مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
عناصر روایت
حوزههای تخصصی:
تاریخ بلعمی (از تاریخ های عمومی عالم) و تاریخ بیهقی (از تاریخ های خصوصی دورة غزنویان) از شاه کارهای تاریخی و ادبی ایران زمین به شمار می روند. به رغم پژوهش های فراوانی که درباره آن ها انجام شده، از دید تطبیقی و از ابعاد مختلف تاریخی و ادبی، نظیر سبک و اسلوب تاریخ پردازی، اصول روایت، و زبان، تا کنون کم تر بدان ها توجه شده است. این دو اثر، که از برجسته ترین نمایندگان دورة نخستین تاریخ نگاری و از آثار مهم سبک نثر مرسل و بینابین ادبیات منثور ایران اند، به سبب برخی تجانس های انکار ناپذیر، از جمله کاربرد آگاهانه یا ناآگاهانه اصول روایت و داستان پردازی، ظرفیت مطالعه تطبیقی را دارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با مطالعه و بررسی ویژگی های روایی و داستانی تاریخ بلعمی و تاریخ بیهقی از جمله زاویه دید، شخصیت پردازی، صحنه پردازی، لحن، و فضا، برخی شباهت ها و تفاوت های این دو شاه کار را از این حیث به دست دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تنوع زاویه دید در تاریخ بیهقی بیش از تاریخ بلعمی است. در تاریخ بیهقی به شخصیت ها بیش از کنش ها و حوادث پرداخته شده و این اثرْ تاریخی شخصیت محور به شمار می آید، اما تاریخ بلعمی بیش تر تاریخِ کنش محور است. بیهقی در صحنه پردازی موفق تر از بلعمی است. هم چنین، عناصر لحن، فضا، و رنگ در تاریخ بیهقی پرداخته تر و ماهرانه تر از تاریخ بلعمی است و مجموعه این عوامل باعث جذابیت بیش تر آن شده است.
سکوت و حذف روایی و پیوند آن با شیوه روایتگری، فرم و شگردهای روایی در رمان رود راوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت به مثابه یک گفتمان، از بخش های ناگفته و گفته شده تشکیل شده است. ناگفته ها یا سکوت ها ، به حذف ها، غیاب ها، گسست ها یا خلاءهای معنادار و دلالت مند در روایت اشاره دارد. در مباحث روایت شناسی ساختگرا، به سکوت روایی کمتر پرداخته شده است. با این حال برخی از مباحث روایت شناسی با مفهوم سکوت و حذف روایی پیوندی تنگاتنگ دارند. در این پژوهش، با روشی مبنایی تحلیلی و با بهره گیری از مباحث روایت شناسی، رمان پیچیده رود راوی از منظر سکوت روایی تحلیل شده است. در تحلیل رمان، از برخی مباحث روایت شناسی مانند شیوه روایتگری، میزان اعتماد پذیری راوی، طیف حضور راوی در داستان، انواع فاصله، شیوه های اطلاع رسانی و نوسان در آن ها، انگیزه راوی، روایت باواسطه یا چندلایه، مبحث دیرش و نیز مفهوم فرم بهره گرفته شده و پیوند آن ها در این رمان با سکوت و حذف روایی واکاوی شده است. راوی فریب کار این رمان، در جهت انگیزه روایی خود، شگردهای روایی مختلفی را به کار می گیرد یا ایجاد می کند تا حذف ها و سکوت های روایت را بپوشاند یا موجه جلوه دهد و وجوه اعتماد ناپذیری خود را پنهان کند.
بررسی الگوهای روایت در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی فرمانروای ملک سخن است، چراکه علاوه بر گلستان و بوستان در غزلسرایی نیز جزء سرآمدان شعر فارسی است. آشنایی سعدی با حکایت پردازی سبب شده است که بعضی از غزل های او رنگی روایی به خود بگیرند. این مقاله بر آن است که ساختار غزل های روایی سعدی را مورد بررسی قرار دهد و الگوهای روایتگری او را نشان دهد. این پژوهش - که با رویکرد روایت شناسانه اجرا شده است- نشان می دهد که الگوهای غزلیات روایی سعدی شامل توصیف، حکایت و خطاب است که الگوی خطاب به معشوق و تک گویی بیرونی، نسبت به گفت وگو با غیر بیشترین کاربرد را دارد. وصف الحال، توصیف یار و وصف خوشی وصل و غم هجران نیز در غزل های او از جایگاه ویژه ای برخوردارند. سعدی در برخی دیگر از غزلیات خود با زاویه دید سوم شخص به بیان رویداد یا حادثه ای می پردازد که البته این حوادث نیز حول محور عشق و عاشقی می چرخد. برخی از عناصر روایی غزل های سعدی مانند شخصیت پردازی و درونمایه نیز در مقایسه با عناصری همچون صحنه پردازی (مکان و زمان) جلوه بیشتری دارند. این پژوهش همچنین بیانگر آن است که توجه سعدی به روایتگری موجب انسجام بخشی غزل های او در محور عمودی شده و گاه به نمایشی کردن غزل ها کمک کرده است.
بررسی سازوکارهای سکوت و حذف در روایت اعتمادناپذیر و تأثیر آن در عناصر روایی، از منظری ساخت گرا با تأکید بر رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
137-180
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی ساختارگرا با خلأ روش ها و پژوهش هایی مواجه است که الگویی برای بررسی سکوت و حذف و خلأ در متن پیشنهاد دهند. این مقاله با روشی متن محور و شیوه ای تحلیلی بنیادین، با آمدوشد میان متن و مباحث روایت شناسی، به بررسی وجوه سکوت و حذف و خلأ در روایت پرداخته است. متن انتخاب شده رمان همنوایی شبانه ارکستر چوبها است که به شیوه اعتمادناپذیر به روایت درآمده است. یکی از کاربردی ترین روش ها در تشخیص راوی ناموثق و ابعاد اعتمادناپذیری متن، بررسی سکوت ها و حذف های روایی است. شیوه روایتگری و عناصر وابسته ای همچون کانون دید، فاصله، الگوی معیار، روایت شنو و انگیزه راوی بر گونه های حذف در روایت اثر می گذارند یا از خلأها و گسست های روایت نامعتبر اثر می پذیرند. دیگر عناصر ساختاری روایت نیز بر ایجاد خلأ و سکوت و شیوه های پوشاندن آن اثرگذارند. فرم می تواند به مثابه تمهیدی تمرکززدا برای پوشاندن سکوت به کار گرفته شود یا با ایجاد خلأ باعث تعلیق در متن شود. زمان پریشی در نقش ایجادکننده یا پوشاننده سکوت و خلأ در روایت عمل می کند. بسامد مکرر شیوه ای است برای نمایاندن و نیز پوشاندن خلأهای روایت. همچنین بررسی ارتباط بین رویدادهای هسته ای و کنش یارها و نیز ترکیب پی رفت ها روش دیگری است برای درک ابعاد سکوت و تمهیدات پنهان کننده حذف در روایت.
روایت داستان در کودکان تک زبانه فارسی زبانِ دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان روایی در کودکانِ دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم با اختلالاتی همراه است. با این حال، اطلاعات چندانی در مورد نحوه تأثیر این مشکل بر تولید داستان های تخیلی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه مهارتِ روایتِ داستان در کودکانِ دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم و کودکانِ با رشدِ زبانیِ طبیعی و تأثیر سطح مهارت های زبان گفتاری بر عملکرد آن ها در روایت داستان است. به این منظور، عملکرد 27 کودک 11 تا 14 ساله دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا با دو گروه از کودکان با رشد عادی (همتای سنی و همتای زبانی) در روایت داستان، مورد مقایسه قرار گرفت. کودکان با شنیدن سطر اولِ دو داستان ترغیب به روایت آن ها شدند. یافته های پژوهش نشان داد که داستان های روایت شده توسط کودکانِ دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم و دو گروه از کودکانِ با رشد عادی، ازنظر مشخصات ساختاری، عناصر ارزیابی کننده و کلیِ داستان متفاوت است. براساسِ یافته های پژوهش، داستان های روایت شده توسط کودکانِ دارای اختلالِ طیفِ اُتیسم کوتاه تر (X2 = 10/39, df2, p
روایت پنهان در شعر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
193 - 214
حوزههای تخصصی:
در جستار حاضر، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل و توصیف داده ها، به این پرسش اصلی پاسخ داده شده که در شعر قیصر امین پور، «روایت پنهان» چیست؟ چگونه شکل می گیرد؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ از دیرباز شاعران به کمک نظم داستان هایی را روایت کرده اند. با این حال روش استفاده همه شاعران از روایت مانند هم نیست. برخی شاعران داستان هایی منظوم می سرایند که تفاوت اصلی آن ها با داستان های منثور تنها در رعایت نظم عروضی است. بعضی دیگر، هم چون قیصر امین پور، به روایت و عناصر سازنده آن رویکردی عمیق تر دارند. شعرهای روایی امین پور از تعریف یک قصّه به «نظم» عبور می کنند. وی روایت را به صورت ساده و آشکارا پیش روی مخاطب نمی گذارد، بلکه آن را چنان در بافت و خصوصیّات شاعرانه متن می گنجاند که این «روایت پنهان» و کارکرد هر یک از عناصر آن جز از طریق تجزیه و تحلیل دقیق متن مشخّص نمی شود. وی با به کارگیری خلّاق ویژگی های روایی و حل کردن روایت در شعر به دنبال افزایش تأثیربخشی بر مخاطب است. نشانه هایی که امین پور از روایی بودن متن به جا می گذارد، خواننده را وامی دارد تا در پی کشف جزییّات قصّه براید. این تلاش فکری و تأخیر در کشف روایت پنهان شده در شعر موجب لذّت مضاعف او می شود.
مقایسه ادبیات تاریخ بلعمی و ادبیات تاریخ ثعالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
1 - 18
عنصر روایت یکی از مهمترین جنبه های ادبیات است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از پژوهشگران حوزه نقد ادبی را به خود مشغول داشته است. اما در تاریخ ادبیات ایران «تاریخ نگاری» و آثار تاریخی فی النفسه اثر ادبی محسوب می شده، چراکه منشیان و ارباب رسایل و کارمندان دیوان انشاء و علما و ادیبان به کار نوشتن تاریخ مشغول بوده اند و یکی از مهم ترین بنیان های تاریخ نگاری برای آنان آشنایی به فن انشاء و دبیری و مهارت در فنون ادبی بوده است. از نیمه های قرن چهارم به بعد رفته رفته کتاب های بلاغت فارسی، مستقل از رسالات بلاغت عربی، به نگارش درمی آید و بنابراین رسالات تاریخی نیز مورد نقد ادبی قرار می گیرد. دو کتاب مهم تاریخ بلعمی مربوط به قرن چهارم که به دست بلعمی دبیر نگارش یافته و تاریخ ثعالبی که ظاهراً به قلم یک عالم علوم دین نوشته شده به لحاظ نوع روایت و سبک و سیاق به کارگیری مولفه های روایی نمونه ایی روشن از تغییر یا چگونگی روند تغییردر کاربری صنایع بلاغی در این یک قرن است. نوشته حاضر به تحلیل تفاوت روایت در این دو اثر از نظر ارکان روایت، همچون زاویه دید، میزان استفاده از گفتگو به عنوان عنصر پیش برنده پیرنگ و جان بخشی به خوانش روایت، و دیگر مولفه های روایت بر مبنای آرای ناقدان جدید در حوزه روایت می پردازد.