فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شاعر سیاسی و متعهّد عراقی، «مظفّر النوّاب» از جمله شاعرانی است که ویژگی فنّی و تعهّد اجتماعی را در شعر خویش در امتداد یکدیگر می بیند. او بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در شعر، علیه موانع و گسست های جوامع عربی به پا خیزد ؛ به همین سبب، سنگ بنای ساختار فکری اش را بر استراتژی تمرد و سرکشی در مقابل نگرش تسامح آمیز سران عرب و ناکارآمدی شان گذاشته از مقوله های بنیادینی چون اسلوب شعری، تحت تأثیر این اهداف، سود می برد؛ علاوه بر این از جمله شروط لازم و ضروری برای راهیابی به ژرف ساخت های ذهن شاعر، فرایافت نمادهای به کار رفته در مجموعه اشعار وی می باشد. مظفّر النوّاب برای ارائه نگرش ها و آگاهی ها و همچنین برای ارائه تصویری روشن از تقابل میان این مباحث و واقعیّت های جامعه عربی، رمزهای شعرش را از دامان آگاهی جمعی جوامع عربی برگزیده، مفاهیم انتزاعی را از ورای آنها بیان می کند. در این مقاله، سعی شده تا با مطالعه دیوان شاعر، میزان انسجام و همبستگی دو سویه میان کارکرد نمادها و جهان بینی وی لحاظ گردد.
رویکرد نظامی گنجوی به تمثیل حیوانات از دیدگاه ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی در مخزن الاسرار از میان عناصر صور خیال، از آرایه تمثیل بهره های فراوانی گرفته است تا بدین وسیله بتواند مفاهیم و مقاصد مورد نظر خویش را که سرشار از نکات تعلیمی و اخلاقی ناب است به بهترین شکل ممکن برای خوانندگان خود بیان کند. مخزن الاسرار نظامی از جمله آثاری است که شخصیت حیوانات در آن نقش های مختلفی را ایفا می کنند؛ حیوانات در این اثر، برخلاف باورهای عامیانه که تنها چهره منفی دارند، گاه چهره ای مثبت و در برخی از اوقات نیز جنبه ای دوگانه می یابند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی، با هدف شناخت کارکردهای تمثیلی حیوانات در مخزن الاسرار، انتخاب و تمثیلات حیوانی در آن بررسی شده اند.
داستان های عاشقانه؛ گونه غنایی یا روایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنای این تحقیق بر این پرسش گذاشته شده است که یک متن روایی باید چه معیارهایی داشته باشد که آن را بتوان نوع ادبی غنایی به شمار آورد. برای پاسخ به این سؤال، نگارنده با روش توصیفی – تحلیلی سعی کرده است ویژگی هایی را که در داستان های برجسته عاشقانه عامل روایی را در برابر عامل غنایی کم رنگ می کند، نشان دهد. عواملی مانند توصیف کشمکش های عاطفی، وجوه شعری و غنایی، استفاده از زبان غنایی، حضور من راوی در متن، از مهم ترین مؤلفه هایی است که فراوانی و گسترش آن در یک متن، عنصر روایت را کم رنگ تر از عنصر غنایی جلوه می دهد. بنابراین در داستان های عاشقانه غنایی مخاطب با صحنه هایی رو به رو می شود که منشاء آن عواطف و احساسات گوینده یا شخصیت داستان است. در چنین متنی کارکرد شعری (ادبی) و عاطفی متن بر کارکرد ارجاعی آن غالب است.
جایگاه اشعارِ آوازهای محلی در فرهنگ فارسی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ناحیة جنوبِ شرق استان فارس با وجود تنوع نژادی، زبانی و قومی، فرهنگی متنوع موسوم به فرهنگ فارسی وجود دارد که نمایانگر پیوستگی اقوام و فرهنگ های گوناگون این منطقه است. این پیوستگی به ویژه در رابطه با اشعار و موسیقی محلی جلوة بیشتری دارد. همراهی شعر و موسیقی در اجرای آوازهایی چون شروه، سرکوهی، حاجیونی، صابوناتی و جهرمی، درک هرچه بهتر از دوبیتی و تک بیتی های فرهنگ فارسی را میسر می سازد. هدف اساسی از طرح این مسئله، شناخت فرهنگ فارسی از خلال اشعار به کارگرفته شده در آوازهای محلی است. از یک طرف، گستردگی و تنوع در مضامینِ اشعار آوازها، با محوریت مفهوم عشق و دوری، دغدغه ها، باورها و اندیشه های مردم را می نمایاند و از طرف دیگر، پدیدة آواز به واسطة حضورش در موقعیت های گوناگون زمانی و مکانی، کارکردی اجتماعی دارد. به یک معنا درک ارتباط شعر و آواز با فرهنگ فارسی در معنای آوازهای محلی نهفته است. بنابراین برای جمع آوری اشعار و درک موقعیت های اجرایی آوازها، علاوه بر اینکه از دو روش معمول کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است، تحلیل اطلاعات، بر مبنای دیدگاه های ادبی، انسان شناسی و روان شناسی قرار دارد.
مطالعه برخی از افسانه های ایرانی با تکیه بر الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین استس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اسطوره قهرمان یکی از مهم ترین مفاهیم داستان و روایت های حماسی سراسر جهان بوده است و تاکنون الگوهای متعدّدی برای زندگی تکرارپذیر قهرمان پیشنهاد شده است. یکی از این الگوها، الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» کلاریسا پینکولا استس است و هفت مرحله دارد که عبارت اند از: معامله کورکورانه ، قطع عضو، سرگردانی، کشف عشق در جهان زیرین ، شیار کشیدن روح ، قلمرو زن وحشی ، عروس و داماد وحشی . این پژوهش پس از معرّفی الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین، انتخاب نزدیک ترین افسانه ها به الگوی موردنظر و تقسیم آنها از نظر ساختار و محتوا به چهار گروه، نشان می دهد که این الگو با مراحل و مصداق های افسانه های ایرانی همخوانی مطلق ندارد. از این رو نگارندگان با درنظرگرفتن همه افسانه های انتخاب شده به عنوان روایت های متنوّع و متعدّد از یک ساختار واحد، به الگویی دست یافته اند که از نظر ساختار و محتوا، شباهت ها و تفاوت های بارزی با الگوی استس دارد. در الگوی پیشنهادشده، از نظر ساختار، نحوه تکرارپذیری برخی مراحل سفر زن-قهرمان با الگوی استس متفاوت است. از حیث محتوا نیز مضمون هایی مانند کودک، معامله کورکورانه و قطع عضو، در افسانه های ایرانی نمود اندکی دارد، محتوای مرحله «عروس و داماد وحشی و قلمرو زن وحشی» نیز بسیار گسترده تر از محتوای قصّه و الگوی استس است.
نگاهی زیبایی شناسانه به شعر سیدیعقوب ماهیدشتی کرمانشاهی از منظر بازتاب عشق به محبوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
غزل از شورانگیزترین قالب های شعری است و عشق، لطیفه ای است که از عهد الست و بدو آفرینش در وجود انسان نهاده شده است. مفهوم عشق و تکرار آن در کلام و آثار شاعران و نویسندگان از آغاز حیات بشری، جاذبه ای وصف ناپذیر ایجاد کرده که جلوه های آن، تحت تأثیر رخدادهای فرهنگی و اجتماعی و شرایط روانی، فکری و اجتماعی فرد در زمان ها و مکان های مختلف متفاوت بوده است. سیدیعقوب ماهیدشتی، یکی از شاعران توانمند کردی سراست که به لهجه های مختلف کردی، شعر سروده است. عشق، درون مایه اصلی سروده های اوست؛ عشق وی، عشقی زمینی است که به زنان ابراز می کند. توصیفات خاص او، متوجهِ زیبایی های ظاهری و مادی معشوق؛ مانند: چشم، ابرو، زلف، رخ و ... بوده و کمتر به صفات معنوی او توجه داشته است. شاعر، گاهی از سختی عشق، ناله سر می دهد و گاهی زبان به شکایت از محبوب می گشاید. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی سیمای معشوق در دیوان کم حجم سیدیعقوب پرداخته است.
«محمود و ایاز» و« لیلی و مجنون» در عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها و داستان های محمود و ایاز و لیلی و مجنون، بازتاب گسترده ای در عرفان داشته اند و از آنها برای بیان مفاهیم عرفانی استفاده شده است. این دو داستان به دلیل قابلیت های فراوانی که در تأویل پذیری عرفانی در درون خود دارند نسبت به سایر داستانهای عاشقانه دیگر نظیر: ویس و رامین، خسرو و شیرین و ...بیشتر مورد توجه عرفا قرار گرفته اند. هر یک از شخصیت های محمود و ایاز و لیلی و مجنون نمادهای خاص عرفانی هستند که از آنها برای بیان مفاهیمی چون: لطف و قهر حق، عاشق و معشوق عرفانی و بنده و سالک مطیع اوامر الهی و ...استفاده می شود. به علاوه از حکایت های این دو داستان برای بیان مفاهیم عرفانی دیگری نظیر: اتحاد عاشق و معشوق و بنده و حق، غیرت حق، عشق مجازی، بندگی حق، ظهور وحدت در کثرت، کرامات عرفا، فنا و بقا ،تغییر جایگاه عاشق و معشوق و ... استفاده می شود. در این پژوهش ضمن بررسی علت توجه عرفا به این دو داستان، مقایسه ای بین این دو داستان و شخصیت های آنها در آثار عرفانی صورت می گیرد و مفاهیم عرفانی حاصل از حکایت ها و شخصیت های آنها در برخی از آثار عرفانی ذکر و بررسی و تحلیل می گردند.
ابزارهای بلاغی و دستوری توصیف در غزل های سعدی شیرازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
25 - 36
حوزههای تخصصی:
توجه به مضامین حکیمانه و نه چندان دشوار سعدی، سبب شده است تا عنصر ادبی وصف و تصویر ادبی در حاشیه قرار گیرد و قوّت زبان سعدی در ترکیب جمله ها و عبارت ها مغفول بماند. اگر چه سعدی در زمانه ای می زیست که تصنع زبانی رواج داشت اما وی هوشمندانه شیوه ایی را برگزید که آراسته به زیور فصاحت و بلاغت و پیراسته از کاستی های لفظی و معنوی بود. ابیات سرشار از توصیف و تصویر وی که اغلب با تخیل و موسیقی و توازن آوایی و معنایی آمیخته است، خواننده را وا می دارد تا به زوایا و خفایای تجربه های سعدی وارد شود و به توانایی وی در توصیف و تصویر اذعان نماید. پژوهش حاضر، در مرحله نخست به بررسی توصیف و انواع آن می پردازد سپس ابزارهایی (بلاغی و دستوری) را که سعدی در توصیف از آن ها بهره جسته است، در بیست غزل سعدی مورد مداقه قرار می دهد.
مدح و اغراض آن در قصاید ابوالقاسم قائم مقام فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های انواع ادبی، «مدح و ستایش» است که بنا به وجود توصیفات اغراق آمیز و صله طلبی های خفّت بار برخی از شاعران در دوران متمادی، بهره گیری از این نوع ادبی، مورد انتقاد و حتّی نکوهش برخی از محقّقان و شاعران نیز واقع شده است؛ امّا گفتنی است که مدح و ستایش گری در آثار برخی از شاعران، دارای اغراضی غیر از خوشایندی ممدوح، دریافت صله، کسب اعتبار و... می باشد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، و برآیند تحقیق، حاکی از آن است که «ابوالقاسم قائم مقام فراهانی» سیاستمدار ادیب دوره قاجار، در قصاید دیوان اشعار خود -که دارای انواع ادبیِ «گلایه»، «اندرز»، «هجو»، «نکوهش»، «مطایبه» و «طنز» است- مدیحه سرایی را ابزاری در جهت بیان اغراضی همچون: تهنیت (تهنیتِ فتوحات/ تهنیت و نکوهش خائنان)، اعتذار (پوزش، امان طلبی، گلایه و دادخواهی)، قَدْح (انتقاد و نکوهش) و تهییج و ترغیب مخاطب، قرار می دهد.
نیم نگاهی به جنبه های تعلیمی شعر حافظ از منظر نظریه ی روایت شنو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر، آن است که با استفاده از نظریه ی روایت شناسی و با تأکید بر روایت شنو، نشان دهد، شعر حافظ در کلیّت خویش، چونان یک اثر روایی است که در آن با بیانِ غیرِ خطّی رخدادهای راستینی از زندگی بشری مواجهیم؛ رخدادهای مکرّری چون جدال ناتمام رند و صوفی، عهد الست، پذیرش بار امانت الهی و اتّفاقات متعاقب آن و...که همگی با صراحت و قدرت، در بسترِ زمانِ دوری ، آشکار شده است.در این مقاله، نخست بر روی خاصیّت روایی شعر حافظ، تأمل کرده ایم و سپس بر مبنای نظریّه ی روایت شناسی، نشان داده ایم که ساختار روایی شعر حافظ ،می تواند به قلمروِ شعر تعلیمی نیز تعلّق داشته باشد .توجه ژرف و بنیادین حافظ، به روایت شنو، از آن روست که در پی القای مفهوم یا آموزش و تعلیم اندوخته ای است .دراین مقاله، بعد از گزارش اقسام روایت شنوها در شعر حافظ، به این نتیجه می رسیم که شعر حافظ، جدای از ابعاد عمومیِ تعلیمیِ خویش ، روایت گر مناسبات نظام تک صدایی و چند صدایی است و با غور و ژرف کاوی خاص خویش، آموزه های لازم را برای انتخاب یکی از این دو مسیر، در اختیار مخاطب خود قرار می دهد.این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای، انجام شده است
بررسی تحلیلی و تطبیقی سوگ آئین های لُری و کُردی با سنت سوگواری در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سنّت هایی که قدمت دیرینه ای دارد، سنّت سوگواری برای درگذشتگان است. این سنّت، به دلیل حس نوع دوستی، قدردانی و سپاسگزاری انسان ها از بستگان خود و کسانی که در راه وطن کشته شده اند، از آن دسته آیین های ماندنی است که با گذشت زمان، نه تنها فراموش و منسوخ نشده که بر اعتبار و جایگاه آن افزوده شده است؛ اقوام کرد و لر نیز به عنوان دو قوم ایرانی، در طول تاریخ همواره پاسبانان و حافظان خوبی برای بسیاری از آداب و رسوم باستانی بوده اند و هستند و در این مناطق، سنّت سوگواری برای بزرگان و قهرمانان، به همان سبک و سیاقی که در ایران باستان بوده است و در شاهنامه فردوسی دیده می شود، اجرا می شود و در مواردی، مانند مدّت ایّام سوگواری، سیاه پوشی، روی خراشیدن، موی کندن، خاک بر سر ریختن، سوگ سروده ها و...، در مناطق لر و کردنشین با شاهنامه فردوسی، شباهت هایی وجود دارد. در این جستار، سعی شده است که با استناد به منابع و روش توصیفی –تحلیلی، به بررسی تطبیقی سوگ آئین های لری و کردی با سوگواری در شاهنامه پرداخته شود.
بررسی تأثیرپذیری خاقانی از شاهنامه فردوسی در مضامین مدح و مفاخره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی متنی است تأثیرگذار بر تمام ادبیات فارسی پس از خودکه حتی خاقانی شروانی ، با همه خلّاقیت هایی که در دیوانش هویداست و با تمام تلاشی که در گریز از آشکار شدن این تأثیرپذیری دارد، نتوانسته است بدون هیچ تأثیری از فردوسی بماند. به طوری که برای بررسی تمام جنبه های تأثیرپذیری خاقانی از فردوسی رساله ای مفصّل و جداگانه نیاز است. در این مقاله تأثیر مضمونی شاهنامه فردوسی بر خاقانی ، تنها پیرامون دو دسته مضمونِ مدح و مفاخره بررسی شده است. خاقانی نیز همچون اکثر قصیده سرایان زبان فارسی، مقدار قابل توجهی از اشعارش را با هدف ستایش سروده است. در این دسته مضامین با ذکر شواهدی تأثیر سخن فردوسی را می توان بررسی و طبقه بندی کرد. بخش مهمی از شاهنامه حماسه است. در حماسه خودستایی ، به هر ریخت، جایگاه ویژه ای دارد. بنابراین شاهنامه بهترین آبشخور برای این دسته از مضامین است. خاقانی نیز که در مفاخره زبانزد است و مفاخرات او محل بحث هایی نیز بوده است، از تأثیر شاهنامه بر کنار نمانده است
بررسی کارکردهای تکرار در القای مضامین اخلاقی و تعلیمی (مطالعه موردی شعر شفیعی کدکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تکرار» در زیبایی شناسی شعر معاصر نقش بسزایی دارد و این آرایه بلاغی موجب پیوند نا گسستنی شعر معاصر با موسیقی و اندیشه شده است. هدف این مقاله بررسی نقش تکرار و کارکردهای آن در تبیین و تعلیم اندیشه های اخلاقی شعر شفیعی کدکنی در دو مجموعه «شبخوانی» و «در کوچه باغ های نشابور» است و این که عنصر تکرار و کارکردهای آن تا چه اندازه در القای مضامین تعلیمی کلام شفیعی کدکنی نقش دارد. تکرار در این اشعار بیشتر در چهار حوزه صامت ها و مصوت ها، هجاها، واژگان و جملات صورت گرفته است. این عامل در به وجود آمدن مضامین اخلاقی و تعلیمی نقش مهمی بر عهده گرفته است؛ مفاهیم و مضامینی همچون دعوت به مبارزه با ظلم، وطن خواهی، بیان محرومیت ها و ستم کشی ها، توجه به فرهنگ شهادت و بیان مطالب مربوط به آن، دمیدن روح امید در دل مخاطب و عصیان علیه خفقان و استبدادو ... . شفیعی کدکنی برای انتقال و تعلیم آموزه های اخلاقی، باورهای ملی و دینی و مسائل اجتماعی به بهترین وجه از عنصر تکرار در شعر خود بهره برده است.
امیرعبدالقادرالجزایری عارف سلحشور و بنیان گذار شعر پایداری الجزایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صوفیان بزرگ از همان سده های نخستین، همواره درحفظ سرحدات بلاد اسلامی در برابر هجوم دشنمان شرکت داشته اند. در دوره های تیموری و صفوی، صوفیان به عنوان مهم ترین قدرت در برابر بی عدالتی اجتماعی، عزلت و گوشه نشینی را رها و به طور مستقیم در امور سیاسی دخالت کردند. در قرون اخیر که اروپاییان استعمارگر برای اشغال کشورهای اسلامی به ویژه سرزمین های شمال آفریقا حمله کردند، بسیاری از رهبران مقاومت در برابر آنها زاهدان و مشایخ صوفیه بودند. کشور الجزایر نزدیک به یک قرن و نیم (1962-1830) در زیر سلطة بی رحمانة فرانسویان قرار داشت. در میان مبارزان الجزایر، امیر عبدالقادر الجزایری، شاعر، عارف، جنگاور و سیاستمداری برجسته بود که حتی دشمنانش نیز فتوت و جوانمردی او را می ستودند. در این پژوهش، عبدالقادر به عنوان نخستین شاعر عارف پایداری الجزایر در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مورد بر رسی قرار گرفته است. یکی از بخش های مهم عرفان عبدالقادر، قیام به سیف علیه ظلم و بیداد است. به بیان دیگر، عرفان امیر عبدالقادر الجزایری عرفان سلحشوری و انقلابی بود.
مقایسه اندیشه های عرفانی در نامه های عین القضات همدانی ومصیبت نامه عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نامه های عین القضات همدانی (492ق) و مصیبت نامه عطار (553) به عنوان دو اثر برجسته عرفانی هرچند در ساختار نثر و نظم باهم متفاوت است، ولی از نظر مضامین و معانی بلند عرفانی دارای مشابهت های قابل توجهی است که نشان از نزدیکی اندیشه های این دو عارف در نظریات و آموزه های عرفانی و اخلاقی دارد. عین القضات در نامه هایش همچون عطار در مصیبت نامه، به قصد تعلیم و برای نمایاندن ذره ای از دریای معرفت، به مدد تمثیل و حکایات به اثبات لوازم طریقت و صفات و مقاماتی می پردازد که انسان را در مسیر کمال الهی یاری می-رساند. همانگونه که عطار برای ملموس ساختن مفاهیم متعالی از امور طبیعی، شخصت های عارف و عامی استفاده می کند، عین القضات نیز با برگزیدن چنین روشی به تبیین مضامین ارزشمند عرفانی می پردازد؛ اما نکته حائز اهمیت آن است که این مضامین در مصیبت نامه عطار بسط بیشتری یافته و حتی می توان ادعا کرد که برخی از مضامین عین القضات همچون هدایتگری درد، لزوم فراق در عشق، قهر و لطف الهی، ظرفیت عاشق در وصال، شناخت صانع از رهگذر دل و لزوم صبر و بی صبری در راه معشوق، در مصیبت نامه عطار به کمال رسیده است. در این مقاله سعی بر آن است تا با روش مقایسه، نزدیکی اندیشه های این دو عارف جدا از تفاوت های ظاهری و ساختاری مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. این پژوهش به شیوه تحلیلی-توصیفی انجام شده است.
نگرشی به شهریارنامه و دوره سرایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریارنامه یکی از متون پهلوانی پس از شاهنامه است و موضوع آن سرگذشت شهریار پسر برزو است که به حالت قهر، از خانواده خود دور می شود و به هندوستان می رود و در آن جا پس از نشان دادن هنرنمایی های خود، به ایران باز می گردد و با خانواده خود نبردهایی می کند که در نهایت، منجر به آشتی می شود. این منظومه در شمار بحث برانگیزترین منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه است زیرا اختلاف های بسیاری درباره گوینده و زمان سرایش آن، میان پژوهشگران وجود دارد؛ دلیل اصلی این اختلاف نظرها، ناقص بودن نسخه های تاکنون شناخته شده این منظومه است و همین نکته سبب شده است برخی پژوهشگران شهریارنامه را به فرّخی سیستانی و برخی دیگر، آن را به عثمان مختاری نسبت دهند. شماری دیگر نیز گوینده این منظومه را هندی تبار و غیر ایرانی می دانند و دوره سرایش آن را به ادوار متاخّر می رسانند. در این مقاله نخست به بررسی مهم ترین تفاوت های چند دستنویس شناخته شده شهریارنامه می پردازیم سپس درباره دوره احتمالی سرایش آن و نیز تحریرهای گوناگون آن بحث می کنیم.
مضامین تعلیمی در دیوان رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات تعلیمی، یکی از مهمترین انواع ادبی است که تثبیت و تقویت صفات مطلوب را از یک سو و نکوهش و تلاش برای حذف صفات ناپسند را در مخاطب عام از سوی دیگر دنبال می کند. نگرش هر شاعر درباره ی این صفات، نقش برجسته ای در کیفیّت القای این مضامین به مخاطبان دارد که بسته به شرایط درونی و محیط پیرامون هر شاعر می تواند متفاوت یا حتّی متعارض باشد و بر این اساس، می توان ادبیّات تعلیمی را نتیجه و برآیند تثبیت مضامین غنایی و الصاق عنوان خوب و بد به تجربیّات درونی فردی نیز دانست. در این مقاله، مضامین تعلیمی را در چارچوب تحلیل و دسته بندی شواهدی از دیوان رودکی، به عنوان خنیاگر و ترانه سرایی بنام و شایسته، به دو بخش عمده ی امر به معروف و نهی از منکر، بررسی نموده ایم تا نشان دهیم در تعداد اندکی از سروده های رودکی که اینک در دسترس است، وی بیشتر می کوشد احساسات و طرز تلقّی خود را از محیط پرآشوب زمانه اش، بنمایاند. به رغم این باور عام که رودکی انسانی شادخوار و دم غنیمتی بوده است، در واقع، اندوهی حزن آلود و ناشی از خردورزی در اشعارش نمایان است. مهمترین دغدغه ی رودکی، سعادتمندی است و تنها راه سعادتمندی از نظر وی، آراستگی به دانش، حکمت و اخلاق، آن هم در جامعه ای اخلاق مدار و خردمند است پس مضامین تعلیمی نزد رودکی به عنوان «پدر شعر فارسی» و «شاعر تیره چشم روشن بین» صبغه ی غنایی و هنرمندانه همانند مطربان شادی آفرین و نیز مصلحانه و اجتماعی همانند اندرزهای پدرانه دارد.
مضامین و ساختارهای تعلیمی و اخلاقی در منشورهای دیوانی با تکیه بر عتبه الکتبه، التوسل الی الترسل، دستور دبیری و دستورالکاتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اقسام مهم و در عین حال مورد توجه نویسندگان برجسته درباری، نثر منشیانه دیوانی است. این گونه نثر از قرن پنجم قمری در قالب آثار مانند تاریخ بیهقی ، سیاستنامه ، قابوسنامه و... آغاز می شود و در قرن ششم با نمونه های اعلایی چون عتبه الکتبه و التوسل الی الترسل به قوام و نضج می انجامد. آثار ترسل و انشا از جهات گوناگون سیاسی، تاریخی، اجتماعی و ادبی ارزش فراوان دارند. از حیطه های کمتر بررسی شده در متون مزبور، جنبه تعلیمی و اخلاقی برجسته حاکم بر روح متن است که در جزءجزء ساختار بیانی نوشتار دیده می شود. دبیران که وظیفه نگارش مکتوبات دیوانی را به عهده داشتند، بنا به سابقه فکری اسلامی و اخلاقی، در ضمن نامه ها نیز به ذکر مبانی تعلیمی و اخلاقی مبادرت می کردند. در میان اقسام مختلف مکتوبات دیوانی، منشورها و فرمان های گماشتن افراد نیز از بابت ساختارهای به کاررفته و هم از جهت تعدد و تنوع مضامین اخلاقی و تعلیمی جایگاه ویژه ای دارند. بررسی تعلیمی مناشیر در آثار مورد بحث این نوشتار، نشان دهنده آن است که دبیران توصیه های دیوانی را در خطاب به سه گروه سلاطین، افراد منصوب شده و جامعه تحت امر تدوین نموده اند. مهم ترین توصیه به شاهان، اقامه مبانی اسلام و دادپیشگی است و به منصوبان، رعایت عدل و داد و حسن خلق با مردم و به زیردستان، توصیه به اطاعت و انقیاد است. توصیه ها گاه صرفاً اخلاقیات را تأکید کرده اند و در مواردی هم نوعی مبانی تعلیمی و آموزشی را بیان کرده اند که اقامه آن ها در جهت بهبود سیرت و صورت سلطان و منصوبان مؤثر واقع می شود. نگارنده در پژوهش حاضر با شیوه تحلیلی توصیفی و از زاویه ادب تعلیمی مناشیر و احکام دیوانی را بررسیده است.
بعضی اشارات و تلمیحاتِ حماسیِ برگرفته از روایت های نقّالی و شفاهی- عامیانه در شعرِ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ابیات و اشعارِ بعضی از شعرا از گذشته تا دوره معاصر، اشاره هایی به نامها و داستانهایِ ملّی- پهلوانیِ ایران یافته می شود که مأخذِ آنها شاهنامه فردوسی، منظومه های پهلوانیِ پس از آن و متونِ ادبی و تاریخیِ رسمی نیست بلکه توضیح و گزارشِ آنها را باید در روایتهای نقّالی (طومارها) و صورتِ شفاهی- عامیانه برخی داستانهای شاهنامه جُست. راه یابیِ این گونه تلمیحاتِ حماسی به شعر فارسی به دلیلِ رواجِ فنِّ نقّالی و داستان گزاریِ شفاهی در ادواری از تاریخ اجتماعیِ ایران و علاقه همگانی به این روایتها بوده است. در این مقاله بدون اینکه استقصایی تام صورت گرفته باشد، بیست و هفت اشاره داستانی به نامها و روایاتِ نقّالی و شفاهی- مردمی در شعرِ سخنورانِ مختلف از سده ششم تا امروز آورده و بررسی شده و یازده تلمیحِ مبهم نیز که احتمالاً برگرفته از این نوع روایتهاست برای توجّه و تحقیقِ پژوهشگران معرّفی شده است. تلمیحات نقالی تلمیحات نقالی تلمیحات نقالی تلمیحات نقالی تلمیحات نقالی تلمیحات نقالی تلمیحات نقالی
رویکرد شناخت درمانی و بررسی دو تحریف شناختی (تعمیم مبالغه آمیز و نتیجه گیری شتابزده) مبتنی بر تمثیل های مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضادها، ناسازگاری ها، اختلاف ها، تغییرها و تبدیل های سریع و پیاپی دنیای امروز، ممکن است انسان معاصر را به چالش های جدّی، بی امنیتی روانی و اجتماعی دچار کند؛ همچنین گاه تحریف باورها و شناخت های انسان به نوعی نارضایتمندی می انجامد. کسب مهارت های لازم برای تغییر نگرش های ناسازگارانه و سازگاری با خویشتن و جهان بیرون ازجمله راهکارهای ایمنی در برابر این چالش هاست. در روان درمانی به طورعام و در درمان های شناختی رفتاری به طورخاص، تجربة نوعی تغییر در مسیر مطلوب، به افراد آموزش داده می شود. این آموزش ها در چارچوب ساختارمندِ تمثیل ها و قصه ها بسیار مفید و مؤثر است؛ توضیح و تبیین برخی مفاهیم پیچیده برای افراد بسیار دشوار است و با استفاده از تمثیل این مفاهیم به صورت کاملاً ساده و عینی بازآفرینی می شود؛ همچنین با تمثیل افزون بر اینکه تفکر انتزاعی فرد برون سازی می گردد، به شکل مفاهیم ملموس نیز ترجمه می شود. تمثیل های مثنوی مولانا، به سبب ویژگی های خاصی، جایگاه مهمی در درمان های شناختی دارد؛ ساختار مناسب، نکته های ظریف در چگونگی ارائة تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم، پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویر روشن و پویا، ازجملة این ویژگی هاست. در این جستار مبحث شناخت درمانی و دو تحریف شناختی، تعمیم مبالغه آمیز و نتیجه گیری شتابزده، مبتنی بر چند تمثیل مرتبط با موضوع بررسی شده است.