مطالب مرتبط با کلیدواژه

مؤلفه های آموزشی


۱.

توانش های هدف در آموزش مترجم فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهمیت دروس توانش ترجمه مؤلفه های آموزشی مترجمی انگلیسی ارزیابی مدرسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۶ تعداد دانلود : ۵۸۹
بدون درنظرگرفتن یافته های اخیر مطالعات ترجمه، دروس کارشناسی مترجمی انگلیسی در دانشگاه های ایران از دو دهه قبل تاکنون تغییر نکرده است. مقایسه سرفصل دروس آموزشی این دوره با مطالب آموزشی در دوره های آموزش مترجم در دیگر کشورها بیانگر تفاوت بسیار زیادی است که فراتر از دلایل بافتی فرهنگی به نظر می رسد. همچنین گمان می رود که عدم به روزرسانی سرفصل آموزشی ازجمله عوامل متعدد در عدم موفقیت چشمگیر این دوره در تربیت نیروی مترجمی موردنیاز جامعه ایرانی می باشد. با توجه به ضرورت در نظر گرفتن ارزیابی و نقد مدرسین و صاحب نظران بومی این رشته به عنوان یکی از منابع اصلی به روزرسانی محتوی آموزشی این دوره، این پژوهش به مطالعه دیدگاه های اساتید شاخص ترجمه انگلیسی در مورد دروس ارائه شده درباره کارشناسی مترجمی انگلیسی می پردازد. این پژوهش کیفی با استفاده از مصاحبه حضوری با اعضای هیئت علمی دانشگاه های مطرح ایران در رشته مترجمی انگلیسی و تحلیل داده ها با استفاده از شیوه نظریه داده بنیاد به بررسی و طبقه بندی دیدگاه ها و انتقادات ایشان می پردازد. یافته های تحقیق حاکی از ضرورت اعمال تغییرات اساسی در این دوره آموزشی ازجمله اضافه کردن دروس آموزش برنامه های نرم افزاری کمک مترجم، افزایش کیفیت و کمیت دروس عملی ترجمه و مرتبط با بازار کار، اصلاح دروس زبان خارجی و زبانشناسی کاربردی و دیگر موارد می باشد.
۲.

تبیین مؤلفه های آموزش شهرسازی با تأکید بر ارتباط با اجتماع یادگیری حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های آموزشی شهرسازی اجتماع یادگیری حرفه ای تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
شناسایی مؤلفه های آموزش شهرسازی با تأکید بر ارتباط با اجتماع یادگیری به عنوان یکی از راهکارهای ارتقاء دان ش، مه ارت و نگ رش استادان و دانشجویان پیرامون مسائل کمی و کیفی رشته شهرسازی سال هاست که مطرح و اجراشده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیق کاربردی است؛ این پژوهش به صورت کیفی بوده؛ که از شیوه ی تحلیل محتوا بهره گرفته است؛ لذا در تحقیق حاضر تعداد 12 نفر از کارشناسان حوزه شهرسازی انتخاب شده و به گردآوری داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق پرداخته شد. به این منظور در مرحله اول داده های مستخرج از فرآیند گردآوری، در سه گام کدگذاری شده بود تا بر اساس آن مدل نهایی استخراج گردد؛ همچنین برای تسهیل در فهم مصاحبه ها و استخراج نتایج، آن ها کدگذاری شده است؛ که در سه مرحله خرده مقوله ها، مقوله های میانی و مقوله های اصلی (نهایی) انجام شد. درنهایت از محتوای مصاحبه ها درمجموع 176 کد شناسایی شد که بعد از حذف مشترکات 89 خرده مقوله در مرحله کدگذاری اولیه، 23 مقوله میانی در مرحله کدگذاری ثانویه و در مرحله کدگذاری نهایی تعداد 5 مقوله اصلی شناسایی گردید؛ شامل: کیفیت آموزش، شیوه ها و ابزار؛ مدرسان و مربیان؛ عوامل اساسی آموزش؛ مهارت ها؛ ارزش ها و درنهایت روابط بین مقولات آشکار و مدل مفهومی منبعث از روش تحلیل کیفی با رویکرد استقرایی فراهم آمد؛ که به صورت مدل نهایی تحقیق ارائه شد.
۳.

شکاف آموزش حسابداری و نیازهای حرفه: بررسی سرفصل های آموزشی با استفاده از روش تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسابداری مؤلفه های آموزشی تئوری داده بنیاد شکاف بین آموزش و نیازهای حرفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: این پژوهش با هدف بررسی و علل ایجاد شکاف بین آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی و نیازهای حرفه در ایران انجام شده است. علاوه بر این، سرفصل های آموزشی لازم برای کاهش این شکاف از دیدگاه خبرگان نیز ارائه شده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش تئوری داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری نظری و با انجام مصاحبه با ۱۴ نفر از صاحب نظران، مفاهیم و مقوله ها استخراج شد. مراحل طی شده برای انجام پژوهش عبارت اند از: تدوین سؤال های کلی پژوهش؛ مصاحبه با صاحب نظران؛ استخراج مفاهیم و مقوله ها و مشخصات و ابعاد آن ها؛ طبقه بندی مقوله ها با استفاده از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی؛ ارائه مدل نهایی پژوهش. یافته ها: مدل نهایی شکاف بین آموزش حسابداری در مقطع کارشناسی و نیازهای حرفه در ایران، در قالب شرایط علّی، شرایط بستر، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی و عوامل ایجاد شکاف شناسایی شده عبارت اند از: الزامات قانونی و مقرراتی جدید حاکم بر کشور؛ تغییرات سریع فناوری؛ جهانی شدن حرفه حسابداری؛ عوامل کیفی آموزش، مانند تغییرنیافتن و به روزنشدن سریع سرفصل ها و متون آموزشی با توجه به تغییرات محیط اقتصادی و مالی و همچنین، به روزنبودن برخی اساتید دانشگاه در خصوص نیازهای حرفه. مهم ترین راهبردهایی که در صورت اجرای آن، می توان به کاهش این شکاف کمک کرد، عبارت اند از: وزن دهی و زمان سنجی در برخی از سرفصل های درسی؛ بازنگری در برخی از درس ها و سرفصل های آموزشی؛ ارتقای کتب آموزشی؛ ارتقای سطح دانش عملی دانشجویان؛ به کارگیری شیوه های مختلف در تدریس و نظارت لازم بر تدریس اساتید؛ ایجاد زیرساخت های فناوری اطلاعات برای به کارگیری آن در حوزه آموزش؛ چابکی در تصویب و راهنمای اجرای استانداردها توسط سازمان حسابرسی؛ برگزاری دوره های آموزش مجازی و حضوری؛ حضور اساتید در تشکل های حرفه ای. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها عبارت اند از: وجود دوره های آموزشی برای تمامی دانشجویان سراسر کشور و رعایت عدالت آموزشی؛ آگاهی اساتید دانشگاه از تغییرات به وجود آمده در حرفه با حضور آن ها در تشکل های حرفه ای و در نتیجه، هماهنگی بیشتر بین حرفه و دانشگاه؛ به کارگیری اساتید متخصص و متناسب با هر درس در دانشگاه ها؛ استفاده از شیوه های جدید آموزشی؛ ارتقای سطح دانش عملی دانشجویان؛ بازنگری و تجدیدنظر در سرفصل های آموزشی. گفتنی است که در متن مقاله، همه با جزئیات توضیح داده شده است. نتیجه گیری: با توجه به پیشرفت های مداوم در بازارهای مالی، شکاف بین آموزش حسابداری و نیازهای حرفه از اهمیت زیادی برخوردار است و نیاز است که به صورت دوره ای، این شکاف و علت های آن بررسی شود. با توجه به راهبردهای ارائه شده در این پژوهش، پیشنهادهایی برای برخی نهادهای مرتبط با موضوع پژوهش ارائه شده است. برای مثال، در خصوص کمیته تدوین برنامه ریزی آموزشی، می توان به فرصت ایجاد عرض اندام برای اعضای حرفه به منظور تعیین سرفصل های آموزشی، وزن دهی و اولویت بندی در سرفصل های آموزشی اشاره کرد. در خصوص نقش دانشگاه ها، باید تلاش شود تا از رساله ها و پایان نامه های حوزه آموزش حمایت کافی صورت گیرد و همچنین، تأمین مالی کافی برای به کارگیری اساتید حرفه در تدریس برخی دروس انجام شود تا از این طریق، فرصت انتقال تجربه های آن ها در برخی دروس کاربردی، مانند حسابرسی و مالیات ایجاد شود. ایجاد هم گرایی بیشتر سازمان حسابرسی با سایر نهادهای دولتی، مثل سازمان امور مالیاتی، برای به رسمیت شناختن استانداردهای تدوین شده در تهیه صورت های مالی، ابهام های به کارگیری برخی استانداردها را کاهش می دهد و می تواند عاملی برای رفع این شکاف محسوب شود.