فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
151 - 178
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: الزام و تعهد سازمان به پاسخگو بودن در برابر همه ذینفعان خود در مورد اقدامات و عملکردش می تواند موجب ترویج رفتارها و نگرش های مثبت در میان کارکنان شود. مطالعه حاضر تأثیر مسئولیت اجتماعی سازمان بر هویت یابی سازمانی کارکنان را از راه تقویت احساس معناداری شغل با حضور رهبری اخلاقی در سازمان بررسی کرده است.
روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان ایلام تشکیل می دهند که 169 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه بوده است که روایی ظاهری و روایی سازه و پایایی آن ارزیابی و تأیید شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار اسمارت پی آل اس نسخه 3 انجام ش ده است.
یافته ها: مسئولیت اجتماعی هم به طور مستقیم و از راه معناداری شغل بر ارتقای هویت یابی سازمانی تأثیر مثبت داشته است. همچنین این تأثیر با حضور رهبری اخلاقی در سازمان تقویت می شود.
نتیجه گیری: تلاش فعالانه سازمان در عمل به مسئولیت های اجتماعی خود باعث می شود کارکنان شغل خود را مهم و ارزشمند بپندارند و با افتخار به سازمان خود احساس یکتایی کنند. رهبری اخلاقی نیز می تواند به ترویج و تقویت چنین احساس و نگرش سازنده ای در سازمان یاری رساند.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) دورههای تخصصی شرکت نفت و گاز پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۴
107-127
حوزههای تخصصی:
امروزه اصرار کارشناسان و متخصصان آموزش مبنی بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازی منابع انسانی همانند سایر عناصر تولید، چالش جدیدی را برای مباحث مدیریت آموزش سازمانی به وجود آورده است در میان این چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمایه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه این پارادایم امکان گسترش پیوند آموزش با سایر ارکان تولید مهیا خواهد شد. در این مطالعه آموزشهای شرکت نفت و گاز پارس در حوزه مدیریت پروژه مورد ارزیابی قرار گرفته است. رویکرد پژوهش آمیخته و روش پژوهش مورد استفاده در این ارزشیابی میباشد. در بخش کیفی مشارکتکنندگان در پژوهش جهت انتخاب شاخصهای ارزیابی برنامه از مجریان فازها و شرکتکنندگان در برنامه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی برای تعیین سهم خالص تأثیرات آموزش از سایر مؤلفههای تأثیرگذار از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه برای دورههای مورد مطالعه معادل 59976% محاسبه گردید. نرخ بازگشت سرمایه به دلیل محاسبه فروش نفت با مبنای ارزش مالی دلار بسیار بالا نمود میکند. برقراری تعامل صحیحتر بین کارفرمایان و پیمانکاران فنی شرکت، نرخ بالای قبولی در آزمون بینالمللی PMI و همچنین نرخ بالای حضور شرکتکنندگان دوره آموزشی مورد مطالعه در رویدادهای مدیریت صنعت نفت از جمله دستاوردهای ناملموس برنامه آموزشی محسوب میشود.
جرأت ورزی مدیر و انحراف خلاق: تبیین نقش میانجی شبکه سازی سیاسی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
کثرت قوانین دستوپاگیر و بعضاً متعارض و وجود سازمانهای نظارتی متعدد موجب شده است که مدیران سازمانها صرفاً به مجریان قوانین ابلاغی تبدیل شده و هرگونه ابتکار و نوآوری درراستای منافع سازمان و فراهنجارهای اجتماعی از آنها سلب شود. بااینحال، جرئتورزی مدیر و توان وی در ایجاد شبکههای سیاسی میتواند به دورزدن مقررات محدودکننده درراستای منافع سازمان و خروج خلاقانه از بنبست قوانین کمککننده باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر جرئتورزی مدیر بر انجام رفتارهای انحرافی خلاقانه در سازمان باتوجهبه نقش میانجی شبکهسازی سیاسی در دانشگاههای دولتی ایران است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و براساس روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را معاونین و مدیران امور مالی دانشگاههای دولتی ایران به تعداد 425 نفر تشکیل میدهند که باتوجهبه جدول مورگان تعداد 202 نفر از آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای آمیز و فلین (2007)، گالپرین (2002) و ژین و پیرس (1996) بهترتیب برای سنجش جرئتورزی مدیر، انحراف خلاق و شبکهسازی سیاسی استفاده شده است. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار pls استفاده شد. یافتههای پژوهش نشاندهنده آن است که جرئتورزی مدیر هم بر رفتارهای انحرافی خلاقانه و هم بر شبکهسازی سیاسی افراد در محل کار تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین متغیر شبکهسازی سیاسی رابطه میان جرئتورزی مدیر و انحراف خلاق را درجهت افزایشی تقویت میکند.
نرخ انتقال یادگیری: چارچوبی نوآورانه برای ارزشیابی اثربخش برنامه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش هایی که ادارات آموزش سازمان های تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخص هایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بوده اند. امروزه شاخص هایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دوره ها، تعداد قبول شدگان در آزمون های حرفه ای، و امثالهم نمی تواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثیرگذاری در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازه گیری اثربخشی برنامه های آموزشی ارائه کند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پیگیری عملکرد یادگیرندگان طی دوره زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتی که بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، می توان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشه ای نام گرفته است). مهم ترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دوره ها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محیط کار می تواند موجب افزایش نرخ مذکور شود.
ارائه الگوی ارتباط با مشتری مبتنی بر نقاط تماس در سفر مشتری با رویکرد کیفی فراترکیب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
91 - 107
حوزههای تخصصی:
مدیریت ارتباط با مشتری یک فرآیند مدیریتی است که در آن تلاش می شود انواع تعاملات سازمان با مشتریان و نقاط تماس مشتری ثبت شود و از لحظه ورود مشتری به سایت یا سازمان، ثبت سفارش، پرداخت های مالی، تحویل، رسیدگی به شکایات و. . . صورت گیرد. مدیریت ارتباط با مشتری، یک استراتژی اصلی کسب و کار است که کارکردها و فرآیندهای داخلی سازمان را با شبکه های خارجی (تامین کنندگان و توزیع کنندگان) تلفیق می کند تا برای مشتریان هدف ارزشی متناسب با آن ها و بهتر از رقبا ایجاد کند. این کار منجر به ارتباط دوجانبه بین سازمان و مشتری می شود و روابطی پایدار مبتنی بر اعتماد و تعهد و به صورت بلندمدت و سودآور را به وجود می آورد. هدف از پژوهش حاضر تبیین و واکاوی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی ارتباط با مشتری مبتنی بر نقاط تماس در سفر مشتری است. به این منظور با رویکرد پژوهش کیفی و ابزار فراترکیب که شامل گام های هفت گانه ای است، به ارزیابی و تحلیل نظام مند نتایج و یافته های پژوهش پیشین پرداخته شده است. در مجموع مفهوم ارتباط با مشتری مبتنی بر نقاط تماس در سفر مشتری در 3 بعد و 24 مولفه و 85 شاخص شناسایی و طبقه بندی شده است.
طراحی مدل رفتار حرفه ای مدیران در مواجهه با جریان های شکافنده ی سازمانی با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
209 - 230
حوزههای تخصصی:
جریان های شکافنده سازمانی، پدیده ای است که در مدیریت دولتی اپیدمی شده و ارکان تمامی سازمان های دولتی را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اما رفتار مدیران سازمان ها می تواند در تعدیل این پدیده مؤثر باشد. بنابراین، باتوجه به اهمیت رفتار مدیران در کنترل جریان های شکافنده سازمانی، این پژوهش با هدف طراحی مدل رفتار حرفه ای مدیران در مواجهه با جریان های شکافنده سازمانی در دانشگاه پیام نور انجام شد. در این پژوهش با بررسی جامع پیشینه و ادبیات تحقیق و همچنین استفاده از نظر متخصصان، هفت دسته متغیر مؤثر بر رفتار مدیران شناسایی شد. سپس با استفاده از فن مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و با ابزار پرسشنامه، متغیرها در پنج سطح طبقه بندی شدند. درادامه، پس از مشخص شدن سطوح هریک از عوامل و همچنین با درنظرگرفتن ماتریس در دسترس پذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم شد. براساس نتایج این تحقیق مشخص شد؛ متغیرهای اخلاق و تخصص مدیر و متغیر محیط سازمان از عواملی هستند که بیشترین تأثیرگذاری را در رفتار حرفه ای مدیران در مواجهه با جریان های شکافنده سازمانی دارند.
تدوین الگوی توسعه فردی منابع انسانی و بررسی تاثیر آن بر عملکرد سازمانی (مورد مطالعه : سازمان تأمین اجتماعی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی-کاربردی می باشد که از روش پژوهش ترکیبی اکشتافی به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان توسعه منابع انسانی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بود و در بخش کمی از 351 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی به عنوان نمونه تحقیق استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و از روش نمونه گیری تصادفی ساده در بخش کمی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و پرسشنامه محقق ساخته توسعه فردی منابع انسانی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار NVivo11 و در بخش کمی از نرم افزار Lisrel و SPSS19 استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) در بخش کیفی و روش تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان برای بخش کمی بود. نتایج این پژوهش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی توسعه فردی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی تهران شد و در بخش کمی اثر الگو بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی توسعه فردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانی بود. یافته های این پژوهش می تواند دلالت های کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه فردی منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی ارائه می دهد
نقش الیناسیون رفتاری در تقویت لحن خوشبینانه گزارشگری مالی بر اساس نظریه نشانه شناسی سمیولوژی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی امروزه به عنوان یک استراتژی رقابتی در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه مطرح است که باعث می شود اخبار واقعی شرکت به موقع و به طور جامع و قابل اتکا به ذینفعان انتقال داده شود. وجود حساسیت ها در رعایت حقوق ذینفعان به عنوان یک محرک باعث شده تا شکل های توسعه یافته تری از زبان گزارشگری به وجود بیاید و این موضوع می تواند به ارتقای سطح شفافیت های مالی کمک نماید. هدف این پژوهش بررسی نقش الیناسیون رفتاری در تقویت لحن خوشبینانه گزارشگری مالی براساس نظریه نشانه شناسی سمیولوژی می باشد. این پژوهش در بازه زمانی یکساله ۱۳۹۸-۱۳۹۹ با بررسی ۱۱۰ شرکت بورس اوراق بهادار صورت پذیرفت. ابزار جمع آوری شامل پرسشنامه و داده های افشا شده در صورت های مالی شرکت ها بود. در واقع باهدف ارتقای سطح نوآوری در پیوند بین فرآیندهای قضاوتی و کمی در انجام پژوهش های حسابداری، جهت جمع آوری داده های الیناسیون رفتاری از پرسشنامه ی استاندارد و جهت جمع آوری داده های لحن خوشبینانه از نسبت واژگان منفی و مثبت استفاده گردید. در نهایت به منظور برازش مطلوبیت مدل از تحلیل حداقل مربعات جزئی ( ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، الیناسیون رفتاری در حسابرسان داخلی بر لحن خوشبینانه گزارشگری مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی است که براساس نظریه داده بنیاد انجام شده است. لذا در رویکرد کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره برده شد که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری، جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به ارائه پدیده توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراج شد. عامل مداخله گر (میانجی)، کارآمدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارآمد، فرهنگ قوی و مدیر کارآمد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارآمد، مدیرناکارآمد و فرهنگ ضعیف، منتهی خواهد شد. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدلی برای تبیین توهم توطئه مدیران سازمانی است. لذا در پارادایم کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختمند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره جست که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری و عدم شایسته سالاری مدیر جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به تبیین حقیت توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراچ شد. عامل مداخله گر(میانچی) کارامدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارامد، فرهنگ قوی و مدیر کارامد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارامد، مدیرناکارامد و فرهنگ ضعیف منتهی خواهد شد.
شناسایی مؤلفه های انگیزه خدمت عمومی در سازمان های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
215 - 238
حوزههای تخصصی:
انگیزه کارکنان و مدیران بخش عمومی با انگیزه همتایان خود در بخش خصوصی متفاوت است. شناسایی مؤلفههای انگیزه خدمت عمومی در شهرداری قم بهعنوان سازمانی که بیش از 50 درصد از بودجه سالانه خود را از محل منابع غیردولتی تأمین میکند، علاوهبر ایجاد ادبیات نظری بومی، به ایجاد خدمترسانی بهتر به شهروندان منجر میشود. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه و برای تجزیهوتحلیل آن از تکنیک تحلیل مضمونی استفاده شد. دراینراستا، با 13 نفر از مدیران و کارکنان شهرداری قم به روش نیمهساختاریافته مصاحبه شد و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و مضامین فراگیر تجزیهوتحلیل شد. این تجزیهوتحلیل به شکلگیری 44 کد توصیفی، هشت کد تفسیری و چهار مضمون فراگیر، منجر شد. نتایج نشان داد که اعتقادات و مذهب، عدمتعلق به مادیات، احساسات درونی، ویژگیهای فردی، شایستهسالاری و عدالت، ویژگیهای شغل، توجه به منافع عمومی و بهبود جایگاه اجتماعی، باعث شکلگیری (ایجاد) انگیزه خدمت عمومی میشود.
ارائه مدل تغییر فرهنگ سازمانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل تغییر فرهنگ سازمانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران و کارکنان این وزارتخانه در 28 استان کشور به تعداد 8000 نفر می باشد. روش تحقیق، آمیخته و در دو مرحله کیفی و کمی است. تعداد نمونه در مرحله کیفی220 و در مرحله کمی 3210 نفر می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار اندازه گیری مصاحبه و پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ با عدد 976/0 مورد تایید قرار گرفت. در روش تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون نرمالیته، آزمونt مستقل و تحلیل واریانس و معادلات ساختاری استفاده گردید و نتایج نشان داد تغییر فرهنگ سازمانی در دو بعد شغلی و رفتاری و ده مولفه مورد تایید می باشد که مهمترین مولفه ها؛ مسئولیت پذیری اداری با بار عاملی (88/0)، نحوه انجام مطلوب وظایف (87/0) در بعد شغلی، و برخورداری از ارزش های اسلامی با بار عاملی (90/0)، رعایت اخلاق اداری (88/0) و رویه حفظ بیت المال (82/0) در بعد رفتاری (اخلاقی) مورد تأیید می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عناصر دموکراسی سازمانی در بخش عمومی با استفاده از دلفی فازی و فرایند تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پذیرش عناصر دموکراسی سازمانی موجب بهبود شایستگی های کارکنان شده و همچنین می تواند عامل ایجاد ارزش برای ذی نفعان سازمان شود. پژوهش حاضر در راستای اجرای دموکراسی در سازمان به دنبال شناسایی و اولویت بندی عناصر دموکراسی سازمانی در بخش عمومی می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش در گروه پیمایشی است. در این پژوهش 9 عنصر دموکراسی سازمانی بر اساس ادبیات تحقیق شناسایی شدند. جامعه آماری این پژوهش 10 نفر از خبرگان دانشگاه خوارزمی بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس پنج نقطه ای لیکرت نظرات آنها برای تعیین اهمیت این عناصر گردآوری شد. از این رو در آغاز به کمک دلفی فازی 8 عنصر دموکراسی سازمانی به عنوان مهم ترین عناصر مشخص شدند. در ادامه با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای عناصر دموکراسی سازمانی به لحاظ عملکرد رتبه بندی شدند که بر اساس آن تعهد و مشارکت، عدم تمرکز در تصمیم گیری و شفافیت به عنوان مهم ترین عناصر دموکراسی سازمانی شناخته شدند.
بررسی اثربخشی دوره های آموزشی منابع انسانی و کاوش راهکارهای بهبود: کاربست مدل تبیین تعقیبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
برخی سازمان ها با هدف ارتقای عملکرد و افزایش بهره وری، هزینه های زیادی را به آموزش کارکنان خود اختصاص می دهند که گاه چندان اثربخش نیستند؛ لذا بررسی اثربخشی دوره های آموزشی و شناسایی راهکارهای بهبود آنها ضروری می نماید. پژوهش حاضر با همین هدف، با استفاده از مدل تبیین تعقیبی روش آمیخته و در قلمرو شرکت های شهرک صنعتی رفسنجان انجام شده است. برای انجام پژوهش، ابتدا پرسشنامه کرک پاتریک که از روایی محتوا و پایایی آن اطمینان حاصل شده بود، در بین نمونه 156 نفری از فراگیران توزیع شد. برای بررسی وضعیت اثربخشی دوره ها، از آزمون t یک نمونه ای و برای تحلیل های متعاقب آن، از تحلیل واریانس یک سویه در نرم افزار SPSS استفاده شد. سپس، ضمن انجام مصاحبه های عمیق و باز با نمونه 68 نفری از فراگیران تا مرحله اشباع نظری و تحلیل آنها در نرم افزار MAXQDA، راهکارهای بهبود دوره ها کاوش شد. نتایج پژوهش نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، اثربخشی دوره ها و نیز ابعاد آن (واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج) در حد متوسط تا زیاد و به تناسب هر یک از ابعاد، بر اساس برخی متغیرهای زندگی نامه ای متغیر بوده است. همچنین، بر اساس یافته های پژوهش، راهکارهایی درباره مکان، زمان، موضوع، مدرس و سازمان مجری دوره ارائه شد.
بررسی تاثیر بهره وری دانش بر توانمندسازی کارکنان در شرکت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر بهره وری دانش بر عوامل توانمندسازی نیروی انسانی کارکنان شرکت بیمه، به روش همبستگی،از نظر ماهیت داده ها کمی و کیفی و ماهیت روش توصیفی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کارمندان بیمه (380 نفر) ، از فرمول کوکران تعداد 191 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل سه بخش: اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه توانمندسازی اسپریتزر، پرسش نامه بهره وری دانش (سوالات کیفی - مصاحبه) می باشد.روائی پرسش نامه ها توسط اساتید و پایائی نیز با اجرای اولیه در نمونه ای 18 نفری تأیید شد. نتایج در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار لیزرل، مورد بررسی قرار گرفتند. رابطه بین بهره وری دانش با احساس معناداری شغل (r=0.83)، بین بهره وری دانش و احساس شایستگی (0.86=r)،بین بهره وری دانش با احساس داشتن استقلال(0.92 =r)، بین بهره وری دانش با احساس مؤثر بودن در شغل (0.90= r)، بین بهره وری دانش و احساس اعتماد به همکاران (0.92 =r)، همچنین بین هر یک از مولفه های بهره وری دانش با توانمندسازی ارتباط قوی و مثبت وجود دارد. رابطه ی بین نوآوری تدریجی و توانمندسازی(0.66 =r) و بین نوآوری بنیادی و توانمندسازی (0.92=r)، به دست آمد. در نتیجه بهره وری دانش با تأثیرپذیری از نوآوری تدریجی و بنیادی با توانمند سازی کارکنان ارتباط مستقیم دارد ولی تأثیر بر توانمندسازی کارکنان ندارد . بنابراین این عوامل تسهیل کننده برای توانمندساز کردن کارکنان نمیباشد. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی برای غنی تر ساختن توانمندسازی کارکنان و اهمیت دادن ، مواردی عنوان شده است.
بررسی تأثیر اشتیاق به رایانه بر اضطراب اجتماعی با نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محمودآباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
83 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف بررسی تأثیر اشتیاق به رایانه بر اضطراب اجتماعی با نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی در سال تحصیلی 97-98 انجام گرفت. از لحاظ هدف پژوهش کاربردی و از لحاظ ماهیت و نحوه گردآوری داده ها توصیفی و همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد محمودآباد بوده است که 695 نفر است. نمونه آماری مطابق با جدول کرجسی مورگان 245 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بوده است. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه های استاندارد بوده است که از پرسشنامه های اشتیاق به رایانه هاینسن و همکاران (1987)، اضطراب اجتماعی کانور (2000)، اهمال کاری تحصیلی سولومون و راتبلوم (1984) اقتباس شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری و تحت نظر استاد راهنما استفاده شد. جهت تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و با توجه به اینکه کلیه متغیرها دارای ضریب بیشتر از 7/0 بوده، پایایی آن ها تأیید شد. اشتیاق به رایانه دارای پایایی 86/0 و اهمال کاری تحصیلی دارای پایایی 90/0 و اضطراب اجتماعی دارای پایایی 93/0 است. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر تأثیر اشتیاق به رایانه بر اضطراب اجتماعی با نقش میانجی اهمال کاری تحصیلی تائید شد؛ نتایج فرضیه فرعی اول تحقیق مبنی بر تأثیر اشتیاق به رایانه بر اضطراب اجتماعی تأیید شد؛ نتایج فرضیه فرعی دوم مبنی بر تأثیر اشتیاق به رایانه بر اهمال کاری تحصیلی تأیید شد؛ نتایج فرضیه فرعی سوم مبنی بر تأثیر اهمال کاری تحصیلی بر اضطراب اجتماعی تأیید شد.
طراحی و آزمون الگوی خوش بینی سازمانی با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر، زمینه و شرایط بسترساز و پیامدهای خوش بینی سازمانی و شناخت راهکارهای افزایش این پدیده و همچنین طراحی الگوی بومی در شرکت های موردمطالعه است. این پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازلحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش پژوهش در دو بخش کیفی و کمی و از نوع آمیخته انجام شده است. در بخش کیفی، عوامل ایجادکننده و پیامدهای خوش بینی سازمانی شناسایی شد و تحلیل داده های این بخش ازطریق تحلیل تماتیک براون و کلارک انجام و نسبت به طراحی مدل مفهومی اقدام شد. در بخش کمی و با استفاده از نردبان انتزاع، پرسشنامه پژوهش تنظیم و علاوه بر آزمون اعتبار مدل، میزان تأثیر هریک از متغیرهای شناسایی شده در بخش کیفی، آزمون و برای نمونه گیری براساس فرمول کوکران تعداد 360 نفر از کارکنان شرکت های توزیع برق استان اصفهان به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. روایی و پایایی پرسشنامه ازطریق روش های روایی همگرا، واگرا، پایایی مرکب و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده های پژوهش و آزمون فرضیه ها، از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزارهای SPSS و AMOS و روش های تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد، ازآنجاکه مقدار مسیر بحرانی کلیه فرضیه ها به غیر از فرضیه هشتم بیشتر از 96/1 است، لذا در سطح اطمینان 95% فرضیه ها تأیید می شود. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که چهار دسته از عوامل فردی، گروهی، سازمانی و محیطی بر خوش بینی سازمانی تأثیر دارند و با شناخت راهکارهای افزایش این پدیده، می توان خوش بینی سازمانی را در شرکت های موردمطالعه تقویت کرد.
واکاوی نقش هوش فرهنگی انگیزشی در بهبود یادگیری سازمانی با تأکید بر میانجی گری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
159 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت و استمرار حیات هر سازمانی به مهارت و میزان دانش کارکنان وابسته است. ازاین رو، یکی از راه های ارتقای دانش و مهارت کارکنان، یادگیری سازمانی است. درنتیجه هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هوش فرهنگی انگیزشی بر یادگیری سازمانی با تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی است. جامعه آماری در این پژوهش کارکنان سازمان های دولتی در شهر کرمان بود. برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران استفاده شد و برای جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه استاندارد مورد استفاده قرار گرفت که روایی آن ازطریق روایی صوری و سازه و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بررسی شد. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه و نمونه آماری از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که هوش فرهنگی انگیزشی بر سرمایه اجتماعی (سرمایه ساختاری، سرمایه ادراکی و سرمایه ارتباطی) تأثیر مثبت معنی داری دارد. سرمایه ادراکی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی نیز بر یادگیری اکتسابی تأثیر مثبت معنی داری دارد. همچنین یادگیری اکتسابی تأثیر مثبت و معنی داری بر یادگیری اکتشافی دارد. علاوه براین، یافته ها مؤید این است که سرمایه ادراکی ازطریق سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی به بهبود یادگیری اکتسابی در سازمان های دولتی شهر کرمان می انجامد.
معماری فرایند مدیریت استراتژیک استعداد کارکنان در سازمان های دولتی ، کاربست رویکرد دلفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
102 - 120
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر زیرساخت های تکنولوژیکی و اقتصادی تنها مزیت رقابتی سازمان ها به شمار نمی روند. دارا بودن افراد با استعداد می تواند زمینه توسعه و رشد پایدار سازمان ها را تضمین نماید. نقش مدیریت استراتژیک استعداد در سازمان های دولتی در رشد مهارت های شغلی کارکنان امری حیاتی و ضروری به شمار می رود و بدون وجود مدیریت استعداد اثربخش در سازمان ، ما شاهد اتلاف منابع سازمانی خواهیم بود. سازمان دولتی به دلیل نداشتن فرایند مشخص و مبتنی بر رقابت عموما از لحاظ مدیریت استعداد در سطج بسیار پایینی قرار دارند. همین امر طراحی مدلی که به بررسی عوامل موثر بر مدیریت استعداد کارکنان را مورد بررسی قرار دهد از اهمیت به سزایی برخوردار است. جهت حصول به این امر این تحقیق به بررسی مدیریت استعداد کارکنان در سازمان های دولتی ایران پرداخته است. روش انجام پژوهش به روش کیفی و روش دلفی صورت گرفته است پژوهش حاضر، همانند هر تحقیق دیگر، مرور ادبیات موضوع مرتبط، به صورت کتابخانه ای بوده و همچنین مدیریت استعداد کارکنان در راستای طبقه بندی و ارائه ساختار بر اساس تحق یقات گذشته انجام شده است. برای بررسی و پاسخ به سوال پژوهش، به مصاحبه با مجم وعه خبرگان پرداخته می شود. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی، انتخاب خواهند شد. شاخص کفایت تعداد مصاحبه ها، اشباع نظری است که بر اساس آن، پژوهشگر بدین نتیجه برسد که مصاحبه های بیشتر، اطلاعات بیشتری به اندوخته های فعلی مصاحبه ها اضافه نخواهد کرد و در نهایت مدل کیفی نهایی براساس عوامل علی، راهبردی، مداخله گر، بستر ساز و پیامد به عنوان عوامل نهایی ارئه گردید.
تحلیل مضمون مدیریت زنجیره تأمین استعداد در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
22 - 42
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درصنعت بانکداری، به دلیل تغییرات مختلف بین آنچه بانک ها برای داشتن استعدادها برنامه ریزی می کنند با آنچه در واقعیت با آن مواجه می شوند، انطباق کمّی و کیفی وجود ندارد. از این رو، به منظور کاهش ریسک موجود در تأمین استعدادها، این پژوهش با هدف تحلیل مضمون مدیریت زنجیره تأمین استعداد و شناسایی ابعاد و مؤلفه های آن در صنعت بانکداری ایران اجرا شده است. روش: این پژوهش با جهت گیری بنیادی و فلسفه ساخت گرایی و همچنین، به روش کیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون اجرا شده است. نمونه گیری، به صورت هدفمند قضاوتی بوده و به روش گلوله برفی با 16 نفر از خبرگان صنعت بانکداری مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. تحلیل داده ها نیز با استفاده از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت و در پایان شبکه مضامین به دست آمد. یافته ها: 124 کد باز شناسایی شد که در قالب 23 مقوله فرعی و 13 مقوله اصلی طبقه بندی شدند. مقوله های اصلی در مدیریت زنجیره تأمین استعداد را می توان در ابعاد جریان، کارکرد، ساختار و فرایندها طبقه بندی کرد. نتیجه گیری: زنجیره تأمین استعداد با استفاده از ساختاری متشکل از تأمین کنندگان، همکاران استراتژیک، مشاغل حساس و همچنین، از طریق فرایندهای مدیریت تقاضا، مدیریت ارتباط، مدیریت استعداد و مدیریت عملکرد، ضمن مدیریت جریان اطلاعات و استعدادها، ریسک عدم تعادل عرضه و تقاضای استعدادها در صنعت بانکداری را کاهش خواهد داد.
تأثیر منابع انسانی استراتژیک سازمان و جرأت ورزی کارکنان بر نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
157 - 173
حوزههای تخصصی:
نوآوری باز ازجمله رویکردهایی است که از کاراییِ قابل توجه و متناسب با مدرنیزه شدن جوامع و اقتصادها برخوردار است و کارکنان قلب نوآوری و خلاقیت یک منابع سازمان هستند که در پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر منابع انسانی استراتژیک و جرأت ورزی کارکنان بر نوآوری باز در شرکت شیشه همدان است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارمندان و مدیران شرکت شیشه همدان هستند که سابقه حداقل ۵ سال فعالیت را داشته باشند که بر اساس فرمول نمونه گیری تعداد ۲۶۹ پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس بین اعضا توزیع شد که پس از تائید روایی و پایایی آن و با توجه به نرمال بودن متغیرهای پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos انجام و نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری از حیث نوآوری باز بین گروه های مختلف جنسیتی، سابقه فعالیت و گروه های سنی وجود دارد. در بین فرضیه های پژوهش هم جرأت ورزی کارکنان و منابع انسانی استراتژیک تأثیر مستقیم و معناداری بر نوآوری بازداشته و تأثیر میانجی گری جرأت ورزی کارکنان از طریق منابع انسانی استراتژیک بر نوآوری باز بیش از حالت مستقل آن است.