مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
محمد تقی بهار
حوزه های تخصصی:
محمد تقی بهار ( 1265-1330 ش) مشهور به ملک الشعرا در آثار خود به ویژه اشعار دوران جوانیش متاثر از محتوا و شیوه بیانی قران کریم است وی در اشعار خود هفت گونه از آیات و مفاهیم قران اسفتاده می کند در مواردی از مفاهیم قران بدون استفاده از لفظ اقتباس می کند در بخشی از ابیات از یک کلمه قرانی یا بخشی از یک آیه برای افاده مفهوم آیه و در بسیاری از ابیات به جای کلمات فارسی الفاظ و اصطلاحات ویژه قرانی را به کار می برد در پاره ای از ابیات یک آیه کامل (یک مفهوم کامل ) را برای افاده لفظ و معنی می آورد و در موارد دیگری تغییرات جزئی در آیات به وجود آورده تا مناسب با قالب و وزن شعر گردد و از اشاره های تلمیحی استفاده بسیار می کند آیات موجود در دیوان او اغلب دارای مفاهیم اعتقادی و اخلاقی است در بخش تلمیح به پیامبران کاربرد آیات بیشتر برای توصیف امور عادی زندگی و غالبا تشبیه و تمئیل است تحولات فکری در طی دوران زندگی او را به تدریج از افکار دینی و قرانی به سوی وطن پرستی مبارزه با استبداد و تجدد سوق می دهد به گونه ای که تاثیر قران در اشعار او کاهش یافته در خدمت توصیف امور زندگی قرار می گیرد
بررسی تطبیقی نوستالژی سیاسی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با آن ها، «نوستالژی» نام دارد. این درد کهن که با هبوط آدم (ع) شروع می شود، از دیرباز، درون مایه بسیاری از آثار ادبی را به خود اختصاص داده است. بهار و زهاوی، دو شاعر معاصر ملّی گرای ایران و عراق که از استبداد و ستم حاکمان روزگار خود، ناله سر داده و در راه رسیدن به آزادی، دچار رنج های بسیاری؛ از جمله تبعید، زندان، محرومیّت از حقوق و... شده اند، به فراخور مناسبت های مذکور، اشعار زیادی را از سر حسرت سروده اند. از رهگذر ادبیات تطبیقی، نوستالژی سیاسی و علل و عوامل بروز آن را در شعر بهار و زهاوی، مورد بررسی قرار داده ایم؛ نتایج نشان از نزدیکی بسیار زیاد اندیشه های سیاسی - اجتماعی آنان دارد؛ به طوری که در موارد زیادی، به نقطه مشترک می رسند. امّا حضور بیشتر بهار در صحنه سیاست و داشتن سمت هایی چون وزارت معارف و نمایندگی مجلس و دانش گسترده تاریخی – ادبی او به عنوان یک محقق برجسته و استاد دانشگاه، باعث توجّه ویژه وی به مسایل سیاسی – اجتماعی ایران و حتّی جهان شده؛ لذا نوستالژی سیاسی در اشعار بهار، نمود کامل تر و جامع تری نسبت به اشعار زهاوی دارد. عاملی که حبس و تبعیدهای متعدّدی را برایش به همراه داشته است.
گره خوردگی غنایی و اجتماعی در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عصر مشروطه از دوره های متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبه های زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دوره های پیشین تفاوت کلی پیدا کرد. در این عصر همه چیز در خدمت اجتماع قرار گرفت حتی شعر. بزرگترین شاعران این دوره کسانی هستند که در متن اجتماع و حوادث اجتماعی قرار دارند و نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهند؛ از این رو شعر این دوره شعری است صریح و شفاف با حاکمیّت اندیشه، امّا رگه هایی از احساس نیز در آنها می توان یافت که هرچند نمی توان شعر غنایی به معنای واقعی کلمه به حساب آورد، امّا نمی توان بار عاطفی و گاه زبان نسبتاً غنایی آنها را نیز نادیده گرفت. گاه شاعران تلاش می کنند در اثنای انتقال اندیشه، بار عاطفی شعرشان را نیز تقویت کنند؛ بنابراین موضوعات اجتماعی با زبانی تقریبا غنایی مطرح می شود که در چنین حالتی نوعی گره خوردگی غنایی اجتماعی در اشعارشان به وجود می آید؛ هرچند که این گره خوردگی کمرنگ باشد. این نوع تلفیق شعر غنایی و اجتماعی در شعر عارف، فرّخی، عشقی، بهار و دیگرشاعرانِ این عصر وجود دارد البتّه با شدّت و ضعف نابرابر. شعر محمّد تقی بهار به عنوان یکی از بزرگان ادبیّات فارسی از این نظر قابل بحث و بررسی است؛ چراکه در این دوره ، هیچ شاعری به اندازه وی با شعر کلاسیک فارسی آشنا نیست و از سیاسی ترین شاعران این دوره است.
بررسی دنیا و تمثیل های تعلیمی آن از نگاه "سعدی"و"محمّد تقی بهار"
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
130 - 149
حوزه های تخصصی:
تمثیل یکی از ابزارهای مهم بیانی شاعران و نویسندگان در دوره های مختلف ادبیّات کلاسیک فارسی بوده است. در هر زمان بنابر مقتضیّات دوره، شاعران و نویسندگان به گونه ای از این نوع ادبی در بیان تمثیل های تعلیمی مربوط به دنیا بهره برده اند. سعدی شیرازی از شاعران دوره کلاسیک و محمَد تقی بهار از شاعران عصر مشروطه از جمله شاعران برجسته ای هستند که آثارشان از جهات کمیّت، کیفیّت و استفاده از تمثیل های شعری درخور توجه و بررسی است. بی تردید دنیا و تمثیل های تعلیمی آن در آثار و باورهای ذهنی تعداد بی شماری از اندیشمندان و صاحب نظران به ویژه در گستره ادب پارسی سایه افکنده است و همواره مورد توجَه و عنایت بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است. در شعر سعدی و ملک الشعرای بهار نیزدنیا و تمثیل های تعلیمی آن تصاویری است که نه تنها مطلوب و لذت بخش نیستند؛ بلکه گاه مهیب و هولناک نیز می باشند. البته اگر گاهی تصویر زیبایی نیز دیده می شود یا در عمقِ خود، دربرگیرنده ترس و اندوه دنیاست و یا صرفاً به این دلیل که به گونه ای به آخرت مربوط می شوند خوب ترسیم شده است. این پژوهش برآن است که دنیا و تمثیل های تعلیمی آن را براساس اشعار این شاعران سترگ ادب پارسی با رویکرد تمثیلی و روش توصیفی – تحلیلی بررسی نماید.
المرأه عند بهار والرصافی
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۷
77 - 92
حوزه های تخصصی:
قبیل إعلان الدستور وبعده فی إیران والعراق قام المتجدّدون یدعون إلى الأفکار الجدیده منها الدفاع عن مکانه المرأه وحقوقها. فشارکهم "بهار" فی إیران و" الرصافی" فی العراق، إلّا أنّ لآراء بهار صبغه تقلیدیّه تجمع بین المناداه إلى تعلیم المرأه وتعلّمها الفنون وبین التقالید . والشاعر الإیرانی ینسی کثیرا من المشاکل الأساسیه للمرأه. أمّا الرصافی فإنّه یدعوها إلى التعلّم والنشاطات الإجتماعیه سافره. کما أنّه یتناول المشاکل الأخری للمرأه کفقدها حقوقها فی العمل والزواج والطّلاق دون أن یحمیها الشرع ولا الحکومه.
المضامین الوطنیّه فی أشعار محمّد تقی بهار وحافظ إبراهیم؛ دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
25 - 43
حوزه های تخصصی:
ملک الشعراء بهار و حافظ إبراهیم من جمله الأدباء الذین تطرّقوا إلی الوطن والوطنیّه فی أشعارهم بصوره مکثّفه. من هذا المنطلق نسعی فی هذا المقال أن ندرس أشعارهما الوطنیّه دراسه مقارنه تقوم علی أساس المدرسه الأمریکیه فی الأدب المقارن؛ أی المدرسه الّتی لا تبحث فی مواطن التأثیر والتأثّر فحسب؛ بل تخوض فی مجال التشابه والخلاف أیضاً. یظهر لنا من خلال المقارنه القائمه بین الشاعرین، بأنّ: الوطنیّه وحبّ الوطن من أهمّ أفکارهما فی الشعر؛ فالاتّجاه الوطنی بارز جدّاً فی أشعارهما؛ بحیث تحوّل هذا المضمون إلی عنصر أسلوبی وحاسم فی المستوی المضمونی واللغوی فی شعرهما. أمّا أهمّ الموضوعات المشترکه الّتی تطرّق إلیها الشاعران حول الوطن والوطنیّه؛ فهی عباره عن: الحبّ والرغبه إلی الوطن، شوق الإنسان إلى الوطن البعید الّذی أصبح مغترباً عنه، مکافحه الاستعمار، الفخر بالتأریخ والأمجاد الوطنیّه الماضیه والاجتهاد لإحیاء العزّه والعظمه السابقه وهجاء الحکّام الّذین لا یلقون بالاً بأمور الملک والشعب.