فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۷۶۴ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
83 - 93
حوزههای تخصصی:
عشق برجسته ترین و نامکررترین مفهومی است که در هنر و ادبیّات بازتاب گسترده داشته است. عشق به مرد، زن، پدر، مادر، فرزند، طبیعت، دین و اندیشه، وطن، آزادی و... در جای جای ادبیّات فارسی قابل لمس است. آن چه همه عشق ها را در سایه خود می گیرد، عشق به خدای یکتاست که موجب تکامل و خویشتن شناسی انسان می شود. سراسر ادبیّات عرفانی، بیان عشق به خالق یکتاست. ادبیّات غنایی نیز یکی از عرصه هایی است که عشق ورزیدن به انسانی دیگر، می تواند راهی برای رسیدن به رشد و کمال و شناخت خود باشد. هفت پیکر نظامی گنجوی، یکی از آثار غنایی است که در ظاهر، داستان عشق زمینی و دون است اما با تأمل در این داستان ها و با تحلیل کهن الگویی و روانشناسی، مشاهده می شود معشوق زمینی می تواند قهرمان داستان را به کمال و تعالی برساند. در این جستار با معرفی اجمالی هفت پیکر و موضوع آن، داستان گنبد سبز با تأکید بر معشوق تعالی بخش، مورد بررسی قرار می گیرد.
گره خوردگی غنایی و اجتماعی در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عصر مشروطه از دوره های متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبه های زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دوره های پیشین تفاوت کلی پیدا کرد. در این عصر همه چیز در خدمت اجتماع قرار گرفت حتی شعر. بزرگترین شاعران این دوره کسانی هستند که در متن اجتماع و حوادث اجتماعی قرار دارند و نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهند؛ از این رو شعر این دوره شعری است صریح و شفاف با حاکمیّت اندیشه، امّا رگه هایی از احساس نیز در آنها می توان یافت که هرچند نمی توان شعر غنایی به معنای واقعی کلمه به حساب آورد، امّا نمی توان بار عاطفی و گاه زبان نسبتاً غنایی آنها را نیز نادیده گرفت. گاه شاعران تلاش می کنند در اثنای انتقال اندیشه، بار عاطفی شعرشان را نیز تقویت کنند؛ بنابراین موضوعات اجتماعی با زبانی تقریبا غنایی مطرح می شود که در چنین حالتی نوعی گره خوردگی غنایی اجتماعی در اشعارشان به وجود می آید؛ هرچند که این گره خوردگی کمرنگ باشد. این نوع تلفیق شعر غنایی و اجتماعی در شعر عارف، فرّخی، عشقی، بهار و دیگرشاعرانِ این عصر وجود دارد البتّه با شدّت و ضعف نابرابر. شعر محمّد تقی بهار به عنوان یکی از بزرگان ادبیّات فارسی از این نظر قابل بحث و بررسی است؛ چراکه در این دوره ، هیچ شاعری به اندازه وی با شعر کلاسیک فارسی آشنا نیست و از سیاسی ترین شاعران این دوره است.
تحلیل الگوی خویشکاری پریان در داستان های غنایی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های غنایی شاهنامه بر ویژگی های مثبت و منفی عشق پریان به پهلوانان تأکید شده است و معمولاً در جامعه شکارگر و در مرز دشمن در کنار بیشه زار ها نمودار می شوند که سعی در اغوای پهلوانان دارند. هدف آنان ربودن تخمه پهلوان همراه با عشق ورزی، زیبایی و بعضاً خواب و جادو است. در داستان بیژن و منیژه، رستم و سهراب، سیاوش و زال و رودابه، به ترتیب منیژه، تهمینه، مادر سیاوش و کنیزکان رودابه با خویشکاری پری با بیژن، رستم، گیو، کیکاووس و زال رابطه برقرار می کنند. هدف این پژوهش تحلیل الگوی خویشکاری و ساختار سیاسی اجتماعی پریان در داستان های غنایی شاهنامه و چرایی عشق ورزی آنان به پهلوانان است. روش این پژوهش، تحلیلی توصیفی است. پس از یاری گرفتن از منابع گوناگون و تحلیل ابیات شاهنامه می توان چنین گفت که برخی از الگوهای ساختاری پریان در داستان های غنایی شاهنامه بدین گونه است: 1. جامعه شکارگر و به شکار رفتن پهلوان، 2. پیوند پری با بیشه زار و آب در مرز دشمن، 3. پیکرینه شدن پری و رویارویی با آن، 4. زیبایی، جادوئی و فریبندگی خیره کننده پری و... مهم ترین کارکرد ساختار سیاسی اجتماعی آنان، الگوی باروری و زایش و اغوای قهرمانان و شاهان برای ربودن تخمه و نابودی قبیله دشمن است.
کهن الگوی عشق در نما یشنا مه سلطان مار بهرام بیضا یی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یون گ در مکت ب روان شناسی خود، محتوا و درون مایه ناخودآگاه جمعی را که نالگ و می داند . عشق یکی ازبرجسته ترین کهن الگوهای روان بشر است که از دیرباز، ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است، اساطیر و متون ادب فارسی ، عرص ه وس یعی از جل وهه ای کهن الگو ی عشق به شمارمیآیند؛ نمایشنامه سلطان مار اثر بهرام بیضایی که یک اثر اسطوره ای و عاشقانه است، داستان عشق خانم نگار و سلطان مار را روایت می کند که دو قهرمان اصلی نمایشنامه از طریق فرافکنی، ویژگی ها و حالات روانی دنیای درون خود را در دنیای بیرون مجسم می کنند . در این پژوهش با بهره گیری از روشتوصیفی–تحلیلی ضمن تحلیل کهن الگوی عشق در نمایش نامه سلطان مار دیگر کهن الگوهای یونگی نیز تفسیر شده است زیرا جلوه های آنیما و آنیموس در خلال مفهوم کهن الگوی عشق با دیگر کهن الگوها و نمادهای روانشناسانه تلفیق یافته است . قهرمانان این نمایشنامه با اکسیر عشق برسایه پیروز می شوند و نقاب های خود را کنار می گذارند و به فرایند فردیت و کمال دست می یابند
تأثیرپذیری حافظ از جلال الدّین عتیقی تبریزی (با تکیه بر دیوان شعر آنها)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران مهم ولی کمتر شناخته شده همعصر حافظ، جلال الدّین عتیقی تبریزی بوده است که قریب به ده سال پیش از تولّد حافظ در تبریز درگذشته است، عتیقی علاوه بر شاعری، واعظ و صوفی سرشناسی نیز بوده است و منظومه فکری او همچون حافظ شیرازی، سرشار از مفاهیم عرفانی و زبان او آموخته با مضامین رندانه بوده است. از عتیقی دیوان شعری باقی مانده است که با مطالعه آن متوجّه می شویم در حوزه های زبانی، آوایی، تصویری، مضمونی و... بین عتیقی و حافظ اشتراکات معنی داری وجود دارد. آنچه از مطالعه و مقایسه کلام این دو شاعر همعصردریافت می شود این است که ذهن و زبان حافظ و عتیقی بسیار نزدیک به هم است به گونه ای که می توان تأثیرپذیری حافظ از جلال الدّین عتیقی را قرین به یقین دانست. این پژوهش کوششی است برای معرفی اشتراکات ذهنی و زبانی این دو شاعر مهم زبان فارسی در عهد ایلخانی مغول.
شیوه های متناقض نمایی در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متناقض نمایی یکی از برجسته ترین روش های تشخص بخشیدن به زبان است که در ادب فارسی بیش تر ریشه در آرای صوفیه و شطحیات آنان دارد. متناقض نمایی در زبان فارسی برابر اصطلاح انگلیسی پارادوکس است. این عنصر بلاغی، اگرچه از نگاه نویسندگان کتب بلاغی کهن ما به دور مانده، اما نویسندگان و شاعران کلاسیک ما از دیرباز با آن آشنا بوده و در آثار خود از آن بهره ی کافی برده اند. متناقض نمایی در واقع در روساخت کلام اتفاق می افتد و گاهی کلام را به ظاهر بی معنا و پوچ می سازد اما در ژرف ساخت، معنا و یا دست کم پیامی دارد. این جستار، با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که کار برد و کارکرد این عنصر بلاغی در غزل سنایی چگونه است و شاعر با چه ترفندهایی آن را ایجاد می کند؟ بررسی ها حاکی از این است که شاعر به شکل گسترده ای از متناقض نمایی در غزل های خود بهره گرفته و تمامی آن ها، کارکرد هنری و زیبایی شناسانه دارد و باعث آشنایی زدایی می شوند و شاعر با درهم آمیختن عناصر ناساز در حوزه های عقلی، علمی، باورها، عادت ها، امور خلاف شریعت و امور سلبی و ایجابی، آن ها را پدید می آورد
تأملی بر کارکرد معنایی و بلاغی تلمیح در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلمیح به عنوان یکی از شگردهای بلاغی که هم در حوزه موسیقی معنوی و هم جزو مجموعه تصویر قابل بررسی است، همواره نقشی مهم و مؤثر در القای عواطف و آفرینش تصاویر ادبی؛ بخصوص در حوزه شعر داشته است. ویژگی قابل توجه تلمیح آن است که به عنوان یک شیوه فرمی برای تبیین ذهنیات، می تواند اَشکال بلاغی دیگری را نیز در بطن خود جای دهد و بدین ترتیب، هم جنبه مخیل سخن را قوت بخشد و هم بُعد القایی آن را برجسته سازد. براساس همین اهمیت، هدف مقاله حاضر، بررسی جلوه های کارکرد معنایی و بلاغی تلمیح در غزلیات سعدی است که با روش توصیفی- تحلیلی انجام می گیرد و به شناختن بخشی دیگر از عواطف و اندیشه های سعدی و ظرایف زیباشناختی غزل او می انجامد. یافته های این تحقیق حاکی از آنند که برجسته ترین گونه های تلمیح در غزل سعدی عبارتند از: اشارات و قصه های قرآنی- روایی؛ به ویژه ماجرای پیامبران، تلمیحات تاریخی- داستانی(ماجراهای عاشقانه ای که جنبه داستانی آن ها غالب است) و اشارات اساطیری- حماسی. سعدی انواع تلمیح را به ترتیب در فضای موضوعی- معنایی عاشقانه، عارفانه و تعلیمی- اخلاقی به کار می برد. هر یک از این گروه های محتوایی، شامل جزییاتی متنوع هستند که در متن به آن ها خواهیم پرداخت. بارزترین قالب های فرمی- بلاغی سعدی در جریان کاربرد انواع تلمیح نیز عبارتند از: تشبیه؛ به ویژه اضافه تشبیهی، نماد (کلیدواژه های تلمیحی- نمادین) و ایهام؛ بخصوص از نوع تناسب.
تجربه عرفانی در وکروم اروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
195 - 212
حوزههای تخصصی:
وکروم اروشی نام نمایشنامه ای از کالیداس ،شاعر قوی طبعِ هندی است که تجربه ای عرفانی را در آسمانی خیالی و مثالی به تصویر می کشد و در قالب اسطوره، رمز و نماد بیان می کند.از سوی دیگر وکروم اروشی، شخصیت اصلی نمایشنامه ، زنی آسمانی نژاد، و پری ای خیالی است که متضمن معنی آنیمای یونگ ، « دئنا»ی اوستا و بازتاب صفت جمال الهی و عشق در عالم عرفان است. اهمیت تحقیق حاضر که به روش توصیفی تحلیلی،با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده، در پاسخ به این سوال است که تجربه عرفانی در نمایشنامه مذکور چه ابعادی دارد؟ و نشان می دهد که چگونه زبان نمادین شاعر، عشق، صور و اطوار آن را در این نمایشنامه شرح داده است. عشق پادشاهی که در آسمان خیال با پری جمال برخورد می کند؛ به هدایت او گوهر گرانبهای حیات را می یابد و در نهایت از بطن پری شاهزاده ای به عمل می آید که شکارگر مرگ و پیام آور زندگی جاوید است.شاهزاده ای که همان جان جلایافته و ضمیر روشن شاه است که پس از طی طریق، رخ نموده است و خلعتِ شاهی به راستی شایسته ی او و از آنِ اوست.
بررسی تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس مسئولیت ادیب در برابر مسائل مربوط به جامعه را تعهد ادبی می گویند که یکی از مهم ترین موضوعات ادبی در چند دهه اخیر به شمار می رود. شاعر یا نویسنده ای که به ارزش های انسانی پایبند است و احساس می کند که آن ها در حال سست شدن و تباهی هستند و خود را ملزم به انعکاس چنین مسائلی در شعر و نثر خود می داند، در حقیقت در راه تعهد ادبی گام برداشته است. هاشم الرفاعی شاعر معاصر مصری نیز از جمله کسانی است که با تأثیرپذیری از اوضاع سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، شعرش را وقف رسالت خویش و بیان رنج ها و آرزوهای مردم سرزمین مصر نموده است. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی به این سوال اصلی پاسخ داده شده است که عوامل پیدایش و مهم ترین جلوه های تعهد ادبی در شعر هاشم الرفاعی چیست؟ یافته ها نشان می دهد که اوضاع نابسامان جامعه مصر به خاطر حاکمیت استبداد و نفوذ استعمارگران از عوامل اصلی گرایش شاعر به انجام تعهد ادبی وی است. او مدافع سرسخت ظلم ستیزی و دعوت به اتحاد بوده و بدین طریق هنر خویش را در خدمت هدفی والا و رسالتی انسانی قرار داده است. ستایش آزادی خواهان و مقابله با حاکمان فاسد از درون مایه های پربسامد در شعر شاعر است.
تحلیل کهن الگویی نماد «پری» در خسرو و شیرین نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طبق نظر یونگ کهن الگوها در ناخودآگاه جمعی از طریق نمادها ظهور می یابند. هر کهن الگو می تواند در جامه نمادهای مختلف ظاهر گردد. با بررسی افسانه ها و قصه های پریان می توان بین خودآگاه و ناخودآگاه که آبشخور اسطوره هاست ارتباط برقرار کرد. پریان نیروهای فرا طبیعی روح انسان را نمادین می کنند. پایداری مضامین پری در ذهن بشری نشان از قدرت عظیم و شگرف آن هاست که توانسته اند از ماقبل تاریخ به عصر جدید، سفر کنند و در لابه لای آثار قصه پردازان و شاعران به حیات خود ادامه دهند. نظامی به همه باورهای کهن درباره نماد پری آگاه بوده و به کمک آن توانسته نهانی های ناخودآگاه درون خود را که در قهرمان داستان-شیرین- نمود یافته است، توصیف کند. او در سایه این نماد و با تخیلات شاعرانه، آنیمای درون خود را به تصویر کشیده است. سویه مثبت پری در خسرو و شیرین، نشانگر روان تکامل یافته و به فردیت رسیده سراینده آن می باشد. هماهنگی میان احوال و رفتار و نقش های «شیرین» نظامی با الگوهای باستانی شخصیت «پری» حاکی از موفقیت شاعر در وصول به هدف آگاهانه اوست. پژوهش حاضر تصویرسازی نظامی را از کهن الگوی پری و تحول تدریجی مفاهیم آن در قالب داستان خسرو و شیرین نشان می دهد. تصاویر و مفاهیمی که بیان کننده راز بقای اسطوره پری در زبان نمادین شاعران، تحت تأثیر ناخودآگاه جمعی بشر می باشد. در این جستار ضمن طرح موضوع نقد کهن الگویی و بیان جایگاه نمادها در عرصه آفرینش های هنری، به بررسی نماد پری در خسرو و شیرین نظامی پرداخته شده است.
حیرت عصیانی اعصار (اعتراض و عصیان خیامی در شعر م.امید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأملات یا اندیشه های خیامی از زمان رودکی تا دوره ی معاصر در شعر فارسی رواج داشته است. شک و پرسش های فلسفی، اعتراض و عصیان، تأکید بر ناپایداری عمر و ناگزیری مرگ، استحاله و دعوت به اغتنام فرصت و شادخواری در تمامی دوره های ادبی، کم و بیش دیده می شود؛ با این حال به دلیل توجه خاص خیام به این اندیشه ها، از آنها با عنوان تأملات خیامی یاد می شود. تأملات خیامی در اندیشه، شخصیت و شعر مهدی اخوان ثالث جایگاه ویژه ای دارد. نارضایتی اخوان از اوضاع نابسامان جامعه در دوره ی پهلوی دوم، به ویژه در دهه ی سی، زمینه ساز عصیان فلسفی او می گردد و نهایتاً گله ی شاعر از تقدیر، اعتراض و عصیان فلسفی را به ویژه در مرثیه های اخوان پدیدار می نماید. با این حال، اخوان در بسیاری موارد نسبت به خیام لحنی صریح تر، تندتر و تلخ تر دارد و اعتراض ها، شکایت ها و عصیان های فلسفی او گاه یادآور شطحیات برخی عرفاست. مقاله ی حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با تأملی در سروده های اخوان، طی دوره های گوناگون زندگی اش، اعتراض و عصیان خیامی و زمینه های آن را در دو بخش سیاسی اجتماعی و فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
تحلیل روایی حکایت های گلستان سعدی (مطالعه موردی، باب ششم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی یک اثر روایی است که از تکنیک های مختلف زمان روایی، جنبه های مختلف به لحاظ محتوایی، آموزشی، تربیتی، خلاقیت های زبانی، کوتاهی، تحریک پذیری و ایجاد حس کنجکاوی در مخاطب، مفاهیم و موضوعات متنوع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی، نوع روایت و کنش ها و واکنش ها، تنوع شخصیت راوی و پرهیز از تبدیل شدن راوی به کلیشه یا شخصیت قراردادی، چگونگی زاویه دید، کارکرد و جنبه های بلاغی به خوبی بهره برده است. حکایت های گلستان به دلیل استفاده از شگرد فشرده نویسی، نغزگویی و انتقال مفاهیم به مخاطب نیز جای بحث و بررسی دارد. در اینجا سعی شده تا بر اساس محورهای مذکور حکایت های باب ششم مورد بررسی قرار گیرد. تاکنون در مورد کتاب گلستان پژوهش های بسیاری صورت گرفته است؛ امّا هدف در این پژوهش، بررسی ظرفیت های روایی در گلستان سعدی بوده است که با دیگر پژوهش ها و نگاه هایی که به این کتاب شده تفاوت دارد و به بررسی نقش مضمون در غنی کردن کیفیت و تنوع ساختار کُنش ها و رخدادهای روایی در حکایت های آمده در باب ششم گلستان است . سعی نگارندگان بر آن بوده که ویژگی ها و مؤلفه های روایی خاص حکایت های باب ششم کتاب را از نقطه نظر ساختار و روایت موردبررسی قرار گیرد و نشان دهیم که سعدی، به لحاظ برخورداری از فهم ادبی توانسته حکایت های کتاب خود را بر پایه ها و اصول و کنش هایی بنیان گذاری کند که قرن ها بعد در داستان نویسی و داستان کوتاه نویسی پایه و مبنای نگارش مدرن قرار بگیرد.
تحلیل ساختاری قصه فیروز شاه (داراب نامه بیغمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانس داراب نامه ( قصه فیروزشاه) توسط «مولانا محمد بیغمی» روایت و به قلم محمود دفتر خوان در سال 878 ه .در تبریز کتابت شده است. پیشتر به ساختار این گونه آثار کمتر توجه می شد؛ در حالی که سرمایه عظیمی از مسایل فرهنگی و ادبی هر عصر و یا چندین دوره در آنها دیده می شود؛ اما در دوره های اخیر و به ویژه پس از تحقیقات محمد جعفر محجوب درباره ادبیات عامیانه، آثاری به این موضوع اختصاص یافته است. پژوهش حاضر کوشش کرده است تا با شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای، به مطابقت مهم ترین عناصر داستان با متن مذکور بپردازد و بدین پرسش اصلی پاسخ دهد که آیا اساساً می توان این قبیل نظریات را بر داستان های فارسی تحمیل کرد؟ بررسی نشان داد که این عناصر، نه با پیچیدگی های امروزی، بلکه به شکل ساده و ابتدایی در این داستان دیده می شود
تحلیل نشانه های بلاغی در عاشقانه های شمس لنگرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
171 - 194
حوزههای تخصصی:
نشانه های بلاغی، نقشی برجسته در فرآیند شکل گیری محتوا دارند و متناسب با محدوده رمزگانی بافت متنی از آن ها استفاده می شود. شمس لنگرودی از شاعران معاصر ایران است که در شعرش متناسب با محتوا و هدف، استفاده ای قابل بررسی از نشانه های بلاغی دارد. با توجّه به ارتباط بارز عاشقانه های شمس با این نشانه ها، مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، نشانه های بلاغی پرکاربرد و نقش و کارکرد تعیین کننده آن ها را در شعر شمس بررسی می کند. تحلیل اشعار عاشقانه شمس، نشان می دهد محتوای عاشقانه ها دارای سه ضلع برجسته معشوق، عشق و شعر در یک مثلث عاشقانه است که شاعر از انواع نشانه های بلاغی برای تشریح آن استفاده نموده است. پربسامدترین نشانه ها در این اشعار در دو بخش نشانه های شمایلی و نمایه ای قرار می گیرد که به ترتیب، شاملِ تناسب، هم حروفی، تشبیه، استعاره مکنیه و مصرّحه ، تکرار در سطح جمله و نشانه های بلاغی سبک ساز در این سروده ها به ترتیب: تناسب، هم حروفی و تشبیه است که در گسترش و تقویّت نظام عاطفی مسلّط بر عاشقانه ها نقش دارند. همچنین تراکم و ترکیب نشانه ها، خوشه های نشانه ای را پدید آورده است که تأییدی بر وجود رمزگان بلاغی در این سروده ها است. کارکرد نشانه ها و خوشه ها مخاطب را با شعر شمس، دنیای ذهنی و تجربه های زیستمانی او آشنا می کند.
بررسی سیمای معشوق در شعر طاهربگ جاف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات غنایی، یکی از گونه های ادبی است که بیانگر احساسات و عواطف شخصی شاعر است و معادل قدیم آن کلمه غزل است. موضوع اصلی غزل، بیان احساسات و عواطف و ذکر جمال و کمال محبوب و معشوق و شکایت از بخت و روزگار است و به دو نوع جسمانی( عاشقانه) و روحانی( عرفانی) تقسیم می شود. ادبیات و زبان های مختلف سرشار از بیان این احساسات و عواطف در قالب شعر می باشد. ادبیات غنی کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زنده و پویای دنیا شاهد بیان این احساسات است. یکی از این شاعران، طاهربگ جاف، شاعر اهل سلیمانیه عراق، است که در شعر خویش توجه خاصی به محبوب و معشوق زمینی داشته و به توصیف زیبایی وی پرداخته است. طاهربگ در قسمت دیگری از اشعارش به بیان سختی عشق، شکایت از محبوب، هجران محبوب و نیز درخواست مهر از وی اشاراتی نموده است. مقاله حاضر برآن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از قسمت کردیِ دیوان اشعار طاهربگ جاف به بررسی و تبیین سیمای معشوق در شعر وی بپردازد.
بررسی خوف و رجا از دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و جلال الدین مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«خوف و رجا» از احوال عرفانی است که مثل دو بال سالک را هم از خواهش های نفسانی دور می کند و هم باعث امید او به وصال می گردد. غزالی خوف را نتیجه معرفت بنده به عظمت پروردگار و خطرات نفس اماره می داند. او فقط درجه معتدل خوف را قبول دارد و با توجه به نفس و احوال درونی انسان ، خوف را بر رجا ترجیح می دهد اما با توجه به منشأ خوف و رجا و توجه به صفات لطف و قهر خداوند، رجا را بهتر از خوف می داند. مولوی ایمان را عبارت از خوف و رجا، امید به رحمت خداوند و ترس از معصیت، می داند. او با توجه به احوال انسان ها خوف و هم رجا را می پذیرد. او خوف و رجا را جدایی ناپذیر می داند و در ترجیح یکی بر دیگری، رجا را بر خوف ترجیح می دهد. درعین اینکه غیرقابل فهم بودن مسایل عرفانی،انسان را از مطالعه علمی آن بازمی دارد اما با نگاهی موشکافانه می توان موانع فهم آثاررا از میان برداشت، از همین روی لزوم پژوهش هایی در این حوزه ضرورت می یابد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی _ تحلیلی است که به مقایسه دیدگاه عرفانی امام محمد غزالی و مولوی در موضوع خوف و رجا پرداخته است.
فیضی فیاضی و غزل غنایی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیضی فیاضی از فارسیسرایان بزرگ هندوستان و از پایهگذاران و پیشگامان سبک هندی است که در همه قالبهای شعری اعم از قصیده، غزل، مثنوی و.... هنرنمایی کرده است .سرودههای او گنجینه پرباری برای بررسیهای گوناگون ادبی، زبانی، فرهنگی است. از پربسامدترین موضوعات در اشعار او به ویژه غزلهایش، موضوعات و مضامین غنایی است. پرسش اصلی در این پژوهش این است که فیضی به کدام یک از مضامین غنایی بیشتر توجه داشته است و این گونه مضامین در غزلهای وی چه جایگاهی دارند؟ در پاسخ به این پرسش به شیوه تحلیلی و توصیفی کوشیدهایم تا مهمترین مضامین غنایی غزلهای فیضی را بررسی کنیم و به گونهای دستهبندی شده بازنماییم. در این بررسی این نتیجه حاصل شد که غزلهای فیضی از یکسو، پر از تصویرها و مضامین نو استتت و از دیگر ستتو، دربردارنده کم و بیش همه مضتتامین غنایی عرفان، طنز و انتقاد اجتماعی ،بومیگرایی، مفاخره، مدح، شکواییه، بهاریه و ...بهویژه عشق و مسایل و مقولات وابسته بدان می باشد.
قصه شناسی فلک نازنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
39 - 54
حوزههای تخصصی:
فلک نازنامه، منظومه ای عامیانه و عاشقانه در عشق آفتاب، دختر شاه خاور به فلک ناز، پسر عزیز مصر، است که پس از دشواری های فراوان به هم می رسند. این مثنوی از چنان شهرتی در میان مردم برخوردار بوده که جزو کتاب های مکتب خانه به شمار می رفته است. علاوه بر این، درگذشته و هم اکنون نیز در میان ایلات و عشایر به عنوان شاهنامه فلک ناز خوانده می شود. سراینده این منظومه شاعری به نام ملا تسکین شیرازی است. ویژگی های سبکی بسیاری از منظومه های سنتی و عامیانه را در این منظومه می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان نیمه ادبی است و اصطلاحات و عبارات عامیانه فراوانی در آن دیده می شود. روابط علی و معلولی داستان ضعیف است و زاویه دید داستان، سوم شخص و روای، دانای کل است. زمان وقوع داستان مبهم، نامعین و فرضی است. مکان ها برخی واقعی و برخی نیمه واقعی هستند. شخصیت های داستان به جز دو تن همگی ایستا هستند و شخصیت تیپ شده ای در داستان مشاهده نمی شود؛ همه آنها همچون قصه های سنتی تک بعدی اند. بلاغت داستان بیشتر در حوزه وصف ها و اغراق هاست و بن مایه های مهم منظومه های عامیانه و عاشقانه در داستان مشاهده می شود. ساختار روایی وریخت شناسی داستان براساس روش پراپ اما با کارکردهایی متفاوت انطباق دارد. بدین ترتیب، در این مقاله علاوه بر پرداختن به وجوه مختلف قصه شناسی فلک نازنامه، به کمک روش ساختارگرای پراپ به تجزیه و تحلیل ساختاری عناصر قصه می پردازیم.
بررسی شاعرانه های فارسیِ دربار عثمانی با تکیه بر بهجه التواریخ شکرالله رومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
97 - 108
حوزههای تخصصی:
با توجّه به نفوذ زبان فارسی در آسیای صغیر(آناتولی)، بررسی و تحلیل تألیفات در این حوزه در تدوین تاریخ زبان فارسی و سبک شناسی آن اهمیت ویژه ای دارد. دوره عثمانی دورانی بوده که زبان فارسی پس از چندین قرن تداول در آسیای صغیر، به صورت زبان رسمی درآمده و حتی در متصرفات آن دولت از جمله در ممالک جنوب شرقی اروپا رواج یافته است. بهجهالتواریخ یکی از مهم ترین آثار تاریخی این دوره است که به دست شکرالله رومی و با استناد به کتب مختلف و معتبر تاریخی همچون تواریخ طبری، ابن جوزی، ابن خلکان، قاضی بیضاوی و... تألیف شده است. وی از مردم آناتولی بوده که از بیست و دو سالگی در دربار پادشاهان عثمانی که انس و علاقه ویژه ای به شعر و زبان فارسی داشته اند، به خدمت مشغول بوده و در اواخر عمر تصمیم می گیرد اثری تاریخی تألیف و به قول خود توشه ای برای عالم عقبی فراهم کند. کتاب، اگرچه از لحاظ تاریخی با اهمیت است، اما از منظر ادبی هم مضامین درخور توجه و ارزشمندی دارد. رومی که در دربار شعردوست عثمانی رشد کرده و خود نیز در سرودن شعر دستی بر آتش دارد، در طول کتاب و در جای جای متن به تقلید و تضمین اشعار فارسی پرداخته و نثر خود را به نظم، مزیّن کرده است و همین، نگارندگان را برآن داشت تا در پژوهش حاضر، با تکیه بر این اثر که باب سیزدهم آن را به تواریخ سلاطین عثمانی اختصاص داده است، به بررسی اجمالی تجلی شعر فارسی در دربار عثمانی بپردازند.
روایت های غنایی از حکایت های عرفانی شرح سروری بر دفتر چهارم مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
95 - 106
حوزههای تخصصی:
ادب غنایی، یکی از انواع چهارگانه ادب فارسی است که به سبب اشتمال بر عناصر اصیل انسانی چون عواطف و احساسات با دیگر انواع دارای فصول مشترکی است. این فصول که غالبا در حوزه معناست، با ادب عرفانی در موضوع عشق که از کلیدی ترین مباحث هردو نوع است، اشتراکی بسیار دارد. اگرچه که در هر نوع، ممکن است طیف و ساحت هایی متفاوت عرضه و مقاصدی از لونی دیگر ارائه شود. اما ماهیت مشترک هردوی آنها ریشه در عمیقترین حس آدمی که همان اظهار عشق و محبت است، دارد. از این رو، این پژوهش به بیان برخی از اشتراکات ادب غنایی و عرفانی، بخصوص از منظر مفهوم عشق می-پردازد. متن مورد مطالعه، حکایت های عرفانی شرح سروری است که یکی از شروح معتبر بر مثنوی مولانا است که برخی از آنها در کتب معتبر متصوفه آمده است.