فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۶۶۱ تا ۹٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
This investigation aimed to inform instructional practices that foster linguistic development and enhance the overall language learning experience by unraveling the nuanced dynamics at play. To this end, the researchers explored the influence of two distinct vocabulary books, "Keyword for Fluency" and "1100 Words You Need to Know," on language growth, willingness to communicate (WTC), and academic engagement within the upper-intermediate learner demographic. With 40 participants in the experimental group (EG) exposed to "Keyword for Fluency" and 40 participants in the control group (CG) using "1100 Words You Need to Know", all demonstrating upper-intermediate language proficiency, a concurrent mixed-methods research design was employed. A comprehensive teacher-made test was designed and administered to gauge language growth. The EG received targeted instruction based on "Keyword for Fluency," while the CG adhered to conventional language teaching methods centered on "1100." Our findings showcased substantial language growth, increased WTC, and enhanced academic engagement among participants in the EG as opposed to the CG. This study offers valuable insights for educators, curriculum designers, and researchers seeking to optimize vocabulary instruction strategies for upper-intermediate learners.
مقوله گردانی و نظام شمار در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درباره ساختمان گروه شمار در زبان فارسی و مسئله عدم مطابقت ظاهری میان عدد و معدود در این زبان است؛ به عبارتی، در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که چرا در زبان فارسی با اعداد بزرگ تر از « یک » معدودِ مفرد به کار می رود، یا چرا عدد و نشانه جمع « ها/ان » در توزیع تکمیلی با یکدیگرند. اگر فرض کنیم که در تمام زبان ها، همچون زبان های ژرمنی و رومیایی، بایستی مطابقت صوری (صرفی-نحوی) و معنایی میان عدد و معدود وجود داشته باشد، هدف این مقاله تبیین چگونگی برقراری این رابطه میان دو عنصر نام برده در نظام شمار زبان فارسی ا ست. رویکرد اتخاذشده در این پژوهش رویکردی واژه-معنا بنیاد است که در بستر برنامه کمینه گرایی واژه گرا و با الهام از آرای معنی شناسان صوری، ساختمان گروه شمار زبان فارسی را -که ازجمله شامل عدد، طبقه بند و هسته اسمی ا ست- مورد بازنگری قرار می دهد. در این مقاله ضمن آشنایی با مبحث مقوله گردانی در معنی شناسی صوری و طرح سه فرافکن جدید ذیل گروه حرف تعریف به نام های: گروه میزان، گروه سور عددی و گروه تطابق، نشان خواهیم داد که مطابقت لازم میان عدد و معدود در فارسی نیز به مانند دیگر زبان ها، هم از جنبه معنایی و هم از جنبه صوری، پابرجاست. سرانجام با پذیرفتن ادات بودن نشانه جمع زبان فارسی در ساخت هایی که این عنصر با عدد و طبقه بند همراه است استدلال کرده و ثابت می کنیم که در چنین بافت هایی، «ها/ان» به عنوان یک ادات به اسم منضم می شود.
بررسی مقابله ای طرحواره های بیان مقایسۀ مبالغه آمیز در فارسی و انگلیسی: رویکردی شناختی-رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
65 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای «ساخت مقایسه مبالغه آمیز» از دیدگاه زبان شناسی شناختی در فارسی و انگلیسی است. به این منظور، اولاً مهمترین طرحواره ها و راهبردهای ساخت واژی-نحوی رمزگذاری مفهوم مقایسه مبالغه آمیز را باز می شناسیم؛ دوماً نمود صوری هر یک از مؤلفه های مورد اشاره بررسی می شود؛ و سوماً بر مبنای رویکرد شناختی هاینه (Heine, 1997) و دسته بندی استاسن (Stassen, 1985) راهبرد غالب بیان مقایسه عالی در این دو زبان مشخص می گردد. این پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیکره-بنیاد است. داده ها شامل 316 جمله (فارسی=164 و انگلیسی=152) است که از فرهنگ فارسی عامیانه نجفی (Najafi, 2008)، فرهنگ پیشرفته انگلیسی آکسفورد (Hornby, 2001) و پیکره انگلیسی آمریکایی معاصر استخراج شدند. یافته ها نشان داد که داده های انگلیسی با دسته بندی استاسن و الگوی پیشنهادی هاینه (Heine, 1997) کاملاً همخوانی دارد؛ ولی زبان فارسی از راهبردهای گوناگونی برای رمزگذاری مفهوم «مقایسه» بهره می گیرد که برخی از آن ها در زبان انگلیسی به کار گرفته نمی شوند. به بیان دقیق تر، نمود صوری مؤلفه های «درجه پارامتر»، «نشانگر استاندارد» و «استاندارد» در زبان فارسی اجباری نیست؛ درحالی که نمود صوری «مقایسه شونده» و «پارامتر» در زبان انگلیسی اجباری است و اگرچه گرایش غالب ساخت مقایسه مبالغه آمیز در فارسی اغلب از نوع «مکانی» است، ولی این زبان افزون بر راهبردهای مطرح شده توسط استاسن و هشت طرحواره پیشنهادی هاینه، از طرحواره هایی بهره می گیرد که در فهرست زبان های مطالعه شده جهان هیچ اشاره ای به این موارد نشده است. به این ترتیب ، مشخص شد که رویکرد شناختی هاینه و الگوی استاسن (Stassen, 1985) در رویارویی با داده های زبان فارسی کفایت تبیینی لازم را نداشته و نیازمند بازنگری هستند؛ در حالی که داده های انگلیسی را به خوبی تبیین می کنند.
Unveiling Language Teacher Productive Immunity: A Lenz into the Impacts on Professional Identity, Teacher Anger, Grit Tendencies, and Psychological Well-Being(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teachers, as the center of the class, can make positive changes in their students' lives; they should be equipped with skills that will allow them to do their jobs effectively. The inclusion of productive immunity (i.e., the procedures that instructors go through to devise protective mechanisms against the effects of undesirable disruptions that might potentially endanger their desire to instruct) as one of these skills gives educators the capability to analyze and immunize their own performance. In light of this significance, it is of the utmost importance to reveal teacher productive immunity and its correlates, particularly in EFL (English as a foreign language) contexts. Regardless, there is a dearth of studies on the possible interplay among teacher immunity, professional identity, anger, grit tendencies, and psychological well-being in Iranian EFL settings. Therefore, the present study aimed to ascertain whether there was a statistically significant connection between the professional identity, anger, grit tendencies, and psychological well-being of Iranian EFL instructors and their immunity. A total number of 394 EFL teachers teaching at public schools (Khorasan Razavi and Khuzestan, Iran) took part in this analysis. The Language Teacher Immunity Instrument (LTII), The Teacher's Professional Identity Scale (TPIS), the L2-teacher Grit Scale (L2TGS), The Teacher Anger Scale (TAS), and The Psychological Well-Being at Work (PWBW) were administered electronically to respondents. The predictive power of teacher immunity was found in data analysis via Confirmatory Factor Analysis (CFA) and Structural Equation Modelling (SEM). The findings stress the need of including reflective practices, emotional control strategies, and immune system strengthening in teacher preparation programs.
مرور فراتحلیلی بر روی کارایی حافظه ی کارا(فعال) در جنبه های یادگیری مهارت های نوشتاری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف بررسی تاثیر میزان حافظه ی فعال (کارا) در عملکرد کلی و مهارت های نوشتاری (خواندن و نوشتن) در زبان خارجی و غیر بومی، مطالعه ای مروری با طرح نظام مند بر روی 22 مقاله ی استخراج شده از سه پایگاه علمی معتبر داخل و خارج شامل نورمگز، ساینس دایرکت و سیج در فاصله سال های 1990 تا 2021 صورت گرفت. تعداد کل شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 1466 فراگیر زن و مرد و در تمام محدوده ی سنی خردسال و بزرگسال بودند. در انتخاب مقالات با لحاظ 7 معیار گوناگون، بر روی مطالعات استخراج شده کد گذاری اعمال و پروتکل تحقیق ارایه شد. پس ار بررسی خطای سوگیری انتشار و پیش فرض ها، نتایج نشان داد که حافظه فعال (کارا) در سطح معناری کمتر از 0.05 و با ضریب تاثیر بالایی (1.05) با جهت مثبت در فاصله ی اطمینان 95% روی یادگیری جنبه های یادگیری زبان دوم بسیار موثر است. در وهله ی دوم، حافظه فعال (کارا) در سطح معناری کمتر از 0.05 و با ضریب تاثیر بالایی در مهارت خواندن و درک مفاهیم (0.6) با جهت مثبت در فاصله ی اطمینان 95% تاثیر معنادار داشته است اما این تاثیر در مهارت های نوشتن در زبان دوم معنادار نبود (0.05 < 0.93 (. نتایج در نهایت با استناد به محدودیت های مرور حاضر تحلیل شدند.
The Relationship among Iranian Advanced EFL Learners’ Speaking, Writing, and Grammatical Knowledge(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
114 - 138
حوزههای تخصصی:
This study examined the correlation between advanced EFL students' syntactic knowledge and their writing and speaking proficiency to determine whether students' syntactic knowledge can influence their productive skills. A total of 50 advanced students aged between 18 and 25 were chosen purposefully to take part in the study. Four tests, including a placement test, a syntax test from Oxford University Press, a writing test, and one test for speaking proficiency were employed to collect the required data. Because the data for this study were quantitative, a correlational/descriptive design was chosen for the data to be analyzed. The researcher then decided to find a correlation between the students' writing and speaking scores and their syntax scores based on the obtained data. Both the t-test and the Pearson correlation demonstrated that there is no real correlation between the syntactic, speaking, and writing proficiency of the students. Further findings showed that there is no difference between the relationship between syntactic knowledge and speaking proficiency and the relationship between syntactic knowledge and writing proficiency. The implication of this study is that grammatical competence is not a valid predictor for the proficiency of students in writing and speaking courses. If a student’s grammatical competence is low, his proficiency in writing and speaking can still be average or even above average depending on the process of assessing these skills. Additionally, learners must understand that possessing a strong grasp of grammatical knowledge does not inevitably ensure their ability to produce language effectively in spoken or written form.
Online and Face-to-Face Instructions Interplay and Language Learning: Instructors’ and Learners' Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Blended learning (BL) is being increasingly utilized in teaching and learning languages, therefore, carrying out this study in view of the lack of studies on BL within the Iranian EFL context is very significant. The study conducted at the English Department of Karaj Islamic Azad University provides valuable insights into how instructors and learners perceive the interplay between blended, online, and face-to-face (F2F) instructions. A mixed methods design has been applied to the study. 410 learners, studying English translation, and 46 university instructors responded to a Likert-type questionnaire and an open-ended one and 10 of them were interviewed. The findings revealed that, by incorporating both traditional classroom instruction and online learning tools, students can benefit from a more personalized and interactive learning experience. This approach can also help educators adapt their teaching methods to better meet the needs of diverse learners. In terms of educational policies, there may be a need for increased support and resources for implementing BL modules in language education. Additionally, language teaching programs may need to be revised to include more digital resources and tools to enhance language learning outcomes. Overall, the integration of BL in language classes can lead to more effective and engaging language education practices.
ماهیت ویژگی تدریجی بودن تغییرات مشخصه های جایگاه تولید واکه ها در بهینگی متوالی با تکیه بر شواهدی از سه زبان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الگوی اولیه نظریه بهینگی که پرینس و اسمولنسکی (1993/2004) مطرح کرده اند، بخش مولد مجاز است بیش از یک فرایند را بر صورت درونداد اعمال کند. این نسخه از نظریه بهینگی که به بهینگی موازی شهرت دارد، قادر نیست اشتقاق و صورت های میانی را تشخیص دهد. ضرورت به رسمیت شناختن صورت های میانی زمینه را برای شکل گیری انگاره جدیدی با عنوان «بهینگی متوالی» فراهم کرد. در بهینگی متوالی، بخش مولد مجاز است که صرفاً یک فرایند را بر درونداد اعمال کند. در پژوهش حاضر تلاش می شود با تحلیل همگونی واکه پیش از غلت /w/ در کردی کلهری، کردی سورانی و لری بختیاری مشخص شود که آیا این فرایند باید یک مشخصه واجی را هدف قرار دهد یا کل گره جایگاه تولید را. داده های کردی در این مطالعه از مصاحبه با 10 گویشور کلهری و 10 گویشور سورانی و داده های لری بختیاری از پژوهش آنونبی و اسدی (2014) گرد آوری شده است. تحلیل های پژوهش حاضر نشان می دهد که برای تبیین همگونی در چارچوب بهینگی متوالی، بخش مولد حتماً باید گره هندسه مشخصه ها را هدف قرار دهد و صرفاً هر مشخصه واجی واحد را هدف قرار ندهد.
انگیزش در اصطلاحات علمی: مطالعه موردی واژه های فیزیک مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عملکرد فرایندهای تضعیف در گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به فرایندهای تضعیف بر اساس چارچوب نظری واج شناسی زایشی می پردازد تا به این پرسش ها پاسخ دهد که فرایندهای واجی چگونه به عنوان تضعیف در گویش های ایرانی عمل می کنند؛ به بیان دیگر، داده ها چگونه می توانند عملکرد فرایندهای تضعیف را در گویش های ایرانی نشان دهند و فرایندهای تضعیف در چه بافت هایی اتفاق می افتند. بدین منظور یک انگاره ترکیبی از فرایندهای تضعیف بر اساس الگوی واجی زبان فارسی مطالعه شد و در نهایت پربسامدترین فرایندهای تضعیف انتخاب شدند. شش گویش از 25 گویش مورد تحقیقی که در آن ها فرایندهای تضعیف بیش تر دیده می شد به همراه گونه معیار فارسی انتخاب شدند. نحوه جمع آوری داده ها بر اساس مطالعه میدانی شکل گرفت. برای پی بردن به چگونگی عملکرد فرایندهای تضعیف در زبان فارسی و به منظور تشخیص صورت زیربنایی و به تبع آن صورت روساختی و همچنین بافت هایی که فرایندهای تضعیف در آن ها رخ می دهند، هر یک از این فرایندها در گونه های منتخب مطالعه شد. داده ها علاوه بر نشان دادن چگونگی عملکرد فرایندها، بیانگر تمایل فرایندهای تضعیف به قرارگرفتن قبل از واکه، بین دو واکه و در موقعیت پایانی هستند. همچنین از بین این سه موقعیت، موقعیت پایانی از بسامد بالایی در گویش های منتخب زبان فارسی برخوردار است. این موضوع با نظر کنستوویچ هم راستا می باشد که بیان می کند پایان کلمه موقعیت خوبی برای تضعیف است.
The Wax and Wane of the Authorial Stance in Applied Linguistics Articles over the Course of Two Decades(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Stance has been examined extensively in the past few decades. However, the majority of the studies have been synchronic, with the few exceptions being snapshot diachronic studies without trend-related inferential statistics. This study adopted a trend-related inferential statistical measure and a more continuous diachronic dataset to examine the changes in using stance in the research articles of English applied linguistics from 2000 to 2020. To this end, 416 articles were randomly selected from 10 applied linguistics journals indexed in the first quartile of Scopus and probed using LancsBox for normalized frequency of Hyland’s (2005b) list of stance markers. Results were then analyzed for trends using the Jonckheere-Terpstra test. The results showed significant decreases for the overall stance markers (J=37168, z= -2.85, d= -.28, p= .004)), hedges (J=37014, z= -2.96, d= -.293, p=0.003), boosters (J=36298, z= -3.47, d= -.345, p=.001), and attitude markers (J=36647, z= -3.22, d= -.32, p=0.001), while self-mention markers were found to have experienced a slight, non-significant increase (J=42527.5, z= .94, d= .096, p=0.349). The functional analysis of the selected excerpts showed that the quantitative decrease in the use of stance markers has been compensated for, with an increase in the modification range and strength of the used stance markers as the two ways we could discover. After discussing the findings, the paper ends with some suggestions for further research.
تحلیل زبان شناختی مشکلات (نارسایی های) ترجمه در متون بانکی: یک بررسی تطبیقی از دیدگاه زبان شناختی معنی شناسی ساختارگرا و معادل یابی در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی در تحلیل ترجمه های فارسی متون بانکی در بخش اعتبار اسنادی از بانکداری بین الملل با انتخاب پنج کتاب ترجمه شده با نگاهی زبان شناختی داشته و ازآنجاکه معنی شناسی یکی از اصول اصلی مورد مطالعه در زبان شناسی است و از سوی دیگر نیز انتقال معنا و مفهوم از اصلی ترین موضوعات مطرح در ترجمه است، لذا با استفاده از دیدگاه معنی شناسی ساختارگرا و استفاده از نگرش های تحلیل مؤلفه ای، واحدهای هم حوزه و روابط مفهومی و از سوی دیگر معادل یابی در ترجمه و با روشی توصیفی تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای، برخی معادل یابی (سازی) های موجود در ترجمه های این متون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که به کارگیری این سه نگرش با مشخص ساختن روابط مفهومی و همچنین تفاوت های ظریف مؤلفه ای در میان واحدهای هم حوزه سبب معادل گزینی (سازی) های مناسب و دقیق برای انواع اعتبار اسنادی (با توجه به مؤلفه های با ماهیت قراردادی یا نامه ای، اسنادی، ضمانتی و تجاری)؛ انواع سند بیمه (با توجه به مؤلفه های با ماهیت گواهی و سند استدلالی، قراردادنامه ای، بدون محدودیت زمانی و مبلغ و اظهارگونه)؛ انواع کارمزدهای بانکی (با توجه به ماهیت های کارمزد با محاسبه درصدی، ارائه امکانات و مشاوره، تمامی هزینه های در جریان اجرای یک دستور و مخارج تحمیلی)؛ انواع ارسال )با توجه به مؤلفه های ارسال با استفاده از وسایل غیرالکترونیکی و غیراینترنتی و ارسال با استفاده از آن ها)؛ انواع شیوه های پرداخت و حمل (با توجه به مؤلفه های با جدول زمان بندی ازپیش تعیین شده و بدون آن)؛ و انواع دریافت (با توجه به مؤلفه های دریافت در محل شرکت پیک و در محل فرستنده) در ترجمه های این متون می گردند. به طور کلی این نگرش ها با کمک به تشخیص معنا، سبب گزینش (ساخت) معادل های مناسب و دقیق در ترجمه ها و در برخی موارد نیز سبب حفظ زبان فارسی از ورود و تأثیر زبان های بیگانه در این گونه از متون می شوند.
بررسی تکواژ «تا» فارسی در گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نمود آوایی تکواژ «تا» فارسی به عنوان حرف ربط و حرف اضافه در گفتار گویشوران آذربایجانی مطالعه می شود. داده ها از تعاملات زبانی گویشوران مناطق مختلف استان های آذربایجان شرقی و اردبیل جمع آوری شده است. نخست کاربرد تکواژ «تا» به صورت حرف ربط و حرف اضافه با معانی گوناگون از گفتار گویشوران استخراج و فراوانی کاربرد آنها مشخص شد. سپس داده ها بر اساس دیدگاه های مطرح در حوزه پدیده برخورد زبان ها تحلیل شد. بنابراین پژوهش حاضر پیکره بنیاد است و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که فراوانی کاربرد تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط (در معانی بیان علت، زمانی که، همین که و شرط) نسبت به فراوانی کاربرد همین تکواژ به صورت حرف اضافه، خیلی بیشتر است. همچنین تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در گفتار همه گویشوران، حتی گویشوران تک زبانه آذربایجانی به وفور یافت می شود. بنابراین دو معیار بسامد کاربرد و راه یابی عنصر زبانی به گفتار و زبان تک زبانه ها، شواهدی دال بر قرضی بودن تکواژ «تا» به عنوان حرف ربط در زبان آذربایجانی است. فراوانی کاربرد تکواژ «تا» در نقش حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص (تردید، از وقتی که) در گفتار گویشوران آذربایجانی پایین تر است؛ همچنین این نوع تکواژها فقط در گفتار دوزبانه های آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند. بنابراین تکواژ «تا» به عنوان حرف اضافه و حرف ربط در معانی خاص، هنوز به صورت عناصر رمزگردانی شده در گفتار دوزبانه ها نمود آوایی دارند و احتمال دارد با گذر زمان، به تدریج به گفتار تک زبانه ها نیز راه یابند و به عناصر قرضی در زبان آذربایجانی تبدیل شوند. اکثر دیدگاه های مطرح در پدیده برخورد زبان ها فقط به مطالعه نتایج قرض گیری بسنده کرده اند؛ در صورتی که پیوستار رمزگردانی- قرض گیری روند راه یابی و تثبیت عناصر غیربومی در زبان پذیرا را ترسیم کرده است. راه یابی تکواژ «تا» فارسی به گفتار و زبان گویشوران آذربایجانی نیز مهر تائیدی بر روند انتقال تدریجی عنصر نقشی از زبانی به زبان دیگر است که در این پژوهش، طبق پیوستار رمزگردانی-قرض گیری تحلیل می شود.
بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حیطهٔ مفاهیم ریاضی دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
75 - 105
حوزههای تخصصی:
حوزه مفاهیم ریاضی که مشتمل بر شمارش، مقایسه و ارزش مکانی اعداد است یکی از بنیادی ترین حوزه هاست که تأثیرات بسیاری در زندگی روزمره فرد دارد. فرد ممکن است برای حل یک مسأله ریاضی راهبرد شمارش را به کار ببرد که سیستم واجی را درگیر می کند؛ چراکه در روند شمردن باید نمودهای واجی کلمات عددی را بازیابی کند که این از طریق حافظه کاری واجی امکان پذیر است. در این پژوهش سعی بر آن است تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه مفاهیم ریاضی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی پرداخته شود. بر همین اساس پژوهش حاضر که از نوع آزمایشی و کاربردی است، بر روی تعداد 140 نفر دانش آموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. از این میان تعداد 70 نفر به عنوان گروه گواه و 70 نفر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 35-30 دقیقه ای در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه، هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه مفاهیم ریاضی، پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد آموزش مهارت آگاهی واجی بر افزایش نمره آزمون ریاضی (حوزه مفاهیم) در دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنی داری دارد. بدین ترتیب نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهش های انجام شده در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها، تقسیم بندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزه های مختلف برای آزمون ریاضی بود. در این پژوهش صرفاً به حوزه مفاهیم پرداخته شده است.
هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی: بررسی میزان اعتبار انگاره های بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی در چارچوب انگاره های انطباق مشخصه ها، سازگاری محلی، گسترش، گستره و سازگاری از طریق تناظر در نظریه بهینگی بررسی می شود. به این منظور، داده هایی متناسب با اهداف پژوهش از منابع کتابخانه ای جمع آوری و توسط 30 گویشور بومی ترکی همدانی تولید شد. بررسی داده ها نشان داد که الگوی هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی از سه نوع هماهنگی کامل، تیره و شفاف است. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که انگاره گسترش کفایت توصیفی و توضیحی بیشتری در تحلیل انواع هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی نسبت به انگاره های نظری دیگر دارد. زیرا اولاً این انگاره برخلاف انگاره های نظری دیگر می تواند توصیف کارآمدی از انواع هماهنگی واکه ای در ترکی همدانی به دست دهد. دوماً انگاره گسترش انگاره ای ساده با کفایت توضیحی بسیار بالایی است که با به کارگیری محدویتSpread [αF] می تواند وحدت عملکردی انواع مختلف فرایند همگونی (مانند هماهنگی واکه ای، همگونی در محل تولید، همگونی در مشخصه واکداری-بیواکی و غیره) به خوبی در نظام آوایی زبان ها و در راستای هماهنگی سازوکارهای تولیدی توضیح دهد.
Corrective Feedback Types Opted for by EFL Teachers in Face-to-Face and Online Classes: A Comparative Study across Levels of Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study aimed to investigate EFL teachers’ use of different corrective feedback types in face-to-face and online classes across levels of proficiency, as well as their perceptions of the use of corrective feedback (CF) in their classrooms. To this end, six teachers (three face-to-face and three online) from two language schools were selected as the participants based on convenience sampling. It’s worth noting that in terms of design, the current investigation qualifies as a case study. In an attempt to triangulate data collection, both observation and interview were used as the instruments for data collection. In so doing, each teacher’s class was observed for two sessions, and the interaction between learners and each teacher was audio-recorded. Furthermore, structured interviews were conducted with the participants following observations. The study was guided by Lyster and Ranta’s (1997) and Sheen’s (2011) framework for CF types. As the findings revealed, recast was the most commonly used CF type in elementary and intermediate levels in both classroom modes, as well as the advanced face-to-face class, with the only exception being the advanced online class in which elicitation featured as the most preferred feedback type. Furthermore, the results of the interview data revealed that all teachers had positive perceptions of using CF in EFL classrooms. The findings offer some fruitful implications for EFL teachers who are engaged with face-to-face or online modes of instruction, particularly as they highlight the importance of offering more explicit CF types to bring about more noticing and uptake.
بررسی تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب در بین زبان آموزان ایرانی در حال فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) با سطح مهارت متوسط رو به پایین و پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به سطح بالایی از مهارت، آرزوی غایی تمامی زبان آموزان بوده و به کار بردن عذرخواهی و ادب نیز به صورت مستمر با سطح مهارت زبان فرد مرتبط می باشد. به سبب اهمیت کنش های گفتاری، راهبردهای ادب و سطح مهارت زبان، این تحقیق بر بررسی تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب در بین زبان آموزان ایرانی که در حال فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(EFL) هستند، متمرکز گردیده تا به کارگیری راهبردهای عذرخواهی و ادب را میان زبان آموزان سطح متوسط رو به پایین و پیشرفته مقایسه کند. برای دستیابی به این هدف، 320 نفر از بین 390 زبان آموز EFL که آزمون دانش زبان انگلیسی را پشت سر گذاشته بودند انتخاب گردیده و سپس به سطوح متوسط رو به پایین و پیشرفته تقسیم بندی شدند. یافته های این تحقیق، تفاوتهای عمده ای را در تحقق کنش های گفتار عذرخواهانه و راهبردهای ادب آشکار نمود. زبان آموزان پیشرفته در مقایسه با زبان آموزان متوسط رو به پایین، به کار بردن اشکال پیچیده تر و غیرمستقیم تری از کنش های گفتار عذرخواهانه را ترجیح داده و همچنین به استفاده از ادب منفی و روش های خاموش تمایل بیشتری نشان دادند. از سوی دیگر، زبان آموزان سطح متوسط رو به پایین، از اشکال ساده و صریح تر عذرخواهی و ادب استفاده نمودند. می توان نتیجه گرفت که همگام با رشد سطح علمی زبان آموزان در وادی زبان هدف و نزدیک تر شدن زبان آموزان به این زبان، آنها به به کارگیری کنش های گفتاری پیچیده تر علاقمند و به راهبردها و کنش های گفتاری بومیِ زبان هدف، نزدیک تر می شوند.
نقش وام واژه ها در گویش هزارگی: گفتمان کاوی رمان ملکه بامیان طبق الگوی فن لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«زبان»، «فرهنگ» و «کنشگران اجتماعی» اصلی ترین مولفه های هویتی در ادبیات معاصر هستند. در رمان خودزندگینامه ای ملکه بامیان (1399)، معصومه حلیمی مخاطبان پارسی زبان را با گویش های هزارگی و ایرانی از این زبان کهن آشنا می سازد. هدف از این پژوهش بررسی ساختاری گویش هزارگی در رمان ملکه بامیان و کشف دیدگاه های ایدئولوژیکی نویسنده بر مبنای الگوی تحلیل گفتمان فن لیوون است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. داده های پژوهش بر پایه مولفه های هشت گانه فن لیوون (2008) تحلیل می شوند و بسامد آن ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و بر مبنای آزمون خی دو مشخص می شود. این جستار درصدد پاسخگویی به این پرسش ها است که عناصر ساختاری گویش های هزارگی و ایرانی زبان پارسی تا چه میزان با یکدیگر تطابق دارند؟ همپوشانی مولفه های هشت گانه الگوی گفتمان کاوی فن لیوون با محتوای مضمونی رمان ملکه بامیان به چه اندازه است؟ فرضیه اصلی این پژوهش آن است که با توجه به پیشینه تاریخی بخش هزاره جات افغانستان، میزان وام واژه های ترکی در گویش هزارگی بیش از سایر وام واژه ها است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در سطح زبانی میان وام واژه های ترکی در گویش هزارگی و سایر وام واژه ها تفاوت معناداری وجود دارد. وام واژه های ترکی از بسامد و فراوانی بالاتری نسبت به بقیه برخوردار هستند که نشان گر تاثیرپذیری بالای گویش هزارگی از زبان ترکی است. این پژوهش در سطح محتوایی تکیه بیش تری بر مولفه« نام دهی» دارد و کنش گران اجتماعی را بر مبنای فرهنگ شیعی بامیان به صورت عام یا خاص بازنمایی می کند. این مطالعه با بهره گیری از دو گویش گامی ارزش مند در جهت پاسداری از زبان پارسی برداشته است.
بررسی جهان معرفت شناختی امام علی (ع) در خطبۀ 108 نهج البلاغه بر اساس جهان های سه گانه در نظریه شعرشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، بررسی نوع نگرش و میزان باور امام علی (ع) در خطبه 108نهج البلاغه و چگونگی رسیدن به پیوستگی متنی و جهان معرفت شناختی از طریق فرایند های شناختی افزایش و انطباق در نظریّهشناختی جهان های متن پل ورث است که متن را در سه بُعد جهان گفتمان، جهان متن و جهان زیرشمول بر رسی می کند. پژوهش کنونی در پی پاسخ به این سؤالات است که امام در خطبه یادشده از چه نوع متنی استفاده کرده و به کدامیک از جهان های سه گانه زیر شمول توجّه بیشتری نشان داده و چگونه از آنها برای اقناع مخاطب و القای پیام استفاده کرده اند. سؤال آخر اینکه چه فرایندهایی در ترکیب جهان های سه گانه خطبه دخالت دارند. یافته ها نشان داد که در «جهان متن» خطبه مذکور به دلیل داشتن ماهیّت تعاملی از سه نوع متن توصیفی- گفتمانی و ابزاری استفاده شده است. سه جهان زیر شمول اشاری، نگرشی و معرفتی در متن به کار رفته است؛جهان اشاری و مکانی بازه زمانی و مکانی گسترده ای از خلقت آدم تا عصر امام و از عالم مُلک تا ملکوت را در بر می گیرد. از جهان های نگرشی بیشتر به جهان هدف توجّه شده، امّا جهان زیر شمول معرفتی که برجسته تر از جهان های دیگر است، با استعاراتی ساخته می شود که زیر ساخت های آن الهام گرفته از استعارات قرآن مجید است که طیّ فرایند «افزایش» نظام شبکه ای استعاری می سازند که در آن رابطه بنی امیّه- مردم در تقابل با رابطه پیامبر و امام-مردم با نگاشت های استعاری گرگ- گوسفند و پزشک- بیمار بیان می شوند. همچنین، فرایند «انطباق» در جملات مرکّب نقش توصیفی، توضیحی یا تبیینی دارد.
A Feasibility Study of Implementing EFL Teachers’ Individual Development Plans at Iranian Public Schools: A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study investigates the feasibility of implementing EFL teachers' Individual Development Planning at Iranian public schools. It further explores the underlying reasons for the (imp) possibility of practicing this program and seeks the teachers' suggestions to improve the schools' condition. To this end, data were collected from 180 EFL teachers using a researcher-made questionnaire and a follow-up semi-structured interview. The results of one-sample t-tests revealed a slight possibility following the interviews which indicated 14 underlying reasons for the insufficient grounds at public schools. Participating teachers also argued that equipping a room with necessary technological tools, allocating monetary resources, assigning specific teachers time to practice IDP, taking advantage of head teachers, changing the school administration delegation, and performing advocating cultural acts can provide a ground for IDP implementation. The findings demonstrate the necessity of creating changes by policymakers, school principals, and EFL teachers so that they can all benefit from this program.