مطالب مرتبط با کلیدواژه

چندهسته ای


۱.

تحقق ساختار فضایی مطلوب شهری با ایجاد هسته های جدید (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی ساختار مطلوب فضایی تک هسته ای چندهسته ای شهر اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
ساختار چندهسته ای با کالبد، اقتصاد و وضعیت شهرهای کنونی به خصوص کلان شهرها تناسب بیشتری دارد. این ساختار به مفهوم عدالت در برنامه ریزی شهری و اقتصاد شهری در شهر نزدیک تر است. در شهرهای چندهسته ای برنامه ریزی کاربری زمین و توزیع سفرهای شهری منطقی صورت می گیرد. هدف پژوهش، شناسایی پهنه های مناسب به منظور ایجاد هسته های جدید در ساختار فضایی شهر اهواز است. تحقیق ازنظر هدف، کاربردی است. داده های استفاده شده شامل بلوک های آماری سال 1395 و لایه کاربری اراضی شهر اهواز هستند. برای وزن دهی شاخص ها (شامل نسبت زمین های بایر، تراکم ساختمانی، فاصله از مرکز شهر، نسبت کل کاربری ها در محله، تراکم ناخالص مسکونی و نسبت شاغلین) از روش AHP، برای رتبه بندی محلات به منظور تعیین هسته جدید از روش کوپراس و برای تهیه نقشه ها از روش تراکم کرنل استفاده شده است. محلاتی که پتانسیل توسعه و ایجاد گره و هسته شهری را دارند، در حاشیه شهر هستند. محلات گلبهار، کیانشهر، منازل شهرداری، الهیه، کمپلو جنوبی، گلدشت، پردیس 3، پردیس 2، کریشان و منازل فولاد در رتبه های یک تا 10 قرارگرفته اند. هسته های شناسایی شده با ایجاد کاربری ترکیبی، ایجاد زیرساخت حمل ونقل عمومی به تقویت رویکرد شهر فشرده در شهر اهواز نیز کمک می کنند.
۲.

سیاستگذاری مؤلفه های فضایی در شکل گیری هسته های جدید شهری

کلیدواژه‌ها: الگوی توزیع فضایی هسته شهری تک هسته ای چندهسته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۴
یکی از مهم ترین موضوعات مهم در مدیریت شهری امروز، موضوع رشد سریع جمعیت و به تبع آن گسترش شتابان شهرها می باشد، که به دلیل عدم وجود برنامه و مدیریت کارآمد با این پدیده، این شهرها را با مشکلات عدیده ای روبه رو نموده است. این مسائل اثراتش را بر روی ساختار فضایی شهرها به اشکال مختلفی نشان داده است که یکی از این موارد توسعه فضایی شهرها بصورت چندهسته ای می باشد. پدیده چند هسته ای شدن ذاتی کلانشهرها بوده و مطالعات حاکی از کارایی بیشتر و تأثیر روش های کمی در شناسایی هسته های عملکردی است. هدف اصلی این مقاله ضمن معرفی مؤلفه های فضایی در شکل گیری هسته های جدید شهری می باشد. روش تحقیق اسنادی - تحلیلی بوده و یافته های آن نشان می دهد که الگوی توسعه حوزه مرکزی در تأمین شیوه های متنوع حمل و نقل، ایجاد فضاهای عمومی به منظور خلق جوامع متمایز و جذاب، احیاء مرکز شهر، سیاست های تراکمی جهت نیل به توسعه فشرده و حفاظت از فضاهای سبز و باز موفق بوده اما در دستیابی به معیارهای مشارکت شهروندان و تصمیم سازی های بی طرفانه و قابل پیش بینی، دچار ضعف است.
۳.

تحلیل فضایی عوامل موثر بر شکل گیری هسته های جدید شهری (نمونه موردی: کلانشهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی توزیع فضایی هسته شهری چندهسته ای کاربری اراضی کلانشهر کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۸۰
تجربه توسعه شهری نشان داده است که بخش مرکزی شهرها به مرور توان خود را در برخی ابعاد به ویژه در اسکان طبقات مرفه و ارائه خدمات نوین و پیشرفته از دست می دهند. در نتیجه شهرها به طور طبیعی به پهنه های جدید جهت ساماندهی جمعیت، فعالیت و خدمات روی آورده و مناطق جدید شهری در قالب ساختار چندهسته ای پدید می آورند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی غیرتجرب ی و در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. جهت تحلیل داده ها از مدل GMM، آمار فضایی، روش پیترهال و شاخص اختلاط کاربری استفاده شده است. مطابق با نتایج مناطق 1، 3 و 4 بیشترین میزان فعالیت و کارکرد را داشته اند. ارزیابی ساختار شهر وجود یک هسته قوی در منطقه 1 و هسته های فرعی ضعیف تری در مناطق را نشان می دهد، اما کارکرد اصلی در شهر کرمانشاه دارای الگوی تک هسته ای است. مطابق نتایج فرضیه صفر آزمون موران (0.003) در مناطق 8گانه کلانشهر کرمانشاه سه فاکتور فاصله ، درجه تمرکز و عامل دسترسی در سطح معناداری بالایی تأیید می شود. ضریب خودهمبستگی فضایی در سطح بالایی معنادار است و مؤید وجود وابستگی فضایی در اجزا اخلال مدل رشد هسته مسکونی و ارتباط معنادار آن با سایر کاربری های شهری است. به این معنی که شوک وارد بر یک هسته، به دیگر هسته ها نیز سرایت کرده است. نتایج نشان می دهد که رشد هسته مسکونی در یک منطقه تا چه میزان متأثر از شوک وارد بر تابع فاصله و میزان دسترسی به هر هسته در سایر مناطق شهر بوده است. در بین متغیرهای موجود، درجه تمرکز یا تفرق جمعیت (117.03) و درصد توزیع کاربری های مسکونی (0.7402) به عنوان مهم ترین عوامل و متغیر فاصله (0.687-) به عنوان متغیر کنترل، دارای اثر منفی بر رشد و توزیع هسته تجاری بوده است به این معنی که کاربری های تجاری با فاصله بیشتر از هم، رشد پایین تری داشته اند.