مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادیپ


۱.

بازشناخت در رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازشناخت ادیپ رستم و سهراب بازوبند زخم پا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۷
دو جز مهم در مقایسه تطبیقی رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار، بازشناخت و دگرگونی است, اینکه در سیر دو داستان قهرمانان برای بازشناخت خود می کوشند، اما تلاش آنها راه به جایی نمی برد و پس از وقوع فاجعه، بازشناخت صورت می گیرد. در هر دو داستان بازشناخت از طریق نشانه عینی و از راههای دیگر انجام می شود. در این مقاله افزون بر تشریح و بررسی انواع بازشناخت و ارایه الگوهای تازه، تقسیم بندی بازشناخت در حوادث دو داستان تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه آنکه این مقاله بیانگر آن است که رستم و سهراب یک تراژدی است و هر چند در برخی موارد با آنچه ارسطو درباره تراژدی گفته منطبق نیست، اما مضمون و بسیاری اجزای تراژدی را به خوبی تبیین کرده است. بازشناخت که از اجزای مهم تراژدی است، در رستم و سهراب وجود دارد و آن را با سایر ویژگی های دیگر که در این داستان است به تراژدی نزدیک می کند.
۲.

دلوز: میل و بازگشت قانون در متافیزیک شدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماشین میل درون مانایی ادیپ بدن بدون اندام اسکیزوفرنی پارانویا قانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۶۹۶
اساس نظریه ی میل دلوز بر مفهوم ایجابیت و آفرینش استوار است. این نظریه در مقابل نظریه ی رایج روانکاوی فروید درباره ی میل است که در آن میل ورزی مبتنی بر یک فقدان اولیه و ازلی، یعنی تجربه ی اختگی و از دست دادنِ مادر با دخالتِ ممنوع کننده ی پدر، است. دلوز با همکاری گتاری، با پایبندی به درون ماندگاری اسپینوزایی، می کوشند تبیینی از میل به دست دهند که در آن دخالت هیچ نیروی بیرونی و متافیزیکی ای از نوع ادیپِ فروید منجر به کلیت بخشی ساختار میل و تکراری شدن مصادیق میل ورزی نشود. بدین منظور آنها صورت بندی ماشینِ میل را پیش می کشند. وجهِ آفرینشگر و پیشامدمحور عملکرد ماشین میل دلوز در برابر قانونمندی و اجبارِ بنیادین برسازنده ی نظریه ی میل فروید قرار می گیرد. همچنین درحالی که سوژه ی اصلی و بهنجار در نظریه ی میلِ فرویدی هیستریک است، در صورت بندی ماشین میل، فرض بر شیزوفرنیا است. درحالی که فروید سوژه ی شیزوفرن را یک اختلال و انحراف از معیار می داند، دلوز آن را هماهنگ ترین شکل سوبژکتیویته با سرشت خلاق هستی می انگارد. به زعم دلوز مرکزیت یافتنِ سوژه ی هیستریک در نظریه ی میل فروید، ناشی از تحمیل الگوی ادیپ است. حال آن که سوژه موجودیت پیشین ندارد، بلکه نتیجه و باقی مانده ی خود میل ورزی است.
۳.

مسیر اُدیپ در رمان هانری بوشو: افول یونگی «عقده اُدیپِ» فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادیپ اُدیپ در جاده عقده ادیپ هانری بوشو فروید یونگ تحول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
«اَُُدیپ در جاده» روایتی است از مسیری که اُدیپ طی می کند تا از تِب به کُلُن برسد، از شهری که در آن گناهش بر او هویدا می شود به شهری که سرانجام آرامگاه او می گردد. مسیری که از لحاظ روایی بین دو نمایشنامه سوفوکل قرار می گیرد و این چنین «اُدیپِ شهریار» را به «اُدیپ در کُلُن» وصل می کند. درواقع بوشو با بهره گیری از این خلأ روایی مسیری را متصور می شود که طی کردن آن به اُدیپ اجازه خواهد داد تا با وضعیت رنجور خود مواجه و درنهایت از آن رهایی یابد. با این وصف و با استناد به تجربیات نویسنده در عرصه روانکاوی می توان مسیر اُدیپ را استعاره ای از یک فرایند روان درمانی موفق دانست. موقعیتی که به ما این امکان را خواهد داد تا با در نظر گرفتن برخی از مفاهیم روانکاوی به مطالعه دوباره اثر بپردازیم، تا از این رهگذر علاوه بر فهم عمیق تر این مفاهیم، فعلیت یافتنشان را بر بستری روایی-داستانی دنبال کنیم.