فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳٬۰۶۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در سه دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشریات کودک از رشد کمّی و کیفی نسبتاً خوبی برخوردار بوده اند. موضوع اصلی مقاله، بررسی مضامین اشعار دهه ی هشتاد نشریّات کودک است. مجموعه مضامین بررسی شده در این پژوهش به ترتیب فروانی آنها عبارتند از: 1- طبیعت (جاندار و بی جان)، 2- دین و مضامین آیینی، 3- مسایل اجتماعی– سیاسی، 4- تفریحات و سرگرمی، 5- آموزشی- علمی، 6- اخلاقی- تربیتی 7- سایر مضامین. در این مقاله 599 شماره مجله کودک بررسی شده است. جامعه ی آماری این تحقیق را «سروش» (81 نسخه)، «رشد» (72 نسخه)، «کوشش» (26 نسخه)، «کیهان» (170نسخه)، و نشریه ی «دوست 250نسخه) تشکیل می دهند که هر کدام دارای چندین قطعه شعر هستند. در این دوره مضامین دینی که طبق پژوهش های قبلی، در دهة گذشته در رتبه چهارم قرار داشت، به رتبه دوم از نظر فراوانی و بسامد ارتقاء پیدا کرده و این نکته نشان از توجّه جامعة ایران در دهة هشتاد به امور دینی و آموزش های آن دارد.
بررسی مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله در ادبیات کودکان در ایران (بر مبنای بررسی و مقایسه ی داستان های تألیفی و ترجمه ای سال های 1385-1380 رده های سنی ب و ج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه کتاب های داستانی تألیفی و ترجمه ای بر اساس مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله بود است. داستان های مورد بررسی در این پژوهش، شامل 10 کتاب داستانی تألیفی و 10 کتاب داستانی ترجمه ای برگزیده از سوی شورای کتاب کودک بین سال های 1380 تا 1385، متناسب برای گروه سنی "ب" و "ج" بود که با نظر متخصصان انتخاب شدند. این متون داستانی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و بر اساس مراحل حل مسأله "دیویی" و ویژگی های حل کنندگان مسأله "گریفین" مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که در داستان های ترجمه ای، مرحله ی جمع آوری اطلاعات و در داستان های تألیفی مرحله ی ارائه ی راه حل ها و بررسی راه حل ها دارای بیشترین فراوانی بود و مرحله ی تعیین مسأله و تدوین نتایج و ارزیابی آنها در هر دو گروه داستان کمتر مشاهده شد. نتیجه دیگر اینکه ویژگی تفکر تعاقبی در داستان های ترجمه ای و ویژگی مقاومت در داستان های تألیفی به میزان بیشتری مشاهده شد و ویژگی های دانش پیشین و توجه به دیدگاه ها در هر دو گروه داستان کمتر مشاهده شد. در کل، کتاب های داستانی ترجمه ای از مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله بیشتری نسبت به داستان های تألیفی برخوردار بود که با رعایت جوانب احتیاط می توان گفت غنی تر از داستان های تألیفی بودند. نتیجه دیگری که این پژوهش در پی داشت این بود که هر دو گروه متون داستانی، از اکثر مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسأله برخوردار بودند.
فرانظریه توصیفی ادبیات کودک: طبقه بندی و توصیف زمینه های پژوهشی در نظریه ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا کوشیده ایم زمینه های موجود در نظریه پردازی ادبیات کودک را بر مبنایی عینی و منطقی در سه حوزه طبقه بندی کنیم. این حوزه ها عبارتند از: نظریات مربوط به وجود ادبیات کودک، نظریات مربوط به ماهیت و مسائل خاص ادبیات کودک و بازنگری در مفاهیم و مقولات نظریه های ادبی و روابط آن ها بر مبنای ماهیت و مسائل خاص ادبیات کودک و از هر مورد، نمونه هایی ارائه کرده ایم. سپس بر مبنای نمودار نقاط کانونی نظریات ادبی واندرگریفت، وضعیت نظریات ادبیات کودک را در این نمودار معین کرده ایم. با مشخص کردن رابطه دیالکتیکی نظریه و نقد ادبی نشان داده ایم که تولید نظریه ادبی متکی بر نقد ادبی نیز هست و در انتها با طرح ضرورت اندیشه پیچیده، به امکان های پیش روی نظریه پردازان آینده نیز اشاره کرده ایم. به این ترتیب، فرانظریه توصیفی نظریات ادبیات کودک را ترسیم کرده ایم که نمایی کلی از مسیرها و زمینه های پژوهشی حوزه ادبیات کودک را نشان می دهد.
تحلیل روابط معنایی واژگان به کاررفته در ادبیات داستانی کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متن، حاصل هم نشینی نظام مند و بافت مدار سازه های زبانی در کنار یکدیگر است. بین واژگانی که یک متن را به وجود می آورند، روابط مختلفی برقرار است. از آنجا که بافت زبانی تأثیر زیادی بر درک مخاطبان از متن دارد، گزینش روابط مناسب بین واژه ها که بر معنای یکدیگر تأثیر می گذارند، می تواند از دشواری متن کاسته و به درک مطلب کمک کند. گزینش مناسب واژه و روابط واژگانی از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر رعایت نشود، نه تنها از جذابیت متن می کاهد، بلکه مخاطب را در درک آن نیز دچار مشکل می کند. این تحقیق بر اساس مبانی نظری متکی بر روابط واژگانی، به بررسی میزان کاربرد هر یک از روابط معنایی در ده داستان کودکان متعلق به دو گروه ”الف“ و ”ب“ پرداخته است. در این تحقیق که داده های آن به روش توصیفی جمع آوری گردیده، پنج کتاب گروه سنی ”الف“ و پنج کتاب گروه سنی ”ب“ به لحاظ بسامد رخداد هر یک از انواع روابط واژگانی بررسی و با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان انواع روابط واژگانی، نویسندگان کودک در هر دو گروه سنی تمایل دارند از دو رابطه تکرار و با هم آیی بیش از روابط دیگر استفاده کنند. همچنین بر خلاف تصور، رابطه هم معنایی در هر دو گروه کمترین بسامد را داشته است. نتایج این تحقیق برای نویسندگان و ویراستاران کتاب ها و مجلات کودکان قابل استفاده بوده و به شناخت بیشتر نسبت به آثار کودکان می انجامد.
گذر کنسروها از سرزمین بوف های کور (واکاوی پیوندهای بینامتنی رمان کنسرو غول با بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدی رجبی از نویسندگان جوانی (متولد ۱۳۵۹) است که در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان نیز فعالیت می کند. در این زمینه، تاکنون ۸ اثر از رجبی منتشر شده که تعدادی از آن ها در کانون توجه منتقدان قرار گرفته اند. یکی از این آثار رمان کنسرو غول است. از ویژگی های پیدا و پنهان این اثر که بر آشنایان ادبیات معاصر ایران آشکارشدنی است، همانندی آن با یکی از برجسته ترین داستان های معاصر ایران و جهان است؛ خواننده ی کنسرو غول، در نخستین خوانش خود از این اثر، سایه روشن بوف کور را بر آن می بیند. با باز خوانی این آثار و درنگ بر جزئیات آن ها سایه ها کنار می روند و چگونگی گره خوردگی این اثر ها با یکدیگر روشن می شود. پژوهش پیش رو، حاصل پشت سر گذاشتن این منزل هاست. زمینه ساز این حرکت، آشنایی با رویکرد بینامتنیت و آراء نظریه پردازان به نام آن بوده است؛ رویکردی که جوهره ی آن در کهن ترین کتاب های بلاغت فارسی و عربی نمودی آشکار دارد. آنچه بیش از هر چیز رمان رجبی را به بوف کور هدایت پیوند می دهد، شخصیت ها و نوع پردازش آن هاست. شیوه ی روایت، بن مایه و برخی توصیفات نیز پیوند میان این آثار را ژرف تر ساخته است؛ پیوندی که ژنت آن را «بینامتنیت ضمنی» می نامد. واژه های کلیدی: بوف کور، بینامتنیت، ژرار ژنت، کنسرو غول، صادق هدایت و مهدی رجبی.
در جستجوی کمال مطلوب(بررسی تطبیقی «ماهی سیاه کوچولو»ی صمد بهرنگ با «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صمد بهرنگی جزو اولین کسانی است که در ایران برای بچه ها داستان نوشت و «ماهی سیاه کوچولو»ی او یکی از شاهکارهای ادبیات کودک و نوجوان ایران است. در این داستان، ماهی سیاه کوچولو از زندگی بی حاصل در محیطی محدود، و از خمود فکر و بطالت عمر هم نوعانش خسته شده است. بنابراین عزم جزم کرده است به دنیاهای وسیع برود و در آنجا آگاهی و تجربه های نو کسب کند، به همین خاطر با شکستن سنت ها و تابوها، قدم در راهی پرمخاطره می گذارد... . ماهی سیاه کوچولو از نظر مضمون و محتوا و ساختار( طرح، روایت، زاویه دید، نمادپردازی و ...) شباهت های زیادی با داستان «جاناتان مرغ دریایی» ریچارد باخ آمریکایی دارد. در این جستار تلاش می شود تا به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی این دو داستان بپردازیم و با بیان وجوه اشتراک و افتراق آن دو، اشتراکات فکری، فرهنگی، ذوقی و.. دو نویسنده از دو ملت غیر هم زبان را عرضه بکنیم.
تأثیر ژانر بر کارکرد گفتمانی شخصیت های زن در رمان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد چگونگی تأثیر ژانر فانتزی بر کارکرد گفتمانی شخصیت های زن در رمان نوجوان و تمایل یا عدم تمایلشان به هنجارگریزی های جنسیتی را بررسی کند. بدین منظور دو رمان نوجوان به نام های بازگشت هرداد نوشته فریبا کلهر و پریانه های لیاسند ماریس نوشته طاهره ایبد را مورد بررسی قرار می دهیم. نوجوانان دختر قهرمان این دو رمان هستند و موضوع هر دو رمان پیروز شدن بر نیرویی متافیزیکی و آرام کردن دریاها است. هر اثر فانتزی به هرحال کم و بیش ریشه در دنیای رئال دارد و هرچه ساختار فانتزی اثر با فاصله گیری بیشتر از دنیای رئال بنا گذاشته شود، مجال بیشتری برای شکستن کلیشه های گفتمانی دنیای واقعی به دست می دهد. طبیعی است آثار فانتزی از لحاظ میزان بهره گیری از تخیل یا تطابق با واقعیت با هم متفاوتند. بنابراین هدف این مقاله مقایسه کارکرد گفتمانی شخصیت های زن، جایگاه اجتماعی آن ها، نسبت میان گفتمان بازنمایی شده در رمان و گفتمان اجتماعی فضای ایران و درنهایت میزان فاصله گیری از دنیای رئال در ساختار فانتزی رمان ها و تأثیر آن بر بازتاب موارد ذکر شده است. بدین منظور از شیوه «تحلیل انتقادی گفتمان» براساس متد نورمن فرکلاف استفاده می شود. بررسی ها نشان می دهد با وجود هنجارگریزی های جنسیتی در هر دو رمان که تحت تأثیر ژانر فانتزی آثار شکل گرفته است، بازگشت هرداد به دلیل دنیای فانتزی گسترده تر و عمیق تر از گفتمان اجتماعی معاصر ایران دور تر شده است و شخصیت محوری دختر کم تر تحت تأثیر هنجارهای جنسیتی ایرانی است.
تطبیق مؤلفه های هوش معنوی در دو رمان «سختون» و «فریاد مرا بشنو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی، به منزله زیربنای باورهای فرد و متضمّن بالاترین سطوح زمینه های رشد شناختی است که در قالب رشد شخصیّتی و عاطفی نمود می یابد. کشف مؤلفه های هوش معنوی در آثار ادبیّات کودک و نوجوان، به هویّت خودپنداره کودک و نوجوان و باورمندی دینی آنان کمک می کند. اعتماد به تربیت و انگیزه های معنوی نیز الگویی کاربردی برای خلق آثار جدید خواهدبود، مشروط بر آنکه نیروی بالقوه زبان برای گسترش مرزهای عقلانی، عاطفی و تجربی لحاظ شود و ساختار کلامی متناسب با ساحت وجودی کودک خلق شود. در این جستار، دو رمان «فریاد مرا بشنو» و «سختون» را در مقابل هم قرارداده ایم تا مؤلفه های هوش معنوی را در آنها شناسایی و استخراج کنیم. فراوانی این گزاره ها در این دو اثر، با روش تحلیل محتوا و مقایسه معنایی بررسی شده است. اینکه آیا می توان از ادبیّات کودکان به مؤلفه های هوش معنوی پلی زد و میان سادگی داستان های کودکانه و مفاهیم هوش معنوی پیوندی برقرار کرد، پرسش اساسی پژوهش حاضر است. نتایج، نشان دهنده آن است که این نویسندگان از دو سوی دنیا، در محتوای داستان های خود، از مفاهیم هوش معنوی بهره برده اند و جستارهای فکری مشابه و اندیشه های مشترک داشته اند.
بررسی چگونگی توجه به حقوق کودک در داستان بچه های قالیبافخانه «با تأکید بر حقوق کاردر نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کار کودکان یکی از اساسی ترین معضلات اجتماعی عصر حاضر است. این پدیده هرچند درگذشته نیز وجود داشته،اما امروزه به دلیل تغییرات نظام های اقتصادی،اجتماعی و خانوادگی بیشتر مورد توجه است. در این میان ادبیات کودک به عنوان یکی از ابزارهای مهم نشر و القای نیاز های کودکان می تواند مخاطب را با حقوق کودک تشویق کند . داستان «بچه های قالیبافخانه» نوشته ی هوشنگ مرادی کرمانی تلاش کرده است از این زاویه به کودک و حمایت های حقوقی او توجه کند. این مقاله در پی آن است که با تبیین مولفه های حقوقی کودکان کار در این داستان، شیوه های خلاقانه نویسنده در ترویج حقوق کودکان کار را آشکار نماید. و لزوم توجه به حقوق کودکان در کارگاه های فرش بافی را یادآور شود. همچنین مقاله در پی آن است که میزان تأثیرپذیری وقایع این داستان از قوانین حمایت کننده کودکان را با روش توصیفی-تحلیلی موردمطالعه قرار دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های حقوق کودک همچون سن کار،شرایط کار،دستمزد کودک، فضای کارگاه و کودک آزاری و منع از تحصیل در داستان به خوبی بیان شده است. نویسنده با استفاده از تکنیک طنز به ویژه گروتسک که در عناصر شخصیت و مکان به وضوح دیده می شود، عنصر تعلیق، زبان عامیانه، و بحران های پی درپی در داستان توانسته است توجه مخاطب را به موضوع اصلی داستان جلب کند. .
یک روایت، چند صدا: بررسی شیوه های گفت وگومندی و چندصدایی در رمان لالایی برای دختر مرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رمان لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی از نظر گفت-وگومندی و چندصدایی، با توجه به نظریه ی رمان میخاییل بختین است. پژوهشگر کوشیده است با تحلیل محتوا به شیوه ی تأملی و در پیش گرفتن رویکردی توصیفی-تفسیری، شیوه ها و عناصری که این اثر را گفتگومند و چندصدا می سازد بیابد. بختین رمان را گونه ای ادبی با ویژگی چندصدایی، متوجه دگربودگی و نقطه ی مقابل قطعیت پذیری می داند. او معتقد است صداهای مختلف موجود در گفتمان رمان، که ارزش ها و گرایش های مختلفی را با خود دارند، و از این جهت آشتی ناپذیر هستند، مانع از گره گشایی نهایی می شوند و پایانی باز را در رمان باعث می شوند. وجود حلقه ی راویان، تغییر زمان -مکان، پرداختن به دختران از سوی مولف مرد، پایان باز، پیش کشیدن موضوع های اجتماعی که کمتر بدان پرداخته شده و مکان رخ دادن حوادث، که درحاشیه ی شهر قراردارد، از جمله مواردی است که لالایی برای دختر مرده را گفت وگومند، چندصدایی و متوجه دگربودگی ساخته است. از طرفی شیوه ی ناخطی و تمرکززدای روایت و تغییر چندباره ی راوی ، در کنار ساختار نه چندان پیچیده ی این رمان باعث تمرکززدایی و رشد ذهنی مخاطب نوجوان می شود. از این جهت لالایی برای دختر مرده را می توان نمونه ی مناسبی از رمان نوجوان و تجربه ای متفاوت دانست که می تواند زمینه ساز ارتقای حس زیبایی شناسی مخاطب شود و آمادگی او را برای متن هایی با ساختار پیچیده تر فراهم سازد.
سیمای کودکان کار در آثار داستانی کودک و نوجوان فارسی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های کودک و نوجوان، به طور عام و داستان های کودکان کار و خیابانی، به طور خاص، با فراهم آوردن زمینه و فضای تخیلی، به مخاطبان خود این امکان را می دهند تا ضمن هم ذات پنداری و همانندسازی با شخصیت های داستان، به وجهی خیالی، اما معرفت شناسانه، ماجراها و کشمکش های گاه ناخوشایند زندگی را نیز تجربه کنند و افق دیدشان را گسترش بخشند. از سویی، دقت نظر در شیوة تحلیل و جهت گیری های متون داستانی به مقولة کار کودکان، روشنگر دگرگونی ذهنیت یا الگوهای گفتمانی مربوط به کار کودک در گذر زمان، خواهد بود. در این مقاله که به شیوة تحلیل محتوای کیفی، بیش از پنجاه رمان و مجموعه داستان با نگاهی جامعه شناسانه بررسی شده است،کوشیده ایم تا به این پرسش بنیادین پاسخ گوییم که داستان کودک و نوجوان ایران پس از انقلاب اسلامی در گسترة چندین دهه نسبت به کار کودک و زندگی کودکان کار و خیابان چه الگوها و دیدگاه هایی را فرانموده است. یافتة نهایی پژوهش به اجمال نشان می دهد که نگاه به کار کودک در جهان سنتی و روستایی داستان، به مثابة عنصری مثبت و مرحله ای برای تشرف او به بزرگسالی، و در فضای شهری و صنعتی در حکم مقوله ای از جنس استثمار و تعرض به حقوق کودک است. این دگرگونی با تحولات اجتماعی ایران و جایگزینی اقتصاد عمدتاً دهقانی با اقتصاد صنعتی هم نوایی دارد.
پسامدرنیسم و بوطیقای داستان کودک: تحلیلی روایت شناسانه از داستان "آقارنگی و گربه ناقلا " از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کودک، خصوصا ژانر داستان، طی سالیان گذشته از قالب ها و باورهای کلاسیک و ازپیش تعیین شده خود فاصله گرفته، وجوه روایتمندی این آثار رانیزدستخوش تغییر و تحول ساخته است. دراین میان تلاش نویسندگان کودک برای همراهی با تحولات ساختاری- محتوایی شکل یافته در ادبیات و همگام با تحولات اجتماعی ازیک سو و تبدیل مخاطب منفعل کودک به خواننده ای فعال ازسوی دیگر، به خلق داستان های پسا مدرن انجامیده است. داستان "آقارنگی و گربه و ناقلا" ازجمله داستان های کودک از فرهادحسن زاده است که توانسته باورهای عامیانه درباره داستان کودک را به چالش بکشد و با استفاده از ویژگی های روایی پسا مدرن، علاوه برحفظ باورپذیری متن برای این دسته از مخاطبان، ذهن او را به پرسش دربرابر واقعیت های پذیرفته شده از داستان و جهان فرا خواند. بهره گیری از ویژگی هایی همچون راوی متکثر و اقتدارشکن، فراداستان، تلفیق سبک ها و ژانرها و فرجام متکثر ازجمله ویژگی های پسامدرنیستی اثرموردنظر است که درکنار تصویرگری هماهنگ با متن در پژوهش پیش رو بدان پرداخته شده است. براین اساس برخورداری از صدای راوی کودک دربرابر راوی دانای کل بزرگسال وهمچنین استفاده از تکینک هایی چون هوش آزمایی و دعوت به همکاری کودک درجهان متن درکنار پایان بندی نامعین و متکثر با هدف تأکیدهرچه بیشتر برداستانی بودن ، خواننده را به تلاشی خلاقانه و فعال برای پاسخ گویی به پرسش های ذهنی خود فرامی خواند.
بررسی شخصیت پردازی در داستان های خردسالان با تمرکز بر ۳۹ اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خردسالان به دلیل ویژگی های خاص ذهنی و شناختی دارای جایگاهی ویژه اند. ادبیات آنان نیز دارای خصوصیات منحصر به فردی است، چرا که این گروه معمولاً قادر به خواندن نیستند و با ادبیات با واسطه ی راوی یا داستانگو ارتباط برقرار می کنند. همچنین داستان های متعلق به این گروه سنی از نظر کمی، کوتاه یا بسیار کوتاه است. با توجه به این مسئله ضرورت دارد که نویسنده با ارتقای کیفی اثر این امر را جبران نماید. در این میان به کارگیری شیوه ها و ابزارهای شخصیت پردازی مانند: کنش، گفتار، وضعیت ظاهری، زمان، مکان، لحن و نام به نویسنده کمک می کند تا به شخصیت پردازیِ مناسب و در نتیجه موفقیت در ایجاد ارتباط با مخاطب دست یابد.
مقاله ی حاضر به بررسی شیوه ها و ابزارهای شخصیت پردازی و انواع شخصیت های داستانی در 39 داستان از گروه سنی ""الف"" می پردازد. بررسی صورت گرفته نشان می دهد که نویسندگان این حوزه در استفاده از برخی از این ابزارها و شیوه ها مانند : توصیف وضعیت ظاهری شخصیت، نام سازی و ... به خوبی عمل نکرده اند و در مقابل از برخی از آن ها مانند: توصیف کنش، گفتار شخصیت ها در امر شخصیت پردازی استفاده مناسب تری کرده اند. با توجه به ظرفیت های گسترده ی این ابزارها و شیوه ها شایسته است که نویسندگان این حوزه بهره ی بیشتری از آن ها در پرداخت شخصیت های داستانی خود ببرند و شخصیت هایی جذاب و ماندگار خلق کنند.
مقایسه نشریات الکترونیکی پیوسته کودک و نوجوان در ایران، لبنان و کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف ارزیابی و مقایسه تارنماهای مورد مطالعه در کشورهای ایران، لبنان و کانادا، بر اساس معیارهای ارزشیابی لو (2:2003 -5)انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی است. نتایج این پژوهش، ارزیابی و مقایسه ی محتوا، طراحی بصری و فنی، حق مولف و شاخص های کارکردی تارنماهای مجلات کودک و نوجوان را امکان پذیر کرد. ابزار گردآوری داده ها درمطالعه ی حاضر، سیاهه وارسی است. تارنماهای فعال 11 مجله کودک و نوجوان در کانادا، 14 مجله کودک و نوجوان در ایران و 4 مجله کودک و نوجوان در لبنان؛ دارای معادل چاپی و یا فاقد معادل چاپی، جامعه آماری این پژوهش بود. به منظور ارزیابی و مقایسه تارنماهای مورد مطالعه در کشورهای ایران، لبنان و کانادا، تحلیل آماری استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی( توزیع فراوانی، میانگین و درصد) بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین میزان رعایت معیارهای حق مولف و ساختار (ویژگی طراحی بصری و فنی) در وبگاه های نشریات کودک و نوجوان در کانادا قابل مشاهده است. همچنین وبگاه های ایران و لبنان در میزان رعایت معیار محتوا، بهتر از وبگاه-های کانادایی، عمل کرده اند.
جستاری تحلیلی در کارکرد موتیف های آشنا و آشنایی زدا در داستان های کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ،جستاری تحلیلی در چگونگی حضور و کارکرد ""موتیف"" درچند اثر داستانی در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان است .مباحث نظری این جستار، پیرامون حضورو نقش اساسی موتیف ها در اثار هنری-ادبی و شامل تعاریف و تاریخچه ی مختصری از مطالعات مربوط به این عناصراست. در حوزه ی کاربردی ،پس از مطالعه وبررسی دقیق موتیف ها ی آشنا و سنتی و موتیف های آشنایی زدا و نو،،علاوه بر تحلیل کارکرد ان ها و نمایش ویژگی اصلیشان در تکرار و توالی در متن، شاهد مثال های متعددی ازانواع ان ها، با تکیه بر اثاری از چهار نویسنده ه حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان:محمدرضابایرامی،فریبا کلهر،هوشنگ مرادی کرمانی و محمدرضا یوسفی انتخاب شده است.معرفی و بررسی موتیف ها در این مقاله، دردو محور:یکی ،بررسی و تحلیل کارکرد تکراری موتیف ها در یکی از اثار نویسنده و دیگر،بررسی تکرارآن ها در تعدادی ازاثار یک نویسنده مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین درپایان مقاله ،علاوه بربیان نتایج یافته های بررسی، به منظورکمک به مطالعه ی نقش موتیف ها در اثار داستانی و همچنین تقویت نقد ساختاری و پدیدار شناسانه ی متون داستانی،به ویژه در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان،نوعی طبقه بندی برای انواع موتیف ها ،به ویژ،ه با تکیه بربحث شگردهای اشنایی زدایی ،ارائه شده است.
نظریه و نقد ادبیات کودک به روایت کتاب ماه کودک و نوجوان (1376 1380)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نظریه ها و نقدهای منتشر شده در نشریات نظری و تخصصی ادبیات کودک، می تواند در روشن شدن مسیر حرکت ادبیات کودک و تبیین نقاط قوت و ضعف جریان نقد و نظریه پردازی آن نقش مهمی داشته باشد. در این پژوهش کوشش شده تا با بررسی مقاله های تألیفی و ترجمه و نقد های شعر و داستان منتشر شده در ماهنامه ی کتاب ماه کودک و نوجوان(سال 1376 تا 1380) به نمایی کلی از وضعیت نظریه و نقد عملی ادبیات کودک، در آن سال ها دست یافت. براساس نتایج حاصل، بازنویسی، بازآفرینی و ادبیات عامیانه بیشترین موضوعات مطرح شده در مقاله های تألیفی است که می تواند نشان دهنده ی جایگاه و تأثیر ویژه ی ادبیات شفاهی و ادبیات کلاسیک در ادبیات کودک و نوجوان ما باشد. تنها پنج مقاله از مجموع مقاله های ترجمه ای به موضوعات نظری و نقد ادبیات کودکان اختصاص دارند و مقاله هایی تحلیلی به شمار می آیند . بازاری سرایی و ادبیات کودکانه نما، نقد صاحب اثر به جای نقد اثر وگاه لحن تند منتقد از موارد قابل توجه در جریان نقد شعر کودک هستند. در مجموع بیشترین رویکرد در بررسی شعر و داستان کودک و نوجوان، رویکردهای مختلف نقد سنتی بوده است. نقد ساختاری، جامعه شناختی، کهن الگویی و... از رویکردهای جدید نقد در بررسی داستان ها هستند. جریان داستان نویسی و نقد آن در این دوره در حال گذار از قالب ها و سبک های سنتی و شناخته شده ی پیشین به سبک ها و قالب های جدیدتر است. قالب طنز در این دوره کمتر مورد توجه منتقدان و نویسندگان بوده است.
گونه شناسی فانتزی در دو داستان صمد بهرنگی (اولدوز و عروسک سخنگو- اولدوز و کلاغها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فانتزی، از جمله گونه های ادبی است که در دو سدة اخیر پا به عرصة وجود گذاشته و مورد توجه نویسندگان کود ک و نوجوان قرار گرفته است. آنان با بهره گیری از فانتزی ، کودکان ونوجوانان را از طریق دگرگون ساختن واقعیت و برهم زدن قوانین جهان مادی، به شناخت عمیق تر واقعیت نزدیک تر می کنند. صمد بهرنگی از جمله نویسندگان عرصة کودک و نوجوان است که با استفاده از فانتزی، دنیای بزرگسالی را با کودکی آشتی داده است. فانتزی که اهمیت آن در داستان های بهرنگی اغلب نادیده گرفته شده است، پلی است که به واسطة آن مفاهیم پیچیدة زندگی به طرزی حسی تر و ملموس تر، آن چنان که برای کودکان مناسب تر است درک می شود، نویسنده با به کارگیری فانتزی، امکان می یابد مفاهیمی را که برخوردار از قابلیت تأثیرگذاری عاطفی افزون تری است انتقال دهد و جنبه هایی از واقعیت را که خود می خواهد، برجسته تر کند و یا نادیده بگذارد. در این مقاله دو داستان برجستة وی، ""اولدوز و کلاغ ها"" و ""اولدوز و عروسک سخنگو"" که پیوندی معنایی و ساختاری با همدیگر دارند، انتخاب و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به چگونگی تجلی هنر فانتزی سازی در آثار بهرنگی است و نیز سعی بر آن دارد تا ضمن تبیین ابعاد و رویکرد خلاقانة او به فانتزی، اهداف نویسنده را از به کارگیری این فن و جلوه ها و نمودهای متنوع آن در خلق داستان، با وضوح بیشتری نشان دهد.
بررسی نظریه های تربیتی کودک از دید برتراند راسل در حکایتِ طایفة دزدان گلستان سعدی (بابِ سیرتِ پادشاهان: حکایتِ چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفة تحلیلیِ تعلیم و تربیت، توضیح و تحلیلِ ساختارِ فکر از طریق تحلیل های منطقی و زبانی است. در نزد بسیاری از فیلسوفان تحلیلی، ایضاحِ گزاره های فلسفی از طریق تحلیلِ مفاهیم، راه گشای حل مسأله های تربیتی کودکان است. برتراند راسل (1872-1967م.) سهم بزرگی در تعلیم و تربیت کودکان داشته است. از آنجا که سعدی نیز به امر تعلیم و تربیت توجه شایانی داشته، در مقالة پیشِ رو، حکایتِ طایفة دزدان، محلِ سنجشِ آرای برتراند راسل با آرای سعدی شیرازی قرار گرفته است. در بررسی به عمل آمده، مشاهده شد که این دو تن در مواردی تربیتی اتفاق نظر داشته اند و در مواردی اختلاف نظر. این جستار به تبیین نظر این دو متفکر اختصاص دارد.
رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی برای ایدئولوژیهای جنسیتی: مطالعه ی موردی افسانه ی ""لجباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مطالعه ی رهاوردهای نظریه ی تمرکززدایی (نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی) برای ایدئولوژیهای جنسیتی در افسانه ی ""لجباز""، از مجموعه قصه های صبحی است و از این رو به پرسشهای سه گانه ی زیر پاسخ دهد:
1- کارکرد(های) این مکانیزم شناختی برای ایدئولوژیهای جنسیتی چیست؟
2- در پرتو فرآیند شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، ""شناخت عاطفه"" ی شخصیت برای دستیابی به هدف، با ایدئولوژیهای جنسیتی ، چگونه برهمکنشی دارند و و ویژگیهای جایگاه سوژی برآمده از این برهمکنشها چگونه است؟
3- در پرتو این مکانیزم شناختی، همدلی خواننده با افسانه چگونه است؟
این پژوهش نشان داد، مکانیزم شناختی نوسان میان تمرکزگرایی و تمرکززدایی، همزمان، منجر به القا و لغو ایدئولوژیها و خوانش انتقادی می شود. همچنین در پرتو این رویکرد، شناخت و عاطفه درهم تنیده و به گونه ای یگانه هستند و برهمکنش ""شناخت-عاطفه"" و ایدئولوژی به این صورت است که شناخت دقیق از مبانی انگیزشی زیربنایی ایدئولوژیهای جنسیتی، عاطفه ی متناسب با موقیعت را فرامی خواند و تمرکززدایی توامان این دو در مقام یک کل، با تغییر در رفتار به دستکاری ایدئولوژی و در نتیجه دستیابی به هدف می انجامد و سرانجام در پرتو این فرآیند شناختی، خواننده ی ثابت و ازپیش تعیین شده ای وجود ندارد بلکه خواننده ای در نوسان و جاری ساخته می شود که در یک بازی پیوسته میان ساختن و ساخت زداییِ همدلی با روایت در نوسان است. با به مرکزآوردن این نظریه، متن، نویسنده و خواننده یگانه می شوند و بدین شکل مبنای تازه ای برای درک لذت بخشی متن های ادبی کودک فراهم می آید.
بررسی هوش اجتماعی و مؤلّفه های آن در محتوای کتاب های فارسی(بخوانیم) دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادوارد تورندایک نشان داد که انسان برای ایجاد یک رابطه ی اجتماعی مناسب و موفّق عمل کردن در زندگی اجتماعی به مجموعه مهارت هایی نیاز دارد که از هوش اجتماعی نشأت می گیرند. ذهن آماده ی کودکان بستری مناسب برای تقویت و کتاب های فارسی آن ها به دلیل زبان تأثیرگذاری که دارد بهترین ابزار برای انتقال و تقویت این نوع مهارت هاست. در این پژوهش محتوای شش کتاب فارسی بخوانیم دوره ی ابتدایی به شکل توصیفی و از نوع تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند. بدین منظور هر کدام از مؤلّفه های هوش اجتماعی (همدلی، ارائه ی راه حل های نوآورانه، نفوذ اجتماعی، اجتماع پذیری،مذاکره، گفت و گو و شنیدن فعّال) به صورت مجزّا در هر درس بررسی و تحلیل شد اما در نتیجه با تمام دقّت نظری که در انتخاب این متون شده، انعکاس مؤلفه های هوش اجتماعی در این شش کتاب به صورت برجسته مشاهده نشد و مواردی هم که ذکر شد، بدون پشتوانه ی مهارت های هوش اجتماعی است. با این همه بر طبق مؤلفه های هوش اجتماعی که در این پژوهش مطرح شد در 233 داستان کوتاه و بلند کتاب های مورد بررسی، 80 مورد از این مؤلفه ها قابل توجه هستند.