فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
In keeping with Control-Value Theory (CVT), learners’ achievement emotions and language achievement can affect e ach other. The flexibility of learners in academic settings can be a refugee from academic difficulties, and protect learners from discouragement after a negative emotional experience about achievement. Review of the literature proved the existence of several studies that have been conducted to support this theory. In this study, the possible contributions of eight achievement emotions (pride, hope, enjoyment, shame, anxiety, boredom, anger, and hopelessness) to language achievement in EFL context were examined to see if there was a relationship between them and learners’ language achievement. Accordingly, 279 advanced EFL learners (148 male and 131 female) of Iran Language Institute (ILI) took part. The Achievement Emotions Questionnaire (AEQ) was used to collect the data about the learners’ emotions and participants’ Grade Point Average (GPA) as evidence for their language achievement was employed to see how much of their achievement emotions could be contributed to their language achievement. The results of multiple linear regression revealed that enjoyment, hope, and anxiety were the three significant emotion factors predicting EFL learners’ language achievement and among them anxiety was the strongest predictor. In addition, based on the results of the independent-samples t-test, there was a statistically significant difference between the female and male learners’ achievement emotions scores. The learners’ emotions in language classes can be dealt with so that they can experience a better language learning experience. The findings are beneficial for EFL teachers, learners, and course designers.
Self-Reflection Training: An Investigation of Iranian In-Service EFL Teachers’ Belief and Performance Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the effect of implementing self-reflection training on Iranian in-service EFL teachers’ beliefs and performance development. From all available participants teaching at the International College of Tehran University of Medical Sciences in Tehran, 20 in-service EFL teachers were involved in this study. The teacher’s belief questionnaire, observation checklist, and Skype app were used as the instruments to collect data. Before the training phase, the pre-tests, i.e., observation checklist and teacher’s belief questionnaire, were used for all the participants. The researchers utilized Skype App to instruct the participants in an online setting. During the training phase, participants were exposed to self-reflection practice. The instruction was done in 16 sessions twice a week for two months. After the training phase, the post-tests were run, i.e., the observation checklist and teachers’ belief questionnaire. The data analysis revealed that implementing the principles of self-reflective instruction had a statistically significant effect on Iranian in-service EFL teachers’ beliefs about their teaching practice efficacy and teaching performance development. This study has some implications that may help language teacher educators, English instructors, EFL/ESL learners, students, language curriculum program policymakers, and educational syllabus designers.
بررسی تطبیقی فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام آواها از جمله جهانی های زبانی به شمار می آیند و دوگان ساخت بودن یا استفاده از فرایند تکرار در ساخت واژه نیز از ویژگی های جهانی آن ها است. یکی از ویژگی های بارز نام آواها حضور فعال آن ها به عنوان پایه مولّد در ساخت نام آواواژه ها و ساخت اسم، فعل، صفت و قید است. این پژوهش که در زمره پژوهش های ترکیبی با اولویت کیفی قرار می گیرد با بررسی ساختار 596 نام آواواژه غیرعاطفی در زبان های روسی و فارسی به توصیف و تحلیل فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت آن ها و استخراج بسامد روش های به کاررفته می پردازد. نمونه های مورد مطالعه زبان فارسی از « فرهنگ نام آواهای زبان فارسی » و نمونه های مورد بررسی زبان روسی از مقالاتی که به بررسی نام آواهای روسی پرداخته اند، « فرهنگ واژه سازی زبان روسی » و فرهنگ های روسی به روسی گردآوری شده اند. این پژوهش نشان می دهد که روند کلی فرایند اشتقاق نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی متفاوت است و تفاوت گونه شناختی زبان روسی به عنوان زبانی تصریفی و پیوندی و زبان فارسی به عنوان زبانی تحلیلی و پیوندی در تفاوت الگوی حاکم بر ساخت نام آواواژه ها و تفاوت فرایندهای واژه سازی مؤثر بوده است؛ بررسی بعد معنایی فرایندهای ساخت واژی اعمال شده نیز نشان می دهد در زبان روسی آن ها نقش مقوله ساز داشته اند در حالی که نام آواواژه های زبان فارسی علاوه بر معنای اولیه نام آوا و معنای مقوله ای جنبه های معنایی دیگری نظیر کثرت، تنوع، تحبیب، توالی و غیره را نیز به نام آواواژه ها اضافه کرده اند.
رابطۀ بین عناصر گفتمانی در پیکره های موازی: موردپژوهیِ ترجمۀ شفاهی همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
239 - 262
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکردی تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از پیکره های موازی، به تجزیه و تحلیل روش های ایجاد رابطه مابین واحدهای گفتمان پرداخته است. در این راستا، داده های برگرفته از متون مبدأ و مقصد، با تمرکز بر مقایسه و تحلیل تطبیقی عناصر زبانی در سطح واژه و جمله در این پیکره ها مورد بررسی قرار گرفته اند. پیکره پژوهش، شامل حدود 35000 هزار واژه برگرفته از سه سخنرانی به زبان فارسی و ترجمه شفاهی همزمان آن ها به زبان انگلیسی بود. انتخاب پیکره های موازی بر اساس نمونه برداری تصادفی از میان پیکره های موازی موجود در سال ۱۳۹۹ انجام گرفت. با استناد به یافته های پژوهش های پیشین، پراکندگی فراوانی جمله ها، واژه ها، و گفتمان نماها به عنوان معیار مقایسه و بررسی روش ایجاد رابطه بین واحدهای گفتمان در این دو پیکره در نظر گرفته شد تا میزان انطباق آن ها با اصول همکاری گرایس تحلیل گردد. تحلیل داده ها نمایانگر افزایش چهارپنجم روش های طراحی رابطه بین واحدهای گفتمان (80 درصد) و کاهش بخش محدود (20 درصد) این روابط در پیکره های سه گانه متن مقصد بود. به این معنا که مترجم از دو اصل کمیت و شیوه بیان از اصول همکاری گرایس در ایجاد روابط گفتمانی بهره گرفته است. این یافته نشان می دهد که مترجم شفاهی همزمان ایرانی برای ارایه گفتمانی سلیس، روان، و قابل فهم برای مخاطب خویش، در ۸۰ درصد موارد به راهبرد تصریح روابط بین واحدهای گفتمان متوسل شده است و در 20 درصد موارد هم از راهبرد تلویح استفاده نموده است. به سبب بهره گیری از دو نظریه منظورشناسی و ترجمه شناسی، استنباط علمی، آموزشی، و پژوهشی نگارنده این است که چنین یافته هایی دارای اعتبار علمی بیشتری در شناخت نظام گفتمان و روش های ایجاد روابط بین واحدهای گفتمان هستند و کاربرد مهم علمی، آموزشی، و پژوهشی این مطالعه برداشتن گامی اولیه در کشف و معرفی اصول همکاری مترجم در فرایند ترجمه شفاهی همزمان برای طراحی گفتمانی مناسب برای مخاطب از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روابط بین واحدهای گفتمان است. کاربردهای دیگر این پژوهش شامل زمینه سازی برای ارایه و ابداع چشم اندازها، راهبردها، و نظریه های گوناگون در تحلیل و شناخت جامع تر نظام منظورشناختی تعاملات انسانی در دیگر حوزه های علمی، آموزشی، و پژوهشی مورد بررسی است.
The Contribution of Working Memory and Language Proficiency to Lexical Gain: Insights from the Involvement Load Hypothesis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the interplay of working memory capacity and language proficiency in the context of vocabulary acquisition through word-focused tasks. The involvement load hypothesis served as a theoretical framework, positing that the degree of cognitive engagement influences lexical learning outcomes. A total of 100 EFL learners participated in this study. They were divided into distinct groups based on varying levels of working memory capacity, language proficiency, and aspects of working memory (phonological short-term memory and executive working memory). The participants engaged in receptive and productive vocabulary tasks under different experimental conditions, including reading-only, reading plus blank-fill, and reading-plus production. The results revealed intricate relationships between working memory capacity, language proficiency, and vocabulary acquisition. While the efficacy of the hypothesis varied across conditions, its predictions were influenced by the nuances of individual cognitive capabilities and language competence. Learners with higher proficiency levels acquired more lexical items, both receptively and productively. Although the difference with the phonological short-term memory was not significant, executive working memory was more facilitative of lexical gain. Additionally, the role of input modality in shaping vocabulary learning outcomes was highlighted. That is, reading plus production and blank-fill tasks resulted in more lexical gain than reading-only tasks. The study contributes to the theoretical understanding of vocabulary acquisition by underscoring the complex interplay of cognitive processes and language factors. These insights hold implications for foreign language pedagogy, guiding educators in crafting more effective interventions for enhancing both receptive and productive lexical knowledge.
بررسی همبستگی معنایی بین عنوان و پیش نمونه در درس های فارسی اول تا ششم دبستان: رویکرد زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا و ماهیت آن نیز مسأله اصلی زبانشناسی شناختی است که حاصل تجربه حسی است و از حواس پنجگانه بینایی، گویایی، بساوایی، چشایی و بویایی به دست می آید. در واقع، نظریه شناخت حسی قلب زبانشناسی شناختی است. در معنی شناسی شناختی نیز بر خلاف معنی شناسی منطقی، به ساخت مفهومی یا شناختی توجه می گردد که از طریق تجربه از جهان دریافت می شود. یکی از نظریه های مربوط به این حوزه نیز نظریه پیش نمونگی است که بر اساس پیش نمونه های مشترک قرار دارد که در مقابل نظریه مشخصه های معنایی قرار دارد که بر مبنای دو ارزش {+} یا {-} استوار است. هدف این پژوهش کشف پیش نمونه های مشترک عنوان درس های فارسی اول تا ششم دبستان بر اساس معیارهای پیش نمونگی مثل استنباط، انطباق، شاخصیت، بسامد و ترتیب است. روش پژوهش کیفی کمی، نوع آن توصیفی تحلیلی و رویکرد آن زبانشناختی است. حجم نمونه نیز تمام عناوین کتاب های فارسی اول تا ششم بوده است. داده ها نیز بر اساس طیف لیکرت درجه بندی شده و درصد همبستگی معنایی میان عناوین و پیام ها یا پیش نمونه ها به ترتیب شامل درجات متوسط 32%، کم 31%، زیاد 22%، خیلی کم 12% و خیلی زیاد 3% بوده که به طور کلی، این همبستگی متوسط رو به پایین است. از یافته های فوق می توان اینگونه استنباط کرد عناوین در بیان پیام درس صراحت معنایی زیادی ندارد. این دشواری می تواند منجر به عدم درک متن شود و مشکلاتی در آموزش و یادگیری پدید آورد.
بررسی خطاهای زبانی یک دانش آموز پایه سوم ابتدایی دارای سندرم داون براساس مفاهیم زبان شناسی شناختی: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی، توصیف و تحلیل خطاهای زبانی یک مورد دانش آموز تک زبانه فارسی زبان مبتلا به سندرم داون که در پایه سوم ابتدایی تحصیل می کند، می پردازد. در واقع، هدف پژوهش حاضر به کارگیری مفاهیم زبان شناسی شناختی در تحلیل نمونه گفتار روایی این دانش آموز است. به همین منظور داده های پژوهش توسط آزمون زبانی نیلی پور و همکاران (1402) و ارزیابی های گفتار درمانگر به وسیله ضبط صدای آزمودنی گردآوری شدند. بعد از گردآوری داده ها، نگارندگان داده ها را آوانویسی کرده و بر حسب نوع خطاها در قالب جداولی دسته بندی کردند. بررسی ها نشان داد که این دانش آموز در ساختار خرد نحوی بیشتر از ساختار کلان نحوی دارای مشکل است. در واقع، این دانش آموز از آنچه که توماسلو (2003 ) از آن تحت عنوان طرح واره محوری و ساخت نحوی عنصربنیاد یاد می کند، استفاده می کند ولی طرح واره های پیشنهادی لیکاف (1987) در این دانش آموز شکل نگرفته است. همچنین این دانش آموز از واژگان انتزاعی در گفتارش استفاده نمی کند و کاربرد صحیح افعال و واژگانی که نشان گر روابط زمان دار هستند، نیز با مشکل روبرو است. پیشنهاد می شود در آموزش های گفتاردرمانی به این دانش آموز در کنار روش های فعلی آموزش، روش هایی مبتنی بر تقویت طرح واه های پیشنهادی لیکاف جهت بهبود ساختار کلان نحوی طراحی و انجام شود.
A Book Review of "Practical Language Testing" by Glenn Fulcher (2010): From the Stage of Test Design to Score Delivery(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
133 - 138
حوزههای تخصصی:
The book Practical Language Testing, authored by Glenn Fulcher (2010), is an epitome of comprehensive and detailed documentation on the relevance of the appropriate techniques, knowledge, and conceptual frameworks required to interpret and develop language assessments. It is also a systematic, helpful reference for researchers and educators that address assessment selection and design concerns, offering instructors guidance on picking the proper test for a particular educational setting and assisting in interpreting the scores generated by such tests. The book lays the groundwork for instructors to establish a thoughtful awareness of test scenarios to furnish the most efficient language assessment for their learners. The book's language is highly lucid and user-friendly to both experts and novices. The book finds an appropriate amalgamation between practical applications and theoretical underpinnings to empower practitioners in comprehending the objectives of effective assessment and its function in facilitating good learning and teaching. On account of the fact that the referenced book has the potential to make a substantial contribution and have significant implications for teachers, test designers, and other stakeholders, the current article attempts to provide a review of the book and emphasize the critical concepts in each chapter.
تناظر اندیشه های جبر، اراده آزاد و رضایت (خرسندی) از منظر تقابل های اندیشگانی اوستا و متن های فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
99 - 128
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار که همواره یکی از پیچیده ترین موضوعات فلسفی در تاریخ ادیان ایران و جهان بوده اند، در حوزه ی دینی مزدیسنی نیز نقش برجسته ای دارند. آیین مزدیسنی به جهت تاریخ کهن و پرفرازونشیب خود از نحله ها، ادیان و جریان های فکری گوناگون تأثیر پذیرفته است و مفصل بندی های اندیشگانی متفاوتی را در آن می توان تشخیص داد که گاه کاملاً در تقابل با هم قرار دارند. تلفیق پیچیدگی های رازگونه ی مسئله ی جبر و اختیار با ابهامات بغرنج آیین کهن ایرانی منجر به خلق مفاهیم معناسازی می گردد که از تقابل های اندیشگان موجود در این دو حوزه برخاسته است. یکی از مهم ترین موضوعات در آیین مزدیسنی، اندیشه خرسندی و مفاهیم پیرامون آن است که با اندیشه ی جبر و اراده ی آزاد رابطه ی مستقیم دارد. در این پژوهش ضمن مروری کوتاه بر مفهوم جبر و اختیار در آیین مزدیسنی تلاش نمودیم تا از این چشم انداز به مفهوم خرسندی و جریان های فکری پیرامون آن، در اوستا و متن های پهلوی نظر بیفکنیم. پس از کاوش حول این مفاهیم دریافتیم که احتمالا هریک از دو جریان فکری متفاوت حول اندیشه خرسندی به یکی از اندیشگان جبر یا اراده ی آزاد متمایل است.
رویکردی شناختی به نفی دوگانه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی نفی دوگانه در زبان فارسی در چارچوب زبان شناسی شناختی و براساس نظریه فضاهای ذهنی صورت گرفته است. مقوله نفی یکی از مقولات شناختی، عقلانی و زبانی مهم در ذهن بشر است که در زبان های مختلف دنیا به صورت های گوناگونی تجلی می یابد. این مقوله در زبان فارسی نیز توسط عناصر و ساختارهای منفی ساز متعددی تجلی پیدا می کند که آن ها را در یک تقسیم بندی کلی می توان به دو دسته نفی منفرد (ساده) و نفی چندگانه تقسیم کرد. داده های پژوهش مشتمل بر 921 جمله فارسی است که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استخراج شده اند. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که هر جمله منفی دوگانه علاوه بر فضای ذهنی مربوط به خود، فضای ذهنی جمله مثبت و گاهی فضای ذهنی جمله منفی منفرد متناظرش را برمی انگیزد. همچنین درک معنای نفی دوگانه وابسته به شکل گیری این فضاهای ذهنی و ایجاد نگاشت های مفهومی بین آن ها براساس سه فرایند شناختی تخفیف، تشدید و خنثی سازی معنایی صورت می گیرد.
جهت مجهول در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
81 - 110
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مسأله جهت مجهول در زبان فارسی در رویکرد کمینه گرای بوورز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این رویکرد از تازه ترین تعدیل های شکل گرفته در چارچوب برنامه کمینه گرا است که در آن کاستی های موجود در نظریات پیشین از میان رفته و مهم ترین دستاورد آن ارائه ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که به زعم بوورز با کمک آن می توان فرایند ادغام در زبان های گوناگون را سامان بخشید. در این مقاله با استناد به داده های زبانی مستخرج از «پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی»، ضمن نشان دادن چگونگی عملکرد این ترتیب جهانی، به بررسی بخشی از پیکره با برچسب «جمله مجهول» پرداختیم. همچنین، با به کارگیری چارچوب نظری متأخر بوورز که در زبان فارسی نیز راهگشاست، به تحلیل ساخت های غیرمجهولی پرداختیم که در پیکره با عنوان جمله مجهول حضور یافته اند. تعیین جایگاه نحوی گروه های اسمی باتوجه به نقش های معنایی متمایز آنها، مشخص نمودن جایگاه عبارت کنادی در جملات مجهول، بررسی مقوله سور شناور و ایجاد تمایز در شیوه ادغام جملات اسنادی و جملات مجهول در زبان فارسی حاصل تحلیل های این پژوهش در چارچوب برنامه کمینه گرا هستند.
The Relationship between Verb Comprehension and Verb Production among Non-Native Persian Learners Based on Systematic Functional Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
187 - 204
حوزههای تخصصی:
This research has been done to investigate the relationship between verb comprehension and verb production of Persian learners in Persian language writing as a second language, based on the processes of ideational metafunction in Halliday’s systemic functional grammar. The statistical population was the Persian learners of the international center of teaching Persian to non-Persian speakers in Ferdowsi University of Mashhad. The data collection method was based on field study and random sampling method. The data were gathered through tests, interviews and essays which were divided into two parts: verb comprehension and verb production. The results of the tests were analyzed for verb comprehension, while the outputs of compositions were used in verb production. The collected data then were analyzed by SPSS. The results indicated that there was a positive correlation between comprehension and verb production of mental process at elementary levels. On the other hand, no correlation was found between Persian learners’ verb comprehension and verb production at intermediate level. Furthermore, there was a negative correlation between comprehension and production of the behavioral process at intermediate level and the comprehension and production of the material process at the advanced level. This showed the effect of three factors on creating a positive and negative correlation between processes in foreign Persian learners: 1) the objectivity and subjectivity of processes, 2) the versatility of processes, 3) Persian learners’ language level.
EFL Teachers’ and Students’ Perceptions towards Virtual Teaching: A Qualitative Analysis of Benefits, Challenges, Future Directions, and Effectiveness
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۸, No. ۳, Summer ۲۰۲۳
1 - 38
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to analyze English as Foreign Language (EFL) teachers and students’ perceptions on learning effectiveness, negative factors, positive features, and future directions of virtual education. The data were collected through semi-structured interviews, open-ended questions, and journals. All the data were carefully studied and coded through MAXQDA (version 2020) software. The results indicated that poor internet connection along with low interaction between students and the teacher were the most frequently noted negative points of online classes. Accordingly, providing high-speed internet, supporting students, and having more interaction are the first essential elements in virtual education. Besides, flexibility, time-saving, and reduced cost considerations were considered the positive aspects of online classes. Regarding students’ learning performance, the results were of mixed nature. Providing training courses for teachers, using different materials during the class, and the most importantly having high-speed internet are some implications of this study.
«مر» مخفف مگر/ ویژگیِ سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معماهایی که در لغت نامه ها و کتاب های سبک شناسی همواره مطرح شده، استفاده از واژه «مر» در متون کهن است. این واژه در لغت نامه ها به گونه ای آمده که درباره معنای قطعی آن اظهار بی اطلاعی شده است و تنها با توجه به شواهد و قرائن، به دنبال یافتن حدود معنایی آن شده اند. با بررسی لغت نامه ها، معنای استواری برای آن پیدا نشد. در کتاب سبک شناسی بهار هم اطلاعی متقن درباره این واژه داده نشده و با حدس و گمان به حدود معنایی آن اشاره شده است. این جُستار ضمن رعایت احتیاط پژوهشی بر آن است که واژه «مر» در تمامی مواضع می تواند مخفف مگر باشد. چنان که «ار» مخفف اگر است. این «مر» (مخفف مگر) هنوز هم در زبان و گویش های محلی امروز کاررفت دارد. در فرهنگ های کردی، لکی، لری، بختیاری، «مر» را مخفف مگر دانسته اند. دیگر این که مگر در متون کهن در معانی مختلفی چون تأکید، شک، پرسش، استثنا، حصر و ... به کار رفته است. «مر» هم در این معانی کاررفت داشته است. پژوهش حاضر براساس شاهدمثال های مختلف در پی اثبات این امر است.
Construction of Intercultural Savoirs Through Interculturally-laden Tasks: An Iranian Experience(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
A long-standing concern reverberating over the minds of intercultural scholars is how best to incorporate intercultural issues in English language teaching, an issue on which there has been little research in EFL contexts. To fill this gap, this qualitative study examined the efficacy of interculturally-laden tasks in promoting Iranian learners’ intercultural competency in Anzali, Guilan province, Iran. Thus, a group of 22 Iranian intermediate EFL learners were recruited through convenience sampling from a pool of 44 according to their score on Oxford Quick Placement Test. All the participants were 12 females and 10 males aged 21-30. Then, they attended eighteen sessions of intercultural training using Mirrors and Windows: An intercultural communication textbook and completed seven intercultural tasks as a pretest and posttest. Data was collected through seven intercultural tasks and reflective worksheets. Drawing on the qualitative content analysis of intercultural tasks, the findings revealed that the tasks could help the participants increase their intercultural competence. Moreover, three themes were emerged from the analysis of the reflective worksheets as follow: (1) the participants’ evaluation of the ICC course and intercultural tasks, (2) perceptions regarding intercultural development and (3) language skills and anxiety. The implications and suggestions for further research are discussed.
پیوند شاه و آیین در اساطیر ایران و یونان و بررسی استمرار آن در مشروعیت بخشی هخامنشیان (مطالعه موردی: کوروش دوم و داریوش اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین و سیاست همواره دو رکن اساسی جوامع باستانی و در تمدن های کهن به نحوی با یکدیگر در ارتباط و پیوستگی بوده اند. اولین شواهدی که می توان از چگونگی شکل گیری آیین های نخستین به دست آورد در اساطیر یافت می شود. ایران و یونان به مثابه دو تمدن هماورد که با یکدیگر در تعامل و تقابل سیاسی-اجتماعی و فرهنگی-هنری به سر می بردند، بستری ارزشمند برای ریشه یابی مفاهیمی همچون آیین و پادشاهی هستند. بررسی تطبیقی اساطیر این دو تمدن ما را در تحلیل مناسبات و کنش ها و برهمکنش های اجتماعی-فرهنگی آنان یاری می کند. هدف اصلی این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به شواهد ادبی تدوین شده، بررسی تطبیقی پیوند شاه و آیین در اساطیر ایران و یونان و نسبت آن با دوران فرمانروایی کوروش دوم و داریوش اول است. پرسش بنیادین پژوهش حاضر این است که با توجه به روایات اساطیری ایرانی و یونانی، ارتباط شاه و آیین در اساطیر این دو تمدن به چه شیوه ای بوده و این ارتباط در دوران هخامنشی چگونه در فرآیند مشروعیت بخشی برای شاهان ایفای نقش کرده است. فرضیه مطرح در این پژوهش بر این بنیان است که با توجه به ارائه نمونه های شاه آرمانی در سنت اساطیری هندواروپایی، تصور شاه بدون پیوند او با آیین، ناممکن و به همین طریق امکان در نظر گرفتن آیین بدون شاه نیز وجود نداشته است؛ بدین سان با قدرت گرفتن هخامنشیان نیز این مسئله با کارکرد مشروعیت بخشی به حکومت به استوارترین شکل خود ادامه می یابد.
تجزیه وتحلیل الگوریتم های خطی سازی ساختار های اشراف چندگانه: در جستجوی یک تعمیم نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
111 - 152
حوزههای تخصصی:
ادغام موازی در ساخت همپایگی، منجر به اشتقاق ساختاری می شود که دربرگیرنده رابطه متقارن دوسویه است. در رابطه متقارن مذکور، یک عنصر اشراف چندگانه می شود و در بین دو بند همپایه به اشتراک گذاشته می شود. در این حالت، عنصر مشترک֯ دو گره مادر خواهد داشت و طبیعتاً خطی سازیِ ساختارهای مشتق از ادغام موازی که دارای اشراف چندگانه هستند با مشکل مواجه خواهد شد. هدف از این پژوهش واکاوی و کالبدشکافی الگوریتم هایی بود که تاکنون در ادبیات مربوطه جهت مرتفع شدن چالش خطی سازی ساختارهای اشراف چندگانه مطرح گردیده اند. به طور مشخص، در این پژوهش محتوای الگوریتم های ارائه شده در خصوص خطی سازی ساختار اشراف چندگانه به صورت کیفی و با بهره گیری از ابزارهای گراف و (نظریه) مجموعه تحلیل شد. رویکردهای تجربی و محاسباتی کمّی موجود در رابطه با موجودیت این نوع از ساختار نشان داد که ساختار اشراف چندگانه پیش از اینکه مشخصاً محصول ادغام موازی باشد، برایند طبیعی عملکرد ادغام در فضای کاری است. در ادامه تحلیل، جهت پرتوافکنی بر عملکرد و ماهیت ادغام در فضای کاری، مبحث ترتیب گذاری بر ادغام مجموعه ای مطرح شد تا از این منظر بخشی از خطی سازی، در نحو محض رقم بخورد.
بررسی مقابله ای تکیه در واژگان پیشوند دار آلمانی و فارسی دشواری های تکیه گذاری واژگان آلمانی پیشونددار برای زبان آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تکیه واژگانی در انواع واژگان پیشونددار زبان های آلمانی و فارسی و دشواری های تکیه گذاری واژگان آلمانی دارای پیشوند برای دانشجویان فارسی زبان رشته زبان آلمانی دانشگاه اصفهان از دیدگاه زبان شناسی مقابله ای و تحلیل خطا مورد بررسی قرار گرفته است. زبان آلمانی و فارسی از جمله زبان های هجایی هستند که در واژگان آنها یک یا چند هجا با تأکید بیشتری ادا می شوند. پیشوندهای انواع واژگان فارسی در بیشتر موارد بی تکیه تلفظ می شوند. در زبان آلمانی برخی از پیشوندهای انواع واژگان تکیه دار و برخی بی تکیه تلفظ می شوند و درگروهی نیز تکیه، ویژگی تمایزدهندگی دارد، به طوری که تغییر تکیه به تغییر مفهوم واژه یا جمله می انجامد. نبود اشتراک در قواعد آوایی مربوط بین دو زبان در برخی موارد سبب بروز خطاهایی از سوی زبان آموزان می شود. در موقعیت عینی ممکن است این خطاها سبب بروز اختلال در برقراری ارتباط با مخاطب گردند. جهت واکاوی عوامل و علل این خطاها، دو گروه از دانشجویان تکالیفی جهت تلفظ واژگان و جملات حاوی انواع پیشوند به زبان آلمانی دریافت کردند. برای بررسی دقیق تر داده ها، انواع پیشوندهای زبان فارسی و زبان آلمانی را مقایسه کرده و بدین نتیجه دست یافتیم که در دانشجویان گروه اول که با قواعد آوایی مربوط آشنایی نداشتند، مهم ترین علت خطا تداخل زبانی از زبان مادری و تمایل به تکیه گذاری هجاهای پایانی است. میزان خطاها در دانشجویان گروه دوم به دلیل آشنایی با قواعد، کمتر از گروه اول و علل بروز خطا علاوه بر تداخل زبانی و تعمیم دهی، عدم تثبیت قواعد، تثبیت غلط (فسیل شدگی) و فرضیه سازی ذهنی اشتباه است.
Effects of Exemplar-Based, Rule-Based, and Analogy-Based Written Corrective Feedback on Iranian Intermediate EFL Learners’ Writing
حوزههای تخصصی:
Rested in analogical theories of learning and syntactic configuration in discourse, this study attempted to explore the efficiency of rule-based, exemplar-based, and analogy-based corrective feedback in the writings of Iranian EFL learners regarding the third- person singular’ s. To this aim, three intact classes, each containing 25 students, were assigned to analogy-based, rule-based and exemplar-based groups at random in which the teacher accentuated the learners’ errors by different feedback types. Post-tests (immediate and delayed) were used to test the learners’ acquisition of the target grammar under question and the efficacy of corrective feedback varying in mode. The results of the study indicated significant delayed gains for analogy-based corrective feedback. No evident gain was found for exemplar-based or rule-based types. Descriptive statistics demonstrate diverse patterns over progressive testing times, where, unlike the other two corrective feedback types, the analogy-based group displayed the worst performance on the immediate post-test but nonetheless exhibited advances and progress on the delayed post-test.
Celebrating Mistakes: The Alignment of Assessment for Learning (AfL) and Motivational Strategy (MotS) in a Constrained Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۲ , N. ۴ , ۲۰۲۳
71 - 102
حوزههای تخصصی:
In education, the terms “assessment” and “motivation” seem paradoxical. However, a closer examination of the two terms leads to the understanding that the two terms can conceptually be aligned. Assessment for Learning (AfL) and teachers’ Motivational Strategy (MotS) can be synergized using AfL pedagogical principles that purportedly foster students’ motivation. The dearth of studies juxtaposing both constructs prompted us to examine the AfL practices of seven higher-education teachers in Indonesia, with the aim of providing empirical data on the convergence between AfL and MotS. Set against the backdrop of a low-motivation context, namely the emergency remote learning and teaching English as a Foreign Language (EFL) writing, the teachers were interviewed regarding their AfL practices, and the data was examined using principally deductive qualitative analysis. The results showed that the greatest alignment occurred in the “maintain” stage of MotS, where teachers provided a supportive classroom environment where mistakes are a natural part of learning and involved students in self and peer assessment. On the other hand, the constrained context resulted in divergent conceptions in the teachers of what they perceived as motivating for the students. This implies the need for EFL writing teachers to integrate AfL and various stages of motivational strategies to lead to more engagement and help students improve their writing achievement.