فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
133 - 153
حوزههای تخصصی:
اوج آشتی دو فرهنگ و زبان را در دلبستگی گوته آلمانی به حافظ ایرانی می توان یافت. گوته در دوران پختگی روح، چنان سرسپرده اندیشه قوام یافته حافظ شد که توانست رویکردی تعامل گرایانه را در پیش بگیرد و بارها با افتخار از این سرسپردگی دم زند؛ مناسبات ادبی ایران و آلمان به حافظ و گوته ختم نمی شود؛ اما شکوه این گفت وگوی منطقی را در ارتباط این دو اندیشمند بزرگ، فرای زمان ها و مکان ها می توان جست وجو کرد. گوته برای نخستین بار مبحث «ادبیات جهان» را مطرح کرد و نظریه «منطق گفت وگو» را نیز باختین مطرح کرد؛ ایجاد ارتباط یک گفتار با گفتارهای دیگر برای حذف تک آوایی؛ و ژولیا کریستوا این مفهوم را به ارتباط بین متون و گفتمان های ادبی گسترش داد. این پژوهش بر آن است تا ضمن بررسی گفت وگوی حافظ و گوته به عنوان سمبل شرق و غرب و تحلیل نظریه «ادبیاتِ جهان» در این زمینه، به تبیین تأثیر این گفت وگو در شکل گیری گفتمان های مثبت جهانی بپردازد؛ بدین وسیله نقش گفت وگوی منطقی بین متون و همچنین گفتمان های ادبی در ایجاد تفاهم و صلح ملل با توجه به ارج نهادن به شباهت ها و مدارای با تفاوت ها به صورت قابل تأملی برجسته خواهد شد. این مقاله با رویکردی تحلیلی، تطبیقی و انتقادی به این موضوع پرداخته است.
خوانشی نو از تلفیق مضامین اسطوره ای و عرفانی نزد حافظ شیرازی و آندره ژید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند اسطوره و مضامین عرفانی در بسترهای ادبی و داستانی و در قلمرو وسیع ادبیات یکی از صورتهای بازشناسی هویت های انسانی و اجتماعی است. بررسی و کاربرد آنها در بافتهای ادبی معاصر در نزد حافظ و ژید بمنظور نمایش تحولات اجتماعی، روانی و فردی بوده و صورت نمادین دارد. اگر متون مولفان حکایتی از زمان و مکان را برای ما مشخص می کنند «نمادها و اسطوره های کابردی» آنها این تعیین موقعیت های مکانی و زمانی را بسیار ملموس خواهد کرد. برخی از آنها بسیاری از مفاهیم ذهنی مثبت را نشان خواهند داد برخی دیگر انگاره های ذهنی منفی را مجسم خواهند کرد. اسطوره نه تنها به فرهنگ زندگی انسانها، بلکه به ادبیات و عرفان نیز عمیقاً نفوذ کرده است. بسیاری از روایت های منظوم و منثور در نزد حافظ و آندره ژید از مفاهیم عرفانی برخوردار هستند که دسترسی به آنها نیازمند شناسایی عوامل و محتوای متن این مولفان است. در مقاله حاضر تلاش بر این است تا با بررسی متون این خالقان ادبی از منظر اسطوره و مضامین عرفانی، تقارب و تفاوتهای آن را نشان دهیم.
خردورزی در منظومه های تمثیلی احمد شوقی و پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد شوقی، شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و پروین اعتصامی، بانوی شهیر شعر معاصر فارسی از شاعرانی هستند که با استفاده از ظرفیت تعلیمی شعر، به امر آموزش و تربیت، به ویژه تربیت کودکان و نوجوانان، اقدام کرده و برای این منظور، به سرودن منظومه های تمثیلیروی آورده اند. اهمیت این نوع از قصه ها در سهولت انتقال مفاهیم اخلاقی، تربیتی و اجتماعی به مخاطب است. با توجه به ضرورت و اهمیت بازشناسی این مفاهیم در بررسی های تطبیقی، این پژوهش به دنبال این هدف است که با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی به مقایسه و تحلیل خردورزی که یکی از مهم ترین مضامین در اشعار احمد شوقی و پروین اعتصامی است، بپردازد تا از این طریق، وجوه تشابه و تفاوت اندیشه های دو شاعر را نمایان سازد. یافته های تحقیق، بیانگر این است که شوقی و پروین، خرد را چراغ راهنمای زندگی فرد معرفی می کنند که وی با به کارگیری آن، می تواند موانع و مشکلات را از پیش رو بردارد و با فهم معنای واقعی زندگی، آینده روشنی را برای خود رقم بزند. دو شاعر معتقدند که آنچه موجب غنای عقل و تکامل آن می شود، کسب تجربه است. آن دو، رعایت احتیاط را نشانه خردورزی می دانند و کسی را خردمند به حساب می آورند که همواره جانب احتیاط را نگه دارد. در زمینه تفاوت دیدگاه ها؛ شوقی، رشد مادی و دنیوی را به عنوان یکی از نتایج خردورزی مطرح می کند و حال آنکه، پروین با صراحت بر رشد و کمال معنوی و روحانی تأکید می کند.
مقایسه دوسویه شعر حسن هنرمندی و حافظ ابراهیم (نقد و پردازش اصول رمانتیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
111-131
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم، مکتبی مبتنی بر تخیل، احساس، یأس، ناامیدی واحساسات فردی است که به ناله های عاشقانه اصالت می بخشد و دارای رویکرد خاصی نسبت به مرگ و مرگ طلبی می باشد. از آنجا که مکتب رمانتیسم در جهان غرب ظهور یافت، مسلماً تأثیر آن ابتدا در میان نویسندگان و شعرای غرب و سپس در ایران و جهان عرب متجلی شد. در این میان، افرادی نظیر حسن هنرمندی و حافظ ابراهیم نمایشگر این تأثیرپذیری از مکتب رمانیسم قلمداد می شوند. حافظ ابراهیم، یکی از نمایندگان مکتب کلاسیک است، اما در میان اشعارش قصایدی دیده می شود که در آنها از مفاهیم رمانتیسم مانند طبیعت، حزن و اندوه، عشق، تنهایی... سخن می گوید. زیبایی های طبیعت را به تصویر می کشد و برای تسکین دردهایش به آن پناه می برد. او مرگ را اتفاق شیرین می داند و آن را تنها راه غلبه انسان های شریف بر نیرنگ های روزگار معرفی می کند. از سوی دیگر، حسن هنرمندی به عنوان نماینده رمانتیسم ایران به موضوعاتی؛ نظیر ناامیدی، وحشت، مرگ، ناکامی، عشق و...که همگی از موضوعات اصلی این مکتب می باشند، پرداخته است.
غربت عارفانه در شعر حافظ و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی به واکاوی بنمایه «غم غربت» به عنوان یکی از مهمترین بنمایه های عرفانی در شعر ابن فارض و حافظ دو نماینده بزرگ شعر عرفانی ادبیات فارسی و عربی پرداخته و کوشیده است تا پاسخ درخوری به چگونگی حضور این غم و واکنش این دو شاعر به موضوع بیابد. یافته های پژوهش حاکی است که در اندیشه عارفانه دو شاعر، جدایی روح از مصدر و قرار گرفتن در کالبد خاکی جسم و هبوط انسان از بهشت به این جهان، نمودهای غریبی او است. در مقابل واکنش عارف برای فرار از غربت روح در بدن، یاد مرگ و رسیدن به فناست و برای رهایی از غربت در این جهان و دوری از معشوق حقیقی به جلوه های آن عشق که در این جهان تجلی یافته است و از آن به عشق زمینی یا مجازی تعبیر می شود، روی آورده است. عشق زمینی در شعر دو شاعر ترجمانی از عشق الهی و انعکاسی از آن عهد روز نخست است که عارفان برای مجسم کردن آن عشق الهی و کاستن آلام حسرت دوری معشوق حقیقی به آن توسل جُسته اند. خواب و رؤیا و خلوت گزینی نیز دیگر ساختار های دو شاعر به این غربت است.
بررسی مقابله ای نظام وجه امری در زبان فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقابله ای کاربردی تفاو تها و شباهتهای نظام وجه امری فعل در زبان فارسی و معادل آن با مقوله امر در زبان عربی از جنبه های ساختار، معنا وکاربرد است. این بررسی بر پایه نظریه میانه زبانشناسی است و با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به پیش بینی دشواریها و مشکلات و خطاهای عربی آموزان فارسی زبان در یادگیری مقوله امر در زبان عربی می پردازد که خود بهبود فرایند یادگیری را به دنبال دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که وجه امری زبان عربی از لحاظ ساختار، معنا و کاربرد تنوع بیشتری نسبت به زبان فارسی دارد. هم چنین مقوله وجهیت الزامی در مبحث امر عربی در اسم فعل امر، مصدر جانشین امر و فعل امری که دارای نون تأکید است بسیار مشهود است در حالی که زبان فارسی فاقد این ویژگی است و برای وجهیت الزامی از قید بهره می گیرد. در امر عربی برخلاف فارسی محدوده درخواست امر کننده مشخص است؛ به همین علت زبان آموز در به کارگیری چنین مقوله های امری دچار سردرگمی خواهد شد.
بررسی تطبیقی مفهوم عشق در سوانح العشّاق احمد غزالی و عطف الألف ابوالحسن دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
187 - 210
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی عشق در نخستین آثار مستقل عارفان ایرانی است. احمد غزالی، رساله سوانح العشّاق را به عنوان نخستین اثر مستقل در این زمینه از خود به جای گذاشته است. وی در این رساله، مسائل پیرامون عشق را با دیدگاهی روان شناسانه با زبانی ادبی بیان کرده است. در قرن چهارم هجری، ابوالحسن دیلمی، عارف خوش قریحه ایرانی کتاب عطف الألف المألوف علی اللام المعطوف را در این باب به زبان عربی نگاشته بود که این اثر هم، رنگی کاملاً روان شناسانه دارد. دیلمی، گرچه از تفکّرات فلاسفه یونانی، به ویژه افلاطون تأثیر پذیرفته، امّا آمیختن نظرات آنان با مبانی دینی شریعت اسلام ایده اوست. در این جستار، سعی شده شباهت ها و تفاوت ها ی دو اثر به صورت تطبیقی نشان داده شود به گونه ای که از دل این رویکرد، نتایج خاص و منطقی به دست آید. احمد غزالی چون تجربه ابوالحسن دیلمی را در اختیار داشته، به نظریّه پردازی در باب عشق و محبت نپرداخته است؛ همچنین، زبان شاعرانه و تعمّد وی در بیان اشاره ای مطالب، سبب دشواری فهم اثر او شده است؛ در حالی که دیلمی هم نظریّه پرداز است و هم با زبانی علمی و شیوا به بیان مطالب پرداخته است؛ البته این دو، با هدف آثارشان چنان قلم و سبکی اختیار کرده اند.
دراسه مقارنه للتبئیر السردی من وجهه نظر جیرار جینیت (روایتی سنه البَلبَله و موسم الهجره الی الشمال، نموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
51 - 67
حوزههای تخصصی:
یعتبر التوحید بین الروایه و مرکز الرؤیه من العناصر البدیهیه فی کتابه القصص، لأنَّ التبئیرهو إختیار مرکز الرؤیه الذی یشاهد عن طریقه الشخصیّات و الأحداث الروائیه، فهذه العملیّه تبرّر تعدّد الأصوات فی الروایه و تمزج فی مسیرتها زوایا الرؤیه المختلفه و تتغیر دائماً من رؤیهٍ إلی أخری. هذه الدراسه ناقشت و فسّرت أنواع التبئیرﺍﻟﺴﺭﺩی فی روایتی سنه البَلبَله للکاتب عباس معروفی وموسم الهجره الی الشمال للکاتب الطیب صالح، وفقاً لنظریه البؤره عند جیرار جینیت، النظریه التی ترتبط مباشراً بتیار الوعی، وفقاً للمنهج الوصفی - التحلیلی، معتمداً علی مدرسه الأدب المقارن و قد بیّنت أسالیب الأصوات و تعدّدها وعرضت أحاسیس شخصیّات الروایه و أفکارها عن طریق تیار الوعی و حدّدت أنَّ وجهه النظر لجیرار جینیت حول التبئیر فی الروایتین، ترتبط مباشره بتیار الوعی و هذا التلائم یظهر فی روایه سنه البلبله أکثر وضوحاً.
التواصل الادبی الایرانی – الکویتی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
69 - 95
حوزههای تخصصی:
إن التواصل الادبی رغم تأثره بالمؤشرات التأریخیه و الثقافیه و الاجتماعیه و السیاسیه بین البلاد، لکن یفوق العوائق فی تقریب الافکار و الشعوب. یتمیز تواصل إیران الاسلامیه و الکویت بقدم العلاقات و حسن الجوار و تواجد الایرانیین فی الکویت؛ کما لا تخلو من الانتباه تنمیه حرکه التنویر الفکری و الاهتمام بالقضایا الثقافیه و الاجتماعیه فی البلدین خلال العصر الحاضر؛ و بما أن الأدب جسر بین الشعبین للتواصل، فدراسه ما بذل من الجهود العلمیه الأدبیه فی البلدین تجاه الأدب المقابل تکشف عن أنماط التواصل الادبی و قدره رسوخ جذوره. إن هذه الدراسه تحاول العثور علی معرفه الجوانب الملفته للإهتمام بین الأدباء و الباحثین فی الأدب الکویتی و الفارسی و تحلیل النشاطات فی ظلّ العوامل المؤثره علی التواصل ایجابیاً و سلبیاً، کما تعرض إحصائیات عن وسائط التواصل الادبی بین البلدین فی حقل البحوث العلمیه المتمثله فی التألیف و الترجمه، المقاله العلمیه و الرساله و الاطروحه الجامعیه و المساعی المبذوله فی النشاطات الثقافبه مثل المنتدیات و الندوات و اللقاءات و البعثات. کل هذا فی محاوله معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی مستعیناً بالکتب و الدراسات فی جمع المعلومات و تقدیم الاحصائیات. لعل من أهم ما توصل إلیه البحث هو أن إیران بذلت جهوداً مثمره فی معرفه الأدب العربی الکویتی ودراسته و ترجمته فی العصر الحدیث و لا سیما بعد العقد الثانی من انتصار الثوره الاسلامیه حیث ازدادت البحوث العلمیه و المقالات و الدراسات فیها، کما أولت الکویت بالمقابل اهتماماً کبیراً بالأدب الفارسی و نشر الکتب المترجمه من الفارسیه فی العالم العربی. فمثل هذا التواصل الذی جری بین البلدین خلال عشرین سنه من عمره، یستدعی انتباهاً أکثر من جانب المهتمین بالامر لعرض صوره واضحه فی الآتی.
مظاهر التجدید فی شعر فتره الدّستور فی العراق وإیران (بساطه اللغه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
115 - 132
حوزههای تخصصی:
امتاز شعراء فتره الدّستور فی العراق وإیران بالبساطه أو السّهوله فی لغه الشعر و قد شملت أنواع الشعر بأجمعها کان الزهاوی رائداً فی هذا المضمار وقد تبعه الرّصافی ووصل إیرج القمّه فی الشعر الفارسیّ ثمّ بسّط عشقی شعرهُ و قرّبه للعامیه الدارجه. وقد صبغت لغتهم هذه بصبغه عامیه واضحه هی أقرب إلی لغه المجلات والصحف. وقد خصّص ملک الشعراء بهار بعض أشعاره بالبساطه والسهوله. وفی السیاق المتصل یرمی هذاالبحث و اعتماداً علی منهج الوصفی - التّحلیلی إلی دراسه شعر حقبه الدُستور فی العراق وإیران من ناحیه البساطه. ومن أبرزالنتائج الّتی توصلنا إلیها عبر هذا البحث هی: أنَّ شعر البساطه ولیده الأوضاع الثوریه السائده علی فتره الدُستور حیث إنّها کانت تقتضی تقریب الشعر إلی أفهام النّاس وأداء الشاعر رساله اجتماعیه لتوعیه القارئین علی هموم المجتمع وحثّهم علی حمل مهام الثوره.
ترسبات الغزو الأمریکی للعراق (2003م) فی الشعر العراقی الجدید؛ بشری البستانی نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
180-151
حوزههای تخصصی:
ینوی هذا البحث تقدیم موضوع الحرب بوصفه منتجاً مؤثراً فی صمیم العملیة الإبداعیة (الشعر) من خلال شعر الشاعرة العراقیة، بشری البستانی. حرب الخلیج الثالثة وقعت فی العراق سنة 2003م واستمرت من 19 مارس إلی 1 مایو 2003م. وأدت إلی احتلال العراق من قبل الولایات المتحدة الأمریکیة ومساعدة دول أخری مثل بریطانیا وأسترالیا وبعض الدول المتحالفة مع أمریکا، وهکذا اتجه الشعر العراقی الجدید إلی اتجاهین، الأول: الصامت الذی لاذ بالدمع فی زمن العنف الذی أبرز تجلیاتها هی الجثث والرؤوس المقطوعة، وأنقاض الحیاة المدمرة، والثانی: المقاوم الذی عمل علی رصد أسباب الهزیمة، فنادی بالصمود والتحدی، وحث علی الجهاد، وفرح للنصر علی قوات الاحتلال. إن هذا البحث یبین أهمیة هذه الأصوات وترسباتها فی الشعر الوطنی العراقی من منظار الأعمال الشعریة لبشری البستانی، علی اعتبار أنها من إحدی أهم شعراء المقاومة العراقیة فی مواجهة قوات الاحتلال الأمریکی. ومن نتائج البحث هی أن الشاعرة راویة أدبیة ومراسلة حربیة تصور المعرکة الشاقة والحرب الضروس المفروضة علی العراق من قبل أمریکا وحلفائها بکل وسائلها وتکشف عن طرقها الملتویة وأسالیبها الشیطانیة وأهدافها المعلنة والمستورة.
بررسی تطبیقی داستان«ماه عسل» از نجیب محفوظ با داستان «حضور» از ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
165-181
حوزههای تخصصی:
نجیب محفوظ در داستان«ماه عسل» و ابوتراب خسروی در داستان«حضور»، به بیان وضعیت زن و شوهری می پردازند که به محض ورود به منزل خویش متوجه می شوند که افراد ناشناسی منزل مسکونی آن ها را به تصرف درآورده اند. هدف مقاله حاضر، توصیف و بررسی تطبیقی این دو اثر بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده دو اثر از لحاظ شیوه آغاز داستان روشی مشابه را برگزیده اند؛ همچنین هر دو داستان عربی و فارسی دارای سه شخصیت اصلی است که عبارت است از یک زوج جوان و یک غریبه که منزل مسکونی آن ها را غصب کرده است. «خانه» در هر دو داستان مکانی محوری است که با مفهومِ ضمنیِ مأمنی برای انسان، در تردید قرار گرفته است. هر دو اثر از نظر استفاده از تکنیک زمان پریشی نیز دارای تشابه هستند؛ به این ترتیب که علاوه بر گذشته نگری، تکنیک تداخل زمان های گذشته و حال در هر دو اثر وجود دارد؛ علاوه بر این در بخش مشابهت در خویشکاری های دو داستان این حقیقت آشکار گشت که از میان سی و یک خویشکاری پراپ، یازده خویشکاری و توالی آن ها در هر دو داستان مشترک است. توالی خویشکاری های طرح هر دو داستان نوعی الگوی درونی مشترک را نشان می دهد که از طریق نمایش رمزگان های مربوط به هر خویشکاری چنین است: (B, H , C ,A ,δ , γ , λ , φ , ε , β , α ( .
نقد تطبیقی همانندیهای شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشتن یچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیچه فیلسوف آلمانی (سده نوزدهم) از طریق آثار گوته با اندیشه ی حافظ آشنا شده است. حافظ با زاهد ریاکارو ظاهربین سرستیز دارد و نیچه با انسان کوتوله معاصر خود که به همین درد گرفتار است. از این رو این دو متفکر به نقد دو گونه یا تیپ از انسان پرداخته اند. حافظ پیر مغان و جهان عشق را در برابر واعظ و جهان بی عشق طرح کرده و نیچه جهان انسان های کوچک را در برابر انسان های والا به نمایش گذاشته است. زبان حافظ و نیچه در ارایه ی چنین تفکری طنزآمیز، متناقض نما و موجز است. در این مقاله بیش تر تلاش شده است که تاثیر انسان آزاده و منتقد که گاه زندگی کسانی را به نمایش بگذارد که در زندگی دچار بن بست شده اند. اینان با راهنمایی سرانجام انسان آزاده می توانند به سرمنزل مقصود که عشق به جاودانگی است برسند. آن چه که در شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشت برجستگی معنایی دارد این است که مردم معاصر هر یک از این دو متفکّر، ارزش هایی را پذیرفته که به مسخ انسان انجامیده است. در نزد حافظ این ارزش ها به ضدّ خود بدل شده و انسان را دچار ریاکاری کرده و در باور نیچه انسان مدرن را به دموکراسی و مدرنیته فروانداخته است.
بررسی کمی ترجمه های فرانسوی گلستان سعدی و بررسی کیفی برگردانِ چند حکایت با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت سعدی از دیرباز از مرزهای ایران فراتر رفته است. از میان شاهکارهای ادبیات فارسی که به دیگر زبان ها و از جمله به فرانسه ترجمه شده اند، شاید هیچ کدام به اندازه گلستان تأثیرگذار نبوده است. این کتاب به لطف ترجمه های صورت گرفته، سبب فیض بسیاری از فرانسویان و به ویژه منبع الهام آن دسته از شاعران و نویسندگان غربی بوده است که ذوق و قریحه ای نزدیک به سعدی داشته اند. در این مقاله، در دو بخش، پس از مروری گذرا بر روند آشنایی فرانسویان با زبان و ادبیات فارسی، ابتدا به بررسی کمی ترجمه های گلستان سعدی از آغاز تا به امروز پرداخته ایم؛ سپس، با مطالعه تطبیقی نمونه هایی از کار مترجمان کوشیده ایم نشان دهیم که هر ترجمه از لحاظ کیفی چه ویژگی ها و نقص هایی در بر دارد. در نهایت، به این پرسش پاسخ خواهیم داد که از میان ترجمه های موجود گلستان به زبان فرانسه کدامیک وفاداری و اصالت بیشتری نسبت به متن اصلی فارسی دارد.
دراسه المثلیه الجنسیه فی الروایه السعودیه علی ضوء نظریه الانعکاس فی علم الاجتماع؛ روایه "شارع العطایف" لابن بخیت نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
50 - 31
حوزههای تخصصی:
الروایه السعودیّه تتعامل مع ثالوث (الجنس، السیاسه، الدین) من منطلقات استعراضیّه والتی یری أنّ السیاسه والدین هما من الدوافع الرئیسه لما یتعلق بالجنس إذ إنّ توظیف الجنس فی الروایه السعودیه لیس من أجل العمل الأدبی بل هو ظاهره یوظفها الکاتب لأجل الجنس نفسه أو لنقل إقحام الجنس بوصفه جسدا کمصطلح دالّ علی مفهوم محدّد وبوصفه یشکّل حضورا دالّا فی الروایه السعودیّه. فالجسد الجنسی لایمکن أن تتمّ مناقشته بمعزل عن السیاق الثقافی والاجتماعی ومن هذا المنطلق یری عبدالله بن بخیت فی الجسد الجنسی دلالات عدّه، منها التمرّد علی عباءه العرف الاجتماعی باعتباره رمزا للحجاب الفکری لذا نحن فی هذه الروایه لانری إلا مهاد السریر(الجنس) لذلک استحق أن تکون بؤره تصبّ فیها کلّ شیء؛ بناء علی هذا فإنّه تمّ مناقشه هذه الروایه علی ضوء نظریّه الانعکاس وانتهی البحث إلی أنّ الراوی یرکّز علی المثلیّه الجنسیّه وکذلک العلاقات الجنسیّه غیر المشروعه لجمیع سکّان الحی حتی الأطفال الصغار لم یستثنوا من القاعده وکأنّ الجنس هو المحرّک الرئیس لکلّ الناس فی هذا المجتمع المحافظ. فالکاتب الروائی وضع مبضعه فی شارع العطایف لیشرّح مظاهر التفسخ الاجتماعی إذ إنّ الشارع فضاء اجتماعی للصراعات التی تجری فی المجتمع السعودی وکذلک إنه رمز الفضاء الاجتماعی ومطّرح المعیش الیومی وکأنّ هذا الشارع بکل مجریاته یمثّل العمود الفقری للمجتمع وکأنّه أهمّ معرّض لشبکه العلاقات الاجتماعیّه.
بررسی تطبیقی جلوه های مبارزه با استعمار انگلیس و روس در انقلاب مشروطه (مطالعه موردی: اشعار نسیم شمال و ملک الشعرای بهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
48 - 80
حوزههای تخصصی:
ادبیّات مقاومت در عصر مشروطه، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب مشروطه، علیه استبداد و استعمارِ بیگانگان روییده است. این شاخه ادبی بر پایه ستیز با بیدادگران و ترسیم چهره آنان و به منظور دفاع از هویّت ایرانی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. پدیده استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملّت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. باتوجّه به این که شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه های محمّدتقی بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیده استعمارستیزی در دیوان اشعارآن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیده استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از: آگاه کردن مردم و غفلت زدایی؛ دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار؛ تحقیراستعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعما رگران؛ برانگیختن مردم و بازگشت به هویّت اصیل فرهنگ اسلامی
تحلیل روایت شناختی داستان طوطی و بازرگان مثنوی بر اساس نظریه زمان در روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
35 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از روی کردهای نوینی که از زبان شناسی گرفته شده، روایت شناسی است؛ این علم به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق در صدد یافتن دستور زبان روایت است. روایت و کاربرد آن در ادبیات فارسی سابقه ی چندانی ندارد. یکی از بزرگ ترین داستان پردازان ادب فارسی، مولاناست؛ وی در مثنوی برای رسیدن به اهداف خود و بیان مفاهیم والا از داستان گویی و روایت بهره جسته است. چیره دستی وی در به کارگیری اصول دقیق فنون داستان پردازی و اشراف او بر انواع شگردهای داستان پردازی باعث شده که مثنوی به عنوان یک اثر مشهور در جهان زنده و پایدار بماند. یکی از این شگردها، چگونگی به کار گرفتن عنصر زمان در روایت است. یکی از محققانی که در چند دهه ی اخیر به چگونگی زمان بندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است. هدف از این مطالعه، استفاده از نظریه ی زمان در روایت ژنت در قالب سه مبحث: نظم، تداوم و بسامد، برای تحلیل روایت شناسی داستان طوطی و بازرگان در مثنوی است. روش این مطالعه تحلیلی- توصیفی با روی کرد روایت شناختی است؛ همچنین یافته های این مطالعه نشان می دهد نظریه ی ژرار ژنت الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های مثنوی به دست می دهد. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش، بهره مندی از روی کردهای نوین نقد و تحلیل ادبی و دانش های جدید از جمله روایت شناسی در برسی متون کلاسیک همچون مثنوی است.
بررسی تطبیقی اتوپیای اجتماعی در« تاتار خندان » غلامحسین ساعدی و «دنیای شجاع جدید »آلدکس هوکسلی از منظر تئوری آشوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵
100 - 118
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی با کنار هم قرار دادن افراد، افکارو آثار، بستری برای روشنفکری فراتر از مرزهای یک ادبیات فراهم کرده است. دراین تحقیق دو اثر معرفی شده از دو نویسنده ،در دو نقطه دور از هم از منظر شخصیت پردازی و فضا سازی به عنوان دونوع از مهمترین عناصر رمان با هم مقایسه می شوند تا وجوه اشتراک و تفاوت های این دو از نظر موضوع آرمانشهر حیاتی و جلوه نمایی آن معرفی شوند. ساعدی با انتخاب شخصیتی گریزان از زندگی پر قیل و قال شهری به فضای داستان یعنی روستای تاتار خندان نقل مکان می کند و قهرمان هوکسلی از دنیای مرفه ساختگی به زندگی پر از مشقت واقعی بر می گردد. هر دو از منظر آرمانشهر زندگی و حیات پراز رنج روحی و دغدغه ی زندگی، برای حصول آرمانشهر زندگی خود در فضای بستر سازی شده قهرمانان ،داستانی خلق میکنند تا از این طریق تسخیر تم مورد نظر برایشان میسر شود.معرفی جلوه های ذهنی، مکانی و فلسفه حیاتی این شخصیت ها و فضای فیزیکی تلاش آن ها در کشمکش درونی و بیرونی و تجلی آنها در این دو رمان و توجیه آنها از منظر تئوری آشوب هدف این تحقیق بوده تا مشترکات تم، تفکر حیاتی و نحوه تلاش این دو نویسنده در قالب ژانر رمان پیش رو گذاشته و فضای نویسندگی داستان نویسان شرقی و غربی در کنار هم مقایسه شود. تحقیق، اتوپیای اجتماعی مشترک دو نویسنده از منظر دوالمان معرفی شده را بر حول لولای تئوری آشوب تایید و نشان می دهد
آموزه های تعلیمی طب القلوب و کیمیای سعادت بر اساس روی کرد بینامتنیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
25 - 47
حوزههای تخصصی:
تحلیل با رویکرد «بینامتنیت» ارتباط یک متن با سایر متون را بررسی می کند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه تعالیم اخلاقی کیمیای سعادت و طب القلوب است. اخلاق، بخش مهمی از ادب تعلیمی را در ادبیات فارسی به خود اختصاص داده است. به گونه ای که در زبان فارسی آثاری همچون کیمیای سعادت و طب القلوب، با موضوع ادب تعلیمی و سرشار از آموزه های اخلاقی به وجود آمده اند. در بررسی پاره ای از فضایل و رذایل اخلاقی این دو کتاب، درمی یابیم تعالیم اخلاقی در این دو اثر به خوبی نمایان و چشمگیر است. غزالی و نقشبندی در آثار خود به صراحت پیام های اخلاقی خود را به نوع بشر عرضه می کنند. انسان عصر حاضر، به عامل کنترل کننده و بازدارنده از سقوط در منجلاب فساد، بیشتر از روزگاران گذشته نیازمند است. درنتیجه نیاز جهان معاصر به اخلاقیات، برای برون رفت از فسادهای اخلاقی موجود، حیاتی است. بر این اساس با شناخت فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی از نگاه این دو نویسنده، می توان به جهان بینی آن ها پی برد و با تعمّق در اندیشه هایشان، درراه معرفت اخلاقیات و نیز معرفی پیام های اخلاقی آن ها در راستای اِعمال آن ها در زندگی فردی و اجتماعی برای نجات نوع بشر از تباهی و فسادهای دنیای کنونی، گام برداشت، نگارنده با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش کتابخانه ای موضوع حاضر را در قالب مقاله ای علمی -پژوهشی بررسی و تحلیل کرده است.
پازولینی و اقتباس از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله پیش روی، بررسی فیلم پازولینی مقتبس از کتاب هزارویک شب در شکل بازآفرینی آن در هزارویک شب سینمایی می باشد. مسیله تحقیق ما این است آیا اقتباس پازولینی، امکان روشن تر کردن معنی متن و یا افزودن معانی جدید به متن را دارا است یا خیر؟ هدف از این مقاله علاوه بر بدست دادن وجوه مشترک و متفاوت متن و تصویر با رویکردی تطبیقی، این است تا اثبات کند که پازولینی در پی گنجاندن مکانیزیم های ایدیولوژیک و گفتمان های مکتبی خود در برداشت جدید از هزارویک شب می باشد. روش این مقاله با تکیه بر نظریه اقتباس لیندا هاچن قرار دارد تا فیلم هزارویک شب ساخت 1975، به کارگردانی پازولینی مورد بررسی قرار دهیم. هاچن، اقتباس را اخذ می پندارد که گرته برداری نیست بلکه اثری تازه و بدیع است که دارای شان و شوکت هنری خاص خود است. طبق نظریه هاچن، پازولینی هزارویک شب را ملک کلک خویش ساخته و با توجه به سبک و سیاق هنری خویش در آن بر رفق وفق و سیاق وفاق تغییراتی ایجاد کرده است و به صرافت طبع خویش جهان بینی خویش را بر آن سوار کرده و از متن فاصله گرفته است که این فاصله، جز جدایی ناپذیر اقتباس است.