مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
بهمن نامه
حوزه های تخصصی:
شیوه های تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در داستان بهمن از شاهنامه و بهمن نامه (بر اساس مولفه های جامعه شناختی - معنایی در تحلیل گفتمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی این پژوهش یافتن شباهت ها و تفاوت های تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در دو روایت متفاوت از ماجرای کین خواهی بهمن بوده است. بر این اساس، نویسنده با بررسی مولفه های جامعه شناختی ـ معنایی که تئو ون لیوون در الگوی پیشنهادی خود ارائه داده و انطباق آن ها بر برش های داستانی مورد نظر از شاهنامه و بهمن نامه، کوشیده است تا به زمینه ایدئولوژیک ورای دو متن دست یابد و تفاوت تاثیرگذاری آن ها را نشان دهد. حاصل پژوهش بیان می کند که برخی از شاخه های دو شیوه اصلی حذف و اظهار در هر دو متن تا حدودی به چشم می خورند و پیوسته نمایی، گسسته نمایی، نام بری و طبقه بندی نیز از شگردهایی است که به همراه زیرمجموعه های خود برای بازنمایی کارگزاران استفاده شده اند. تحلیل دو متن به وضوح نشان می دهد که بهمن در شاهنامه در پی کسب مشروعیت برای هدف خویش است؛ حال آن که در بهمن نامه، اقتدار و فردیت کامل دارد و نیازی به بهره گیری از شگردهای اقناعی و تاییدطلبانه نیست؛ به همین دلیل، شیوه های تصویرسازی کارگزاران در شاهنامه بیشتر از بهمن نامه به کار رفته و در استفاده از آن ها تعمد بیشتری دخیل بوده است.
تشابهات ویس و رامین و بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهمن نامه یکی از منظومه های مهم حماسی پیرو شاهنامه است که در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم سروده شده است. این منظومه از چهار بخش تشکیل شده که بخش اول آن ماجرای بر تخت نشستن بهمن و ازدواج او با دختر پادشاه کشمیر است. بخش اول این اثر، منظومة عاشقانة مستقلی است که ویژگی های یک اثر غنایی برجسته را دارد. در این مقاله با مقایسة دو داستان نشان داده شده که این بخش منظومه در مواردی چون توصیف صحنه ها، شخصیت پردازی، استفاده از مضامین، نوع حوادث، شیوة روایت، ضرب المثل ها و.... تشابه بسیار زیادی به ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی دارد.
تحلیل خویشکاری های ضد حماسی بهمن در بهمن نامه و مقایسة آن با خویشکاری های پهلوانان الگویی حماسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهمن نامه از منظومه های پهلوانی ای است که پس از شاهنامه و به سیاق اثر عظیم فردوسی سروده شد. این اثر ذکر پهلوانی های بهمن پسر اسفندیار و ثبات او در انتقام جویی از خاندان رستم، پس از مرگ او است؛ اما خویشکاری های بهمن در بسیاری موارد بیشتر از آنکه حماسی و پهلوانی باشد، به شکلی ضدحماسی جلوه گر شده و در مغایرت با پیش فرض های الگویی در رابطه با یک پهلوان حماسی است. رعایت نکردن چهارچوب ساختاری حماسه و بی مقدمه واردشدن بهمن به عنوان قهرمان به داستان، شکست های پی در پی بهمن، کمرنگ بودن فره ایزدی در او و کم فروغ بودن مشروعیتش به عنوان پادشاهی آرمانی، نبرد با یلان سیستانی و به آتش کشاندن سیستان به جای مبارزه با انیران و اهریمنان، نداشتن خویشکاری نبرد با زیانکاران، پشت سرگزاردن هفت خانی آرام و بدون مبارزه و شکست او در تنها نبردش با زیانکاری چون اژدها، از مهم ترین عواملی هستند که انتظار مخاطب حماسه را برای مواجه شدن با پهلوانی/ شاهی نمونه و آرمانی برآورده نساخته و عظمتی را که لازمة حماسه است، به او یادآور نمی شوند. به نظر می رسد قرار دادن رستم و خاندانش به عنوان هماوردان بهمن، نیز در شکل گیری چنین تناقضاتی نقش داشته و زیربنای ساختاری تفکر سراینده که ناخودآگاه رستم را ابرمرد دنیای حماسه می داند، بر فضای اثر غلبه کرده و پهلوانی را پرورانده که خویشکاری هایش در مقابل یلان سیستانی بسیار ضعیف و کم فروغ جلوه می کند.
مقاله به زبان عربی: ارتباط مردگان دخمه رستم در بهمن نامه با آیین میترا (العلاقة بین الموتی فی ""مقبرة رستم"" فی ""بهمن نامه"" ومذهب میترا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه زایش و مرگ یکی از نخستین اندیشه های بشر بوده است، که ادیان و آیین ها و مکاتب فلسفی سعی در توضیح آن یا یافتن پاسخی بر آن داشته اند. تابش حیات آفرین خورشید علت به وجود آمدن آیین خورشید پرستی شد و حتی سبب گردید، پیکر مردگان را به گونه ای به خاک بسپارند که پیوند آنها با خورشید حفظ شود. یکی از جالب ترین قسمت داستان منظومه بهمن نامه، توصیفی است که ایرانشاه از دخمه رستم و اجساد رستمیان می کند. اجساد این دخمه به روشی خاص دفن گردیده اند. چگونگی دفن پیکر خاندان رستم در این دخمه، و همچنین برخی از علل دیگر، به نظر می رسد، که احتمالا این خاندان پیرو آیین میترا بوده اند. از این روی، در این نوشته سعی بر آن است، تا پیوند روش دفن مردگان دخمه رستم با آیین میترا بررسی گردد.
تحلیل موضوعات غنایی در منظومه حماسی بهمن نامه
حوزه های تخصصی:
گونه های ادبی از لحاظ محتوا به ادب حماسی، غنایی، تعلیمی و نمایشی دسته بندی
شده است. این گونه ها با یکدیگر تداخل دارند. به دیگر سخن، یک اثر غنایی ممکن است
دارای بخش های حماسی باشد و در یک اثر حماسی می توان نشانه هایی از شعر تعلیمی یا
غنایی دید. که حضور عناصری از یک گونه ادبی در گونه ای دیگر، گاه موجب تنوع و
افزایش جذابیت اثر است و گاهی گسیختگی لحن و زبان اثر را سبب می شود.
بهمن نام ه (ق 5-6) اثر
ایرانشاه بن ابی الخیر یکی از منظوم ه های حماس ی است که تهی از جنبه های غنای ی
نیست. در این مقاله، بررسی موضوعات غنایی و هماهنگی یا عدم تناسب آنها با متن
حماسی مدّ نظر بوده است؛ زیرا دو گونه ادب حماسی و ادب غنایی با یگدیگر تفاوت
دارند. در این مقاله موضوعات غنایی موجود در این منظومه، استخراج و دسته بندی شده
که حاصل آن شناسایی دوازده موضوع غنای ی از جمله: اعتذار، سوگند، نیایش ، مرثیه،
مدح، شکواییه، مفاخره، هج و و ... است. در این موضوع ات غنایی، لحن حماسی و قدمت
زب ان رعایت شده است. حضور موضوع غنای ی موجب گسست در لحن حماسی نبوده و این اثر
دارای وحدت لحن است.
ملاحظاتی درباره منظومه بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهمن نامه متنی حماسی در سرگذشت بهمن پسر اسفندیار است. دکتر عفیفی مصحَّح این منظومه نام شاعر آن را ایران شاه بن ابی الخیر ضبط کرده است و دکتر متینی مصحَّح کوش نامه- منظومه ای دیگر از این شاعر- نام او را با دلایلی ایران شان بن ابی الخیر درست دانسته است. تاریخ دقیق نظم بهمن نامه نیز روشن نیست و پژوهش گران گفته اند که در قرن پنجم - اواخر قرن پنجم و یا اوایل قرن ششم - به نظم درآمده است. بنابراین هنوز دربارة نام درست شاعر و زمان دقیق نظم بهمن نامه شکّ و تردیدهایی وجود دارد. در این مقاله پس از وارسی حوادثی که گویندة بهمن نامه در دیباچه منظومه از آن ها یاد کرده است و نیز با نگریستن به دست نویس های مجمل التّواریخ و القصص که نخستین بار از گویندة منظومه در آن ذکری رفته، با دلایلی اثبات شده است که نظم بهمن نامه کمی پیش از 10 ذی حجّة 495 به پایان رسیده بوده است و پس از گرشاسب نامه کهن ترین متن حماسی ملّی ایران بشمار می رود. نام ایران شان هم به رغم غرابت آن از اصالت برخوردار است و آن گاه دربارة فقه اللغه و معنای ایران شان و نمونه هایی دیگر از نام های مشابه آن بحث شده است.
تحلیل ساختار داستان های پهلوانی بهمن نامه بر اساس نظریّة گرینتسر و گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایی یکی از شیوه های تحلیل متن در قرن بیستم است که با نگاهی کلّی گرایانه، قواعد و الگوهای موجود در متن را مورد بررسی قرار می دهد. گرینتسر از نظریّه پردازان روسی است که ساختار قصّه های حماسی تمدن های آسیایی را مورد بررسی قرار داده است. در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از روش تحلیل کتاب خانه ای، ضمن بررسی نظریة گرینتسر و گریماس به تحلیل بهمن نامهبر پایة این دو نظریّه پرداخته تأثیر اندیشه ها ی خیر و شر را بر ساختار داستان های پهلوانی این اثر مورد مطالعه قرار داده ایم تا به این پرسش، پاسخ دهیم که آیا این گونه قصّه ها دارای ساختار اسطوره های تقویمی هستند و قهرمان این حماسه ها نیز مانند ایزدِ باروری قصّه های اسطوره ای به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود؟ طبق تحقیقات انجام شده در پژوهش حاضر، به نظر می رسد که قهرمان داستان های پهلوانی بهمن نامهطبق نظریّة گرینتسر دارای ساختار اسطوره ای تقویمی است و بافت روایی این منظومه تحت تأثیر اندیشة جدال همیشگی خیر و شر قرار گرفته است که این موضوع سبب پیدایش تقابل های آشکاری در شخصیّت ها و کنش های داستان شده است.
بررسی شخصیت های منظومه های حماسی بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه و گرشاسب نامه، بر اساس نظریات انسان شناسی کارل راجرز و آبراهام مزلو
منبع:
علوم ادبی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
9 - 48
حوزه های تخصصی:
آبراهام مزلو از پایه گذاران روانشناسی انسان گرا، برای انسان کامل مورد نظر خود که از آن به فرد خود شکوفا تعبیر می کند، ویژگی هایی را عرضه می کند که طبق دیدگاه وی، در مورد بیشتر افراد موفّق مصداق دارد. در آثار حماسی به علّت نفس حماسه با شمار بالایی از افراد موفق روبه رو هستیم مخصوصا در بهمن نامه، کوش نامه، فرامرز نامه وگرشاسب نامه که عناصر اصلی ویژه ی افراد خودشکوفای مزلو در اندیشه ها، رفتار و گفتار آن ها قابل ارزیابی است.در این پژوهش به توصیف و تحلیل شخصیّت های بارز در آثار حماسی ذکر شده می پردازیم. در واقع در این پژوهش از شخصیّت های داستان های حماسی به عنوان الگوی ایرانی برای نظریّه ی مزلو و راجرز نام برده می شود. به نظر می رسد که نظریات اشاره شده فقط متعلق به سده ی بیستم میلادی نیست و حتی در قرن های دور هم کارایی و کاربرد داشته اند. خالق آثار مورد بررسی در ترسیم شخصیت های داستانی، به امورات و نیاز های آن ها همواره توجه داشته و شخصیت های اصلی داستان که به نوعی دارای نیروهای خارق العاده هم هستند؛ به آن اصل خود شکوفایی دست یافته اند.
بررسی فضائل و رذائل اخلاقی در بهمن نامه بر مبنای آیین زرتشتی
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات قابل بررسی در شاهنامه و آثار حماسی ملی دیگر اخلاق است. بهمن نامه حکیم ایرانشاه ابن ابی الخیر یکی از معروفترین آثار حماسی بعد از شاهنامه، روایت پادشاهی بهمن و کین خواهی او از خاندان رستم برای انتقام خون اسفندیار است که پر است از رذائل و فضائل اخلاقی. هرچند در همه ادیان به بایسته ها و نابایسته های اخلاقی پرداخته اند ولی از آنجا که بهمن نامه به بعد از ظهور زردشت مربوط است و خانواده لهراسب از خدمتگزاران آیین زردشتی اند به نظر می رسد گوینده این حماسه در بیان نکات اخلاقی داستان از مبانی اخلاقی آیین زرتشتی بیش از اخلاق اسلامی تاًثیر گرفته است. این مقاله سعی دارد بهمن نامه را با این دید به روش توصیفی - تحلیلی بررسی کند. نیایش خداوند، بخشش، وفای به پیمان و... جزء فضائل و کینه ورزی، بدعهدی، ظلم، دروغ و خشم از رذائل اخلاقی مشخص در این کتابند که هریک مصادیق بسیاری در این اثر دارند.
تدبیر منزل در بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
95 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در اکثر آثار اخلاقی، حکمی و ادبی گذشته ما بدان پرداخته شده، بحث حکمت عملی یا به طور عام اخلاق و ملکات انسانی است. از دیرباز شاعران و نویسندگان، مسئولیت حساس ترسیم چهره زیبای فضایل اخلاقی و نیز تصویر زشتی رذایل اخلاقی را برای نشان دادن مرز بین ارزش ها و ضد ارزش ها، بر عهده داشته اند. یکی از آثار حماسی زبان فارسی که در اواخر سده پنجم سروده شده، بهمن نامه ، اثر حکیم ایرانشاه ابن ابوالخیر می باشد که به موضوع زندگی بهمن پسر اسفندیار و نبردهای او با خاندان رستم پرداخته است. حکیم ایرانشاه توانسته است، آموزه های دینی، اخلاقی، اجتماعی، آموزه های تدبیرمنزل و سیاست مدن را به گونه ای شیوا در سراسر این اثر بازتاب دهد؛ نوشتار حاضر جنبه های مختلف تدبیر منزل در منظومه بهمن نامه را بررسی کرده است. یافته ها نشانگر این است که ایرانشاه ابن ابوالخیر، علاوه بر آشنایی با آثار حکمی ایران باستان، آشنایی کامل به اعتقادات و معارف اسلامی داشته و آن را به طرز زیبا در این اثر، به رشته نظم کشیده است.
بررسى پدیده هاى اسطوره اى در بهمن نامه
حوزه های تخصصی:
مقدرات آسمانی در بهمن نامه
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی یکی از اندیشه های آیین زروانی در متن حماسی « بهمن نامه» اثر ایرانشان(ایرانشاه) بن ابوالخیر می پردازد. دین زروان، خدای زمان از آیین های رایج ایران باستان است که فلسفه و اندیشه های آن در متون فارسی به ویژه متن های حماسی، بازتاب گسترده ای داشته است. در این پژوهش، با استفاده از تحلیل محتوایی، بازتاب اندیشه ی مقدرات آسمانی و تأثیر آن بر سرنوشت وتقدیر مورد کنکاش قرار گرفته است. با بررسی محتوایی « بهمن نامه» این نتیجه حاصل می گردد که آسمان به عنوان جایگاه زروان، با چرخش و حرکت خود و ستارگان، اراده و خواست زروان را بر انسان جاری می سازد. نتیجه ی این حرکت آسمان، بخت و سرنوشتی است که از آن هیچ راه گریزی نیست و باید به اجبار آن را پذیرفت. بحث هایی چون قداست آسمان و ستارگان، سوگند یاد کردن به نامشان، ستاره شناسی و طالع بینی، از دیگر بحث های مرتبط با آسمان هستند که به خوبی در بهمن نامه منعکس شده است.
بررسی و تحلیل ساختارهای انسان گرایی در شخصیت های اساطیری فانتزی منظومه های حماسی بهمن نامه و فرامرزنامه منطبق با نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
7 - 26
حوزه های تخصصی:
منظومه حماسی بهمن نامه ایرانشاه ابن ابی الخیر در سال 1373 با ویرایش رحیم عفیفی از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر گردیده و منظومه حماسی فرامرزنامه از سرایندگان ناشناس اواخر قرن پنجم نیز با کوشش ماریولین فان زوتفن و ابوالفضل خطیبی در سال 1394 به چاپ رسیده است. در این منظومه های حماسی، با افراد موفق زیادی با ویژگی های والای انسانی مواجه هستیم. از طرفی، ارج نهادن به شاخصه های مطلوب و مثبت انسانی، یکی از محورهای اصلی در مکتب روانشناسی انسان گرا است. بنابراین، می توان این شاخصه ها را در شخصیت های اساطیری مورد بررسی قرار داد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد ساختارهای انسان گرایی در شخصیت های اساطیری فانتزی منظومه های حماسی بهمن نامه و فرامرزنامه منطبق با نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش که از بررسی منابع کتابخانه ای با تحلیل محتوا به دست آمده نشان می دهد که ویژگی های خاص و خارق العاده شخصیت های اصلی این دو اثر حماسی که با استعدادهای خدادادی به خودشکوفایی رسیده اند، در ابعاد رفتاری، گفتاری و فکری، قابل مقایسه با «نظریه خودشکوفایی مزلو» می باشند. اهداف پژوهش: 1.بررسی و تحلیل ساختارهای انسان گرایی در شخصیت های اساطیری فانتزی منظومه های حماسی بهمن نامه و فرامرزنامه. 2.بررسی و تحلیل ساختارهای انسان گرایی نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو منطبق با شخصیت های اساطیری فانتزی منظومه های حماسی بهمن نامه و فرامرزنامه. سؤالات پژوهش: 1.ساختارهای انسان گرایی در شخصیت های اساطیری فانتزی منظومه های حماسی بهمن نامه و فرامرزنامه کدامند؟ 2.کدام ساختارهای انسان گرایی نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو منطبق با شخصیت های اساطیری فانتزی منظومه های حماسی بهمن نامه و فرامرزنامه می باشند؟
بررسی و مقایسه تطبیقی عشق و حضور آن در منظومه های حماسی کوش نامه و بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو منظومه حماسی بهمن نامه و کوش نامه، از حماسه های ملی است که بعد از شاهنامه فردوسی و به پیروی از آن در اواخر قرن پنجم و ششم به نظم کشیده شده و در کامل کردن روایات و داستان های شاهنامه نقش به سزایی داشته است. با دقت و تأمل در این دو اثر می توان به ضرورت نظم و چاپ آثار پس از شاهنامه در زنده نگه داشتن زبان فارسی و داستان های ایران باستان پی برد که ایرانشاه بن ابی الخیر، با علاقه و دل بستگی تمام به نظم و سرودن آن همت گماشته است. در این دو منظومه حماسی به مناسبت کشمکش ها و کینه توزی های فراوان بین شخصیت های اصلی داستان و دشمنان آن ها با صحنه های متعدد جنگ و نبرد روبرو هستیم؛ به طوری که می توان اصلی ترین شاخصه موجود در بهمن نامه و کوش نامه را مقوله رزم و پیکار دانست و بهترین توصیف های موجود در این دو کتاب را خاص میدان های رزم قلمداد کرد؛ اما در لابه لای این داستان های حماسی به صحنه هایی غنائی و عاشقانه برمی خوریم که درواقع محل تلاقی حماسه و غنا است. این داستان ها در عین حماسی بودن، ویژگی داستان های غنائی را در خود دارند. نویسنده در این پژوهش به شیوه توصیفی- تطبیقی و ابزار کتابخانه ای درصدد آن است تا عشق و جلوه های عاشقانه را در این دو منظومه بررسی نماید، نتایج پژوهش حاکی از آن است که این دو منظومه در عین حال که یک منظومه حماسی می باشند؛ ولی جلوه های عشق و روابط عاشقانه هم در جای جای این دو اثر دیده می شود.
ساختار آوایی و موسیقایی بهمن نامه و فرامرزنامه
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵
61 - 94
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های علمی و زیباشناختی، از نتایج مهم سبک شناسی تعیین ارزش واقعی یک اثر است. براین اساس سبک منظومه های حماسی در ادبیات فارسی همواره از سوی پژوهشگران مورد توجه قرارگرفته است و در پژوهش های بسیاری به منظومه های حماسی بعد از شاهنامه پرداخته اند. به طوری که مطالعه و تحقیق در ساختار زبانی گویندگان که یکی از عوامل شناخت و بررسی سبک خاص یک دوره است به ما کمک می کند تا با ویژگی های خاص زبانی موجود در هر دوره آشنا شویم و به درک صحیح و جامعی از معانی نهفته در کلام شعرا برسیم. موسیقی شعر که یکی از جنبه های ساختار زبانی است در شعر اهمیت زیادی دارد. مجموعه عواملی که سبب ایجاد موسیقی در شعر می شوند، تعداد زیادی از شاخص های زبانی و معنایی است که در سراسر شعر سایه افکنده و تحول زیادی در شعر ایجاد می کنند، از قبیل موسیقی حروف و کلمات، انواع جملات و معانی نهفته در آن ها هستند و همچنین هر یک از اوزان شعری دارای موسیقی خاصی است و بسته به محتوا و حالت عاطفی خاص آن شعر متفاوت است. این مقاله به شیوه مطالعات کتابخانه ای و تحلیلی به بررسی عوامل ایجاد موسیقی و آهنگ خاص شعر حماسی در بهمن نامه و مقایسه آن با فرامرزنامه پرداخته است. مشخص شد که سرایندگان هر دو منظومه، در به کارگیری فرایندهای آوایی و موسیقایی موفق عمل کرده اند و توانسته اند آثار خود را در این زمینه به زبان حماسی معیار نزدیک کنند.
نمودِ کهن الگویِ پیرِ دانا و رؤیا در منظومه هایِ حماسیِ بهمن نامه و فرامرزنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
166 - 145
حوزه های تخصصی:
«کهن الگو» یکی از اصطلاحات بنیادین در روان شناسی کارل گوستاو یونگ است که در ناخودآگاه فردی و جمعی نوع بشر حضور دارد. هنر و ادبیّات، یکی از نمودگاه های اصلی ناخودآگاه بشری است. در شعر کهن فارسی، به ویژه منظومه حماسیِ بهمن نامه و فرامرزنامه، کهن الگوها ازجمله کهن الگوی «پیرِ دانا» برای تحقّقِ منظور یا غرضی خاص در حماسه حضور می یابد که نگارندگان در پژوهشِ پیشِ رو با استناد به دو منظومه حماسی، به توصیف و تحلیل آن می پردازند. پژوهندگان بر آن اند به این پرسش پاسخ دهند که کهن الگوی پیر دانا، به چه اَشکالی در دو اثرِ یادشده ظاهر شده است؟ چنان که از نتیجه تحقیق برمی آید، گاهی شخصیت های شناخته شده به مانند زال، رستم و گرشاسپ، به حقیقتی که در آینده ممکن است رخ دهد، واقف می شوند و در نقشِ پیر دانا، نزدیکان خود را از آن رخدادِ در پیش آگاهی می بخشند. گاهی هم کسی همچون بهمن که تابعِ «نهادِ» خود است، در رؤیا با کسانی مانند فریدون، سیاوش و کیخسرو روبه رو می شود و آنان در نقش پیرانِ دانا، با تهدید او را از بدی بر حذر می دارند. در مواقعی هم پیر دانا به عنوان پشتیبانِ پنهان، رخدادی تمثیلی را به تصویر می کشد تا مخاطبش را از کاری نادرست بر حذر دارد. گاهی هم او در هیأت پرنده یا خواب گزاری پیش گو آشکار می شود و رستگاری مخاطبش را رقم می زند. نکته قابل تأمّل این است که در همه موارد، رؤیا نقشی اساسی دارد و به طورکلی، پیر دانا در سوگیری های کنش شاهان و پهلوانان و تغییر مسیر حماسه، اثراتی مطلوب و تأثیرگذار به جای می نهد.