فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
93 - 124
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیّتی استعاری دارد و استعاره ها ارکان اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیش رو، مسئله اصلی آن است که «شیوه مفهوم سازی استعاری «دنیا» در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین چگونه است؟». هدف اصلی پژوهش آن است که پی ببریم مفهوم سازی دنیا، دیدگاه غالب این دو شاعر را نسبت به دنیا چگونه بازنمایی می کند. پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شد. نتایج حاصل از بررسی داده ها شامل 229 استعاره در حوزه مقصد دنیاست که از قصیده ها و قطعه های دو شاعر نمونه گیری و ارزیابی شد. یافته ها نشان می دهد حوزه های مبدأ شیء، انسان، ساختمان، سفر، حیوان، دریا، مزرعه، اقتصاد و تجارت و جنگ در اشعار هر دو شاعر بیان شده است. استعاره سرزمین و ملک تنها در اشعار سعدی یافت شد؛ درحالی که حوزه های مبدأ باغ، معدن، قصه، جادو، کوه، دیو و اژدها، ورزش، چاه، خیمه و چادر، آتش، غذا، دشت، محکمه گاه، صاعقه، مکتب و مدرسه، کندو، گیاه، کمینگاه و دِه تنها در اشعار پروین نمود یافته است. سعدی غالباً از حوزه مبدأ شیء، و پروین از حوزه مبدأ انسان برای مفهوم سازی دنیا استفاده می کند؛ پروین با انسان نگاریِ پدیده دنیا به مجموعه ای متنوع از استعاره ها دست یافته است که چگونگی درک از دنیا و چگونگی عملکرد نسبت به آن را در چارچوب انگیزه ها، ویژگی ها و فعالیت های انسانی مهیا می کند. گفتنی است هر دو شاعر حوزه مبدأ «شیء ازدست دادنی» را در قصیده و نیز در قطعه به کار گرفته اند که می تواند مبیّن آن باشد که ایشان دنیا و متعلقات دنیا را شایسته وابستگی و دلبستگی ندانسته اند. درمجموع، با آنکه در اشعار پروین تنوع استعاری بیشتری دیده می شود، نگرش و اندیشه اش نسبت به مفهوم دنیا هم جهت با سعدی است؛ تاآنجاکه می توان گفت پروین در نگاه به دنیا از سعدی تأثیر پذیرفته است.
بررسی ساختاری مضمون عدل در قصاید مدحی (از آغاز تا قرن ششم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
97 - 114
حوزههای تخصصی:
مضمون سازی با موضوعات مرتبط با فضایل ممدوح، از مواردی بوده که همواره، دستاویز شاعرانِ مداح، برای ستایشِ ممدوح قرار می گرفته است. مداحان درباری با یکدیگر در رقابت بوده اند تا اوصاف ممدوح را در پوششِ بدیع ترین مضامین جلوه دهند. از موضوعات بسیار مهمِ مدح در مضمون سازی، خصوصیت عدل ممدوح بوده است. در مقاله حاضر، کوشش شده است تا با تحلیلِ ساختاری مضمون عدل، اجزا و عناصرِ مورد استفاده، نوآوری و شیوه هایِ مضمون پردازی در خصوصِ عدلِ ممدوح در قصاید مدحی ده تن از چهره های شاخص مداح از آغاز تا قرن ششم هجری مورد بررسی قرار گیرد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که مضمون عدل در دوره سامانی و غزنوی، روساختی ساده و طبیعی دارد اما در عصر سلجوقی مضمون عدل پیچیده و پر از تصاویر ذهنی است. در زیرساخت مضمون عدل با دو نوع مضمون مواجه می شویم؛ نخست مضامینی که بین عصر سامانی و غزنوی و عصر سلجوقی مشترک است. مضامینی از قبیل قیاس عدل ممدوح با شخصیت های تاریخی و نمود عدالت ممدوح در بین جانوران؛ دوم مضامینی که منحصر به عصر سلجوقی است، از جمله: ایجاد الفت بین طبایع متضاد و تسری عدل ممدوح در بین روابط پدیده ها.
گذر از یأس به امید در داستان های کوتاه غسان کنفانی (با تکیه بر گزینش های هدفمند در ارائه دو تصویر از اردوگاه)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی اجتماعی به عنوان رویکردی نوین در بررسی متون مختلف نوشتاری و دیداری، زبان را جامع رمزگان و حاصل تعامل کارگزاران اجتماعی در کُنش متقابل محسوب می کند که با گزینش هایی هدفمند، معنا را به مخاطب القا می کند در این مجال سعی شده است، با خوانش دو تصویر متفاوت از اردوگاه در دو داستان «الصغیر یذهب الی المخیم» و «البنادق فی المخیم»، به روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مطالعات نشانه شناختی اجتماعی هلیدی، به این سوال پاسخ داده شود که گزینش های زبانی در داستان های مذکور، چگونه در کشف لایه های زیرین معنا و گفتمان شناسی تصاویر ارائه شده از اردوگاه عمل می کند؟ بر این اساس، جمله واره های این دو داستان در حوزه اندیشگانی، بینافردی و موقعیتی واکاوی شد. مهمترین نتیجه حاصل از کاربست این رویکرد در بررسی داستان های مذکور، تلاش کنفانی برای بازنمود روند عبور از تیرگی یأس به روشنای امید است که واقعیت تاریخی زندگی در اردوگاه های فلسطینی نشین را با گزینش های زبانی جهت دار، رمزگزاری و به نمایش می گذارد.
بینامتنیت در ادبیات تعلیمی(با تمرکز بر قابوس نامه و تعالیم پتاح حوتپ؛ کهن ترین فرزندنامه جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
27 - 57
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت یکی از مباحث حوزه بررسیِ متون است که به روابط گوناگون متون ازنظر صورت و معنا اشاره دارد. بینامتنیت متن را حلقه ای در یک زنجیره بینامتنی می داند و بر آن است که هر متنی با متون پیش از خود و هم زمان و پس از خود در ارتباط است. به بیان دیگر، هر متن به صورت پنهان یا آشکار با ژانر خود، ارتباط صوری و معنایی دارد. اندرز به فرزند، از زیرگونه های ادبیات تعلیمی است که پیشینه کهنی در تمدّن های بشری دارد. این سنّت اندرزی، بنابر سه اصل پیشینه کهن، جهانی بودن، تداوم و تکرارشوندگی، نیازمند بررسیِ بینامتنی و تطبیقی است. بنابر مستندات تاریخی، آموزه های پتاح حوتپ، کهن ترین کتاب در ادبیات تعلیمی جهان است. این آموزه ها مربوط به 2880 سال پیش از میلاد در مصر باستان است. در زبان و ادبیات فارسی، قابوس نامه نمونه مشهور و موفّقی است که اندکی پس از تألیف تا پایان قاجاریه، نویسندگان متون اندرزی در ایران به آن توجه داشتند و از آن تقلید می کردند. جایگاه بسیار کهن تعالیم پتاح و شهرت قابوس نامه ، دلیل اصلیِ گزینش این دو اثر است. در این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی، ویژگی های برون متنی، پیرامتنی و درون متنیِ این آثار بررسی شد. این آثار در گزینش مخاطب (پسران نویسنده)، جایگاه اجتماعیِ نویسنده (وزیر دربار ایسِسی و شاهزاده آل زیار)، تفاخر به اصل و نسب، داشتن مقدمه عاطفی و مؤخره تأکیدی، تأکید در به کاربستن تعالیم، بیان اندرزهایی درباره حوزه رفتاری در اجتماع و خانواده، همانندگی دارند. این دست آورد نشان دهنده این است که در نوشتن اندرز برای فرزند، سنّتی مشترک وجود داشته است که البته بسته به نوع آن اندکی متفاوت است.
مقایسه ساختاری عاشقانه های زرین قبانامه و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تقسیم بندی انواع ادبی اگرچه بعضی متون در زمره ادب حماسی قرار می گیرند، امّا گاه از جنبه های غنایی نیز خالی نیستند و چه بسا بخش های غنایی این گونه آثار در کلیت داستان، نقشی کلیدی دارند؛ مانند داستان های عاشقانه شاهنامه فردوسی که بر اساس نظر محققان، ساختاری ویژه و متفاوت با داستان های عاشقانه غیر حماسی دارد. در این تحقیق با روش تحلیل سنجشی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، ویژگی ها و ساختار داستان های عاشقانه زرین قبانامه که در واقع نوعی داستان شهسواری و پهلوانی است، با موارد مشابه در شاهنامه فردوسی، مقایسه می شود تا به این سوال اصلی پاسخ داده شود که با وجود تشابهات احتمالی، چه تفاوت هایی در ساختار این گونه داستان ها وجود دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که داستان های عاشقانه زرین قبا نامه، اگرچه در موضوع شروع داستان با شکار، دیگرتباری معشوق و استقلال دختر در تصمیم گیری برای ازدواج، با عاشقانه های شاهنامه شباهت هایی دارد، اما در نحوه آشنایی و عاشقی، شخصیت یاریگر، اظهار خاکساری و ... با آن متفاوت است که شاید به دلیل تفاوت بنیادین داستان های حماسی و داستان های عیاری و پهلوانی باشد.
ساختارشناسی داستان رستم و اسفندیار و توازن قدرت در اندیشه سیاسی ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
215 - 242
حوزههای تخصصی:
در داستان رستم و اسفندیار شاهد نبرد دو پهلوان نامی هستیم که یکی بر این باور است که «نبیند مرا زنده با بند کس» و دیگری به صراحت می گوید «نباشد ز بند شهنشاه ننگ». آن چه فرجامِ ناگزیرِ داستان را به نبرد این دو پهلوان می کشاند، تفاوت نگاه آن دو به نهاد شاهی و نهاد پهلوانی است که یکی برخاسته از سنت ایران پیش زرتشتی و دیگری برگرفته از اصلاحات زرتشت است. در این مقاله با روش ساختارگرایی جای گاه نهاد پهلوانی و مناسبات آن با نهاد شاهی در دو سنت پیش لهراسپی و لهراسپی-گشتاسپی بررسی می شود. از ویژگی های مهم نهاد پهلوانی در سنت پیش لهراسپی وجود خاندان نیرم به عنوان نماینده گوهر پهلوانی، اعتبار اقناع کننده هویت پهلوانی، استقلال و آزادی پهلوان، وساطت میان شاه و مردم، نظارت بر دادورزی نهاد شاهی و محدودکردن قدرت شاه را می توان برشمرد. در سنت لهراسپی-گشتاسپی پهلوان متعلق به خاندان شاهی است، هویت معتبری ندارد و دست بسته و مطیع مطلق فرامین است و نقشی جز جنگیدن زیر درفش شاه ندارد. در مقابل این نهاد، نهاد شاهی اقتداری نامحدود دارد و هیچ نهادی برای نظارت بر عمل کرد شاه و تحدید آزمندی های او تعریف نشده است. به نظر می رسد سنت لهراسپی-گشتاسپی محصول اصلاحاتی است که شخص زرتشت یا موبدان به نام زرتشت انجام داده اند.
بررسی تطبیقی عشق و عقل در اشعار حافظ و آثار فارسی سهروردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مضمون های مشترک قابل مقایسه در اشعار حافظ و آثار فارسی شیخ اشراق، مفهوم عشق و عقل است. همان اندازه که سهروردی در جایگاه حکیم در تک تک رساله های فارسی خود به عقل پرداخته، در سراسر دیوان خواجه شیراز نیز سخن از عشق است و هر دو در آثار خود نظری نیز به مفهوم مقابل آن داشته اند. اگر سهروردی حکیمی است که دل هم در گرو عقل دارد و هم عشق، حافظ نیز شاعری اندیشمند است که از مقوله عقل غافل نمانده، همواره در اشعارش به نقد آن پرداخته است. در مجموعه آثار فارسی سهروردی تنها یک رساله به عشق اختصاص دارد، ولی به جرأت می توان گفت، وی حق مطلب را در مورد عشق ادا کرده، به مراحل و مراتب مختلف آن پرداخته و نقش و جایگاه عشق را در حکمت اشراقی به خوبی تبیین کرده است. پژوهش حاضر بیش از سایر رساله ها از رساله فی الحقیقه العشق بهره برده است؛ چرا که بیشتر با اشعار حافظ قابل مقایسه و تطبیق است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه این که از نظر شیخ اشراق عقل و عشق لازم و ملزوم یکدیگرند. عشق زاده عقل است و برای رسیدن به عقل کل که در نزدیک ترین فاصله با نورالانوار است، راهی به جز عشق وجود ندارد. از آن سو، حافظ به ندرت از عقل قدسی سخن می گوید و به جز ابیاتی چند، هر جا سخن از عقل می آورد، منظور او عقل جزئی است و در قیاس میان عقل و عشق آنچه برای او اصالت بیشتری دارد، عشق است. این دو متفکر، با وجود اختلاف نظرهایی، در بیان روشِ نائل شدن به حقیقت و در رجحان عشق بر عقل برای وصول به جمال و کمال مطلق با یکدیگر هم رأی و هم عقیده هستند.
رویکرد های نوین تعلیم و تربیت در شعر شاعر مشروطه، میرزا قهرمان پاک بین ملایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
172 - 202
حوزههای تخصصی:
شعر دوره مشروطه از حیث نگاهی نو به مبانی تعلیم و تربیت، جایگاهی ویژه دارد. یکی از شاعران سخنور و اندیشه ورز این دوره که نام او کمتر برده شده و قدر او کمتر شناخته شده، میرزا قهرمان پاک بین ملایری است که اولین بار توسط ادیب شهیر، وحید دستگردی به جامعه ادبی معرفی شد. میرجلال الدین کزازی در مقدمه ای بر دیوان اشعارش، او را «یکی از چند قهرمان سخن پارسی در اوان مشروطیت» دانسته و روانی و پختگی اشعارش را به سروده های ایرج میرزا و بهار مانند کرده است. در این پژوهش به روشی توصیفی تحلیلی، مهم ترین موضوعات تربیتی مرتبط با مسائل عصر مشروطه که در اشعار قهرمان نمود یافته، بررسی و تحلیل شده است. توصیه به فراگیری دانش جدید، لزوم کاربست دین برای مهار مدنیت، توجه به حقوق رنجبران، توجه به تعلیم و تربیت زنان و مسائلی از این دست، از موضوعات تربیتی مهم در شعر قهرمان است. تحلیل آماری اشعار تعلیمی قهرمان نشان می دهد که در بین تعالیم مشروطه، دو موضوع «توصیه به فراگیری دانش جدید» و « دعوت به کار و نکوهش کاهلی» بیشترین بسامد را دارند. همچنین در یک برآورد کلی، آموزه های نوین ِ برخاسته از فضای فکری مشروطه، به طور تقریبی 65 درصد اشعار تعلیمی قهرمان را شامل می شود. بر این اساس، اندیشه قهرمان در مسائل مرتبط با تعلیم و تربیت، اندیشه ای پیشرو، هوشمند و مطالبه گر است.
فنا و مراتب سه گانه آن از دیدگاه ابن فارض و حضرت امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
159 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که حضرت امام خمینی (ره) و ابن فارض در آن وحدت نظر دارند، فنای فی الله است. فنا از والاترین درجات وجودى بشر و از عالى ترین کمالات جهان هستى است که اساس و پایه بقا است و در عرفان نظری و عملی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هم ابن فارض در تائیه کبری و هم حضرت امام خمینی (ره) در دیوان اشعار و سایر آثار خود، از فنا و نیستی بسیار سخن گفته و آن را اساس بقا شمرده اند. این پژوهش بر آن است تا مشخص کند که فنا به عنوان یکی از مهم ترین احوالات عرفانی در دیدگاه این دو عارف چه جایگاه و ویژگی هایی دارد؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر، تحلیلی –توصیفی و ابزار مورداستفاده کتابخانه ای است. برآیند پژوهش نشان می دهد که این دو عارف بزرگ از خود و خواهش های نفسانی رها شدن را شرط فنای فی الله می دانند و با تأکید بر سه مرتبه فنا یعنی محو، طمس و محق، دیدگاه های خود راجع به فنا را، در آثار خود نمایان می سازند.
تحلیل بینامتنیِ تراژدی فرزندکشی در دو متن روایی و اجتماعی (رمان و خانواده)
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
183 - 202
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که رویداد روایت شده در رمان و متن بزرگی به نام کلانشهر می تواند از منظرهای مختلف تحلیل شود؛ جواز و روایی برخی از رمان ها نیز در نگاه منتقدان محل تامل است که در این جستار به بررسی یک واقعه در زمان و مکان مشترک و تاثر و تاثیر آن بر هم در قالب دو متن بزرگ (رمان و خانواده) پرداختیم. یکی از رویدادهای تاریخی در متنی به نام شهر واقعه فرزندکشی بود که ذهن و ضمیر آسیب شناسان اجتماعی را به خود معطوف ساخت. راوی ِاین داستان تراژیک، پدری به نام اکبر خرمدین است که در چند فقره، عزیزانش را با دست خویش سلاخی و خرم دینانه و با رضایت کامل از کنش هایش دفاع کرد. در کنار این روایت تاریخی، «تصویر دختری در آخرین لحظه» قرار دارد؛ رمانی با روایت و کنش های مشترک و با تاکید بر همان مضمون پیشین. در این پژوهش نویسنده سعی می کند با رویکرد به چارچوب های روایی و با تاکید بر یکی از اصطلاحات ژرار ژنت یعنی «بسامد و تکرار» واقعه فرزندکشیِ از سرِ ایدئولوژی کورکورانه را به مثابه امریِ تراژیک تحلیل کند. بازخوانی این دو متن نشان داد؛ «پدرهراسی» در قالب شخصیت اکبر و شیرزاد با ایدئولوژی خاص و باورداشت های بنیادگرایانه در تراژیک ترین شکل ممکن روایت می شود و رمان به مثابه یک زیر متن، روایت کننده رویدادهای خاموش در زیر پوست متن بزرگ تری به نام شهر و خانواده است که با کارکردهای آسیب شناسانه، تصویرگر بحران های بشری در عصر جدید است.
بازخوانی و تحلیل ساختاری قیام های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های اجتماعی و سیاسی در حماسه فردوسی، قیام ها و خیزش های مختلفی است که به دلیل رفتار ناشایست و ظالمانه پادشاهان اتفاق افتاده است. فردوسی در خلال داستان پادشاهان ستم کارِ ایران باستان این قیام ها را در اثر گران سنگ خود ثبت کرده است. این قیام ها و خیزش ها با انگیزه های گوناگونی در جامعه ایران اتفاق افتاده است. در این جستار با هدف تحلیل ساختاری قیام های شاهنامه، ضمن شناسایی پادشاهانی غیر فره مند که علیه آنان قیام هایی صورت گرفته، دلایل پرداختن فردوسی به قیام ، ضد شاهان را - در شاهنامه که در ظاهر کتاب شاهان است - بازنمایی کرده ایم. سپس با استفاده از منابع کتاب خانه ای و اسنادی به روش توصیفی – تحلیلی اقداماتی را که منجر به قیام و شورش شده بررسی و چگونگی قیام ها و خیزش ها علیه پادشاهان و نحوه مقابله و اقدامات قیام کنندگان را به عنوان یکی از پدیده های اجتماعی و سیاسی از منظر قدرت تصویرسازی و شاعرانه فردوسی مورد تجزیه وتحلیل قرار داده ایم. نتایج به دست آمده در هر قیام نشان می دهد عواملی مختلف در به وجود آمدن قیام ها دخیل بوده است و بیش تر این قیام ها به نابودی حاکمان انجامیده است.
همسانی های زبانی و معنایی غزل های عاشقانه حافظ (و سعدی، خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و سیف فرغانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
265 - 290
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های اساسی در شناخت ابعاد مختلف شعری حافظ تأثیر و بهره مندی او از ادبیات گذشته و پیش از وی بوده است.مهمترین پرسش مقاله این است که حافظ تا چه میزان به شعر، مضمون، عبارت، شکل و ساختار شاعران پیش از خود در مضامین عاشقانه نظر داشته است؟پژوهش حاضر با تکیه بر اقتباس، تأثیر، شباهت، درج، تضمین، تلمیح، اخذ مضمون،استقبال، نظیره گویی، قرابت در استعمال واژه و اشتراک در لفظ به بازشناسی کاربست های مهم آنها در غزلیات عاشقانه حافظ و غزلیات سعدی ،خواجوی کرمانی،سلمان ساوجی،کمال خجندی و سیف فرغانی پرداخته است. نتیجه تحقیق که با روش تحلیل مقایسه ای و استفاده از اسناد کتابخانه ای انجام شده نشان می دهد درمیان 497 غزل حافظ، با تکیه بر دیوان تصحیح خانلری، 70 غزل با مضمون صرفاً عاشقانه وجود دارد که میزان همروالی آنها با اشعار عاشقانه شاعران مورد پژوهش بدین قرار است: سعدی 17 مورد، خواجوی کرمانی 15 مورد، سلمان ساوجی 6 مورد، کمال خجندی 5 مورد و سیف فرغانی 1 مورد. بیشترین موارد همروالی، در هم شکلی های وزنی؛ اشتراک در قافیه و ردیف و أخذ مضمون و اقتباس است.
متن پژوهی و قصه شناسی داستان ملک جمشید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
داستان «ملک جمشید، طلسم آصف و حمام بلور» یکی از داستان های عامیانه فارسی و رایج در عصر قاجار و کتابی از آخرین بازماندگان سنت افسانه سرایی ایرانی اثر نقیب الممالک است. ازجمله نوادر قصه های عامه است که مؤلف دارد. نویسنده این کتاب، همان پردازنده «امیرارسلان» معروف است که به دلیل شهرت «امیرارسلان»، داستان «ملک جمشید» کمتر شناخته شده است. هدف این مقاله آشنایی اهل ادب با این داستان کمتر شناخته شده و بررسی ابعاد ادبی و اجتماعی و متن شناسی اثر است؛ بنابراین کوشش می شود به روش توصیفی-تحلیلی ضمن معرفی قصه و پردازنده داستان، محمدعلی شیرازی معروف به نقیب الممالک، و معرفینسخه ها و چاپ ها و گزارش داستان از سه منظر به قصه شناسی این اثر پرداخته شود: اول جنبه های زبانی و ادبی، دوم جنبه های داستانی و بن مایه های قصه و سوم جنبه های اجتماعی. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و دستاورد آن به لحاظ زبانی و ادبی بیانگر اینست که نثر کتاب روان، ساده، شیرین و نزدیک به زبان محاوره است و واژگان، کنایات و ترکیبات عامیانه به فراوانی کاربرد دارد. تشبیه ابزار اصلی نویسنده در توصیفات و بیان ادبی و اغلب برآمده از سنت های ادبی و تکراری اند. حوادث اصلی داستان بر محور جنگ، عشق و بازگشت به سرزمین پدری شکل می گیرد. حوادث داستان همگی از بن مایه های رایج افسانه هاست. برخی آداب و رسوم مربوط به جنبه های گوناگون زندگی، حکومت و جنگ را در خلال داستان می توان یافت که بازتابنده آداب و رسوم زمانه است و برخی از پیشه های مورد اشاره در داستان، امروزه یا وجود ندارند یا تغییر نام داده اند.
کاربست اندیشه های اجتماعی و اندرزهای خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه در عصر کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
95 - 115
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی پیشینه درازمدتی در ادبیات ایران دارد. هدف از نگارش آثار تعلیمی، آموزش و تعلیم مسائل و نکات اخلاقی برای ارتقای اخلاق مخاطب است. یکی از متونی که در دسته ادبیات تعلیمی قرار می گیرد و این ویژگی بارز در آن به صورت روایی بروز یافته است، کتاب سیاست نامه اثر خواجه نظام الملک طوسی است. نویسنده در این کتاب، ضمن بررسی حکومت و مسائل سیاسی جامعه، پندها و نصایح اجتماعی، اخلاقی و نظامی را به دو صورت آشکار و پنهان با چیرگی مطرح می کند. از ویژگی های آشکار معنایی در سیاست نامه «هم زمانی» بودن آن است؛ به این معنا که گذشت زمان موجب کهنگی آن نشده و در تمام دوران کاربرد دارد؛ بر این اساس، این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای تنظیم شده، درصدد آن است تا به بررسی کاربست اندیشه های اجتماعی و اندرزهای خواجه نظام الملک در کتاب سیاست نامه، در عصر کنونی بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که محورهای تعلیمی اندرزهای سیاست نامه کدام اند و بهره وری آن ها در جامعه امروزی به چه صورت است؟ نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که در جامعه امروزی، بهره وری از پندهای این کتاب می تواند در مسائل اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و نظامی مفید باشد و به ارتقای سطح فرهنگی جامعه کمک نماید.
هخامنشیان در شاهنامه و روایات ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
89 - 122
حوزههای تخصصی:
از آن جا که اثری از هخامنشیان در شاهنامه و بالطبع در خدای نامه عصر ساسانی نیست، از ابتدای شکل گیری مطالعات بر دودمان ساسانی، همواره بحث بر این بوده که آیا ساسانیان از هخامنشیان آگاهی داشته اند یا خیر. برخی چون نولدکه، ممزن و یارشاطر نافی این آگاهی بوده اند و برخی دیگر چون فرای، شهبازی و زرین کوب با جدیت بر این یادسپاری تأکید دارند. برخی دیگر چون دریایی نیز با اخذ روی کردی میانه عقیده دارند که ساسانیان آگاهانه یاد هخامنشیان را نادیده گرفته اند تا خود را به کیانیان که دودمان کهن ایران شرقی بودند، نسبت دهند. برخی شواهد و مدارک نشان می دهد که ساسانیان نخستین یقیناً از وجود هخامنشیان آگاه بودند و خود را به آنان منتسب می کردند و ساسانیان پسین آگاهانه با دست برد در تاریخ و دگرگون سازی شخصیت ها با اهداف سیاسی و دینی، چهره های هخامنشی را بنابر صلاح دید خود تا حدودی دگرگون ساختند. بااین حال، هخامنشیان با گرفتن هویت و چهره ای جدید، در تاریخ نگاری ساسانی پابرجا ماندند و به دوران اسلامی راه یافتند. این تحریفات در تاریخ ایران کاملاً آگاهانه از سوی ساسانیان صورت گرفته است و اکنون می توان با بررسی شواهد به میزان و علت این دگرگونی ها پی برد. مقاله پیش رو در پی اثبات وجود چهره های برجسته هخامنشی چون کوروش و داریوش در تاریخ نگاری نوین ساسانی–اسلامی است. لذا مسأله اساسی پژوهش حاضر یافتن دلیل تحریف تاریخ هخامنشیان از سوی ساسانیان و بازیابی آثار وجود هخامنشیان در منابع دوران ساسانی است که نیازمند پژوهش در تاریخ فکری ساسانیان با روی کردی اندیشه گرایانه است.
بررسی و تحلیل شخصیت پردازی در داستان های ابراهیم یونسی (با تأکید بر دعا برای آرمن و دادا شیرین)
حوزههای تخصصی:
ابراهیم یونسی، داستان نویس معاصر که خاستگاه وی غرب(مناطق کردنشین) ایران است. رمان های «دادا شیرین» و «دعای برای آرمن» دو اثر شاخص ابراهیم یونسی محسوب می شود و از آن جهت که به درونکاوی شخصیت ها و طبقات مختلف مناطق غرب ایران پرداخته در رده رمان های اجتماعی-دهقانی به حساب می آید و معمولاً حول شخصیت های روستایی و فقیر دوران پهلوی می گردد. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی، رویکرد ابراهیم یونسی را در بازپروری شخصیت و شخصیت پردازی به تصویر کشیده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که ابراهیم یونسی در شخصیت پردازی داستان های خود از شیوه شخصیت پردازی غیرمستقیم به عنوان شیوه غالب در پردازش شخصیت ها استفاده کرده است؛ توصیف، گفتگو، عمل و رفتار، نام و محیط نمودهای شخصیت پردازی غیرمستقیم در داستان های داداشیرین و دعا برای آرمن است که در این میان، عناصر توصیف و محیط نمود بیشتری داشته است. گفت وگوها از جمله مونولوگ در رمان های ابراهیم یونسی چندان حضور برجسته ای ندارند و این امر نشان می دهد که ابراهیم یونسی در رمان هایش چندان علاقه و اعتنایی به روان کاوی شخصیت ها ندارد و تلاش می کند در جایگاه یک نقال و راوی ظاهر شود.
بررسی مؤلفه های رشد اخلاقی کودک در داستان های احمدرضا احمدی (با رویکرد به نظریه یادگیری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
187 - 209
حوزههای تخصصی:
احمدرضا احمدی چهره ای شاخص در گستره شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصه ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیت های ادبی وی، آن طور که باید پرداخته نشده است. او در داستان های خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاق بنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این موضوعات به طور مطلوب از تکنیک های متنوع بهره برده که تأکید بر یادگیری محیطی و اجتماعی کودک از آن جمله است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظریه یادگیری اجتماعی، این تکنیک ها در داستان های منتخب احمدرضا احمدی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که نویسنده با کاربست مؤلفه هایی مانند «سرمشق دهی و معرفی الگوی عملی»، «مقابله شخصی کودک با موقعیت های اخلاقی/ غیراخلاقی»، «تقویت و تثبیت رفتار اخلاقی» و «به کارگیری بازی وانمودی»، مجموعه ای متنوع از مسائل اخلاقی و تعلیمی مانند تعاون و کمک به یکدیگر، احترام به حیوانات، صلح جویی، محبت ورزیدن به همنوع، هویّت جویی و بازگشت به خویشتن واقعی را برای مخاطبان کودک خود، ترسیم و بازگویی کرده است. در این بین، آموزه تعلیمی احترام به حیوانات بارها در داستان های مختلف تکرار شده است که بیانگر دغدغه اصلی نویسنده برای فرهنگ سازی در این موضوع است. احمدی در بازنمایی رویکردهای تعلیمی خود بر اثرگذاری محیط اطراف بر فرایند رشد و فردیّت اخلاقی و شخصیتی کودکان تأکید کرده و نقش عوامل بیرونی را در جهت گیری سویه های تربیتی این گروه سنی برجسته کرده است.
روایت پنهان در شعر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
193 - 214
حوزههای تخصصی:
در جستار حاضر، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل و توصیف داده ها، به این پرسش اصلی پاسخ داده شده که در شعر قیصر امین پور، «روایت پنهان» چیست؟ چگونه شکل می گیرد؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ از دیرباز شاعران به کمک نظم داستان هایی را روایت کرده اند. با این حال روش استفاده همه شاعران از روایت مانند هم نیست. برخی شاعران داستان هایی منظوم می سرایند که تفاوت اصلی آن ها با داستان های منثور تنها در رعایت نظم عروضی است. بعضی دیگر، هم چون قیصر امین پور، به روایت و عناصر سازنده آن رویکردی عمیق تر دارند. شعرهای روایی امین پور از تعریف یک قصّه به «نظم» عبور می کنند. وی روایت را به صورت ساده و آشکارا پیش روی مخاطب نمی گذارد، بلکه آن را چنان در بافت و خصوصیّات شاعرانه متن می گنجاند که این «روایت پنهان» و کارکرد هر یک از عناصر آن جز از طریق تجزیه و تحلیل دقیق متن مشخّص نمی شود. وی با به کارگیری خلّاق ویژگی های روایی و حل کردن روایت در شعر به دنبال افزایش تأثیربخشی بر مخاطب است. نشانه هایی که امین پور از روایی بودن متن به جا می گذارد، خواننده را وامی دارد تا در پی کشف جزییّات قصّه براید. این تلاش فکری و تأخیر در کشف روایت پنهان شده در شعر موجب لذّت مضاعف او می شود.
تحلیل تطبیقی شخصیت پردازی زنان در منظومه هفت پیکر نظامی و هشت بهشت امیرخسرو دهلوی
حوزههای تخصصی:
یکی از کانون های اصلی بلاغی و داستانی منظومه هفت پیکر و هشت بهشت در کیفیت شخصیت پردازی زنان است. کیفیت نگاه به زن و همچنین ابزاری که شاعر برای توصیف سیمای آنها به کار می برد نقشی اساسی در موفقیت منظومه ها دارد. در پژوهش حاضر شخصیت پردازی زنان از دیدگاه زیباشناسی و داستانی با توجه به هفت پیکر و هشت بهشت به صورت تطبیقی موردبررسی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که زنان در هفت پیکر به دو گروه عمده تقسیم بندی می شوند. زنانی که عاقله، مستوره و جسور هستند و به راحتی تن به وصال هرکسی نمی دهند. این زنان هم از طبقه فرودین(کنیز) و هم از طبقه بالای جامعه حضور دارند. زنان دیگر هفت پیکر منفعل هستند و نظامی فقط برای تزیین کلام و نشان دادن توانایی توصیفی خود استفاده کرده است که می تواند از نقاط ضعف او نیز باشد. در مقابل، زنان در هشت بهشت اغلب هوسران و شهوت پرست هستند و تن به وصال هر خربنده و ساربان و غلام هندی می دهند. زنان هشت بهشت از هر طیف که باشند، از زن پادشاه تا کنیز، خیانت کارند و چندین حکایت از هفت داستان موجود در هشت بهشت پیرامون همین خیانت و هوسرانی است. زنان در هفت پیکر در خلوت ترین مکان ها نیز امنیت دارند و نظامی جز با صافی «شریعت» آنها را به وصال نمی رساند (مثلاً در داستان گنبد سپید)؛ درصورتی که زنان در هشت بهشت در قیدوبند هیچ آداب ورسوم و تابویی نیستند.
تحلیل و بررسی الگوهای بازنویسی و عناصر حکایات مرزبان نامه و مقایسه آن در سه اثر از «آذر یزدی، نجفی و لطفعلی»
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه به عنوان یکی از ارزشمندترین آثار کلاسیک، دربردارنده حکایت ها و قصه هایی است که علاوه بر ارزش تعلیمی و اخلاقی آن، بازتاب فرهنگ و تمدن کهن ایران بزرگ ماست. نکات گرانقدر و آموزنده این کتاب می تواند فرا راه تمامی طبقات اجتماع از کودک تا پیر باشد اما نثر فنّی و تا حدی مصنوع آن مانع بزرگی در رسیدن به آن مفاهیم است که باعث توجه بازنویسان به این کتاب شده است؛ در این پژوهش سه اثر بازنویسی شده از مهدی آذریزدی، مریم لطفعلی و عبدالمجید نجفی مورد بررسی قرار گرفته است و ضمن سنجش این آثار، سعی گردیده، عناصر داستانی آنها و االگوهای یک بازنویسی خلّاق مورد ارزیابی قرار گیرد تا در نتیجه، االگوی مناسبی برای بازنویسی این کتاب فخیم ارائه گردد. در این آثار، گاهی بازنویسان توانسته اند، پیرنگ حکایت ها و شخصیت پردازی را تقویت نمایند ، هم چنین لحن را نیز مناسب با مخاطبان تغییردهند. در مورد زاویه دید و درون مایه - جز در مواردی نادر- تغییر خاصی به وجود نیامده است. از میان این بازنویسان، متن مریم لطفعلی با کمترین خلّاقیت بیشترین شباهت را به متن اصلی دارد و متن مهدی آذریزدی و عبدالمجید نجفی به ترتیب اهمیت، در تقویت و به روز رسانی حکایت ها موفق تر بوده اند.