مطالب مرتبط با کلیدواژه

سارا میلز


۱.

تحلیل سبک زنانه در نمایشنامه عروس نوشته فریده فرجام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۰
در دوره معاصر، با رشد روزافزون نویسندگان زن، ضرورت بررسی سبک زنانه و زنانه نویسی مورد توجّه پژوهشگران قرار گرفته است. در میان نظریه پردازان این حوزه، نام های رابین لیکاف و سارا میلز به دلیل ارائه الگوهای کاربردی متمایز است. لیکاف با تأکید بر تفاوت های زبانی زنان و مردان، ویژگی هایی را برای زبان زنانه برمی شمارد و میلز برای تحلیل زبانی آثار زنان، سه سطح واژگان، جملات و گفتمان را مورد توجه قرار می دهد. پژوهش حاضر بر مبنای سبک شناسی عملی، با روش توصیفی - تحلیلی، بر اساس تلفیق نظریات لیکاف و میلز، در چهار سطح: 1. واژگانی 2. نحوی 3. بلاغی 4. گفتمان، با هدف یافتن مشخصه های زنانه نویسی، در نمایشنامه عروس، نوشته فریده فرجام -اولین نمایشنامه نویس زن ایرانی- انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسنده علاوه بر بهره گیری از نشانه های زبانی زنانه در واژگان و نحو و بلاغت، در سطح گفتمان هم، در پی به چالش کشیدن فرهنگ مردانه، احقاق حقوق زنان، تحول در شخصیت زنان و آگاهی بخشی بوده است. همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان متن از دیگر مؤلفه هایی است که الگوهای نظری را تأیید می کند.
۲.

سبک زنانه در داستان های کوتاه غزاله علیزاده و مصطفی مستور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زنانه سارا میلز غزاله علیزاده مصطفی مستور داستان کوتاه فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۳
هر شاعر و یا نویسنده برای بیان آنچه در ذهن خود دارد، از شیوه خاصی استفاده می کند که متفاوت از دیگران است. در دنیای ادبیات نیز هر شاعر و یا نویسنده زن یا مرد سبک خاص خود را دارد، به طوری که سبک هر یک از بزرگان ادبی به دیگری شباهت ندارد. نویسندگان زن و مرد هرکدام به نحوی تحت تأثیر عواملی مانند باورها و عقاید خود، عوامل اجتماعی دوران خود، جنسیت و مشخصه های رفتاری خاص خود، سبک خاصی دارند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند تا بر اساس چارچوب نظری سارا میلز به این سؤال پاسخ دهد که چگونه نویسنده زن و مرد دارای سبک متفاوتی در داستان های کوتاه فارسی هستند. برای پاسخ به این پرسش سبک زنانه در پنج داستان کوتاه فارسی از غزاله علیزاده و پنج داستان کوتاه از مصطفی مستور بر اساس چارچوب میلز بررسی شده است. نتایج بررسی نشان داد که علیزاده به عنوان یک نویسنده زن با استفاده از بسامد بالای واژگان متعلق به حوزه زنان، گرایش بیشتر به استفاده از صورت های عاطفی، رنگ واژه ها، صورت های مبهم، گرایش به ساده نویسی و همچنین گرایش به ساخت های خلاف قواعد دستوری و جملات ناتمام، سبکی زنانه دارد، در مقابل، با وجود اینکه مستور در داستان های خود به وضعیت زنان توجه نشان داده است ولی ساخت های مذکور در داستان های بررسی شده او پربسامد نیست. بنابراین جستار حاضر تأییدی است که سبک زنانه و مشخصه های زبانی مربوط به این سبک در آثار نویسنده زن به میزان و شکل معناداری هویداست و با نویسنده مرد تفاوت دارد.