پژوهشنامه ادب غنایی
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان 1398 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سنجر کاشانی یکی از شاعران قرن یازدهم است که در هند از شهرت و اعتبار زیادی برخوردار بوده و همچون دیگر شاعران سبک هندی به صورخیال رویکرد ویژه ای داشته است. در این تحقیق تشبیه به عنوان عنصر اصلی و سازنده تصویر در شعر وی، بر اساس روش تحلیلی-توصیفی نقد و بررسی شده است. سنجر درمجموع 1492 بار در 5506 بیت، برای ارائه مضامین مورد نظرش از تشبیه بهره برده است. از مجموع تشبیهات به کار رفته، 797 مورد تشبیه بلیغ است که تأثیر زیادی در بلاغت و غنای تصاویر داشته است. وی در ساخت تشبیه از اشیاء، ابزار، امور ذهنی، انسان و اعضا و متعلقات وی، بیشترین الهام را گرفته و علاقه زیادی به همراه کردن تشبیهاتش با برخی از شگردهای خیال انگیز همچون استعاره، کنایه و اغراق داشته است. با این وجود، پیچیدگی و ابهام چندانی در ساختار تشبیهات دیوانش دیده نمی شود. سخنور کاشانی در موارد متعددی موفق شده است تا با واردکردن عنصری تازه در تشبیهات آشنا و تثبیت شده شعر فارسی، به گونه ای از آن ها آشنایی زدایی کند و موجب غرابت و تازگی آن ها شود. افزون بر این، تشبیهات تازه متعددی در مجموعه تصاویر وی به کار رفته است. هرچند در پاره ای موارد می توان مایه هایی از پویایی و تحرک را در ساختار تشبیهات مشاهده کرد؛ اما درمجموع تشبیهات، تصاویری ساکن و ایستا هستند.
آیا واقعا یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت؟ (بررسی کارکردهای واژگانی، تشبیهی و تصویری زلف در غزلیات صائب تبریزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مصرع «یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت»، صائب واژه «زلف» را به عنوان نمونه ای برای مضمون سازی انتخاب کرده است؛ اما آیا این واژه در سخن او، اهمیت و جایگاه والایی داشته است؟ این مقاله بر آن است تا کارکردهای واژه زلف را در غزلیات صائب تبریزی با روش تحقیق کیفی، از نوع تحلیلی- توصیفی و شیوه متن پژوهی بررسی کند. صائب حدوداً در دو هزار بیت از زلف سخن گفته است. در بیشتر موارد واژه های سازنده بیت، با وابسته ها و مانندگی های زلف در همان بیت، مرتبط و در هم تنیده است و صائب در ضمن استفاده از مشبهٌ به های ابداعی همچون «ره خوابیده»، «رشته گلدسته»، «کوچه باغ» و «مصرع برای زلف»، شبکه هایِ تصویریِ زوجیِ متنوعی از آن در کنار «شانه»، «خط»، «حُسن» و «چانه» آفریده است؛ از جمله صفات زلف از نگاه صائب می توان به «افتادگی»، «سرگرانی»، «دستگیری»، «دل شکنی» و «طراری» آن اشاره کرد. علاوه بر سلیقه شخصی صائب، ذائقه معمول عصر و ضوابط مسلط بر طریقه رایج هندی، در برجستگیِ کارکردهای واژه زلف در غزلیات شاعر نقش داشته است. نتایج نشان می دهد صائب این مصراع را با اندیشه و آگاهی سروده و این واژه، از واژه های مهم و کلیدی غزلیات اوست.
بررسی کارکرد نمادهای دینی و عناصر قدسی در شعر جبران خلیل جبران و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبران خلیل جبران و سهراب سپهری، از جمله شاعران نام آور ادب عربی و فارسی هستند که از دریچه نگاه تجریدی و در فضای سیال رمانتیکی، با وام گیری از عناصر و نمادهای دینی، بسیاری از اندیشه های خود را در قالبی رازگونه به مخاطب ارائه کرده اند. به یاری همین موهبت، زبان شعر این دو سرایشگر، نقطه تلاقی خیال رمانتیکی و رازورزی سمبولیک است. آن ها توفیق یافته اند تا در برخی از آثار خود، تصویری از جهانِ متافیزیک ذهن خود را با مدد حقایق و فرهنگ دینی پیرامون، تصویر و ترسیم کنند؛ از این رو در سروده های این دو شاعر، عناصر سمبولیک از ادیان مختلف آسمانی اسلام و مسیحیت و حتی باورهای مقدس عرفان شرقی چون بوداییسم، حضور دارد. این پژوهش به شیوه ای توصیفی-تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش بوده است که جبران خلیل جبران و سهراب سپهری، چگونه عناصر و نمادهای مقدس و دینی را درجهت غنای معنا، در جزر و مدّ سروده هایشان به خدمت گرفته اند؟ ره آورد نهایی پژوهش حاضر بیانگر تأثیر بی بدیل نگاه دینی بر عواطف دو شاعر است؛ به گونه ای که در بسیاری از اشعار آن ها، حضور نمادهای دینی، سروده هایشان را جولانگاه طرح عقاید و باورهای خاص تاریخ بشری کرده است. علاوه بر این، سهراب سپهری به شکلی ژرف تر از جبران، متأثر از آیین عرفانی شرق دور بوده است؛ در حالی که اشعار نثرگونه جبران بیشتر ملهم از مسیحیت، تفکرات نوین غربی و تعالیم اسلامی است.
تطبیق عاشقانه حماسی «سیاوش و سودابه» با همتای اروپایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات ملل آثار فراوانی را می توان یافت که در آن ها عشق، آن هم از نوع ناپاک و ممنوعش، موضوع و محور اصلی داستان ها باشد. داستان «سودابه و سیاوش» از حکیم توس و رمانس «تریستان و ایزوت»، نوشته ژوزف بدیه فرانسوی، از جمله آن آثار است. این دو اثر دارای همسانی ها و ناهمسانی های بسیاری با یکدیگرند که هر دو اثر منظوم و منثور را با یکدیگر قابل قیاس و انطباق می سازند. این مقاله به منظور بررسی و شناخت وجوه اشتراک و افتراق دو اثر، انجام شده است. نوع پژوهش، تحلیلی- توصیفی و براساس کتب و اسناد معتبر کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شباهت اساسی هر دو روایت در آن است که دختری جوان با پادشاهی پیر ازدواج می کند و پس از مدتی میان شه بانو و یکی از خویشاوندان شوهر که در داستان سودابه و سیاوش، «پسر شوهر» و در تریستان و ایزوت، «خواهرزاده شوهر» مطرح است، عشقی ممنوع آغاز می شود و در پایان هر دو روایت مرگ قهرمانان را به همراه دارد؛ تفاوت اصلی نیز در آن است که در روایت فردوسی عشق شه بانو به سیاوش یک طرفه، اما در داستان تریستان و ایزوت این عشق دو سویه است.
پیوند موسیقی با عاطفه شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» از «علی فوده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی به عنوان یک عنصر اصلی در شکل گیری و ساختار شعر، پیوند تنگاتنگی با عاطفه و خیال شاعر و اغراض وی دارد. شاعرِ توانمند با بهره گیری از دانش زبانی و نیز با گزینش موسیقی متناسب با عاطفه خود، ارزش ادبی و میزان تأثیرگذاری شعر خود را افزایش می دهد؛ از این رو می توان گفت لایه های آوایی شعر به خوبی معنا، تخیّل و عاطفه نهفته در شعر را به مخاطب منتقل می کند و باعث انسجام و هماهنگی معنوی در شعر می شود. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، پس از نگاهی به زندگی «علی فوده» (1982-1946م) شاعر معاصر فلسطین و بیان دیدگاه های ناقدان ادبی در باب موسیقی شعر و اقسام آن، رابطه میان سطوح موسیقایی شعر با عاطفه و اغراض این شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» واکاوی شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش، تناسب کامل موسیقایی سروده مورد بحث با مضامین و عواطف شاعرانه حاکم بر آن است که خود را در سطوح سه گانه موسیقی بیرونی، کناری و درونی نشان می دهد.
نقش روایت بوف کور؛ عشق ناکام و گشودن ابهام ساختاری متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، گشودن ابهام ساختاری بوف کور را ازطریق روایت کوتاه عاشقانه ای مورد توجه قرار می دهد که دارای دو موقعیت است و در هر موقعیت یک کنش به انجام می رسد؛ کنش موقعیت نخست عبارت است از اینکه پیرمرد قوزکرده ای انگشت سبّابه دست چپش را به حالت تعجب بر روی لبش گذاشته است و در موقعیت دوم، دختری خم شده و گل نیلوفری را به پیرمرد تعارف می کند. با این دو موقعیت، مناسک عشقی به نمایش گذاشته شده و ارجاع سازی صحنه عاشقانه به جهان بیرون بر ناکامی دلالت دارد. در متن بوف کور از روایت مذکور با عنوان مجلس بر روی قلمدان یاد شده و این مجلس نقاشی در پژوهش حاضر، «نقش روایت» نامیده می شود. نگارنده، تبیین نقش روایت را با طرح این پرسش ها که نقش روایت چیست، چه ویژگی های برجسته ای دارد و نقش روایت بوف کور چگونه در گشودن ابهام ساختاری روایت اصلی اثرگذار است، مورد توجه قرار می دهد. هدف پژوهش این است که مفهوم برجسته عشق را در این نقش روایت ازطریق نظام دیداری و برمبنای شکل زایی تجسمی نشان دهد و این نقش روایت عاشقانه را به عنوان ابزاری معرفی کند که گره روایت بوف کور با توجه به عناصر آن باز می شود. برپایه مطالعه انجام شده در پژوهش حاضر، می توان به این تعریف از نقش روایت رسید: روایتِ تصویری موجز و فشرده که روایتِ اصلی، صورت گسترش یافته آن است و در آن عناصری مانند نور، رنگ، فضا، مکان، عمق، سطح، حالت و... که ویژگی های برجسته متون دیداری هستند، در یک کادر مشخص با ابزار واژه قاب بندی می شود.
سیر اعتلایی در داستان «گنبد سیاه» نظامی گنجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظامی گنجه ای ازجمله منظومه سرایان برجسته ادبیات فارسی است که تأثیر شیوه داستان سرایی اش بر شاعران پس از او کاملاً مشهود است. هفت پیکر نظامی گنجه ای، چهارمین اثر برجسته اوست. وی در این اثر ازطریق داستانک های رمزی، سیر اعتلایی انسان را در قالب داستان بیان می کند. «سفر» یکی از مضمون های رایج در داستان های عرفانی است که در آن سالک طی مناسکی با خلع لباس بشری، از حضیض نفس به اوج قطب نورانی اش دست می یابد. گنبد سیاه اولین داستان برجسته این اثر ادبی است که در این داستان، سالک در پی یافتن علت سیاه پوشی مسافر سیاه پوش، مشتهیات دنیوی را رها می کند و برای دریافت پاسخ سؤال خود، سفری را آغاز کند. البته این سفر برخلاف پژوهش های پیشین، نه تنها نقشی در سقوط شخصیتی او ندارد، بلکه سالک با صعود به آسمان به دیدار معشوق ازلی نائل می شود؛ بنابراین این ضرورت ایجاب می کند تا ضمن اشاره به سیر اعتلایی سالک در این سفر، به روش تحلیلی و تفسیر داستان براساس مبانی عرفانی، به چگونگی دست یابی او به این مقامات و دلیل اصلی سیاه پوشی مردم شهر مدهوشان پاسخ دهیم.
بررسی تطبیقی حبسیات ملک الشعرای بهار و احمد صافی نجفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اقسام شعر غنایی، حبسیه یا زندان نامه است که بیشتر اجزایش را شکایت و حسب حال تشکیل می دهد. این نوع شعر بیانگر غم و اندوه و رنج های بی پایانی است که در محیط زندان نصیب زندانی شده است. برخی از شاعرانی که مرارت حبس را چشیده اند، موضوع بعضی از اشعار خود را نیز به زندان نامه اختصاص داده اند. این موضوع در ادبیات قدیم و جدید فارسی و عربی به نحو مطلوبی منعکس شده است. بهار و صافی در دوره معاصر دو نمونه برجسته برای معرفی در این زمینه هستند. مقایسه نگاه این دو شاعر و نیز اوضاع اجتماعی و سیاسی همسان در ایران و عراق، ضرورت این پژوهش را نشان می دهد. نوشتار پیشِ رو سعی دارد با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، وجوه مشترک حبسیات بهار و صافی نجفی را تبیین کند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که هر دو شاعر موضوعات مشترکی مثل علت به بند کشیده شدن، توصیف بند زندان، توصیف زندانبان، صبر در تحمل بند و استعطاف یا پوزش نامه را در اشعار خود به تصویر کشیده اند.
تحلیل فرایند گفتمانی گسست و پیوست در غزل های کمال خجندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال خجندی، شاعر شیرین سخن سبک عراقی و یکی از درخشان ترین چهره های غزلی شعر فارسی است. یکی از گونه های گفتمانی که در غزل های کمال کاربرد گسترده ای دارد، گفتمان شناختی است. در گفتمان شناختی، فرایند کنشی در تعامل با فرایند شَوِشی ایفای نقش می کند و به همین دلیل، شناخت به گونه ای باز، متکثر و پویا تبدیل می شود. یکی از مباحثی که در گفتمان شناختی مطرح می شود، گسست و پیوست گفتمانی است. در فرایند گسست و پیوست، منِ شناختی کنشگر با منِ پدیداری و استعلایی او مرتبط می شود؛ حالِ زمانی در ارتباط با نه حال زمانی و مکان گفته پردازی در ارتباط با نه مکان گفته ای قرار می گیرد. در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، گفتمان شناختی و فرایند گسست و پیوست گفتمانی در غزل های کمال خجندی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که فرایند گسست و پیوست گفتمانی چگونه در غزل کمال تحقق پیدا می کند و از این طریق چه معنایی تولید می شود. در فرایند گسست و پیوست در غزل کمال، شاهد تعامل دوسویه فضای گفته پردازی و فضای گفته ای، یا دنیای گفته پرداز و گفته خوان هستیم. با وجود این، ساختار غالب گفتمان از آنِ گسست است و پیوست های گفتمانی نیز در خدمت گسست گفتمانی قرار می گیرند.
کارکرد عنصر تکرار در جاویدنامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران همواره تلاش کرده اند تا با به کارگیری عناصر ادبی، مفهوم موردنظر خود را به شکلی آراسته و مؤثر به مخاطب منتقل کنند. یکی از عناصری که همواره در شعر -چه سنتی و چه نو- مورد توجه شاعران بوده، عنصر تکرار است. در این جستار سعی شده است کارکرد عنصر تکرار، که محور اساسی موسیقی درونی است، در شعر جاویدنامه اقبال لاهوری بررسی شود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که شاعر به چه شیوه از این صنعت استفاده کرده و تا چه حد در استفاده از آن درجهت انتقال مفهوم مورد نظر خویش موفق بوده است؟ شیوه پژوهش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای است. در این پژوهش با تقسیم تکرار به دو نوع مرئی و نامرئی به بررسی نمودهای این دو شیوه و نیز کارکرد آن در شعر اقبال لاهوری پرداخته شده است. ازجمله کارکردهای برجسته تکرار در جاویدنامه، تأثیر این عنصر در تقویت موسیقی درونی و غنای آن است.
بررسی فراهنجاری در اشعار خلیل الله خلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستره زبان و ادب فارسی تنها به کشور ایران محدود نمی شود. چه بسا شاعران پارسی گویی که در دیگر کشور های فارسی زبان جهان، هنوز دل به این زبان شیرین بسته و آتش شوق سرایش اشعار ناب فارسی از وجودشان زبانه می کشد. خلیل الله خلیلی از جمله شاعران برجسته دوره معاصر افغانستان است که عشق و علاقه مندی وی به زبان فارسی، همواره او را به سرودن اشعار زیبا و در عین حال پرمخاطب واداشته است. در این پژوهش که با هدف شناخت هرچه بهتر ویژگی های شعر معاصر فارسی در کشور افغانستان صورت پذیرفته، تلاش شده است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی، اشعار این شاعر از حیث فراهنجاری در هشت سطحِ معنایی، دستوری، آوایی، زمانی، واژگانی، نوشتاری، سبکی و گویشی بررسی شود. بررسی های به عمل آمده نشان دهنده این موضوع است که خلیل الله خلیلی در سرودن اشعار خود از انواع گوناگون فراهنجاری بهره برده است که در این بین سهم فراهنجاری های معنایی و زمانی بیش تر از سایر موارد است.
واکاوی ماهیت و مفهوم درد و رنج در اشعار فهد العسکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهد العسکر شاعر معاصر کویتی، از شاعران دردآشنای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. اشعار شاعر بیانگر دردهای شخصی و اجتماعی اوست. پژوهش حاضر به بررسی موضوع درد و رنج در اشعار شاعر در حوزه های وجودشناسی، غایت شناسی، وظیفه شناسی و علل درد و رنج می پردازد. نگارنده در این مقاله بر آن است تا به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین دردهای گریزپذیر و گریزناپذیر فهد العسکر چیست و علل آن کدام است؟ آنچه به عنوان فرضیه مطرح می شود این است که دردهای گریزناپذیر شاعر بیشتر از زمره دردهای شخصی و دردهای گریزپذیر او بیشتر از نوع دردهای اجتماعی است. مهم ترین هدف این مقاله، بررسی ماهیت و مفهوم دردهای شاعر به منظور آشنایی با مشکلات و اوضاع جامعه اوست. از منظر وظیفه شناسی، شاعر برای انسان دردمند وظایفی را بیان می کند؛ گاه صبر و شکیبایی و توکل بر خدا و گاه نیز بازگشت به دین، اتحاد و داشتن روحیه امیدواری را وظیفه انسان دردمند می داند. در زمینه علل درد و رنج نیز شاعر مهم ترین علل درد و رنج بشری را گناه و دوری از فرمان خدا، تعلق خاطر، محرومیت از حقوق طبیعی و حقوق بشر و نگاه به گذشته یا اینجایی و اکنونی نزیستن می داند. در این پژوهش نگارنده با استفاده از روش استقرایی و توصیفی- تحلیلی به بررسی وجودشناسی و غایت شناسی و وظیفه شناسی و علل درد و رنج در اشعار فهد العسکر می پردازد.
رمانتیسم اتوبیوگرافیک (شرح حالی) در شعر امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب رمانتیسیسم در اواخر قرن هجدهم در اروپا و در برابر مکتب عقل گرای کلاسیسیم به وجود آمد. این مکتب زمینه های گوناگونی مانند ادبیات، فلسفه، علوم اجتماعی، سیاسی، هنر و... را دربرمی گیرد. اوج رمانتیسم، در اروپای قرن نوزدهم بود؛ اما بعد ها به سرتاسر جهان رسید و کشورهای دیگری را تحت تأثیر قرار داد. ایران نیز مانند سایر کشورها تحت تأثیر این مکتب قرار گرفت. محققان برآنند که رمانتیسم در ادبیات معاصر ایران با «ایده آل» عشقی و «افسانه» نیمایوشیج آغاز شد. بعدها شاعران دیگری تحت تأثیر این مکتب شعر سرودند. فردگرایی و توجه به هویت فرد، از تأثیرهای رمانتیسم بر جهان مدرن است. اتوبیوگرافی یا خودزندگی نامه، نوشته ای است که نویسنده از ذهن و زندگی شخصی خود حکایت می کند. امیری فیروزکوهی، از شاعران سنت گرای معاصر است که در انواع قالب ها شعر سروده است و اغلب شعرهای وی نیز روایتی از زندگی شخصی و هنری و به تعبیری حسب حال اوست که ماهیتی رمانتیکی دارد و سرشار است از احساس درد، غم، رنج، اندوه، نا امیدی و... . این جستار به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به جلوه هایی از رمانتیسم، همچون احساس گرایی، طبیعت گرایی، نوستالژی، میل به سفر و... در اشعار زندگی نامه ای امیری فیروزکوهی و همچنین وجود تصویرهای رمانتیکی در شعرهای اتوبیوگرافیک او اشاره کرد.