فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Статья систематизирует современные достижения пушкинистики, стиховедения и жанрологии. Она представляет собой попытку воссоздания реальной картины сонетного опыта А.С.Пушкина и номинации его как целостного и перманентно развивающегося художественно-эстетического явления, неотъемлемого от творческого космоса поэта, задавшего константы большого русского стиля. Отмечая трудности и перипетии в установлении объёма и значения сонетного творчества Пушкина, работа показывает сложный путь движения к научной истине в историко-литературном процессе.
Количественное преобразование компонентного состава устойчивых фраз(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Статья посвящена одному из способов преобразования устойчивых фраз (пословиц, поговорок, крылатых выражений и подобных клишированных предложений) в современной русской речи – сокращению их компонентного состава (имплицированию, импликации). Вопрос количественных изменений устойчивых фраз рассматривается в аспекте общей проблемы фразеологической вариантности. В статье предлагается авторская позиция в решении спорных вопросов, касающихся определения понятий «вариант», «вариантная парадигма», «отфразеологический дериват», прослеживается связь имплицирования устойчивых фраз с процессом вариантообразования и деривационными тенденциями, действующими в языке и речи. Особое внимание уделяется описанию закономерностей образования вариантов и дериватов устойчивых фраз посредством сокращения их внешней формы, выделяются типы количественных вариантов фразовых единиц и описываются новые единицы, производящей базой для которых стали устойчивые фразы.
جلو ه های تهران در دستار و گل سرخ: نقدی جغرافیایی بر پایتخت بر اساس دید خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم فضا در حوزه های تطبیقی بیش از پیش اهمیت یافته و ادبیات تطبیقی نیز از رویکردهای مکان محور بی بهره نمانده است. از سوی دیگر با وجود حجم گسترده مطالعات تطبیقی مکانی که تاکنون در حوزه ادبیات انجام شده – که از آن جمله می توان به اسطوره تهران (1385) اشاره کرد- جای خالی یک مطالعه همه جانبه درباره شهر تهران احساس می شود. یکی از جدیدترین رویکرد های ادبیات تطبیقی، نقد جغر افیایی است. ویژگی های خاص این نقد موجب شده استکه آن را در مطالعه حاضر به عنوان رویکرد پژوهشی انتخاب کنیم. در این مقاله دید یک خارجی نسبت به شهر تهران مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اثر انتخابی ما، دستار و گل سرخ، شبیه به سفرنامه است و با توجه به معاصر بودن آن و ارائه تصویر جدیدی از شهر تهران، به عنوان موضوع پژوهش انتخاب شده است. در سایه روش تحقیقاتی وستفال، تلاش خواهیم کرد به جنبه های جدیدی از مکان شهری بازنمایی شده در این اثر دست یابیم.
تحلیل بن مایه های اساطیری در رود راوی اثرابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
469 - 500
حوزههای تخصصی:
رمان "رود راوی" با استفاده از روش بینامتنیت خلق شده است. قرآن، اندیشه های اسلامی، رساله عربی حدود الاعمال فی شیئ و... زنجیره های نقل قول آن را تشکیل می دهند. اساﺳاً این اثر شرح خلقت جهان و نقش مایه ی شیطان از منظر فرقه ی نمادین مفتاحیه است، که نماینده فکری- عقیدتی شخصیت اسطوره ای ابودجانه است. ابوتراب خسروی در حین بازآفرینی اسطوره ی آشوب ازلی، به همزادان او، درد، رنج، بیماری و مرگ پرداخته است. او با شناخت ماهیت قدسی "کلمه" (اسم اعظم، واژه ی اسطوره ای هستی آفرین) و کاربست ماهرانه ی شکل گیتیانه آن، قادر به آفرینش آثارش از جمله "رود راوی" است. با توجه به فضاها و عناصر آشنای بوف کوری در رود راوی، مثل رقص، رقاصه از هند و لاهور، زن اثیری و... می توان آن را از زمره آثاری تلقی کرد، که ﻣﺘﺄثر از ادبیات بوف کوری نوشته شده است. این مقاله، با روش توصیفی – کتابخانه ای، ﻣﺸﺨصاً بنمایه های اساطیری اثر را استخراج کرده، و آنها را مورد تحلیل قرار داده است.
بازتعریف مقوله سلوک در ادبیات داستانی با نگاهی به کتاب سه شنبه ها با موری اثر «میچ آلبوم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مقولة سیر و سلوک در ادبیات داستانی تمام دوران کلاسیک تا مدرن را در برمی گیرد و این ژانر ادبی در تمام کشورهای جهان با رویکردهای متفاوت سبکی و داستانی همواره مطرح بوده است. آثار بسیاری حرکت انسان به سمت تعالی و خدا را تحت عنوان عرفان یا سیر و سلوک مورد توجه قرار داده و گاه به بازتعریف هایی از این مفهوم رسیده اند. کتاب سه شنبه ها با موریاثر نویسنده آمریکایی میچ آلبوم یکی از داستان هایی است که به مراتب کمال آدمی در یک زمینة داستانی واقعی پرداخته است. در این مقاله با روش توصیفی کتابخانه ای نخست شاخص ها و بن مایه های عرفانی که به طور مشخص اساس فرایند سلوک در این رمان قرار گرفته را مشاهده کرده و پس از طبقه بندی آنها را با عرفان های سنتی تطبیق داده ایم. در پایان به این نتیجه رسیدیم که روند ماهیت سلوک در ذهن نویسنده امروز به نوعی دگردیسی رسیده است؛ به این مفهوم که واژه های پیر، بیداری و آگاهی که تعاریف مشخصی در عرفان کلاسیک داشته اند، در عصر نوین با حفظ همان مفهوم، شکل و سیاقی متفاوت یافته اند. در این پژوهش با طبقه بندی مراحل سلوک شخصیت اصلی داستان، به اندازه های ظرف ادبیات داستانی معاصر جهان تأکید شده است.
La parodie du nom et du caractère des personnages réalistes chez Queneau(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L'œuvre de Queneau s'apparente à une mosaïque de parodies et de voix polyphoniques. Texte qui a fait du jeu ludique et de l'humour son principe esthétique et qui se situe entre le déclin du réalisme et du naturalisme et l'essor du Nouveau Roman. C'est ainsi que le personnage quenien reçoit également une identité hybride, entre son caractère vraisemblable et réaliste et son déconstruction ultérieur. Il semble être le produit mixe d'un réseau complexe des textes parodiés. Or, ce palimpseste vertigineux, aussi bien que cet usage généralisé de la parodie, sont loin d'être gratuits ou même secondaires. Il semble que derrière ce jeu, un exercice de discernement hautement signifiant se cache. Dans cet article, choisissant comme corpus, les deux œuvres exemplaires de Queneau –Le Chiendent et Les Fleurs Bleues- qui présentent le même goût de la parodie, nous essayerons d'expliquer les procédés par lesquels le nom et le caractère du personnage quenien se construisent et se déconstruisent respectivement. Nous cherchons aussi de trouver le sens qu'un jeu parodique pourrait apporter à l'œuvre de Raymond Queneau.
تحلیل شخصیت و شخصیت پردازی در داستان کوتاه دیه اثر عمر سیف الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
353 - 364
حوزههای تخصصی:
«دیه» اثر عمر سیف الدین نویسنده ترک، داستانی آموزنده و مورد توجه نسل های بعدی خود است. بدون توجه به ساختار و عناصر تشکیل دهنده ی-ک اثر نمی توان به درک نوین و عمیق تری از آن رسید. گرچه شخصیت و شخصیت پردازی بیشتر مربوط به رمان است و در داستان کوتاه، فرصت پردازش شخصیت وجود ندارد، اما شخصیت و شخصیت پردازی از جمله مواردی است که در ساختار داستان کوتاه «دیه» درخور توجه و تأمل است. این مقاله به شیوه تحلیلی- توسیفی، در ابعاد گوناگون به بررسی عنصر داستانی شخصیت و شخصیت پردازی در داستان «دیه» پرداخته است. نویسنده از شیوه ها و گونه های مختلف شخصیت های داستانی برای خلق و پرداخت شخصیت ها استفاده کرده است. طبق بررسی های صورت گرفته و قرار گرفتن اثر در حوزه داستان کوتاه، عمر سیف الدین هنگام نوشتن داستان «دیه» به کیفیت عناصر داستان و انسجام آن توجه بسیار داشته است که این امر در بخش شخصیت ها نمود بیشتری را دارد.
L’expérience de la négativité dans les œuvres durassiennes de « cycle indien »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nier un texte, disait un jour Duras, c’est aussi élaborer ce texte». Loin de respecter un texte immuable, Marguerite Duras tend à le nier et le détruire en même temps qu’à réécrire un autre texte. Pour elle, le texte écrit n’est jamais achevé par rapport au désir d’écrire, puisqu’il y a toujours quelque chose qui lui manque et qui n’est pas accompli. Or le texte est dans un état à mi-chemin entre ce qui est écrit et ce qui va être (ré) écrit. En fait, les textes durassiens s’ouvrent sur une opération négative: le refus, le «non-dire». En face de ses textes, nous nous trouvons d’abord dans un univers érigé par la «mise en vide». En s’appuyant sur les phénomènes de la négativité, l’écriture durassienne opère sur tous les axes de la construction des textes du Cycle indien. Cette opération de la négativité, comporte une façon d’écrire le texte, et notre lecture se fait et se perd dans cet abîme de la négativité cherchant à mettre en évidence la stratégie durassienne de «nier un texte» pour ensuite l’élaborer et s’approcher, par-là, d’un langage de «non-dits.
روایت حلاج در آثار زرین کوب و ماسینیون: عینیت گرایی یا تخیل گرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
287 - 309
حوزههای تخصصی:
زندگینامه ژانری است که در حد فاصل بین امر واقع و امر مخیل، بین تاریخ و ادبیات، در نوسان مداوم است و بنابر دلمشغولی های نویسندگانش به این سو یا آن سو متمایل می شود. در دو زندگینامه از منصور حلاج، یکی زندگی حلاج (جلد اول مجموعه مصائب حلاج ) نوشته لویی ماسسینون و دیگری شعله طور نوشته عبدالحسین زرین کوب، می بینیم که نویسنده فرانسوی خود را مقید به نگارش عینیت گرا و علمی کرده است و در مقابل نویسنده ایرانی در اثر خود رویکردی تخیل گرا و ادبی دارد، اما به نظر می رسد که برای آن ها خلق زندگینامه علمی مطلق یا ادبی ناب ناممکن است. مطالعه حاضر نشان می دهد که هر دو نویسنده، برای خلق حقیقت، ناگزیر از به کارگیری عناصری هستند که در ظاهر از آن ها روی گردانده اند. عنوان روی جلد، شیوه فصل بندی، روایت پردازی و نیز ارجاع به متون پیشین از مواردی هستند که پای عناصر ناهمگون با اهداف اولیه نویسنده را به متن می گشایند.
مطالعه پروتزسازی گفتمانی : چرا دروغ روایتی پروتزی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
269 - 286
حوزههای تخصصی:
برای تبیین چگونگی عملکرد دروغ به عنوان پروتز ابتدا به تعریف پروتز و کارکرد آن در حوزه گفتمان می پردازیم. با استفاده از نظریه امبرتو اکو از پروتز و نقش آن در گفتمان، نشان خواهیم داد که دروغ به عنوان یک نظام گفتمانی، ویژگی های مشترکی با پروتز دارد. مسئله این مقاله این است که ببینیم چگونه گفتمان وجه پروتزی می یابد و به دنبال آن دروغ نیز به عنوان یک پروتز سبب خروج گفتمان از مسیر اصلی خود و ایجاد فضایی رخدادی و تخیلی که فراکنشی است، می گردد. با توجه به توضیحات فوق به بررسی این دو فرضیه می پردازیم ؛ گفتمان با استفاده از دروغ سبب تغییر نظام افقی روایت به نظام عمودی گشته و به این ترتیب برنامه کنشی به جریانی فراکنشی تغییر می یابد. این مهم در سه داستان کوتاه زاغ و روباه ، چوپان دروغگو و دختر شیر فروش و کوزه شیر بررسی می گردد. هدف این مقاله بررسی جایگاه پروتز در گفتمان روایی و همچنین تحلیل کارکرد پروتزی دروغ است.
بررسی نظریه پرسی بیشی شلی و آنتونن آرتو با نگاهی بر نمایشنامه خاندان چن چی اثر شلی و خاندان چن چی اثر آرتو.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال ها پیش در روم فاجعه ای در قصر خاندان مشهور و ثروتمند چن چی رخ داد که موجبات نوشتن نمایشنامه ای با نام خاندان چن چی را توسط دو نمایشنامه نویس جریان ساز با رویکردها و اندیشه های نوشتاری متفاوت، فراهم ساخت. مقاله حاضر مقایسه تطبیقی رویکردهای متفاوت این دو نویسنده است: نظریه پرسی بیشی شلی با توجه به جنبشی که در انگلیس به شکل رومانتی-سیسم در جریان بود و نظریه آنتونن آرتو با توجه به عقاید او در مورد تئاتر بی رحمی. هدف از نگارش این مقاله یافتن تفاوت ها و شباهت های فکری دو نویسنده در باب یک واقعه تاریخی و ربط آن به تئاتر و متن از دیدگاه آنها است. شاعرانگی، بخشیدن وجه ادبی و توصیف کلامی از ویژگی های بارز کار شلی محسوب می شود؛ در حالیکه آنتونن آرتو با مخالفت شدید نسبت به ادبیات در تئاتر، سعی می کند به کارگردانی و اجرا تأکید کند و نمایشنامه را با عملکردها و روش های اجرایی مورد نظرش بنویسد. در این راستا مطالعه تطبیقی دو نمایشنامه مذکور به شرح تفاوت های ساختمایه ای آنها می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که پرسی بیشی شلی برای تلطیف بخشیدن به ماجرای خشونت آمیز چن چی ها، به وقایعی که فقط در کلام نمود پیدا می کنند و اعمال شخصیت ها را با زبان در صحنه های متفاوت نشان می دهند، پناه آورده است؛ در حالیکه آنتونن آرتو اعمال خشونت آمیز شخصیت ها را در زمان حال و با خشم مضاعفی به تصویر می کشد، آنقدر که از شخصیت های لال و بی کلام بهره برده و صحنه های فرعی را حذف کرده است.
محاکات و روایت از دیالوگ های افلاطون تا درام های خواندنی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیالوگ های افلاطون همواره در حوزه فلسفه بستر مطالعه و بررسی بوده ، اما در حوزه درام، کمتر توجهی به ویژگی های دراماتیک این دیالوگ ها شده است. به ویژه آنکه افلاطون از مخالفان هنرهای محاکاتی به ویژه تئاتر و درام بوده، و همین امر موجب تفوق عنصر روایت در آثار او شده بود. ازاین رو می توان دیالوگ های او را با معیارهای درام های روایی بررسی کرد. درام های روایی در دوره مدرن در اروپا رونق یافت و تحت عنوان درام های خواندنی به رسمیت رسید. پژوهش پیش رو به بررسی مؤلفه های محاکاتی و روایی در این درام ها و تطبیق آن با دیالوگ های افلاطونی می پردازد. ابتدا مفاهیم محاکات و روایت تشریح، و سپس آراءِ افلاطون درباره محاکات و روایت بیان شده است. رابطه افلاطون با تراژدی و کمدی نیز به طور مشخص مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به جایگاه تئاتر در دوره مدرن و در میان هنرهای غیرمحاکاتی پرداخته ایم که حاصل آن، درام های خواندنی هستند. در تفسیر درام های خواندنی، نمایشنامه چهار قدیس در سه پردهاثر گرترود استاین و ساختار کلی نمایشنامه های برتولت برشت و ساموئل بکت، از نمایشنامه نویسان مدرنیست، بررسی شده است. در انتها با دستیابی به مؤلفه های درام های خواندنی و تطبیق آنها با دیالوگ های افلاطونی، به مختصات دیالوگ های افلاطونی در قالب گونه ای دراماتیک دست می یابیم.
خوانش پسا استعماری همسایه ها در پرتو نظرات اسپیواک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
337 - 352
حوزههای تخصصی:
رمان همسایه ها یکی از رمان های سه گانه ء « احمد محمود» نویسنده ء اقلیم جنوب ایران است. احمد اعطا (محمود) در این رمان نقش روشنفکران را در زندگی فرودستان در جوامع تحت استعمار بسیار تاثیرگذار می داند. شرق شناسانی چون اسپیواک، هومی بابا، ادوارد سعید و همفکرانشان با مطالعه ء روش های استعمار و تاثیر آن در جوامع، به معرفی شیوه ها، عواقب و عوارض آن پرداخته اند. در این مقاله، رمان همسایه ها ، اثر احمد محمود در پرتو نظرات اسپیواک درباره ء فرودستان به عنوان متن پسا استعماری بررسی می گردد و کوشش می شود این ادعا را ثابت کند که شخصیت های اصلی رمان در روند حوادث، فرودست بودن را تجربه می کنند و نجات آن ها به مقاومت روشنفکران متعهد وابسته است تا فرایند « دیگری سازی» و « جهانی سازی» جامعه ادامه نیابد. از منظر عقاید اسپیواک، این نویسنده می کوشد تا شرایط غیرممکن، حس منفی و ناامیدی فرودستان را مبنی بر این که هیچ چیزی برای افراد به حاشیه رانده شده تغییر نمی کند به تصویر کشد و صدای روشنفکران بومی و متعهد را جایگزین صدای فرودستان نماید.
روایت تضاد سنت و تجدد با نگاهی به نام من سرخ اثر اورهان پاموک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اورهان پاموک نویسندة اهل ترکیه در رمان خود باعنوان نام من سرخضمن روایت داستانی شبه تاریخی از برهه ای از تاریخ تحولات فرهنگی و هنری کشورش، تقابل هنر سنتی و هنر غربی را در قالب روایتی بلند از نقاشان دربار عثمانی در مواجهه با نقاشی ونیزی (غربی) نمایانده است. او با رجوع به گذشته ای دور و نقل داستان و داستانک هایی که در تاریخ، افسانه و رؤیا ریشه دارند، به گونه ای مسائل امروز جامعة خود و در نگاهی وسیع تر، یکی از معضلات جهان امروز را بازسازی می کند. این بازسازی هوشمندانه که با نوعی بینامتنیت در نقاشی و ادبیات همراه است، در برخورد با مخاطب خود این پرسش را در ذهن او تداعی می کند که نویسنده از پس این متن، درپی بیان چه چیزی است و مقصود خود را چگونه بازنمایی می کند. از یافته های پژوهش به این شرح است که این داستان درنهایت تفسیرِ تضاد یا پارادوکس تاریخی- فرهنگی سنت و تجدد در ترکیه ای است که دست کم از پنج قرن پیش تاکنون همچنان درگیر این ماجراست. به همین منظور، در این پژوهش وجوه هنری و ادبی رمان نام من سرخرا بررسی و تحلیل می کنیم. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی، و شیوة گردآوری اطلاعات اسنادی/ کتابخانه ای است.
Écriture leclézienne, reflet de sa mobilité mentale et spatiale(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis la deuxième moitié du XXe siècle, la notion de mobilité est considérée comme un aspect indissociable de la vie de l’homme moderne, et constitue l’un des penchants de la littérature française contemporaine. Nombreux sont des écrivains qui ont consacré des œuvres de grande qualité littéraire, à aborder ce sujet de manière à en refléter les dimensions et les manifestations dans le monde de la littérature afin que les récits de voyage et les romans d’aventure représentent le mieux l’universalité de la nouvelle tendance de l’homme moderne, configurée par l’idée de déplacement. Le Clézio fait parti de cette génération d’écrivains qui a destiné bon nombre de ses romans à caractériser la mobilité sous forme d’un parcours d’investigation et d’une quête identitaire. Dans ses œuvres, Le livre des fuites, L’étoile errante et Hasard, sur lesquelles notre recherche s’appuie, des voyageurs, des nomades, des enfants et des bergers qui errent partout, figurent parmi les protagonistes qui, même lorsqu’ils sont voués à l’immobilité, continuent leurs voyages, leurs aventures à l'intérieur. Pour Le Clézio, la mobilité peut correspondre à de différentes motivations; Sa littérature n'est pas celle de l'évasion, mais celle de la recherche. Cela rend possible la réconciliation et l'alliance entre les notions habituellement impitoyables. L'immobilité, et donc la coexistence des cultes, restent un fait commun dans ses travaux. Les résultats de ces mouvements sont innés à son idée et à sa vision du monde: la quête d’identité, la connaissance de Soi et celle de l'Autre font partie intégrante de ces résultats.
اتوبیوگرافی دوصدایی در قرن بیستم بررسی تطبیقی نقش فرامتن در کودکی ناتالی ساروت و Wیا خاطرات کودکی ژرژ پرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتوبیوگرافی، بنابر تعریف، روایتی است تکصدایی و اول شخص که در آن، نویسنده زندگی خود را شرح میدهد و پیرو قراردادی ضمنی با خواننده، واقعیتها یا دست کم بخشهایی از آن را بازگو میکند. اما ژرژ پرک و ناتالی ساروت، دو نویسنده نامی و نوآور فرانسه در عرصه رمان، در اتوبیگرافی شان، روایتی دوصدایی از کودکی خود ارایه میدهند؛ ساروت، در کودکی، راوی اول شخص را وامیدارد تا از خلال گفتوگویی درونی، پرده از روی نقاط تاریک و توهماتی که بازگویی هر خاطره ای با آن آمیخته است بردارد؛ ژرژ پرک، در کتاب W یا خاطره کودکی، که ظاهرا اتوبیوگرافی است، از کودکی خود دو روایت عرضه میکند: نخست واقعی و دوم، سراسر تخیلی؛ ابتدا چنین بنظر میرسد که روایت دوم ارتباطی با کودکی راوی ندارد، اما در ادامه میبینیم که به شکل تمثیلی، بازگوی وقایع زندگی اوست. افزون براین، هر دو کتاب به دروغهایی اشاره دارند که دو راوی در داستان خود میگنجانند؛ این روند با قرارداد ضمنی راستگویی منافات دارد. در این مقاله برآنیم تا با تحلیل تطبیقی این دو اثر، نشان دهیم اتوبیوگرافی که باید اصولا یکصدایی باشد چرا دوصدایی است، کارکرد صدا یا روایت دوم در این دو، به مثابه فرامتن (métatexte) چیست و نقش تخیل در فرآیند دشوار بازیابی خاطرات، برای غربال کردن راست و دروغ و همچنین شرح چگونگی شکلگیری نوشتار چیست.
بررسی ساختار روایی و زبانی در رمان نو: داستان کوتاه آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب اثر بهرام صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
383 - 408
حوزههای تخصصی:
بهرام صادقی (1315-1363) آثار خود را میان سال های 1335 تا 1350 خورشیدی نوشت، و مجموعه سنگر و قمقمه های خالی (1349) وی، به نمونه بارزی از رمان نو (داستان نو) در نثر و داستان نویسی فارسی تبدیل شد. این مجموعه، شامل بیست و چهار داستان می باشد که از آن میان «آوازی غمناک برای یک شب بی مهتاب»، به منظور بررسی در پرتو رویکردهای فُرمالیستی و ساختارگرا برگزیده شده است. برخی از دلایل این انتخاب عبارت اند از حجم موجز و کوتاه داستان، و نیز ویژگی های منحصر به فرد زبانی و ساختاری، نظیر چیدمان شمارشی وقایع و متن به شدّت صورت گرای آن. بهرام صادقی روش های روایی سنّت شکنی را برای مشارکت ذهنی مستمرّ خواننده به کار برده است: «آشنایی زدایی»، «بیگانه سازی یا فاصله گذاری»، «نزدیک نمایی»، «جبرسازی» و «عنصر مسلّط». هدف این پژوهش، واکاوی ساختار روایی و زبانی داستان کوتاهی از بهرام صادقی است، تا هم فنون کلامی نویسندگان رمان نو (داستا ن نو) آشکار گردد، و هم سبک گونه ای از نثر فارسی که در دوران معاصر بازتاب در خور توجّه ای داشته است، بازشناسی شود.
De la caractérisation des personnages anonymes dans Les Fruits d’or de Nathalie Sarraute(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nathalie Sarraute, peintre des mouvements intérieurs, fugitifs et vagues de la conscience met, à priori, en scène des personnages sans caractérisation physique ou psychologique et loin de représenter un type ou une vérité. Rejetant les attributs de personnage classique, elle crée des personnages énigmatiques dont il ne reste qu’un pronom, une initiale ou des noms propres qui changent plusieurs fois dans le même récit et qui renvoient parfois aux différents personnages. La présence incessante des pronoms personnels sans référent précis fait partie des nouvelles techniques d’écriture, qui met davantage en relief l’anonymat des personnages dans Les Fruits d’or, roman publié en 1963. L’étude de l’énonciation narrative s’avère efficace dans l’analyse du personnage, de sa caractérisation à sa fonctionnalité dans la structure d’un roman. Nous appuyant sur la fonction du pronom personnel dans la caractérisation du personnage, nous nous proposons d’étudier le paraître des personnages ambigus dans ce roman de Nathalie Sarraute.