مطالب مرتبط با کلیدواژه

صیغگان


۱.

توصیف نظام ضمایر شخصی در زبان فارسی با نگاهی همسان در زبان آلمانی

کلیدواژه‌ها: ضمایر شخصى پسوند غیرفعلى پسوند فعلى پسوند فعلى و غیر فعلى صیغگان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
تعداد بازدید : ۱۹۷۴ تعداد دانلود : ۱۵۸۴
در دمشور سنتى زبان فارسى، ضمایر شخصى به دو دسته تقسیم مى شوند، یک دسته ضمایر منفصل اند و دسته دیگر ضمایر متصل. در مقالهء حاضر سعى شده است تا ضمایر متصل، یا پسوندى، به صورت نظامى متشکل از سه صیغگان تحلیل و بررسى شوند: صیغگان اول شامل پسوندهاى غیرفعلى اند که اصولا به ستاک فعل وصل نمى شوند، صیغگان دوم شامل پسوندهای فعلى اند که فقط به ستاک فعل متصل مى شوند، صیغگان سوم شامل پسوندهاى فعلى و غیرفعلى اند که ممکن است به ستاک فعل وصل شوند و یا نشوند. در نوشتهء حاضر، نمودهاى این صیغگان ها به صورت توزیعى در زبان فارسى معیار و محاوره مورد بررسى قرار مى گیرند. در ضمن نگارنده همراه با شواهدى نشان مى دهد که اصولا در زبان آلمانى ضمایر پسوندى وجود ندارد.
۲.

معرفی رویکرد معیار در رده­شناسی صرفی و نمود آن در برخی گویش­ها و زبان­های رایج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف صیغگان رده شناسی همایندی رویکرد معیار صورت های مکمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۹۰
در این تحقیق، روی کرد معیار را که در چهارچوب رده ­ شناسی صرفی به دست داده شده ­ است، در زبان فارسی، برخی گویش­های آن و نیز برخی دیگر از زبان ­ هایی که در سرزمین پهناور ایران، بدان ­ ها تکلم می ­ شود، بررسی کرده ایم. در روی کرد معیار، برخلاف بیشتر روی کردهای صرفی دیگر که به پدیده ­ های زبانی پربسامد می­پردازند، به پدیده­های کم بسامد نیز توجه می­شود و از منظر این روی کرد، بسامد کم، دلیل اهمیت کم نیست؛ بنابر این، بی ­ قاعدگی­ها یا موارد غیرمعمول که معمولاً از سوی دیگر روی کردها کنار گذاشته می­شوند، در این روی کرد، با توجه به معیارهایی رده­بندی می­شوند و از طریق این رده بندی­ها، صورت­های ممکن در زبان­ها مشخص می­شوند. دو پدیده مطرح در روی کرد معیار، عبارت اند از: همایندی و صورت­های مکمل. گر چه این دو پدیده در صرف زبان فارسی، نادرند، مواردی استثنایی از آن را می­توان یافت. بررسی برخی دیگر از گونه­ها و زبان­های موجود در ایران نشان می دهد که همایندی در صیغه های فعل در زبان­های کردی کرمان شاهی، کزیکی، کردی مهابادی، سیستانی، کرمانجی خراسانی، کاخکی، خانیکی و فردوسی، پدیده­ای غالب و رایج است و در گویش های لری و ترکمنی هم به صورتی نه چندان متداول وجود دارد؛ اما در گویش­های تایبادی، کاشمری، رقه­ای، شویلاشتی، خوافی، دلبری، رامسری، اصفهانی و کلیمی اصفهانی همایندی وجود ندارد. در این بررسی، سلسله­مرتبه صیغگان را به دست آورده و دریافته ایم که برخی معیار ها برای تعیین نمونه­ معیار در صورت­های مکمل، بر زبان فارسی منطبق است و صورت­های مکمل نیز به میزانی اندک در تمام زبان­ها و گونه­های بررسی شده دیده می­شوند.
۳.

صرف مجدّد تک صیغه های دورة میانه در دورة نو (یک تحوّل تاریخی زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماده فعل قیاس فارسی میانه صیغگان فارسی نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۱ تعداد دانلود : ۱۳۰۲
در زبان فارسی، فرایندی وجود دارد که درآن تک صیغه های دورة میانه دیگر به عنوان صیغة فعل شناخته نمی شوند، بلکه به عنوان عنصری بسیط، نه مشتق، در دستگاه فعلی پذیرفته و دوباره صرف می شوند. دلیل فرایند مذکور این است که با از بین رفتن برخی امکانات فعلی زبان فارسی، مانند شناسه های فعلی، صیغه های مختلفی که با استفاده از آن امکانات ساخته شده اند و هنوز در زبان باقی مانده اند به صورت لغات بسیط و قالبی درمی آیند. زیرا امکاناتی که آن صیغه ها بر آن اساس ساخته شده اند، ناشناخته اند. از سوی دیگر تحت تأثیر قاعدة قیاس نیز صیغه های بی قاعده، به تدریج به سوی قاعده مند شدن پیش می روند. این فرایند تاریخی را می توان در دو سطح مشاهده کرد: 1/ سطح واژگانی ؛ 2/ سطح ساختی. در سطح واژگانی دو تک صیغة سوم شخص مفرد و فعل امر مفرد از مصدر «بودن» در دورة نو ماده پنداشته و مجدداً صرف شده اند: 1/ هست؛ 2/ باش. در سطح ساختی دو ساختمان فعلی به صورت کلی، نه از مصدری خاص، مجدداً صرف شده اند: 1/ صیغة سوم شخص مفرد فعل التزامی (فعل دعا)؛ 2/ فعل تمنایی.
۴.

تحلیل اشتقاق و تصریف فارسی در چارچوب صرف تابع های صیغگانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صرف تابع های صیغگانی صیغگان تابع صیغگان صورتگاه صیغگان اشتقاقی صیغگان تصریفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۳
در برخی انگاره های صرفی با اتخاذ رویکرد صیغگانی در تحلیل اشتقاق و تصریف، تمایز سنتی میان تصریف و اشتقاق کم رنگ شده اند و تابع های صیغگان که نقش قواعد صرفی را به عهده دارند، بر پایه هر واژه در تصریف و واژه سازی  اعمال می شوند. در نظریه های استنباطی- بازنمودی هم چون نظریه صرف تابع های صیغگانی استامپ (2001) که رویکردی واژه بنیاد دارند، وجود صیغگان اشتقاقی نیز به موازات صیغگان تصریفی تأیید شده است. مسئله اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان در زبان فارسی فرایندهای اشتقاقی و تصریفی را با توجه به معیارهای صرف تابع های صیغگانی با رویکرد صیغگانی مقایسه و تحلیل کرد. هدف از تحلیل صیغگانی روشن شدن سازمان بندی واژگان است تا نمایش صریحی از روابط مستقیم و غیرمستقیم بین صورت های یک واژه را نشان دهد. بدین منظور، شماری از فعل های فارسی، مشتقات و صورت کلمات تصریف شده و روابط بین آن ها بر اساس این معیارها بررسی و تحلیل شده اند. علاوه بر این، شبکه واژگانی بر اساس مدل بیچر (2004) برای صیغگان اشتقاقی مبتنی بر پایه فعل فارسی ارائه شد. مهم آن که، در این پژوهش دو رویکرد همسوی استامپ (2001) و بیچر (2004) را تلفیق کرده ایم تا در تحلیل صرفی فارسی، علاوه بر کاربرد رویکرد صیغگانی استامپ (2001)، روابط بین کلمات مشتق و مفاهیم صیغگانی  را نیز بر طبق مدل بیچر (2004) صریح تر تعریف و تبیین کنیم. شواهد نشان می دهد که عملکرد رویکرد صیغگانی به اشتقاق و تصریف (و سازوکارهای آن)، البته با درجات متنوعی از قاعده مندی صوری و انسجام معنایی، تقریباً یکسان است و فقط در برخی ویژگی ها تفاوت دارند که ناشی از نقش های متفاوت این دو می باشد. همچنین، در تحلیل صیغگانی واژه بنیاد، مسئله عدم تقارن یک به یک میان صورت و معنا رفع می شود که تحلیل تکواژبنیاد را به چالش می کشد، چرا که کلیت یک صورتگاه معرّف یک معنا است.