فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۷۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به کاوش نقش کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند با نقش تعدیلگری آشفتگی بازار می پردازد؛ که ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری مطالعه حاضر شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری شهر تهران به تعداد 600 شرکت بودند که 234 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات لازم در زمینه موضوع پژوهش از کارآفرینان این شرکت ها جمع آوری گردید. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSmart-Pls تحلیل شدند. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر تعدیلگری آشفتگی بازار در رابطه بین فناوری های دیجتال و کسب و کار پایدار در شهر هوشمند به تأیید رسید.
عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه های اجتماعی با استفاده از رویکرد داده کاوی (مورد مطالعه: اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 95
حوزههای تخصصی:
برندسازی کارآفرینانه یکی از زمینه های جدید در حوزه برندسازی است که اخیراً مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. لذا با توجه به ضرورت مطالعه در حوزه برندسازی کارآفرینانه و اهمیت شبکه های اجتماعی در برندسازی، این پژوهش با هدف کشف و بررسی عوامل مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. استراتژی این تحقیق، داده کاوی است. پایگاه داده این پژوهش شامل 789 رکورد است که 470 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری موفق در زمینه برندسازی و تعداد 319 رکورد آن متعلق به صفحات تجاری ناموفق در زمینه برندسازی است. بررسی و تجزیه و تحلیل پایگاه داده بر مبنای استاندارد کریسپ و با استفاده از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت تصمیم گیری و الگوریتم اپریوری به منظور استخراج قوانین و با استفاده از نرم افزار IBM SPSS Modeler 14.2 انجام شده است. در این پژوهش تعداد 29 ویژگی توسط شبکه عصبی به عنوان ویژگی های مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه تشخیص داده شد و سایر ویژگی های بدون تأثیر حذف گردید. در ادامه به منظور انجام فاز مدل سازی و استخراج قوانین از این 29 ویژگی استفاده شد و مهم ترین عوامل در موفقیت برندسازی کارآفرینانه مشخص گردید. مهم ترین این عوامل شامل «تعداد دنبال کنندگان، لوگو اختصاصی،کیفیت تصاویر و ویدئوها، درگاه پرداخت، وب سایت، توجه هم زمان به فروش حضوری و آنلاین، تعداد کم هشتگ های غیرمرتبط و غیره» بودند. همچنین در این پژوهش به تعدادی از مواردی که عدم موفقیت در برندسازی کارآفرینانه را در پی خواهد داشت نیز پرداخته شد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر اینشورتک برای کسب و کارهای نوپا در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر اینشورتک برای کسب و کارهای نوپا در صنعت بیمه می باشد. روش تحقیق این پژوهش، از نوع تحلیل آمیخته می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل محتوا و کد گذاری باز و محوری به شناسایی مولفه ها و شاخص ها پرداخته شده و در ادامه با کد گزاری گزینشی روابط میان مفهوم، ابعاد و مؤلفه های مشخص شده است. در مرحله کمی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به شیوه تحلیل و مسیر و تحلیل عاملی تاییدی به توصیف مولفه های شناسایی شده پرداخته شده است. جهت بررسی پایایی متغیرهای تحقیق از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی مرکب و همچنین جهت تأیید روا بودن مدل های اندازه گیری از روایی همگرا استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که مولفه های شناسایی شده شامل؛ شناسایی فرصت های موجود، بازار شناسی، فضای رقابتی،تبادل اطلاعات، تنوع و نوآوری، دانش مشتری، مدیریت ریسک، استراتژی قیمت گذاری، مشارکت در سرمایه گذاری، تبلیغات، منابع فناوری سازمانی و فناوری اطلاعات بوده و در کنار مشخص شدن مولفه های مرتبط و موثر، نحوه ارتباط آنها نیز مشخص و همچنین 79 شاخص شناسایی و مورد تایید خبرگان قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش مولفه های شناسایی فرصت ها و مشارکت در سرمایه گذاری و تبلیغات بر تنوع و نوآوری و مدیریت ریسک و استراتژی های قیمت گذاری و دانش مشتری تاثیر خواهد داشت و از این طریق بر تبادل اطلاعات و بازار شناسی و فضای رقابتی تاثیر گذار می باشند.
تشخیص اجتماع در شبکه های اجتماعی با رویکرد یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
83 - 112
حوزههای تخصصی:
تشخیص اجتماع یک موضوع مهم در تحلیل شبکه های اجتماعی می باشد و برای درک ساختار شبکه های پیچیده ضروری است. در تشخیص اجتماع هدف، شناسایی گروه هایی است که گره های گروه به طور متراکم با هم در ارتباط هستند. در این تحقیق، ضمن ارائه معماری جامع و یکپارچه ای از روش های تشخیص اجتماع با یادگیری عمیق، از تکنیک های یادگیری عمیق برای کنترل داده های گراف با ابعاد بالا استفاده شده است. روش های کلاسیک تشخیص اجتماع برای شبکه های با ابعاد پایین مناسب هستند. از این رو، کاهش ابعاد شبکه های پیچیده موضوع مهمی در تشخیص اجتماع به شمار می آید. در این تحقیق، ابتدا ماتریس شباهت جدیدی از توپولوژی شبکه برای آشکار کردن اتصالات مستقیم و غیر مستقیم بین گره ها ایجاد می شود. سپس یک خودمرزگذار پشته براساس یادگیری بدون نظارت برای کاهش ابعاد طراحی شده است. پس ازآن الگوریتم های مختلف خوشه بندی تست و برای تشحیص اجتماعات به کار برده می شوند. ارزیابی مدل پیشنهادی تحقیق، با انجام آزمایش های متعدد بر روی معیار استاندارد و شش مجموعه داده واقعی کاراته، دلفین ها، فوتبال، کتاب های سیاسی،کرا و شهروند مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج ارزیابی روش پیشنهادی، در مجموعه داده فوتبال در مقایسه با دوازده الگوریتم مطرح به کار رفته در تحقیقات گذشته دقت بالاتری در شناسایی اجتماعات دارد و در سایر مجموعه داده ها در مقایسه با سیزده الگوریتم بهبود قابل توجهی را نشان می دهد.
واکاوی تجربه زیسته مفهوم لمس در خرید طبقات محصول از فروشگاه های فیزیکی و اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لمس محصول در تصمیم نهایی مشتریان در هنگام خرید از خرده فروشی فیزیکی و آنلاین نقش مهمی دارد و احساساتی که از طریق لمس برای مشتریان به وجود می آید، آنها را قادر به بررسی محصول از تمام زوایا می کند. لذا این پژوهش با توجه به اهمیت لمس به بررسی تجربه زیسته لمس محصول از نگاه مشتریانِ فروشگاه های فیزیکی و اینترنتی پرداخته است. مقاله پیش رو با روش کیفی و پارادایم پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه پژوهش را خریداران لوازم الکترونیکی و پوشاک از فروشگاه-های اینترنتی و فیزیکی: تکنولایف، آداک، هوادار و هپی لند در تهران تشکیل داده است که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اقدام به گردآوری شواهد بر اساس روش نمونه گیری هدفمند شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته که در این پژوهش مصاحبه ها با 15 نفر به اشباع رسیده است. بر اساس نتایج استخراج شده، مضامین اصلی شامل؛ درک محصول، لمس فیزیکی، لمس مجازی، تجارب لمس، نیاز به لمس و ادراکات لمس است. با توجه به نتایج، مدیران فروشگاه های فیزیکی و آنلاین باید شرایطی(مانند استفاده از فناوری و تکنولوژی های مدرن) فراهم کنند که لمس و تماس با محصول برای هر دو گروه از خریداران آنلاین و فیزیکی اتفاق بیفتد تا بتوانند محصولات را بر اساس نیاز و خواسته خود بررسی کنند وهمچنین این پژوهش می تواند مسیر توسعه ادبیات حوزه لمس را برای محققان هموارنماید
شناسایی مؤلفه های کیفی اجرای بازی وارسازی درمحیط کاری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه دیجیتالی شدن امکانات مهمی را به ارمغان می آورد، پیاده سازی فناوری های آن در عمل می تواند چالش برانگیز باشد. یکی از پیشرفت های عمده کنونی دراین زمینه کشف پتانسیل بازی وارسازی برای توانمندی شرکت های دانش بنیان است. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های کیفی اجرای بازی وارسازی در محیط کاری شرکت های دانش بنیان انجام گرفته است. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوب مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعه آماری شامل صاحب نظران شرکت های دانش بنیان هستند که از بین آنها ۱۲نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این مطالعه مشارکت کردند. تعداد نمونه ها از قاعده اشباع پیروی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد. مفاهیم در قالب 4 مضمون اصلی شامل فرایند پذیرش با 2 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای ارتقایی با 4 مضمون سازمان دهنده، راهبردهای توسعه و طراحی با 4 مضمون سازمان دهنده، بسترهای ارزیابی و اجرایی با 3 مضمون سازمان دهنده شناسایی شدند. بازی وار سازی در واقع امکانات مختلفی را برای افزایش انگیزه کارکنان برای فعالیت های دانش بنیان فراهم می کند. اما برای آشکارکردن پتانسیل خود، به یک محیط مناسب نیاز دارد.
سیستم توصیه گر زمان و اعتماد مبنا با استفاده از تشخیص جوامع مبتنی بر گراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اینترنت نقش بااهمیتی در زندگی انسان ها دارد و محتوای وب باید متناسب با نیازهای کاربران باشد تا اطلاعات به روز و مناسب با سلیقه کاربر را فراهم نماید. در این راستا، سیستم های توصیه گر به کاربران کمک کرده و اقلامی که به سیلقه کاربران نزدیک تر است، را به آن ها در کم ترین زمان ممکن توصیه می کند . امروزه، با افزایش داده، استفاده از سیستم های توصیه گر رو به افزایش است. از طرفی دیگر این سیستم ها با چالش هایی از جمله تغییر سلیقه کاربران در طی زمان، شروع سرد، خلوت بودن ماتریس کاربر-قلم، حملات افراد جعلی در سیستم و تاثیر منفی آن ها در لیست توصیه سیستم روبرو هستند. هدف این مقاله ارائه یک سیستم توصیه گر زمان و اعتماد مبنا جهت بهبود کارایی و افزایش دقت توصیه های سیستم است. سیستم پیشنهادی در ابتدا با افزودن برخی امتیاز های ضمنی قابل اعتماد به ماتریس امتیاز دهی کاربر- قلم، مشکل پراکندگی داده را حل نموده و سپس یک شبکه وزن دار کاربر-کاربر براساس زمان ارائه نظر کاربر نسبت به قلم و روابط اعتماد میان کاربران تولید می نماید که بدین ترتیب مشکل شروع سرد و تغییر سلیقه کاربر در طی زمان را رفع می کند. سیستم توصیه گر پیشنهادی بر اساس الگوریتم تشخیص جامعه جدیدی که در این مقاله ارائه شده است، نزدیک ترین کاربران همسایه و هم سلیقه با کاربر فعال را پیدا نموده و بر اساس روش پالایش همکارانه، کا-بالاترین قلم را به کاربر پیشنهاد می دهد. نتایج ارزیابی سیستم پیشنهادی برای سیستم توصیه گر مبتنی بر فیلم بر روی مجموعه داده Epinions نشان می دهد سیستم پیشنهادی نسبت به سیستم های پایه از کارایی بالاتری برخوردار است.
تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
187 - 216
حوزههای تخصصی:
cv نگرش شرکت ها و مؤسسات فرهنگی به لحاظ گسترش فضای رقابتی، به ناگزیر بر جلب هر چه بیشتر اعتماد مصرف کننده برای ارائه خدمات و جلب مخاطب بیشتر متمرکز شده است. هدف از مطالعه حاضر تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی بود. روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزئی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان محصولات فرهنگی دیجی کالا است. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب بود. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی آل اس صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر مفید بودن و سهولت ادراک شده تأثیر معنی دار دارند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مفید بودن ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی نقش میانجی دارد. همچنین نقش میانجیگری سهولت استفاده ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی معنی دار است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عرضه کنندگان محصولات فرهنگی از طریق بازی نمایی سبز و کیفیت اطلاعات در مسیر بهبود اعتماد مصرف کننده قرار می گیرند. کلیدواژه ها: نگرش شرکت ها و مؤسسات فرهنگی به لحاظ گسترش فضای رقابتی، به ناگزیر بر جلب هر چه بیشتر اعتماد مصرف کننده برای ارائه خدمات و جلب مخاطب بیشتر متمرکز شده است. هدف از مطالعه حاضر تأثیر کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی بود. روش اجرای پژوهش حاضر پیمایشی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع معادلات ساختاری به روش کمترین مجذورات جزئی است. جامعه آماری پژوهش حاضر مصرف کنندگان محصولات فرهنگی دیجی کالا است. روش نمونه گیری پژوهش، روش نمونه گیری طبقه ای متناسب بود. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از روش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی آل اس صورت گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز بر مفید بودن و سهولت ادراک شده تأثیر معنی دار دارند. همچنین بر اساس یافته های پژوهش مفید بودن ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی نقش میانجی دارد. همچنین نقش میانجیگری سهولت استفاده ادراک شده در ارتباط بین کیفیت اطلاعات و بازی نمایی سبز با اعتماد مصرف کننده محصولات فرهنگی معنی دار است. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که عرضه کنندگان محصولات فرهنگی از طریق بازی نمایی سبز و کیفیت اطلاعات در مسیر بهبود اعتماد مصرف کننده قرار می گیرند.
مدلی برای تشخیص ادعاهای غیر عادی خسارت در بیمه کشاورزی با استفاده از یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موارد کلاهبرداری در سال های اخیر به ویژه در زمینه های مهم و حساس مالی و بیمه ای افزایش یافته است. از این رو، برای مقابله با این گونه کلاهبرداری ها نیاز به اقدامات متفاوتی نسبت به روش های بازرسی سنتی وجود دارد. بیمه کشاورزی نیز با توجه به ماهیت و گستردگی وسیع آن از این تهدید مستثنا نبوده و سالانه هزینه های زیادی صرف پرداخت به خسارت های ساختگی می شود. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای کشف ادعاهای خسارت غیرواقعی در بیمه کشاورزی با بکارگیری تکنیک های داده کاوی و یادگیری ماشین ارائه شد. برای ساخت مدل یادگیری عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد استفاده از صندوق بیمه کشاورزی اخذ شد و مربوط به بیمه نامه های گندم آبی و دیم استان خوزستان بود که در سال زراعی 1399-1398 برای آنها غرامت پرداخت شده بود. بعد از آماده سازی و پیش پردازش داده ها، با استفاده از یادگیری عمیق نسبت به کشف موارد غیرعادی اقدام و نتایج توسط کارشناسان صندوق بیمه کشاورزی مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از تحلیل نتایج مشخص شد یک درصد از خسارت های پرداختی مربوط به درخواست های غیرواقعی بوده و در پرداخت خسارت بایستی دقت و بررسی بیشتری انجام شود. دقت مدل در تشخیص موارد غیرعادی برای گندم آبی و دیم به ترتیب برابر با 53/53 و 63/37 درصد بدست آمد. در بررسی نتایج مشخص شد 5 دسته رفتار غیرعادی منجر به پرداخت خسارت غیرواقعی شده اند که رفتار عدم ارائه مستندات خسارت فراوانی بیشتری نسبت به بقیه داشت.
راهکارهای ارتقای عملکرد سیستم های توصیه گر مکان مورد علاقه به گردشگران (POI)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
113 - 143
حوزههای تخصصی:
کاربرد سیستم های توصیه گر در تخمین و پیشنهاد مکان های مورد علاقه (POI) گردشگران در سال های اخیر گسترش چشمگیری یافته است. رویکرد متداول برای شناسایی علایق کاربران استفاده از تکنیک فیلترینگ مشارکتی (CF) است. با وجود این، دقت و کارآمدی رویکرد CF با اعمال پارامترهای مختلف و رویکردهای تکمیلی قابل بهبود است. در این مقاله، راهکار جدیدی برای ارتقاء پیشنهادهای POI به گردشگران ارائه می شود که از یک مدل زمانی پنج بعدی شامل ابعاد ساعت های شبانه روز، روزهای هفته، روزهای ماه، ماه های سال و مناسبت ها استفاده می کند و با محاسبه فاصله اقلیدسی بین زمان توصیه با زمان تجربه های قبلی کاربر فعال و کاربران مشابه او مکان های مناسب را شناسایی و پیشنهاد می کند. راهکار پیشنهادی همچنین از پارامتر اعتماد برای افزایش دقت پیشنهاد POI بهره می گیرد. برای بهبود دقت ارزیابی اعتماد یک معیار جدید مبتنی بر ساختار درخت شباهت بین زمینه ها معرفی شده است. نتایج آزمایش های انجام شده بر روی چند مجموعه داده معروف نشان می دهد که مدل پیشنهادی کارآمدی و صحت بالاتری نسبت به روش های موجود ارائه می کند.
ارائه یک مدل کسب و کار مناسب جهت توسعه کسب و کارهای مبتنی بر استارتاپ های حوزه تجارت الکترونیک و بهبود سرمایه گذاری در آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل کسب و کار جدید به منظور کمک به کارآفرینان در توسعه کسب وکارهای نوین و استارتاپ های تجارت الکترونیک می باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر جهت گیری توسعه ای و به لحاظ ماهیت کمّی است. جامعه آماری خبرگان تحقیق 25 نفر صاحب نظر در حوزه کارآفرینی و تجارت الکترونیک می باشد. توسعه مدل براساس مدل پایه کسب و کار استروالدر و پیگنور (2010) و محدودیت های شناسایی شده در آن انجام شده است. در توسعه مدل ابعاد و مؤلفه های مربوط به هر بعد از طریق مرور مطالعات مبانی نظری گردآوری گردید. سپس بر اساس نظرات خبرگان به منظور محاسبه نسبت روایی محتوا، از میان ابعاد و مؤلفه های معرفی شده ابتدایی در نهایت 12 بعد و 83 مؤلفه تأیید و نهایی شد. ابعاد نهایی مدل کسب و کار پژوهش حاضر شامل اهداف کسب و کار، استراتژی، رقبای کلیدی، شرکای کلیدی، کانال ها، مشتریان، ارتباط با مشتریان، ارزش پیشنهادی، شایستگی های کلیدی، پلتفرم کلیدی، قیمت گذاری و جریان درآمدی، ساختار هزینه ای و ریسک می باشند. طبق نتایج محاسبات کمّی مهمترین ابعاد از دیدگاه خبرگان اهداف کسب و کار با امتیاز 87/0، استراتژی بازاریابی محتوایی با امتیاز 7/0 و تأمین کنندگان مشتریان هدف با امتیاز 61/0 هستند. نتایج تحقیق نشان می دهد مدل کسب و کار ارائه شده در پژوهش حاضر علاوه بر بهبود مدل کسب و کار استروالدر و پیگنور موجب درک بهترکارآفرینان از عناصر مدل کسب و کار می شود و با ایجاد همگرایی و درک مشترک از مفاهیم کسب و کار میان کارآفرینان و سرمایه گذاران به بهبود مذاکرات سرمایه گذاری می کند. با استفاده از این مدل کسب و کار کارآفرینان علاوه بر جزئیات فنی بر ارزش پیشنهادی نیز تمرکز می کنند.
تأثیر پارادوکس سازماندهی بر مکانیسم های پایداری با نقش میانجی دوسوتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تأثیر پارادوکس سازماندهی بر مکانیسم های پایداری در سطح شرکت با تاکید بر نقش میانجی دوسوتوانی یادگیری است که می تواند رهیافتی در جهت توسعه به کارآفرینی باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری 400 نفر از مدیران شرکت انتقال گاز ایران را شامل می شود، که با استفاده از فرمول کوکران 196 نفر به عنوان نمونه به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود. روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ) خوب برآورد شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات توسط نرم افزار SMARTPLS، نشان دهنده آن است که پارادوکس سازماندهی بر دوسوتوانی یادگیری تأثیر قوی، مستقیم، و معنی دار دارد و دوسوتوانی یادگیری بر خلاقیت سازمانی، تاب آوری سازمانی و انرژی سازمانی به ترتیب تأثیر قوی، مستقیم، و معنی دار، تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار و تأثیر متوسط، مستقیم و معنی دار دارد در نهایت دوسوتوانی یادگیری می تواند نقش میانجی گری خود را ایفا کند. با وجود مدل طراحی شده می توان انتظار داشت که اداره مذکور به منظور توسعه کارآفرینی در سطح شرکت حتماً به نقش دوسوتوانی یادگیری متوسل شود تا بتواند تاثیرات پارادوکس سازماندهی بر مکانیسم های پایداری (خلاقیت، تاب آوری و انرژی) را بهتر نشان دهد.
مراکز رشد بین المللی به عنوان واسطه ارتباطی توسعه صادرات شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای فعال شدن شرکت های دانش بنیان در بازارهای جهانی، نیاز مبرمی به شبکه سازی میان توانمندی های داخلی و فرصت ها و بازیگران خارجی وجود دارد. مراکز رشد صادراتی (بین المللی) یکی از بازیگران کانونی هستند که هنوز شناخت مناسبی از آن ها در کشور وجود ندارد. هدف این مقاله تبیین نقش مراکز رشد صادراتی با استخراج مولفه های کارکردی و فضای کاری آنها و سپس ارائه مدل مفهومی شبکه ارتباطی است که این مراکز در آن به عنوان هاب و تسهیل گر بین المللی شدن شرکتهای دانش بنیان عمل می کنند. در این پژوهش، با رویکرد اکتشافی و با اتخاذ راهبرد مطالعه چندموردی، سه مرکز نوآوری دارای بیشترین فعالیت بین المللی در کشور انتخاب شدند. منابع داده ای عبارت است از اسناد و گزارشهای منتشرشده از مراکز و خصوصا مصاحبه های عمیق با 22 نفر از مدیران و خبرگان مرتبط با آن ها که با روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق نتایج 11 مضمون سازمان دهنده از کارکردهای مراکز نوآوری صادراتی شناسایی شد که متعاقبا در قالب 5 مضمون فراگیر دسته بندی شدند که عبارت است از: مربیگری صادراتی، خوشه بندی شرکت ها، پیوندهای ضعیف، پیوندهای قوی و حفاظت راهبردی. این نقش ها به همراه توصیفی از فضای کاری مراکز و شبکه ارتباطی آن ها برای صادرات، در قالب یک مدل شماتیک ارائه شدند. همچنین با ارزیابی میزان تحقق نقش های فوق در سه مرکز، سه سطح بلوغ، شامل «در حال رشد»، «بسترساز» و «آغازگر» برای یک مرکز نوآوری صادراتی پیشنهاد شد تا بدین ترتیب مسیر توسعه فراروی مراکز رشد در کشور جهت ارائه خدمات صادراتی روشن تر شود.
بررسی عدم اثربخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
عدم قطعیت سیاست های اقتصادی آثار جبران ناپذیری را بر پدیده های اقتصادی تحمیل می کند؛ بنابراین، جلوگیری از تبعات عدم قطعیت سیاست های اقتصادی امری ضروری است. یکی از این پدیده ها کارآفرینی است. ازاین رو، بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی نیازمند مدل سازی دقیق است. در این مقاله با استفاده از مدل رگرسیون فازی با ضرایب متقارن در محیط برنامه گمز به بررسی عدم اثر بخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در ایران برای دوره زمانی 1400- 1387 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که با کاهش عدم قطعیت در سیاست های پولی، ارزی، درآمدی و مالی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر میزان کارآفرینی دارند؛ به گونه ای که با افزایش و کاهش عدم قطعیت (به ترتیب درجه عضویت 1/0 و 9/0) سیاست های مذکور، میزان شاخص کارآفرینی برابر با 985/8 و 623/80 است که نشان دهنده آن است با کاهش عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، کارآفرینی به شدت افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج برآورد پهنای راست و چپ نشان می دهد که کارآفرینی در اقتصاد کشور به صورت بالقوه است و با اتخاذ سیاست های پولی و ارزی مناسب، شاخص کارآفرینی به شدت افزایش خواهد یافت و در موقعیت پهنای راست قرار خواهد گرفت. نتایج این مطالعه به لحاظ اولویت بندی تأثیر سیاست های اقتصادی در افزایش کارآفرینی نیز اهمیت فراوانی دارد از جمله سیاست های پولی که نسبت به سایر سیاست های اقتصادی در تحقق اهداف برنامه ریزان اقتصادی جهت کاهش بیکاری مؤثر است.
روند تولید ابتکارات کارآفرینانه اجتماعی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
97 - 114
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی به معنی فعالیت های خلق ارزش اجتماعی نوآورانه است. محققان تأیید کرده اند که این پدیده، منجر به توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی می شود. ماهیت زمینه ای کارآفرینی اجتماعی ایجاب می کند که برای توسعه آن در هر زمینه خاص، ابتدا فرایندها و سازوکارهای خاص آن شناخته شوند؛ بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که ابتکارات کارآفرینانه اجتماعی در یک کشور در حال توسعه مانند ایران چگونه شکل می گیرند؟ برای این منظور از رویکرد کیفی و از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مصاحبه عمیق با ۹ نفر کارآفرین اجتماعی که فرایند مورد مطالعه را تجربه کرده اند، انجام شد. تحلیل ساختار ارزش ها و تعاملات کارآفرینان اجتماعی با دیگران از دوران کودکی تا لحظه ایجاد ابتکار اجتماعی توسط آنان منجر به شکل گیری نظریه بنیانی شد. الگوی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد مقوله اصلی که منجر به ایجاد ابتکارات کارآفرینانه اجتماعی می شود گرایش فرد به فعالیت های مسئولانه اجتماعی است که ایجاد ابتکار اجتماعی را مطلوب می کند. چنانچه چنین فردی تحت تأثیر شرایط واسطه ای و محیطی ویژه، ایجاد ابتکار اجتماعی را امکان پذیر بیابد، راهبردهای ویژه ای را در پیش می گیرد که در نتیجه آن ها، ابتکار کارآفرینانه اجتماعی جدید، شکل می گیرد. بر اساس نتایج، تقویت حس مسئولیت اجتماعی افراد نسبت به مسائل اجتماعی از طریق افزایش آگاهی پیشنهاد می گردد.
واکاوی مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری؛ کاربست رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: خبرگان درس کارآفرینی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
90 - 75
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه نظری انجام شد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد، آمیخته ی کیفی- کمی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران، برنامه ریزان و دبیران با سابقه درس کارآفرینی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. فرایند نمونه گیری تا زمانی ادامه پیدا کرد که اشباع داده حاصل شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل دبیران درس کارآفرینی در مدارس دوره دوم متوسطه در مناطق 1، 4، 5، 6 و 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 بودند. تعداد 250 دبیر درس کارآفرینی به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و پرسش نامه محقق ساخته را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Amos 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مؤلفه های توسعه نگرش کارآفرینی دانش آموزان رشته های نظری دارای یک پدیده محوری توسعه ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه و هفت مقوله داشتن مهارت حل مسئله، نگرش مثبت معلم و دانش آموز به کارآفرینی، قدرت تخیل، انگیزه درونی، ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه، دیدگاه شغلی دانش آموزان و آموزش کاربردی درس کارآفرینی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که این مقوله ها می توانند ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه دانش آموزان را تبیین کنند. بنابراین برای توسعه نگرش کارآفرینی در دانش آموزان رشته های نظری بایستی کلیه جوامع ذی ربط به مقوله های مرتبط با ویژگی های شناختی، شخصیتی و مهارتی کارآفرینانه توجه نمایند. برای تحقق توسعه نگرش کارآفرینی در میان دانش آموزان، پیشنهاد می گردد که معلمان به موازات فرایند آموزش و یادگیری به تقویت این مقوله ها بپردازند.
مدیریت هوشمندانه عوامل اجتماعی و زیست محیطی کسب و کارها در راستای تحقق سودآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد و توسعه کسب و کارها، مدیریت ﺟﺮﯾﺎنهای ﻣﺎﻟﯽ و اﻓﺰاﯾﺶ اﺛﺮﺑﺨﺸﯽ آن دﺳﺘﺎورد ﻣﻬمی است که سبب اﯾﺠﺎد ﭘﺎﯾﺪاری ارزش وﮐﺎرآﻣﺪی ﺳﯿﺴﺘﻢ ها , روﯾﻪ ها در ﻃﻮل زﻧﺠﯿﺮه های کسب و کار خواهد شد. بنابراین توجه لازم به متغیرهای غیرقابل کنترل و قابل کنترلی که به ارزش آفرینی منجر شود امری اجتناب ناپذیر است. لذا هدف این پژوهش بررسی همزمان در راستای تاثیرگذاری عوامل اجتماعی و زیست محیطی بر ارزش آفرینی شرکت (تولید و بازیافت قطعات پلیمری) در طول زنجیره تامین می باشد که نقش کلیدی بررسی نسبت های مالی نیز در این خصوص مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از انواع کمی و کاربردی و مبتنی بر مدلسازی ریاضی است. مدلسازی پژوهش با استفاده از الگوریتم فراابتکاری ترکیبی ممتیک که حاصل ترکیب الگوریتمهای ژنتیک و شبیه سازی تبریدمی باشد انجام شده است. ﭘﺎراﻣﺘﺮهای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﺎﻟﯽ ﻣﺪل ﺷﺎﻣﻞ ﻧﺴﺒﺖهای ﺟﺎری، آﻧﯽ، ﺑﺪهی ﺑﻪ ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳهام، ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ، ﻧﺴﺒﺖ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ و ﻧﺮخ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. بررسی و تحلیل نتایج حاکی از آن است که در نظر گرفتن اهداف و شاخص های مالی به بهبود سودآوری منجر می شود و با حذف شاخص های مالی از مدل، سودآوری کاهش یافته و این به معنای بهبود عملکرد زیست محیطی و اجتماعی زنجیره تأمین است. پس شرکتها می توانند از طریق ایفای مسئولیت های اجتماعی و رسالت حفظ محیط زیست و افشای عملکردشان به جامعه در این خصوص سودآوری خویش را بهبود بخشیده و سبب افزایش ارزشهای مالی و اقتصادی شوند.
ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیب الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی سبد سهام در تصمیم گیری مالی سرمایه گذاران می باشد؛ در یک پروژه شبیه سازی، استفاده نهایی از داده های ورودی برای ساختن مدل شبیه سازی می باشد. این فرآیند شامل جمع آوری داده های ورودی، آنالیز کردن داده های ورودی و استفاده از این داده های ورودی آنالیز شده در مدل شبیه سازی است. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نماد (شرکت) از بین صنایع (وبصادر، وتجارت، اخابر، فخوز، فارس، بالبر، تپمپی، خساپا، خودرو، سشرق، سصوفی، شبهرن، شپنا، غپینو، فولاد، قثابت، کسرا، وبانک، ونفت، ونیکی) و اطلاعات مربوط به قیمت روزانه سهام و میزان شاخص روزانه از تاریخ 1 دی ماه 1387 الی 26 دی ماه 1400 به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوریاطلاعات و داده ها با استفاده از سایت فیپیران می باشد و میزان بتا (ریسک) سهام بصورت ماهیانه با استفاده از نرم افزار اکسل محاسبه و میزان فراوانی بازده و بتا (ریسک) محاسبه شده را با استفاده از نرم افزار Spss بدست آورده و با استفاده از نرم افزار Easy fit به تابع های توزیع پرداخته شد؛ نتایج نشان داد که در صورتیکه عامل ها مبتدی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار نرمال و ریسک 40% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد. درصورتیکه عامل ها حرفه ایی هستند برای کسب سود بیشتر از رفتار ریسک گریز و ریسک 80% را قبول کنند میزان سود بدست آمده پس از بهینه نمودن مدل با الگوریتم ژنتیک بیشتر از مدل اولیه می باشد.
شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از مدیران شرکت های غذایی دارای برند سبز با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه مدیریت، کشاورزی و کارآفرینی و نیز اساتید رشته مدیریت بازرگانی و محیط زیست دانشگاه هستند که با استفاده از نمونه گیری قضاوتی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مصرف کنندگان محصولات سبز در صنعت مواد غذایی هستند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به سوالهای پرسشنامه پاسخ دادند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که مصاحبه های انجام شده، 214 کد باز، 85 مفهوم و 26 مقوله فرعی شناسایی و استخراج شد. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب است و می توان از آن برای برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی کشور استفاده کرد.
طراحی مدل قابلیت های پویای شرکت های دانش بنیان جهت توسعه اکوسیستم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف، بنیادی، از نظر گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی و با رویکرد استقرایی-قیاسی انجام شده است. داده ها در مرحله کیفی، با استفاده از تحلیل مضمون و در مرحله کمی، با تکنیک ترکیبی دیمتل-ANP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در بخش کیفی و کمی 12 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه صادرات در استان سمنان بودند که طی فرایندی هدفمند-قضاوتی انتخاب شدند. مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری طی فرایند کدگذاری در تحلیل تم با نرم افزار مکس کیودی اِی دسته بندی گردید. سپس مدلی با تکنیک دیمتل فازی از مضامین ارائه گردید و در نهایت به وسیله تکنیک ANP فازی شاخص ها اولویت بندی گردیدند. نتایج پژوهش حاکی از چهار کد محوری قابلیت پویا در محصولات، سازمان پویا در اکوسیستم، قابلیت پویا در مدیریت و قابلیت پویا در فن آوری می باشد، همچنین مؤلفه های قابلیت های پویا در محصولات و فناوری مهمترین و تأثیرپذیرترین و قابلیت پویا در مدیریت و سازمان پویا در اکوسیستم تاثیر گذارترین قابلیت پویا محسوب می شوند.