فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
The purpose of research is to evaluate the ergonomics of sports equipment located in parks and public spaces in Tehran. For this purpose, 4 areas of Tehran municipality were selected as study sites and 2 parks and 2 recreation areas were selected from each. Three devices were evaluated. REBA technique was used for posture assessment and William Fine method was used for risk assessment.Three devices were evaluated. The REBA technique was used to assess posture and the William fine method was used to assess risk. The PMBOK, 2000 model was also used to provide risk reduction solutions. The results of the posture evaluation show that working with the Rotary ship rudder has a very high risk (the risk number is higher than 13). After that, the device "leg and underarm Press" has a high risk level (risk number 9). Finally, the "elliptical" device has an average risk level (risk number 6). rank and risk level of the sports equipment studied were evaluated based on 2 separate methods. results indicate that in both evaluation methods, the lowest level of risk assessed belonged to the elliptical device. But the results of the methods used differ between the highest risk levels assessed for the sports devices studied. So in the posture assessment method (REBA),ship's Rudder had the highest degree of risk, while according to the William fine assessment method, the leg and underarm Press showed the highest level of risk. General solutions for risk management include: aggressive, defensive, conservative and combined solutions.
طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات اصلی کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی، در تصویرسازی برند کسب و کار و ایجاد و ارائه ی تصویر برند شرکتی مناسب است. در این راستا، تبلیغات اینترنتی، می تواند به عنوان ابزاری موثر در زمینه ی تصویرسازی برند این نوع از کسب و کارها مفید واقع گردد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تبلیغات اینترنتی جهت تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد صورت پذیرفته است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش اکتشافی- کاربردی محسوب می شود. برای طراحی مدل از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. جامعه ی مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع پژوهش می باشند. نمونه گیری به صورت غیر تصادفی و با روش هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بوده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش گراندد تئوری (نظریه ی داده بنیاد) استفاده گردید. یافته های پژوهشی نشان داد شرایط علی شامل تولید محتوای تبلیغاتی، به کارگیری تکنولوژی تبلیغاتی، احساسات و تمایل مشتریان، مدیریت ارتباط با مشتریان بر تبلیغات اینترنتی موثر هستند. تبلیغات اینترنتی به عنوان پدیده ی محوری در کنار شناسایی رقبا و مشتریان هدف به عنوان شرایط مداخله گر و قابلیت اعتماد و اعتبار برند به عنوان شرایط زمینه ای بر راهبردها و اقدامات که استراتژی های بازاریابی کسب و کارهای مورد بررسی می باشند، اثر می گذارند. در نهایت با استفاده از استراتژی های بازاریابی مناسب می توان به پیامدهایی همچون تصویرسازی برند، افزایش مشتریان و سودآوری و کسب مزیت رقابتی دست یافت. نتیجه، شامل طراحی مدل پژوهشی جدید در این حوزه می باشد و بیان از تاثیر تبلیغات اینترنتی بر تصویرسازی برند کسب و کارهای اینترنتی آرایشی و بهداشتی دارد.
بررسی عوامل موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ابزارهای بازاریابی به ویژه بازاریابی ویروسی ضمن ایجاد مزیت رقابتی می تواند باعث تغییر الگوی غذایی نیز شود. در پژوهش حاضر عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی، مدل سازی، و وزن دهی شده است. برای شناسایی عوامل موثر از رویکرد فراترکیب و بررسی 90 مقاله علمی معتبر استفاده شد، سپس روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع و نظرات خبرگان به منظور مدل سازی بکار رفت. در ادامه با پیاده سازی روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل انجام شد. بر مبنای تحلیل یافته ها مشخص شد که 9 عامل در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک موثر هستند و در قالب مدل تفسیری با پنج سطح طبقه بندی می شود. بطوری که در اولین سطح شرایط بازار، در سطح دوم جامعه هدف، در سطح سوم فناوری و قیمت، در سطح چهارم، مصرف کننده، روش ارایه (پیاده سازی) و ایجاد ارزش و در نهایت در سطح پنجم تمایل (انگیزه) و اعتماد قرار دارد. همچنین با استفاده از FANP مشخص شد که عامل های روش ارایه، ارزش پیام و مصرف کننده با ضریب 0.354 به عنوان عامل اصلی پیوندی بیشترین اهمیت را دارند، و عامل های قیمت و شرایط بازار با ضریب اهمیت 0.301 به عنوان عامل اصلی مستقل در رتبه دوم قرار گرفتند. بطورکلی بازاریابی ویروسی در زمینه مواد غذایی ارگانیک باعث ایجاد رونق و تمایل مردم در استفاده از این گونه محصولات می شود. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی شده و سپس در پنج سطح و در قالب چهار مجموعه بصورت مدلی تفسیری قرار گرفتند و در پایان رتبه بندی شدند.
تاثیر بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش: نقش میانجی صمیمیت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
126 - 140
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم محیط فروش در نتیجه تغییرات رفتاری، فناورانه و مدیریتی بسیار پیچیده شده است. شناسایی عواملی که موجب ارتقای عملکرد فروش می شوند، جنبه مهمی از شغل مدیران فروش به شمار می رود و می تواند در بقا و موفقیت شرکت تأثیری حیاتی داشته باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش با توجه به نقش میانجی صمیمیت مشتریان می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت روش نیز توصیفی – همبستگی می باشد. همچنین از لحاظ گردآوری داده ها نیز یک تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران شرکتهای صنعتی در شهر اراک ایلام می باشد که تعداد آنها برابر با 210 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه نیز با با توجه به جدول مورگان تعداد 132 نفر انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد می باشد. بدین صورت که برای سنجش متغیر بازاریابی گوشه ای از پرسشنامه استاندارد دالگیک (2017)، برای سنجش متغیر صمیمیت مشتریان از پرسشنامه استاندارد مولیا و همکاران(2020) و برای سنجش متغیر عملکرد فروش نیز از پرسشنامه استاندارد میکائیل و استفان(2020) استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش و ابعاد آن یعنی؛ پذیرش توسط مشتریان، وفاداری مشتریان، بهینه سازی قلمرو فروش و سهم بازار در شرکتهای صنعتی شهر اراک تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نقش میانجی صمیمیت مشتریان نیز در تاثیرگذاری بازاریابی گوشه ای بر عملکرد فروش تائید شده است.
تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
83 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سبز به عنوان رهیافتی جدید مورد توجه سیاست گذاران دولتی و آموزشی در کشورهای مختلف قرار گرفته است؛ به گونه ای که اهمیت توسعه محصولات سالم و سبز به خصوص در بخش کشاورزی برای حفظ سلامت جامعه و محیط زیست بر کسی پوشیده نیست. در این راستا، هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل راهبردی توسعه کسب وکارهای کشاورزی سالم در استان ایلام بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی در دسته پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) قرار می گیرد. روش مورد استفاده در این پژوهش تکنیک تحلیل سوات (SWOT) بود. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام زنان کشاورز در استان ایلام بودند که موفق به دریافت نشان حد مجاز آلاینده ها برای محصولات کشاورزی خود از اداره کل استاندارد استان ایلام شدند. نمونه های مورد نظر در این پژوهش به صورت هدفمند و به روش نمونه گیری گلوله برفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته به صورت انفرادی و بحث گروهی بود. در بخش کمی با کمک پرسشنامه و نرم افزار SPSS و همچنین تشکیل ماتریس SWOT چهار راهبرد (تهاجمی- تدافعی- محافظه کارانه و رقابتی) ارائه گردید. نتایج پژوهش بیانگر این بود که راهبردهای تهاجمی (SO) شامل برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق، راهبردهای محافظه کارانه (WO)، شامل تعیین الگوهای موفق و پیش رو در زمینه تولید محصول سالم و تجلیل و تقدیر سالانه از آن ها، راهبردهای رقابتی(ST)، شامل استفاده از بذرهای اصلاح شده در تولید محصول سالم و راهبردهای تدافعی (WT)، شامل ایجاد بازار فروش و یا میدان تره بار ویژه محصولات سالم تعیین گردید. نتایج حاصل از اولویت بندی راهکارهای مناسب برای توسعه محصول سالم در استان ایلام نشان داد که به ترتیب برنامه ریزی در جهت صادرات محصولات سالم به کشورهای همسایه از جمله عراق و ایجاد رغبت و میل کامل به سمت تولید محصول سالم با حمایت، آموزش و اطلاع رسانی لازم از طرف دولت از مهمترین راهکارها جهت توسعه محصول سالم در استان ایلام می باشند. یافته های این پژوهش راهنمایی مناسب برای کمک به سیاست گذاران دولتی و آموزشی- ترویجی جهت توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی ارائه می دهد.
بررسی تأثیر هوش هیجانی بر عملکرد صادراتی مبتنی بر ابعاد اتمسفر (جو) ارتباطی (مطالعه موردی صادرکنندگان فرش شهرهای تهران و مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
1 - 30
حوزههای تخصصی:
علیرغم اهمیت حیاتی هوش هیجانی و قابلیت های ارتباطی در روابط و عملکرد برون مرزی سازمان، نقش آنها در بهبود عملکرد صادراتی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته شده است. با تکیه بر تئوری تنظیم هیجان در صادرات در تحقیق حاضر مدلی در جهت بررسی پیوندهای بین هوش هیجانی صادرکنندگان و قابلیت های ارتباطی بر عملکرد صادراتی پیشنهاد شده است. این پژوهش از نوع توصیفی کاربردی است، داده ها از طریق توزیع پرسشنامه بین صادرکنندگان فرش شهرهای تهران و مشهد جمع آوری شده است، روایی محتوایی با نظر خبرگان تایید شده است و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب محاسبه شده است. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و جایگزین های غیرپارامتریک آن یعنی آزمون U مان - ویتنی و کراسکال ;">- والیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سطوح بالاتر هوش هیجانی صادرکننده، ارتباطات و پیوند اجتماعی با واردکننده را تقویت می کند و در عین حال فاصله در روابط کاری را کاهش می دهد. قابلیت رابطه به طور مثبت تحت تاثیر ارتباطات و پیوند اجتماعی است، اما به طور منفی تحت تاثیر فاصله و تعارض است. نتایج همچنین اثر مستقیم و مثبت قابلیت رابطه و هوش هیجانی بر عملکرد صادراتی را تایید می کند. با توجه به یافته های پژوهش، صادرکنندگان می توانند با ارائه آموزش های بیشتر در حوزه هوش هیجانی و توجه به ابعاد مختلف جو ارتباطی شرایط و سود نهایی خود را ارتقا دهند.
تأثیر جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد با نقش میانجی فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
جهت گیری کارآفرینانه رویکردی استراتژیک به منظور پیشگامی در شکار فرصت ها با استفاده از نوآوری و ریسک پذیری است. همچنین، امروزه با پیشرفت فناوری، تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی یکی از ابزارهای مهم اثرگذار بر نگرش و هیجانات مشتریان است که می تواند تأثیر به سزایی بر موفقیت و افزایش عملکرد شرکت ها داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر جهت گیری کارآفرینانه بر عملکرد با نقش میانجی فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی شبکه های اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر از لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های کمی، بر اساس هدف کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه شرکت های عضو اتاق بازرگانی اصفهان و تهران بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای بود که روایی آن با محاسبه روایی همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق شاخص آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS نسخه سه استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی بر عملکرد و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی تأثیر مثبت و معناداری داشت. همچنین، رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی نیز بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری داشت. علاوه براین، جهت گیری کارآفرینانه به صورت مستقیم بر فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و رویکرد استراتژیک به بازاریابی محتوایی و به صورت غیرمستقیم بر عملکرد تأثیر مثبت و معناداری داشت. یافته های پژوهش حاضر، می تواند سازمان ها را به تقویت جهت گیری کارآفرینی خود به منظور بهبود عملکرد تشویق نماید؛ به گونه ای که مدیران باید به فعالیت های تحلیلی شبکه های اجتماعی و داشتن رویکردی استراتژیک به بازاریابی محتوایی برای بهبود عملکرد سازمان توجه بیشتری نمایند.
Evaluating Stakeholder Feedback on Gurara Waterfalls: Insights into its Cultural Connection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recreation centres worldwide serve as prominent attractions, offering visitors opportunities for relaxation and enjoyment. Within the continuously growing hospitality industry, there is significant potential for international investment and foreign exchange. This study delves into the cultural significance of Gurara Waterfalls by evaluating stakeholder feedback. Employing a quantitative research method, the study utilized a virtual survey to gather data from 170 inhabitants of the Minna-Abuja environs. The primary focus of the questionnaire was to unravel the intricate tapestry of visitors' experiences at Gurara Waterfalls. Through a meticulous analysis of prevalent issues, captivating features, and overall emotional responses, the aim was to investigate the untapped potentials of cultural tourism embedded in this natural wonder. The practical implications of user perceptions on Gurara Waterfall and its surrounding facilities are presented. The findings from this research provide valuable insights into the cultural connections surrounding Gurara Waterfalls, shedding light on opportunities for enhancing the visitor experience and unlocking the latent cultural tourism prospects associated with this captivating natural site. As a recommendation, further research should explore creative and innovative structures for Gurara Waterfalls and other Nigerian tourist destinations, aiming to create, sustain and increase cultural tourist interest and overall visitor satisfaction.
کشف و تحلیل فرآیند خرید در یک سازمان پروژه محور به کمک فرآیند کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های پروژه محور به علت داشتن ماهیت موقتی بودن و برنامه ریزی های دقیق زمانی و هزینه ای، حائز اهمیت بیشتری در برقراری رابطه بین داده و فرآیندهای عملیاتی هستند که این امر نیازمند درک صحیح فرآیندهای واقعی سازمان است. از طرفی یکی از موضوعات مهم برای مدیریت سازمان های پروژه محور، مدیریت فرآیندهای کسب وکار آن است ولی باتوجه به رفتار پویا و پیچیدگی ذاتی یک سازمان پروژه محور، شناسایی فرآیندهای آن به کمک مدل سازی های سنتی دیگر قابل اتکا نیست. یک راه حل نسبتاً نوظهور برای مقابله با این موضوع، "فرآیندکاوی" نام دارد. در این مقاله چارچوبی معرفی شده است که با شناخت دقیق فرآیند، عملکرد واحدهای کسب وکار در مقایسه با واقعیت اندازه گیری شود. این چارچوب فراگیر، مراحل پیش نیاز شناخت از جمله پایش و تمیزسازی داده های سیستم اطلاعاتی جهت کشف وضع موجود فرآیند و بررسی آن از زوایای مختلف را برعهده می گیرد. هدف اصلی این مقاله، توسعه چارچوبی برای بهبود فرآیند خرید در شرکت چاوش راه بنا بر پایه فرایندکاوی می باشد. پیشنهاد بهبود فرآیند با استفاده از پیاده سازی و استخراج دانش از فرآیند، کشف روابط غیرمنتظره و پنهان و یافتن گلوگاه های فرآیند خرید با استفاده از تکنیک های فرآیندکاوی در قالب چارچوبی در این مقاله ارائه گردیده است.
طراحی الگوی سیاست های دولتی برای ارتقای ایران در زنجیره ارزش جهانی با کاربست نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
1 - 50
حوزههای تخصصی:
حضور بهینه و ارتقای کشورها در زنجیره های ارزش جهانی بسته به سیاست های حاکمیتی است که سازه های زیرساختی برای تولید و سایر زمینه های مرتبط، همراستایی سیاستگذاری تجاری، نحوه هم کنشی با کشورهای خارجی و حمایت های لازم را تدبیر کند. پژوهش پیش رو، با هدف طراحی الگوی سیاست های دولتی برای ارتقای ایران در زنجیره ارزش جهانی و با توجه به اینکه تحقیقات پیشین جامعیت کافی در این خصوص نداشته، انجام شده است. به این منظور با استفاده از روش کیفی و بهرهگیری از نظریه داده بنیاد، با متخصصان و صاحبنظران این حوزه و به روش گلوله برفی مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انجام شد. سپس فرآیند کد گذاری باز منتج به 180 کد، کد گذاری محوری منتج به 72 کد و در نهایت کد گذاری انتخابی منتج به 23 کد در قالب شش دستاورد پدیده محوری شامل خلق ارزش از مزیت نسبی، شرایط علّی شامل ایجاد و توسعه زنجیره های ارزش داخلی، تقویت زیرساخت های نرم و سخت، صادرات کالاهای واجد ارزش افزوده، بومی سازی و آسیب شناسی، تسهیل گری و هماهنگ کنندگی دولت، فرماندهی واحد سیاست ساز و سیاستگذار، مدیریت منابع، بهره گیری از ظرفیت های منطقه ای، راهبردها شامل جایگاه یابی و سهم خواهی در زنجیره ارزش جهانی، استفاده از ظرفیت ویژه دانشی و تجارب متخصصین، استفاده از ظرفیت ویژه لجستیکی و راهبردهای خلاقانه در ارتقا، مشارکت بخش خصوصی قدرتمند، سرمایه گذاری بر توسعه صنایع کاربر و خدمات، بهبود دیپلماسی اقتصادی، آینده پژوهی و برنامه ریزی با توجه به روندهای آتی زنجیره ارزش جهانی، شرایط زمینه ای شامل اصلاح حکمرانی، حمایت و ایجاد رقابت، همسوسازی سیاست های ارزی و تجاری، عوامل مداخلهگر همچون تحریم و توسعه نیافتن ظرفیت های داخلی اقتصادی و پیامدها شامل توسعه متوازن و اقتدار تکنولوژیکی را در بر داشت. نتایج این پژوهش می تواند سیاستگذار را در تدوین سیاست های تجاری با توجه به روندهای آتی تجارت دنیا یاری نماید.
افزایش شاخص های عملکرد شرکت با استفاده از به کارگیری سرمایه هوشمند و یادگیری سازمانی
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی عوامل تاثیرگذار سرمایه هوشمند بر عملکرد شرکت می باشد.طراحی/روش/رویکرد. ما از روش تخمین GMM بر اساس داده های پانل پویا شرکت های پذیرفته شده در بورس صنایع الکترونیک تایوان از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷، استفاده کردیم.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان می دهد که سرمایه انسانی، سرمایه نوآوری، سرمایه فرآیند و سرمایه مشتری، همگی به طور معناداری عملکرد شرکت را از طریق مکانیسم یادگیری سازمانی بهبود می بخشند.محدودیت های تحقیق / دستاوردها: پیشنهاد می شود تحقیقات آینده ، مطالعات خود را به صورت بین کشوری و در ساختارهای مختلف صنایع الکترونیک به منظور تعیین تفاوت های منطقه ای در توسعه فعالیت های صنایع الکترونیک انجام دهند.نوآوری/ارزش. نتایج تجربی نشان می دهد که سرمایه انسانی، سرمایه فرآیند و سرمایه مشتری به طور معناداری عملکرد شرکت را بهبود می بخشند، در حالی که سرمایه نوآوری به طور معناداری مانع از بهبود عملکرد شرکت می شود.
افزایش بهره وری و کارآمدی کیفیت درمان از طریق بهبود مدیریت بازرسی و بازخورد
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری عملکرد و مدیریت بازرسی در بخش درمان در سال های اخیر به طور قابل توجهی مراقبت های پیشگیرانه و مزمن و همچنین کیفیت کلی را بهبود بخشیده است. با این حال، هنوز تنوع زیادی در روش های اندازه گیری سطوح عملکرد در مقیاس ها و امکانات بخش درمان وجود دارد.
بازرسی و بازخورد (A&F)، از اجزای مهم اندازه گیری عملکرد موثر و کارآمد است و می تواند به کاهش این تنوع و بهبود عملکرد کلی کمک کند. تحقیقات قبلی نشان می دهد که مراکز پزشکی VA (VAMC) با نمرات عملکرد بالای EPRP (برنامه بازبینی خارجی) تمایل دارند از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد استفاده کنند. با این حال، نحوه استفاده از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد توسط ارائه دهندگان فردی و همچنین خط خدمات، تسهیلات و رهبری شبکه به خوبی درک نشده است. بنابراین، درک عمیق مدل های ذهنی، استراتژی ها و ویژگی های فرآیند بازخورد و بازرسی های مستمر که توسط امکانات با عملکرد بالا اتخاذ شده اند، ضروری است. این تحقیق نحوه استفاده رهبران VAMC های با عملکرد بالا، پایین و متوسط را از داده های عملکرد بالینی از EPRP (برنامه بازبینی خارجی) به عنوان ابزار بازخورد برای حفظ و بهبود کیفیت مراقبت و درمان مقایسه می کند.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزههای تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند (مورد مطالعه برند افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
175 - 220
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع و استفاده روزافزون از شبکه های اجتماعی، این امکان را فراهم نموده است که فروشندگان، خرده فروشان و خریداران، در محیط خرده فروشی آنلاین، به شکلی بسیار مؤثرتر باهم ارتباط برقرار میکنند. در این پژوهش بررسی پیشایندها و پسایندهای عشق به برند؛ از شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین تا نیت خلق ارزش برند(مورد مطالعه برند افق کوروش)در سال 1401می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش که تعداد آنها و نامعلوم می باشند و نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 384 نفر به روش غیرتصادفی دردسترس انتخاب شد. داده ها در نرم افزار پی ال اس، با روش معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که شیفتگی برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر و نیز بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری داشت. همچنین اعتماد برند بر عشق به برند و نیت خلق ارزش برند تاثیر دارد، اما بر تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر نداشت. هویت برند مصرف کننده آنلاین بر عشق به برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر داشت، اما بر نیت خلق ارزش برند تاثیر معناداری نداشت. در نهایت عشق به برند بر نیت خلق ارزش برند و تمایل به پرداخت قیمت بالاتر تاثیر معناداری داشت.
گردشگری، رشد اقتصادی، توسعه انسانی و اقتصادهای نوآور
حوزههای تخصصی:
این مطالعه رابطه بین رشد اقتصادی، تخصصی سازی گردشگری و توسعه انسانی را در اقتصادهای در حال گذار بررسی می کند. همچنین این مطالعه یک رابطه مفهومی بین تخصص سازی گردشگری و توسعه انسانی را از طریق دسته بندی چارچوب کار ، پیشنهاد می کند. مزیت نسبی پویا ، رویکرد ظرفیت Sen و تابع تولید تراس لاگ این رابطه مفهومی را توصیف می کنند. حداکثر درست نمایی اطلاعات محدود شده (LIML) ماهیت این رابطه را در مورد لهستان برآورد می کند. تخصص سازی گردشگری تأثیر کوتاه مدت بر رشد اقتصادی و رابطه منفی و غیرمستقیم با توسعه انسانی دارد. به نظر می رسد رشد اقتصادی کانالی است که از گسترش توسعه انسانی حمایت می کند ، که نشان دهنده تأثیرات معنادار و مثبت کوتاه مدت و بلند مدت است. سرمایه انسانی الگوی U شکل را در رابطه با رشد اقتصادی و توسعه انسانی نشان می دهد. پیامدهای این تحقیق دو فرضیه قابل بررسی و دو گزینه سیاستی است که تأثیر بالقوه تخصصی سازی گردشگری را بر درآمد خصوصی و عمومی نشان می دهد ، که کانال های توسعه ای مربوطه در اقتصادهای در حال گذار هستند.
مدل سازی مسئولیت اجتماعی در حوزه بازاریابی سبز محصولات ارگانیک با تاکید بر دلبستگی به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
89 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه با هدف مدل سازی مسئولیت اجتماعی در حوزه بازاریابی سبز محصولات ارگانیک با تاکید بر دلبستگی به برند صورت پذیرفت. پژوهش از نوع کیفی بوده و روش پژوهشی نیز داده بنیاد می باشد. ابزار استفاده شده برای گردآوری داده ها، مصاحبه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان خبره شرکت های تولیدکننده محصولات ارگانیک دارای رویکرد مسئولیت اجتماعی و بازاریابی سبز بوده اند. برای نمونه گیری از روش نظری تا رسیدن اشباع نظری استفاده شده و در نهایت 14 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها نیز از طریق کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. از نتایج کدگذاری داده ها، 83 مفهوم و 26 مقوله شناسایی شدند. مدل پژوهش با توجه به ابعاد رویکرد داده بنیاد یعنی شرایط علی (5 عامل)، پدیده اصلی (5 عامل)، شرایط زمینه ای (3 عامل)، عوامل مداخله گر (3 عامل)، راهبردها (6 عامل) و پیامدها (4 عامل) ارائه شد.
طراحی الگوی بلوغ مدل کسب وکار استارتاپی در ایران (مطالعه چند موردی: استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از یک مدل کسب وکار کارآمد، به عنوان فرض اولیه وجود یک استارتاپ در نظر گرفته می شود. مطالعات پیشین، بلوغ کسب وکار و عوامل موثر بر آن را از مهم ترین حوزه های مربوط به کارآفرینی به شمار آورده اند و همچنین ضعف در مدل کسب وکار را از عوامل شکست استارتاپ ها برشمرده اند. لذا پژوهش حاضر از طریق شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تغییرات مدل کسب وکار یک استارتاپ و تکمیل تر شدن آن متناسب با بلوغ سازمانی، استارتاپ ها را قادر می سازد محصولات یا خدماتی دارای ارزش ارائه دهند. در این پژوهش با بررسی 55 مدل کسب وکار تجربه شده در موفق ترین استارتاپ های دنیا و تشکیل پنل خبرگان، ارتباط معناداری بین عوامل بلوغ مدل کسب وکار استارتاپ ها با مراحل پنج گانه تشریح شده در مدل بلوغ باترا حاصل گردید. سپس با تحلیل عاملی تاییدی بر اساس داده های حاصل از فعالان استارتاپ های پلتفرمی / دیجیتال کشور، مدل مفهومی بدست آمده، بررسی شد و مشخص گردید که 33 عامل در مراحل مختلف توسعه کسب وکار از مرحله تحلیل فرصت ها تا مدیریت عرضه محصول به بازار باید مدنظر قرار گیرند تا مدل کسب وکار مناسبی در چهار بعد شناسایی مشتری (چه کسی)، تعیین ارزش قابل ارئه به مشتری (چه چیزی؟)، زنجیره موثر بر تحقق آن ارزش ها (چگونه؟) و سازوکار سود و کسب انتفاع (چرا؟) طراحی گردد تا زمینه ساز افزایش احتمال موفقیت پایدار کسب وکار و غلبه بر موانع ورود به بازار باشد. در نهایت نیز به منظور رسیدن به یک الگوی بلوغ مدل کسب وکار مبتنی بر سطوح و شاخص هایی که به آن ها اشاره شد، یک مدل و سناریوهای بلوغ بر اساس نقشه شناختی فازی ترسیم گردید.
تأثیر جهت گیری دیجیتال بر عملکرد بازاریابی با نقش واسطه ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در کسب وکارهای کوچک و متوسط (مورد مطالعه: کسب وکارهای مجازی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
کسب وکارها در زمینه فعالیت های مبتنی بر بازاریابی دیجیتال نگرش مثبتی را در ذهن مصرف کنندگان خود ایجاد می کنند و با تعهد به اصول قابلیت های بازاریابی تصویر بهتری از خدمات خود را ارائه می دهند؛ بنابراین امروزه توسعه عصر دیجیتال عملکرد کسب وکارها را متحول کرده است. در مطالعه حاضر تأثیر جهت گیری دیجیتال بر عملکرد بازاریابی با نقش واسطه ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در کسب وکارهای مجازی کوچک و متوسط بررسی می شود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی است؛ بنابراین در دسته پژوهش های همبستگی قرار می گیرد. همچنین، این پژوهش به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را کسب وکارهای مجازی شهر ارومیه به تعداد ۱۰۰۲ تشکیل می دهد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و در راستای بهبود نتایج تعداد ۲۸۱ کسب وکار مجازی کوچک و متوسط است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بر اساس ۵ نقطه ای لیکرت است. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادله های ساختاری و به کمک نرم افزار SPSS26 وSmartPLS-3 انجام شد. نتایج نشان داد که جهت گیری دیجیتال بر عملکرد بازاریابی و بر قابلیت های بازاریابی دیجیتال و قابلیت های بازاریابی دیجیتال بر عملکرد بازاریابی تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت، نقش واسطه ای قابلیت های بازاریابی دیجیتال در ارتباط بین جهت گیری دیجیتال و عملکرد بازاریابی نیز با آزمون سوبل تأیید شد.
شناسایی و رتبه بندی موانع انتقال فناوری از منظر بانکداری الکترونیکی (مطالعه موردی: بانک های مسکن و ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
79 - 97
حوزههای تخصصی:
بانک ها در آینده جلوه ای متفاوت خواهند داشت. این مقاله تئوری انتقال فناوری در بانکداری را گسترش می دهد. هدف از این تحقیق، شناسایی و رتبه بندی موانع انتقال فناوری در بانک های مسکن و ملی کشور است. بر این اساس، ابتدا موانع انتقال فناوری و همچنین موانع استقرار بانکداری الکترونیکی بر اساس ادبیات نظری و نقطه نظرات خبرگان شناسایی می شوند. برای رتبه بندی این معیارها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نظرات 80 خبره در طی شش ماهه اول 1399 استفاده شده است. موانع شناسایی شده عبارتند از: موانع سازمانی (حمایتی، غیرپایدار، و ارزشی)، موانع انسانی (مهارت های مدیریتی، مهارت های انسانی، نوآوری، و دانش کارکنان)، موانع فنی (پیچیدگی، قانونی، و مالی)، و موانع اطلاعاتی (هزینه اطلاعات، ارتباطی، و انتخاب نامناسب فناوری). برای تحلیل روایی از نسبت روایی محتوایی استفاده شده است. این نسبت برای همه زیرمعیارها از 33/0 بزرگ تر به دست آمده است. نتایج نشان داده است که موانع فنی با وزن 0.393 پراهمیت ترین مانع و موانع سازمانی با وزن 0.177 کم اهمیت ترین است. از بین زیرمعیارها، موانع مالی با وزن 0.183 در اولویت نخست و موانع غیرپایدار با وزن 0.029 در اولویت آخر قرار دارد. در این تحقیق از ادبیات انتقال فناوری برای تکامل ادبیات پیاده سازی بانکداری الکترونیکی استفاده شده است و دسته بندی موانع انتقال فناوری در بانک ها بدین صورت، تاکنون در ادبیات تحقیق مطرح نشده است. علاوه بر آنکه اولویت بندی در بانک های مسکن و ملی انجام یافته است. شناسایی این موانع و رتبه بندی آنها به مدیریت کلان سیستم های بانکی امکان مداخله مؤثر برای رفع این موانع را فراهم می آورد.
بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی (مورد مطالعه: بانک ملت)
منبع:
مدیریت بازاریابی هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بررسی تاثیر ساختار و آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی هوش رقابتی می باشد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. جامعه ی مورد پژوهش تعداد کارکنان بانک سپه خرم آباد کوکران برای جامعه محدود استفاده می شود که کل جامعه آماری بالغ بر 1500نفرمی باشد جهت محاسبه حجم نمونه موردنیاز برای پژوهش با استفاده از فرمول کوکران در سطح اطمینان 5 درصد برابر با 306نفر بدست آمده است. نمونه مورد مطالعه به روش در دسترس جمع آوری شده است.نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (405/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی برنامه ریزی (360/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(421/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی تحلیل و بررسی(081/0) تحلیل و بررسی(924/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی(080/0) ساختار بانک بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(429/0) آگاهی فرهنگی بر عملکرد استراتژیک با نقش میانجی ارتباطات(130/0) ساختار بانک بر برنامه ریزی(405/0) آگاهی فرهنگی بر برنامه ریزی(359/0) ساختار بانک بر تحلیل و بررسی(177/0) آگاهی فرهنگی بر تحلیل و بررسی(226/0) ساختار بانک بر جمع آوری اطلاعات(149/0) آگاهی فرهنگی بر جمع آوری اطلاعات(099/0) ساختار بانک بر ارتباطات(566/0) آگاهی فرهنگی بر ارتباطات(171/0) برنامه ریزی بر عملکرد استراتژیک(541/0) تحلیل و بررسی بر عملکرد استراتژیک(357/0) جمع آوری اطلاعات بر عملکرد استراتژیک(804/0) ارتباطات بر عملکرد استراتژیک(758/0) در شعب بانک ملت شهر تهران، تاثیر معنادار دارند.