فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۳۲۱ تا ۹٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی آرایش سازه ها و ارتباط آن با ساخت اطلاع در گویش گیلکی لاهیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر ترتیب سازه های اصلی و عملکرد مبتدا و کانون را با تأکید بر نگاه گفتمانی به نقش هایی مانند گوینده، شنونده، صحنه گفتمان و زمینه کلامی در گویش لاهیجانی بررسی می کند. این بررسی در چارچوب پیشنهادی ارتشیک شایر (2007) و ویلی (1997) به موضوع می پردازد. هدف این پژوهش، تعیین ترتیب سازه در گویش لاهیجانی و چگونگی تعامل آن با ساخت اطلاع است. مکالمات گویشوران بومی به مدت هشت ساعت ضبط و جمعاً 800 جمله گردآوری شد. گویش گیلکی لاهیجانی گویشی است فعل پایان که بیش ترین فراوانی SOV (صورت بی نشان) را نشان می دهد. ترتیب سازه ها آزاد و جزو زبان های غیرترتیبی است. چهار نوع مبتدای صحنه (پنهان در بافت)، دائمی/ موقت، چندتایی و تهی در این گویش شناسایی شدند. برای تعبیر جملات، حضور حداقل یک مبتدا برای تفسیر جمله الزامی است. مبتداها، اطلاعاتی هستند که می توانند هم در ابتدا و هم در انتهای جملات ظاهر شوند. همچنین دو نوع کانون تقابلی و محدود شناسایی شدند. بافت و شرایط کلامی، مبتدا یا کانون بودن را تعیین می کنند؛ پس هم مبتدا و هم کانون می توانند تقابلی باشند. گویش لاهیجانی (در شکل نشان دار خود) هم دارای ترتیب سازه آزاد و انعطاف پذیر و هم دارای ساخت اطلاع آزاد و انعطاف پذیر است که در آن عوامل نحوی و ساخت اطلاع توسط نیت کاربردی گوینده جابه جا می شوند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عامل اصلی برای این جابه جایی و انعطاف پذیری در جملات نیت کاربردی گوینده است.
Representation of Feelings in Translation of Anti-racism Novels: A Case Study of Beloved by Toni Morrison
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۱, Winter ۲۰۲۳
117 - 127
حوزههای تخصصی:
Anti-racism novels, portraying racism in all areas of wealth and income, education, health care, civil rights, life in North America and apartheid in South Africa, can create awareness toward different kinds of oppression that people suffered during different periods. The purpose of this study is to present a thematic analysis of Persian translations of Morrison’s Beloved (1987) from English between 1978 and 2005/ 1357 and 1384 by Gulrukh Sa’īdnīyā, Sānāz Sihatī, and Shīrīndukht Daghīghīān applying the theory of the structure of feeling by Williams (1983). In order to do this study, sentimental scenes of Beloved, examining the destructive legacy of slavery, which were translated during the period under study were examined. Persian translations of these scenes were identified, and the representations of the feelings in the identified scenes were analyzed based on the theory of the structure of feeling by Williams (1983). Based on the findings, it can be concluded that the three translators seemed to be able to transfer the representations of the identified sentimental scenes, such as fury and resentment into Persian. Furthermore, the findings suggest that translation of anti-racism novels plays a significant role in transferring representation of feelings of oppressed people into other nations.
Book Reviews in Sciences: Structural and Functional Differences in Lexical Bundles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lexical bundles are recurrent multi-word sequences that play a crucial role in academic discourse. This article presents an analysis of lexical bundles in book reviews across the disciplines of human and natural sciences. Drawing from a corpus of 737 book reviews, the study investigates the functional roles and structural patterns of these recurrent linguistic units. The research aims to bridge a gap in the literature by exploring how lexical bundles vary across disciplines. Employing a quantitative-qualitative approach, the study first quantitatively identifies the most common 4-word lexical bundles and compares their distribution between the two disciplines. The researchers then qualitatively analyzed the context in which these bundles are used, observing that they often serve to refer to or evaluate the structure, content, audience, or scope of the book under review. Findings reveal that while both human and natural sciences book reviews share some lexical bundles, they exhibit variations in their distribution, structures, and functions. Notably, natural sciences book reviews employ a greater frequency of lexical bundles signaling an evaluative context, particularly contexts related to the assessment of a book. The study also uncovers differences in the structural preferences of lexical bundles between the two disciplines. This research contributes to a deeper understanding of the genre-specific utilization of lexical bundles and underscores their role in conveying evaluative meaning in scholarly discourse. Furthermore, the study suggests avenues for further exploration, providing a foundation for future investigations into the intricate interplay between linguistic features and disciplinary preferences.
تأثیر مداخله فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای بر مهارت شنیداری چندرسانه ای و آگاهی فراشناختی زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
193 - 223
حوزههای تخصصی:
اخیراً مهارت شنیداری توجّه محقّقان و نیز متخصّصان را در سراسر دنیا به خود جلب کرده است و پژوهش درخصوص استفاده از راهبردهای مهارت شنیداری زبان دوم، بر راهبردهای فراشناختی متمرکز شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مداخله فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای بر مهارت شنیداری چندرسانه ای زبان آموزان فوق میانی ایرانی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و آگاهی فراشناختی آنان در مهارت شنیداری می پردازد. داده ها از طریق 720 زبان آموز مذکر و مؤنث ایرانی با سطح فوق میانی و در محدوده سنی بین 15 تا 23 سال در سه گروه جمع آوری شد. دو گروه اوّل به تعداد 480 نفر از گروه آزمایش توسط برنامه مداخله سازمان یافته با تمرکز بر آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای و آموزش فراشناختی به مدّت 15 جلسه آموزش داده شدند. زبان آموزان گروه آزمایش دو بار در هفته و هر بار به مدّت 60 دقیقه تمرین داده شدند. گروه سوم، با عنوان گروه گواه، به تعداد 240 نفر از طریق فعّالیّت های شنیداری روتینِ کلاسی بدون دریافت برنامه مداخله سازمان یافته تمرین داده شدند. آزمون های شنیداری چندرسانه ای و پرسشنامه آگاهی فراشناختی شنیداری برای پیگیری درک مطلب و آگاهی فراشناختی دانش آموزان با سطح فوق میانی به کار گرفته شدند. نتایج نشان داد که آموزش فراشناختی از طریق تعامل محاوره ای باعث بهبود مهارت شنیداری چندرسانه ای و همچنین آگاهی فراشناختی زبان آموزان با سطح فوق میانی می شود.
بررسی هسته در برخی گروه های نحوی بر اساس نظریه بهینگی؛ مطالعه موردی گفتار یک دانش آموز کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
221-243
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر چارچوب محدودیت بنیادی که از نظریه بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریه بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانش آموز «الف» که یک دانش آموز پسرِ 16 ساله فارسی زبان کم شنوا است را بر اساس نقض محدودیت های هسته در برخی از گروه های نحوی ارائه و پیشنهاد می کند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانش آموز به دست آمده، در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و تبیین شده اند. نتیجه تحلیل نشان داد که نقض محدودیت های مربوط به هسته در گروه های نحوی را می توان بر اساس چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانش آموز مزبور درک عمیق تری از ساختار نحوی وی به ما می دهد. نکته دیگر اینکه در برنامه گفتاردرمانی این دانش آموز، فرونشانی محدودیت های نشانداری به رتبه پایین تر توسط آموزش محدودیت های پایایی که اکثراً نقض محدودیت های هسته گروه ها هستند ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیک تر می کند. پیشنهاد می شود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هسته های هر گروه به دانش آموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، به تدریج متمم ها به هسته ها افزوده شوند.
Chat GPT in Constructivist Language Pedagogy: Exploring Its Potential and Challenges in Legal Vocabulary Acquisition(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۲ , N. ۴ , ۲۰۲۳
131 - 148
حوزههای تخصصی:
The advent of advanced artificial intelligence (AI) technology, represented by ChatGPT, has ushered in new possibilities in the realm of language learning and teaching. This pre-application pedagogic position study delves into the potential benefits and associated challenges of employing ChatGPT as a potent pedagogical instrument for the acquisition of legal vocabulary. The proposed pedagogy is based on the authors’ primary experiences with the use of ChatGPT for their personal and pedagogical purposes and an unsystematic application of the pedagogy in EAP classes for undergraduate students at a law school of a university in Bangladesh. Our pre-application proposed innovative ChatGPT-mediated approach to vocabulary instruction is theoretically grounded in constructivism in language teaching and (web) technology in constructivist language pedagogy. The proposed pedagogy utilizes online newspapers with legal terminology, creating an interactive learning environment that encourages active participation and covers pronunciation, meaning, and spelling. It leverages primary language word definitions, refines pronunciation, fosters bilingual comprehension, and enhances spelling proficiency, offering a comprehensive learning experience. However, the study also predicts that the implementation of ChatGPT-based language instruction may involve challenges related to educator proficiency, student participation, resource limitations, and technology requirements. This study not only underscores the value of ChatGPT in language education but also paves the way for future research and innovation in the field.
A Comparative Corpus-Based Study of Taboo Translation Conducted by the Iranian State TV in the First and Second Twenty Years of the Islamic Revolution(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۶, No. ۱, ۲۰۲۴
179 - 194
حوزههای تخصصی:
The Islamic revolution of Iran in 1979 caused the replacement of a pro-western government with an Islamic republic which also affected the broadcast of foreign audio-visual products on the State TV. As such products contained taboos, some specific translation strategies seemed necessary according to Islamic laws. This study aimed to investigate how the State TV has dealt with taboos during the first and second twenty years of the Islamic Republic. To this end, four audio-visual products including Secret Army (1977) and Captain Tsubasa (1983) broadcast during the 1980s and 1990s and Wall-E (2008) and House of Cards (2013) aired in the 2000s and 2010s respectively by the State TV were selected. Procedures suggested by Brownlie (2007) were utilized to analyse taboo translation. The findings indicated that the most frequent procedure was changing taboos to irrelevant expressions in Secret Army and Captain Tsubasa, and Wall-E. This procedure was not included in Brownlie’s framework. But the most frequent one in House of Cards was toning down. It was concluded that procedures for taboo translation have been inconsistent during all these four decades and the reason might be ideological and political. Consequently, such inconsistencies may disrupt the logical relation the directors intended to create between their works and their audience and the sudden leniency of IRIB in translating taboos in the House of Cards series for ideological and political purposes may also lead to distrust of the Iranian audience.
بررسی ساخت های همپایه تقابلی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
323 - 354
حوزههای تخصصی:
این مقاله برآن است تا امکانات زبان فارسی برای بیان ساخت های همپایه تقابلی را مورد بررسی قرار دهد. زبان فارسی علاوه بر استفاده از همجواری، از همپایه سازها نیز برای نشان دادن همپایگی تقابلی استفاده می کند که عواملی همچون مقوله دستوری، کاربردشناسی و معنایی در انتخاب نوع همپایه سازها مؤثر هستند. عموماً وقتی که تأکیدی بر روی همپایه ساز تقابلی نیست یا نوع ارتباط بین دو پایه از طریق مراجعه به بافت قابل تأویل است از همجواری استفاده می شود. در صورت استفاده از همپایه ساز، زبان فارسی از سه نوع آن بهره می برد که عبارتند از: بسیط، مرکب و گسسته (دوتایی). هدف پژوهش حاضر مشخص ساختن همپایه سازهای تقابلی فارسی، تعیین جایگاه آنها و بررسی حساسیت همپایه سازهای تقابلی فارسی به مقوله پایه ها است. داده های این پژوهش مشتمل بر ۹۰ جمله است که از گویشوران بومی یا موتور جستجوگر گوگل جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: اکثر همپایه سازهای تقابلی زبان فارسی به مقوله پایه ها حساس هستند و بیشتر آن ها با بندها به کار می روند. در بین این همپایه سازها تعدادی می توانند علاوه بر بیان همپایگی تقابلی، دیگر انواع همپایگی را نیز بیان کنند. دیگر نکته قابل توجه درباره همپایگی در زبان فارسی استفاده این زبان از «و»، «که» و «هم» به صورت هم زمان به عنوان همپایه سازهای عطفی، تقابلی، علّی و انفصالی است. به لحاظ جایگاه همپایه سازها زبان فارسی جزو معدود زبان هایی است که همپایه ساز می تواند در اول یا آخر بند به کار رود [co- A][B]) و [A][B-co]).
بررسی تهاجم کلامی در گفتمان مجلس ایران از چشم انداز بی ادبی زبانی کالپپر و چهارچوب گونه شناختی رتوریک ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش گزیده هایی از گفتمان دوره دهم مجلس ایران (1395 1399ش) را با هدف شناسایی و واکاوی بی ادبی زبانی/ تهاجم کلامی بررسیده ایم. با این هدف، بر دو مبنای نظری بی ادبی زبانی کالپپر (2011)، و رتوریک ارسطو (کندی، 2007) تکیه داشتیم تا رخدادهای بی ادبی زبانی را در متن تعداد برگزیده ای از جلسات پرسش مجلس شناسایی نموده، درباره شمول آن دسته از پاره گفت ها، که دربردارنده بی ادبی اند، ذیل هر یک از گونه های رتوریک ارسطو تصمیم گیری کنیم. پرسش های پژوهش عبارت اند از: کدام مقوله های بی ادبی کالپپر (2011) و با چه بسامدی در پیکره پژوهش نمود یافته اند؟ چند درصد از پاره گفت های دربردارنده بی ادبی مشاجراتی، مشاوراتی و یا منافراتی اند؟ برخی یافته های پژوهش: در میان مقوله های کالپپر (2011: 113 193)، از فرمول واره های مرسوم شده بی ادبی، پرسش/ پیش انگاری ناخوشایند و سپس توهین، و از بی ادبی های تلویحی، اظهارات دوپهلو و سپس طعنه بیش از همه نمود یافته اند. برخی فرمول واره ها و بیان های زبانی پربسامد درپیکره، به عنوان فرمول واره های مرسوم شده بی ادبی در گفتمان (دست کم آن دوره) مجلس شناسایی و معرفی شدند. 70درصد پاره گفت های دربردارنده بی ادبی در متن جلسات پرسش مجلس ایران ذیل گونه مشاجرات و 30درصد دیگر نیز ذیل گونه مشاورات و منافرات دسته بندی شدند.
بررسی نقش استعجاز در ساختار معنایی اصطلاحات زبانی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاحات زبانی عبارت هایی هستند که به سادگی و با دانستن دستور و معنای واژگان، نمی توان معنای آنها را پیش بینی کرد. در این مقاله به بررسی گونه ای از اصطلاحات زبانی از دریچه معناشناسی شناختی و بر پایه رده بندی اصطلاحات زبانی در چارچوب نظریات فیلمور و دیگران (1988) و استعجاز در قالب نظریات گوسنز (1990)، و تعیین نقش استعجاز در ساختار معنایی آنها پرداخته ایم. استعجاز، حاصل حضور همزمان استعاره و مجاز در یک ساختار معنایی و تعامل آنها با یکدیگر است. اصطلاحات مورد بررسی در این مقاله، اصطلاحات رایج حاوی اندام واژه ها هستند که ساختار رده شناختی واژگان-آشنا در قالب نحوی متعارف دارند و دارای حالت جوهری می باشند. در این بررسی به دو نتیجه مشخص رسیدیم؛ اول اینکه، در کنار استعاره و مجاز، استعجاز هم نقش پررنگی در ساختار معنایی اصطلاحات حاوی اندام واژه ها دارد و دوم اینکه، استعجاز دخیل در ساختار معنایی این اصطلاحات از نوع «مجاز درون استعاره» است که در آن، استعاره، زمینه را برای ظهور مجاز فراهم می کند. این یافته ها در چارچوب رویکرد ذیل به صدر قابل تحلیل است، بدین ترتیب که ابتدا نقش یا کارکرد انتزاعی عضوی از بدن، از رهگذر عملکرد استعاره، در قالب یک حوزه عینی، مفهوم سازی می گردد، سپس، مجاز وارد عمل می شود و آن نقش یا کارکرد انتزاعی را با نام عضو عینی مربوطه جایگزین می کند؛ بدین ترتیب از مفهومی کاملاً انتزاعی در ذیل، به مفهومی تا حد ممکن عینی و ملموس در صدر می رسیم.
Exploring Iranian ESP Teachers’ Assessment Practices in Online Specialized English Courses
حوزههای تخصصی:
As an integral dimension of instruction, assessment determines whether or not the educational goals are being fulfilled. The present study was an attempt to investigate Iranian ESP instructors’ common classroom assessment practices. To this end, based on convenience sampling, eight different ESP teachers teaching BA students from a variety of departments at Rasht Islamic Azad University, Iran were selected. An observation checklist containing 31 items was used as the only data-gathering instrument of this study. The results of the descriptive statistics revealed that some assessment practices including using portfolio to assess student progress, assessing group class participation, conducting item analysis for teacher-made tests, and writing matching questions were applied less frequently in the ESP classes. However, some assessment practices such as incorporating attendance in the calculation of grades and recognizing unethical, illegal, or inappropriate uses of assessment information were more likely to be used in the observed ESP classes. The instructors were also more likely to incorporate classroom behavior in the calculation of grades, incorporate extra credit activities in the calculation of grades, recognize unethical, illegal, or inappropriate assessment methods, and inform students how grades are to be assigned. It is concluded that ESP teachers utilize both traditional testing and alternative assessment for achieving a complementary process of assessment, and they call for an integration of them due to their importance in assessing both the process and product of learning. The results of this study may hopefully be beneficial for curriculum developers, materials developers, course and syllabus designers, teachers and teacher trainers, and the other stakeholders in the fields of language teaching and learning as well.
انگیزه های تعاملی در همسویی/ ناهمسویی در ترجمه: ارزیابی چگونگی بازتاب «دیگری» در برگردان نهادی از گفتمان های سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
179 - 209
حوزههای تخصصی:
انجام پژوهش حاضر از آنجایی ضرورت دارد که بر نقش تعیین کننده اختیارات و محدودیت های زبانی، کاربردشناختی و شناختی در رخداد همسویی یا ناهمسویی در امر ترجمه تأکید می کند و به ارزیابی چگونگی بازتاب هَستار «دیگری» در ترجمه نهادی از گفتمان های سیاسی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که بروز همسویی یا ناهمسویی بین متون مبدأ و برگردان های نهادی در مورد «دیگری» و تشریح تهدید های آن، ناشی از چه انگیزه ها و عواملی می تواند باشد؟ با استفاده از «نظریه مجاورت» تعداد 20 نمونه از سخنرانی های مقام معظم رهبری در فاصله بین سال های 1394-1398 را که به تشریح هَستار دیگری و تهدید های آن علیه جمهوری اسلامی می پردازند، تحلیل و بررسی شد. تحلیل داده ها نشان می دهد که برگردان های نهادی از سخنرانی ها و بیانات رهبری از همسویی حداکثری با متون مبدأ برخوردار هستند. بااین وجود، تحلیل داده ها موارد جزئی ناهمسویی در سطح ساختمان «وجهیت» و «وجه» را نشان داد، اما این موارد تغییرات معنایی فاحشی در کلیت پاره گفتار پدید نیاورده اند. در بررسی عوامل و انگیزه های مؤثر در بروز همسویی یا ناهمسویی به این نتیجه رسیدیم که عوامل درون زبانی و عوامل برون زبانی متنوع از جمله جایگاه سیاسی تولیدکننده متن، نهاد متولی ترجمه و هدف از ترجمه در تعاملی دیالکتیک زمینه ای را برای مترجم فراهم می کنند تا بین متون مبدأ و مقصد همسویی یا ناهمسویی ایجاد کند.
بررسی معنایی و اشتقاقی واژه ویذ/ وید در شعری منسوب به رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی معنایی و اشتقاقی واژه ویذ/ وید که در بیتی منسوب به رودکی آمده می پردازیم. در فرهنگ های کهن فارسی دو معنای «گم» و «کم» برای این واژه آمده و مشخص نیست معنای اصیل واژه کدام است. سعی ما بر آن است تا با بررسی نسخ فرهنگ های مختلف فارسی و شواهد شعری که واژه مورد بحث در آنها آمده، معنای درست واژه را دریابیم. در این راه صورت های ایرانی باستان و ایرانی میانه واژه را بازسازی و شناسایی می کنیم و گونه های دیگر احتمالی واژه را در فارسی دری و طبری زیدی نشان می دهیم. با توجه به شواهد احتمالاً معنای صحیح واژه «گم» است و معنای «کم» تحت تأثیر خصیصه املایی نگارش حرف «گ» به صورت «ک» در متون قدیمی فارسی پدید آمده است.
وجهیت احتمالی/ تداولی در زبان ترکی آذربایجانی با رویکرد نظام دستور نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به مقوله وجهیت در دستور زبان ترکی آذربایجانی باعث آمیختگی آن با مفهوم وجه و ایجاد ابهام، کثرت و گاه تناقض در تقسیم بندی وجه شده است. هدف این جستار، مطالعه زبان ترکی بر اساس رویکردی است که بتواند تمایزی شفاف بین این دو مقوله ایجاد کند. روش تحقیق، بررسی وجهیت احتمالی/ تداولی در ترکی با توسل به بند های ترکی با معادل های انگلیسی و فارسی آن ها و با پیروی از الگوی ساختار وجه در رویکرد دستور نقشی بوده و این نتایج به دست آمد: حالت های احتمال و تداول در سه درجه و سطح متفاوت در زبان ترکی مشخص شد. برخلاف زبان انگلیسی، در برخی موارد در ترکی آذربایجانی، پیوند هایی که سطح یقین بالا و متوسط را از هم متمایز کند وجود نداشته، بلکه برای دو حالت مذکور از پیوند یکسانی استفاده می شود. همچنین تمایز معنایی زمان داری های مختلف برای بیان درجه امکان در انگلیسی، در زبان ترکی بدلیل استفاده از یک پیوند امکان پذیر نیست. حضور افزوده های وجهی در بند ها سبب ارتقای سطح یقین در این زبان شده و ابهام در تمایز بین درجات زمانداری ها در زبان ترکی را رفع می کند. مفهوم زمان در زمانداری های وجهی در زبان ترکی، برخلاف انگلیسی، به واسطه پیوند-ıd و عدم حضور آن یعنی تکواژ صفر نمود پیدا می کنند که به ترتیب بیان گر زمان گذشته و حال می باشند.
بازتاب ایدئولوژی و قدرت در نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی با توجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آن ها بررسی شده است. در این بررسی، نمایشنامه نه به عنوان یک متن هنری صِرف، بلکه به عنوان یک عنصر زبانی مطالعه شده که در برگیرنده گفتمان های مختلف است که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موردبررسی قرار گرفته است. متن های انتخاب شده برای این پژوهش، نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی هستند که هر دو در بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ یعنی همزمان با دولت اصول گرا امکان مصرف در جامعه (به معنای انتشار و اجرا) داشته اند. با استفاده از مدل سه مرحله ای فرکلاف یعنی تحلیل متن، یافتن کارکرد گفتمانی و یافتن کارکرد اجتماعی این نتیجه حاصل می شود که گفتمان حاکم در آن دوران بر شکل گیری متون تأثیر داشته است و همزمان گفتمان های مورداستفاده نویسنده در نمایشنامه ها بر اساس جنسیت نویسنده و برخی ویژگی های دیگر با مفصل بندی گفتمانیِ هژمونی زمانه فاصله دارد. اگرچه نویسنده سعی دارد با استفاده از ابزارهای زبانی از هژمونی فاصله بگیرد، اما میزان این فاصله و چگونگی بازتاب ایدئولوژی و قدرت در متن های موردنظر قابل بررسی هستند.
تحلیلی منظورشناختی بر کاربرد راهبرد تلویح در آفرینش گفتمان در ترجمۀ شفاهی همزمان: بررسی ترجمۀ گفتمان نماها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از راهبرد تلویح در آفرینش گفتمان در ترجمه یکی از مسائل اساسی در مطالعات منظورشناسی این حوزه و از راهبردهای حل مسئله در ترجمه شفاهی همزمان می باشد. با توجه به این که گفتمان نماها محور مدیریت گفتمان را تشکیل می دهند، حذف یا انعکاس ضمنی نقش و کارکرد آن ها پدیده مهمی برای تجزیه و تحلیل می باشد. هدف پژوهشگر در این مطالعه، تحلیل، بررسی، و کشف مظاهر و نمودهای تلویح در مدیریت گفتمان مترجم شفاهی همزمان برای معرفی الگوی پژوهشی در این گستره بود. این پژوهش بر اساس نظریه های انسجام و معادل های ترجمه انجام شد و از الگوهای گفتمان نما در گفتمان شناسی و تلویح در ترجمه شناسی برای تحلیل پیکره های موازی استفاده گردید. تحلیل کنش های این مترجم ایرانی نشان داد که وی در حدود یک سوم (29%) موارد برای حل مشکلات خویش از راهبرد تلویح بهره برداری کرده است. علاوه براین، مطالعه راهبردها و کنش های منظورشناختی او به کشف الگوی مستطیلی ذیل در ترجمه تلویحی گفتمان نماها منتهی شد: تعمیم دستوری، کاهش لغوی، حذف لغوی، و رویکرد فرهنگی-منظورشناختی شناخت گفتمان مخاطب. لذا به کمک این کنش ها و راهبردها ، مترجم شفاهی همزمان ایرانی به مدیریت خلاقانه گفتمان خود به شکل ضمنی اقدام کرده است. کاربردهای آموزشی، پژوهشی و علمی گوناگونی در گستره های مختلف مطالعات ترجمه مانند کتب درسی و مدیریت کلاس بررسی و پیشنهاد گردید.
Rendering Taboos in Subtitling and Dubbing: A Case Study of the Persian Translation of the American Drama Television Series
حوزههای تخصصی:
Translating taboo words is one of the challenging tasks that translators face during subtitling and dubbing movies. The translation of taboo words should be handled carefully since they may violate the norms of the target society. In this regard, the translators use different strategies to find an equivalent in the target language. This study tried to identify the strategies used by Iranian translators in dubbing and subtitling the F*k words as taboos in American English-drama crime television series based on Davoodi’s (2009) model. Thus, this was a corpus-based study that has a quantitative method with a descriptive comparative approach. The corpus of this study was limited to F*k words found in the TV series called Big Little Lies season one. This TV series was selected as the corpus of this research because this series movie was incredibly more suggestive and popular in recent decades and targeted a wide range of audiences and adults. Thus, 80 F*k words were identified for further analysis based on Sharifi and Darchinian's (2009) model. Descriptive statistics were used to determine frequencies and percentages of the applied strategies in the Persian subtitled and dubbed of the F*k words. The findings showed that Substitution, and Euphemism were the first and second used strategies by Iranian translators for dubbing and subtitling the F*k words, respectively. Additionally, the results of the Chi-square test revealed that there was not a significant difference between Iranian translators’ strategies for subtitling and dubbing F*k words. The results of the present study can be beneficial for Iranian subtitlers, dubbers, and translation students in the subtitling and dubbing of F*k words as taboos in crime drama movies from English into Persian.
دیدگاه نشانه شناختی-معناشناختی به سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک زندگی قصد دارد نشان دهد که انسان می تواند در چالش مستمر با باورها و قرار گرفتن در فرآیند راستایی آزمایی، یک سبک زندگی را به سبک زندگی دیگر تغییر دهد؟ سبک زندگی فرآیندی نشانه–معنایی است که چهار مرحله برای تحقق آن لازم است. در مرحله اول با جوامع مواجه هستیم که از طریق ساختارهای هویتی شان قابل شناسایی هستند. همین ساختارهای هویتی هستند که یکی از مؤلفه های مهم سپهرهای نشانه ای به شمار می روند. در مرحلهدوم با شیوه های حضور اجتماعی مواجه هستیم. این شیوه های حضور همان اشکال بٌوشی حضور هستند که بر اساس مجموعه ای از باورها و تجارب ارزشی عمل می کنند. باورها و ارزش ها خود بر اساس فرآیند راستایی آزمایی و مشروعیت گفتمانی تحقق می یابند. در مرحله سوم سبک زندگی بر اساس روابط همنشینی (شیوه های استمرار، لنگراندازی و تثبیت یک شکل) ، جانشینی (گزینش یک شکل و ترجیح آن به دلیل همجواری و همسانی با شکلی دیگر) و ساختارهای ارزشی شکل می گیرند. در مرحله چهارم، با سبک زندگی مواجه هستیم که در تلاقی با شیوه های حضور اجتماعی به وجود می آیند. در واقع، نقش پذیری کنشگران اجتماعی و پافشاری بر این نقش ها بر اساس همان باور و ارزش از طریق لنگراندازی در درون سبک میسر می گردد. نتایج نشان داد که انسان به عنوان محور اصلی عبور از وضعیت بسیار کلی و ناپایدار به وضعیت خاص و نقش یافته عمل نموده و به عنوان امری نشانه ای یا بخشی از فرایند نشانه–معنایی در چالش با باورها و ارزش ها قرار دارد.
Answer Changing in Online and Traditional Pen-Paper Tests: The Case of Upper Intermediate EFL Learners with Different Cognitive Styles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study addressed the effects of cognitive styles on answer-switching practices across online and traditional tests. After completing Ehrman and Leaver’s (2003) cognitive style questionnaire, a sample of upper intermediate students took pen-paper and online versions (59 test-takers each) of an already validated teacher-developed test of English. The data from think-aloud and erasure analyses revealed significantly more frequent total and right-to-wrong changes in the traditional and online tests, respectively. Multiple regression values explained more than 50% of right/wrong-to-wrong, wrong-to-right, and overall answer-changing variance based on cognitive styles in the pen-paper exam. However, the regression results from online performance analyses could not prove the power of thinking styles in predicting answer-changing strategies. Fisher’s exact tests showed significantly different answer-changing strategies adopted by field-dependent, leveler, analog, concrete, and impulsive individuals in the traditional test but no significant differences between the behaviors of individuals with different cognitive styles in the online exam. Based on the present findings, online and pen-paper platforms may require different test-taking strategies. Language instructors and test developers can use these findings to align their instructional and assessment practices with various cognitive styles and testing environments.