نشانه شناسی اجتماعی به عنوان رویکردی نوین در بررسی متون مختلف نوشتاری و دیداری، زبان را جامع رمزگان و حاصل تعامل کارگزاران اجتماعی در کُنش متقابل محسوب می کند که با گزینش هایی هدفمند، معنا را به مخاطب القا می کند در این مجال سعی شده است، با خوانش دو تصویر متفاوت از اردوگاه در دو داستان «الصغیر یذهب الی المخیم» و «البنادق فی المخیم»، به روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر مطالعات نشانه شناختی اجتماعی هلیدی، به این سوال پاسخ داده شود که گزینش های زبانی در داستان های مذکور، چگونه در کشف لایه های زیرین معنا و گفتمان شناسی تصاویر ارائه شده از اردوگاه عمل می کند؟ بر این اساس، جمله واره های این دو داستان در حوزه اندیشگانی، بینافردی و موقعیتی واکاوی شد. مهمترین نتیجه حاصل از کاربست این رویکرد در بررسی داستان های مذکور، تلاش کنفانی برای بازنمود روند عبور از تیرگی یأس به روشنای امید است که واقعیت تاریخی زندگی در اردوگاه های فلسطینی نشین را با گزینش های زبانی جهت دار، رمزگزاری و به نمایش می گذارد.