مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
بانوگشسب نامه
حوزه های تخصصی:
بانوگشسب تنها زن پهلوان ایرانی است که درباره او و کردارهای پهلوانی اش، منظومه ای مستقل شکل گرفته است. در میان منظومه های پهلوانی که پس از شاهنامه فردوسی به نظم درآمده اند، دو منظومه برزونامه و بانوگشسب نامه در منطقه کوهمره سرخی رواج یافته است. روایت شفاهی موجود در این منطقه، آمیزشی از حماسه و باورهای اساطیری ساکنان آن است که واکاوی آن، افزون بر ثبت روایتی که پیش از این در هیج منبع و ماخذی بررسی و ثبت نشده است، بخشی از باورهای اساطیری مردم این منطقه کهن مسکونی را نشان می دهد.
در این جستار، نخست روایت شفاهی رایج در منطقه کوهمره سرخی را براساس تحقیقات میدانی گزارش کرده ایم و سپس به واکاوی شباهت ها و تفاوت های آن با روایت مکتوب پرداخته ایم. علاوه بر این، کوشیده ایم تاثیر باورهای اساطیری و افسانه ای بومیان منطقه را در سیر روایت بررسی کنیم.
نقد و بررسی دو کهن الگوی آنیما و آنیموس در منظومه بانوگشسب نامه
حوزه های تخصصی:
منظومه بانوگشسب نامه، ریشه در ناخودآگاه جمعی ملّت ایران دارد. این اثر را می توان از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از این دیدگاه ها، دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ است که از موضوعات عمده در نقد ادبی بشمار می رود. این پژوهش درصدد است تا دو عنصر آنیما و آنیموس را در روان شخصیّت های منظومه مورد تحلیل قرار دهد. این دو عامل، ﺗﺄثیری شگرف در ایجاد حوادث و روی دادهای داستان دارد و زمینه های کشمکش در میان شخصیّت های داستان را ایجاد کرده است. کهن الگوی آنیما در وجود فرامرز، شیده، تمرتاش، خواستگاران هندی و یلان ایرانی و کهن-الگوی آنیموس در وجود بانوگشسب تبلور یافته است و این دو آرکی تایپ، شخصیّت های داستان را به کنش های مختلف برانگیخته است. این پژوهش درصدد است تا عوامل ایجاد کننده آنیما و آنیموس را بر اساس نظریات یونگ مورد بررسی قرار دهد.
الأسطورة والرمز وتوظیفهما فی منظومة بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکشف الأساطیر عن الحلقات الخفیة للاوعی الجماعی عند البشر، وهی تحمل فیطیاتها الکثیر من المفاهیم الرمزیة والمفعمة بالأسرار عند کل أمة. إنّ منظومة بانوگشسب نامه منظومة أسطوریة یشاهد القارئ فیها ألواناً من التوظیف الأسطوری للنماذج العلیامن المرأة البطلة والمقاتلة. ویشیر تقریر اعتماد المرأة علی ذاتها فی المنظومة إلی فترة ازدهار دور المرأة فی عصر الزراعة، العصر الذی یدعی عصر زعامة المرأة. تحاول المرأة فی هذه المنظومة البدیعة أن تعبر عن قدراتها وماهیتها. وبناء علی ما تقدم، تسعی هذه المقالة إلی إظهار شخصیة بانوگشسب فی هذه المنظومة وتسلیط الضوء علی توظیفات أسطوریة أخری، مثل: التحول الجسدی الذی یعدّ من القضایا المهمة فی هذه المنظومة، کما تدرس موضوع رمزیة الماء من خلال إطار نظری یحاول تحلیل التوظیفات الأسطوریة المذکورة أعلاه.
نقد کهن الگویی منظومه بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم نقد آثار ادبی، نقد کهن الگویی است که ریشه در نقد روان شناسی ژرفانگر دارد. این رویکرد که بر پایه اندیشه های کارل گوستاو یونگ شکل گرفته است، به بررسی انواع کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه بشر اختصاص دارد. به اعتقاد یونگ، علت تکرار مضمون های اسطوره ای را باید در نوعی تجربه همگانی جست وجو کرد که در همه نسل ها تکرار شده است. منظومه بانوگشسب نامه سرشار از کهن الگوهای مختلف است. بانوگشسب الگوی صورت مادر مثالی است که برای رسیدن به فردیّت، مراحل و موانع بسیاری را پشت سر می گذارد. وی به نبرد با سایه های درون خود در قالب نخچیر کردن و مبارزه با خواستگاران انیرانی می پردازد تا به خودیابی و یکپارچگی شخصیّت دست یابد. هدف نگارندگان این پژوهش تحلیل شخصیّت بانوگشسب براساس آرای یونگ و بررسی کهن الگوهایی چون فرآیند فردیّت یافتن، سایه و ماندالا در آن است.
بررسی مؤلفه های غنایی و کارکرد آن در منظومه بانوگشسب نامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در آثار غنایی با استفاده از من شخصی (بیشتر) و اجتماعی (کمتر)، دغدغه های درونی صاحب اثر یا شخصیت های مخلوق او روایت می شود. عنصر احساس در این گونه ادبی اهمیت ویژه ای دارد. بدیهی است که عواطف بشری در قالب یک گونه ادبی خاص نمی گنجد و در همه آثار خلق شده، کم و بیش نمود دارد. متون حماسی نیز، از این قاعده مستثنی نیستند. در روایت های حماسی، شاهد پیوند مسائل درونی شخصیت ها با دغدغه های بیرونی آنها هستیم. هر کدام از پهلوانان از ویژگی های انسانی برخوردارند و عاطفه و احساس در تار و پور کردار، اندیشه و گفتار آنها جای گرفته است. به این اعتبار، در مقاله حاضر، مؤلفه های غنایی پرتکرار در سروده حماسی بانوگشسب نامه بررسی شده است. به نظر می رسد شاعر با ذکر ماجراهای عاشقانه، توصیف، هجو و نکوهش، نیایش و مناجات، تقاضا، خمریه سرایی، مفاخره و رجزخوانی، و طنز، ضمن کاستن از خشونت ماهوی داستان های حماسی، با استفاده از عنصر عاطفه، باعث باورپذیری بیشتر شخصیت ها شده و به دغدغه های انتزاعی و ذهنی پهلوانان، عینیت بخشیده و مخاطبان را در جریان آن قرار داده است. همچنین، بخشی از آیین های پهلوانی و رسوم ایرانیان باستان با طرح موضوعات غنایی نشان داده شده است.
تحلیل ساختار داستان های پهلوانی- حماسی ایران بر اساس نظریه اسطوره های تقویمی
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایی رویکردی است که قواعد ساختاری حاکم بر متون را با توجه به روابطشان در کل متن مورد بررسی قرار می دهد. پس از پراپ پژوهشگران همواره تلاش نموده اند تا متون مختلف را مورد بررسی قرار داده با کشف الگوی ساختاری آنها، دستوری واحد برای تحلیل ساختار آنها ارائه نمایند. در پژوهش حاضر سعی شده است ساختار داستان های پهلوانی ایرانی با تکیه بر داستان های پهلوانی شاهنامه، بانوگشسب نامه، "کک کوهزاد"و ... به روش تحلیل محتوا و بر اساس نظریه ساختار اسطوره های تقویمی مورد بررسی قرار گیرد تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که: آیا می توان برای داستان های پهلوانی ایران ساختاری مستقل از ساخت داستان های حماسی غربی ارائه داد؟ و دیگر اینکه آیا نبرد میان پهلوانان از نوع نبرد های میان مردگان و زندگان یا نبرد میان خیر و شر است؟ هدف تحقیق، یافتن اشتراکات و افتراقات ساختی این داستان هاست که قطعاً محصول گفتگوی ناخودآگاه اذهان ملت هاست. نتیجة پژوهش نشان می دهد که ساختار داستان های پهلوانی ایران مستقل از داستان های غربی می باشد. این داستان ها که از اسطورة خیر و شر تأثیر پذیرفته، از دو سطح اسطوره ای و روایی تشکیل شده است که ممکن است در بعضی از داستان ها مثل بانوگشسب نامهکه فقط سطح روایی در آن نمایان شده است، قابل مشاهده نباشند.
شاخصه های زبانی و اندیشگانی بانوگشسب نامه
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
4-26
حوزه های تخصصی:
بانوگشسب نامه منظومه ای حماسی است که موضوع آن شرح زندگی و دلاوری های بانوگشسب، دختر رستم است و تنها حماسه ملی ایران است که پهلوان بانویی قهرمان حماسه است. در پژوهش های علمی، تعیین ارزش واقعی یک اثر، تا حدود زیادی منوط به مطالعات سبک شناسی است؛ بنابراین سبک منظومه های حماسی همواره مورد توجه پژوهشگران ادبیات فارسی بوده است و در پژوهش های بسیاری به حماسه و به ویژه حماسه هایی که در دوره های بعد به تقلید از شاهنامه سروده شده اند، پرداخته اند. این پژوهش نیز که با بررسی دقیقِ مبتنی بر مطالعات سبک شناسانه صورت گرفته، بر آن است تا شاخصه های زبانی و اندیشگانی بانوگشسب نامه را به عنوان یکی از منظومه های حماسی ایران، نشان دهد. بررسی دقیق و جز به جز تمام ابیات این منظومه، که بر پایه ی قصه های راویان و آنچه که بر زبان میراث داران فرهنگ ایران زمین جاری بود، نشان داد که این اثر- که سراینده آن نامعلوم است- در میان منظومه های که به تقلید از حماسه استاد توس سروده شده، تا حدودی موفق بوده است. مضامین غنایی و عاشقانه، رجز خوانی، نفوذ اندیشه های دینی و مذهبی، دعا و مناجات، جاری شدن خطبه عقد توسط موبدان، مردسالاری و ذکر برخی از نکات اخلاقی از مهم ترین مضامین محتوایی و محور اندیشگانی این منظومه است.
تحلیل روان کاوانه شخصیتّ بانوگشسب بر اساس آرای فروید و یونگ
حوزه های تخصصی:
آرای فروید و یونگ در قلمرواساطیر مورد توجه بسیاری از منتقدا نحوزه نقدا دبی قرارگرفته است،.درپژوهش حاضر،منظومه بانوگشسب نامه که سرشار از کارکرد های اساطیری است. در چهارچوب نظریه های فروی د ویونگ قاب لبررسی روان کاوانه است.این مقاله به بررسی شخصیت بانوگشسب ،انواع عقده ها و مکانیسم های دفاعی و سپس به بررسی دو کهن الگوی پیر خردمند و نقاب پرداخته و چگونگی تبلود هر یک از این آرا و نطریه ها را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. روش تحقیق ،تحلیل محتوا بوده است . نتایج این پژوهش نشان می دهد که بانو گشسب دارای تیپی اقتدار طلب و دارای عقده های متعددی چون اختگی،حقارت از نابرابری جنسی و زیر دست بودن است و از مکانیسم های دفاعی چون تصعید ،سرکوبی و انکار سود جسته و کهن الگوی پیر دانا در وجود رستم و کهن الگوی نقاب در وجود بانوگشسب تبلور یافته است . بنابراین با بررسی آرای فروید و یونگ می توان شخصیت بانوگشسب را مورد تحلیل و بررسی روان کاوانه قرار داد.
نقدِ اسطوره ای و روان شناختیِ جایگاه زن در بانوگشسب نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
37 - 60
حوزه های تخصصی:
بانوگشسب نامه یکی از منظومه های حماسی ملی است که به تقلید از شاهنامه فردوسی در شرح زندگی و دلاوری های بانوگشسب، دختر رستم، به نظم درآمده است. این منظومه، تنها اثر حماسی در ادب فارسی است که محور داستان آن یک قهرمان زن است. بیشتر پژوهشگرانی که این منظومه را بررسی کرده اند، بر چگونگی حضور بانوگشسب در متون حماسی و شرح پهلوانی هایش تأکید کرده و گاه جنگاوری های او را به تأثیرات به جا مانده از دوره زن سروری و تسلط ایزدبانوان جنگاور اساطیری مربوط دانسته و به زمینه های روان شناختی کردارهای این پهلوانِ زن کمتر توجه نشان داده اند. آنچه در این پژوهش بررسی می شود، زمینه های اسطوره ای و روان شناختی شخصیت و اعمال دلاورانه بانوگشسب در منظومه حماسی بانوگشسب نامه است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که با وجود مشاهده نشانه هایی از زن سروری و زن سالاری در منظومه، این نشانه ها در برابر تسلط فرهنگ پدرسالار رنگ باخته و پدرسالاری جایگزین مادر سالاری شده است. در بخش دوم این مقاله، این نکته، از دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ، تحلیل شده است. بنا بر این دیدگاه، رفتار جنگاورانه و مردانه بانوگشسب را نه تنها نمی توان نشانه زن سالاری دانست، بلکه باید آن را به تأثیرات القایی کهن الگوی آنیموس (روان مردانه درون زن) نسبت داد که به واسطه زندگی بانوگشسب در جمع پهلوانان برتر حماسه و متأثر از رفتارهای مردانه در او نهادینه شده است.