مطالب مرتبط با کلیدواژه

داستان کودک و نوجوان


۱.

تحلیل محیط شهری و عناصر آن در داستان های کودک و نوجوان از سال 1370-1379(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر داستان کودک و نوجوان محیط داستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۸۰۹
ادبیات داستانی، یکی از گونه های ادبیات کودک و نوجوان است که به دلیل تنوع در موضوعات، شخصیت ها، محیط ها و... برای مخاطبان خود جذابیت بسیار دارد. از جمله موضوعات قابل بررسی در ارتباط با این گونه ی ادبی، رویکرد نویسندگان به محیط زندگی کودکان و نوجوانان در دهه های اخیر و شیوه ی بازتاب ویژگی های آن در داستان هاست. در این پژوهش، محتوای 411 داستان تألیفی کودک و نوجوان - از 20 نویسنده ی برجسته ی این حوزه- که برای نخستین بار در دهه ی هفتاد انتشار یافته اند، با هدف بررسی محیط شهری و ویژگی های آن در این داستان ها و میزان تأثیرپذیری نویسندگان از واقعیت های جامعه ی ایران در دهه ی هفتاد ، تحلیل کمّی و کیفی شده است. بر اساس نتایج حاصل از بررسی های انجام شده، شهر به عنوان محیط اصلی 200 داستان و یکی از محیط های توصیف شده در 31 داستان، در مجموع با 56 درصد، نخستین محیط داستان های کودک و نوجوان دهه ی هفتاد را تشکیل می دهد و در شکل گیری سیمای آن، سه عاملِ گرایش نویسندگان به خلق داستان های واقع گرا، گرایش آن ها به توصیف زندگی طبقات محروم جامعه و تفاوت زمان وقوع حوادث برخی داستان ها با زمان نگارش آن ها، نقش دارد
۲.

درنگی بر پیوندهای بینامتنی در داستان در باغ بزرگ باران می بارید نوشته ی احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرار ژنت بینامتنیت احمدرضا احمدی داستان کودک و نوجوان در باغ بزرگ باران می بارید

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۹۰۳
بینامتنیت رویکردی ادبی است که به منتقدان این امکان را می دهد تا به شیوه ای علمی و نظام مند پیوندهای موجود در میان آثار ادبی را بررسی کنند. ژرار ژنت یکی از مهم ترین نظریه پردازان این رویکرد است که در کاربردی کردن آن نقش اساسی دارد. در این پژوهش داستانی از احمدرضا احمدی، نویسنده ی نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان ایران، براساس نظریه ی بینامتنیت ژنت بررسی شده است. نام این داستان در باغ بزرگ باران می بارید است و در سال ۱۳۸۷ به چاپ رسیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان این اثر با آثار دیگر احمدی پیوندهای بسیار ژرف و پنهان وجود دارد؛ پیوندهایی که در گستره ی روایت و به ویژه بخش های پایانی آن حضور دارند و بیشتر حاصل درهم آمیختگی چکیده یا گزیده ی داستان های پیشین او هستند؛ اما شناسایی آن ها تنها برای دوستداران داستان های احمدی و خوانندگان پیگیر آن ها امکان پذیر است؛ ازاین رو، بینامتنیت موجود در این داستان نمونه ای از بینامتنیتی است که ژنت آن را ضمنی می نامد.
۳.

جستاری تحلیلی در کارکرد موتیف های آشنا و آشنایی زدا در داستان های کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موتیف داستان کودک و نوجوان آشنا آشنایی زدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۷ تعداد دانلود : ۶۹۰
این مقاله ،جستاری تحلیلی در چگونگی حضور و کارکرد ""موتیف"" درچند اثر داستانی در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان است .مباحث نظری این جستار، پیرامون حضورو نقش اساسی موتیف ها در اثار هنری-ادبی و شامل تعاریف و تاریخچه ی مختصری از مطالعات مربوط به این عناصراست. در حوزه ی کاربردی ،پس از مطالعه وبررسی دقیق موتیف ها ی آشنا و سنتی و موتیف های آشنایی زدا و نو،،علاوه بر تحلیل کارکرد ان ها و نمایش ویژگی اصلیشان در تکرار و توالی در متن، شاهد مثال های متعددی ازانواع ان ها، با تکیه بر اثاری از چهار نویسنده ه حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان:محمدرضابایرامی،فریبا کلهر،هوشنگ مرادی کرمانی و محمدرضا یوسفی انتخاب شده است.معرفی و بررسی موتیف ها در این مقاله، دردو محور:یکی ،بررسی و تحلیل کارکرد تکراری موتیف ها در یکی از اثار نویسنده و دیگر،بررسی تکرارآن ها در تعدادی ازاثار یک نویسنده مورد تحلیل قرار گرفته است. همچنین درپایان مقاله ،علاوه بربیان نتایج یافته های بررسی، به منظورکمک به مطالعه ی نقش موتیف ها در اثار داستانی و همچنین تقویت نقد ساختاری و پدیدار شناسانه ی متون داستانی،به ویژه در حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان،نوعی طبقه بندی برای انواع موتیف ها ،به ویژ،ه با تکیه بربحث شگردهای اشنایی زدایی ،ارائه شده است.
۴.

عناصر بینامتنی و سیلان ذهن در آثار محمود اکبرزاده و محمدرضا شمس

کلیدواژه‌ها: محمدرضا شمس محمود اکبرزاده داستان کودک و نوجوان مدرنیسم بینامتنیت سیال ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۴۳۸
جریان مدرنیسم در ایران پدیده ای تازه ا.ست که مورد توجه برخی نویسندگان قرار گرفته و با الگوپذیری از ادبیات غرب، آثاری پدید آورده اند که در مواردی موفق بوده است. با توجه به این که مدرنیسم هنوز در ادبیات داستانی بزرگسال ایران جای خود را چنانکه باید پیدانکرده، ورود آن به ادبیات کودک، به سختی می تواند مورد پذیرش قرارگیرد. از سویی، عدم توجه نویسندگان به شرایط سنّی کودک و نوجوان و گرایش به ابهام و ایجاز، درک مفهوم متن را برای این قشر غیر ممکن ساخته است. در این پژوهش با هدف شناخت ویژگی های مدرنیستی ادبیات کودک در دهه های اخیر و جنبه های نوآوری نویسندگان، داستان های محمود اکبرزاده و محمدرضا شمس را از جهت کاربرد عناصر مدرن با تأکید بر بینامتنیت و سیّال ذهن بررسی کرده و به این نتیجه رسیده ایم که محمود اکبرزاده در حوزه داستان نویسی مدرن، دارای نوآوری هایی است و بیشترین عناصر بینامتنی در آثارش عبارت از فراداستان و فولکلور بوده و در مواردی از جریان سیّال ذهن برای روایت داستان سود جسته است. عناصر بینامتنی محمدرضا شمس نیز بیشتر شامل باورهای عامیانه، فولکلور و اسطوره هاست و از جریان سیّال ذهن به وفور استفاده نموده است. بنابراین، آثار وی، پیچیده تر از آثار محمود اکبر زاده است.
۵.

بررسی عنوانِ داستان های جنگِ حوزه کودک و نوجوان (دهه شصت و هفتاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عنوان داستان جنگ داستان کودک و نوجوان عوامل درون متنی عوامل برون متنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۱ تعداد دانلود : ۵۱۸
به دلیل اهمیت «عنوان» در خوانش و درک متن و نقش آن در کشف و تحلیل مفاهیم متن، بررسی این موضوع در آثار ادبی کاری شایسته است؛ ازاین رو توجه به عنوان هر داستان نیز نقش مهمی در شناخت درونمایه، موضوع و محتوای آنها دارد. در گزینش عنوان داستان ها عوامل درون متنی و برون متنی نقش مهمی دارند. عوامل درون متنی شامل عناصر داستان و عناصر بلاغی است و عوامل برون متنی شامل شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، باورها و عقاید مطرح در جامعه، مکان های خاص و بینامتنیت است. برخی از این عوامل (درون متنی و برون متنی) مانند شخصیت پردازی، درون مایه و توجه به مکان های خاص در گزینش عنوان نقش مهم تری دارند. توجه به عوامل گزینش عنوان در تحلیل ساختار و محتوای داستان های جنگ، ازجمله داستان های کودک و نوجوان، موضوع ارزشمندی است. ساختار عنوان ها در دهه شصت بیشتر ساده است تا ترکیبی؛ با فاصله گرفتن از جنگ، عنوان ها نیز هنری تر می شود و مضامینِ عنوان ها نیز بیشتر به زمان جنگ توجه دارد تا پشت جبهه یا نوستالژی جنگ. به دلیل واقع گرایی داستان های جنگ، به ویژه در دهه شصت، توجه به عناوین عینی (مانند شخصیت ها و مکان های حقیقی)، بیشتر از عناوین ذهنی و دور از ذهن است.
۶.

بازتاب نمادها و نشانه های ماندالا در داستان مصور کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کودک و نوجوان اسطوره کهن الگو ماندالا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۵۹۱
ماندالا یکی از مهم ترین کهن الگوهای یونگ است که با برخی اعداد، اشکال هندسی و مفاهیم ارتباط دارد.  مهم ترین مضمون آن وحدت و برجسته ترین شکل هندسی آن، دایره می باشد که می توان نمود آن را در هنر و ادبیات مشاهده کرد. نویسندگان داستان های کودک و نوجوان از کهن الگوهای اساطیری به عنوان ابزاری برای غنای داستان های خود بهره برده اند. ماندالا یکی از این کهن الگوهاست که در داستان های کودک و نوجوان مورد استفاده قرار گرفته است. با توجّه به این که نویسندگان کودک و نوجوان گرایش زیادی به اساطیر دارند و لازم است با دیدی علمی به استفاده از این ابزار کارآمد پرداخته شود، در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی-تحلیلی بازتاب ماندالا در داستان های کودک و نوجوان بررسی شود. به همین منظور ابتدا ماندالا به صورت مختصر تعریف شده و سپس این نوع کهن الگو در داستان های کودک و نوجوان مورد تحلیل قرارگرفته است. به نظر می رسد ماندالا در داستان های کودک و نوجوان در قالب نمادهایی مانند زمان، ماه، خورشید، غار، چشمه، اعداد و دایره بیان شده است. اهداف: 1.ارائه تحلیلِ الگوهای ماندالا در ادبیات داستانی کودک و نوجوان 2.بررسی کارکرد ماندالا در ادبیات کودک و نوجوان سؤالات 1.ماندالا به چه شکل هایی در ادبیات داستانی کودک و نوجوان بروز یافته است؟ 2.حضور ماندالا در ادبیات کودک و نوجوان چه کارکردی دارد؟
۷.

فرایند سه مرحله ای روایت در ادبیات کودکان و نوجوانان (بر اساس نظریه ی ماریا نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان کودک و نوجوان روان شناسی مخاطب روایت شناسی ساختار نیکولایوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۵۸۴
اگرچه گرایش به داستان پردازی به سبک جدید برای کودک و نوجوان روندی فزاینده دارد، بازشناسی مرزهای روایت پردازی در این حوزه ی داستان پردازی براساس رده های سنی مخاطبان ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش به شیوه ی توصیفی تحلیلی متکی بر مبانی نظری روایت شناسی و آرای ماریا نیکولایوا درباره ی جهان داستان و فرایند سه مرحله ای «پیشاهبوطی، کارناوالی و پساهبوطی» تلاش کرده است به بازنمایی و واکاوی مشخصه های روایی و روانی داستان های کودکانه معاصر برای ترسیم بوطیقای روایت گری آن ها بپردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دستیابی به مخاطبان فعال و پویا در حوزه ی ادبیات داستانی به ویژه در دوره ی بزرگسالی، بدون تربیت ذهنی و عاطفی کودک و نوجوان از رهگذر داستان های پیشاهبوطی و سپس دوره ی کارناوالی میسر نیست؛ زیراکه مراحل سه گانه داستان پردازی ماریا نیکولایوا آشکار می سازد که داستان نویسی برای کودکان مخاطب (از آغاز تا رسیدن به مرحله ی نوجوانی دوم) فرایندی تکاملی دارد. تربیت مخاطبان با ویژگی های مراحل سه گانه ی گفته شده می تواند به گسترش دانش و شناخت مخاطبان داستان منجرگردد.
۸.

بررسی استعاره ی دستوری در کتاب های داستان گروه سنی «الف» و «د»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره ی دستوری افسانه شعبان نژاد داستان کودک و نوجوان دستور نقش گرای نظام مند هلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۳
بررسی استعاره ی دستوری در کتاب های داستان گروه سنی «الف» و «د»   چکیده منظور از استعاره ی دستوری در دستور نقش گرا، جایگزینی یک مقوله یا ساختار دستوری با مقوله یا ساختاری دیگر است. هلیدی ضمن معرفی این اصطلاح، سه نوع استعاره ی دستوری را شامل اندیشگانی، بینافردی و متنی معرفی کرده است. در مقاله ی حاضر هر سه نوع استعاره براساس میزان و شیوه ی کاربرد در متون داستانی گروه سنی «الف» و «د» بررسی شده است. پژوهشگران داستان هایی از افسانه شعبان نژاد (درمجموع 37 جلد کتاب از دو گروه سنی «الف» و «د») را به صورت تصادفی از میان آثار این نویسنده انتخاب و تحلیل و بررسی کرده اند. از مجموع 37 کتاب انتخابی، 28 کتاب داستان مربوط به گروه سنی «الف» و نه جلد داستان مربوط به گروه سنی «د» است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان استفاده از انواع استعاره ی دستوری در متون گروه سنی «د» (نوجوان) در مقایسه با متون گروه سنی «الف» (کودک) بیشتر است. علاوه بر موضوع کمیت، شیوه ی به کارگیری انواع استعاره نیز متفاوت است و در آثار مربوط به نوجوان تنوع بالاتری دارد. تعداد استعاره ی اندیشگانی در متون داستانی نوجوان اختلاف زیادی با متون کودک دارد. داستان کودک به دلیل نوع مخاطب، به سادگی و کوتاهی جملات گرایش دارد. این موضوع با درنظرگرفتن سطح درک کودک توجیه شدنی است. درک و پردازش استعاره ی دستوری به دلیل پیچیدگی ساختاری آن برای کودکان دشوار است. به نظر می رسد که نویسندگان داستان کودک به این نکته واقف هستند و آن را در خلق آثار حوزه ی کودک به درستی لحاظ می کنند. کاربرد اندک استعاره ی دستوری در کتاب های کودک با سهولت درک آن هم راستا بوده و تغییر این الگو می تواند در درک متن کتاب برای کودک مشکل ایجاد کرده و در نتیجه فرایند ارتباط را مختل سازد.