فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
403 - 430
حوزههای تخصصی:
طنز سیاه، یکی از زیر مجموعه های طنز و کمدی است. طنز سیاه نگاهی تمسخرانگیز به موقعیت های بیمارگونه و هولناک و موحش دارد و اغلب با مرگ، دلهره، رنج، ترس، اندوه و پوچی همراه است. اوضاع ناهمگون سیاسی و اجتماعی، نظریات فلسفی هگل و رمان های گوتیک، منجر به ظهور این گونه طنز در ادبیات غرب شد. اصطلاح «طنز سیاه»«Humour Noir» را نخستین بار آندره برتون، تئوریسین سوررئالیست فرانسوی، در سال 1935 در تشریح عبارت «ذهنیت عینی شده» هگل به کار برد و در کتاب گلچین طنز سیاه، جاناتان سویفت را به عنوان پیشگام این گونه، معرفی کرد. ویژگی های مهم طنز سیاه در ادبیات داستانی عبارتند از: تضاد، اغراق، مسخ و استحاله، انحراف از موضوع و توصیف و فضاسازی های گوتیک. این مختصات در داستان های فارسی، در آثار صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و بهرام صادقی به صورتی برجسته، بروز دارد. هدف از این مقاله، تعریف، واژه شناسی طنز سیاه و معرفی ویژگی های آن به صورت تطبیقی در ادبیات داستانی فارسی و انگلیسی به روش توصیفی-تحلیلی است.
La Fée aux miettes de Charles Nodier: Un récit à une double face(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La Fée aux miettesde Charles Nodier, publié à Paris, en 1832 est un récit qui peut se prêter à une double interprétation. Ce roman reprend un type de récit, très populaire à partir du XIX esiècle, en France, celui de «fantastique». L'objectif du présent article est de proposer l'application de l'approche psychanalytique au texte de La Fée aux miettes, basée, en grande partie, sur des apports de la psychanalyse freudienne et jungienne. Cette étude psychanalytique nous permettra d'offrir au texte de nouvelles dimensions interprétatives et de comprendre la dynamique que suggère l'écriture de La Fée aux miettes. Ce qui est raconté comporte deux faces, apparente et sous-jacente. Nous avons l'ambition d'analyser, en une première étape, le contenu manifeste du roman et à en découvrir le schéma narratif pour discuter, en une deuxième étape, le contenu fantasmatique de ce récit en essayant de déchiffrer des sources sous-jacentes de ces fantasmagories apparentes en rapport avec le travail de l'inconscient, cette face obscure de la psyché.
در دوران تناقضات پایانه ای: خوانش پست مدرنیستی سبکی تحمل ناپذیر هستی، اثر میلان کوندرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوندرا، نویسنده اهل چک، با تلاش برای رهایی از مدرنیسم رمان نویسان نو، خود را به عنوان یک نویسنده «مدرنیست ضد مدرن» معرفی می کند و این تمایل و تلاش در دوران گذار از مدرنیسم به پست مدرنیسم بسیار در آثار او نمایان می گردد. در واقع آثار کوندرا بر اساس پارادایم های متفاوت در دنیای جدید شکل می گیرد و در این راستا، سعی نویسنده در نشان دادن آشفتگی جهان پست مدرنِ بدون کلان روایتها مؤثر بوده است. اثر سبکی تحمل ناپذیر هستی که برای اولین بار در سال 1984 و تنها 5 سال بعد از تحقیق ارزشمند ژان فرانسوا لیوتار با عنوان شرایط پست مدرن چاپ شد، نماد اراده نویسنده در به تصویر کشیدن دنیای پست مدرن است، اراده ای که چگونگی تحقق آن در این اثر، هدف این پژوهش می باشد. بر این اساس، برآنیم تا در ابتدا به تبیین مفهوم پست مدرنیسم نزد کوندرا پرداخته و آن را با آنچه لیوتار به عنوان نظریه پرداز این عرصه، مطرح کرده است مقایسه کنیم. سپس، سعی خواهیم کرد با تکیه بر اثر مذکور، شاخصه های نوشتار پست مدرنیستی را بررسی کرده و نشان دهیم چگونه راهبردها و شیوه های روایی و متنی و عملکرد آنها نیز در خدمت ادبیات پست مدرن کوندرا به کار گرفته می شوند.
مقاله به زبان روسی: موضوع «تقدیر» در تعبیرات «قضا و قدری» لرمانتف ( Тема «предопределение» в вариациях лермонтовского Фаталиста )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، مسئله تقدیر، آن گونه که در بخش «قضا و قدری» رمان لرمانتف به تصویر کشیده شده، بررسی و تحلیل می شود. این چالش به شکل دوگانگی معمولی میان ایمان یا عدم ایمان به سرنوشت مطرح نمی شود؛ بلکه طیف گسترده ای از تصورات گوناگون را از سرنوشت که در درون متن لرمانتف آزموده می شوند؛ مانند: تعبیر اسلامی، درک مسیحی و تصور عامیانه از سرنوشت، تقدیر در باورهای اساطیری، سرنوشت از دیدگاه عقل سلیم و ذهن منتقد معاصر برآمده از تجربه عمیق زندگی را در بر می گیرد. مبانی ترکیبی این تعبیرات گوناگون از موضوع سرنوشت، بر مبارزه میان دو نماینده اصلی دو نگرش به سرنوشت، در دو آزمون وولیچ و پیچورین استوار است.
ترفند جایگزینی در فرهنگ و ادب در آسیای غربی و اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
431 - 446
حوزههای تخصصی:
ساختار جامعه و رسوم و عادات رایج در آن، همواره در ادب هر سرزمینی بازتاب دارد، تا حدی که می توان مضامین ادبی مکرّر (لایت موتیف) را به نوعی بازتاب فرهنگ رایج هر اجتماع در قالب ادبی دانست. مضامین ادبی مکرّر در میان اقوام مختلف، گاه به سبب ریشه داشتن در آبشخورهای همگون یا یکسان و بعضاً از حیث توازی سنن، شباهت های چشمگیری به یکدیگر دارند که می توان با جستجو در کهن ترین منابع و دنبال کردن سیر تکثیر یک درون مایه؛ شیوه های انعکاس آن را در ادب کلاسیک اقوامی که از دیرهنگام با هم در داد و ستد فرهنگی بوده اند بررسی کرد. در مقاله حاضر سعی بر آن است که یکی از ترفندهای شایع در عرصه ادبیات غرب و ایران که در فرهنگ کهن میان رودان و روایات سامی دیرین نیز به چشم می آید سخن رود: ترفند جابه جایی به معنی تعویض عاشق یا معشوق، از جنس م ؤنث، از روی عمد یا از سر اتفاق و یا جایگزینی شخصیت ها، یکی از مضامین بارز بسیاری از متون برجسته نظم و نثر، در نظام ادبی شایع در منطقه ای گسترده از جهان است که از ایران کهن تا دورترین مرزهای امپراتوری روم را در بر می گیرد و حوزه میان رودان در پیوند میان این دو حوزه نقش اساسی داشته است.
مقاله به زبان فرانسه: زمان در تخیل زیست-محیطی معاصر فرانسه مسأله «بی زمانی گسترده» (Le temps dans l’imaginaire écofictionnel français contemporain Question de l’anachronisme profond)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های زمانی در نوشته های علمی-تخیلی بی شمارند. داستان های برخاسته از تخیل زیست محیطی (اکو-فیکسیون)، به عنوان زیرمجموعه ای از گونه ی علمی-تخیلی، در این میان استثنا نیستند. زیبایی شناختی نوشته های اکو-فیکسیونل تا حدود بسیار زیادی به زیبایی شناختی گونه ی علمی-تخیلی نزدیک است اما، به جهت مضمون خاص ایشان، یعنی: زیست-محیط (اکولوژی)، این نوشته ها گاه از الگوهای خاصی استفاده می کنند.
در این مقاله، مساله ی زمان و ""بی زمانی"" با توجه به پیش فرض فوق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت: نوشته های اکو-فیکسیونل گرایش به وارد کردن نوعی ""بی زمانی"" در توصیفات خود از دنیاهای آینده دارند. در متونی که در این مقاله بررسی شده اند، ""بی زمانی"" از سطح کنش ها و اتفاقات، به طور خلاصه: از سطح رویدادها، به سطح ساختارها و مفاهیم منتقل گشته است.
س ه اث ر اک و فی ک سی ون ل در ای ن م قاله م ورد ب ررس ی ق رار خ واهند گرف ت : Globalia اث ر ژان کریس تف روف ن؛ Eternity Incorporated نوش ته ی راف ائل گرانی ه دو کاس انی اک؛ و Le gout de l’immortalité از کاترین دوفور.
زیباشناسی دریافت گلستان سعدی نزد مترجمان فرانسوی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریه های مطرح شده در حوزه نقد و بررسی های ادبی، نظریه دریافت زیباشناختی است که اندیشمندان مکتب کنستانس خصوصاً هانس روبر یاس بر پایه هرمنوتیکی برخاسته از اندیشه های هانس گئورگ گادامر آنرا پی ریزی کرده و کانون توجه خود را بر خواننده و دریافت او از اثر در طول زمان متمرکز نمودند. یکی از آثار ادبی ایران زمین که از طریق نخستین ترجمه اش به فرانسه در نیمه نخست قرن هفده به ادبیات غرب راه یافت گلستان سعدی است. از آن زمان تا کنون ترجمه های متعددی از این اثر به زبان فرانسه صورت پذیرفته است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با توجه به شرایط تاریخی-ادبی ترجمه های انجام شده و مفهوم افق انتظار که مفهومی کلیدی در زیباشناختی دریافت هانس روبر یاس ایفا می کند علت توجه بخش مهمی از خوانندگان این اثر در طی قرون مختلف در قالب مترجمین آن و در نتیجه علت ماندگاری این اثر فارسی در ادبیات فرانسه را بررسی کند.
نقد روانشناختی داستان های فولکلور ایرانی و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
471 - 487
حوزههای تخصصی:
فولکلور یا ادبیات شفاهی و بومی از جایگاه ویژه ای در تمامی اقوام برخوردار است.مهم ترین ویژگی فولکلور بیان ناگفته هایی است در قالب داستان های کودکان یا عامیانه و مردمی. این پژوهش به بررسی روانشن اختی دو داست ان مردمی، دو روان آدمی، با دو ساختار در ظاهر متفاوت، ولی در ژرف ا همگ ون می پردازد و سعی دارد از ورای این دو داستان ایرانی و فرانسوی، نهاد پنهان آنها را دریابد. با روایت هر داستان در واقع حرفهای درونمان را می زنیم. کنشگر های خوب و بد داستان ها، همان جنبه های شخصی ما و اعداد در قصه ها، همان مادینگی و نرینگی درونی ما هستند. حال با نگاهی تطبیقی به بررسی ناخودآگاه جمعی می پردازیم که در قصه ها به روشنی نمایان است.
Творчество Л.Ф. Зурова и русская религиозно-философская мысль ХIХ–ХХ вв. (آثار ل.ف. زورف و تفکر مذهبی- فلسفی روسی در سده های نوزدهم و بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، آثار ل.ف. زورف، نماینده موج اول نویسندگان مهاجر روس از منظر تطابق آن با ایده های تفکر مذهبی- فلسفی روسی در سده های نوزدهم و بیستم بررسی می شود. داستان «دانشجوی دانشکده افسری» و رمان های «راه باستانی» و «میدان» ماده تحقیق این پژوهش هستند. نثر زورف، ازنقطه نظر ایده مکاشفه در پرتو تحقیقات ولادیمیر سالاویوف، و.س. بولگاکوف، و آ. ایلین بررسی می شود. نثر او به لحاظ ارتباط با حوزه تجسم ادبی سنت های معنوی و مذهبی تربیت خانوادگی، به عنوان پایه های ملی زندگی روسی در کنار کاوش های ن. لوسکی و ن. آرسنیف جای می گیرد. سرمنشأ مکاشفه نثر زورف، به درک ماهیت هستی شناسانه جهان و عمیق ترین مفاهیم جهان بینی مسیحی کمک شایانی نمود. تعیین میزان قابلیت معنوی خانواده در کار تربیت و پرورش شخصیت گواه آن است که اصول تقوایی انجیل، کمک رسانی بدون چشمداشت به نزدیکان، خیرخواهی فعالانه، توقع و انتظار زیاد از خویش، که در نظام خانواده روسی صرف نظر از تعلقات طبقاتی، نهادینه شده، موجبات غنای معنوی و اخلاقی روسیه را فراهم آورده است. ل.ف. زورف نویسنده ای مستقل، منحصربه فرد، بااستعداد و مذهبی در ادبیات سده بیستم روسیه به شمار می رود.
Особенности мифопоэтики Велимира Хлебникова (ویژگی های بوطیقای اسطوره ای ویلیمیر خلبنیکوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، ویژگی های بوطیقای اسطوره ای محور ویلیمیر خلبنیکوف بررسی و به ویژه بر ماهیت حماسی و ملی- تاریخی شعر وی، کاسمیزم و فلسفی بودن تفکر ادبی شاعر تأکید می شود. کاسمیزم به تعدادی از جریانات مذهبی-فلسفی، ادبی- زیبایی شناسیک و همچنین علوم طبیعی اطلاق می شود که اساس ایده خود را بر کائنات به عنوان جهان دارای ساختار منظم قرار می دهند و انسان را شهروند جهان در نظر می گیرند. یکی از مهم ترین ویژگی های ذهنیت ادبی خلبنیکوف، علاقه و تمایل آشکار وی به زمان ملی– تاریخی و مکان ملی روسی است اما به لحاظ معنوی، ملیت در ذهن خلبنیکوف گویی همه کره زمین را در برمی گیرد و کاتولیک و پروتستان، بت پرستی و ارتدکس، بوداییسم و اسلام را شامل می شود. در ضمن، خلبنیکوف فرهنگ لهستانی را بسیار نزدیک و خویشاوند می یابد و به همین دلیل او لهستان را هم در دنیای حماسی خویش وارد می کند: لهستان به یکی از اسطوره هایی بدل می شود که به شاعر اجازه می دهند در سطوح گوناگون ایده ملی روسی «وحدت همگانی» را تبیین کند. ویلیمیر خلبنیکوف به لهستانی ها و ایده آزادی خواهی و استقلال طلبی شان، امکان ابراز و اظهار عقیده می دهد و بدین ترتیب به درک متقابل میان دو ملت و از بین بردن رنجش ها و سوءتفاهماتی که در طول تاریخ میان آن ها انباشته شده، کمک می کند.
مقاله به زبان روسی: وام واژه های فارسی در زبان روسی و طبقه بندی موضوعی- واژگانی آن ها ( Персидские заимствованные слова в русском языке и их лексико-тематическая классификация )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام واژه ها که نتیجه روابط متقابل ملل گوناگون در حوزه های سیاسی، اقتصادی، بازرگانی و فرهنگی هستند، در کنار واژه سازی بر مبنای مواد زبانی موجود، نقش عمده ای در غنای گنجینه واژگان ایفا می کنند. پدیده وام گیری به عنوان یکی از پویاترین فرایندهای زبانی و نیز شیوه ای برای توسعه و غنی سازی زبان از مسائل مهم زبانشناسی است، که طی دهه های اخیر با توجه به مطالعه جنبه های گوناگون تعاملات زبانی اهمیت ویژه ای یافته است. در این مقاله وام واژه های فارسی در ساختار واژگانی-معنایی زبان روسی بررسی و از نظر موضوعی طبقه بندی شده اند. کاربرد این وام واژه ها در حوزه های گوناگون زبانی مبنای این طبقه بندی بوده است. همچنین در این پژوهش به طور خلاصه به مفاهیمی نظیر پدیده وام گیری، راه ها و انواع وام گیری، دلایل وام گیری و همگونی وام واژه ها در زبان روسی پرداخته شده است.
چرایی جایگزینی عنوان رمان ژِه به ابله محله در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
197 - 220
حوزههای تخصصی:
رمان ابله اثر فیودور داستایفکسی نویسنده صاحب نام قرن نوزده روسیه است و رمان ژِه اثری است از کریستین بوبن، نویسنده معاصر فرانسوی که در آخرین ترجمه، عنوان فارسی آن به ابله محله تغییر یافته است. در این جستار کوشیده شده است تا با مطالعه ای تطبیقی، همراه با بررسی روانکاوانه شخصیت پرنس میشکین، قهرمان رمان ابله داستایفسکی، و اَلبَن، شخصیت اصلی رمان ژِه، از زاویه دیدی یکسان، برای این پرسش پاسخی بیابیم که با توجه به نظریه های رایج ترجمه، آیا تغییر عنوان در ترجمه، آن هم به تصور شباهت های میان دو شخصیت اصلی رمان های مورد بحث و این که برای نویسندگان دو اثر، جنبه های روانی شخصیت های اصلی اهمیت ویژه ای داشته است، توجیهی دارد یا نه؟ در آن صورت جایگزینی عنوان از اختیارات مترجم خواهد بود یا پیرو قواعد ترجمه؟
مقاله به زبان فرانسه: مباحثه های سیاسی و درگیری های گفتمانی در تئاتر «برنارد ماری کلتس» (La représentation de la Dispute dans la dramaturgie française de Bernard-Marie Koltès)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر آینه ی جامعه است از این رو دخالت عوامل اجتماعی در دنیای تئاتر، غیرقابل اجتناب می باشد. با مرور زمان و با بالا رفتن اگاهی های عمومی و اجتماعی مردم، تئاتر منحصه ی حضور سیاست نیز شد. تئاتر سیاسی، ارتباط مستقیم با سیاست دارد و یک نوع تئاتر انتقادی محسوب می شود که در آن، به نام یک اپوزیسیون نامشخص، انتقاد صورت می گیرد.
تئاتر سیاسی نیز همچون دیگر آثار هنری بعد از سال های 1960، موقعیت های اجتماعی را به صورت مصور به ما نشان می دهد و سعی دارد اتفاقات را بازسازی کرده یا واقعی بنمایاند. شرایط سیاسی و اجتماعی موجود برای بیان تمام واقعیات مساعد نیست از این رو وقتی خصوصیات جملات (ساختاری- مفهومی)، برای سانسور بهم ریخته می شود، جنبه های دیگری به خود می گیرند.
تئاتر برنارد- ماری کلتس، نوعی تئاتر سیاسی محسوب می شود که در آن دمکراسی، بازی سیاسی احزابی نامعین، افکار عمومی که این حزب ها را تشکیل داده اند، و مسایل سیاسی جهانی به انتقاد گرفته می شوند. تئاتر کلتس به عنوان دادگاه اقلیتی انجام وظیفه می کند و با طرح درگیری های گفتمانی و مباحثه های سیاسی در شالوده ی خود به انتقاد می پردازد و حال موجود و حال ایده آل جامعه را به تصویر می کشد. طبعاً سیاست تنها موضوع تئاتر وی نمی تواند باشد و در خلال مباحثه ها با بهره گیری از اصول تئاتری و زبان منحصر به فرد خود به بیان رخدادها، شرایط، شیوه های کرداری و آداب و رسوم خوب و بد و زشت و زیبا پرداخته است. به مسایل اجتماعی عامه ی مردم توجه کرده و اینگونه توانسته است انتقاد را عمومیت دهد که در این چنین شرایطی انتقادات کلتس به افکار عمومی روی آورده و افشاگری می کند و نقاب ها را از چهره ها می درد و حقایق را آشکار می سازد.
ПОЛЕТ ПОЭТА (Русские поэты-футуристы и авиация) (پرواز شاعر (شاعران فوتوریست روس و صنایع هوایی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش بی سابقه صنایع هوایی در آغاز سده بیستم در بسیاری از عرصه های زندگی نمود پیدا کرد و فضای زندگی انسان به شدت توسعه یافت؛ سرعت جابه جایی از مکانی به مکان دیگر چندین برابر افزایش پیدا کرد و افق های جدید دانش پیش روی بشر گشوده شد. صنایع هوایی به یکی از مؤثرترین جلوه های پیشرفت فنّاوری بدل شد. موضوع صنایع هوایی و پرواز در میان شاعران فوتوریست که از مدافعان رشد و پیشرفت این صنعت به شمار می آمدند، انعکاس گسترده ای یافت. آن ها گاهی به تجربه شخصی پرواز خویش تکیه می کردند. در این اشعار، موضوع پرواز و هوا با جهان نوین عجین و جوانب جدید و اغلب تراژیکی از روابط متقابل انسان و ماشین نمایانده شده است. مهم ترین چهره در میان شاعران پروازنگار فوتوریست، واسیلی کامنسکی است. او حتی به شکل حرفه ای خلبان شد و در آثار منظوم خویش به طور گسترده به موضوع پرواز پرداخت. در این آثار، وی مجموعه ای غنی از واژگان نو ایجاد کرد که به واسطه ساخت غیرعادی صرفی و معناشناختی و همچنین نظام آوایی خاص خود، قابلیت بیان شدیدترین احساسات را داشتند. ویلیمیر خلبنیکوف با توصیف سوانح هوایی که در آن زمان بسیار اتفاق می افتاد، «راه های آسمانی» انسان را به شدت دراماتیک جلوه می دهد. بلوک نیز در بعضی از اشعار مرتبط با پروازش، با خلبنیکوف هم عقیده است.
بازخوانی منظومة ثئوگونی هسیودس در پرتو قاعدة«الواحد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی بنیاد یکی از قواعد مشهور فلسفة اسلامی در منظومةثئوگونی هسیودس پرداخته شده است؛ برای پیگیری این امر، نخست چارچوب های ممکنی که به بررسی چنین امری اختصاص دارند، مورد پژوهش قرار گرفته اند و از میان آنها دیدگاهی که نه بر انفکاک قطعی و تاریخی اندیشة اسطوره ای از اندیشة فلسفی، بلکه بر تداوم و تطور آنها رأی داده است، به عنوان منظری متناسب تر انتخاب شده است. در بخش دوم این پژوهش بر اساس چنین رویکردی به توضیح اجمالی قاعدة «الواحد» پرداخته شده و با استفاده از این قاعده به بررسی منظومةثئوگونی اقدام شده است. درک ابتدایی قاعدة علیت، سنخیت میان علت و معلول، فروکاهش کثرت به وحدت در این منظومه را می توان در تبارشناسی خدایان، رابطه والد و فرزند و شباهت های آنها و بکرزایی بازشناخت. از این منظر مفاهیم فلسفی مذکور و مشابه های آنها در اسطوره ثئوگونی را می توان در پرتو قاعدة الواحد چونان غایتی متحد کننده، مورد بازخوانی قرار داد و بساطت و نامتعین بودن علت نخستین را به خوبی مشاهده کرد.
مقاله به زبان روسی: حوزه شخصی متکلم (بر مبنای قوانین منطقه ای) ( Личная сфера говорящего (на материале регионального законодательства) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، بازطراحی حوزه شخصی متکلم – آنچه به وی نزدیک است و توجه و علاقه اش را جلب می کند - به تصویر کشیده شده است. در اسناد و مدارک، نقش اجتماعی متکلم منعکس می گردد؛ بنابراین، جهت بررسی آن ها می توان از شیوه اجتماعی حوزه شخصی استفاده کرد. حوزه شخصی از طریق بررسی نوع کنترل و (هم) مشارکت و نوع ارزیابی، که گوینده به کمک آن جهان و فعالیت های خویش را در آن ارزیابی می نماید، بازسازی می گردد. در مقاله استدلال می شود که هنجار به عنوان جزء دائم و لاینفک حوزه شخصی، رفتار متکلم را شکل می دهد. همچنین ابزارهای زبانی ابراز (هم) مشارکتی، مانند «مای فراگیر»، دیکسیس شخصی، اسامی رابطه و افعال دارای معنی مساعدت و نیز ابزارهای زبانی ابراز کنترل، همچون: انواع افعال، ساختارهای مجهول با افعال کامل و ساختارهای مصدری در جملات امری در این پژوهش بررسی و تحلیل و انواع هم کنشی های متکلم با دنیای خارج تشریح می گردد. متکلم ابتکار به خرج می دهد و پروسه هدایت را تحت کنترل خود می گیرد و جذب آن می گردد و در رفتارهای خویش که به لحاظ اجتماعی اهمیت دارند، ادامه «من» خویش را می بیند.
کارکرد نظریه ««تفاوط»» دریدا به مثابه عنصری پسانوگرا در سروده های جان کیتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
135 - 152
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر خوانشی نقّادانه از پاره ای از سرود های جان کیتز شاعر انگلیسی است. این خوانش، یکی از ویژگی های پسانوگرایی را در پرتو نظریه های منتقدانی همچون ویکتور شکلوفسکی و ژاک دریدا نشان می دهد تا سبک بارز این شاعر دوران رمانتیک انگلیس را بشناساند. آنچه بررسی پسانوگرایانه آثار کیتز را بر می انگیزد، یافتن یکی از تمهیدات برجسته پسانوگرایانه به نام «تفاوط» است. مسأله احتمالی بودن یک مفهوم که در نظریه آشنایی زدایی شکلوفسکی نمود دارد در بعضی از اشعار جان کیتس نمایان است؛ او سعی دارد تا از شیوه های سنّتی اجتناب کند و نگاهی نو نسبت به دنیا داشته باشد تا به دیدگاهی متفاوت و نو دست یابد. آشنایی زدایی ویکتور شکلوفسکی زمینه ای نو برای خلق مفاهیم متفاوت و جدید ایجاد می کند. این تفاوتها، «تفاوط» و ژاک دریدایی را می آفرینند و خواننده را وا می دارند تا تأمّل کند؛ پس خواننده آن قدر درنگ می کند تا به درک مفهوم نو و متفاوت نائل شود. از این حیث، درنگ و تعلّل در درک مفاهیم جدید از ویژگی های نظریه «تفاوط» ژاک دریدا به حساب می آید.
نقش کلیدی کلام و زبان در بازآفرینی یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرمیلا اُکایُوا نخستین نویسنده مهاجری است که به بازآفرینی یکی از نامی ترین آثار گنجینه ادبیات ایتالیا می-پردازد. بیش از یک قرن از نگارش ماجراهای پینوکیو توسط کارلو لورنتزینی با نام مستعار کارلو کلّودی می گذرد، اما پینوکیوی اُکایُوا بر خلاف انتظار مخاطبین کنونی ماشین انسان نمایی نیست که ما بین دنیای آدمک ها و انسان ها سردرگم باشد. بلکه همان آدمک چوبی پیشین است با یک تفاوت اساسی در ساختار: او خود رشته کلام را به دست گرفته و از منظر خود به روایت ماجرا می پردازد. تجزیه و ترکیب پی در پی واژگان، و واکاوی مفاهیم آنها و سبب-شناسی دگرگونه از جمله تحولات ساختاری و محتوایی هستند که اُکایُوا در این باز آفرینی به آن ها می پردازد. از سویی دگر گزینش این اثر برای بازنویسی بی علت نیست و سبب آن را در دوپارگی وجودی پینوکیو و تعلیق او میان دو دنیای انسان ها و آدمک های چوبی می توان بازجست. در این جستار جایگاه ویژه ای که در این بازآفرینی به زبان و کلام اختصاص داده شده است و علت گزینش این اثر برای نسخه برداری بررسی می شوند.
اما و اگرهای برشتی وغیربرشتی در نمایشنامه های جنگل دیوانه اثر ادوارد باند و سرخ، سیاه و نادان اثر کاریل چرچیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
361 - 378
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تلاش کاریل چرچیل و ادوارد باند برای پیاده سازی شگردهای بیگانه سازی برشت در نمایشنامه های آنان - به ترتیب جنگل دیوانه و سرخ، سیاه و نادان – می پردازد. به منظور ایجاد تفکر نقادانه و عینی، و نیز حصول عمل برای تحول مثبت، هر دو نمایشنامه نویس از شگردهای بیگانه سازی برشتی، شامل شخصیت پردازی، پایان گشودگی، ساختار اپیزودیک و رسانه های سمعی و بصری مدد می جویند. این شگردها به نمایشنامه نویس اجازه می دهند تا موقعیت ها، اعمال داستانی، و نگرش های مأنوس را چنان نامأنوس ارائه دهند که برای شنوندگان و خوانندگان، بیگانه سازی شده و با بینشی نقادانه سنجیده شوند. این پژوهش علاوه بر بررسی عناصر برشتی در این دو نمایشنامه، به بحث پیرامون نکته ای می پردازد که منجر به راندگی سرخ، سیاه و نادان از فن درام نویسی برشتی و نیز از جنگل دیوانه می شود. منشأ این تفاوت، وجود جنبه های شخصیت پردازی غیر-برشتی در سرخ، سیاه و نادان و نیز عدم وجود رسانه های سمعی و بصری برشتی در آن است.
کاربست مؤلفه های فراداستانی در داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» نوشته ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر فارسی نیز همچون بسیاری از آثار ادبی جهان معاصر از کاربست تکنیک های فراداستانی که از ویژگیهای ممتاز ادبیات پسامدرنیستی به شمار می روند، غافل نمانده است. فراداستان دارای مؤلفه های متنوعی است که همه آنها آشکارا به برساختگی و تصنعی بودن متن داستانی اشاره دارند. درهم آمیختگی امر واقع و امر تخیلی، ورود نویسنده به داستان و آشکار ساختن سنت ها و عرف های رایج ادبی از ویژگیهای بارز فراداستان می باشد. در مقاله حاضر داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را برگزیده ایم و به واکاوی آن در پرتو نظریه های فراداستانی می پردازیم. در واقع در نوشتار حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا داستان مذکور را می توان بعنوان نمونه ای از فراداستان در ادبیات داستانی معاصر بشمار آورد یا خیر؟ و آیا خسروی توانسته است با اتکای بر این نوآوری و نوجویی در ساحت روایت و پیرنگ داستانی، تصویری جامع و چشمگیر از دغدغه های نواندیشانه خود و نویسندگان هم نسلش اراﺋﻪ دهد یا خیر؟