فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳٬۰۶۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
قصه ها بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات عامه را شکل می دهند. این بخش از فرهنگ عامه، جلوه گاه باورها، اندیشه ها و شیوه های زندگی مردم هر ملت است. قصه های هر منطقه، به ویژه قصه های شفاهی، بستری مناسب برای واکاوی باورهای اساطیری و توتمی آن قوم است. در این پژوهش یکی از رایج ترین قصه های منطقه ی کوهمره سرخی فارس با عنوان قصه ی «چل گیس» واکاوی شده است. نگارنده نخست به روش میدانی، قصه را به دقت ثبت کرده و سپس به روش توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری آن پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد باورهای اساطیری در همه ی محورهای داستان، گاه آشکارا و گاه نمادین و رمزآلود دیده می شود. نگارنده کوشیده است این بن مایه ها را در بخش های زیر بررسی کند: 1. ایزدبانو آناهیتا: بررسی ویژگی های برجسته ی آناهیتا در این قصه: الف) الهه ی آب؛ ب) افزاینده ی رمه؛ ج) پاک کنندگی زهدان زنان و هم چنین بررسی نمود حیوانی آناهیتا در روایت؛ 2. حمایت حیوان جادویی از قهرمان داستان؛ 3. گیاهان جادویی و حمایت آن ها از قهرمان؛ 4. پیکرگردانی پریان؛ 5. پیکرگردانی انسان به درخت و به عکس؛ 6. نقش درختان در باروری زنان؛ 7. جایگاه پریان در قصه؛ 8. مو به عنوان ابزار باروری؛ 9. تولد شگرف قهرمان قصه؛ 10. قداست اعداد.
صاحب هزاران اسب؛ برهم کنش تصویر و متن در کتاب تصویری ضحاک براساس نظریه ی متن-تصویر پِری نودلمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب تصویری گونه ای از کتاب کودک است که در آن متن و تصویر اجزای مستقلی هستند که به موازات یکدیگر پیش می روند و کنشگری می کنند تا کلیت کتاب را سامان دهند. در این میان برخی از نظریه پردازان ادبیات کودک، مانند پِری نودلمن، به هویتِ مستقل و ویژه ی تصویر بیش از متن توجه داشت و برای آن در انتقال اطلاعات و پیام و ارتباط متن و تصویر، کارکردهای شش گانه متصور شده اند. این پژوهش که از منظر هدف، کاربردی و از منظر تحلیل داده ها کیفی است، در پی یافتن ویژگی های پیوند متن و تصویر در کتاب تصویری ضحاک اثر فرشید شفیعی (1395) بر اساس پیوندهای شش گانه ی متن و تصویر در نظریه ی نودلمن است. کتاب ضحاک به عنوان یکی از نمونه هایی که تصویر در آن فراتر از متن حرکت می کند و روایت کتاب را شکل می دهد، انتخاب شده تا براساس نظریه ی نودلمن بررسی شود. یافته های این پژوهش دال بر این است که این کتاب نمونه ی موفقی از بازنویسی تصویری شاهنامه است، زیرا تصاویر این کتاب اطلاعاتی فراتر از متن در اختیار مخاطب قرار می دهند؛ از این لحاظ پیام متن را قوت بخشیده و خوانش های جدیدی را متناسب با سلیقه ی مخاطب معاصر ایجاد می کنند. تمام تصاویر کتاب در گونه ی سوم در تقسیم بندی نودلمن قرار می گیرند و پنج تصویر از یازده تصویر کتاب از منظر تقسیم بندی شش گانه نودلمن در مرتبه ی سوم تا ششم قرار می گیرد که به مفهوم به تصویر کشیدن مفاهیمی در تصویر است که متن توان بیان آن را ندارد یا در بیان آن کم توان است. کتاب ضحاک در متن و تصویر دارای نشانه هایی برساخته ی مؤلف یا قراردادی است و مخاطب را دعوت می کند تا با درهم بافتن این نشانه های تصویری و متنی، مفهوم و روایت کتاب را دریافت کند و داستان کهن ضحاک را در بستر وقایع روز بازخوانی کند.
نشانه شناسی ادبی داستان لالایی برای دختر مرده حمیدرضا شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه ی معناهای پنهان یک متن می پردازد و بر این باور است که یک دال به مدلول های دیگر اشاره دارد. نظریه ی نشانه شناسی در آثار روایی ادبیات کودک و نوجوان کاربرد فراوانی دارد. یکی از این آثار داستانی لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی است. از پرکابردترین نشانه ها در داستان، نمادها هستند که در این داستان به تأویل و بررسی این نمادها پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمادها و عناصر درون متنی ازجمله عنوان داستان، زمان، مکان، شخصیت ها و اشیا هستند که معناهای آشکار و پنهان متن را بیان می کنند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و به این نتیجه رسیده که نمادهای داستان معناهایی چون بی عدالتی، ستم، ضعیف کشی، ناکامی، مهاجرت اجباری، تبعیض جنسیتی، اندوه و رنج قهرمان داستان را آشکار می کنند.
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد می شود و از همین رو باید شخصیت ها و کنش های آنان را در تقابل های دوتایی بررسی کرد تا بتوان هدف از روایت را دریافت. ساختارهای دوگانه و تقابلی, اعم از تقابل های خیر و شر، نیک و بد و...، ساختارهای مفهومی هستند که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده می شود. یکی از این ساختارهای مفهومی دوگانه، تقابل زندگی فقیر و غنی است که در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال به عنوان بن مایه ای مشترک خود را به خوبی نشان می دهد و بیانگر این مسئله هستند که طبقه ی فقیر با دیدن وضع رفاه طبقه ی ثروتمند، برای رهایی خود از فقر و تهیدستی تلاش می کند، اما درنهایت چندان موفق به تغییر شرایط زندگی خود نمی شود. از دیگر ویژگی های مشترک این دو نویسنده، اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقه ی ثروتمند و مظلوم ماندن طبقه ی تهی دست جامعه است. بررسی تقابل ها و تحلیل رابطه ی آن ها در داستان های مرادی کرمانی و رولد دال نشان می دهد که پیامد مشترک فقر در ایران و جامعه ی انگلستان، کار اجباری کودکان و روبروشدن آن ها با واقعیت های زندگی است. پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اِسنادی کتابخانه ای، ساختارهای مفهومی تقابل های دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی ( قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه و شما که غریبه نیستید ) و سه اثر رولد دال ( چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، آقای روباه شگفت انگیز و دنی؛ قهرمان جهان) استخراج کند و سپس به مقابله ی این آثار بپردازد.
استعاره ی فضایی نقشه نگاری و وجوه دِلالی آن در رمان امپراطور کلمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم محوری و مشترکِ حوزه های معرفتی همچون عرفان، فلسفه، روان شناسی، روان کاوی و مطالعات پسااستعماری؛ تبیین وضعیت دولبه ی کنش نشانه ورزی یعنی هستی- هویت بخشی همراه با فقدان است که موضوع بازنمایی برخی از روایت های ادبی از جمله داستان های کودک و نوجوان شده است. رمان « امپراطور کلمات » در مقام نمونه ای برجسته از تلقی فوق در ادبیات داستانی کودک و نوجوان فارسی است که با تکیه بر استعاره ی فضایی نقشه نگاری به بازنمایی آن موضوع پرداخته است. در این نوشتار وجوه دِلالی استعاره ی مذکور به شیوه ی توصیفی تحلیلی دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که مؤلف- راوی رمان امپراطور کلمات با روایت پردازی مبتنی بر تداخل سطوح روایی از بالا به پایین و بالعکس، از یک سو هویت مندی یا هویت پذیری سوژه ابژه های داستانی را با تکیه بر استعاره ی نقشه نگاری و با تکیه بر دو سمبل یا عنصر خط و کلمه بازنمایی کرده؛ درعین حال، فقدان برآمده از هویت مندی را که شامل انواع محاکمه، معاینه، جنگ، زندانی شدن و جدایی است، نشان می دهد. موازی با این وضعیت، مؤلف- راوی داستان سعی کرده است تا با وجوهی از تعویق خودِ کنشگران، نیز تعلیق برخی از نشانه ها همچون پاک کردن خط ها، شاعرانگی، دیوانه نمایی، کولی گری و شوریدگی، اُمّی نمایی، بی کلمه گی و بی نامی نیز مرزشکنی روایی، امکانِ گذرِ نمادین از فقدان نهفته در نشان مندی و هویت پذیری را به نمایش بگذارد.
نگاهی به مفهوم سوژگی و بیناسوژگی در رمان ادسون آرانتس دوناسیمتنو و خرگوش هیمالیایی اش از جمشید خانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی مفهوم سوژگی با رویکردی پروبلماتیک و بررسی نسبت آن با نقد و نظریه ی ادبیات کودک و نوجوان است. در بررسی جریان تفکر درباره ی سوژگی، آگاهی و کنش گری، ویژگی های اصلی این مفهوم قلمداد می شوند. اندیشه و عمل آگاهانه در دیالوگ با دیگری، مستلزم فرض دو طرف در این رابطه است. من در برابر تو، که در این رابطه یک قطب بر قطب دیگر غالب می شود و این غلبه به شکلی پنهان رخ می دهد. به این ترتیب اگرچه آگاهی هر دو طرف، به دلیل انباشت و تعامل آگاهی هایشان، ارتقا می یابد و می بالد، اما هویتی برساخته پیدا می کنند و طرف ضعیف تر، مغلوب هژمونی گفتمان غالب می شود. در نتیجه طرف مغلوب در واقع نمی اندیشد بلکه اندیشیده می شود و با اینکه فکر می کند مختار بوده، تنها در میان امکان های موجود انتخاب کرده است. مفهوم کلیدی در فهم بهتر این رابطه که این پژوهش با نگاهی باختینی به آن می پردازد، بیناسوژگی است که بر فرایندی بودن این رابطه تأکید می کند و حرکت از بودن به شدن را در مذاکره ای سودمند پیشنهاد می دهد. توجه به مفهوم سوژگی در نقد و نظریه ی ادبیات کودک جهان در سال های اخیر چالش برانگیز بوده است، اما در ایران، پژوهش مشخصی در این زمینه یافت نشد. پرسش اصلی پژوهش این است که چطور می توان رابطه ی بین دوگانه ها را بهبود بخشید و رابطه ای بیناسوژگانی را جایگزین نگاه دوقطبی به سوژه ها کرد؟ در پایان، با نگاهی به کتاب ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیایی اش ، اثر جمشید خانیان، تلاش شد تا فرایند بیناسوژگی میان نویسنده و قهرمان داستان بررسی شود تا به این ترتیب کارایی این بحث ها در قلمرو ادبیات کودک و ظرافت های نقد با این رویکرد آشکار گردد. به نظر می رسد خانیان توانسته با آگاهی بخشیدن و کنش مند کردن سوژه های داستانش به آن ها تشخص ببخشد و آن ها را توانمند کند تا در دل یک مذاکره ی بیناسوژگانی واقعیت داستانی را بسازند.
نقد آثار برگزیده ی شعر شورای کتاب کودک در دهه ی چهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفی آثار برتر شعر کودک، همان قدر که در شکل گیری هویت شعر کودک مؤثر است، در جهت گیری دوسویه ی شاعر و مخاطب و همچنین درک وجوه زیبایی شناختی آن تأثیرگذار است. تکیه بر متن، به ویژه توجه به رخدادهای زبانی به عنوان مهم ترین عنصر شعری، به شناختی دقیق تر از ملزومات شعر کودک منجر خواهد شد؛ زیرا صورت زبانی مهم ترین و ملموس ترین ویژگی شعر کودک است. شورای کتاب کودک در جایگاه نهادی مهم و تأثیرگذار، از آغاز تأسیس با فاصله گیری از نقد ذوقی کوشیده است برای نقد و گزینش آثار برتر، معیارهایی در نظر بگیرد. در اینجا باتوجه به معیارهای تعیین شده ی این نهاد، میزان تطبیق این معیارها با آثار برگزیده ی این شورا در دهه ی چهل بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب زمانی از میان سه اثر منتخب این دهه؛ یعنی فری به آسمان می رود سروده ی عباس یمینی شریف، قصه ی طوقی سروده ی محمود مشرف آزادتهرانی و گل اومد، بهار اومد سروده ی منوچهر نیستانی، در دو اثر اخیر، معیارهای شورا دقیق تر شده و آثار برگزیده انطباق بیشتری با آن ها دارند. البته معیارهای گزینش و نقد شورا در این سال ها خالی از آشفتگی و نقص های فنی نیست، اما باتوجه به نوپایی ادبیات کودک و رویکرد تعلیمی این نهاد، توجیه پذیر است.
بررسی جلوه های مختلف عشق و میزان حضور هر یک در شعر فارسی نوجوان (از 1380 تا 1396 خورشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق از مهم ترین درون مایه های شعر فارسی و از حساس ترین موضوعات دوران نوجوانی ست که در ادوار مختلف جلوه های گوناگونی پذیرفته است. هدف این پژوهش استخراج و تبیین جلوه های عشق در شعر فارسی نوجوان است. پیش ازاین جلوه های عشق در شعر و داستان کودک و نیز رمان نوجوان بررسی شده است، اما به طور ویژه در شعر نوجوان بررسی نشده اند. در این پژوهش از 26 شاعر مطرح حوزه ی نوجوان، 76 مجموعه شعر فارسی که برای نخستین بار از «1380 تا 1396خورشیدی» به چاپ رسیده اند به روش توصیفی تحلیلی بررسی شد. در این پژوهش با بررسی و تحلیل نشانه های درون متن و تفکیک اشعار با دامنه ی تأویل محدود، مشخص شد که شعر عاشقانه ی نوجوان این برهه چه جلوه هایی دارد و شاعران در پرداخت هر یک از این جلوه ها به چه نشانه ها و موضوعاتی توجه داشته اند. بر این اساس جلوه های مختلف عشق در شعر نوجوان این دوره به ترتیب فراوانی عبارتند از: عشق به جنس مخالف، عشق میان والدین و فرزند، عشق میان انسان و خدا، عشق میان دو دوست، عشق به رهبر دینی، عشق انسان به آفرینش و طبیعت و عشق به وطن. شاعران در پرداخت جلوه های مختلف عشق، به فرهنگ ایرانی اسلامی، نیازهای عاطفی نوجوان، آیات قرآن، عناصر طبیعت، عناصر دنیای مدرن، نمادهای اسطوره ای عشق و نمادهای ملی توجه داشته اند.
شگردهای آمیختگی (هیبریدیتی) در کتاب های تصویری داستانی: بررسی موردی قصه ی جنگ و صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شگردهای آمیختگی یا هیبریدیتی و انواع آن در قصه ی جنگ و صلح نوشته ی مرتضی خسرو نژاد با تصویرگری محمدعلی بنی اسدی (1391) براساس گونه های آمیختگی معرفی شده از سوی وان لیروپ-دبراوور (2018) است. وی شش نوع آمیختگی را در کتاب های تصویری داستانی برمی شمرد که عبارتند از: آمیختگی نشانه شناختی، آمیختگی ژانری، آمیختگی مواد کار و رسانه ای، آمیختگی هنری، آمیختگی مخاطب و آمیختگی فرهنگی. پژوهش پیش رو مطالعه ای موردی است که به روش تحلیل محتوای قیاسی و تأملی انجام شده است. یافته ها نشان می دهند به جز آمیختگی فرهنگی، دیگر انواع آمیختگی در اثر بررسی شده وجود دارد و از میان آن ها نیز آمیختگی نشانه شناختی، هنری و مخاطب پررنگ تر و عمیق تر از دیگر آمیختگی ها به چشم می آیند. مطابق دیدگاه باختین در تقسیم آمیختگی به دو شیوه ی ناخودآگاه و دانسته یا خودآگاه برخی از شگردهای مختلف آمیختگی مثل آمیختگی مواد کار و رسانه گاه بسیار آشکار و حالتی دانسته دارند و گاهی این آمیختگی ها حالتی ناخودآگاه یا ارگانیک می یابند و چنان درهم تنیده می شوند که جهان اثر به میدان بازی این آمیختگی ها با اشارات و تفسیرهای مختلف تبدیل می شود. این آمیختگی ها قصه ی جنگ و صلح را به عرصه ای چندصدا و دیالوجیک تبدیل کرده که مخاطب را به دیالوگ با خود فرا می خواند. جدای از ارزش های زیبایی شناختی، هنری و ادبی کتاب های تصویری داستانی آمیخته، توجه به نقش این آثار در رشد سواد دیداری، سواد زیبایی شناختی، بهبود توانایی خواندن و افزایش یادگیری اجتماعی کودکان، بینشی نو به آفرینندگان آثار کودکان، دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خانواده ها می دهد.
کاربست مؤلفه های «ادبیات مرزی» در دو داستان زیبا صدایم کن و دنی قهرمان جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ادبیات مرزی» یا «دوگانه نویس» بر آن دسته از آثاری اطلاق می شود که توجه هر دو طیف سنی کودک و بزرگسال را به خود جلب می کند و برای آن مرز و محدوده ی خاصی متصور نیست. به این گونه ی ادبی که در قرن بیستم میلادی به تدریج کاربردی بیشتر یافته، با آنکه در تمام انواع ادبی و به ویژه داستان مصادیق متعدد دارد، اندک پرداخته شده و شاخصه های آن همچون آمیختگی زبانی، تقابل تعاریف و صفات، ملموس کردن امور انتزاعی و تداخل فضا و مکان که بخشی از مؤلفه های «ادبیات مرزی» است، کمتر استخراج شده و به آن دقت شده است. جستار حاضر، نخست گذری کلی بر دو داستان زیبا صدایم کن از فرهاد حسن زاده و دنی قهرمان جهان از رولد دال به عنوان نمونه هایی برجسته و هم تراز از ادبیات دوگانه نویسی خواهد داشت و سپس آن دو را باتوجه به سویه های مضمون، معنا و ساختارشان مقایسه خواهد کرد. حاصل آنکه هر دو داستان در وجوهی همچون استفاده از ابزارهای روایی، حضور هم زمان شخصیت کودک و بزرگسال، زاویه ی دید قهرمان کودک، گذران سریع دوران کودکی و رسیدن به بزرگسالی، داشتن نگاه رئالیسم انتقادی و کاربست هم زمان طنز در بن مایه ای تراژیک و تلفیق واقعیت واقعی با واقعیت وهمی به هم شبیه اند، اما در توجه به خواننده ی مستتر، در القای مفاهیم ضمنی در متن، کیفیت به کارگیری زبان، نقش آفرینی شخصیت مکمل و تکنیک بازی با زمان با هم متفاوت هستند و در نتیجه در ژانر ادبیات مرزی در یک جایگاه قرار نمی گیرند.
تحلیل خواننده ی درون متن در رمان های زیبا صدایم کن و هستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چمبرز از نظریه پردازان حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان است که نظریه ی خواننده ی نهفته در متن را برای بررسی ارتباط نویسنده و خواننده مطرح کرده است. براساس این نظریه، نویسنده هنگام نوشتن متن، خواننده ای را در ذهن خود تصور می کند و متن خود را بر پایه ی آن روایت می کند. به اعتقاد وی، نویسنده برای ارتباط با خواننده از چهار عنصر سبک، دیدگاه، طرفداری و شکاف های گوبا کمک می گیرد و با استفاده از آن ها، خواننده را به درون متن می کشد. در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از شیوه ی توصیفی تحلیلی، ضمن شناسایی ویژگی های نوجوان، خواننده ی نهفته در رمان های هستی و زیبا صدایم کن را بررسی کرده و به این سؤالات پاسخ ده یم که خواننده ی نهفته ی این آثار کیست (کودک، نوجوان یا بزرگ سال)؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ نویسنده در آفرینش خواننده ی نهفته، از کدام یک از شیوه ها یاری گرفته است؟ براساس نتایج پژوهش، مخاطب آثار حسن زاده نوجوان بوده و خواننده ی نهفته ویژگی های نوجوان را دارد. نویسنده از هر چهار شیوه برای آفرینش خواننده ی نهفته استفاده کرده است.
واسازیِ متافیزیک حضور در بازآفرینی های نوجوانان با نگاهی به بازآفرینی رستم و سهراب از آتوسا صالحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واسازیِ متافیزیک حضور در بازآفرینی های نوجوانان با نگاهی به بازآفرینی رستم و سهراب از آتوسا صالحی چکیده بازآفرینی هایی که از روی متون کهن صورت می پذیرد، از ساختارهای روایی متن مبدأ پیروی نخواهد کرد. تغییراتِ اجتماعی و تاریخی منجر به ایجاد تغییر در روایت راویان خواهد شد و ساختارهایِ جهان رواییِ متن مبدأ را دگرگون خواهد کرد. ما در این تحقیق نشان داده ایم که این دست از تغییرات و دگرگونی ها را چگونه می توان در چارچوب خوانشِ واسازانه یا ساختارشکنانه بازخوانی و تحلیل کرد. همچنین نشان داده ایم که «متافیزیکِ حضور»، یکی از بنیان های اساسی بینش فلسفیِ پیشاساختارشکنی را می توان در وجودِ راوی هایِ مسلط و همه چیزدان در متون کهن نیز بازجست و با واسازیِ حضور ایشان، سایر ساختارهای متن، ازجمله نسبتِ عناصر متقابل و حتی ژانر اثر را دگرگون ساخت. بدین منظور داستان رستم و سهراب از شاهنامه انتخاب شده و با یکی از بازآفرینی های نوجوانان که در نوسازیِ فضا، ساختار و اهدافِ داستان به خوبی عمل کرده، مقایسه شده است. در نتایج تحقیق خواهیم دید که تخاطب ویژه با نوجوان و همچنین تغییر مؤلفه های تاریخی چگونه بر واسازیِ حضور اثر خواهد داشت و این واسازی ژانرِ اثر را از حماسه به درام مبدل خواهد کرد. واژه های کلیدی: بازآفرینی، حضور، راوی، ژانر، ساختارشکنی، متافیزیک.
صورت های خیالیِ مجموعه ی شعری پشت یک لبخند بیوک ملکی بر اساس نظریه ی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تخیل در تمام نمودهای مذهبی، اسطوره ای و ادبی این قدرت متافیزیکی را دارد که آثاری علیه زوال، مرگ و سرنوشت خلق کند. گذر زمان و ترس از مرگ، مقوله ای است که همواره ذهن انسان را آشفته و پریشان کرده است و او را واداشته تا برای مقابله با اضطرابِ مرگ، خودآگاه یا ناخودآگاه واکنش نشان دهد. در میان شاعران حوزه ی نوجوان نیز مرگ اندیشی، ذهن خلاق بیوک ملکی را بر آن داشته تا برای درمان اضطراب مرگ برای مخاطبانِ نوجوانش به قوه ی تخیل خویش پناه ببرد و ترس ها و شیوه های کنترل آن را در تخیل خود با تصاویری نمادین بازگو کند. ازآنجایی که مجموعه شعر پشت یک لبخند از ملکی تصاویر دو قطبی (مثبت و منفی) را دارد، پژوهشگر را بر آن داشته تا با نگاهی نو، صورت های خیالیِ موجود در این مجموعه شعر را طبق نظریه ی ژیلبر دوران با استفاده از روش کتابخانه ای بررسی کند و پاسخ این پرسش را بیابد که بارزترین صورت های خیالی این مجموعه ی شعری، متعلق به کدام منظومه ی تخیلی است؟ نتیجه ی کلی پژوهش حاضر بیان گر این نکته است که بیشترین تمایل اندیشه ی ملکی در این مجموعه، به منظومه ی روزانه ی تخیلات با ارزش گذاری مثبت است که نشان می دهد شاعر تا اندازه ی زیادی به دنیای نوجوانان وارد شده و تصویر مرگ را در تخیل خود تلطیف کرده و وحشت آن را گرفته و به جای آن، تصویرهای خیال انگیز و امیدبخش آفریده است. زمان و مرگ در تخیل این شاعر در ریخت های حیوانی، تاریکی و سقوطی ظاهر شده و سپس با تصاویری متضاد کنترل گردیده است. در مجموع تصویرآفرینی های موجود در مجموعه شعر پشت یک لبخند از نظر ترتیب فراوانی بدین شرح است: ریخت های تماشایی 36 نمونه (13/39 %)، ریخت های عروجی 23 نمونه (25 %)، ریخت های تاریکی 18 نمونه (56/19 %)، ریخت های سقوطی 7 نمونه (60/7 %)، ریخت های جدایی کننده 5 نمونه (43/5 %) و ریخت های حیوانی 3 نمونه (26/3 %).
فرایند سه مرحله ای روایت در ادبیات کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه گرایش به داستان پردازی به سبک جدید برای کودک و نوجوان روندی فزاینده دارد، بازشناسی مرزهای روایت پردازی در این حوزه ی داستان پردازی براساس رده های سنی مخاطبان ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی متکی بر مبانی نظری روایت شناسی و آرای ماریا نیکولایوا درباره ی جهان داستان و فرایند سه مرحله ای «پیشاهبوطی، کارناوالی و پساهبوطی» تلاش کرده است به بازنمایی و واکاوی مشخصه های روایی و روانی داستان های کودکانه معاصر برای ترسیم بوطیقای روایت گری آن ها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دستیابی به مخاطبان فعال و پویا در حوزه ی ادبیات داستانی به ویژه در دوره ی بزرگسالی، بدون تربیت ذهنی و عاطفی کودک و نوجوان از رهگذر داستان های پیشاهبوطی و سپس دوره ی کارناوالی میسر نیست؛ زیراکه مراحل سه گانه داستان پردازی ماریا نیکولایوا آشکار می سازد که داستان نویسی برای کودکان مخاطب (از آغاز تا رسیدن به مرحله ی نوجوانی دوم) فرایندی تکاملی دارد. تربیت مخاطبان با ویژگی های مراحل سه گانه ی گفته شده می تواند به گسترش دانش و شناخت مخاطبان داستان منجرگردد.
بررسی زبان استعاری در اشعار حوزه ی نوجوان افسانه شعبان نژاد از منظر زبان شناسی شناختی در دفترهای شیشه آواز، پرنده گفت شاعرم و یک شعر بی طاقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره از منظر زبان شناسان شناخت گرا، به عنوان اساس اندیشگی انسان در تمامی حوزه های مفهومی ذهن، بیانگر این سخن بوده که زبان استعاری، تجلی روساختی استعاره ی مفهومی است و رابطه ی میان زبان انسان، ذهن و تجارب اجتماعی و فیزیکی او را شرح می دهد؛ افسانه شعبان نژاد از جمله شاعران حوزه ی نوجوان بوده که در سروده هایش برای عینیت و تجسم بخشی، تصویرپردازی و بیان مفاهیم انتزاعی برای مخاطب نوجوان از زبان استعاری بهره برده است. بدین سبب بررسی استعاره ی زبانی این شاعر با دیدگاهی شناختی، پرسش اصلی پژوهش حاضر است و تحلیل انواع استعاره ی مفهومی در اشعار نوجوان وی هدف کلی این پژوهش است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی توصیفی صورت گرفته و گردآوری منابع از طریق مطالعات کتابخانه ای است. نتیجه ی بررسی دفترهای شیشه آواز ، پرنده گفت شاعرم و یک شعر بی طاقت چنین بوده که کلان استعاره در بافت شعری شعبان نژاد، استعاره ی هستی شناختی با نگاشت های شی، انسان، مکان، ظرف، گیاه، غذا، حجم و صدا، برای ملموس ترکردن مفاهیم ذهنی مخاطب نوجوان به کار رفته است. طرح واره ی اصلی استعاره ی ساختاری، «زندگی، سفر است» است که دو طرح واره ی «رفتن، ماندن است» و «ماندن ، غربت است» مقدمه ی آن محسوب می شوند، همچنین استعاره های جهتی نیز مکمل طرح واره های استعاره ی ساختاری هستند.
نقد اسطوره شناختی مرگ در کتاب مرگ بالای درخت سیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد اسطوره شناختی مرگ در کتاب مرگ بالای درخت سیب ریحانه عسکری * علی بوذری** چکیده در طول تاریخِ اندیشه ی اسطوره ای بشر، شاهد اساطیر جهان شمول بسیاری هستیم. اساطیری مانند مرگ، آفرینش و نخستین انسان. فارغ از اینکه خواستگاه این اساطیر مشترک کجا است، این قبیل اسطوره ها کارکردهای مشابهی با یکدیگر دارند. برای مثال، مرگ در بسیاری از اساطیر، حاصل گناه یا دشمنی بوده است یا انسان ها با وجود آنکه تمایل بسیاری به جاودانگی داشته اند، به سبب گناه خویش، نفرین اهریمن یا دشمنی خدایان، می میرند. بنابراین مرگ در بیشتر مواقع برای انسان هراس آور بوده است. مرگ به عنوان یکی از مهم ترین اضطراب های بشری، شکل های گوناگونی به خود می گیرد. کاترین شارر در کتابش نمونه ای از این اضطراب ها که همانا ترس از نابودی است را به کمک متن و تصویر به نمایش درآورده است. در کتاب مرگ بالای درخت سیب با درنظرگرفتن اشتراکات میان اساطیر در چهره ی مرگ، سعی شده است نگاه متفاوتی به مرگ و زندگی ارائه شود. مرگ در این کتاب حاصل گناه و دشمنی نیست، بلکه بخشی از زندگی است. در واقع مرگ، خود زندگی است تاجایی که زندگی بدون مرگ و مرگ بدون زندگی، معنایی ندارد. مرگ در این کتاب دوشادوش زندگی ایستاده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی انجام شده و در آن سعی کرده ایم تا چگونگی بازنمایی مرگ را در متن و تصویرِ کتاب مرگ بالای درخت سیب بررسی کرده و خاطرنشان کنیم که جلوه ی رعب آور مرگ، تنها یک نمود از هزاران جلوه ی دیگر آن است.
خوانش بینامتنی اسطوره در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابراهیم محمدی* اکبر شایان سرشت * * عفت فارغ * چکیده آثار نمایشی کودک و نوجوان، به ویژه وقتی پدیدآورندگان آن ها در تعاملی بینامتنی با متون کهن، عناصر ساختاری مهمی از قبیل زمان، مکان، شخصیت های داستانی، پیرنگ و گاه حتی همه ی پیکره ی داستانی را دست مایه ی کار خود قرار می دهند، گذشته از فراهم آوردن زمینه ی سرگرمی و تفریح و تخلیه ی روانی، از سویی کارکرد آموزشی دارد و از دیگرسو بستر مناسبی است برای انتقال میراث نیاکان ما (سنت ها، آیین ها، دین و مذهب، سیاست و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی جامعه) به آگاهی نسل امروز. یکی از این آبشخورهای برجسته، اسطوره و روایت های اسطوره ای است که همواره به اشکال مختلف در آیین ها، باورها و متون ادبی و هنری از جمله داستان ها، نمایشنامه ها و فیلمنامه ها بازتاب یافته است. در این جستار با بهره گیری از نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنه، به ویژه بیش متنیت او و به شیوه ی توصیفی تحلیلی، چگونگی بازآفرینی اسطوره ی باران در نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران نوشته ی آتسا شاملو بررسی شده است. از مهم ترین یافته های پژوهش حاضر می توان به این نمونه ها اشاره کرد: نمایشنامه ی تشتر نگهبان باران در همه ی مراحل پنج گانه ی ترامتنیت (بینامتنیت، سرمتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت) کاملاً متأثر از اسطوره ی باران بوده است. نویسنده، در بخش بیش متنیت بیشترین تأثیر را از اسطوره ی باران پذیرفته است، یعنی هم از همان گونگی بهره برده و هم از تراگونگی. در واقع تأثیر او از اسطوره ی باران و تغییردادن (تراگونگی) آن متناسب با حال وهوای مخاطب، باعث شده تا بتواند اثری جذاب برای کودکان و نوجوانان خلق کند. همچنین نویسنده در پیرامتنیت آستانه هایی را برای متن خود قرار داده است که با شناخت آن ها درک متن برای مخاطب آسان تر می شود. بنابراین بدون شک اسطوره ی باران از پیش متن های اصلی در خلق این اثر بوده است.
تحلیل گفتمان روابط قدرت بین کنشگران در داستان های تألیف شده برای کودکان ایرانی به زبان فارسی با رویکردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر موقعیت های ارتباطی، قدرت کنشگران بر کنش های زبانی تأثیر می گذارد و گفت وگویی را شکل می دهد که نشان دهنده ی فرادستی یا فرودستی طرفین گفت وگو است. روابط قدرت در داستان های کودکانه نیز مانند هر گفتمان دیگری برقرار است و چگونگی تعاملات شخصیت های داستانی را تعیین می کند. این پژوهش بر آن است تا انواع این روابط و اهداف گفتمانی آن ها را در متون داستانی کودکان شناسایی کند تا الگوهای ذهنی مرتبط با روابط قدرت را که در تولید این متون ایفای نقش کرده اند، مشخص کند. برای دستیابی به این هدف، راهبردهای زبانی متأثر از روابط قدرت بین کنشگران در چارچوب تحلیل گفتمان اجتماعی شناختی وندایک (2000) و نظریه ی الگوهای ذهنی تحلیل شده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و شیوه ی گردآوری داده ها به این گونه بوده که پیکره ای متشکل از صد داستان چاپ شده ی ناشران کتاب کودکان در گروه های سنی «الف»، «ب» و «ج» مطالعه شده است. از این پیکره، سی داستان به روش هدفمند انتخاب و روابط قدرت بین شخصیت ها تحلیل گردیده است. براساس نتایج، کلان ساختاری که تولید متون بر مبنای آن شکل گرفته، سلطه گری را همواره محکوم به شکست نشان داده است. به عبارت دیگر، الگوی ذهنی به کاررفته در تولید متون داستانی برای کودکان ایرانی به زبان فارسی از کلیشه ی روابط قدرت مسطح، همبستگی و برابری بین کنشگران پیروی کرده و روابط فرادست، فرودست را به حاشیه رانده است. این کلیشه، دیدگاه اجتماعی فارسی زبانان را به صاحبان قدرت می نمایاند. برنامه ریزان آموزشی، نویسندگان، مترجمان و ویراستاران حوزه ی کتاب کودک می توانند از نتایج این تحقیق استفاده کنند.
نوع شناسی بازنمایی عشق در رمان های نوجوان فرهاد حسن زاده براساس الگوی رابرت استرنبرگ (مطالعه ی موردی رمان های این وبلاگ واگذار می شود و عقرب های کشتی بمبک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع شناسی بازنمایی عشق در رمان های نوجوان فرهاد حسن زاده براساس الگوی رابرت استرنبرگ (مطالعه ی موردی رمان های این وبلاگ واگذار می شود و عقرب های کشتی بمبک ) چکیده دوران نوجوانی به دلیل تغییرات چشم گیری که از نظر مسائل جنسی، عاطفی و شناختی در فرد پدیدار می شود، دوره ای مهم از زندگی به شمار می آید. تغییرات هورمونی، تکمیل اندام های جنسی و دگرگونی های ظاهری، شرایط ویژه ای را رقم می زند که افزایش میزان حساسیت و آسیب پذیری نوجوان را در پی دارد. ارائه ی آگاهی های لازم از سوی والدین و متولیان امور نوجوانان باعث کاهش خطرات و لغزش های احتمالی در این دوره می شود. عشق از آن دسته عواطفی است که در این دوران پدیدار می شود و به سرعت تبدیل به یکی از اصلی ترین دغدغه های نوجوان می گردد. شیوه ی بازتاب عشق در رمان هایی که برای مخاطب نوجوان نوشته می شود، می تواند در زمینه ی آشنایی نوجوانان با این احساس و مدیریت درست آن، اثرگذار باشد. فرهاد حسن زاده از نویسندگانی است که در آثار خود به این مهم پرداخته است. در این پژوهش نحوه ی انعکاس این مفهوم در آثار این نویسنده با توجه به الگوی رابرت استرنبرگ از عشق و تقسیم بندی هشت گانه ی او از این مقوله به شیوه ی توصیفی تحلیلی بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که به جز یک ارتباط از نوع کامل، عشق های یک طرفه که در یکی از طرفین به حالت نبود عشق و طرف دیگر به شکل عشق ابلهانه نمودار می شود، در کنار عشق از دو نوع رمانتیک و دلباختگی در هر دو داستان فرهاد حسن زاده نمود بیشتری دارند. واژه های کلیدی : الگوی رابرت استرنبرگ، بلوغ جنسی، بلوغ عاطفی، رمان نوجوان، عشق.
بررسی شگردهای دگرریختی با خوانشی اسطوره ای در رمانِ مرد سبز شش هزارساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای پرنگار و پرَان اسطوره ها و شگردهای بازپرداخت آن ها می تواند دست مایه ی رنگینی برای ادبیات کودک و نوجوان باشد. این مقاله برآن است تا به روش توصیفی از نوع تحلیل محتوای کیفی با خوانشی اسطوره ای، شگردهای دگرریختی را در رمان مرد سبز شش هزارساله واکاوی کند. کلهر با دگرریختی اسطوره، زیرساخت و روساخت روایی اثرش را به تخیل امروزی نوجوان پیوند زده است. او بیشتر به حماسه ی گیلگمش و در پیوند با آن، به اسطوره ی تموز و ایشتر نظر داشته است. این نویسنده با آفرینش شخصیتی انسان گیاه و با یاری دگرریختی از چند شخصیت اسطوره ای، لذت بازخوانی بسیاری از خویش کاری ها و سازه های اسطوره ای چون جاودانگی، جاودان گریزی، فرهمندی، نیای فرهنگی قوم (خرد جمعی بشر)، انسان کامل (ماندالا)، انسان نوعی، گیاه تباری و تقدس گیاه، دوگونی، برکت بخشی، باروری (غول رباینده ی آب، رمز جاودانگی با گیاه، گاو ورزا) و... را در مکان و زمانی اسطوره ای به مخاطب خویش ارزانی داشته است.