فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
حکایت مهر و وفا یکی از حکایت های است که روایت هایی از آن هم در ادب عامیانه ی کُردی در قالب بیت(داستان-های موزون و ملحون که راویان عامه به شیوه ی سینه به سینه و با صوت خوانده اند) و هم به شیوه ی قصه گویی شفاهی و از دیگر سو هم به شیوه ی منظومه سرایی در ادب کلاسیک فارسی موجود است. در این مقاله به معرفی قصه ی مهر و وفا و راویان آن در ادب فولکلور کُردی پرداخته شده است و تفاوت ها و شباهت های موجود در روایت های کُردی و فارسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. حاصل این که اگر بپذیریم که راویان عامه و شعرای کلاسیک، خالق اصلی و اولیه ی این داستان نیستند و منشأ داستان در هیچ کدام از روایت ها از جنبه ها ی حوادث تاریخی(زمانی)، محیط جغرافی(مکانی) و خالق اصلی هیچ گونه اطلاعات موثق و مشخصی برای خواننده ندارد؛ به تبع آن در مورد تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این دو بر یکدیگر نیز نمی توان در تقدم یکی بر دیگری حکم صادر کرد اما می توان گفت ماجرای مهر و وفا در ابتدا به شیوه ی قصه رواج داشته آنگاه الهام بخش بازسرایی و بازآفرینی شعرا و بیت خوانان واقع شده است. واژه های کلیدی: مهر و وفا، قصه، بیت، منظومه ی شعوری ، فولکلور کُردی
مفاهیم غنایی در رمان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان احساسات شخصی در مفهوم گسترده آن در قالب نظم و نثر همواره در دوران های مختلف مورد توجه شاعران و نویسندگان ادب فارسی قرار گرفته است. نوجوانی دوره ای است که در آن فرد با رشد هیجان و احساسات (در مفهوم گسترده) مواجه است؛ از این رو نوجوان به خواندن کتاب هایی که او را با این ویژگی ها آشنا سازد، علاقه مند است و با همانندسازی با شخصیت های داستان از این آثار تأثیر می پذیرد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل انواع غنایی در یازده رمان برتر نوجوان پرداخته ایم تا به این سؤال پاسخ دهیم که نویسندگان رمان نوجوان کدام نوع غنایی را در آثار خود منعکس نموده اند؟ و آیا انعکاس انواع غنایی در این آثار متناسب با مخاطب نوجوان می باشد؟ با توجه به تحقیقات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که انواع غنایی از نظر محتوا در رمان نوجوان ، به صورت توصیف، شکواییه، نوستالوژی، مرثیه، عشق و طنز نمایان شده است و نویسندگان ازاین مفاهیم به صورت مضامینی فرعی در لایه های اثر بهره مند شده اند.
بررسی تکنیک های احمد محمود در توصیف از منظر نقد پسااستعماری
حوزههای تخصصی:
جنوب در طول دهه 1320 به بعد منطقه ای حادثه خیز و نا آرام بوده است. نویسندگان مکتب جنوب هم این حوادث و رخدادها را از سر گذرانده و در آثار خود انعکاس داده اند. پرداختن به مسائل و رخدادهای این منطقه از ویژگی های آثار این مکتب است. نویسندگان این مکتب تعهد خود را در برابر مردم با به تصویر کشیدن رنج ها و سختی های آنان نشان می دهند. احمد محمود نویسنده توانای جنوبی، پیامدهای استعمار را از نزدیک لمس کرده و دیدن فقر و محرومیت مردم در کنار غارت ثروت عظیم نفت به دست اسنعمارگران او را بر آن داشته است تا آثاری بیافریند که بازتاب دهنده این رویدادها باشد. فقر و محرومیت مردم ایران به ویژه اهالی جنوب، از جلوه های سیاست استعماری بیگانگان و استبداد حکومت بوده است. استعمار و استبداد در آثار احمد محمود بیشتر از منظرهای تاریخی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی و تحلیل است. هنر نویسنده در این است که با شگردهای ادبی به تاریخ، جنبه ای ادبی می بخشد.. در این تحقیق سعی بر آن است تا با نقد پسااستعماری از شاخه های نقد جامعه شناسیک و به روش توصیفی - تحلیلی رمان «همسایه ها»، داستان کوتاه «بندر» و «شهرکوچک ما»از منظر تکنیک های توصیف بررسی شوند. احمد محمود تلاش می کند با توصیف مکان و خصوصیات ظاهری شخصیت ها، فقر و محرومیت مردم جنوب را بیان کند. در برخی موارد وی به کمک تشبیه حسی، تصویری پویا و مؤثّر از استعمار و احوال مردم ستمدیده به دست می دهد. نمادسازی هرچند اندک از شگردهای دیگر محمود در بیان پیامدهای استعمار و استثمار است.
بررسی هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و اله تاجیکی بر اساس نظریة لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لالایی و اله سروده هایی با نرما و نازکای مادرانه از گونة ادب عامه است که مخاطب آن کودکان هستند و نیز هنجارگریزی از موثرترین شگردهای برجسته سازی و آشنایی زدایی است که رویکردی مؤثر و کارکردی ویژه در شعر دارد و سرایندگان لالایی های ایرانی و اله های تاجیکی از آن بهره برده و از سروده های خود آشنایی زدایی کرده اند تا ذهن شنونده را با برجستگی منظومة فکری و هنری نهفته در این گونه سروده ها بیشتر به کاوش وادارند و لذّت آن ها دوچندان گردد. این پژوهش با هدف تبیین شگردهای هنجارگریزی معنایی در لالایی ایرانی و تاجیکی با رویکردی توصیفی- تحلیلی با تکیه بر ادبیات تطبیقی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ انجام شده و مهم ترین صورت فراهنجاری؛ یعنی هنجارگریزی معنایی را در لالایی ایران و اله تاجیکستان بررسی کرده است. گزینش جامعه آماری پژوهش حاضر بر اساس 700 مصراع پرکاربرد از لالایی های ایرانی و نیز 700 مصراع پرکاربرد از اله های تاجیکی است که بررسی ها نشان می دهد، انواع هنجارگریزی معنایی مانند جسم پنداری، سیال پنداری، حیوان پنداری، تجریدگرایی و گیاه پنداری در این سروده های مادرانه کاربرد داشته که گیاه پنداری بیش از دیگر موارد هنجارگریزی معنایی خودنمایی می کند. کاربرد انواع هنجارگریزی معنایی در این سروده ها در انتقال احساس مادرانه، عاطفة شعری و در نهایت پذیرش مخاطب کارکردی مؤثر و پربار داشته تا ذهن شنونده، به ویژه کودک بیشتر درگیر زیبایی شعری و عاطفه معنایی آن ها گردد.
کارکرد تکرار و تداعی در انتقاد های اجتماعی پنج شاعر برگزیده سبک عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تکرار و تداعی در انتقاد های حافظ، سعدی، عبید زاکانی، ابن یمین و مجدالدین همگر است که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. تکرار و تداعی از جمله ظرفیت های زبانی هستند که موجب افزایش بسامد واژه ها در حوزه هایی خاص می شوند. تکرار می تواند لفظی یا محتوایی باشد. در انتقادهای اجتماعی، بیشترین تکرارها مربوط به بداخلاقی ها و کج رفتاری های رایج در جامعه است. نتیجه این پژوهش که از بررسی پربسامدترین واژه ها در انتقاد های این پنج شاعر سبک عراقی حاصل شده است، نشان می دهد که واژه های مربوط به حوزه دین داری، به ویژه در انتقاد های حافظ و عبید زاکانی دارای بیشترین بسامد است. همچنین اشاره به فقر و مشکلات اقتصادی، در سروده های عبید زاکانی، فراوان مشاهده می شود. ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی و استیلای دارندگان صفات ناپسند اخلاقی، مهم ترین موضوعات مورد توجه مجد همگر، بی توجهی قدرتمندان به رعیت و قشر ضعیف جامعه، اصلی ترین دغدغه سعدی و حرص و طمع لییمان بی سخاوت و نیز در رنج و عذاب بودن اهل دانش و محرومیت هنرمندان، پربسامدترین مضمون در انتقاد های ابن یمین است.
سگِ کیخسرو (نکته ای اساطیری در یکی از گزارشهای شفاهی- مردمیِ داستانِ غیبتِ کیخسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیخسرو، پادشاه نامدار و دادگرِ کیانی، در شاهنامه پس از پیروزیِ نهایی بر افراسیاب از فرمانروایی دست می کشد و به کوهی می رود و غایب می شود. این سرانجامِ شگفت در سنّتِ شفاهی- مردمیِ ایران مورد توجّه قرار گرفته و روایتهای متعدّدی در این باره پرداخته و نقل شده است. در یکی از این گزارشها کیخسرو همراه «سگی» به غار می رود و ناپیدا می شود و مردم معتقدند که او با آن «سگ» در غار، زنده و جاویدان است. بررسیِ بعضی نمونه-های مشابه یا تقریباً همانندِ این داستان نشان می دهد که در آنها نیز در کنار کسانی که زنده به آسمان عروج می-کنند یا در مَغاک زمین (غار، جهان زیرین و...) جاویدانند و یا به جهانِ دیگر می روند و باز می آیند «سگ» به نوعی نقش و حضور دارد و چون این جانور در روایات و معتقداتِ باستانیِ بسیاری از مللِ جهان به شیوه های مختلف با آن دنیا مرتبط است و راهنما و نگهبانِ ارواح انگاشته می شود احتمالاً ملازمتِ آن با کیخسرو در روایتِ شفاهی- عامیانه ایرانی نیز برخاسته از همین باورِ مردمی است و در واقع «سگ کیخسرو» راهنما و محافظ او در غار و جهانِ دیگر دانسته می شده است.
شیوه قصه گویی در سمک عیار و مقایسه آن با سه داستان عامه عیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برآن است تا شیوه قصه گویی را در داستان سمک عیار، با سه داستان عامه داراب نامه بیغمی، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی بررسی و مقایسه کند. برای این کار با استفاده از الگوی چتمن، میزان مشارکت راوی در داستان سمک عیار و همچنین برخی از ویژگی های سبکی خاص در این اثر (زبان و فضای عامیانه و طنز و مطایبه) تحلیل و با آثار دیگر مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد مشارکت و حضور راوی هنگام وصف مکان، خلاصه های زمانی و وصف اشخاص در سمک عیار و داراب نامه پررنگ تر از دو اثر دیگر است. همچنین شیوه مشارکت قصه گو در داستان سمک عیار گزاره های قالبی آغازین، گزاره های قالبی بین متنی و میان متنی متفاوت تر از داراب نامه، ابومسلم نامه و اسکندرنامه نقالی است. البته از این نظر می توان شیوه داراب نامه را حدفاصل شیوه سمک عیار و ابومسلم نامه و اسکندرنامه قرار داد.
نمادشناسی حیوانات در کتاب طرب المجالس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت ها و حوادث گوناگونی در جهان هستی وجود دارد که فراتر از درک و فهم انسان است و آدمی برای شناخت آنها ابزار و توانایی خاصی ندارد؛ به همین سبب برای بیان و توصیف آنها از ابزاری ابداعی به نام نماد استفاده می کند. نمادها با انواع و شکل های گوناگون و متنوع، در همه ارکان زندگی بشری به ویژه در ادبیات و هنر و فرهنگ و اعتقادات انسان حضور دارند. استفاده از نماد حیوانات در آثار گذشته بیش از نمادهای دیگر رواج داشته است. طرب المجالسیکی از کتاب هایی است که نویسنده در بخشی از آن، در قالب مناظره، از نمادهای حیوانات بسیار استفاده کرده است. برای تأویل و فهم بهتر متن، قبل از هر چیز باید نمادها و سمبل های این اثر شناخته و رمزگشایی شود. برای این کار، نخست حیوانات این اثر بررسی و استخراج شد و سپس با استفاده از آثار تمثیلی و نمادین دیگر و نمونه های به کاررفته در آنها، نقش های رمزی این حیوانات و معانی سمبلک آنها بیان شد تا خوانندگان با استناد به این معانی، محتوای اثر و هدف آن را بهتر دریابند. این پژوهش نشان می دهد که نویسندة این اثر با بهره گیری از نمادهای رایج ادب فارسی و شیوه ای رمزآمیز، تفکری انتزاعی و عقلانی در ذهن مخاطب ایجاد کرده است و با این روش مفاهیم اخلاقی، عرفانی، فلسفی، مذهبی، اساطیری، عامیانه را در فکر مخاطب پرورش داده است.
جادو و جادوگری در قصه امیر ارسلان نامدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصّه های عامیانه گزارشگر سرگذشت ها و ماجراهای افرادی از طبقات مختلف اجتماعی و عموما کم آوازه است که برحسب تصادف، با وقایع و حوادثی عبرت انگیز، حکمت آمیز و شگفت رو به رو شده اند. این قصّه ها جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم سرچشمه می گیرد. درواقع، سرچشمه این قصّه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. ظهور عوامل و نیروهای ماوراء طبیعی نظیر وجود قصرهای مرموز، باغ های سحرآمیز، چاه ها و فضاهای تیره و تار، دیو، پری، اژدها، سحر، رعد و برق، سعد و نحس، خواب های گوناگون، داروی بیهوشی و رمل و اسطرلاب و و نظایر آن از عناصر اصلی و سازنده اغلب قصّه های ایرانی و کلاً قصّه هایی است که در مشرق زمین و سرزمین هایی چون هند، به وسیله قصّه نویسان ساخته و پرداخته شده است. از جمله قصّه های عامیانه آشنا، قصه امیرارسلان نامدار است که آخرین قصه عامیانه فارسی با ویژگی های قصه کهن است. در این قصّه، عمده ویژگی های قصه عامیانه فارسی خصوصا جادو، بروز یافته است. جادو به ترفندهایی گفته می شود که در قصّه ها برخی افراد انجام داده و می توانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را تغییر داده و کارهایی خارق العاده انجام دهند. در این گونه قصّه ها، جادوگران می توانند افراد را طلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر به وجود بیاورند(پیکرگردانی) و یا حوادث آینده را پیشگویی کنند. نویسندگان بر آنند تا جادو و جادوگری را به عنوان یکی از ویژگی های قصه عامیانه در این اثر مورد تحقیق و بررسی قرار دهند
مطالعه بینامتنی تمثیل در معارف بهاءولد و مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معارف بهاءولد یکی از مهمترین آثاری است که بر مثنوی تأثیر شگرفی داشته است و تاکنون درباره برخی از وجوه این تأثیرگذاری مطالعه نشده است؛ تمثیل از این جمله است. در این تحقیق ضمن لحاظ نظریه بینامتنیّت، تأثیرگذاری معارف بر مثنوی بررسی شده است وبرای دقت نتایج، از نرم افزارهای عرفان 3 و مثنوی نور نیز بهره گرفته شده است. تطبیق شواهد نشان می دهد که مولانا در مقوله تمثیل از جنبه های گوناگونی از بهاءولد متأثر بوده است؛ نخست اینکه در معارف و مثنوی نگرش فلسفی مشترکی به مقوله تمثیل وجود دارد. دیگر این که از نظر ساختاری، شیوه «تمثیل های پیاپی» و مبتنی بر «تداعی» در هر دو اثر به کار رفته است. همچنین، بنیاد تمثیل های مشترک هر دو اثر بر دو گونه گزاره تعلیمی و تعلیمی- فلسفی است. بررسی شیوه استدلال در این دو اثر نشان می دهد که در گزار ه های تعلیمی- فلسفی، شبکه استدلال گسترده تر است و تمثیل های اخلاقی با گزاره ای که به یکی از موضوعات انسان و درون او مرتبط است، آغاز می شود و نتیجه آن ها اثبات یکی از موازین حِکمی و تربیتی انسان است، اما در تمثیل نوع دوم، مقدمه یا گزاره شامل حُکمی درباره هستی یا عناصر هستی است و بر قاعده ای کلّی تأکید دارد و به کمک آن قاعده، سرنوشت و هدف انسان نیز تبیین شده است. از این نظر می توان تمثیل های نوع اول را تعلیمی و نوع دوم را باورساز و نمایشگر جهان بینی و دورنمایی دانست که گوینده سعی دارد بر اساس آن مخاطب را اقناع کند.
بازکاوی بن مایه ها و ساختار داستان های «نبرد رستم با اکوان دیو» و «نبرد گرشاسپ با گَنْدَرْوَ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرشاسپ بزرگ ترین پهلوان اسطوره ای ایران است و رستم نیز جهان پهلوان شاهنامهاست. یکی از شگفت ترین و رازآمیزترین دشمنان گرشاسپ، دیوی است گَنْدَرْوَ نام که پهلوان پس از رنج بسیار، او را در کنار دریای فراخ کرت از پای درمی آورد. اکوان دیو نیز از رازآمیزترین دشمنان رستم است که تهمتن با کوشش بسیار، سرانجام او را در نزدیکی دریایی از پای می افکند. در این جستار، با روش توصیفی تحلیلی، دو داستان «نبرد رستم با اکوان دیو» و «نبرد گرشاسپ با گَنْدَرْوَ»، از دید بن مایه و ساختار سنجیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که این دو داستان، در ساختار و روند کارکردهای نیروهای دوسویه و نیز از دید ژرف ساخت های اسطوره ای حماسی، به گونه ای شگفت هم سانند. روند ساختاری دو داستان و آرمان ها یا کهن الگوهای رفتاری دو پهلوان، این انگاره را سامان می دهد که گویی داستان نبرد رستم با اکوان دیو، گونه ای دیگر از داستان نبرد گرشاسپ با گَنْدَرْوَ است و یا هر دو داستان از یک سرچشمه اند.
کاربست نظریه آمیختگی مفهومی در مفهومسازی شهادت در شعر پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری از مفاهیمی مانند شهادت، ایثار، جهاد، مقاومت و نظایرآن تشکیل شده است که تاکنون از دیدگاه معنی شناسی زبان به چگونگی ایجاد این معانی پرداخته نشده است. از سوی دیگر، معنی شناسی شناختی، تاکنون توانسته است مبنای بسیاری از پژوهش های زبان ادبیّات قرار گیرد. آمیختگی مفهومی نظریه ای در حوزة شناختی است که فوکونیه و ترنر برای معرّفی فضاهای آمیخته مفهومی و نقش آنها در ایجاد معنی و پیوستگی معنایی ارائه کردند و ابزار سودمندی در جهت تبییین نحوة ایجاد معانی ادبیّات پایداری است. پرسش اصلی این پژوهش این است که آمیختگی مفهومی چه نقشی در ایجاد مفهوم شهادت در ادبیّات شعری دارد. این مقاله با بررسی شواهد شعری مربوط به ادبیّات پایداری با مضمون شهادت، نشان می دهد که در موارد زیادی شاعر به جای توسل به مفهوم سازی های دو حوزه ای، و نگاشت از حوزة مبدأ بر مقصد، به شبکة چند حوزه ای مفاهیم و ادغام آنها دست می زند تا از این رهگذر، فضایی خلق کند که در آن برخی از مفاهیم حوزه های دروندادی به روشی معمولاً نامتعارف با هم انگیخته شوند و فضای مفهومی شهادت را در شعر ایجاد نمایند. نتیجة بحث نشان می دهد که در مفهومسازی شعری شهادت، حوزة دروندادی شهادت با حوزه های دروندادی پرواز، غروب، رویش و برگریزان تلفیق شده است. این چهار فضای دروندادی در ترکیب با فضای شهادت، فضاهای آمیختة غیرممکنی را در عالم واقع می سازند و به زندگی پس از مرگ، اعتلا و جاودانگی شهید اشاره می کنند. به طور کلی، این تحقیق نشان می دهد که می توان به کمک نظریة آمیختگی مفهومی به چگونگی ایجاد مفاهیم پیچیده و چند مؤلّفه ای حوزه پایداری پی برد.
معرفی و بررسی منظومه حماسه ای تاریخی نویافته تاریخ شاه عباس یکم ( با تأکید بر تاریخ محلی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه های خطّی، در مجموعه میراث مکتوب ایران، از جای گاهی ویژه برخوردارند. بخش اعظم تحوّل اندیشه ای پیشینیان ما از طریق این نسخه ها بدست ما رسیده است. اهمیّت شناسایی، احیا و انتشار نسخ خطی به عنوان منابع مهم تاریخی، ادبی، فرهنگی و نیاز به منابع جدید تحقیقاتی برکسی پوشیده نیست. هدف از نگارش این مقاله، معرفی نسخه نویافته و منبع جدید که نام اصلی آن دانسته نیست و ما آن را با نام منظومه حماسی تاریخی تاریخ شاه عباس یکم/ منظومة فتوحات شاه اسماعیل می شناسیم. این اثر که به بیان وقایع تاریخی سیاسی ایران، بویژه مازندران و حکومت محلی مرعشیان و دیگر حاکمان محلی خودمختار شمال ایران در عصر صفویه، می پردازد، برای تاریخ نگاری مازندران بسیار اهمیّت دارد؛ شاعر گم نام این منظومه، تمام وقایع مهم تاریخ ایران، تا عصر خویش را به نظمی نوین درآورد. در این منظومه نوآوری هایی دیده می شود که در تاریخ نویسی «مازندران» پیشینه نداشت. مقاله حاضر به شناسایی و واکاوی نسخه، با تأکید بر تاریخ محلی دارالمرز می پردازد.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در شعر ملک الشّعرای بهار و امل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب پایداری معمولاً به آثار ادبی ای اطلاق می شود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادی های فردی و اجتماعی، قانون گریزی و قانون ستیزی و مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی پدید می آید. ملّت ایران و مصر از کهن ترین اعصار، تا عصر مشروطه ایران و عصر نهضت معاصر عربی، به سبب پیشینه درخشان پایداری در برابر ستم داخلی، تهاجم خارجی و هجمه های فرهنگی، دارای آثاری زرّین در ادب پایداری اند. ادب پایداری در عصر مشروطه، جلوه ای ویژه پیدا می کند و شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف قزوینی، سیداشرف الدین گیلانی، فرّخی یزدی و بهار، بیش ترین فعّالیت را در این زمینه انجام می دهند، همچنان که نهضت معاصر مصری- عربی، با شعرایی چون حافظ ابراهیم، معروف الرّصافی، محمد مهدی الجواهری، محمود درویش، ابراهیم طوقان و امل دنقل گره می خورد. ملک الشعرای بهار و امل دنقل از شاعران سیاسی و روشنفکر آزادی خواه ایران و مصر هستند که با سلاح فرهنگی علی رغم گزینش متفاوت از زبان، به مبارزه و افشاگری علیه استبداد داخلی و استعمارگران خارجی پرداخته اند. در این مقاله برآنیم که مطابق نقد آمریکایی با مقایسه تطبیقی آثار این دو شاعر، دریچه ای رو به سوی شناخت ادب پایداری در عصر مشروطه ایران و عصر نهضت عربی بگشاییم.
جلوه های پایداری در شعر بیداری اسلامی (بر اساس کتاب «آیات بیداری»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیداری اسلامی به معنای زنده شدن دوباره در پرتو اسلام اصیل و تجدید حیات اسلام است که در سایه آن استقلال، عدالت و ارزش های متعالی جان می گیرد. در جریان بیداری اسلامی، جهان اسلام تلاش می کند با پایداری و مقاومت به بازسازی هویت اسلامی خود بپردازد و ایمان، آرمان و هستی خویش را در برابر سلطه و تهاجم بیگانگان حفظ نماید. در این میان، شاعران مقاومت ایران - همگام با سایر شاعران متعهّد - با سلاح شعر از حریم بیداری اسلامی دفاع نموده و به یاری مردم و مبارزان این میدان برخاسته اند. کتاب «آیات بیداری» گزیده شعر بیداری اسلامی است که در آن بیش از 80 شعر از شاعران مقاومت ایران به کوشش راضیه رجایی گردآوری شده است. این پژوهش سعی دارد مهم ترین جلوه های پایداری در شعر بیداری اسلامی را بر اساس این کتاب بررسی کند. سؤال اصلی این تحقیق، عبارت است از این که: مهم ترین جلوه ها و مظاهر پایداری در شعر بیداری اسلامی طبق این کتاب چیست و سرایندگان این اشعار چگونه و با چه شیوه ای به مسئله بیداری اسلامی پرداخته اند؟ روش تحقیق در این مقاله، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعران بیداری اسلامی، ضمن دعوت به قیام در برابر جنایت های دشمنان و بیان بیدادگری های آنان، معتقدند اندیشه های حیات بخش امام خمینی (ره) باعث ایجاد و تقویت جنبش های بیداری اسلامی شده است.
چند روایت از شهریارنامه در ادبیات عامیانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریارنامه یکی از منظومه های پهلوانی پس از شاه نامه است که درون مایه آن جنگ های خویشاوندی است. برپایه این منظومه، شهریار پس از ستیزی که با سام فرامرز می کند به حالت قهر از سیستان خارج می شود و به هندوستان می رود و در آن جا پس از نشان دادن هنرنمایی های خود، دوباره به ایران بازمی گردد و با خویشان خود رویاروی می شود. همچنین در این منظومه حوادث متعدّدی برای قهرمان داستان و دیگر افراد خاندانش روی می دهد. همه دست نویس های شناخته شده شهریارنامه ناقص اند و آنچه تاکنون از این انتشار یافته است کمتر از یک سوم کلّ این منظومه است. متاسّفانه در همه طومارهای نقّالی شاه نامه که تاکنون انتشار یافته و نیز در مجموعه روایات فردوسی نامه، روایت مستقلی از پهلوانی های شهریار نیامده است. آنچه در این منابع درباره این پهلوان به دست ما رسیده منحصر به چند روایت کوتاه است. نگارنده با بررسی نسخه ای نویافته از این منظومه دریافته که برخی از روایات شهریارنامه، در کهن ترین طومار تاریخ دار شاه نامه آمده با این تفاوت که نام برخی از قهرمانان روایت آن دگرگون شده است. در این مقاله نخست چکیده روایات شهریارنامه را برپایه دست نویس نویافته می آوریم سپس همه روایاتی را که از این منظومه در ادبیات عامیانه ایران متجلّی شده است بررسی می کنیم.
آموزه های تعلیمی در قطعات ابن ایمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های اصلی ادبیات فارسی تجلی اندیشه ها و کردارهای تعلیمی است که بخش گسترده ای را به خود اختصاص داده است. از رسالت های فکری شاعران در این حوزه، بازتاب تجربه های ملموس و بیان هنرمندانة موضوعاتی است که راه روشن را در مسیر پیشرفت انسانی قرار می دهد. گفتنی است ابن ایمین در میان سرایندگان دورة مغول، در دیوان خود به ویژه در قطعات دل انگیزش، افق روشنی را پیش رو دارد. اشعار سرشار از نکته های اخلاقی و حکمت و پندش بیانگر علاقه و توجه او به ادب تعلیمی است. سفارش به خردورزی، پند و اندرز، نیکی و بدی، قناعت، فقر و آزادگی، صبر و شکیبایی، طنز و انتقاد و نکوهش انسان های یاوه گو... با بزرگ منشی و مبادی فکری و اخلاقی ابن ایمین پیوستگی کامل دارد. بخشی از این اندیشه های تعلیمی برخاسته از شرایط زمانی و اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شاعر در قرن هشتم است که با غلبة دورة سیاه مغول به طور طبیعی آشکار می شود؛ بخشی نیز نتیجة دنیای آرمانی است که در قالب آرزو های شاعر برای هدایت نسل های بعدی در جامعه شکل گرفته است.
تطبیق و تحلیل بن مایه های فکری داستان های عاشقانة فارسی ایران و هند در دورة صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة صفویه، ارتباطات ایران و هند به واسطة زبان رسمی مشترک، بیشتر و عمیق تر از گذشته شد. دراین دوره ازجمله آثارپدیدآمده در هردو سرزمین، داستان عاشقانة فارسی است. پرسش این است که «آیا داستان های عاشقانة فارسی در دورة صفویه در ایران و هند، به علت هم زمانی، هم زبانی و وجود ساختارهای مشابه، شبیه اند یا به دلیل محیط فرهنگی متفاوت، از هم تمایز دارند؟» درباره داستانسرایی دردوره صفویه تحقیقاتی انجام شده است، ولی تاکنون پژوهشی درزمینه تأثیر بن مایه های فکری بر داستانهای عاشقانه فارسی ایران و هند دراین دوره انجام نشده است. در این پژوهش کوشش شده، ضمن تحلیل محتوای داستان ها به این پرسش پاسخ داده شود. البته فرض این پژوهش براین است که در داستان های عاشقانة فارسی در ایران و هند، شباهت های فراوانی در زبان، ساختار، پیرفت های داستانی و خویش کاری شخصیت ها به چشم می خورد؛ ولی باهمه این شباهت ها، جهان بینی و نگرش متفاوت به شخصیت ها و حوادث داستانی وجود دارد. این تفاوت ها عبارتند از: «مرگ عشاق در پایان داستان»، «آزادی دختران در انتخاب همسر»، «نقش آفرینی عناصر ماورایی»، «حضور عرفان و تصوف»، «تأثیر جانوران در داستان»، «حضور شخصیت های هندی» و «استقلال منبع» که به شناخت داستان های تألیف شده در هند وتفاوت آن با داستانهای تألیف شده در ایران کمک می کند.
بررسی و مقایسه جنبه های تعلیمی دو مفهوم انصاف و عشق در تذکره الاولیا و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردید نیست که بخش قابل توجهی از آثار عرفانی با اهداف تعلیمی شکل گرفته اند و پدیدآورندگان این آثار، هریک از منظری خاص به عرفان و مباحث پیرامون آن نگریسته اند. بعضی با به کاربستن زبانی دشوار تنها خواص را مخاطب خویش قرار داده اند و برخی دیگر با به کارگیری زبانی ساده و روشن، گستره مخاطبان خویش را وسعت داده اند. عطار نیشابوری در زمره شاعران و نویسندگانی قرار دارد که روش دوم را برای انتقال اندیشه های خویش برگزیدند. اگرچه آثار بسیاری را به وی نسبت داده اند اما مجموع آثار قطعی او از هفت اثر فراتر نمی رود. به کارگیری تمثیل و حکایات متعدد، شیوه مورد علاقه عطار است؛ از این رو بدون شک می توان در میان مثنوی های وی و تذکره الاولیا که مبتنی بر حکایات است، مفاهیم و حکایات مشترکی را مشاهده نمود. از میان آثار عطار، دو اثر تذکره الاولیا و منطق الطیر را مبنای پژوهش کنونی خویش قرار دادیم تا به بررسی حکایات مشترک این دو اثر با محوریت دو مفهوم «تعلیم انصاف» و «تفاوت عشق ظاهری و حقیقی» بپردازیم. هدف آن است که شیوه عطار در بیان مفاهیم ذکر شده، در دو اثر متفاوت مورد مقایسه قرار گیرد و دامنه تغییرات اعمال شده از سوی وی مشخص گردد تا دریابیم کدام یک از شیوه های به کارگرفته شده در بیان حکایات، از قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. عطار در گزینش شیوه بیان خود، اقتضای ساختار اثر و اهدافی که به دنبال تحقق آن است را در نظر داشته و برای تعلیم یک مفهوم، آگاهانه شیوه بیان خود را دگرگون ساخته است.
بازتاب مفاهیم دینی و عاشورایی در شعر پایداری احمد دحبور و نصرالله مردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد دحبور (1946 م) شاعر مبارز فلسطینی و نصرالله مردانی (1948 م) شاعر متعهْد ایرانی از جمله شاعرانی هستند که ادبیّات پایداری در آثار آن ها نمود بارزی داشته است. دفاع مقدّس در ایران و مبارزة ملّت فلسطین در برابر اشغالگران صهیونیست، زمینة مناسبی برای پرداختن به مفاهیم مقاومت در برابر این دو شاعر ایجاد کرده است؛ همچنین پایداری هر دو شاعر به عقاید دینی و اسلامی، سبب شده مضامین دینی به ویژه مفاهیم قرآنی، در شعر آن ها از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد. الگو پذیری از فرهنگ عاشورا و شخصیّت حضرت مهدی (عج)، در مسیر پایداری و مقاومت نیز مورد توجّه هر دو شاعر بوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با واکاوی مضامین شعری در آثار این دو شاعر، تجلّی دین را در حوزة معنا و واژگان به کار رفته نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیم قرآنی در اشعار پایداری دحبور بیشتر به جهت توصیف فشار حاکم بر جامعه و نوید به پیروزی و در شعر مردانی به قصد بالا بردن روحیة مقاومت و تشویق رزمندگان به کار گرفته شده است؛ همچنین دحبور در مورد واقعة عاشورا بیشتر به تصویر خفقان موجود در جامعه و نفاقی که در دل مردم وجود داشته توجّه کرده ولی مردانی به رشادت ها و حماسه های امام حسین (ع) و یاران ایشان پرداخته است. حضرت مهدی (عج) در شعر هر دو شاعر، رمز نجات و پیروزی به شمار می رود. مفاهیم دینی چون شهید و شهادت و ایثار نیز مورد توجّه هر دو بوده است.