فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۵٬۶۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عشق از بن مایه های اعتقادی بهاء ولد است که در هر سه حوزه خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی مورد توجه است. از نگاه بهاءولد معرفت خداوند و رسیدن به آن در گرو محبّت است. این مقاله با تبیین مقوله عشق در ذهن و زبان بهاءولد به تفسیر نوع مواجهه او با خالق به عنوان پرسش اصلی پژوهش، می پردازد. بررسی نوع نگاه بهاءولد به ویژگی های عشق، عاشق و معشوق و همچنین دیدگاه او در باب جمال پرستی و رؤیت حق که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، این نتیجه را به دست می دهد که او از خدایی دیگرگونه سخن گفته و تصویری از خدا در ذهن تداعی می کند که مخاطب را به اندیشه تجسیم و تجسد رهنمون می شود. بنابراین عشق در اعتقاد بهاء در پیوندی ناگسستنی با رؤیت قرار می گیرد که اندیشه های دیگری چون جمال پرستی را موجب می شود. محبّت به تعریف وی، مثلثی است که از سه ضلع عشق الله به بنده، عشق بنده به حق و عشق بنده به مخلوقات به عنوان تجلی گاه حق تشکیل می شود.
انسجام مضمونی ومؤلفه های اصالت حزن در مرثیه "مطالعه موردی مرثیه متنبی در رثای ابوشجاع فاتک"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
113 - 134
حوزههای تخصصی:
قصیده یک مجموعه منظم معنایی و حامل پیام ها و مؤلفه هایی است که ماهیت مضمونی و روح حاکم بر بافت متن را مشخص می کند. قصیده متنبی، شاعر متمایز قرن چهارم در رثای فاتک، نمونه ای برجسته از مرثیه هایی است که اصالت حزن در آن به استناد مؤلفه های درون متنی اش قابل تحلیل و واکاوی است. اصالت حزن نکته ای است که در تمام مرثیه های متنبی به عنوان یک سؤال اساسی مطرح است. هدف مقاله که با روش تحلیل محتوا انجام شده، بازنمود و برجسته سازی مؤلفه های درون متنی و تبیین روح حاکم بر بافت قصیده به عنوان یک واحد مستقل معنایی است. نتایج تحقیق نشان می دهدکه عناصر گفتاری و محتوایی موجود در متن قصیده متضمن مؤلفه های پویایی است که نه تنها سنجش اصالت حزن را میسّر ساخته است بلکه قابلیت تعمیم واجراء برمصادیق مشابه را هم دارد. استمرار کیفی وکمّی مؤلفه ها، اقناع عقلی و معانی نهفته در الفاظ و صورتهای تعبیری قصیده را به متنی منسجم مبدل ساخته که از صمیمیت صادقانه سرشار واز شائبه تکلّف بدور است.
تحلیل رفتار شخصیت های داستانی منظومه خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه رشد اخلاقی کلبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
123 - 153
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین نظامی گنجوی برای آموزش اخلاق سروده نشده است؛ اما مسئله «اخلاق» در رفتار شخصیت های داستان های غنایی این اثر ویژگی های منحصربه فردی می یابد؛ زیرا در تنگنای روابط عاطفی و گاهی بیرون از اختیار و اراده عاشقانه، جایگاه اخلاق و کنشگر آن در موقعیت نامتعارف قرار دارد. آثار نظامی از دیدگاه تربیتی و اخلاقی بررسی شده است؛ اما در این مقاله رفتار اخلاقی اشخاص منظومه در چارچوب یک نظریه علمی تحلیل می شود. تئوری رشد اخلاقی لارنس کلبرگ ازجمله رویکردهای روان شناسانه و شناخت گرایانه به مسئله اخلاق است که پژوهش های مختلفی بر مبنای آن انجام شده است. هدف اصلی این پژوهش نیز کاربرد نظریه رشد اخلاقی کلبرگ در رفتار شخصیت های داستان خسرو و شیرین و پاسخ به این پرسش است که «آیا درجات اخلاقی اشخاص داستان یادشده را می توان با مراحل رشد اخلاقی کلبرگ تفسیر و تحلیل کرد؟». با بررسی این موضوع به روش توصیفی - تحلیلی در داستان خسرو و شیرین، شش گروه یا مؤلفه اخلاقی مهم مربوط به رفتار شخصیت های داستان شناسایی شده است. هریک از آن مؤلفه ها، کنش های متعددی را شامل می شود. هر کنش بر انگیزه یا استدلال خاصی استوار است که در تبیین تئوری کلبرگ نیز دیده می شود.
نقد کهن الگویی شهریارنامه براساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
103 - 123
حوزههای تخصصی:
نقد کهن الگویی یکی از روی کردهای مهم نقد آثار ادبی است که به بررسی انواع کهن الگو ها در متون ادبی می پردازد. منظومه شهریارنامه در زمره متون حماسی پهلوانی پس از شاهنامه است که به سرنوشت شهریار فرزند برزو، اختصاص دارد. در پژوهش حاضر پس از مطالعه دقیق شهریارنامه ، به استخراج و تحلیل کهن الگوهای برجسته در آن براساس نظریه یونگ پرداخته شده است. در این منظومه قهرمان برای رسیدن به فردیت باید موانعی را پشت سر گذارد. او در ابتدا با سایه خویش مقابله می کند و قدم در راه سفری دشوار می نهد. در این مسیر، پیری خردمند که راه نمای او برای طی کردن مسیر پرمخاطره است، او را همراهی می کند. نیروهای اهریمنی ازجمله دیوان و اژدها که نمودی از سایه هستند در مسیر سفر او ظاهر می شوند و شهریار به مقابله با آن ها می پرداز د . او هم چنین از مکان های جادویی و محیرالعقول با موفّقیت عبور می کند. معشوقه ای زیبا و فریبنده و نیز زنی جادوگر در این منظومه نمودی از کهن الگوی منفی مادینه روان در قهرمان هستند که شهریار به مقابله با آن ها می پردازد. در این منظومه، سیستان را می توان نماینده خودآگاهی روان دانست که حرکت شهریار از آن جا شروع می شود و او بعد از تجربه کردن فردیت و کمال در سرزمین ناخودآگاهی(هندوستان)، در انتها با پیوستن به خاندان خود به خودآگاهی بازمی گردد و به این ترتیب پایان دایره فردیت را به آغاز آن پیوند می دهد.
آیا رمان اهل غرق به شیوه رئالیسم جادویی نگاشته شده است؟
منبع:
مطالعات داستانی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
161 - 182
حوزههای تخصصی:
نگارش داستان به شیوه رئالیسم جادویی هیچ گاه سبک غالب داستان نویسان ایرانی نبوده است. با این حال تعداد نویسندگانی که این شیوه را آزموده اند کم نیست. یکی از آنها نویسنده نام آشنا منیرو روانی پور است. رمان «اهل غرق» منیرو روانی پور را بیشتر به عنوان یک داستان به شیوه رئالیسم جادویی می شناسند. اما این داستان چه اندازه به مولفه های رئالیسم جادویی وفادار است؟ این پرسشی است که مقاله حاضر بر اساس آن نوشته شده است. بعد از برشمردن ویژگی های این شیوه و بررسی دوباره رمان اهل غرق در خوانشی تازه به این نتیجه رسیده است که نویسنده درنگارش به این شیوه در بخش جادویی داستان موفق است اما در بخش دوم از مولفه های رئالیسم جادویی فاصله می گیرد. در مواردی همچون شکستن سکوت اختیاری نویسنده (راوی)، آوردن گزاره های قالبی برای باور پذیر کردن داستان، دخالت آگاهانه در ساخت شخصیت های نمادین، ایجاد تعلیق های چندگانه، تغییر هویت گمشده و گزارشی شدن لحن نویسنده، داستان مخدوش می شود و از نگارش رمان های سبک رئالیسم جادویی دور می شود.
تحلیل نگاه عرفانی به درد و رنج در گزیده متون عرفانی قرن های پنجم، ششم و هفتم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
90 - 104
حوزههای تخصصی:
در مجموعه عرفان و ادبیات، «درد و رنج» یکی از احساسات و هیجانات مهم در ساحت نفسانی انسان است. به لحاظ حیات کلی بشری نیز درد و رنج از وجوه تأثیربرانگیزی به شمار می آید. این مقوله خاص یکی از هفت مفهوم و مسائل اصلی انسان در طول تاریخ به صور گوناگون بوده است و با تمام مفاهیم درونی و ارتباط آن با مفاهیم مشابه، یکی از دغدغه های جدی انسان در هر زمان و مکانی بوده، هست و خواهد بود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی درد و رنج از منظر ادبیات و عرفان در گزیده متون قرن های 5 و 6 و 7 می پردازد و هدف از آن آگاهی یافتن از نوع نگاه عارفان به این مقوله بنیادین بشر است. نتیجه اینکه منظور از درد و رنج، درد جسمانی و مادی نیست؛ بلکه دردی روحانی است و این درد در انسان اندیشه ورز، از پایه های رسیدن به کمال است و تجربه نوع انسان در طول عمر خود گواه آن است که زندگی بشر همیشه و در همه جا توأم با درد و رنج بوده است، اما درد روحانی انسان را می سازد و باعث کمال روح و معرفت او می شود، درک این درد نه تنها رنج آور نیست، بلکه لذت بخش و بالنده نیز هست. درد و رنج در آغاز باعث شوق حرکت در انسان می شود و سپس انسان را به آگاهی می رساند و در نهایت کمال روحی را در او ایجاد می کند.
بررسی تطبیقی شیوه کاربست وجه حماسی در شعر جنگ های ایران و روس با جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حماسه ها بنیانی پیشاتاریخی دارند و دوران آفرینش آنها به پایان رسیده؛ اما وجه حماسی و حماسی سرایی در پیوند با رخدادهای تاریخی و اجتماعی، بویژه جنگ ها ادامه دارد. جنگ های ایران با روس و عراق در دو قرن اخیر از جمله عظیم ترین رویدادهای سرنوشت ساز کشور بوده اند. شعر جنگ، شاخه ای مهم از ادبیات جنگ است که بارزترین و سودمندترین جلوه های خود را در پیوند با نوع ادبی حماسه و در کاربست وجه حماسی نشان می دهد. بررسی چگونگی پیوند با نوع ادبی حماسه و کاربست وجه حماسی در شعر دو جنگ مسأله ی این تحقیق است. بررسی تطبیقی شیوه کاربست وجه حماسی در شعر هر دو جنگ و حماسی سرایی های شاعران آنها به شناخت بهتر و بیشتر این رخداد و درنتیجه به شناخت بهتر و بیشتر بخش مهمی از تاریخ پر فراز و نشیب دو قرن اخیر خواهد انجامید و از این جهت کاری ضروری است و گونه ای از مطالعه تاریخی شعر به حساب می آید. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر ابزار اسنادی-کتابخانه ای، جنگ سروده های این دو رویداد مهم تاریخی (تمامی موجودی ادبی مکتوب از شعر جنگ های ایران و روس و بسیاری از شعرهای شاخص و مطرح شاعران جنگ ایران و عراق) را با هم تطبیق داده ایم تا تفاوت نگرش ها و گزینش ها و و شباهت ها و تفاوت های اندیشگانی، زبانی و ادبیِ شاعران هر دو جنگ در شیوه بکارگیری وجه حماسی آشکار شود. شاعران هردو جنگ از انگیزه های میهنی و دینی نیرومندی بهره برده اند و از متون حماسی گذشته بویژه شاهنامه سرمشق گرفته اند؛ اما شاعران جنگ ایران و روس اغلب به تکرار و تقلید از گذشتگان پرداخته و گاه خود، شاه و شاهزادگان را برتر از شاعران گذشته و قهرمانان ملی دانسته اند. مردم در شعر آنان جایی ندارند و تنها شکست ها به مردم نسبت داده می شود. تملق و اغراق های حماسی درباره شاه و دربار، جای تمجید از جانفشانی های سربازان را گرفته؛ در مقابل، شاعران جنگ ایران و عراق سبک آگاه اند و نگاهشان ژرفا و گستردگی فرامرزی دارد. آنها در شعر خود به تنوع گونه های ادبی درخدمت وجه حماسی توجه داشته و آرمانخواهانه به وحدت ملی و حتی اتحاد با دیگر ملت های ستمدیده می اندیشند؛ مردان و زنان در شعرشان حضوری پررنگ دارند و همچون رزمندگان تمجید و تکریم می شوند.
مقایسه تاثیر گفت وگو بر کنش داستانی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنونِ» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عنصر گفت وگو در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون می پردازد و جایگاه گفت گوها را در بافت موقعیتیِ دو داستان نشان می دهد. در بررسیِ صورت گرفته مشاهده شد که حدود 51 درصد از داستان خسرو و شیرین و حدود 28 درصد از داستان لیلی و مجنون را گفت وگو تشکیل می دهد. گفت وگوها در هر دو اثر منطبق با درون مایه آن است چرا که نظامی با توجه به تفاوت فضای دو داستان، شیوه بیان و کارکردهای متفاوتی برای گفت وگوها خلق کرده است. گفت وگو در خسرو وشیرین به دلیل پویا بودن شخصیت ها فراوانی بیشتر و کارکردهای متنوع تری نیز دارد. تنوع کمترِ انواع گفت وگو در لیلی و مجنون با عواملی چون شیوه روایت داستان، شخصیتِ گوشه گیر مجنون و انزواطلبی و رازداری لیلی و به طور کلی ایستایی شخصیت ها مرتبط است. در مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شده است که نظامی از چه نوع گفت وگوهایی در خسرو و شیرین و لیلی و مجنون استفاده کرده و تاثیر، هدف و کارکرد این گفت وگوها در این دو منظومه به چه صورت بوده است؟
بازتاب برخی اندرزها و اندیشه های پیشینیان در منظومه برزونامه کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
151 - 197
حوزههای تخصصی:
برزونامه اثری حماسی است که شمس الدین محمد کوسج در قرن هشتم هجری، آن را به تقلید از شاهنامه فردوسی و در ادامه آن سرود. این منظومه به سرگذشت برزو، پسر سهراب و شرح دلاوری ها و پهلوانی های وی می پردازد. در این پژوهش که به برزونامه اختصاص دارد کوشیده شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای نشان داده شود که سراینده برزونامه، علاوه بر تقلید شیوه و سبک فردوسی در حماسه سرایی، از برخی ریزه کاری های او تقلید کرده است؛ از آن جمله آوردن و نقل اندرز و پند در لابه لای مطالب مختلف است. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرپذیری فراوان و توجه برانگیز برزونامه از اندرزها و پندهای شاهنامه، به ویژه بسامد بالای مضامینی مانند چگونگی رسم و آیین چرخ و اندرزهای مرتبط با آن اشاره کرد؛ اندرزهایی که خود تاحدّ بسیاری تحت تأثیر اندیشه های کهن و اندرزهای متون پهلوی قرار دارد؛ البته گاهی تأثیر اندرزهای شاعران و نویسندگانی مانند نظامی و عنصرالمعالی کیکاوس نیز دیده می شود.
تحلیلی بر ساده نویسی در عاشقانه های بیژن جلالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیژن جلالی از نخستین شاعرانی است که به شعر منثور با زبانی ساده روی آورد. این امر، نه تنها از مسیر تحولات شعر نو در ایران به ویژه از طریق نیما یوشیج، بلکه به واسطه حضور او در فرانسه و تأثیر از ادبیات اروپا شکل گرفت. جلالی از همان آغاز بیانی ساده در اشعارش داشت که از ابتدا تا انتهای شاعری اش با روندی تقریباً ثابت همراه بود. نکته ای که در معرفی و بررسی اشعار بیژن جلالی و در سایه ساده نویسی او مغفول مانده، عاشقانه های اوست. جلالی از نخستین آثار و در لابه لای اشعارش، ابیاتی عاشقانه نوشت و این روند را تا انتهای دوران شاعری ادامه داد. در این نوشتار به روش تحلیلی-توصیفی به سروده های عاشقانه وی پرداخته ایم تا ساده نویسی او را توضیح دهیم. نتیجه اینکه سادگی تعبیر و بیان، تصویربرداری از روزمرگی های زندگی، مستقیم گویی، به کاربردن مضامینِ به ظاهر سطحی و بی اهمیت، آغازهای تأثیرگذار، جذاب و ضربه زننده و هم چنین پایان بندی مناسب و غافل گیرکننده در عاشقانه های جلالی، از مواردی است که منجر به ساده نویسی شده است. با این که بسیاری از اشعار وی فاقد آرایه ها و شگرد های زبانی لازم برای منجر شدن به معنی معهود شعر است، به نظر می رسد همین تفاوت و تمایز درونی شده شاعر که حاصل پیوند بی تکلف او با جهان هستی است، منجر به این زبان ساده، خاص و منحصر به فرد شده است؛ به گونه ای که می توان امضا و اثر انگشت شاعر را در اشعارش دید.
مقایسه مصادیقی از حکمت عملی در اشعار سنائی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمت عملی،جامع بایدها و نبایدهایی است که به اخلاق،سیاست و تدبیر منزل برمی گردد و «اخلاق» ، به معنای نیرو و سرشت باطنی و رفتار و حالتِ نفسانی نیکو است.حکمت عملی از آن جا که راهی برای نیل ب ه س عادت آدمی است، همواره مورد توجه بوده است.تعالیم اخلاقی، بخش عمده ای ازمفهوم شعر بوده و شاعران نقش بارزی در نشر فضایل اخلاقی داشته اند.این پژوهش درصدد است تا به شیوه تحلیل مقایسه ای، ضمن پاسخ به اینکه نظام اخلاقی سنایی و مولانا بر چه اساسی استوار است ؟ چند نمونه از مصادیق حکمت عملی، همراه با مشابهت ها و تفاوت های آن ها را در شعر سنایی و مثنوی مولوی مورد بحث و مقایسه قرار دهد. بررسی ها نشان می دهد که سنایی و مولانا هر دو در بیان تعالیم حکمی و اخلاقی، متاثر از شریعت و عرفان هستند. با این تفاوت که طرح نکات اخلاقی در دیوان سنایی، در ضمن مدایح صورت گرفته و جزو فضایل اخلاقی ممدوح است و اغراق زیادی در آنها وجود دارد اما در حدیقه و مثتوی که دو اثر عرفانی هستند ، رویکرد معنوی است و تمام فضایل اخلاقی در جهت تعالی روحی و کمال و تقرب و محو و فنا معنی می یابد.
بررسی آموزه های تعلیمی رساله انیس الطالبین محمد بن محمود فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
70 - 94
حوزههای تخصصی:
متون و اشعار تعلیمی یکی از گسترده ترین و رایج ترین ژانرهای ادب فارسی است که گاه به صورت اثری کاملاً مستقل است. رساله انیس الطالبین محمد بن محمود فارس، از جمله آثار مشحون از آموزه های تعلیمی است. این رساله که یکی از آثار نفیس متعلق به سده یازدهم هجری است و در شمار متون ارزشمند اخلاقی حکمی فارسی جای دارد، تاکنون گمنام مانده است. این رساله مشحون از مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی است که نویسنده، آن را به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است. نگارندگان در این پژوهش بر آن اند تا ضمن معرفی اجمالی رساله انیس الطالبین، تأثیر آموزه های اخلاقی به کاررفته در این رساله را در ذهن و درون مخاطب بررسی کنند. نتایج پژوهش حاکی از این است که نویسنده فردی آگاه بوده که با اصول روان شناختی آشنایی داشته و به اقتضای موقعیت از شگردهای مختلف تشویق، ترغیب، حکایت و تمثیل و استدلال و... بهره گرفته است.
نقدی بر «باغ هزار دخترون» بر پایۀ نظریۀ ایدن چمبرز
حوزههای تخصصی:
این مقاله براساس رویکرد نظریه ایدن چمبرز به روش توصیفی -تحلیلی به طور مجزا به بررسی عناصر «سبک»، «زاویه دید»، «شکافهای گویا» و «طرفداری» در مجموعه داستانی«باغ هزار دخترون» از افسانه شعبان نژاد پرداخته است. اهمیت نقد ادبی خواننده محور در اثر مذکور از آن روست که دو پرسش بنیادی را دربرمی گیرد یکی درباره سرشت ادبیات، دیگری درباره خوانندگان کودکش. بر اساس این جستار، نویسنده در انتقال معنا به خواننده نهفته نه تنها مفاهیم بلکه شگردهای متفاوتی را به کار گرفته است که نشان می دهد آگاهانه برای برقراری ارتباط با کودک و نوجوان زمان خود، با زبانی ساده و عامیانه و شاعرانه از شیوه های ارتباطی متفاوتی بهره برده است و خواننده نفهته کودک در این اثر از آزادی بیشتر برای درک معنای داستان برخوردار است، گویی نویسنده جایگاه او را در بازآفرینی نیم دیگر داستان پذیرفته است اما در برخی موارد، خواننده چاره ای ندارد جز اینکه تحت تأثیر فضا و لحن داستان با دیدگاه نویسنده همسو شود. بنابراین تعلیق ها و شکاف ها در سطح می مانند و هرگز در لایه های عمیق معنایی مجالی برای برداشت آزادانه خواننده به وجود نمی آورند. خواننده نهفته مجموعه داستانی مذکور به عنوان کودک در هر عصری از خواندن باورها و دغدغه ها و امیدهای ملی احساس رضایت و غرور می کند .
ارائه الگوی مدرسه شاد از طریق واکاوی مضامین شادی در ادبیات و فرهنگ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
147 - 171
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی مدرسه شاد از طریق واکاوی مضامین شادی در ادبیات و فرهنگ ایرانی به انجام رسید. روش پژوهش، تحلیل مضمون به عنوان یکی از روش های رویکرد کیفی است. داده های پژوهش شامل منابع و متون مرتبط با فرهنگ و ادبیات ایرانی است که از طریق تکنیک تحلیل متن و با توجه به فرایند تحلیل داده در روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر این است که شادی در فرهنگ و ادبیات ایرانی درباره دو مضمون فراگیر اصلی شادی بیرونی (آفاقی) و شادی درونی (انفسی) قابلیت صورت بندی دارد. شادی بیرونی شامل زیست جهان شاد و بهْ زیستن و شادی درونی دربرگیرنده ایستار، منش و پویش معطوف به شادی است. ارائه الگوی مدرسه شاد بر مبنای مضامین شادی در فرهنگ و ادبیات ایرانی مستلزم توجه به ابعاد و مؤلفه های شادی بیرونی و شادی درونی و لحاظ نمودن این ابعاد در رابطه با ارکان و مؤلفه های اصلی مدرسه است که در قالب برنامه درسی معطوف به شادی، کارکنان آموزشی و اجرایی مدارس به مثابه آموزشگران شادی، محیط مدرسه با نشاط و دانش آموزان شاد زیست نمود پیدا می کند.
بن مایه های اساطیری آتش در اوستا و بندهشن و بازتاب آن در ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
243 - 265
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از چهار آخشیج (عنصر) است که با کشف آن جهشی در شیوه زندگی انسان ها پدید آمد. این عنصر در میان تمام ملل دنیا همواره مورد احترام بوده است. عده ای آن را مورد پرستش قرار داده اند و مردمانی در اجرای مراسم آیینی از آن استفاده کرده اند. آتش ازگذشته های دور تا امروز از مراسم عزا تا جشن ها، با حالت نمادین دوگانه به گونه های مختلف در زندگی بشر، حضوری پررنگ داشته است. امروزه شمع همان نقش روشن گری آتش را ایفا می کند چه در مراسم جشن و شادی و چه در مراسم سوگواری؛ و درعین تعارض محیطی، نوعی آرامش را تداعی می کند و استفاده از آن در دنیا رایج است. تمام تمدن های بنام دنیا داستان های مختلفی برای پیدایش آتش دارند و نکته مشترک در تمامی اساطیر جهانی این است که کشف آتش به عنوان نقطه عطفی در زندگی بشر، همیشه مورد احترام بوده است. در این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، جای گاه عنصر آتش در اوستا و بندهشن بررسی و تضاد و تعارض در نماد این عنصر تحلیل شده است. آتش در شعر شاعران با ایجاد حسی دوگانه و حتی چندگانه، دست مایه سرودن اشعاری دل پذیر شده که با پیشینه مفهوم انواع آتش در اوستا و بندهشن شباهت دارد و می توان ریشه آن را در این دو کتاب مشاهده کرد.
کارکرد طنز در شوخ طبعی های جبهه با تأکید بر نظریه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
111 - 136
حوزههای تخصصی:
فرهنگ نامه جبهه، دربردارنده طنز هشت سال دفاع مقدّس است که بر اساس خاطرات شفاهی رزمندگان اسلام جمع آوری شده است. جلد سوم این فرهنگ نامه، انواع شوخ طبعی های جبهه را دربرمی گیرد. این شوخ طبعی ها با رویکرد موضوع محور طبقه بندی شده اند. بررسی کارکرد های طنز دفاع مقدّس بر اساس این فرهنگ نامه، افزون بر ارائه فضای دیگری از جبهه که در نقطه مقابل خشونت جنگ ترسیم می شود، تأثیر آن را در تلطیف و تغییر فضای جبهه نشان می دهد. این مقاله از نوع کیفی، به شیوه تحلیل مضمون، با تأمل بر نظریه ارسطو، شوخ طبعی های جبهه را بررسی می کند و بدین شیوه، ضمن بررسی آراء ارسطو در زمینه طنز و شوخ طبعی، کارکرد شوخ طعی های جبهه را نشان می دهد. بر طبق نظریه آرامش مفرح، طنز با سرگرمی مخاطب، لذّت و انبساط خاطر وی را موجب می شود. یافته ها ثابت می کند که درک آرامش و سرور با برجستگی صبغه معنوی از کارکرد های اصلی طنز در این مجموعه است که با نظریه ارسطو انطباق می یابد؛ امّا کارکرد های دیگری نیز از مطالعه موارد مندرج در فرهنگ شوخ طبعی های جبهه به دست آمده که در تغییر فضای خشونت بار جنگ، تأثیر چشمگیری داشته و از کارکرد اصلی نشأت گرفته است. این کارکرد ها با عنوان کارکرد فرعی در نه مقوله طبقه بندی شده اند که تنوّع و گستردگی طنز جبهه و تأثیرگذاری آن را نشان می دهد. همچنین جنبه اجتماعی طنز، رعایت ادب در طنز، تنوع دامنه طنز با حضور اقشار گوناگون و کنترل غیرمستقیم آن از دیگر یافته های این پژوهش است که با ارائه شواهد نقد می شود.
غزل معاصر؛ ژانر غنایی و جایگاه غزل رمانتیک در این زمینه (تحلیلی محتوایی و جریان شناسی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
موضوع انواع ادبی و شعر فارسی از بحث های مهمی است که هنوز به طور شایسته و علمی بازنمایی و نقد و تحلیل نشده است. نوع یا گونه ادبیات غنایی در شعر فارسی از پرکاربردترین نوع های شعر فارسی است. شعر غنایی در لباس دیگری به نام مکتب رمانتیسم رخ نمایی می کند و ضمن از دست دادن گونه های غنایی قدیم، دارای وجه ها و گونه هایی جدید ساختاری و محتوایی شده است. بدین منظور در این نوشته که پژوهش کیفی است، با روش توصیفی- تحلیلی به مرور و نقد تعاریف ادبیات غنایی و سیر تطور آن پرداخته، در بخشی دیگر نیز سیر و امتداد ادبیات غنایی در قالب مکتب فراگیر و «گسترش یافته» رمانتیسم بررسی و بازنموده شده است. چگونگی برداشت منتقدان و صاحب نظران از این نوع ادبی و تغییرات آن، در این پژوهش نقد و تحلیل شده است. همچنین به دلیل تغییر نگاه به این نوع ادبی و حذف گونه های کلاسیک آن (هجو، چیستان، لغز، حبسیه، مدح و ...) در شعر معاصر، شایسته است پیوند ذهینت عاطفی شعر معاصر و رمانتیسم با این نوع ادبی نیز پژوهش شود؛ این که رمانتیسم چه نگاه تازه ای به شعر غنایی بخشید و چه تحولات غالب و پرتکراری را در این نوع ادبی نمودار ساخته است. از سوی دیگر، چون غزل فارسی را آینه تمام نمای نوع ادب غنایی برشمرده اند، با مطالعه ذهنیت غنایی غزل نو باید مؤلفه های نو و متفاوت از پیش را در غزل معاصر نیز بازجست.
تبیین هویت زنانه در داستان کوتاه لنگه به لنگه ها بر اساس نظریه کارن هورنای
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه هایی که در یکصد سال اخیر محل حضور مستمر زنان بوده، ادبیات داستانی است. این گونه ادبی، بنا به برخی خصوصیات ماهوی و ملاحظات اجتماعی، بستر مناسبی برای زنان بوده تا در چارچوب خلاقیتی انفرادی، به بروز آرمان و اندیشه خود بپردازند. زنان نویسنده، بر اساس خاصیت ذاتی ادبیات، موجد جریانی از ادبیات با محتوای جنسیتی بوده اند. داستان کوتاه "لنگه به لنگه ها"، نوشته زویا پیرزاد، روایتی جنسیت محور از زندگی یک زن است؛ علاوه بر این، بازتاب ذهنیت زنانه نویسنده، این داستان را مورد مناسبی برای مطالعه روانشناسانه، از زاویه هویت جنسی ساخته است. "هویت زنانه"، یکی از محورهای نظریه کارن هورنای، بنیانگذار روانشناسی فمینیستی است، که در مطالعات ادبی و تحلیلی، بسیار مورد توجه و کارآمد بوده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که داستان لنگه به لنگه ها چه ویژگی های هویتی زنانه را در انطباق با نظریه کارن هورنای، متجلی ساخته است؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و نتیجه اولیه به دست آمده مبین این امر است که هویت زنانه در این داستان، تا حد زیادی، برساخته معیارها و تعاریف جامعه سنتی از زنان است و هرگونه تعارض با این معیارها به منزله بحران هویت، بیماری و روانپریشی قلمداد می شود.
تحلیل زبان زنان در هشت داستان شاهنامه فردوسی و مقایسه آن با هشت داستان از مثنوی مولانا (بر پایه چندزبانی باختین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
267 - 298
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی از تأثیرگذارترین آثار ادب فارسی هستند که ساختار داستانی دارند و از این رو می توانند در جای گاه مقایسه با یک دیگر قرار گیرند. باختین، نظریه پرداز روس، چندزبانی را در حوزه داستان زیرساخت چندصدایی معرفی می کند؛ اما نوع حماسه و قالب شعر را در این مقوله جای نمی دهد؛ مسأله پژوهش حاضر آن است که در صورت وجود لایه های زبانی در این دو اثر داستانی منظوم، میزان بهره مندی هر یک از چندزبانی چقدر بوده و این ویژگی چه تأثیری بر آن ها داشته است. در این پژوهش، بررسی زبان زنان هشت داستان از مثنوی معنوی و هشت داستان از شاهنامه فردوسی از دیدگاه چندزبانی نشان داده است که برخی از گونه های زبانی باختین در زبان تعدادی از این زنان یافت می شود، اما زنان شاهنامه بیش تر از زنان مثنوی از این ویژگی برخوردارند و فردوسی بیش تر از مولانا از چندزبانی در شخصیت پردازی زنان داستان ها بهره برده است. هم چنین این بررسی، تفاوت دیدگاه این دو شاعر بزرگ و خاست گاه داستان ها را درباره زن نمایان می کند؛ زن در شاهنامه شخصیتی گفت وگو محور است، اما در مثنوی بیش تر سکوت می کند.
کارکرد و اهمیت موسیقی حماسی در پایداری و برانگیختگی سپاهیان در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
163 - 194
حوزههای تخصصی:
از روزگاری که انسان در بیان احساسات و رفع و تسکین آلام دست به دامان موسیقی گردید از اصوات آن و نواهای مختلف موسیقی تنها در بزم ها و سوگواری ها بهره نگرفت، بلکه حتی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و همچنین در آیین های دینی و بیان روایات حماسی از این ابداع بشری استفاده کرد. در این بین، آنچه اهمیت بسزایی دارد این است که موسیقی در میدان های رزم نیز کاربرد داشته است و بر این مبنا از مسائل مهم این است که از چه آلات و ابزار موسیقیایی در میدان های نبرد استفاده می شده است و مهم تر آنکه این نواهای موسیقی چه تاثیر و اهمیتی در رزم ها و عملکرد سپاهیان در برخوردهای نظامی داشته اند و نوازندگان و موسیقی دانان در آرایش نظامی چه جایگاه و وظایفی را عهده دار بودند. از مطالعه و بررسی متون تاریخی کلاسیک و متون روایی منظوم و منثور که به روایت حماسی و تاریخی پرداخته اند و همچنین بهره بری از برخی نگاره های باستانی، چنین برمی آید که ایرانیان باستان در بیان روایات حماسی و به منظور نمایان کردن و برجسته ساختن هر چه بهتر کردارهای پرشکوه و قهرمانانه پهلوانان و سرداران از موسیقی بهره گرفته و از سازها و آلات مختلف در آماده سازی، تهییج و تشجیع سپاهیان و هراس افکنی در دل دشمنان استفاده می کردند و مهمتر از همه، فرمان های فرماندهان مبنی بر آغاز جنگ و پایان بخشی بدان و به طور کلی ارسال پیام به سربازان در میدان های نبرد با موسیقی میسّر می شد.