مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساخت وجهی


۱.

بررسی شیوه های تبادل معنا در جملات قصار نهج البلاغه بر مبنای رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی (2014)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهج البلاغه جملات قصار دستورنقش گرای نظام مند ساخت وجهی نقش های گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی یکی از معروف ترین نظریات زبانی است که از آن در تحلیل انواع متن به ویژه با هدف بررسی نقش های مختلف زبانی استفاده می شود. هلیدی معتقد است، که اصلی ترین هدف زبان، انتقال معناست؛ به همین منظور گویشوران برای تبادل معنا، متن را می سازند. یعنی چیزی که در تعامل مهم است، انتقال معناست نه صورت های زبانی. بر اساس این رویکرد، ساختار زبان متأثر از نقش هایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده دارد و این تأثیر به شکل سه فرانقش تجلی می یابد: فرانقش بازنمودی، فرانقش متنی و فرانقش بینافردی. از آنجا که تأکید فرانقش بینافردی بر شیوه تبادل معنا بین گوینده و مخاطب استوار می باشد، کاربست آن در تحلیل متون دینی ضمن ایجاد درک بهتر از چنین متونی، می تواند مبنای مناسبی برای سنجش قابلیت تعمیم این نظریه نیز فراهم سازد. از این روی، نگارندگان در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسیشیوه تبادل معنا در جملات قصار نهج البلاغه بر پایه دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و به طور خاص فرانقش بینافردی می پردازد. هدف اصلی، آزمودن نظریه مذکور و قابلیّت تعمیم آن در حیطه داده های پیکره، تعیین ساز و کارهای به کار رفته در جملات قصار برای بازنمایی مقوله وجه نمایی می باشد.
۲.

بررسی شیوه تبادل معنا در خطبه شقشقیه نهج البلاغه برمبنای رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی (2014)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرانقش دستور نقش گرای نظام مند خطبه شقشقیه تبادل معنا ساخت وجهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
از جمله نظریه های نوینی که امروزه جایگاهی ویژه و کاربرد وسیعی در تحلیل متن و دیگر حوزه های زبان شناختی پیدا کرده نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) است. بر اساس این رویکرد، ساختار زبان متأثر از نقش هایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده دارد و این تأثیر به شکل سه فرانقش بازنمودی، متنی و بینافردی تجلی می یابد. ازآنجاکه فرانقش بینافردی بر شیوه تبادل معنا بین گوینده و مخاطب استوار است، کاربست آن در تحلیل متون دینی، ضمن ایجاد درک بهتر از چنین متونی، می تواند سنگ محک مناسبی برای ارزیابی قابلیت تعمیم این نظریه نیز فراهم سازد. نگارندگان در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی، به بررسی خطبه شقشقیه با رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) در قالب فرانقش بینافردی می پردازند. نتایج عمده پژوهش نشان می دهد که علی رغم بسامد غالب وجه خبری، امام (ع) در سرتاسر این خطبه به نحوی در تبادل و انتقال معنا عمل کرده است که گویی هر دو سوی تعامل، با هم، در ساخت متن شرکت دارند و از این طریق، راه هرگونه یک سویگی تعامل را بسته است. خطبه شقشقیه با انگیزه و هدف احقاق و اثبات حق خلافت از سوی امیرالمؤمنین (ع) ایراد شده است و درعین حال، امام در ایراد این خطبه، از لوازم انشا در جهت اقناع و استماله مخاطب بهره نمی برند؛ دلیل چنین امری را می توان این دانست که ایشان آن چنان به حقانیت خود و جایگاه خود نسبت به خلافت یقین و باور داشته اند که از آن صرفاً خبر داده اند و اصلاً نیازی به استفاده از عبارات انشایی جهت اثبات چنین حقی احساس نکرده اند.