در بافت حاشیه ای و 2/42 در بافت روستایی در شرایط نامطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج بررسی ها نشان می دهد بیشترین اثر طرح های بازآفرینی در ارتقای تاب آوری اجتماعی در بافت های تاریخی (31/251) و فرسوده (18/152) نسبت به بافت های حاشیه و روستایی بیشتر اثرگذار بوده است.
نتیجه گیریتاب آوری اجتماعی توانایی افراد و جوامع برای سازگاری با چالش های اجتماعی، اقتصادی و محیطی و بهبود آن هاست که انواع مختلفی از تاب آوری، مانند فیزیکی، ذهنی، عاطفی، و اجتماعی را نیز دربرمی گیرد. عملیاتی شدن اقدامات بازآفرینی برای بهبود تاب آوری ساکنان کم درآمد به شدت تحت تأثیر پویایی های توسعه شهری و زیرساخت های مدنی در هر محله است. طرح های بازآفرینی شهری با رویکرد کالبدی در بافت های شهری، به تنهایی قادر به ارتقای تاب آوری اجتماعی محلات ناکارآمد نیستند؛ برای اینکه نتایج بررسی ها نشان می دهد محلات ناکارآمد سنندج علاوه بر ناپایداری کالبدی و کمبود خدمات زیرساختی با مسائل و آسیب های اجتماعی، روانی و اقتصادی زیادی مواجه است، به طوری که موقعیت کوهستانی سنندج، وجود گسل های پیرامونی، شیب تند محدوده شهر، وجود رودخانه در محدوده شهر به همراه ساخت و سازهای غیر اصولی باعث شده که شهر سنندج آسیب پذیری زیادی داشته باشد. از سوی دیگر، مهاجر بودن جمعیت ساکن، پایین بودن سطح آموزش و تحصیلات، فقر، پایین بودن سطح درآمدی و اشتغال، آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی را نیز در محدوده بافت های ناکارآمد (بافت فرسوده، حاشیه ای، هسته روستایی و تاریخی) در مناطق 1، 4 و 5 شهر سنندج افزایش داده است. بنابراین موارد یادشده باعث شده که سطح مشارکت، توان اقتصادی، اعتماد و احساس هویت در جامعه ساکن بافت های ناکارآمد پایین باشد. بنابراین وضعیت ابعاد بازآفرینی شهر سنندج ضعیف ارزیابی می شود. در بین بافت های چهارگانه مورد مطالعه شهر سنندج، میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در بافت تاریخی نسبت به بافت های دیگر مطلوب تر است و در مقابل در بافت حاشیه ای میانگین شاخص های تاب آوری اجتماعی در سطح نامطلوبی است. تجارب دنیا در این خصوص به سرمایه گذاری در بخش آموزش، مشارکت مدنی و تقویت زیرساخت های تاب آوری جوامع و افراد در این زمینه تأکید کرده است. همچنین تنوع بخشی به اقتصاد و داشتن اقتصاد چندبعدی به جای اقتصاد تک بعدی در شهرهای مبدأ می تواند اقدامی مؤثر برای کاهش مخاطرات باشد. در کنار این راهکار، آموزش و آگاهی رسانی در جوامع محلی نیز مؤثر است و سبب توانمندسازی ساکنان می شود. بنابراین در این زمینه ضرورت دارد نظام اطلاع رسانی تقویت شود و تشکل های مردمی و نهادهای محلی شکل بگیرند تا در مواقع بحران با همراهی و همکاری یکدیگر به نظم دهی در شهرها اقدام کنند. همچنین، افزایش دسترسی به خدمات متنوع در جوامع هدف این برنامه می تواند راهکار مناسبی باشد. در اسناد ملی توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های شرکت بازآفرینی شهری ایران باید از موازی کاری و پراکنده کاری در زمینه سیاست گذاری و مدیریت پدیده مدیریت اسکان بکاهد و سیاست و احکام موجه از جمله سیاست های حمایتی مشارکتی و توانمندسازی را در پیش بگیرد.
بازشناسی انتقادی و طراحی مدل تعدیل یافته از روش تحلیل لایه ای علی در مطالعات برنامه ریزی شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ماهیت پیچیده تصاویر ذهنی آینده ساخت و بازساخت فضایی شهرها و مناطق کلانشهری و پیچیدگی های وضع موجود، اجتناب از نگاه اثبات گرایانه و تک لایه ای به مطالعات شهری-منطقه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه چشم اندازسازی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای وخلق آینده های بدیل را مستلزم انتخاب هوشمندانه و اصلاح شده ای از روش های آینده پژوهی می داند. تحلیل لایه ای علی یکی از مهمترین روش های آینده پژوهی و در ذیل پارادایم انتقادی معرفی شده است. این روش به مثابه بسیاری از روش ها با خلأها و محدودیت هایی همراه بوده و نیازمند تحلیل نقادانه و تعدیل است. روش این پژوهش مرور انتقادی بوده و نتایج نشان می دهد که برخی مبانی پارادایمی، فرض های بنیادین، ارکان روش، ویژگی های کلی و روش شناسی تحلیل لایه ای علی مورد نقد هستند. مهمترین نقد وارده آن است که این مدل، هنوز به لحاظ خاستگاه فلسفی با ابهاماتی مواجه و کوچ پارادایمی به پارادایم انتقادی صورت نگرفته است. برهمین اساس، پیشنهاد شد تعداد لایه های مدل به 3 لایه و رویکرد لایه نخست از علمی-تجربی به رویکرد تفسیری تغییر کند. رویکرد لایه دوم به پس کاوی با هدف شناسایی مکانیزم های آشکار و نهان، و در نهایت ساختارشکنی و انتقاد با هدف چشم اندازسازی جهت خلق آینده های بدیل مبنای عملکردی لایه سوم قرار گیرد. جهت کاربست مدل در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دستگاه تحلیلی اقتصاد سیاسی فضا بر این مدل سوار شده و همچنین امکان شناسایی ساختارها و مکانیزم های پنهان، ارائه مدل پارادایمی و سناریوهای خلق آینده های بدیل فراهم آمده است.
ظرفیت سنجی پایداری کالبدی و اجتماعی در شهرها، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
61 - 78
حوزههای تخصصی:
محیط شهری، فضایی است که نیازهای انسان در آن پاسخ داده می شود و ازاین رو باید برای زندگی انسانی مناسب باشد. عدم توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی شهرها در توسعه پایدار، برنامه ها و پروژه های گوناگون توسعه ای را با مخاطره مواجه می سازد، زیرا پایداری کالبدی و اجتماعی در گرو عدالت در توزیع کالبدی خدمات به صورت کافی می باشد. لذا در این پژوهش سعی بر آن بوده تا ظرفیت پایداری شهر ارومیه بر اساس شاخص های اجتماعی و کالبدی و با استفاده از مدل های کمی موردسنجش قرار گیرد. این تحقیق با توجه به هدف آن از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار می باشد. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مقالات موجود، مطالعات میدانی و اطلاعات سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 صورت گرفته است. بدین صورت که پس از مطالعه و بررسی اسناد و منابع مرتبط با توسعه پایدار، شاخص های اجتماعی و کالبدی مؤثر از منظر پایداری استخراج شده و سپس با توجه به موجود بودن داده های GIS، 12 شاخص از بین عوامل مختلف تأثیرگذار برای رسیدن به خروجی تحقیق انتخاب شده است. محاسبه وزن شاخص ها با استفاده از روش بهترین- بدترین در نرم افزار گامز انجام شده و در نهایت با ضرب وزن ها در شاخص های استانداردشده بر اساس توابع فازی، ظرفیت پایداری در شهر ارومیه موردسنجش قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که 8 درصد از محدوده شهر در پهنه پایداری خیلی کم، 16 درصد در پهنه پایداری کم، 4 درصد در پهنه پایداری متوسط، 36 درصد در پهنه پایداری زیاد و 36 درصد در پهنه پایداری خیلی زیاد قرارگرفته است.
رهیافت های توسعه گردشگری پزشکی در ایران از دیدگاه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
29 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به جایگاه مهم صنعت گردشگری پزشکی در اقتصاد جهانی و همچنین قابلیت های ایران در این صنعت، پژوهش حاضر ب ا هدف اصلی شناسایی رهیافت های توسعه گردشگری پزشکی در ایران انجام شد.روش: پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها تحقیق توصیفی از نوع مطالعه موردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان، مدیران و متصدیان صنعت گردشگری پزشکی است که با استفاده از روش غیرتصادفی هدفمند و گلوله برفی 9 نفر از میان آن ها انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده های تحقیق مصاحبه و برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل تماتیک استفاده شده است. قلمرو مکانی پژوهش وزارت بهداشت و درمان، وزارت امور خارجه، سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و کمیسیون بهداشت مجلس می باشد. این پژوهش در یک بازه زمانی یک ساله از سال 1400 تا 1401 انجام شده است.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، اهداف توسعه گردشگری پزشکی شامل اهداف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی-اجتماعی و بهبود زیرساخت های درمانی و گردشگری است. همچنین نهادهای اصلی در توسعه گردشگری پزشکی شامل نهادهای دولتی، نهادهای غیر دولتی، بخش خصوصی و نهادهای مردمی شناسایی شد. ابزارهای اساسی شامل ابزارهای سازمانی، مالی، قانونی و اطلاعاتی می باشد. در ادامه، راهبردهای لازم در توسعه این صنعت شامل راهبرد کیفیت خدمات درماتی، بازاریابی و تبلیغات، سیاست گذاری و مدیریتی، توسعه دهکده های مدرن سلامت و آموزش شناسایی گردید و در نهایت مدل نهایی ارائه شد.
ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای مسکونی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت اقلیم و تأثیر آن در زندگی انسان بر کسی پوشیده نیست. گسترش شهرنشینی و توسعه شهرها همراه با رشد شتابان جمعیت و توسعه فعالیت های صنعتی به شدت از آسایش حرارتی در فضاهای مسکونی کاسته است که عواقب آن در کوتاه مدت به صورت امراض و بیماری ها متوجه ساکنان شهرها می شود و در درازمدت به عنوان عاملی در تشدید نوسانات اقلیمی و تأثیرات زیست محیطی آن از جمله تغییر ماه های مطلوب از نظر اقلیم آسایشی نقش ایفا می کند. در این میان هزینه های بالای برقراری آسایش در فضاهای مسکونی توسط وسایل مکانیکی و به خصوص تعمیر و نگهداری آن ها و نیز تبعات ناشی از آن در تخریب محیط زیست، روز به روز بر اهمیّت پژوهش های اقلیم شهری افزوده است. از این رو دیدگاه این پژوهش، بررسی اثر اقلیم بر شرایط آسایش و راحتی فیزیولوژیک انسان در فضاهای بسته تحت تأثیر دو عنصر دما و رطوبت است.هدف: هدف این پژوهش، تحلیل و ارزیابی اثر اقلیم بر شرایط آسایش و راحتی فیزیولوژیک انسان در فضاهای بسته تحت تأثیر دو عنصر دما و رطوبت است.روش شناسی تحقیق: پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های مورد استفاده شامل متوسط حداقل، حداکثر و روزانه دما، رطوبت نسبی، فشار بخار و دمای نقطه شبنم در دوره آماری40 ساله (2019-1979) است. جهت تحلیل داده ها از شاخص های عدم آسایش، دما-رطوبت، شدت شرجی و نیز استاندارد AIA استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر رشت در استان گیلان است.یافته ها: عدم آسایش گرمایی در دو ماه جولای و آگوست به بیشترین مقدار خود می رسد. ماه آگوست دارای شدیدترین مقدار شرجی است. ارزش اقلیمی جهات جغرافیایی، ابعاد و محل بازشو ها و سایه سازها از عوامل مهم برقراری آسایش است.نتایج: نتایج تحقیق بیانگر اثر بیشتر عنصر دما در برقراری آسایش حرارتی بوده چرا که با وجود پایین بودن رطوبت نسبی هوا در چهار ماه ژوئن، جولای، آگوست و سپتامبر نسبت به سایر ماه ها، میزان شرجی بودن و عدم برقراری آسایش حرارتی در این ماه ها به حداکثر خود می رسد که علاوه بر ایجاد سایه به تهویه طبیعی هوا نیز جهت برقراری آسایش حرارتی نیازمند است.
آینده پژوهی بعد اکولوژیکی تاب آوری در ساختار فضایی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در طی یکی دو دهه اخیر با افزایش بحران ها، تاب آوری شهرها و مناطق در مقابل مخاطرات طبیعی و انسانی موردتوجه ویژه ای قرارگرفته است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی مؤلفه های اثرگذار بر تاب آوری شهری کلان شهر تهران (پایتخت سیاسی و اقتصادی ایران) در قالب شاخص های اکولوژیکی و شناسایی مهم ترین عوامل اثرگذار بر آن هاست. در این پژوهش ابتدا شاخص هایی در 7 دسته شامل مخازن انتقال آب، مراکز جمع آوری زباله، مراکز تصفیه آب و فاضلاب، کاربری سبز و پارک ها، اراضی قهوه ای و بایر، خطوط گسل، و آلودگی هوا در محیط نرم افزار جی آی اس با استفاده از ابزارهای هم پوشانی وضعیت تاب آوری مناطق را نشان داد. بحث آینده پژوهی این مقاله متشکل از دو بخش است.در بخش اول، به منظور ایجاد پایگاهی از عوامل اولیه موجود درباره مؤلفه های تاب آوری فضایی ، از تکنیک پویش محیطی (بررسی مقالات و منابع چاپی، مصاحبه با متخصصان و پایش همایش ها و کنفرانس ها) و بررسی پیشینه ادبیات استفاده شده است.در بخش دوم از کارشناسان و نخبگان خواسته شد که مهم ترین مؤلفه های اثرگذار بر تاب آوری اکولوژیکی زیست محیطی را ظرف ۱۰ سال آینده مشخص نمایند. که نهایتاً به صورت دلفی 18 متغیر تعیین گردیدند و از نرم افزار میک مک برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده می شود.یافته ها نشان داد تحلیل فضایی تاب آوری شهر تهران در بعد اکولوژیکی زیست محیطی با در نظر گرفتن نمودار تحلیل اثر وابستگی در وضعیت ناپایدار قرار دارد. بر اساس یافته ها، متغیرهای پهنه های گسل و شدت زلزله، خشک سالی، استقرار منابع تولیدی و صنعتی (نیروگاه و صنایع)، هم جواری کانون های خطر، کیفیت خاک، کیفیت و کمیت ذخایر آبی، آلودگی های زیست محیطی، تهدیدات با منشأ ژئومورفولوژیک (زمین لغزش، فرونشست و..) دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر بعد اکولوژیکی تاب آوری شهر تهران دارد.