مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه اختلالات گفتمانی در بیماران بزرگسال آسیب دیده نیمکره راست و چپ مغز به دلیل سکته مغزی انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که بین عملکرد دو گروه بیماران در مهارت ارتباطی گفتمان تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت عملکرد معنی دار نیست. در گروه بیماران آسیب دیده نیمکره راست، بیمارانی با آسیب لوب گیجگاهی، ضعیف ترین عملکرد را در مهارت های ارتباطی گفتمان داشتند که نشان می داد آسیب به لوب گیجگاهی و نواحی پیرامون آن در نیمکره راست مغز می تواند منجر به بروز اختلال در مهارت گفتمانی شود. بررسی رابطه جایگاه آسیب مغزی و میزان اختلالات گروه بیماران آسیب دیده نیمکره چپ نیز دلالت بر آن داشت که آزمودنی هایی با جایگاه آسیب در نواحی گیجگاهی-پیشانی و گیجگاهی-آهیانه ای در نیمکره چپ مغز، بالاترین میزان اختلال عملکرد را در خرده آزمون های ام. ای. سی. نشان دادند. آسیب به هر دو نیمکره راست و چپ مغز منجر به بروز اختلال در مهارت گفتمانی می شود، اما آسیب به نیمکره راست با شدت اختلالات بیشتری همراه است. بر پایه داده هایی که از دو گروه بیماران پژوهش حاضر به دست آمد، می توان ادعا کرد که بین بروز اختلال در پردازش مهارت گفتمانی با جایگاه ضایعه مغزی رابطه مستقیمی وجود دارد.
بررسی ارتباط معنایی واژگانی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی متون ادبی بر پایه نظریه های زبان شناختی با توجه به پایه علمی و تجربی آن ها در خوانش ، کشف معانی و بازنمایی نتیجه بخش و دقیق است. بر این اساس بررسی روابط معنایی یکی از مؤلفه های اصلی معنی شناسی در نمایاندن شگردهای زبانی و معنایی، پایه نظری پژوهش حاضر در بررسی دیوان حافظ به عنوان پیکره مورد تحقیق درنظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که روش توصیفی-تحلیلی(Descriptive analysis) مورد استفاده قرار گرفته است، هدف، تبیین و تحلیل چگونگی روابط معنایی واژگان، میزان بسامد و تأثیر آن ها بر انسجام متن و گردش حول هسته موضوعی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اشعار او با توجه به بسامد بالای انواع روابط معنایی و عنصر تکرار در سطح واژگانی، عبارت و جمله، برای آموزش زبان به زبان آموزان فارسی کاربرد دارد و این قابلیت در آن دیده می شود. هم چنین وجود روابط معنایی واژگان در محور عمودی هر غزل نشان دهنده انسجام متنی در غزل های بررسی شده است. برطبق تحلیل انواع روابط معنایی که از دیگر ویژگی های این پژوهش است، بسامد مؤلفه چندمعنایی که با توجه به شمول آن بر صنایع ادبی، به نظر می-رسید کاربرد بیشتری داشته باشد، کمتر از حد انتظار است.
تحلیل مقابله ای چندمعنایی ترکیبات "سر" در فارسی و انگلیسی: رویکردی ساختی-شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل مقابله ای چندمعناییِ ترکیبات "سر" در فارسی و انگلیسی و شناسایی طرحواره های ساختی ناظر بر ساخت این ترکیبات برمبنای ساختواژ ساختی بوی (2010) و در نهایت ارزیابی این انگاره در مواجه با داده های این دو زبان است. بدین منظور، تمام واژه های مرکب فارسی و انگلیسی که "سر" به عنوان سازه اول در آنها ظاهر می شود از منابع مختلف، از جمله فرهنگ سخن، فرهنگ زانسو، فرهنگ انگلیسی آکسفورد، فرهنگ های آنلاین مریوم وبستر، کمبریج و کولینز استخراج شدند. سپس به مقوله بندی معنایی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های آنها پرداخته شد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها شامل 300 واژه مرکب است. یافته ها نشان داد که چندمعنایی ِ این ترکیبات، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است و لذا آن را چندمعنایی ساختی انگاشتیم. همچنین، مشخص شد که اگرچه طرحواره ها و زیرطرحواره های ساختی مشابهی برای ترکیبات "سر" در هر دو زبان وجود دارد، اما تنوعات معنایی و تعداد زیرطرحوارهای فرعی این ترکیبات در فارسی بیشتر از انگلیسی است و این تفاوت حاکی از آن است که نظام طرحواره ای ساخت [Head-X] در فارسی نسبت به انگلیسی پیچیده تر و بسط معنایی آن گسترده تر است.
بازنمود گروه های اسمی پیچیده و مرکب زبان ترکی آذری بر پایه دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ساخت گروه اسمی ترکی آذری در قالب دستور نقش و ارجاع و بر پایه الگوی نظری ون ولین (2005) بررسی می شود. در این پژوهش تحلیلی توصیفی، داده های مورد استناد، از منایع نوشتاری و با گوش دادن به مکالمه های ساکنان آذری زبان استان آذربایجان شرقی انتخاب شده اند که به روش نمونه گیری هدفمند تنها جملاتِ حاوی گروه های اسمی پیچیده و مرکب انتخاب شده اند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه اسمی پیچده شامل بندهای تحدیدی، بندهای غیرتحدیدی و متمم های اسمی است. ارتباط در گروه موصولی تحدیدی از نوع پیروسازی و پیوند از نوع هسته است. بندهای موصولی غیر تحدیدی چون برای تشخیص اسم به شنونده اطلاعات ضروری منتقل نمی کنند و از لحاظ معنایی رابطه نزدیک با هسته اسمی ندارند، ارتباط در این نوع گروه اسمی پیروسازی و پیوند از نوع مرکز اسمی می باشد. ساخت های حاوی متمم اسمی بندی به عنوان موضوع مرکز هسته اسم دارند. نوع ارتباط در این نوع گروه اسمی از نوع پیروسازی و پیوند از نوع مرکز هسته اسم می باشد. گروه اسمی مرکب شامل گروه های اسمی عطفی، درون مرکز، برون مرکز و بدل می باشد. همچنین، با بررسی ساخت گروه اسمی از منظر نقش و ارجاع می توان به نکاتی اشاره کرد که مختص این دستور بوده و در دیگر دستورهای............
انگاره ها و کلیدواژه های فرشتگانی: رویکردی متن شناختی به معنا و کاررفت چند واژه دانشورانه در فرشته شناسی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس متن های ایرانی میانه مانوی و با رویکردی متن شناسانه به بازشناخت معنا و کاررفت چند واژه دانشورانه/ دانش واژه در فرشته شناسی مانوی، به ویژه لغت «فرشته» (frystg, fryštg) و «فرستاده» (frystg, fryštg)، می پردازد. کاربرد یک لفظ برای دو معنا و/ یا انگاره در مکتوبات مانوی نتیجه بازتعریفی بود که هر یک از جماعت های مختلفِ مانوی از دو انگاره «فرشته» و «فرستاده» ارائه داده بودند. مقاله نشان می دهد واژه ایرانی frys/štg در ادبیات ایرانیِ مانوی تحت تأثیر مکتوبات سریانی بازتعریف شده و گسترش معنایی یافته است؛ بازتعریفی که می توانست از یک رسول یک فرشته و از آن فرشته یک شاه بیافریند. در اینجا، واژه های دانشورانه خدا، خداوند، بغ، و بغ پور را نیز بررسی کردیم و نشان دادیم این لغات عالمانه در چه بافتارهایی ظاهر می شوند و به چه مصداق هایی اشاره دارند. بررسی ما گویای آن است که همه این دانش واژه ها نه تنها برای فرشتگان (ملائکه) و شخصیت های تاریخی (مانند شخص مانی و رهبران و بزرگان مانوی و همچنین رسولان پیشین) به کار می رفته، بلکه دایره شمول آن دست کم یکی از ایزدان مانوی، یعنی «فرستاده سوم»، را نیز در بر می گرفته است.
تحلیل زبان شناختی کاربرد استعاری اسامی گل ها در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه معنی شناسی شناختی لیکاف و جانسون (1980) استعاره یکی از مفاهیم انتزاعی تفکر و زبان است. استعاره فرایندی فعال در نظام شناختی و از مجاری اصلی درک انسان از محیط پیرامونی است. پژوهش حاضر بر آن است تا مفاهیم موجود در به کارگیری گل ها در گفتارهای روزمره گویشوران زبان ترکی را تبیین نماید و دیدگاه آنها به این مفاهیم و پدیده های مربوط به اسامی گل ها، نیز قلمرو مبدأ و مقصد آن ها را مشخص کند. داده های این تحقیق از طریق انجام مصاحبه با 30 نفر از گویشوران زبان ترکی گردآوری گردید که در نهایت، 13 نام پرکاربرد استعاری از حوزه گل ها در نظر گرفته شد و حوزه های مبدأ و مقصد این واژه ها ارائه گردید؛ همچنین نگرش فرهنگی گویشوران به اسامی گل ها از طریق مفهوم سازی و مقوله بندی با ترسیم نمودار نشان داده شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که اسامی گل ها وارد زبان ترکی شده و گویشوران از آنها برای توصیف کسی یا چیزی به صورت استعاری بهره می گیرند؛ طوری که کاربرد این واژه ها در مقایسه با سایر پدیده های طبیعت از بسامد وقوع نسبتأ بیشتری برخوردار است. این پژوهش می تواند برای زبان شناسان، مترجمان زبان های ترکی به فارسی و بالعکس، شاعران و ادیبان مفید واقع شود.
استعاره های جنگ بر بستر فرهنگ (مطالعه موردی کتاب «وقتی مهتاب گم شد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسترِ فرهنگی استعاره ها یکی از موضوعات مهم در مطالعات استعاری در چند دهه گذشته بوده و همواره در کانون توجه پژوهشگران حوزه استعاره قرار داشته است. در پژوهش حاضر که هدف آن بررسی رابطه میان استعاره و فرهنگ است، نحوه مفهوم سازی استعاری مسائل و موضوعات مرتبط با جنگ در کتاب «وقتی مهتاب گم شد» (حسام، 1394) با توجه به بافت فرهنگی جامعه مورد مطالعه قرار گرفته است. تحلیل استعاره های به کاررفته برای بیان مفاهیمی مانند جنگ، جبهه، شهادت و نیروهای خودی و دشمن در چارچوب نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999؛ لیکاف، 1993) نشان می دهد که نویسنده از استعاره های مفهومی متعددی برای بیان این مفاهیم استفاده کرده که اغلب آن دارای شالوده فرهنگی و متأثر از نگرش ها و باورهای اسلامی نویسنده هستند. از جمله این استعاره ها می توان به «شهادت، سفر/پرواز/مسیر است»، «شهادت، امتحان است»، «شهادت، مزد است» «جبهه، کربلا است» و «جبهه بهشت/جهنم است» اشاره کرد. این یافته ها همسو با دیدگاه زبان شناسان شناختی نشان می دهد که استعاره ها علاوه بر مبنای جسمانی، مبنای فرهنگی نیز دارند و یکی از راه های شناخت یک فرهنگ، شناخت استعاره های فرهنگی آن است.
بررسی نام کتاب شِکَند گُمانیک ویچار و دلیل نامگذاری کتاب با این نام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نامِ کتاب شِکَند گُمانیک ویچار و دلیل نامگذاری کتاب با این نام مورد بررسی قرار می گیرد. چنانکه مَردان فَرُوخا در فصل دهم کتابِ خود ذکر کرده، به هندوستان سفر کرده است و می توان احتمال داد که کتاب را پس از سفر به هندوستان تألیف کرده و نام کتاب را نیز از زبان هندی یا گجراتی بر کتاب نهاده است. در این پژوهش نام کتاب و دلیل نامگذاریِ آن، در زبان هندی و گجراتی و ترجمه سنسکریتِ دستور نریوسنگ، مورد جستجو و بررسی قرار خواهد گرفت. بر اساس یافته ها، مَردان فَرُوخا پس از سفر به هندوستان، آنجا اقامت گزیده و کتاب را در هندوستان تألیف کرده است و نام کتاب را از زبان گجراتی به صورت Skaṇdagumānīgujāra بر کتابِ خویش نهاده است، و سبب نوشتن و نامگذاری کتاب که مردان فروخا به صورتِ pa gumą vazārī i nō āmōžagą ذکر کرده است، gumān vicārī/wacārī نیز به زبان گجراتی است. همچنین در این پژوهش مشخص شد که اسامی خاصی مانندِ «آدَرپادیاوندان» که مردان فروخا از کتابِ او به عنوان یکی از منابعی که از آن بهره جسته یاد می کند و نام خود نویسنده و شخصی به نام «مِهِراَیار» که در کتاب پرسش هایی را مطرح کرده است، از نام های پارسیان هند هستند.
شیوه پایان یافتن مکالمه در گفتمان درمانی درمانگر - درمانجوی دارای اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمانِ درمانی، یکی از انواع گفتمان سازمانی که در جلسات روان درمانی به کار می رود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد تحلیل مکالمه در پی یافتن اصول پایان یافتن مکالمات در موقعیت درمانی است و به طور خاص به بررسی گفتمانِ درمانی جلسات درمان مربوط به بیماران دارای اختلال اضطراب تعمیم یافته (GAD) می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش، براساس روش کیفی انجام پذیرفته است. پیکره زبانی مورد استفاده در این پژوهش، شامل 10 دقیقه پایانی مکالمات 252 جلسه روان درمانی بوده است.تعداد روان درمانگران شرکت کننده در پژوهش 8 نفر و درمانجویان 16 نفر از هر دو جنس می باشد. میانگین گروه سنی مراجعین 53-21 سال و روان درمانگران 65-27 سال است. جهت تحلیل داده ها از روش های تحلیل مکالمه، شمارش واژگان و یافتن واژه های کلیدی در متن استفاده شده است. همچنین، جهت ساخت و ارائه الگوی کلامی از نرم افزار رایانه ای اطلس تی. آی. استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در تمامی جلسات، روان درمانگر به علت ماهیت فعالی که در جلسات روان درمانی دارد، پایان مکالمه را اعلام نموده است. به کارگیری تمامی تکنیک های مربوط به نحوه اتمام مکالمات مطابق با اصول و مبانی مصاحبات روان درمانی بوده است. همچنین، به کارگیری اصطلاحات مربوط به خداحافظی برخاسته از فرهنگ ایرانی بوده است.
بررسی استعاره مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی به زبان های فارسی، انگلیسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، پژوهشی توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی است که به بررسی استعاره های مفهومی حوزه ترس در سه اثر داستانی از زبان های متفاوت، سنگ صبور (فارسی)، خشم و هیاهو (انگلیسی) و میرامار (عربی) می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که هر سه نویسنده به طور مشترک از استعاره خاص «ترس، شیی است» بهره برده اند و این امر می تواند مهر تأییدی بر جهانی بودن استعاره های مفهومی باشد. اما در رابطه با استعاره های سطح عام در این داستان ها مشخص شد که صادق چوبک و نجیب محفوظ در داستان های فارسی و عربی، بیشترین بهره را از استعاره عام «احساسات، شیی هستند» برده اند در حالی که فاکنر در داستان انگلیسی خشم و هیاهو بیشترین استفاده را به طور یکسان از استعاره های سطح عام «احساسات، مکان هستند» و «احساسات، نیرو هستند» برده است. تفاوت بین داستان های فارسی و عربی با داستان انگلیسی اشاره ای به فرهنگ ویژه بودن استعاره های سطح عام دارد.
مالکیت انتقال پذیر در زبان فارسی: رویکرد فرازبان معنایی طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی مفهوم مالکیت انتقال پذیر در زبان فارسی در چارچوب نظریه فرازبان معنایی طبیعی پرداخته می شود. در این نظریه تنها نخستی معناییِ مرتبط با مفهوم مالکیت، نخستی (IS) MINE است که ادعا می شود براساس آن می توان تمامی عبارات زبانی مرتبط با مفهوم مالکیت را توصیف نمود. هدف این پژوهش آن است که با بررسی عبارات زبانی مرتبط با مالکیت انتقال پذیر، درستی این ادعا را در زبان فارسی بیازماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که عبارات ملکی دارای ساختار «مال X (است)» (مانند «مال کسی/شما/رضا است») همگی از نخستی معنایی «مال من (است)» مشتق شده اند و ساخت ملکی گروهی «X-e Y» (مانند «کتابِ مهشید») را می توان براساس این نخستی توصیف نمود. همچنین پس از بررسی افعال ملکی «دادن»، «داشتن» و «دزدیدن» که با مالکیت انتقال پذیر در ارتباط اند، مشخص شد که این فعل ها را نیز می توان به کمک نخستی معنایی «مال من» توصیف کرد. بنابراین، این نخستی معنایی نقشی کلیدی در بیان مفهوم مالکیت انتقال پذیر در زبان فارسی ایفا می کند.
نقش گفتمان شناختی برای مجاب سازی در متون اقتصادی: رویکرد نشانه - معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت جریانی فعال است که موجب بروز راهکارها یا شگردهای زبانی می گردد. نمی توان شناخت را فقط عنصری برای انتقال اطلاعات دانست؛ بلکه باید آن را به جریانی دانست که با تاثیرگذاری بر اطلاعات، منحرف یا کامل نمودن آن یا تغییر جهت دادن در چرخه انتقالی آن، عمل می نماید. در نظام گفتمان شناختی، تنها؛ جریان مجابی و زورآزمایی استدلالی است که سبب برتری و پیروزی یکی بر دیگری می گردد؛ چون مجاب سازی می تواند باوری را تغییر داده و باور دیگری را جایگزین آن کند. هدف اصلی مقاله حاضر آنست که با رویکرد نشانه- معناشناختی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، تغییر نظام گفتمانیِ کنش محور به نظام گفتمانی تنش محور در اقتصاد ایران را بررسی نماید. در این مقاله برای آشنایی هر چه بیشتر با ارتباط نظام گفتمانی کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت موجود، بحران اقتصادی اخیر ایران را با تمرکز بر یک متن تولیدشده توسط محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی دولت دهم در پنجم بهمن ماه 1390 مورد بررسی قراردادیم. نتایج حاکی از آن بودکه رعایت و یا عدم پایبندی کنشگران اقتصادی به نظام گفتمان کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت در متون اقتصادی را می توان به عنوان عامل تاثیرگذاری در وضع معیشت مردم قلمداد نمود.