مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
زبان بلوچی
حوزه های تخصصی:
زبان بلوچی مانند زبان فارسی یکی از زبان های وندی و ترکیبی است و همین خصیصة زبانی موجب شده تا روند گسترش پذیری در این زبان به راحتی صورت گیرد.
تحول همیشگی زبان و جامعة بلوچ، که در شرایط اقلیمی ویژه ای قرار دارد، باعث شده تا این زبان از خلاقه ها و جنبه های زایایی، که گسترش پذیری یکی از ویژگی های آن است، برخوردار گردد.
امروز سخنگویان بلوچ اعم از تحصیل کرده و تحصیل نکرده، از راه های گوناگون برای تفهیم مطالب موردنظرشان از این ترکیب ها استفاده می کنند. اگر به درستی در این زبان نگریسته شود، ابعاد گسترش پذیری حد بسیار وسیعی دارد که این مطلب ضمن بیان نکات زبان شناسی، از نظر جامعه شناختی نیز قابل تأمل است.
نمونه ای از فرایند پیشین شدگیِ واکه ای در مطالعاتِ تاریخیِ زبان بلوچی (تبدیلِ تاریخیِ ū به ī)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحول تاریخیِ زبان ها، اصواتِ آن ها تحتِ تأثیر عواملِ زبانیِ خاصی تغییر می کنند و از صورتی به صورتِ دیگر درمی آیند. در این مقاله، با بررسیِ 100 واژه در زبانِ بلوچی، یکی از زبان هایِ ایرانی، معلوم شد که واکه /ū/ در ایرانیِ قدیم، تحت تأثیر فرایند پیشین شدگیِ واکه ای، در بخشی از بلوچستانِ ایران، از جمله نواحیِ جنوبی و مرکزی، به /ī/ تبدیل شده و، در حالِ حاضر، در این مناطق به صورت گونه آزادِ دوگانه ای به دو صورتِ /ū/ و /ī/ رایج است. به علاوه، با بررسیِ این پدیده در بعضی از دیگر زبان هایِ ایرانی از شرقی ترین نواحی(حوزه پامیر) تا غربی ترین نواحی(حوزه های کُردی و بختیاری)، معلوم شد که این تحولِ تاریخی در آن زبان ها نیز اتفاق افتاده است و می توان آن را یک پدیده گسترده و عمومی در زبان های ایرانی به حساب آورد. در نهایت این که بررسی این پدیده در زبانِ بلوچی در زمینه هایی مانند رده بندی، توصیف هایِ زبانی و مطالعاتِ تاریخی زبانِ بلوچی و گویش ها و لهجه های آن قابل استفاده است.
بررسی تاریخی و تطبیقی چند واج ایرانی در گویش بلوچی بمپوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بُمپوری، گویش بلوچی رایج در شهر تاریخی بمپور در شهرستان ایرانشهر است که بر اساس جدیدترین تقسیم بندی ها، در گروه گویش های جنوبی این زبان قرار می گیرد. با توجه به اینکه زبان بلوچی از کهن ترین زبان های ایرانی محسوب می شود و در تأثیرپذیری از زبان فارسی معیار تا حد زیادی محافظه کار بوده، بسیاری از گویش های آن، از جمله بمپوری برخی از ویژگی های زبان های کهن تر ایرانی را در خود حفظ کرده اند.در مقالة حاضر برخی از واج های ایرانی باستان که سیر تحول شان در این گویش با دورة میانه و جدید زبان های ایرانی متفاوت بوده است، از جمله واکه های مرکب /ai/، /au/، همخوان /v/ آغازی، همخوان های /f/، /x/ آغازی و میانی، همخوان های /p/، /t/، /č/، /d/، /k/، /g/ میانی و خوشه های همخوانی /ϑr/، /*dz/، /št/ و /*hv/ مورد بررسی قرار می گیرند و وجوه تشابه یا تفاوت آن ها با واج های دورة باستان، میانه و نو ایرانی مشخص می گردد، علاوه بر این، به فرایند گردش واکه ای و پیشین شدگی واکه ای در این گویش پرداخته می شود. در گام بعد هر کدام از واج های مورد نظر در این گویش با دو گویش بلوچی همجوار، یعنی دلگانی و لاشاری مقایسه می شوند و در پاره ای از موارد نیز مقایسه هایی با زبان رودباری کرمان صورت می گیرد.
تحلیل ویژگی های آوایی و صرفی مشترک قرآن قدس با برخی متون کهن و گویش های ایرانی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن قدس یکی از متون قابل توجه دوره رشد و تکوین زبان فارسی (قرن 4 و 5) است، زبان آن آمیزه ای از فارسی، عربی و عناصر گونه ای-گویشی قلمداد می شود و از نظر آوایی و صرفی ویژگی های منحصربه فردی دارد. با توجه به ارتباطی که این متن با زبان فارسی میانه دارد و اینکه بسیاری از صاحبنظران مکان نگارش آن را جایی در حوالی سیستان می دانند، هدف از انجام این پژوهش مقایسه برخی از ویژگی های آوایی و صرفیاین قرآن مترجَم با فارسی میانه، متون پازند، متون فارسی-یهودی و برخی از گویش های ایرانیِ رایج در جنوب شرقی ایران بوده است. نتایج برآمده از بررسی داده های موجود که عموماً به صورت کتابخانه ای به دست آمده اند، نشان می دهند که این اثر در برخی ویژگی های آوایی چون تحول /w/ آغازی و میانی، عدم تحول /d/ میان واکه ای و تحول /h/ آغازین با متون پازند و در مواردی گویش های بلوچی، رودباری، سیستانی و کرمانی مشابهت دارد، برخی ویژگی های صرفی آن، چون تکواژ موصولی نانوشته «-ِ»، پسوند مصدرساز «-ِشت» و تمایز معنایی دو حرف اضافه «ب/ بد» و «بی» در متون فارسی-یهودی نیز مشاهده می شود و واژه هایی از فارسی میانه را نیز در خود حفظ کرده است.
تفسیر و تحلیل معنایی پیشوند فعلی تاریخی پر/por/par/، بر پایه متون زبان و ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشوند فعلی پر /par/por/: و شکل های تغییر یافته آن (فر، فل) در فعل های یک پیشوندی پرستیدن، فرمودن و فعل های دو پیشوندی پراگندن، پراکندن، فلخمیدن وفرغانیدن، یکی از ده ها پیشوندی است، که به اوّل مصدرهای ساده در زبان فارسی و دیگر زبان های ایرانی، از زبان ایرانی باستان تاکنون افزوده شده و معنی خاصی را به فعل افزوده است، امّا با گذر زمان و سیر تحول طبیعی زبان فارسی و عامل مهم تر، انتقال مرکزیت فرهنگی و سیاسی زبان فارسی از خاستگاه آن در خراسان و فرارودان به مرکز و غرب ایران (عراقِ عجم، آذربایجان و فارس) که عامّه مردم به زبان هایی غیر از فارسی تکلم می کردند، و فقط خواص علما، شاعران و نویسندگان دوزبانه که فارسی را به عنوان زبان رسمی، آموزشی و ادبی آموخته بودند، بسیاری از مصدرهای پیشوندی، ناشناخته مانده و به کاربرد مصطلح و معمول آن ها در متون رسمی، ادبی و تاریخی بسنده شده است، مصدرهای ساده ستیدن (پرستیدن)، مودن (فرمودن)، گندن (آگندن، پراگندن)، میدن (خمیدن، فلخمیدن)، نیدن (غانیدن، فرغانیدن)، حتی در خراسان مهجور و متروک گردیده است. جستجوی پیشوند تاریخی «پر /par/،/por/» در متون مکتوب زبان فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی (مرده و رایج) و حتی همسایه (حوزه زبان سانسکریت) و گردآوری اطلاعت و تفسیر و تحلیل آن، این واژه را که صاحب نظران، در مقوله حرف انگاشته اند، به واژه ای مرکب از ریشه فعلی و پسوند (ر) ارتقاء داده است، و همچنین ده ها پیشوند تاریخی دیگر نیز ارزش جستجو و پژوهش را دارند.
نقد و بررسی کتاب شوهاز(مقاله علمی وزارت علوم)
شوهاز مجموعه ای از یادداشت های عبدالسلام بزرگ زاده فعال فرهنگی استان سیستان و بلوچستان است. این کتاب با هدف معرفی هنرها و آداب مردمان این منطقه و بررسی محدودیت های پیرامون توسعه این استان نگارش شده است. پراکندگی جمعیتی بلوچ به عنوان قومی اصیل در ایران بیشتر در بخش جنوبی استان است. مردمان این مناطق در زمینه هایی اعم از پوشش، موسیقی، جشن ها، زبان، آداب و رسوم شاخصه های فرهنگی منحصر به فردی دارند. تاکنون در زمینه ثبت مباحث مرتبط با فرهنگ و هنر بلوچستان ضعیف عمل شده است. کتاب شوهاز یکی از کتاب هایی است که سعی در معرفی و ثبت فرهنگ و هنر این منطقه داشته است. هدف از پژوهش حاضر، ضمن معرفی اجمالیِ این کتاب، نقد صوری و واکاوی محتوای آن به روش توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان می دهد کتابِ حاضر در ارائه اطلاعاتی راجع به هنر و ادبیات بلوچی موفق بوده است. عدم انسجام منطقی بین یادداشت ها، جامعه هدف نامشخص، عدم رعایت اصول نگارشی، استفاده از مطالب دیگران بدون ارجاع دهی و ایرادات محتوایی از نقاط ضعف کتاب محسوب می شوند. در عین حال، دغدغه های فرهنگی نویسنده و تلاش او در معرفی بلوچستان قابل تقدیر است.
روند تحول واکه های مرکبِ کوتاه و فرایند گردش واکه ای ایرانی باستان در چند گویش بلوچیِ جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان بلوچی یکی از زبان های ایرانیِ نوِ شمال غربی است که در داخل مرزهای ایران و خارج از آن، به ویژه در پاکستان بیشترین گویشور را دارد. نکته ای که بررسی این زبان و مقایسه آن با زبان های دوره های کهن را ایجاب می کند، محافظه کاری و تلاش برخی گویش های آن در حفظ ویژگی های دیرین است. پژوهش حاضر به بررسی روند تحول دو واکه مرکب کوتاهِ /ai/ و /au/ و همچنین فرایند گردش واکه ای ایرانی باستان در پنج گویش دَلگانی، بَزمانی، بُمپوری، لاشاری و زِرباری می پردازد و داده های آن که معمولاً به روش میدانی جمع آوری شده، نشان می دهد این واکه ها در سه گویش مرکزی ترِ بمپوری، لاشاری و زرباری غالباً به واکه های مرکب /iǝ/ و /uǝ/ تبدیل شده اند و همچنین بازمانده هایی از فرایند گردش واکه ای ایرانی باستان را در این گویش ها می توان دید. بررسی تاریخی واکه های مرکب /iǝ/ و /uǝ/ در برخی گویش های زبان بلوچی نشان می دهد که این واکه ها در دوره باستان نیز واکه های مرکب بوده اند، بنابراین مقایسه این واکه ها با واکه های مجهول فارسی میانه یا واکه های ساده فارسی نو که بر اساس آن برخی از پژوهشگران این واکه ها را «مرکب شده» قلمداد کرده اند، نادرست بوده و بار دیگر ضرورت توجه به مطالعات درزمانی یک زبان، در کنار مطالعات همزمانی آن را یادآوری می کند.
بررسی اصطلاحات کاربردی برای «توهین و نفرین» در زبان بلوچی(با رویکرد زبان شناسیِ اجتماعی)
حوزه های تخصصی:
بررسی کاربرد واژگان هر زبان در رفتار اجتماعی افراد هر جامعه، تا حدی نشانگر جهان بینی آنها در کُنش و واکنش نسبت به یکدیگر است. روشن است که رفتار اجتماعی انسانها به طور کلی در دو مقوله دلالتهای مثبت و منفی می گنجند. برای مثال «تشویق ها و دعاهای خیر» در زمره مقولات مثبت و «توهین و نفرین ها» در زمره مقولات منفی جای می گیرند. از آنجا که نمود بعضی از واژه ها با دلالت منفی در زبان بلوچی در رفتار اجتماعی مردم بلوچ به روشنی پدیدار است، در این مقاله با انتخاب تصادفیِ تعداد 125 واژه از این نوع، به بررسی آنها به ترتیب تحت دو عنوان «توهین ها» و «نفرین ها» با رویکردی توصیفی از نظر ساخت زبانی و کاربرد معنایی در حوزه مرکزی بلوچستان ایران پرداخته شد. یافته ها حاکی از آن است که از نظر بسامد، واژه های بلوچی با اصالت ایرانی در این فهرست نسبت به وامواژه ها از فراوانی قابل توجهی برخوردارند، و ساختار صرفی و کاربرد نحوی آنها، دلالت بر نهادینه شدگیِ تاریخیِ آنها در جامعه زبانیِ این قوم دارد. دوم آنکه، از طریق نتایج این مقاله و موارد مشابه، می توان به بخشی از رفتار اجتماعی مردم بلوچ با رویکرد جامعه شناسانه زبان دست یافت که حاصل آن می تواند در مطالعات زبانی، ادبی، فرهنگ عامه، مردم شناسی، و قوم شناسی نیز به کار آید.