مطالب مرتبط با کلیدواژه

ظرف


۱.

تحلیل و نقد شبه جمله در مغنی علامه ابن هشام انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شبه جمله ظرف جارومجرور متعلِّق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴۱ تعداد دانلود : ۸۶۰
«شبه جمله» در نحو عربی بر ظرف و جارومجرور اطلاق می شود. ظرف و جارومجرور از مصداق های ترکیب اند و از دو اسم مانند «عندک» یا یک اسم و یک حرف مانند «فی الدّار» پدید آمده اند؛ جزء حرفی و ظرفی آن ها شایستگی مسند یا مسندالیه شدن را ندارند؛ و نیز هیچ گونه اسناد و نسبتی ندارند؛ تنها یک مشابهت صوری و ظاهری در شکل و پیکر آن دو با جمله و کلام در میان است؛ و وجه شباهت آن دو با جمله در پیوند و پیوست دو کلمه (ترکیب) با یک دیگر است. همین جاست که ویِِژگی های اصطلاح شبه جمله روشن می شود؛ از آن جا که شبه جمله خالی از اسناد است قابلیت های بسیاری ازجمله پیوند با ترکیب های اسنادی تام و ناقص را پذیراست و می تواند در این راستا دارای اسناد شود. بر این اساس گاه در جایگاه مبتدا (رُبَّ رجُلٍ قائمٌ) و گاه در موضع خبر (زیدٌ فی الدّار) و مانند آن قرار می گیرد. از آن جا که شبه جمله استقلال معنایی و مفهومی ندارد، نیازمند کلمه ای است که بدان معنا بخشد؛ از این رو لزوم تعلُّق، متعلِّق، و متعلَّق احساس می شود و هرچه متعلَّق قوی تر باشد معنا از استواری و ثبات و قدرت بیش تری برخوردار می شود. بنابراین، نخستین درجه تعلّق و بهترین و والاترین وجه آن را تعلّق به فعل و شبه فعل دانسته اند. نحویان معتقدند اگر متعلَّق فعل عام مذکور یا خاص مذکور یا محذوف باشد ظرف لغو و اگر از افعال عموم محذوف باشد ظرف مستقر است. هنگامی که ظرف مستقر باشد درواقع معنا و مفهوم از استقرار و استقلال مناسبی برخوردار است و از ذات ترکیب می توان بدان دست یافت ولیکن در ظرف لغو استقلال معنایی وجود ندارد و باید با توجه به متعلَّق و متعلِّق ظرف را دارای معنا و مفهوم کند.
۲.

مقاله به زبان عربی: بررسی بسامد دو واژه ""رندی"" و ""ظرف"" در شعر حافظ و ابونواس (دراسة موتیف ""الظرف"" و""رندی"" فی شعر أبی نواس الأهوازی وحافظ الشیرازی قراءة مقارنة)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ رندی ابونواس ظرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۴ تعداد دانلود : ۶۹۳
حافظ و ابونواس دو تن از شاعران بنام ایران زمینند. شاعر اول را بیشتر به اشعار غزلی و عارفانه اش می شناسند و دومی به باده سرایی در طول تاریخ ماندگار شده است. اما این ظاهر قضیه است؛ وقتی در اعماق اشعارشان تأمل می کنیم رازهای ناگفته ای برملا می شود. دو واژه ""رندی"" و ""ظرف"" که به ترتیب در شعر حافظ و ابونواس از بسامد بالایی برخوردار است، شخصیت این دو شاعر را معرفی می کند. پس از بررسی معنای این دو واژه در فرهنگ لغتها، به بررسی رندانگی حافظ و ظرافت ابونواس می پردازیم و به این حقیقت دست می یابیم که چطور فاصله شش قرن بین آن دو با توجه به همانندی اندیشه شان، بی معنی می نماید. روش تحقیق در این مقاله تحلیلی تاریخی است؛ با توجه به ویژگی های اجتماعی حاکم بر زمانه دو شاعر و با تحلیل شواهد موجود در آثارشان و با نگاهی نقادانه و بی طرف به بررسی شخصیت رندانه دو شاعر می پردازیم.
۳.

تحلیل استعاری وجود شناسی صدرایی: استعاره جهتی داخل – خارج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی ظرف داخل خارج وجود ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰
زبان شناسان شناختی از دو ابزار «طرح واره تصویری» و «استعاره مفهومی» جهت تبیین فرایند شناخت در انسان بهره می برند. طرح واره تصویری ساختاری ذهنی است که حاصل مواجهه انسان با پدیده های تکرارشونده حسی است. استعاره مفهومی نیز این طرح واره تصویری را به صورت نظام مند به مفاهیم انتزاعی و غیر محسوس تعمیم می دهد. مواجهه روزمره انسان با ظرف های فیزیکی همانند بدن انسانی، خانه و وسایل نقلیه، طرح واره جهتی داخل – خارج (ظرف) را در ذهن انسان ایجاد می کند و انسان با توسل به استعاره های مفهومی از این طرح واره جهت فهم مفاهیم انتزاعی به مثابه ظرف بهره می برد. ملاصدرا جهت توصیف مفاهیم متافیزیکی وجود، ماهیت و عدم از الفاظی همانند «ظرف»، «وعاء»، «دار»، «بقعه» بهره می برد. او همچنین از ورود و خروج به ظرف وجود یا عدم سخن به میان می آورد. از وجود خارجی در تقابل با وجود ذهنی استفاده می کند. این شواهد در چارچوب طرح واره تصویری ظرف و استعاره های مفهومی مبتنی بر این طرح واره قابل فهم است.
۴.

مفهوم سازی غم با حوزۀ شناختی ظرف در زبان های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرف غم استعاره های فرهنگ بنیاد زبان های فارسی و عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۲
پژوهش حاضر به بررسی مفهوم غم در آن بخش از زبان های فارسی و عربی پرداخته که با حوزه های مبدأ مرتبط با ظرف، تصور و بیان شده است. از این طریق، شیوه اندیشیدن سخنگویان زبان های مذکور در این حوزه درک می شود و شباهت ها و تفاوت های میان آنها نمایان می گردد. افزون براین، سعی شده که نظم نهفته در پَسِ عبارات گسسته و به ظاهر نامنظمِ ظرف انگاری فرد غمگین آشکار گشته و نظام شناختی آن توصیف گردد. روش انجام این تحقیق به صورت تحلیلی و درچارچوب استعاره شناختی است. مطالعات مقایسه ای، شناخت چگونگی ساختارمندی مفاهیم مشترک در نظام مفهومی سخنگویان زبان های مختلف و شناسایی استعاره های فرهنگ بنیاد توانسته اند در درک شناختی فرهنگ ها از یکدیگر نقش مهمی داشته باشند. برای نمونه، می توان به این نکته اشاره کرد که سخنگویان عربی، غم را عمدتاً ماده ای دانسته اند که گلو را بند آورده (غصّ، شجا، جرِض)؛ یعنی این انسداد حلق است که برجستگی داشته، درحالی که فرد فارسی زبان، غم را عمدتاً خوراکی دانسته که آن را خورده است (غم/ غصه خورد). گویی، سختی قورت دادن در آن برجستگی نداشته و مشکل اینجاست که این خوراک در دل (معده) انباشته شده و این اندام را تحت فشار قرار داده (دلم ترکید)، یا اینکه این خوراک باعث آسیب و زخمِ دل گشته است (خونِ دل می خورد)؛ یعنی خوردن غم مایه زخم و خون شدن دل است.