فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
حضور حیوانات در زندگی انسان باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشه های انسان قرار گیرد. کلیله ودمنه یکی از آثاری است که حیوانات در آن ایفای نقش کرده اند. با توجه به فرهنگ غنی و سابقه تمدن کهن، ایران و هند، اسطوره های یکسان با بن مایه اصلی مشترک در این دو فرهنگ دیده می شود. اسطوره ها نه تنها ازلحاظ محتوا، ازلحاظ ساختار نیز با یکدیگر شباهت بسیار دارند. در این پژوهش با شیوه توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانه ای، ریشه ها و نمادهای مشترک در داستان ضحاک با حکایت «شیر و خرگوش» کلیله ودمنه و «بهیم سین و باکه» مهابهاراتا ازنظر اسطوره شناسی مقایسه و موارد مشترک مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. در این مقاله، ریشه های حکایت «شیر و خرگوش» با حکایت بهیما و باکه (مهابهاراته) و فریدون و ضحاک (شاهنامه) در اساطیر هندی و ایرانی جستجو و مورد تحلیل و رمزگشایی قرارگرفته است. وجه تشابه آن ها در این است که یک ظالم قدرتمند (پادشاه یا دیو)، برای سیر کردن خود هرروز عده ای از ساکنان (شهر/ جنگل) را می کشد؛ ساکنان شهر/ جنگل، هرروز یک یا دو نفر را برای او می فرستند تا به دیگران آسیب نرساند و سرانجام یکی از طعمه های ظالم موجب مرگ و نابودی او می شود.
بازتاب فرهنگ و زبان فارسی در شعر محمود سامی البارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
25 - 41
حوزههای تخصصی:
ادب فارسی و عربی در طول دوران های تاریخی به علت ارتباط مستقیم قوم ایرانی و عرب، تعامل بسیار نزدیکی با یکدیگر داشته اند. تأثیرپذیری شاعران ایرانی و عرب از فرهنگ و ادب یکدیگر از جلوه های بارز این تعامل است. محمود سامی البارودی شاعر معاصر مصری، یکی از شاعرانی است که تحت تأثیر این تعامل، تأثیرات بسیاری از فرهنگ و ادب فارسی پذیرفته است. وی در پاره ای از اشعارش، علاوه بر تأثیر پذیری از افکار و اندیشه های شاعران بزرگی چون، حافظ و خیام از واژه های فارسی نیز بسیار استفاده کرده و به ذکر نام شخصیّت ها و اماکن ایرانی پرداخته است. این پژوهش از رهگذر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی واژگان، شخصیّت ها و اماکن ایرانی و همچنین تأثیرپذیری بارودی از شاعرانی چون، حافظ و خیام می پردازد. بیشتر واژه های فارسی مورد استفاده بارودی، واژه های کهن و قدیمی هستند که امروزه کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. بارودی به آن دسته از شهرها و اماکن ایرانی پرداخته که شاعران پیش از وی نیز آن را توصیف کرده اند. ایشان در ذکر نام شخصیّت های ایرانی نیز به شخصیّت های باستانی و کهن توجه بیشتری نموده است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های هستی شناسی در شعر حلاج و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
309 - 334
حوزههای تخصصی:
بحث اصلی عرفان اسلامی، بحث درباره هستی و هستی شناسی است که در طول قرن ها نسل به نسل ادامه یافته است، هستی شناسی یک اصطلاح امروزی است و با این عنوان در ادب عرفانی مطرح نبوده و اغلب با عنوان معرفت شناسی، انسان شناسی و شناخت جهان توأمان شده است، عرفا با نگاهی متفاوت از فلاسفه به هستی شناسی نگریسته اند و در تبیین مباحث آن طبق طریقت عرفانی سخن گفته اند و آفرینش جهان را با نظریه تجلی و وحدت وجود حل کرده و به انسان نگاهی فراتر از جسمیت مادی داشته و معتقدند، انسان با فنا در همین دنیا می تواند به بقای معبود برسد. در این پژوهش اشعار حسین بن منصور حلاج و عطار نیشابوری دو تن از سرآمدان شعر عرفانی در ادب عربی و فارسی، به لحاظ نمودهای هستی شناسانه دو شاعر، با رویکرد تحلیلی- تطبیقی بررسی شده است، هستی شناسی موضوع اصلی عرفان دو شاعر است که در محورهای، خدا، جهان و انسان قابل تقسیم است.
بررسی تأثیرپذیری مکتب عرفانی بانو امین از عارفان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
179 - 200
حوزههای تخصصی:
عرفان معرفتی است مبتنی بر حالتی روحانی و توصیف ناپذیر که در آن حالت، برای انسان این احساس پیش می آید که ارتباطی مستقیم و بی واسطه با وجود حق تعالی یافته است؛ این احساسات البته حالتی است روحانی، ورای وصف و حد که در طی آن عارف ذات مطلق را نه به برهان، بلکه به ذوق و وجدان درک می کند. سیّده نصرت بیگم امین مشهور به بانو امین (1265-1362ش) از جمله عارفان زن شیعه ایرانی می باشد که از همان اوان جوانی با قرآن و حکمت و عرفان آشنا بود و سرانجام به مقام اجتهاد رسید و نزد اساتید زمان بر آموزه های خود افزود؛ بانو امین در رویکرد عرفانی خود از عارفان نامی همچون ملاصدرا ، ابن عربی ، خواجه عبدالله انصاری و فیض کاشانی مفاهیم بنیادین اسفار اربعه، مراتب یقین و استعاذه، طریقت سالک و سلوک الی الله، و معرفت نفس را الهام گرفت. در این جستار ادبی، نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی میزان تأثیرپذیری بانو امین از ملاصدرا ، ابن عربی ، خواجه عبدالله انصاری و فیض کاشانی خواهند پرداخت.
مطالعه تطبیقی پوچی و شیء وارگی در دو رمان بیگانه اثر آلبرکامو و بوف کور اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوچی مفهومی است مهم که در آثار بسیاری از اندیشمندان دوران مدرن مطرح شده است. آلبر کامو یکی از نویسندگانی است که در آثار خود به این مفهوم توجه داشته و در آثارش به مفاهیمی همچون عصیان، تکرار و مرگ پرداخته است. رمان بیگانه یکی از اصلی ترین آثار کامو می باشد که در آن به مفهوم پوچی در بطن زندگی مدرن توجه شده است. از سویی دیگر مفهومی وجود دارد که به آن شی وارگی گفته می شود که با مفهوم پوچی تفاوت هایی مهم و اساسی دارد. نگارندگان در این تحقیق به بررسی و مطالعه ی تطبیقی مفهوم پوچی با شی وارگی در دو اثر بیگانه آلبر کامو و بوف کور صادق هدایت پرداخته اند. نگارندگان در این تحقیق به این نتیجه می رسند که اگرچه رمان بوف کور صادق هدایت اثری قابل توجه است اما نمی توان آن را یک اثر پوچ گرایانه قلمداد کرد و بیشتر می توان آن را اثری در وضعیت شی وارگی تحلیل و بررسی کرد. این در حالی است که اثر بیگانه آلبر کامو را می توان نمونه ی کامل یک اثر پوچ گرایانه معرفی کرد. به نظر می رسد معمولا خوانندگان و حتی منتقدان بین مفهوم پوچی و شی وارگی دچار سوء تعبیر و اشتباه می شوند. هر قدر که پوچی مفهومی ایجابی و دارای کنش فعال و بینش روشن در گفتگو با دیگر آثار و تفکرات است، شی وارگی مفهومی جبری، سلبی و فاقد بینش وکنش مشخص با دیگر تفکرات و موضوعات است.
جامعه پذیری جنسیّت و جدال زیرساخت های زبانی مردانه و زنانه در شعر فارسی و عربی (بر اساس دیدگاه نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
27 - 60
حوزههای تخصصی:
ادبیات از دیرباز مانند دیگر فعالیت های فکری و معنوی انسان هدف و منظوری اجتماعی و فرهنگی داشته است. لذا به موازات تحوّلات جامعه، دست خوش دگرگونی گشته و آینه تمام نمای جامعه خویش بوده است. با مروری بر ادبیات ملل، می توان نحوه تأثیرپذیری آن را از مقوله های جنسیت، زبان و فرهنگ مشاهده کرد. وجود تشابه و نقاط مشترک فراوان بین شعر فارسی و عربی، ضرورت تطبیق دیدگاه نقدیِ غذامی را بین دو ادبیات ایجاب کرده است. این پژوهش، که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، در تلاش است تا نقاط مشترک بین دو ادب را از زاویه دیگر بازگو کند. نتیجه اینکه، شعر عربی و فارسی از همان ابتدا عرصه جدال زیرساخت های زبانی مذکر و مؤنث بوده است. در دوره کلاسیک، زبان مذکر و نرینه محور حاکم است و اگر معدود زنانی پای در عرصه شعر و شاعری گذاشتند، به ناچار و به اجبار فرهنگ و گفتمان شعری رایج آن زمان، زبانی مردانه داشتند. در دوران معاصر و با ارتباط شرق با غرب، آشنایی با جنبش های آن و در نتیجه آزادی عمل بیشتر، بستر مناسب برای آگاهی زنان از وضع خویش فراهم آمد و در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نقش پررنگ تری داشتند. با ورود زنان به عرصه شعر، زبان شعری در هر دو ادب، آن فخامت و مردانگی دوران کلاسیک خود را از دست داد و با پذیرش ویژگی های زبانی زنانه، دچار نرمی، لطافت و انعطاف پذیری بیشتری شد. نازک الملائکه و فروغ فرخزاد، از پایه گذران زیرساخت های زبانی زنانه در شعر بودند و با آگاهی کامل به ابراز احساسات زنانه در شعر می پرداختند.
عقلانیت انتقادی مقدمه ای بر معرفت شهودی حافظ (بررسی تطبیقی اندیشه حافظ و نظریه کارل ریموند پوپر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارل ریموند پوپر(1902- 1994)، فیلسوف اتریشی، دیدگاه خود را با عنوان عقلانیت انتقادی مطرح کرد و به سرعت این نظریه در ابعاد متفاوت زندگی بشر سایه افکند. این دیدگاه با منسوخ ساختن دیدگاههای فلسفه سنتی یا عقلانیت فراگیر، تحوّلی مهم در زمینه معرفت شناسی بود. عقلانیت انتقادی، با نفی انحصار حقیقت به فرد یا گروه خاصّی، دستیابی به حقیقت مطلق را رد می کند. لزوم تعقّل درباره مسائل مختلف و تلاش برای بهبود خطای خود در پرتو توجّه به استدلال انتقادی دیگران، نزدیکی به حقیقت را امکانپذیر می سازد. این پژوهش به شیوه ای تحلیلی- توصیفی با مطالعه همه جنبه های نظریه وی، آن را در پنج محور عمده طبقه بندی کرده است. پس از آن با مطالعه دیوان غزلیات حافظ، شاعر نامدار ایران در قرن هشتم ه.ش. و تأکید بر ماهیت انتقادی آن، شباهتهای اساسی این دو متفکّر منتقد شرح و طبقه بندی شده است. شباهتهای ساختاری اندیشه حافظ، با تأکید بر ماهیت شهودی معرفت وی و عینی گرایی و جامعه محوری همزمان آن، در پنج مقوله ویژگی معرفت و صاحبان آن، منابع معرفت و شیوه های کسب آن و نمودهای اخلاقی و مذهبی معرفت ارائه شده است. شباهتهای اساسی این مقایسه، دیدگاه فرازمانی حافظ و اندیشه انتقادی جامع وی را در برخود با ناملایمات روزگارش اثبات نموده است.
بررسی مضامین تعلیمی در شعر فرخی یزدی و ایرج میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
213 - 243
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تا کنون شاعران با در نظر گرفتن دستورالعمل های اخلاقی و تعلیمی در شعر خود سعی بر بهبود اوضاع جامعه داشته اند. با شکل گیری مشروطه و سیاست های حاکم نیاز به تعلیم و اصول اخلاق به مردم جامعه احساس می شد. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی -تحلیلی حاصل از مطالعات کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن تبیین نمودهای تعلیمی در اشعار فرخی یزدی و ایرج میرزا است. فرخی یزدی و ایرج میرزا از جمله شاعران آزادی خواه عصر مشروطه هستند که به تعلیم و آگاهی بخشیدن مردم توجه داشته اند. بررسی اشعار این دو شاعر نشان می دهد که، بینش اجتماعی آن ها و موضع گیری متفاوتشان در مورد تعلیم و تربیت تا حد زیادی از طبقه اجتماعی آن ها تأثیر پذیرفته است. نتیجه این پژوهش حکایت از آن دارد که، به دلیل تفاوت های خانوادگی، فکری و سیاسی دو شاعر، مضامین تعلیماتی در شعر آن ها در دو جهت متفاوت سیر می کند.
تبلور أفکار نصرالله من خلال الأسالیب التعبیریّه فی روایه "حرب الکلب الثانیه"؛ دراسه جمالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
117 - 138
حوزههای تخصصی:
إنّ أفکار إبراهیم نصرالله المطروحه فی روایته "حرب الکلب الثانیه"، یقصد منها الکشف عن حقائق حیاه الشعب الفلسطینی بالأسالیب المتلائمه الّتی قد ذکرها الروائی لإفاده دلاله خاصّه. فربّ أسالیب قد أخرجها الروائی من المعانی الأصلیّه إلی المعانی الثانویّه المجازیه التی قد برع فیها إلی حدّ کثیر لإضفاء جمالیّه النصّ وتحریک عواطف المتلقی. فمن هنا یهدف هذا المقال إلى الکشف عن أفکار الروائی وفقا للمنهج الوصفی التحلیلی معتمدا على الأسلوبیّه الإحصائیّه لیجیب عن مدى التناسق بین هذه الأسالیب ومستویات اللغه الروائیه الثلاثه: السردیه، والوصفیه والحواریه، وإبراز أهمّ ما فی هذه الأسالیب من جمالیه لإفاده المعانی إلى المتلقّی. وأهمّ ما وصل إلیه هذا المقال أن الراوی استخدم أکثر الأسالیب التعبیریّه النحویّه 3406 مره متلائما مع أفکاره المطلوبه، حیث استخدم أسلوب النفی 1759 مرّه: 52%، ثمّ الاستفهام 812 مرّه: 24%، ثمّ الشرط 328 مرّه: 10%، وغیر ذلک، مشیرا إلی الرؤیه التشاؤمیّه السائده علی الأنظمه الفلسطینیه المضطهده، لأن فی الروایه شخصیات انتهازیّه فاسده تعمل أعمالا سلبیّه، خاصّه بطل الروایه راشد الانتهازیّ الّذی لایعمل إلّا لمصالح نفسه الممتلئه من الشرور إلی درجه أن الاتّجار بالبشر عنده حدث اعتیادیّ بعیدا عن القیم الخلقیّه والإنسانیّه.
بررسی تطبیقی دو چکامه از صفی الدّین حلّی و عبدالرحمان جامی در مدح پیامبر اسلام (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
311 - 332
حوزههای تخصصی:
صفی الدین حلّی (وفات750 ه.ق) قصیده ای شامل نود بیت به زبان عربی و عبدالرحمان جامی (وفات898 ه.ق) ترکیب بندی به طول پنجاه و شش بیت به زبان فارسی، در منقبت پیامبر اسلام (ص) سروده اند. تحلیل این دو سروده در یک اقدام تطبیقی، فراراه نوشتار حاضر است. روش تحقیق، بر پایه نقد درون متنی، در پرتو ادبیات تطبیقی به شیوه مکتب آمریکایی است. موضوع یکسان و موقعیت متنی مشابه، نگارنده را بر آن داشت که به مقایسه این دو سروده، در دو حیطه شکل و مضمون بپردازد و همانندی ها و ناهمانندی ها را بازنماید. هر دو سراینده، مدایح خود را در عشق به پیامبر و در طیّ یک سفر پرشور زیارتی به مقصدِ مدینه آفریده اند. اشتیاق دیدار، رنج فراق و آرزوی آمرزش، جان مایه این چکامه هاست. هردو شاعر، زبانی عذرخواه و روحی خاکسار دارند؛ اگر چه حلّی، از شور عاطفی جامی و صدق هنری او برخوردار نیست و کلان نگری او را ندارد. عاطفه عرفانی در تمام عناصر شعری ترکیب بند جامی از قبیل واژگان، اسلوب عبارات، صور خیال و موسیقی، نیرویی نافذ و کنشگر بوده است. وانگهی عواملی از قبیل ضعف عاطفی در مدح، پایبندی به ساختار سنتی قصیده، طولانی بودن سروده و تنگنای قافیه، از انسجام و اثربخشی مدحیه حِلّی کاسته است.
مقایسه مضامین قلندری در آثار شیخ احمد جام و حافظ شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
139 - 160
حوزههای تخصصی:
قلندریه شاخه ای از ملامتیّه است که برخی از امور منافی دین و مذهب را برای قهر نفس، روا داشته و تأثیر زیادی در ادب پارسی برجا گذاشته است. عرفان ایرانی و اسلامی با زهد آغاز شد و در نقطه ای با تصوّف در آمیخت؛ آنگاه وارد مرحله ای شد که نوعی از ادبیّاتش را ادبیّات قلندری نامیده اند. تأثیر افکار قلندری در شعر عرفانی فارسی از سنایی شروع شد و در حافظ به حدّ اعلای تکامل رسید. سرایندگان قلندریّات از تمایلشان به عشق، قلندری و مستی و شور سخن گفتند و بر عالمان و اهل زهد خُرده گرفتند. در قلندریّات، واژگانی چون: تسبیح، خانقاه، خرقه، زهد، سجّاده، صوفی، فقیه، مسجد، مدرسه و ... به سُخره گرفته شده است و در مقابل، واژه هایی چون: دیر مغان، مغ، مغبچه، می، میکده و ... کاربرد فراوان دارد. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، مفاهیم قلندری در دیوان حافظ و آثار منظوم و منثور احمد جام بررسی و مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که حافظ و شیخ احمد جام، بیشتر از دیگران به موضوع ریاکاری اهل دین و شریعت تأکید کرده اند؛ زیرا مفاسدی که از این طریق در جامعه ایجاد می شود، بسیار وخیم تر از فساد دیگر اقشار است. همچنین، حافظ و شیخ جام، بر نکوهش نفس پرستی و دوری گزیدن از دنیا و عادت های نفسانی تأکید کرده اند. گستردگی نظرات قلندری حافظ شامل مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی می شود؛ ولی احمد جام به ویژگی های سیاسی جامعه خود اشاره ای نکرده است.
بررسی تطبیقی اندیشه های «خردگرایی انسان» و «دوگانگی جسم و جان» از دیدگاه سعدی و الکساندر پوپ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
59 - 87
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر توصیف و تحلیل تطبیقی اندیشه های «خردگرایی انسان» و «دوگانگی جسم و جان» از دیدگاه سعدی، شاعر کلاسیک قرن سیزدهم میلادی ایران و الکساندر پوپ، نویسنده و شاعر برجسته قرن هجدهم انگلستان بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی است. بررسی آثار سعدی و پوپ نشان می دهد که یکی از مهم ترین اشتغالات ذهنی این دو شخصیت بزرگ شناخت ماهیت انسان بوده است و در این زمینه اندیشه هر دو شاعر از دو سرچشمه مهم دین و فلسفه نشئت گرفته است. اهمیت تحقیق در این است که با مقایسه اشعار سعدی و پوپ می توان به نوع نگرش این دو نویسنده به ذات انسان در دو فرهنگ متفاوت دست یافت. همچنین از این بررسی می توان زمینه های مشترک و بین رشته ای ادبیات و مذهب و فلسفه را در ادبیات فارسی و انگلیسی نشان داد. یافته های این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده است. این مقاله نشان می دهد که هرچند سعدی و الکساندر پوپ به دو فرهنگ و دو مذهب و پیشینه تاریخی کاملاً متفاوت تعلّق دارند اما در تأملات بنیادی و اندیشه های زیربنایی با هم مشابهت دارند.
تحلیل تطبیقی ساختاری، مفهومی و کاربردی مثل های زبان لکی و فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۵
130 - 159
حوزههای تخصصی:
سرزمین ایران با فرهنگی غنی و دیرپای که حاصل پیوند فکری و پیوستگی فرهنگی قومیت های ایرانی با زبان های گوناگون است، همواره خاستگاه مثل های نغز و پُرمغز بوده و مثل های قوم لک، از کهن ترین و نژاده ترین مردمان ایرانی، مانند مثل های دیگر اقوام بر غنای فرهنگ عامه و ادب شفاهی ایران افزوده اند. اشتراک ساختاری، مفهومی و کاربردی مثل های ادب شفاهی در زبان لکی و فارسی نشانه داد و ستد فرهنگی این زبان هاست که نشان می دهد، زبان لکی و فارسی از دیرباز تعاملی دوطرفه داشته اند. این جُستار مثل های زبان لکی را با مثل های زبان فارسی بر پایه رابطه تأثیر و تأثر مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه در ساحت های ساختاری، مفهومی و کاربردی با رویکردی توصیفی- تحلیلی کاویده و همانندی و ناهمانندی آن ها را تبیین کرده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که مثل های زبان لکی و فارسی بر اساس همانندی و ناهمانندی در ساحت های سه گانه در چهار دسته قابلیت دسته بندی دارند که عبارتند از 1. مثل هایی با ساختار، محتوا و کاربرد یکسان؛ 2. مثل هایی با محتوا و کاربردی یکسان و اندک تفاوتی در ساختار؛ 3. مثل هایی با محتوا و کاربردی یکسان و ساختاری کاملاً متفاوت و 4. مثل هایی که ساختار، مفهوم و کاربرد مشترکی با مثل های زبان فارسی ندارند.
بررسی تطبیقی الهی نامه و منطق الطیر عطار بر اساس سلسله مراتب نیازهای مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عطار تجربه والای عشق، خودیابی، خودشناسی و معرفت الهی را در کتاب های خود در اختیار همگان قرار داده است. او راه رسیدن به کمال را عبور از وادی طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا می داند، او با خودشناسی و نشان دادن وجوه مختلف آدمی، کمال انسانی و رسیدن به سرچشمه عشق را برای انسا ن ها تضمین می کند. مزلو با تعیین سطوحی برای نیازهای آدمی در تلاش است تا انسان خود شکوفا را معرفی نماید. عطار می کوشد تا جام وجود را از می صافی لبریز کند و از جامعه خود نیز غافل نمی ماند، با توجه به بیان خواست های آدمی از زبان پرندگان در منطق الطیر و شاهزادگان الهی نامه، بررسی تحلیلی - تطبیقی نظریه نیازهای مزلو و دو کتاب الهی نامه و منطق الطیر پرده ای دیگر از علم و شخصیت عطار و را برای ما بازگو خواهد کرد. عطار پس از تجربه های خود و رسیدن به من برتر، جامعه خود را نیز آگاهانه به رشد هرچه بیشتر و همه جانبه تر فرا می خواند، مزلو نیز با مطالعه بر روی اشخاص موفق در پی یافتن مفهوم کمی برای انسان کامل است. اشعار عطار، نمودار عملی و نظری او در رشد نیازها است.
تحلیل تجربه زیبایی شناسی تن- بنیاد شوسترمان در پرتو آراء اسپینوزا و لایب نیتز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
575 - 592
حوزههای تخصصی:
فلسفه از افلاطون تا دوران پسامدرن ژیل دلوز همواره بیش تر معطوف و مشغول به ذهن(دوالیته سوژه و ابژه) بوده و التفات کمینه ای نسبت به عین(تن و بدن) داشته است. از شروع فلسفه زیبایی شناسی مدون با الکساندر بومگارتن تا مورد مطالعه اخیر، یا التفات کمی به تن و بدن شده یا ریشه این اندیشه به ارجاع اشتباهی حوالت شده است. مطالعه حاضر بر آن است تا آراء فلسفی ریچارد شوسترمان پیرامون زیبایی شناسی تن- بنیاد را مورد بررسی قرار دهد و با ارجاع به زیبایی شناسی تن کوشانه و تقلای لایب نیتز و اسپینوزا اولاً ریشه زیبایی شناسی تن-بنیاد را نه در اندیشه فلاسفه معاصری چون مرلو-پونتی و فوکو بلکه در سپهر اندیشه مونادولوژی لایب نیتز و تقلای اسپینوزا بر رسد؛ و ثانیاً نشان دهد زیبایی شناسی یا اساساً امری تنی-عاطفی است یا زیبایی شناسی نیست. بنابراین، کناتوس یا تقلای اسپینوزایی ریشه هرگونه جنبش و تن-آگاهی است و هر موضوع تنی بدون التفات به کناتوس از نقصان شدیدی رنج می برد. این مطالعه به روش تحلیلی-تطبیقی و با اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است.
بازتاب حکمت عملی بوستان و گلستان سعدی در اشعار بلوچی مولوی عبدالله روانبُد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
253 - 284
حوزههای تخصصی:
سرچشمه های اصلی ادبیات حکمی و تعلیمی عبارتند از: اندیشه های ایرانیان باستان، فلسفه یونان و حکمت و کلام اسلامی. نویسندگان و سخنورانی که در دامان تمدن اسلامی پرورش یافته اند، هر کدام به اندازه توان خود از این منابع بهره مند گردیده و اندیشه های حکمی و تعلیمی را در آثار خویش متبلور ساخته اند. در قرن هفتم این نوع ادب در تعالیم حکمی و اخلاقی با استاد سخن، شیخ اجل سعدی شیرازی (606-690 ه.ق) در نظم و نثر به اوج خود رسید. مولوی عبدالله روانبُد (1305-1367ه.ش) ازجمله شاعران معاصر بلوچ زبان است که در اشعار خود از مضامین حکمی و تعلیمی بهره کافی برده و زیر تأثیر اندیشه های ایرانی- اسلامی و حکمت و فصاحت سعدی به نشر آثار و اشعار خود به زبان بلوچی پرداخته است. هدف از این پژوهش، معرفی جایگاه واقعی مولوی روانبُد، به عنوان «سعدی بلوچستان» و بررسی کیفیّت تأثیر پذیری وی از بوستان و گلستان شیخ اجل در حوزه حکمت عملی است. این پژوهش نشان می دهد که علاوه بر موضوعات مشترک جامعه بشری، اشعری بودن دو سخنور، سفرهای تحصیلی و شرایط اجتماعیِ تقریباً مشابه، سبب شده است که روانبُد بیشتر از دیگر شعرای بلوچ زبان از اندیشه و بیان سعدی تأثیر پذیرد. شیوه تحقیق در این مقاله برمبنای مکتب ادبیّات تطبیقی تاریخ گرای فرانسوی به روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج به دست آمده از یافته های پژوهش بدینگونه است که اندیشه های بنیادی روانبُد برای توجیه مشیّت و حکمت خداوند در آفرینش جهان و مضامین حکمی و تعلیمی و نیز در تشبیه و تمثیل پردازی به سعدی شباهت دارد.
نگاهی به تمثیل و نماد در دو داستان «انتری که لوطی اش مرده بود» از صادق چوبک و «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
1 - 24
حوزههای تخصصی:
ادبیّات داستانی یکی از بارزترین عرصه هایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن به خوبی بازنمایی می شود. روایت های داستانی، ویژگی های هر جامعه ای را در بافت و کنش شخصیّت های خود برجسته و علاوه بر توصیف و تصویر نمودن آن به گونه ای پیچیده و در اشکال و بیان های ادبی آن را به نقد می کشند. در برخی دوره های اجتماعی نویسندگان به دلیل استبداد و خفقان حاکم بر جامعه و ترس از مجازات حکومت به راحتی نمی توانند اندیشه های خود را بیان کنند از این رو متوسّل به قالب های سمبولیک می شوند و تمثیل یکی از این قالب های پرطرفدار است. در زمینه ادبیّات داستانی، در ایران و عراق، نویسندگانی چون صادق چوبک و شیرزاد حسن، هر دو از سرآمد نویسندگان صاحب سبک و تأثیرگذار در ادبیّات معاصر به شمار می آیند و در این زمینه، آثار ماندگاری بر جای نهاده اند. با توجّه به این که صادق چوبک و شیرزاد حسن با دیدگاه های مشابه به طرح مسائل و مشکلات جامعه خویش پرداخته اند، داستان «انتری که لوطیش مرده بود» از صادق چوبک، با داستان «حصار و سگ های پدرم» از شیرزاد حسن برای بررسی و مقایسه انتخاب شده اند. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی به معنای لایه دوم داستان های تمثیلی مذکور پی برده شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که توجّه هر دو نویسنده، معطوف به عامّه مردم و توده فرودست جامعه است و هرکدام در پوشش یک داستان تمثیلی، روابط و مناسبات اجتماعی و سرنوشت انسان ها در جامعه ایران و عراق را در دوره های دیکتاتوری رضاشاه و صدام حسین بازگو کرده اند.
بررسی تطبیقی محورهای سه گانه بینامتنیّت ژرار ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
37 - 59
حوزههای تخصصی:
پیوندهای بینامتنی در نظریه ترامتنیت ژنت، از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. بر اساس این رویکرد، هیچ متنی مستقل از دیگر متون نیست و هر متن، بینامتنی است برآمده از متن های پیشین که در متن های پسین نیز حضور خواهد داشت. ژرار ژنت، یکی از نظریه پردازان حوزه پیوندهای بینامتنی، نظریه ترامتنیت خ ود را در پنج محور صورت بندی کرده که یکی از آن ها محور بینامتنیت است. وی بینامتنیت را به سه گونه پیوند بینامتنی، آشکارا تعمدی، پنهان تعمدی و ضمنی، تقسیم کرده و حوزه مفهومی هر یک از این تعبیرها را هم تعریف و تحدید کرده است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریّه بلاغت اسلامی در رساله حدائق الانوار محمدصادق قومشمی می پردازد. بر این اساس، انواع بینامتنی آشکار تعمّدی، پنهان تعمّدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آن ها در بلاغت اسلامی از جمله ارسال المثل، اشاره، اقتباس، تمثیل، تلمیح، تضمین، حل و انتحال و عقد در این متن بررسی می شود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریه ژنت و تطبیق آن ها با نظریّه بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار می رود. نتیجه پژوهش حاکی از این است که بیشترین گونه بینامتنی، بینامتنیّت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونه تلمیح است. پس از آن به ترتیب بینامتنیّت پنهان تعمّدی بیشترین فراوانی را دارند. هنر قومشمی در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونه هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب شده است.
روایتگری سمبولیسم و جریان سیال ذهن در سمفونی مردگان و به سوی فانوس دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
137 - 160
حوزههای تخصصی:
حوزه بررسی ادبیات تطبیقی یکی از بزرگ ترین و گسترده ترین زمینه های مطالعاتی در ادبیات جهان می باشد که می تواند روزنه های بسیاری را برای شناخت ملل، ادبیات، فرهنگ ها، سنت ها و تفکرات به روی مشتاقان ادبیات بگشاید. در بین نویسنده های بزرگ ایران و انگلیس کم تر کسی است که اسم عباس معروفی و خانم ویرجینیا وولف را نشنیده باشد و با آثار ارزشمند آن ها که بی تردید بر ادیبات کشورشان و جهان تأثیر گذاشته اند آشنا نباشند. رمان های «سمفونی مردگان» عباس معروفی (1336) و «به سوی فانوس دریایی» ویرجینیا وولف (1941-1882) آثار ارزشمند و بزرگ ادبیات فارسی و انگلیسی می باشند که دارای مشخصات و ویژگی های منحصر به فرد خود می باشند که بررسی تطبیقی نحوه روایت آن ها که بر اساس روایتگری مدرن، قالب و ساختار جریان سیال ذهن ارائه شده می تواند ضمن تسهیل درک ادبی آن ها، ارائه کننده روزنه ای جدید در بررسی و مطالعه عملی ادبیات تطبیقی مدرن و پست مدرن باشد.
آفاق الأدب المقارن عربیّاً وعالمیّاً فی مرایا النّقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
127 - 141
حوزههای تخصصی:
نظریه الأدب المقارن نظریه حدیثه من حیث کونه لوناً من البحث الأدبی تقوم فلسفته علی دراسه الأدب خارج حدوده اللغویه والثقافیه والمعرفیه. وقد دخل الأدب المقارن العلمی جامعات العالم الثالث منذ منتصف القرن العشرین فصاعداً. ویعتبر غنیمی هلال (المتوفی 1968) مؤسس الأدب المقارن العلمی فی الأقطار العربیه، کما شهدت المقارنه العربیه لحدّ الآن باحثین کباراً منهم مثلا الطاهر مکی وسعید علوش وعزالدین المناصره وحسام الخطیب، وهذا الأخیر من أکبر المقارنین العرب وأوفرهم نشاطاً ومتابعهً لتطور الأدب العالمی المقارن، وأکثرهم حیازهً للمعلومات والوثائق المتعلّقه بالأدب المقارن علی الصعیدین العالمی والعربی. وهذا المقال باعتماد المنهج الوصفی- التحلیلی والاهتمام النّقدی بالجانبین الشکلی والمضمونی یتناول کتابه آفاق الأدب المقارن عربیّاً وعالمیّاً بالدراسه. ویقدّم الخطیب فی هذا الکتاب نظرهً متکاملهً تعتمد علی خبرته فی مجالات التدریس والتألیف وحضور المؤتمرات العربیه والدولیه، ویصحّح فیه بعض القضایا المتعلّقه بتاریخ الدراسات المقارنه فی البلدان العربیه کما یحاول أن یصل بین الأدب العربی المقارن والتجربه العالمیه، ویُقدّم عَرضاً للتجربه المعرفیه الّتی باشرها المقارنون العرب منذ منتصف الثلاثینیات إلی مطلع التسعینیات ویسعی لصیاغه وجهه نظر عربیه فی الأدب المقارن تنطوی علی سعی جادّ ومخلص لخدمه الارتقاء بالأدب المقارن العربی، وفی الختام یتناول بالدرس والنقد عدداً من الکتب العربیه الّتی عُنیت بالجانب النظری للأدب المقارن. فالکتاب من أفضل المؤلّفات العربیه فی مجاله.