مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ناشنوایان
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق بررسی موانع حضور معلولین، نابینایان وناشنوایان شهر اراک در ورزش های همگانیبود. روش تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی است که به روش میدانی انجام شد. کلیه معلولین (جسمی- حرکتی و کم توان ذهنی)، نابینایان و ناشنوایان (غیر ورزشکار) شهر اراک به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. 60 نفر از این جامعه آماری پرسشنامه های توزیع شده را برگرداندند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از کسب روایی و پایایی (87/0= α) بین نمونه ها توزیع شد. از آمار توصیفی و آزمون فریدمن و تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها نشان داد که عدم کیفیت اماکن ورزشی، مشکلات روزمره، نداشتن اطلاعات ورزشی مهم ترین موانع حضور آزمودنی ها در فعالیت های ورزشی بودند. همچنین در مقایسه نوع معلولیت و موانع حضور در فعالیت های ورزشی مشاهده شد که بین سه گروه با معلولیت های مختلف در موانع ناشی از کیفیت اماکن ورزشی، اطلاعات ورزشی و آسیب دیدگی ورزشی تفاوت معنی داری وجود دارد. در تعیین جایگاه تفاوت های موجود در بین سه گروه معلولین، نابینایان و ناشنوایان و مقایسه این سه گروه، معلوم شد که بین معلولین با ناشنوایان در موانع مربوط به اطلاعات ورزشی و معلولین با نابینایان در موانع مربوط به مشکلات زندگی و نابینایان با ناشنوایان در موانع مربوط به مشکلات رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0P<). با توجه به یافته های حاصل از تحقیق پیشنهاد می شود مسئولان ورزش در جهت برداشتن موانع موجود بر سر راه ورزش همگانی معلولین، نابینایان و ناشنوایان تلاش کنند.
تأثیر حذف بازخورد بینایی بر استراتژی های بازیابی تعادل افراد ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
81-96
حوزه های تخصصی:
تاکنون پژوهش های متعددی درزمینه بررسی نقش بینایی در توانایی کنترل پاسچر افراد انجام شده اند و اهمیت اطلاعات بینایی را در این زمینه به خوبی نشان داده اند، ولی در هیچ یک از این گزارش ها به بررسی نقش اطلاعات بینایی در استراتژی های بازیابی تعادل پرداخته نشده است. داده هایسیستمدهلیزیبرایتثبیتنگاه کردنلازموحیاتیهستند؛بنابراین، می توانانتظارداشتکهکاراییسیستمبیناییدرافراد ناشنواازافرادعادیکمترباشد؛براین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر حذف بازخورد بینایی بر استراتژی های بازیابی تعادل افراد ناشنوا بود. 15 زن ناشنوا با میانگین سنی25/2 ± 93/28 سال، قد 46/6 ± 73/156 سانتی متر و وزن 91/7 ± 06/58 کیلوگرم به عنوان آزمودنی های پژوهش انتخاب شدند. استراتژی های بازیابی تعادل با استفاده از حرکت ناگهانی تردمیل و توسط شش دوربین پرسرعت ثبت شدند. برای مقایسه متغیرهای پژوهش در دو وضعیت چشم باز و چشم بسته از آزمون تی زوجی استفاده شد.نتایج نشان داد که میزان نوسانات مفاصل ران و مچ پای ناشنوایان در پاسخ به اغتشاش های خلفی-قدامی و قدامی-خلفی با بستن چشم ها در حالت ایستاده می تواند به طور معناداری افزایشیابد (05/0 > P).همچنین، بین نسبت نوسانات مفصل ران به مچ پای ناشنوایاندر دو حالت چشم باز و چشم بسته تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0 < P). حذف اطلاعات بینایی موجب افزایش نوسانات مفاصل ران و مچ پای ناشنوایان می شود، اما تغییر معناداری در نسبت نوسانات مفصل ران به مچ پا ایجاد نشده است؛ بنابراین، به نظر می رسد که اطلاعات بینایی نقش مهمی در انتخاب استراتژی های استفاده شده برای بازیابی تعادل در افراد ناشنوا ندارند.
کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با آسیب بینایی، شنوایی و اختلال اتیسم
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
63-71
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف؛ بررسی کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با آسیب بینایی, شنوایی و اختلال اتیسم انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران مراجعه کننده به مراکز و مدارس ویژه کودکان با آسیب بینایی و شنوایی و مراکز توانبخشی اختلال اتیسم شهر تهران در سال 1395-96 بود. از بین کل مراکز؛ مدرسه نابینایان شهید محبی و خزائلی, کانون ناشنوایان تهران و مدرسه ناشنوایان نیمروز و مرکز اتیسم دوم آوریل به صورت نمونه هدفمند انتخاب شدند و از بین کل مراکز تعداد 45 مادر مراجعه کننده دارای کودک نابینا, 45 مادر دارای کودک ناشنوا و 45 مادر دارای کودک با اختلال اتیسم(در مجموع 135 مادر) به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع علی/ مقایسه ای می باشد. از مقیاس کیفیت زندگی واروشربون (36-SF) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چند متغیری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی سه گروه از مادران , تفاوت معنادری در سطح(01/0< P) وجود دارد و آزمون تعقیبی شفه نشان داد که کیفیت زندگی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم نسبت به دو گروه مادران دارای کودک ناشنوا و نابینا پایین بود و کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا بهتر از دو گروه یعنی ناشنوایان و اتیسم بدست آمد.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای معلولان به منظور ارائه خدمات و طراحی برنامه ها در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین نیازهای معلولان (جسمی-حرکتی، نابینایان و کم بینایان، ناشنوایان و کم شنوایان) کشور به منظور ارائه و طراحی خدمات و برنامه های کتابخانه های عمومی ایران است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف، کاربردی و از نظرِ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظرِ روش اجرا، پیمایشی بود که به صورت مقطعی انجام شده است . نمونه آماری متشکل از 82 نفر از سه گروه معلولان جسمی-حرکتی، نابینایان وکم بینایان و ناشنوایان و کم شنوایان 15 سال به بالا بود که به روشِ نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 10 استان انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسش نامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه آمار توصیفی و تحلیلی از نرم افزار SPSS ویرایش 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد وجود کتابداران متخصص با برخورد مناسب، داشتن آسانسور یا بالابر و حمایت مسئولان از نیازهای معلولان، برای معلولان جسمی-حرکتی مهم ترین نیاز بوده است. در گروه نابینایان و کم بینایان، وجود آسانسور مجهز به دکمه های بریل در صورت چندطبقه بودن کتابخانه، تخصیص بودجه مناسب برای تأمین منابع موردنیاز و فراهم کردن دسترسی به فهرست کامل کتاب های گویای موجود در کتابخانه های عمومی کشور از طریق اینترنت جزء نیازهای دارای اهمیت این گروه بوده است. در گروه ناشنوایان و کم شنوایان نیز برگزاری برنامه های گروهی و اردوهای تفریحی، وجود مترجمان آشنا به زبان اشاره در کتابخانه و برگزاری کلاس های آشنایی با زبان اشاره از جمله مهم ترین نیازها بوده است. اصالت/ارزش: تاکنون پژوهشی در داخل کشور در این حجم از نظرِ گستردگی جامعه موردبررسی و در نظر گرفتن نیازهای سه گروه از معلولان (معلولان جسمی-حرکتی، نابینایان و کم بینایان، ناشنوایان و کم شنوایان) انجام نگرفته است. کتابخانه های عمومی می توانند با در نظر گرفتن نیازهای گروه های مختلف معلولان، با ارائه خدمات مناسب به معلولان، در زمینه توانمندسازی آنان و فراهم کردن دسترسی برابر به اطلاعات و در نتیجه کمک به فراهم کردن شرایط زندگی بهتر برای آنان مساعدت کنند.
طراحی مدل ارتباطی استراتژی های مدیریت تعارض با رضایتمندی ورزشکاران تیم های ملی ناشنوایان ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دانش در ورزش دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
30 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضرطراحی مدل ارتباطی استراتژی های مدیریت تعارض با رضایتمندی ورزشکاران تیم های ملی فدراسیون ورزش های ناشنوایان ایران بود . جامعه آماری پژوهش حاضررا کلیه ورزشکاران تیم های ملی ناشنوایان ایران تشکیل داده است که تعداد آن ها 220 ورزشکارمی باشدو نمونه آماری تحقیق را ورزشکاران منتخب تیم های ملی به تعداد 150 نفر تشکیل داده اند. دراین تحقیق از پرسش نامه های مدیریت تعارض رابینز (1998) و رضایتمندی ورزشکاران ریمروچلادورای (1998) استفاده شد . برای تجزیه وتحلیل داده ها و اولویت بندی وتعیین سبک غالب مدیریت تعارض ازآزمون فریدمن وبرای تعیین ارتباط بین متغیرها و میزان تاثیرگذاری متغیرها ضمن استفاده از ضریب همبستگی پیرسون از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است همچنین از نرم افزارهای (اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس) جهت انجام محاسبات وطراحی مدل استفاده شد.نتایج نشان می دهد که مربیان تیم های ملی ناشنوایان بیشترازاستراتژی عدم مقابله استفاده می کنند وسبک کنترل کمترین استفاده رادارد. از میان ابعاد رضایتمندی ورزشکاران ،بعد رضایت ازعملکردفردی دارای بالاترین میانگین وبعد رضایت ازعملکرد تیمی دارای کمترین میانگین می باشد . همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد ضمن ارتباط سبک های مدیریت تعارض(2.81=t ، 0.68=f)بارضایتمندی ورزشکاران، استراتژی راه حل گرایی (2.64=t ، 0.46=f)واستراتژی عدم مقابله (2.78=t ، 0.32=f) با رضایتمندی ورزشکاران ارتباط مثبت و معناداردارند وبه ترتیب 46و32درصد بر رضایتمندی ورزشکاران تاثیرگذار هستند. براساس نتایج تحقیق زمانی که مربیان تیم های ملی ناشنوایان از استراتژی های راه حل گرایی وعدم مفابله استفاده می کننددر مدیریت تعارضات وایجاد رضایت مندی ورزشکاران موفق تر هستند.
نفی در زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناشنوایان ایرانی از زبان اشاره ای در تعاملات خود استفاده می کنند که زبانی طبیعی با دستور زبان خاص خود و مستقل از زبان فارسی است. هدف این پژوهش بررسی ساخت نفی در زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی) است. روش پژوهش برگرفته از پژوهش های بین زبانی زشن (2004, 2006) است که درباره 38 زبان اشاره انجام شده اند. 7 بزرگسال ناشنوای عمیق مسلط به زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یک مترجم و مشاور زبان اشاره در تمام مراحل پژوهش حضور داشت. برای جمع آوری داده، ضبط ویدئویی و مشاهده رفتارهای زبانی اشاره گران هنگام ارائه محرک های زبانی و همچنین مشاهده هدفمند فیلم هایی به زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی) صورت گرفت. داده ها برای بررسی وارد برنامه نرم افزاری ELAN شدند. تحلیل داده ها نشان داد که در زبان اشاره ایرانی (گونه تهرانی)، نشانه گذاری نفی هم به صورت دستی و هم غیردستی در شکل های مختلف قابل مشاهده است. نفی غیردستی اجباری نیست و از نظر سیطره می تواند کل بند (منهای بخش مبتداسازی شده) یا بخش/بخش هایی از یک بند را دربر گیرد. منفی سازهای اصلی بند (ادات نفی دستی) عبارت انداز: نه (NOT)، نه (NO)، هیچ (NONE)، نه (اصلاً ، به هیچ وجه و ...) (NEVER) و نه وجودی (NOT-EXIST). واژه بست سازی ادات نفی فراوان مشاهده شد.
بررسی شناختی فعل های «بودن» و «داشتن» در نوشتار ناشنوایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقایسه ی مقولات دستوری فعل جزو مقولات انتزاعی محسوب می شود. از آنجا که ناشنوایان به دلیل محدودیت های شنیداری در به کارگیری واژه هایی که دارای مفاهیم انتزاعی هستند خطا می کنند؛ نگارندگان در راستای بررسی مقوله ی فعل حدود 4500 جمله در نوشتار 10 دانش آموز ناشنوای دختر در مقطع دوم و سوم راهنمایی در استان کرمانشاه در طول یک سال تحصیلی گردآوری نمودند. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارکرد دو فعل پر بسامد «بودن» و «داشتن» در نوشتار شرکت کننده ها است. در پی این هدف دو پرسش مطرح شد: الف) چه نوع خطاهای معنایی در ارتباط با این دو فعل در نوشتار ناشنوایان یافت می شود؟ ب) ماهیت معنایی و شناختی این دو فعل چه تاثیری در میزان استفاده از این فعل ها و خطاهای مربوط به آنها دارد؟ نتایج این پژوهش نشان داد خطای گزینشی (استفاده از دو فعل «بودن» و «داشتن» به جای یکدیگر یا به جای دیگر فعل ها)، خطای ساختار موضوعی در رابطه با فعل «داشتن» و خطای اضافه نویسی فعل «بودن» به ترتیب خطاهای پربسامد هستند. این امر نشان می دهد برخلاف بسامد بالای استفاده از این دو فعل، شرکت کننده ها به محتوای مفهومی این دو فعل تسلط کافی ندارند. همچنین، با توجه به آموزه های دستور شناختی، نگارندگان بر این باورند از آنجا که تغییری در وضعیت درونی فعل های نامتکامل رخ نمی دهد و در طی زمان ثابتند بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند. علت دیگر پربسامد بودن فعل «بودن» محتوای مفهومی اندک و ترسیم طرحواره ای آن است.