فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
245 - 264
حوزههای تخصصی:
پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی از جایگاه ویژه ای در منطق مکالمه ای باختین برخوردارند. هرچند تاکنون بیشتر پژوهش های انجام شده که رویکردی باختینی را محور کار خود قرار داده اند، روی گونه ی رمان متمرکز بوده اند اما گونه ی نمایشنامه با قابلیت هایی که برای برقراری مکالمه دارد، می تواند بستر جدیدی برای مطالعات باختینی باشد. در این مقاله سعی بر آن است که پیوستار زمانی-مکانی و چندزبانی به عنوان ابزاری تحلیلی در نمایشنامه ی مرد یخی می آید اثر یوجین اونیل مورد استفاده قرار گیرند تا خوانشی باختینی از این اثر اونیل ارائه گردد. از طریق پیوستار زمانی-مکانی می توان اهمیت مفهوم زمان و مکان و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر را جهت تبیین مفاهیم موردنظر نمایشنامه نویس بررسی کرد. همچنین چندزبانی نشان می دهد که اونیل چرا و چگونه توانسته شخصیت هایی با پیشینه های متفاوت را در یک سالن گرد هم آورد و به آنها اجازه دهد که برای خود صدایی داشته باشند و حتی صدای نمایش نامه نویس نتواند آن را سرکوب کند.
مقاله به زبان فرانسه: فرایند و نقش رﺆیاپردازی نزد «ژان ژک روسو» (Le processus et la fonction de la rêverie chez Jean-Jacques Rousseau)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای پی بردن به این مطلب که چگونه ژان ژک روسو، در بطن بدبختی و در وضعیت یک تبعیدی، در اثر خود، رؤیاپردازی هایگردشگرتنها، خوشبختی را می یابد و آزادی را دوباره به دست می آورد، از طریق پدیدارشناسی تخیل، به مطالعه ی فرایند و جاذبه های رؤیاپردازی ای می پردازیم که رؤیاپرداز را در وضعیت آگاهی از آرامش نگه می دارد.
رؤیاپردازی روسویی حاصل تنهایی، حاصل آمیزش بیرون و درون، احساسات و روان است. این رؤیاپردازی قوه ی محرکی درونی است که جنبش دیده شده، شنیده شده و یا حس شده به هر طریقی، آن را حفظ می کند. برخی چیزها و مناظر آغاز رؤیاپردازی را میسر و تداوم و جذابیت آن را تضمین می کنند: هر آنچه مربوط به گیاهان و آب باشد.
وضعیت وحشتناکی که دیگران روسو را در آن قرار داده اند، به جای اینکه استقلالش را از او بگیرد، او را به فردی تبدیل می کند که، با گریز به رؤیاپردازی از طریق تخیل، احساس و خاطره، می تواند استقلال خود را کاملا̋ مطالبه کند. رؤیاپردازی، سعادتی که در آن تنها خویشتن حکمفرماست، زمان سومی است که زمان دوم یعنی زمان اسارت اجتماعی را محو می کند و به وضعیتی اولیه بازمی گردد که در آن احساس هستی تمام فضای درون من را فرامی گیرد. رؤیاپردازی به خویشتن هستی فطری و طبیعی خود را بازمی گرداند و به احساس وحدت با سراسر عالم منتهی می شود.
مارکی دو ساد، زخمی بر چهره روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
175 - 196
حوزههای تخصصی:
در میان نویسندگان و فیلسوفان عصر روشنگری همچون مونتسکیو، دیدرو، ولتر و روسو می توان به نویسنده ای اشاره کرد که در آثارش به وجوه دیگری از آرایِ این فیلسوفان پرداخته است: مارکی دوساد. اما روشنگری با ساد برخوردی متفاوت داشت: او را موجودی خطرناک برای بشریت و آثارش را مخل نظم عمومی محسوب میکرد. با این همه، می توان ادعا کرد که مضمون اصلی آثار وی برداشتی افراطی از همان مفاهیم اصلی عصر روشنگری همچون آزادی، سلطه بر طبیعت، خودآیینی، اخلاق و نقد کلیسا بود. این مقاله قصد دارد تا نشان دهد که آثار ساد برآمده از همان عقلانیتی است که روشنگران در پی بنیاد نهادن آن بر تمامی ارکانِ ساختار اجتماعی و سیاسی بودند. ساد، با نشان دادنِ مطلق شدگیِ سلطه ی عقل مدرن،تصویری از انسانِ عصر روشنگری را ترسیم کرد و به همین دلیل امروزه با بازخوانی آثارش می توان او را در زمره ی اولین منتقدان حقیقی روشنگری قرار داد. کسی که با دفاع از مضامین آرمانی روشنگری برای بشریت، با پیشروی به سرحدات آن، زوالِ تدریجی آن را در آثارش پیش بینی کرد.
نظریه کارناوال و هجو منیپی باختین در خوانش برادران کارامازوف و تحلیل جهان درون قهرمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
379 - 402
حوزههای تخصصی:
میخاییل میخاییلویچ باختین (1975-1895) یکی از منتقدان نامدار قرن بیستم است که ارزش بسیاری از آثار او تا پیش از مرگش بر جامعه روسیه آشکار نشد. باختین مسائل بوطیقای داستایفسکی و مسائل آثار داستایفسکی را با رویکردی نوین به آثار و اندیشه داستایفسکی به نگارش در آورده است. باختین در این دو اثر، رمان داستایفسکی را فضایی سرشار از گفتمان و کارناوالی پر از زهرخند می داند. فیودور میخایلوویچ داستایفسکی (1821-1881) نویسنده قرن نوزدهم مکتب رئالیسم است. او از پیشگامان و الهام بخشان فلسفه اگزیستانسیالیسم نیز به شمار می رود. فیودور داستایفسکی با رمان مردم فقیر در ادبیات روسیه مطرح شد و رمان برادران کارامازوف به عنوان واپسین میراث ادبی او شناخته می شود. با توجه به اینکه محور اصلی برادران کارامازوف توصیف دقیق و روانشناختی دنیای ذهنی تک تک شخصیت های رمان است، مقاله حاضر با تکیه بر نظریات باختین درباره جهان آثار داستایفسکی، به تحلیل رمان و دنیای درون شخصیت های اصلی آن و فراز و فرود روحی قاتلان بالقوه این اثر می پردازد.
مقاله به زبان فرانسه: مضمون درخت در آثار «جای زخمهایِ آفتاب» و «دعای فرد غائب» اثر «طاهر بن جلون» (L’arbre dans Cicatrices du soleil et La Prière de l’absent de Tahar Ben Jelloun)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«درخت»، مضمون تکراری در متون مقدس، عهد باستان، ادبیات و نقاشی است. همین مضمون دارای سهمِ اساسی است که آن را در بُعد جهانی قرار می دهد. بُعدی که آن را تبدیل به کُهن الگوی ارزشمند برای طاهر بن جلون، نویسنده فرانسوی زبان اهل مراکش کرده است. در اشعار او، خواه در بطن رُمانهایش، درخت همچون داده ی جغرافیایی، طبیعی، نشاط آور و خیالی عمیقاً حضور دارد. همین درخت تا حدّ یک شخصیت و سخنگویی پیش می رود که به واسطه پویایی و سرزندگیِ خود اَعمال را تغذیه می کنند. همچنین به مکانی مساعد برای نمودِ خیالی و باور نکردنی تبدیل می شود. بنابراین ارزش سَمبلیک آن نیز از این زاویه است. در نزد طاهر بن جلون، درخت همچون پدر و مادر، همچون اسطوره، همچون شاهد عینی ظلم و فریب، جلال و فقر نمود می یابد.
تأثیرپذیری محمدعلی جمالزاده از کنت آرتور دو گوبینو مورد مطالعه : یکی بود و یکی نبود و قنبرعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدعلی جمالزاده از تأثیرگذارترین چهره های ادبیات داستانی ایران بوده که این گونه ادبی را چه در سبک و چه در محتوا دستخوش تغییرات بسیاری کرده است. نوآوری های جمالزاده تا حدود زیادی در گرو تسلط او بر ادبیات اروپایی بوده است. این رابطه موضوع اصلی مقاله حاضر است که با محدود کردن حوزه مورد بحث و تعمق در آن و با تکیه بر قوانین ادبیات تطبیقی، به تأثیرپذیری مجموعه داستان یکی بود و یکی نبود جمالزاده که به عنوان نخستین مجموعه داستان کوتاه ایرانی در شکل نوین آن به حساب می آید، از مجموعه داستان های آسیایی آرتور دو گوبینو، نویسنده و دیپلمات فرانسوی، و به ویژه داستان « قنبرعلی » او می پردازد. تمامی این ویژگی ها، نویسندگان این مقاله را بر آن می دارد تا در رویکردی تطبیقی، به اثرپذیری سبکی و محتوایی مجموعه جمالزاده از داستان گوبینو بپردازند و در این میان تا حد امکان میزان اصالت عملکرد جمالزاده را نیز بررسی نمایند.
واقعگرایی در جریان شعرنو (نیمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
387 - 500
حوزههای تخصصی:
مکتب رئالیسم یکی از مکاتب ادبی اروپایی است که بر بیان واقعیات عینی و ملموس جهان بدون دخالت دادن ذهنیات انتزاعی نویسنده تاکیدمی کند.این مکتب درحوزه ی شعرمعاصر فارسی نفوذ و تأثیردرخوراعتنایی داشته که رد پای آن را می توان در اشعار شاعرانی همچون نیمایوشیج.مهدی اخوان ثالث.احمد شاملو.فروغ فرخ زاد مشاهده نمود.آنچه مسلم است؛شاعران این جریان شعری با نگرشی خردگرا و واقع بینانه در پی به تصویر کشیدن عینیات زندگی مردم و رخدادهای اجتماعی-سیاسی به منظور بالابردن سطح آگاهی و دست یافتن به مطالبات حقوق فردی واجتماعی افراد جامعه ی زمان خود هستند.زبان منطق شعری آنها غالباآمیخته با نمادوتمثیل است که با بیانی غیر مستقیم و تأویل بردار ازآن در جهت پرداختن به رسالت شعری به مفهوم برجسته ساختن واقعیات پنهان جامعه و بیدارگری افراد جامعه بهره می گیرند. لذا دراین مقاله برای روشن تر شدن مسأله و میزان تأثیر پذیری این مکتب در جریان شعرنیمایی در ابتدا کلیاتی در باره ی مفهوم ، اصول و ویژگی های مکتب رئالیسم بیان گردیده و سپس کلیاتی درباره ی شعر معاصر ایران (شعر نیمایی)، ظهور واقع گرایی در شعر معاصر ودر ادامه مقایسه ای میان اصول و ویژگی های جریان شعری نیمایی با مکتب رئالیسم اروپایی به عمل آمده و در نهایت یک جمع بندی و نتیجه گیری از ویژگی های این جریان صورت گرفته است.
بررسی دیدگاه گوته در باب رستگاری در فاوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جستار پیش رو، بر اساس آراء هانس گئورگ گادامر، به بررسی دیدگاه گوته در باب رستگاری در شاهکارش فاوست پرداخته ایم. در این اثر، انسان ها به سه طیف، دسته بندی شده اند: جستجوگران، ساده دلان و بدطینتان. دسته نخست، دانشمندانی هستند که همواره در پی کشف حقیقتند؛ اینان بیش از سایرین در معرض وسوسه های شیطان قرار دارند. دسته دوم انسان های ساده و سنتی هستند که دنباله روی پیشینیان خویش اند و دسته سوم افرادی هستند بدطینت که با ظاهرسازی، فقط به منافع شخصی خویش و سوءاستفاده از دیگران می اندیشند. عواملی که زمینه را برای سقوط انسان در ورطه گناه فراهم می کنند و سد راه رستگاری هستند، فقر، ناامیدی، طلب کمک از غیر خدا در امور و فقدان عشق معرفی می شوند. البته همین انسان گناهکار قادر است روح خویش را نجات دهد و به سعادت و رستگاری ابدی دست یابد؛ برای نیل به این مقصود، عشق ورزی، پشیمانی و توبه از گناهان گذشته و هم چنین تلاش و کوشش مداوم و خدمت به خلق شروط لازمند.
در جست وجوی ادبیات تطبیقیِ نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پژوهشی موردی درباره ادبیات تطبیقی در افق های تازه انجام داده ایم و به کمک انگاره ی ادبی میشل بوتور، از « مرز» در موضوع چگونگی کشف هویت مدل تابلوی الستیرِنقاش از شخصیت های ادبی رمان در جست وجوی زمان ازدست رفته، اثر بزرگ مارسل پروست مطالعه کرده ایم. این نوع مطالعه ی تطبیقی، با به کار گرفتن انگاره ی خلاق ادبی در مسئله مورد پژوهش، انجام می پذیرد که مطالعه ای بر بستر افق های تازه در ادبیات تطبیقی ست.\nدر مجلدی از رمان در جست وجوی زمان ازدست رفته به نام در سایه دوشیزگان شکوفا، راوی اثر، بدون هیچ نشان آشکاری در تابلوی نقاشی تک چهره، اثر الستیر، به کشف هویت مدلِ نقاش دست می یابد. چگونگی دست یابی راوی به حقیقت و مسیر جست وجوی آن، دست مایه ای برای ارائه الگویی درباب مطالعات ادبیات تطبیقی شده است. در این پژوهش از انگاره ی خلاق میشل بوتور از واژه ی « مرز»، که آن را مترادفِ صمیمیت و عمیق دانسته است (مرز = صمیمیت، مرز = عمیق) سود جسته ایم.
Прямое и косвенное выражение речевого акта «прощание» в русской культурной среде (بیان مستقیم و غیرمستقیم کنش گفتاری «خداحافظی» در محیط فرهنگی روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کنش گفتاری «خداحافظی» در کاربرد مستقیم و غیرمستقیم آن بررسی می شود. این تحقیق بر آن است که کنش گفتاری مستقیم «خداحافظی» در مقایسه با کنش گفتاری غیرمستقیم «خداحافظی» پدیده نادرتری است. این نوع از خداحافظی در محیط های خودمانی و محیط هایی کاربرد دارد که بین دو طرف گفتگو اختلاف وجود دارد. برخلاف آن، کنش گفتاری غیرمستقیم «خداحافظی» تعداد بیشتری از فرمول های خداحافظی را در برمی گیرد و بار معنایی احترام آمیز بیشتری دارد. در این پژوهش مشخص می شود کدام یک از این فرمول ها در موقعیت رسمی و کدام در موقعیت غیررسمی کاربرد دارند و کدام فرمول ها ویژگی تشخیص در شرایط خارج از متن و کدام یک ویژگی تشخیص وابسته به متن را دارا هستند. خداحافظی دارای نقش حفظ ارتباط است و حس ادب و احترام را به مخاطب القا می کند. این نوع احترام به کمک کنش های گفتاری «اجازه»، «سپاسگزاری»، «آرزو»، «معذرت خواهی» بیان می شود. روش تحقیق در این مقاله تحلیل زبانی بیش از ۲۰۰ موقعیت ایجاب کننده استفاده از کنش های گفتاری خداحافظی است.
مسیر اُدیپ در رمان هانری بوشو: افول یونگی «عقده اُدیپِ» فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
265 - 288
حوزههای تخصصی:
«اَُُدیپ در جاده» روایتی است از مسیری که اُدیپ طی می کند تا از تِب به کُلُن برسد، از شهری که در آن گناهش بر او هویدا می شود به شهری که سرانجام آرامگاه او می گردد. مسیری که از لحاظ روایی بین دو نمایشنامه سوفوکل قرار می گیرد و این چنین «اُدیپِ شهریار» را به «اُدیپ در کُلُن» وصل می کند. درواقع بوشو با بهره گیری از این خلأ روایی مسیری را متصور می شود که طی کردن آن به اُدیپ اجازه خواهد داد تا با وضعیت رنجور خود مواجه و درنهایت از آن رهایی یابد. با این وصف و با استناد به تجربیات نویسنده در عرصه روانکاوی می توان مسیر اُدیپ را استعاره ای از یک فرایند روان درمانی موفق دانست. موقعیتی که به ما این امکان را خواهد داد تا با در نظر گرفتن برخی از مفاهیم روانکاوی به مطالعه دوباره اثر بپردازیم، تا از این رهگذر علاوه بر فهم عمیق تر این مفاهیم، فعلیت یافتنشان را بر بستری روایی-داستانی دنبال کنیم.
مقاله به زبان روسی: زمان و مکان ادبی در نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف و دگرگونی آن ها در نمایشنامه «مرغ دریایی» باریس آکونین ( Художественное время и пространство в пьесе А.П. Чехова «Чайка» и их трансформация в пьесе Б. Акунина Чайка )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ویژگی های زمانی – مکانی نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف و دگرگونی آن ها در متن نویسنده معاصر، باریس آکونین- که ادامه نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف را در بستر پست مدرن به رشته تحریر در آورده- می پردازد. در مقاله به این مسئله اشاره می شود که نوع انعکاس ویژه زمان و مکان در اثر، توسط نویسنده در واقع کلید درک دنیای مصور اوست؛ به این دلیل، تغییر سیستم رمزگذاری متن چخوف توسط آکونین، بار معنایی مضاعفی دارد که تعیین آن، از نقطه نظر تفسیر متن چخوف به زبان عصر جدید اهمیت بسیار دارد. بدین ترتیب، مقایسه دو نمایشنامه، که در چارچوب سنت هنر رئالیست (آنتون چخوف) و ادبیات پست مدرن (باریس آکونین) نوشته شده اند، امکان تعیین ویژگی های مکالمه فرهنگ های گوناگون را در گستره تاریخ رشد و پیشرفت ادبیات فراهم می سازد. در مقاله حاضر، ویژگی های زمانی – مکانی مشترک میان دو نمایشنامه، که بیانگر تسلسل در نمایشنامه نویسی هستند، و ویژگی های زمانی – مکانی متمایز و منحصر به فرد، که نمایانگر نوآوری در ایجاد محور موضوعی اثر نمایشی هستند، تعیین شده اند.
کاربرد نظریه تربیت منفی ژان ژاک روسو در روانشناسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
221 - 244
حوزههای تخصصی:
مفهوم تعلیم و تربیت که امروزه با مفهوم روانشناسی گره خورده است به عنوان عامل اصلی سعادت در نظر گرفته می شود. با توجه به شکل گیری بافت شخصیتی هر فرد در نخستین سال های زندگی، می توان گفت که کودک در رأس تعلیم وتربیت قرار گرفته و در مرکز توجه است. ژان ژاک روسو، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم، کسی است که به حق به کشف کودک و اهمیت تعلیم و تربیت وی نائل آمد. نظریات تربیتی وی که در امیل مطرح شده اند، جهان تعلیم و تربیت را دگرگون ساخته و نام این مربی و فیلسوف را که نظریاتش بر نظریه های تربیتی جدید مؤثر بوده است، به ثبت رسانده اند. روش اصلی که روسو در در دستورالعمل آموزشی خود به کار گرفته، روش تربیت منفی است که اساسِ آن را مفاهیم آزادی و «کودکی را به صورت تام و تمام زیستن» تشکیل می دهند. مقاله حاضر به بررسی نظریه تربیتی منفی روسو پرداخته و ردّ پای این نظریه را در روانشناسی امروز دنبال می کند تا از این طریق به ارزیابی تأثیر نظریات وی بر نظریات مربیان و روانشناسان قرن بیستم بپردازد. در این مقاله که به حوزه روانشناسی و تربیتی مرتبط است، مفاهیم روش تجربی، آموزش و پرورش تدریجی، آموزش و پرورش همراه با حفظ استقلال و آزادی آموزشی روشن خواهند شد.
هنجارها و بازی های گفتمان: تخطی های واژگانی در رمانِ مونه، لطمه ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگان نسل دوم همچون اَحمدو کروما یک رابطه جدیدی را با زبان فرانسه شکل دادند. بعلاوه، مضامین پرداخته شده در زیر قلم این نویسندگان، فراتر از نقد سیاسی و اجتماعی بوده و به طرح مسائل اجتماعی، هویتی و فرهنگیِ جوامع آفریقایی ارزش افزون می دهند. همین بُعد تحلیلی خود را بوضوح در قلمرو «واژگان» نشان می دهد. واژگانی که برای نشان دادن مضمونِ «فرامرزی» خودنمایی می کنند. مقاله حاضر از ورای واژگان نهفته در رُمان مونه، لطمه ها و چالش ها نوشته اَحمدو کروما، بدنبال شناسایی نمود واقعیِ «فرهنگ شمولی» است که به طرق گوناگون بسان «تداخل زبانشناختی» و یا حتی همچون «تخطیِ هنجاری» تفسیر می شود. مطالعه حاضر اَشکالِ فرامرزی را براساس توصیف اجزاءِ لغوی و رویکرد زبانشناختی مورد بررسی قرار داده و درصدد استخراج ارزشهای اجتماعی و فرهنگی است.
بازنمایی آموزه های تعلیمی کودکان در افسانه های لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های تعلیمی اخلاقی از مؤلفه های مهم آثار ادبای بزرگ هستند که در شکل گیری صحیح مبانی تعلیمی اخلاقی در جوامع انسانی نقش اساسی ایفا می کنند. ژان دو لافونتن از شاعران کلاسیک قرن هفدهم فرانسه ادبیات تعلیمی را محدود به تلقین و تبلیغ نصایح خشک نکرد و مسائل گوناگون تعلیمی اخلاقی را حسب شرایط مخاطب ارزیابی نمود و آن چه را در نگاهش سدّ راه تکامل جامعه انسانی بود، در قالب افسانه بازنمایی کرد تا به مخاطبانش (کودکان) عرضه کند.\nاین پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی برای تبیین اندیشه های تعلیمی اخلاقی لافونتن در مجموعة افسانه هایش انجام شده است تا به مخاطب بنمایاند، گونه های آموزه های تعلیمی در افسانه های لافونتن کدامند؟ و رویکرد وی در بیان این آموزه ها چگونه است؟ بررسی ها نشان می دهد، لافونتن اندیشه های تعلیمی اخلاقی خود را مانند علم آموزی، دعوت به کار و تلاش، نکوهش تملق، نهی خودپسندی، دعوت به نرم خویی و ملایمت، نوع دوستی و دیگرگزینی در قالب فابل ها و پارابل های داستانی تخیّلی تبیین کرده است.
بررسی تطبیقی طنز سیاه در داستان های فارسی و انگلیسی با تکیه بر مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
403 - 430
حوزههای تخصصی:
طنز سیاه، یکی از زیر مجموعه های طنز و کمدی است. طنز سیاه نگاهی تمسخرانگیز به موقعیت های بیمارگونه و هولناک و موحش دارد و اغلب با مرگ، دلهره، رنج، ترس، اندوه و پوچی همراه است. اوضاع ناهمگون سیاسی و اجتماعی، نظریات فلسفی هگل و رمان های گوتیک، منجر به ظهور این گونه طنز در ادبیات غرب شد. اصطلاح «طنز سیاه»«Humour Noir» را نخستین بار آندره برتون، تئوریسین سوررئالیست فرانسوی، در سال 1935 در تشریح عبارت «ذهنیت عینی شده» هگل به کار برد و در کتاب گلچین طنز سیاه، جاناتان سویفت را به عنوان پیشگام این گونه، معرفی کرد. ویژگی های مهم طنز سیاه در ادبیات داستانی عبارتند از: تضاد، اغراق، مسخ و استحاله، انحراف از موضوع و توصیف و فضاسازی های گوتیک. این مختصات در داستان های فارسی، در آثار صادق هدایت، غلامحسین ساعدی و بهرام صادقی به صورتی برجسته، بروز دارد. هدف از این مقاله، تعریف، واژه شناسی طنز سیاه و معرفی ویژگی های آن به صورت تطبیقی در ادبیات داستانی فارسی و انگلیسی به روش توصیفی-تحلیلی است.
ترفند جایگزینی در فرهنگ و ادب در آسیای غربی و اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
431 - 446
حوزههای تخصصی:
ساختار جامعه و رسوم و عادات رایج در آن، همواره در ادب هر سرزمینی بازتاب دارد، تا حدی که می توان مضامین ادبی مکرّر (لایت موتیف) را به نوعی بازتاب فرهنگ رایج هر اجتماع در قالب ادبی دانست. مضامین ادبی مکرّر در میان اقوام مختلف، گاه به سبب ریشه داشتن در آبشخورهای همگون یا یکسان و بعضاً از حیث توازی سنن، شباهت های چشمگیری به یکدیگر دارند که می توان با جستجو در کهن ترین منابع و دنبال کردن سیر تکثیر یک درون مایه؛ شیوه های انعکاس آن را در ادب کلاسیک اقوامی که از دیرهنگام با هم در داد و ستد فرهنگی بوده اند بررسی کرد. در مقاله حاضر سعی بر آن است که یکی از ترفندهای شایع در عرصه ادبیات غرب و ایران که در فرهنگ کهن میان رودان و روایات سامی دیرین نیز به چشم می آید سخن رود: ترفند جابه جایی به معنی تعویض عاشق یا معشوق، از جنس م ؤنث، از روی عمد یا از سر اتفاق و یا جایگزینی شخصیت ها، یکی از مضامین بارز بسیاری از متون برجسته نظم و نثر، در نظام ادبی شایع در منطقه ای گسترده از جهان است که از ایران کهن تا دورترین مرزهای امپراتوری روم را در بر می گیرد و حوزه میان رودان در پیوند میان این دو حوزه نقش اساسی داشته است.
La violence contre le corps dans quelques œuvres de Milan Kundera(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dans presque toutes les œuvres de Milan Kundera, l'écrivain tchèque, un sentiment de haine vague mais omniprésent apparaît dans la conscience des personnages. Bien qu’ils ne le confessent pas ouvertement, la manière dont ils traitent leur corps et les corps des autres révèle un sentiment profond de dégout et d’abjection envers celui-ci. Cette haine du corps est en partie enracinée dans le phénomène inconscient de l'abjection ainsi que dans le conflit entre le moi et le corps. En effet, on pourrait dire que dans ses œuvres, Kundera confronte intentionnellement les personnages à des situations où ils doivent faire face à leur corps, remettant en question leur rapport avec celui-ci. Cette confrontation prend parfois une forme violente. Dans cet article nous allons examiner psychologiquement les origines de cette violence d’après les idées de Kristeva et Lacan, d'abord dans le roman La vie est ailleursdans les chapitres concernant la rencontre de la mère avec le peintre, puis dans L'immortalité, là où la fille tente de se suicider sur l'autoroute.
مقاله به زبان فرانسه: زمان در تخیل زیست-محیطی معاصر فرانسه مسأله «بی زمانی گسترده» (Le temps dans l’imaginaire écofictionnel français contemporain Question de l’anachronisme profond)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های زمانی در نوشته های علمی-تخیلی بی شمارند. داستان های برخاسته از تخیل زیست محیطی (اکو-فیکسیون)، به عنوان زیرمجموعه ای از گونه ی علمی-تخیلی، در این میان استثنا نیستند. زیبایی شناختی نوشته های اکو-فیکسیونل تا حدود بسیار زیادی به زیبایی شناختی گونه ی علمی-تخیلی نزدیک است اما، به جهت مضمون خاص ایشان، یعنی: زیست-محیط (اکولوژی)، این نوشته ها گاه از الگوهای خاصی استفاده می کنند.
در این مقاله، مساله ی زمان و ""بی زمانی"" با توجه به پیش فرض فوق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت: نوشته های اکو-فیکسیونل گرایش به وارد کردن نوعی ""بی زمانی"" در توصیفات خود از دنیاهای آینده دارند. در متونی که در این مقاله بررسی شده اند، ""بی زمانی"" از سطح کنش ها و اتفاقات، به طور خلاصه: از سطح رویدادها، به سطح ساختارها و مفاهیم منتقل گشته است.
س ه اث ر اک و فی ک سی ون ل در ای ن م قاله م ورد ب ررس ی ق رار خ واهند گرف ت : Globalia اث ر ژان کریس تف روف ن؛ Eternity Incorporated نوش ته ی راف ائل گرانی ه دو کاس انی اک؛ و Le gout de l’immortalité از کاترین دوفور.
حکایت آسیابان اثر جفری چاسر: فراتر از فابلیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
153 - 174
حوزههای تخصصی:
فابلیو در اصل داستان بسیار موجز شوخنگانه ای در باب رذائل طبقه غیراشرافی جامعه است و برخی اصناف و اقشار جامعه را نکوهش و تمسخر می کند. جفری چاسر شاعر قرن چهاردهم انگلیسی این گونه ادبی عامیانه را از ادبیات فرانسه و ایتالیا اقتباس کرده و در حکایت های کنتربری چند فابلیو سروده که «حکایت آسیابان» بهترین آنان و بهترین فابلیو در ادبیات انگلیسی است. این حکایت، مثل دیگر فابلیوهای چاسر، تنها یک فابلیوی ساده و سرگرم کننده نیست و لایه های عمیق تری دارد و سرشار از تلمیحات کلاسیک و مذهبی (کتاب مقدس) است. این حکایت پیرنگی پیچیده، بن مایه هایی متنوع، لایه های معنایی جدی و جهانشمول، شخصیت های متنوع و شخصیت پردازی مفصل و دقیق دارد. این حکایت هجو را جایگزین هزل کرده و مسائل روز جامعه را با بیانی واقعگرایانه منعکس می کند و تقریباً مثل داستان کوتاه مدرن امروزی است. همچنین، «حکایت آسیابان» رابطه ای بینامتنی با حکایت پیشین خود «حکایت شهسوار» دارد و نقیضه ای بر آن است.