فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۰۱ تا ۶٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، تلاش های گسترده ای به منظور ایجاد شیوه های نوین آموزش خارجی در راستای تسلط زبان آموزان بر مهارت های مختلف زبانی صورت گرفته است. زبان نیز به عنوان مادة اصلی فرایند آموزش، بحث و جدل های مختلفی را از سوی دانشوران حوزه های مختلف به خود اختصاص داده است که هر یک از این آرا و افکار به نوبة خود شایان واکاوی و نقد و بررسی است.
در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی می کوشیم تا با بررسی توانمندی های لازم برای فراگیری زبان عربی در دو حوزة شنیدن و گفتار نقش مدل ترکیبی notional functional syllabus (سیلابس مفهومی کاربردی) و روش task-based approach (کار محور) را برای اهداف Arabic for the general purpose (عربی برای اهداف عمومی) و purpose general Academic Arabic for the (عربی برای اهداف عمومی دانشگاهی) مورد ارزیابی قرار دهیم.
مهم ترین نتیجة حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد برای ایجاد ارتباطی سازنده با گویشوران زبان خارجی، دانش زبانی و حتی درون داد کامل زبان از تأثیر چندانی برخوردار نیست، بلکه ایجاد محیط محاوره ای شبیه سازی شده به فرهنگ و اجتماع گویشوران خارجی، کارکرد گرایی و کار محوری، زمینه سازی برای کاربرد زایشی توانشِ زبانی و در نهایت، برون داد مداوم و عملی زبان از سوی زبان آموز، نقش برجسته ای در ایجاد انگیزه و تسلط به زبان خارجی ایفا می کند.
Voice Analysis in English and Persian Persuasive Texts: Pedagogical implications in focus
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۲, Issue ۶, Summer ۲۰۱۴
63 - 71
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this study is to investigate how voice is realized by Iranian EFL learners in persuasive English and Persian text types. This discourse-related notion is a required criterion for writing acceptable English. However, L2 learners from cultures other than English might face problems in realizing it, or even ignore it all through their writing. In this connection, the present study attempted to discover the possible relationship between the intensity of voice and the overall quality of text. Thus, thirty university students were selected as participants. They were asked to write in both English and Persian a persuasive text within the same subject matter. Then, their writings were rated in terms of intensity of voice and the overall quality based on Jacobs’ voice intensity scale and Jacobs’ overall quality scale (1981), respectively. The analysis of their productions indicated that there is a significant relationship between voice intensity and some of its features, and overall quality; while no relationship was found between English and Persian voice intensity. Therefore, voice deserves more attention on the part of writing instructor, as it could enrich the quality of L2 learners’ written productions with more sense of naturalness and smoothness. Moreover, material designers can incorporate English writing materials with various aspects of this critical notion, in addition to other language rhetoric, for learners at appropriate language proficiency level.
بررسی نحوة برقراری ارتباط تصویری و کلامی توسط گفته پرداز یا گوینده (مطالعة نشانه- معناشناختی آگهی های تلویزیونی امور فرهنگی و آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابزارهای مورد استفاده در نشانه- معناشناسی می توانند بر مضامین متفاوتی پیاده شوند. هدف ما در این مقاله بررسی چگونگی برقراریارتباط در تبلیغات تلویزیونی است. تبلیغات، نوعی وسیلة ارتباطی تلقی می شود که در آن طبق آخرین مدل های ارتباطی، به دلیل وجود همزمان تصاویر و کلام، فرستنده قادر است پیامی پیچیده برای دریافت کنندة خود بفرستد. برحسب اینکه گفته پرداز به چه شکل پدیدار می شود و چه گفته ای را برای ارتباط با مخاطبش انتخاب می کند، ساختار پیام می تواند به شکل های گوناگون به نمایش درآید. بر همین اساس، چهار شکل متفاوت گفتمان ساخته می شود که هر یک کارکرد گفتمانی خود را دارند. از طرفی گفته پرداز می تواند به شکل نوشتاری یا شنیداری نمایان شود. نوشتار می تواند به موازات تصویر حرکت کرده، معنای آن را تکمیل کند و یا ایهام های تصویر را به کنار نهاده، منظور اصلی فرستندة پیام را منتقل کند. با شروع صدای خارج صحنه، گفته پرداز به گوینده یا فرستندة پیام تغییر ماهیت می دهد؛ بر این اساس، منشأ صدا در تصویر مشخص می کند او تا چه حد بر گفتمان خود تسلط دارد. همة این عوامل بر قابلیت پذیرش تبلیغ توسط بیننده و سوق دادن او به خرید خدمات یا کالا تأثیرگذار هستند.
حرکتِ پنداری در زبان فارسی: رویکردِ شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت یکی از بنیادی ترین تجربه های بشر است و انسان با شبیه سازیِ حرکت در ذهن، آن را به حوزه های دیگری، که به واقع هیچ گونه حرکتی در آنها وجود ندارد، تسری می دهد. این شبیه سازی و تعمیم در زبان نیز منعکس می شود و کاربرانِ زبان، عناصر و اجزای حرکتِ حقیقی را برای توصیف حرکتِ مجازی نیز به کار می برند. این مقاله بر نوع خاصی از حرکتِ مجازی، با عنوانِ حرکتِ پنداری، متمرکز است. حرکتِ پنداری به موقعیت هایی اطلاق می شود که در آنها وضعیت یک موجودیتِ ایستا، و به لحاظ مکانی ثابت، با فعل حرکتی توصیف می شود. هدف این مقاله، بررسی و تحلیل حرکت ِ پنداری بر پایة دادههای زبان فارسی است. برای این منظور پیکره ای متشکل از 1750 جمله را بر اساس معیارهایی که برای اجزای حرکتِ پنداری، از سوی پژوهشگرانِ شناختی، تعریف شده است، گردآوری و از بین آنها 42 جمله را، که ساختِ حرکت ِ پنداری دارند، بررسی و تحلیل کردیم. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی رخدادِ اجزای مختلفِ ساختِ حرکتِ پنداری، مانند پیکرنما و فعل حرکتی، تابع محدودیت های معنایی و سبکی است. به این ترتیب که در فارسی اغلب از پیکرنماهایی که طول افقی دارند استفاده می شود. فعل های حرکتیِ به کاررفته در این ساخت ها نیز از نوع فعل هایی هستند که مسیر حرکت را واژگانی می کنند.
E-Assessment via Apps/modules, Based on the Post Methods Theorizing
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۲, Issue ۵, Spring ۲۰۱۴
73 - 78
حوزههای تخصصی:
The post methods era has witnessed a dramatic change inapproaches to and methods of teaching as well as testing. At the heart of such a change, collaborative learning has received top priority and testing domain has actually gone under scrutiny. This new mode of education has made stakeholders, especially in higher education; reflect on an interactive e-assessment based instruction. Such a cyber-based environment provides immersive and authentic learning, mixed with a type of e-assessment task, no longer functioning like a summative test but it has become learning and teaching tool. The present research study intends to shed some lights on the characteristics of an e-assessment-based App in a descriptive format on one hand, and its viability in an exploratory design on the other, with emphasis on e-assessment at its core for teaching ESAP- English Specially for Academic Purposes- while instruction and assessment of language skills and sub skills are included. The descriptive and exploratory design of the study highlights the mode of interactivity inherent in this App, which provides a chance for learners to explore, make errors and construct meaning/solutions to their problems via hyperlinks in the created App.
The Impact of Immediate Grammatical Error Correction on Senior English Majors’ Accuracy at Hebron University
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۲, Issue ۷, Autumn ۲۰۱۴
37 - 46
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the effects of grammatical error correction on EFL learners’ accuracy. Twenty-two male and female senior students were chosen randomly to respond to a questionnaire investigating their beliefs about immediate grammatical error correction. Actually, the study was conducted in order to answer this question: what is the effect of grammatical error feedback on students’ accuracy? The obtained results related to the questionnaire revealed that immediate error correction had a positive effect and thus enhanced the learners’ accuracy.
سرودنامه سغدی هویدگمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی طرحواره های وجهیت در زبان فارسی با رویکرد شناختی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی بررسی چگونگی تبیین وجهیت در زبان فارسی، در قالب انگاره شناختی و رابطه وجه و وجهیت در زبان فارسی هستیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش، مطالعه نظام وجهیت بر اساس نظریه های زبان شناسی شناختی و آزمودن نظریه های موجود با داده های فارسی است. بدین منظور، ابتدا پاره ای ملاحظات نظری این حوزه را مطرح کرده و سپس، بر اساس آنها، داده های زبان فارسی را تحلیل می نماییم؛ همچنین تعامل وجهیت با مقولات دستوری «گواه نمایی»، «عامل نفی» و «زمان دستوری» را نشان می دهیم. داده های این مقاله مبتنی بر شمّ زبانی گردآورنده جمع آوری شده اند. با مطالعه چهار فعل وجهی «باید، شاید، توانستن و خواستن» می توان چنین عنوان کرد که مفاهیم وجهیت این افعال بسیار تحت تأثیر «عامل نفی، زمان دستوری و وجه» در پاره گفتارها است و بر اساس ملاک های معنایی شناختی چون جایگاه قدرت، جهت جبر و ذهنیت قابل تببین هستند. در این راستا با توجه به مفاهیم شناختی ذهنیت، مقوله جبر و پویایی، اسنادسازهای زمینه و واقعیت تحولی می توانیم «باید و شاید» را افعال وجهی و «توانستن و خواستن» را افعال نیمه وجهی قلمداد نماییم؛ و دیگر اینکه برخلاف زبان انگلیسی این افعال جزو اسنادسازهای زمینه محسوب نمی شوند بلکه وجه در زبان فاسی نقش اسنادساز زمینه را بر عهده دارد.
نمونه ای از فرایند پیشین شدگیِ واکه ای در مطالعاتِ تاریخیِ زبان بلوچی (تبدیلِ تاریخیِ ū به ī)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحول تاریخیِ زبان ها، اصواتِ آن ها تحتِ تأثیر عواملِ زبانیِ خاصی تغییر می کنند و از صورتی به صورتِ دیگر درمی آیند. در این مقاله، با بررسیِ 100 واژه در زبانِ بلوچی، یکی از زبان هایِ ایرانی، معلوم شد که واکه /ū/ در ایرانیِ قدیم، تحت تأثیر فرایند پیشین شدگیِ واکه ای، در بخشی از بلوچستانِ ایران، از جمله نواحیِ جنوبی و مرکزی، به /ī/ تبدیل شده و، در حالِ حاضر، در این مناطق به صورت گونه آزادِ دوگانه ای به دو صورتِ /ū/ و /ī/ رایج است. به علاوه، با بررسیِ این پدیده در بعضی از دیگر زبان هایِ ایرانی از شرقی ترین نواحی(حوزه پامیر) تا غربی ترین نواحی(حوزه های کُردی و بختیاری)، معلوم شد که این تحولِ تاریخی در آن زبان ها نیز اتفاق افتاده است و می توان آن را یک پدیده گسترده و عمومی در زبان های ایرانی به حساب آورد. در نهایت این که بررسی این پدیده در زبانِ بلوچی در زمینه هایی مانند رده بندی، توصیف هایِ زبانی و مطالعاتِ تاریخی زبانِ بلوچی و گویش ها و لهجه های آن قابل استفاده است.
جایگاه ساختاری «چرا» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به توصیف و تبیین جایگاه پرسشواژه «چرا» در زبان فارسی می پردازد. در مورد جایگاه پرسشواژه افزوده «چرا» ، دو نظر متفاوت وجود دارد، یکی آن است که «چرا» بعد از فعل یعنی در سمت راست آن تولید شده و به اجبار به سمت چپ فعل حرکت می کند و دیگری که در این مقاله برای اول بار آن را پیشنهاد می کنیم، آن که «چرا» از همان ابتدا در سمت چپ فعل تولید شده و به جایگاهی بالاتر در همان سمت جا به جا می شود. در این مقاله با بهره جویی از ترتیب خطی عناصر در ساختار نحوی جمله و همچنین با استفاده از دسته ای شواهد از دیدگاه دوم حمایت می کنیم و «چرا» را به عنوان پرسشواژه گروه علت در گروه فعلی کوچک قرار می دهیم و به پیروی از رویکرد شلانسکی وسوئر(2011) آن را به مشخص گر گروه استفهام جا به جا می کنیم.
حالت نمایی در کردی سورانی (سنندجی و بانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دستور زایشی اخیر دو دیدگاه عمده راجع به چگونگی نظام حالت دهی وجود دارد. دیدگاه چامسکیایی استاندارد این است که حالت توسط هسته ی دستوری به نزدیکترین گروه اسمی از طریق یک رابطه ی مطابقه اعطا می شود (بیکر 2010). در این رویکرد حالت به عنوان تجویز کننده ی گروههای اسمی، مفهومی کاملاً نحوی دارد و ارتباط مستقیمی بین حالتهای ساختاری و روابط ساختاری گروههای اسمی پذیرنده حالت ها وجود دارد. در دیدگاه دوم، حالت-دهی توسط قواعد پیکره ای و در بخش آوایی صورت می گیرد. در این رویکرد ارتباط مستقیمی بین حالت دهی و مطابقه برقرار نیست و سلسه مراتب ساختواژی، حالت گروههای اسمی را تعیین می کند. در این مقاله بر اساس داده هایی از زبان کردی (سنندجی و بانه ای) و با مقایسه ی شباهت ها و تفاوت های این دو گونه-ی کردی از گویش کردی سورانی نشان خواهیم داد که در نظام حالت دهی گونه های مختلف از گویش سورانی از رویکردهای متفاوتی استفاده می شود.
تعادل زیباشناختی در ترجمه متون ادبی از منظر زیباشناسی دریافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعادل زیباشناختی نوعی از تعادل میان متن ترجمه شده و متن اصلی تعریف می شود که براساس آن دو متن از درجه تفسیرپذیری یا صراحت معنایی نسبتا یکسانی برخوردارند و این مستلزم آن است که موارد عدم قطعیت معنی در هر دو متن کم و بیش یکسان باشد. مفهوم عدم قطعیت معنی را نخستین بار پدیدار شناس لهستانی رومن اینگاردن به عنوان یکی از ویژگیهای متون ادبی بکار برد و پس از آن دو نظریه پرداز زیباشناسی، آیزر و یاس، آن را در نظریه های متفاوت خود به کار گرفتند. در این مقاله پس از تعریف مفهوم تعادل زیباشناختی بر اساس مفهوم عدم قطعیت معنی، اهمیت این مفهوم را در ترجمه های مختلف کتاب پبامبر نوشته جبران خلیل جبران نشان می دهیم. تحلیلی که بر چهارده ترجمه از سه جمله انتخابی کتاب فوق صورت گرفته نشان می دهد که مترجمان بیش از آن که در پی ایجاد تعادل زیباشناختی باشند در پی ایجاد تصریح بیشتر و در نتیجه دور شدن از تعادل زیباشناختی بوده اند.
نقد و بررسی آبان یشت (سرود اوستایی در ستایش اردوی سور اناهید، تألیف چنگیز مولایی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، 1392)
حوزههای تخصصی:
«آبان یشت» پژوهش و تحقیق دکتر چنگیز مولایی است که در سال 1392 در مجموعة «ایران باستان» از انتشارات دایرة المعارف بزرگ اسلامی چاپ شده و موضوع آن شرح و بررسی آبان یشت است. آبان یشت نام سرود پنجم از یشت های اوستاست که به ستایش آناهیتا، ایزدبانوی آب ها و نعمت و فراوانی در معتقدات ایرانیان باستان اختصاص دارد. این سرود با 133 بند، در شمار مفصل ترین یشت ها به شمار می رود و از نظر زبانی و درون مایه، در شمار چند یشت کهن اوستاست. مضمون آبان یشت توصیف و ستایش آناهیتا و درخواست یاری از اوست. در این سرود، از شاهان اساطیری و پهلوانان داستان های کهن ایرانیان که با انگیزه های متفاوت آناهیتا را ستوده اند و از لطف او برخوردار شده اند یا از لطف او بی نصیب مانده اند، سخن رفته است.
کتاب «آبان یشت» با پیشگفتاری آغاز می شود که محقق در آن، اهمیت این یشت و لزوم پرداختن به آن و شیوة کار خود را بیان کرده است (مولایی، 1392: 1 6) و پس از آن، مقدمه ای دربارة محتوا و ساختار آبان یشت تدوین کرده (همان: 9 14) و به معرفی دست نویس های آبان یشت (همان: 14 20) و ترجمه های پیشین آن (همان: 20 21) پرداخته است. در ادامه، محقق به تفصیل، نام و صفات این ایزدبانو را شرح داده، به بررسی ریشه شناختی آن ها پرداخته و نکاتی دربارة اهمیت این ایزد بانو در اساطیر ایرانی و نقش و کارکرد آن بیان کرده است (همان: 21 38).
بخش اصلی کتاب به متن، ترجمه و یادداشت ها اختصاص دارد. هر بند از متن اوستایی واج نویسی شده و در زیر هر بند، ترجمة آن به فارسی ذکر شده است (همان: 39 148). یادداشت های مفصل کتاب دربارة حالت برخی اسم ها و صفات، برخی نکات دستوری، معانی واژه ها و مسائل ریشه شناختی، اسطوره ای و فرهنگی است و البته در بررسی موارد مذکور، به نظرات محققان و ایران شناسانی که به مطالعة «آبان یشت» پرداخته اند، استناد شده است (همان: 149 318). پس از یادداشت ها، منابع ذکر شده و در پایان کتاب، برای نام متون و نیز واژه هایی که در متن کتاب ذکر شده اند، نمایه هایی تنظیم شده است.
مولایی در این پژوهش، کتاب ها و مقالات بسیاری را که به نکات مختلف آبان یشت پرداخته اند، مطالعه و مطالب آن ها را در پژوهش خویش ذکر کرده است و در مواردی که بین نظرات محققان، اختلافی وجود داشته، یکی از نظرات را برگزیده و نتیجه گیری کرده است. این کتب و مقالات به زبان های انگلیسی، فرانسه و آلمانی بوده اند و پیداست که محقق برای تدوین چنین اثری وقت بسیاری صرف کرده است تا بتواند حاصل مطالعات انجام گرفته دربارة آبان یشت را در قالب چنین اثری ارائه دهد.
در این مقاله، برخی نکات این کتاب شرح و نقد می شود. غالب این نکات تنها دربارة کتاب «آبان یشت» صادق نیست، بلکه پیشنهاد هایی است که در کار بررسی زبان های کهن ایرانی لازم به نظر می رسد و بهتر است به آن ها توجه بیشتری شود.
Системность как средство интегративности в языке (نظام مندی؛ ابزاری برای یکپارچگی زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر مسائل مربوط به اصول نظام مندی در زبان و نظام مندی در حوزه واژگان و دستور بررسی می شود. درک جنبه های مختلف ارتباط متقابل میان نظام زبانی و کارکرد عناصر آن یکی از مسائل روز در بررسی های زبان شناسی معاصر است. تعاریف نسبتاً زیادی از نظام زبانی و نظام مندی وجود دارد و از طریق تعاریف و روش های متعدد و مختلف به سختی می توان به ماهیت رویکرد نظام مند پی برد. در بسیاری از تعاریف، زبان، نظامی نشانه ای و کارکردی است که برای تبادل و حفظ اطلاعات در جامعه بشری و ذهن بشر به کار می رود و زبان نظامی است که در درون آن نظام های آوایی، صرفی، واژگانی، نحوی و دیگر نظام های فرعی متمایز می شوند. رویکرد نظام مند امکان بررسی چند بعدی در محتوای واقعیت زبانی را فراهم می کند. در علم فلسفه، نظام به عنوان مجموعه ای از عناصر که در ارتباط با یکدیگر قرار دارند و وحدت و یک پارچگی مشخصی را ایجاد می کنند، بررسی می شود. در زبان شناسی، نظام عبارت است از تعدد منظم واحدها، گروه ها، مقوله ها و دسته های زبانی که یک پارچگی و وحدت تام و ساختار مشخصی دارند و با بسیاری از عناصر بیان ظاهری مرتبط هستند
بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر موضوع و نوع فعالیت نوشتاری بر عملکرد آزمون شوندگان: بررسی فعالیتهای نوشتاری آیلس (Task Type and Prompt Effect on Test Performance: A Focus on IELTS Academic Writing Tasks)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمونهای استاندارد نظیر تافل وآیلس تاثیر بسزایی در سرنوشت آموزشی افراد دارند. اخیرا چنین آزمونهایی، علاوه بر فعالیت های نوشتاری مستقل از فعالیت های ترکیبی در جهت سنجش واقعی تر مهارت نوشتاری بهره می برند. هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد آزمون شوندگان در فعالیت های نوشتاری مستقل و ترکیبی آیلس و تاثیر موضوع نوشتاری بر این عملکرد بود. به این منظور، 56 نفر از دانشجویان سال آخر رشتة زبان و ادبیات انگلیسی در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان همگی در کلاس مقاله نویسی ثبت نام کرده بودند. پس از آموزش و تمرین کافی، شرکت کنندگان در 4 آزمون نوشتاری آیلس ( دو فعالیت مستقل و دو فعالیت ترکیبی) شرکت کردند. نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد که نوع فعالیت نوشتاری تاثیر معنا داری بر عملکرد نوشتاری نداشت چرا که عملکرد آزمون شوندگان در فعالیت های نوشتاری مستقل و ترکیبی تفاوت معنی داری را نشان نداد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که عملکرد آزمون شوندگان در فعالیت های نوشتاری مستقل آیلس بر اساس موضوع فعالیت نوشتاری به طور معنی داری متفاوت بود. نتایج به طور کلی بیانگر پایایی بالای نمرات حاصل از فعالیت نوشتاری ترکیبی آیلس بود.
نمود جنسیت در کتاب American English File(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنوز جنسیت مشخصة متمایز کننده ای در جوامع کنونی و نیز در کتاب های درسی که بخش عمدة مواد درسی را در تدریس و یادگیری زبان دوم تشکیل می دهد، قلمداد می-گردد. تبعیض جنسیتی و نابرابری باعث ایجاد ایدئولوژی های خاصی در زبان آموزان می شود و حتی می تواند نگرش آن ها را نسبت به یادگیری زبان تحت تأثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تبعیض جنسیتی در کتاب آموزشی American English File (Book 4) بوده است که اخیراً در کلاس های انگلیسی سطح پیشرفته در برخی از آموزشگاه ها و آزمایشگاه های زبان در ایران تدریس می شود. تحلیل متون و تصاویر این کتاب براساس سه معیار اولویت نام بردن جنس مذکر و مؤنث در یک عبارت، نوع مشاغل برای هر یک از دو جنس مذکر و مؤنث و تعداد شخصیت های معروف ذکرشده برای هرکدام صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کمی (آمار توصیفی) و کیفی (تحلیل متون) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کمی و کیفی نشان داد که حضور زنان در متون خواندنی و نیز در تصاویر این کتاب که در یک کشورغربی که مدعی تساوی حقوق مردان و زنان است- نوشته و چاپ شده اند، برپایة برخی از پیش داروی ها و قالب-های ذهنی مبتنی بر تبعیض جنسیتی بوده است.
Assessing Task- based English Language Needs of Medicine Students: Are They Aligned with Pedagogical Tasks in EMS Courses?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Assessing learners’ present and real life language needs can contribute to learners’ active participation in learning processes. Assessing learners’ taskbased needs and aligning them with pedagogical tasks are significant in English for medical purpose (EMS) courses. The main objectives of the present study were to assess learners’ needs and to determine whether they are practiced in EMS courses. In this study, pedagogical tasks practiced in EMS courses at universities of medical sciences in Iran were identified and the taskbased language learners practiced by stakeholders in real life situations were assessed. The results showed that some of the pedagogical tasks were not aligned with the real life task-based needs. Moreover, the pedagogical tasks and task-based needs were not aligned in terms of mode, channel, and degree of interaction. The results can be applied by EMS teachers and material developers for meeting the learners’ specific needs.
مقاله به زبان انگلیسی: هوش چندگانه , ارزیابی نمونه کارها مبتنی بر گفتگو ,افزایش مهارت های تفکر مرتبه بالاتر (Multiple Intelligences, Dialogic-Based Portfolio Assessment, and the Enhancement of Higher Order Thinking)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخیرا در پاسخ به نیاز رو به رشد برای پرورش مهارت های تفکر، بسیاری از مدرسان زبان های خارجی اقدام به بررسی تاثیر روش های گوناگون تدریس بر افزایش مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر کردند. با این حال، مطالعات کمی اثر ترکیب نظریه هوش چند گانه گاردنر با ارزیابی گفتوگومحور نمونه کارها را در بهبود مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر بررسی کرده است. بنابراین،در پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ادغام هوش چندگانه با ارزیابی گفتگو محور نمونه کارها در تسریع یادگیری مهارت های تفکر مرتبه بالاتر ، زبان آموزان دو کلاس شامل چهل دانشجوی مشغول به تدریس در موسسه جهاد دانشگاهی کرج به طور نصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند که درگروه کنترل، روش تدریس بر اساس بررسی مستمرمبتنی بر گفتگو در فعالیت های نوشتاری و در گروه آزمایش بر اساس ادغام هوش چندگانه با ارزیابی گفتگو محور نمونه کارها بود. نتایج MANOVA نشان داد فراگیران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل پیشرفت بیشتری در یادگیری مهارتهای تفکر مرتبه بالاتر داشتند.. این یافته ها بر لزوم در نظر گرفتن هوش غالب زبان آموزان به عنوان یک معیار برای انتخاب تکالیف برای ارتقاء مهارت های تفکر مرتبه بالاتر تاکید می کنند
On Translating Humor and Character Delineation in Iran’s War Literature
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۳ No.۱ , January ۲۰۱۴
43 - 53
حوزههای تخصصی:
Translating humorous expressions in novels, especially those containing culture-bound concepts, has always caused insurmountable hurdles for translators in delineating SL characters in TL contexts. In recognition of this, the current research aimed to first study the constraints of translating humor in Iran‘s War Literature, as a representative of highly-culture bound texts, and second to examine the extent that the strategies used by the translator in translating humors affected character delineation in their English translations. To this end, the humorous expressions in four novels on Iran‘s War Literature were identified and their constraints of their translations were categorized on the basis of Attardo‘s (2002) adaption of the General Theory of Verbal Humor for translation. As for the first research question, the findings indicated that Script Opposition can be the most problematic factor in translating humor. As for the second research question, it was revealed that the translator translated 91.17% of the humorous expressions literally, which can cause the characters sound strange and bizarre in the target language translations. It is argued that literalist translation can be used as a means of gathering information about the would-be colonized since it provides colonizers with accurate and reliable information, free from distorting names or any other cultural attributes.