مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
فعالیت های بازاریابی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه نگرش حسابرسان نسبت به بازاریابی و اهمیت این حرفه برای آن ها می تواند بر ایجاد تعادل میان فعالیت های حسابرسی و بازاریابی مؤثر باشد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر تغییر محیط کار حسابرسان بر رابطه میان دو حرفه حسابرسی و بازاریابی است. بررسی ها نشان می دهد حسابرسانی که نگرش مثبتی به بازاریابی دارند، زمان بیشتری را در مقایسه با حسابرسانی که نگرش مثبت کمتری دارند صرف فعالیت های بازاریابی می کنند. به علاوه حسابرسانی که فعالیت های بازاریابی را مهم می دانند، زمان قابل توجهی را صرف فعالیت های بازاریابی می کنند. بررسی ها نشان می دهند که فاصله نظری میان حرفه حسابرسی و حرفه بازاریابی در عمل همانند گذشته وجود ندارد.
الگوی اثربخشی تبلیغات و دارایی های بازاریابی برعملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارایه بهترین عملکرد در زمینه بازاریابی، به اساسی ترین دغدغه ی مدیران شرکت های تولیدی مبدل شده است و می کوشند تا با بهره گیری از تکنیک های مختلف، به عملکرد برتر دست یابند. برای پایدار سازی فعالیت های بازاریابی ضروری است ارزش افزوده ای که از مخارج بازاریابی در توسعه تجارت بنگاه ها ایجاد می شود درچارچوبی معین شناسایی، طبقه بندی، الگو سازی و سنجش شود. در این پژوهش ضمن بررسی پیشینه موضوع و ارائه خلاصه ای از الگو های گوناگون با استفاده از معادلات ساختاری ابتدا اقدام به تبیین شاخص های کلیدی موثردر متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش صورت گرفته و سپس روابط و میزان اثربخشی تبلیغات بر دارایی های بازاریابی شامل برند و رضایت مشتریان و تاثیر آنها بر عملکرد کوتاه مدت و بلندمدت بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد تحلیل و نتیجه گیری قرار گرفته است. Abstract In recent years there has been a drive within both industry and academia to provide appropriate measures that can be employed in evaluating the “value-added” of, especially, the functional specialists like marketing within the firm. From an academic perspective, the growing interest in marketing assessment can be attributable Resource Based View (RBV) for the importance of firm’s internal organizational resources as determinants of the firm’s strategy and performance. The objective of this research is to find out more empirical evidence that supports the impact of advertisement on marketing assets including brand and customer satisfaction and firm’s short and long term performance. This is an exploratory research in which we are trying to assess the relationship between proposed model variables. The population for this research is banks accepted in Tehran stock exchange. We used Structural Equation Modeling (SEM) to make an assessment of the above proposed conceptual model. We observed significant effects of advertising, customer satisfaction and brand value over short-term performance and long term performance. Through this analysis, we provided empirical evidence for the marketing link to firm value. Keywords: Marketing Activities; Marketing Assets; Effectiveness; Firm Performance; Marketing Metrics; Marketing Measurement
الگوسازی فعالیت های بازاریابی مؤثر بر ارزش برند با استفاده از نظریه مفهوم سازی بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گذشته شرکت ها در پی ایجاد یا خرید ظرفیت های تولید بودند؛ اما امروزه به دنبال کسب جایگاهی در ذهن مصرف کنندگان هستند. کسب چنین جایگاهی در ذهن مخاطبان، به واسطه فعالیت های بازاریابی امکان پذیر است؛ ازاین رو شرکت ها باید با ایجاد ساختاری دانشی برای برند خود بر فعالیت های بازاریابی متمرکز شوند تا واکنش مطلوبی در جامعه هدف آن ها ایجاد شود؛ اما سؤال اساسی این است که فعالیت های بازاریابی چه هستند و میزان تأثیر آن ها بر ارزش برند چقدر است؟ در پژوهش حاضر به منظور پاسخ به سؤال بالا از راهبرد پژوهش «مفهوم سازی بنیادی» یا «نظریه داده بنیاد» بهره گرفته شده است؛ بر این اساس، مصاحبه های عمیقی با متخصصان بازاریابی صنایع غذایی که در آن برند نقشی اساسی در خرید مشتریان دارد، صورت گرفت و دیدگاه ها و تجربه های آن ها در خصوص مجموعه فعالیت های بازاریابی که باعث ارزشمند شدن یک برند می شوند، گردآوری شد. این اطلاعات طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و درنهایت کدگذاری انتخابی تحلیل و الگو نهایی پژوهش طراحی شد. بر اساس نتایج، مقوله های شناسایی شده در قالب 6 دسته (شرایط علّی، فعالیت های محوری، بستر حاکم، شرایط مداخله گر، راهبرد و کنش) سازمان دهی و بر اساس آن نظریه سازی فعالیت های بازاریابی مؤثر بر ارزش برند شکل گرفت.
وضعیت آمادگی و سطح پذیرش توسعه صنعت گردشگری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ششم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
97 - 111
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری از بخش های خدماتی رو به رشد جهان است. یکی از عناصر مهم در توسعه این صنعت بازاریابی است. در بسیاری از استان های کشور با وجود قابلیت های گردشگری زیاد، توسعه صنعت گردشگری نادیده گرفته شده است؛ استان چهارمحال و بختیاری یکی از این موارد است. هدف این پژوهش شناسایی نقش بازاریابی در توسعه صنعت گردشگری استان چهارمحال و بختیاری است. در پژوهش حاضر چهار متغیر تعدیل مراکز تصمیم گیری مدیریتی، توسعه ساختارهای زیربنایی، فرهنگ پذیرش گردشگر و فعالیت های بازاریابی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش دو گروه می باشد. گروه اول شامل: کارشناسان و صاحب نظران، ادارات و سازمان های دولتی مرتبط با صنعت گردشگری و هتل داران و صاحبان آژانس های مسافرتی و تفریحی در سطح استان چهارمحال و بختیاری و گروه دوم شامل: گردشگران و مسافرانی که از جاذبه های گردشگری و اماکن تاریخی استان دیدن می نمایند. جهت گردآوری داده ها در هر گروه از ابزار پرسشنامه استفاده شد. داده های گردآوری شده با شاخص های آماری، ضریب آزمون اسپیرمن و آزمون فریدمن بررسی و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد بین چهار متغیر تعدیل تصمیم گیری مدیریتی، توسعه ساختارهای زیربنایی، فرهنگ پذیرش گردشگر و فعالیت های بازاریابی با توسعه صنعت گردشگری استان چهارمحال و بختیاری رابطه وجود دارد.
آزمون نگرش حسابرسان نسبت به فعالیت های بازاریابی در بین اعضای جامعه ی حسابداران رسمی ایران
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
32 - 49
حوزههای تخصصی:
تشکیل جامعه حسابداران رسمی و خصوصی سازی در بازار حسابرسی، موجب شکست انحصار سازمان حسابرسی و افزایش رقابت در بازار حسابرسی گردید. بر این اساس مفهوم بازاریابی و رقابت پذیری در حرفه حسابرسی مورد توجه قرار گرفت. از این رو تحقیق حاضر نگرش حسابرسان نسبت به فعالیت های بازاریابی را در میان حسابرسان بخش خصوصی مورد مطالعه قرار می دهد. پژوهش حاضر از بعد هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، اکتشافی است و به لحاظ رویکرد از نوع آمیخته(کیفی و کمّی) می باشد. برای توسعه مقیاس استراتژی های بازاریابی در بخش کیفی از مصاحبه عمیق استفاده شده است، به گونه ای که محقق در دو نوبت با 28 تن حسابدار رسمی مصاحبه تلفنی انجام داده است. جامعه آماری پژوهش، حسابرسان شاغل در بخش خصوصی می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق نمونه گیری تصادفی ساده به وسیله توزیع پرسشنامه بین 289 تن از حسابرسان شاغل در تهران جمع آوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد نگرش حسابرسان ایرانی نسبت به فعالیت های بازاریابی مثبت است. همچنین بین نگرش حسابرسان نسبت به فعالیت های بازاریابی از جنبه تجربه حرفه ای و سن تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین نگرش حسابرسان نسبت به فعالیت های بازاریابی از جنبه موقعیت شغلی و جنسیت هیچگونه تفاوتی وجود ندارد.
بررسی تأثیر احساس ناهنجاری اجتماعی بر احساس شکست باتوجه به نقش سرخوردگی مصرف کننده دربرابر فعالیت های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار مصرف کنندگان، نیازمند انجام بررسی ها و مطالعاتی دراین زمینه است تا مشخص شود مصرف کنندگان در فرایند خرید محصول چه رفتاری ناشی از احساس سرخوردگی و ناهنجاری اجتماعی از خود بروز می دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احساس ناهنجاری اجتماعی بر احساس شکست باتوجه به نقش سرخوردگی مصرف کننده دربرابر فعالیت های بازاریابی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی بود و از پرسشنامه برای گردآوری داده ها با حجم نمونۀ آماری 200 نفر با بهره گیری از شیوۀ نمونه گیری مرحله ای در بین مصرف کنندگان اصفهان انجام گرفت. تحلیل های آماری پژوهش حاضر با نرم افزارSPSS و AMOS انجام شده است. نتایج آزمون های آماری مبیّن تأثیر معنادار بین احساس ناهنجاری اجتماعی به عنوان متغیر مستقل و احساس شکست به عنوان متغیر وابسته و سرخوردگی مصرف کنندگان دربرابر فعالیت های بازاریابی به عنوان متغیر میانجی است. همچنین، سرخوردگی مصرف کنندگان دربرابر فعالیت های بازاریابی بین احساس ناهنجاری اجتماعی و ابعاد احساس شکست میانجی گری جزئی می کند. سرخوردگی مصرف کنندگان می تواند ناشی از تصویر ذهنی نادرست برگرفته از جامعه یا فعالیت های بازاریابی نامناسب باشد که به مرورِ زمان می تواند ویژگی های فردی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. نتایج نشان می دهد احساس ناهنجاری اجتماعی در سطح جامعه تأثیر معناداری بر سرخوردگی مصرف کنندگان دارد و همچنین، سرخوردگی مصرف کنندگان نیز بر رفتار پس از خریدشان و احساس شکست از انتخاب محصولی که باتوجه به فعالیت های بازاریابی داشته اند، تأثیر معناداری دارد.
ارائه مدل توسعه محصول جدید بانکی مبتنی بر بازاریابی بذر(مقاله علمی وزارت علوم)
به دلیل شیوع و گسترش روزافزون ارتباطات مجازی و مزایای فراوان آن در بهبود تجربه مشتری و امکان بهره مندی مصرف کنندگان از تجربیات هم نوعان، توجه به شیوه های بازاریابی نوین که بر بستر پلتفرم های اجتماعی طراحی می شوند، بسیار ضروری است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که عوامل تأثیرگذار و شاخص های مؤثر بر توسعه محصول جدید مبتنی بر بازاریابی بذر در صنعت بانکداری کدام اند. برای رسیدن به هدف اصلی پژوهش که ارائه مدل توسعه محصول جدید مبتنی بر بازاریابی بذر به منظور ارتقا و افزایش اثربخشی محصولات جدید بانکی است، از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده است و با کمک روش کیفی داده بنیاد عوامل و شاخصه ها مشخص، دسته بندی و مدل کیفی توسعه محصول جدید بانکی استخراج شد. سپس با کمک روش پیمایش و معادلات ساختاری، مدلْ آزمون شد. براساس مصاحبه های انجام شده و بررسی مطالعات پیشین، عوامل مؤثر بر مدل توسعه محصول جدید مبتنی بر بازاریابی بذر در 19 مؤلفه مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت روابط، تصمیم گیری مناسب، رفاه و آسایش، تکنیک های بازاریابی، راهبردهای تجاری سازی، راهبردهای خلاقیت، راهبردهای نوآورانه، ارزش آفرینی، مزیت رقابتی، جهانی شدن، رشد و بلوغ محصول، کارآفرینی، فناوری اطلاعات، بازاریابی هدفمند، عوامل فردی، اقتصادی و محیطی به دست آمد. در این پژوهش، مقوله اصلی و محوری، توسعه محصول جدید بانکی است و ارزش آفرینی، مزیت رقابتی، جهانی شدن، رشد و بلوغ محصول و کارآفرینی پیامدهای مدل هستند. همچنین، مؤلفه های میکرولحظه، داستان های اجتماعی، ویدئوی زننده، هوش مصنوعی، شخصی سازی، موتورهای جست وجوگر SEO، شبکه های اجتماعی، جست وجوگرهای صوتی، تبلیغات بصری، بلاکچین، افراد تأثیرگذار و نفوذگر، تبلیغات، ربات های خودکار ویدئومارکتینگ بر توسعه محصول جدید بانکی تأثیرگذار شناخته شدند. این پژوهش، مدل توسعه محصول جدید را باتوجه به فضای نوین بازاریابی ارائه می دهد و با معرفی مدل مبتنی بر بازاریابی بذر، الگوی بومی نسبتاً جامعی را برای ارتقا و افزایش اثربخشی محصولات بانکی فراهم می آورد.
نقش فعالیت های بازاریابی کسب و کارها و تجزیه و تحلیل نتایج برنامه های کاربردی دیجیتالی در آن
حوزههای تخصصی:
در اینجا، مسائل مفهومی درمورد تجزیه و تحلیل عاملی فعالیت بازاریابی شرکت ها در مورد ارتباطات بازاریابی دیجیتال مورد بحث قرار گرفته است. قواعد کلی و الگوریتم انجام چنین تحلیلی در این مقاله پیشنهاد شده است که هدف آن نیز توجیه شده می باشد. سوالاتی درمورد چگونگی تعریف روابط علی از هزینه های بازاریابی و نتایج، توانایی جستجو برای ذخایر و افزایش بازده بازاریابی و تعیین سهم فعالیت های بازاریابی در عملکرد کلی اقتصادی شرکت نیز در اینجا مورد بحث قرار می گیرد.ررسی نشریات منتشر شده در زمینه عملکرد مدیریت بازاریابی بین المللی و روسیه به تعدادی از مشکلات در تجزیه و تحلیل عملکرد بازاریابی اشاره دارند که این مشکلات نیز عبارتند از: استفاده ضعیف از مدیریت و تکنیک های مالی همراه با یک الگوریتم مشخص تجزیه و تحلیل کننده [1]، نیاز به تعیین کیفیت بازاریابی بودجه ها [2]، فقدان اندازه گیری هزینه های بازاریابی با استفاده از نتایج استراتژیک یا نتایج نامشهود [3]
بررسی عوامل موثر بر موفقیت فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی شرکت با تاکید بر خصوصیات شرکت (یکپارچگی و پاسخگویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ابزارهای بازاریابی به ویژه بازاریابی ویروسی ضمن ایجاد مزیت رقابتی می تواند باعث تغییر الگوی غذایی نیز شود. در پژوهش حاضر عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی، مدل سازی، و وزن دهی شده است. برای شناسایی عوامل موثر از رویکرد فراترکیب و بررسی 90 مقاله علمی معتبر استفاده شد، سپس روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع و نظرات خبرگان به منظور مدل سازی بکار رفت. در ادامه با پیاده سازی روش تحلیل شبکه ای فازی رتبه بندی و تعیین اهمیت عوامل انجام شد. بر مبنای تحلیل یافته ها مشخص شد که 9 عامل در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک موثر هستند و در قالب مدل تفسیری با پنج سطح طبقه بندی می شود. بطوری که در اولین سطح شرایط بازار، در سطح دوم جامعه هدف، در سطح سوم فناوری و قیمت، در سطح چهارم، مصرف کننده، روش ارایه (پیاده سازی) و ایجاد ارزش و در نهایت در سطح پنجم تمایل (انگیزه) و اعتماد قرار دارد. همچنین با استفاده از FANP مشخص شد که عامل های روش ارایه، ارزش پیام و مصرف کننده با ضریب 0.354 به عنوان عامل اصلی پیوندی بیشترین اهمیت را دارند، و عامل های قیمت و شرایط بازار با ضریب اهمیت 0.301 به عنوان عامل اصلی مستقل در رتبه دوم قرار گرفتند. بطورکلی بازاریابی ویروسی در زمینه مواد غذایی ارگانیک باعث ایجاد رونق و تمایل مردم در استفاده از این گونه محصولات می شود. در این پژوهش ابتدا عوامل موثر در بازاریابی ویروسی مواد غذایی ارگانیک شناسایی شده و سپس در پنج سطح و در قالب چهار مجموعه بصورت مدلی تفسیری قرار گرفتند و در پایان رتبه بندی شدند.
نوآوری های سازمانی بر فعالیت های بازاریابی با میانجیگری فرهنگ سازمانی در بازآفرینی فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 123
حوزههای تخصصی:
تداوم حیات سازمان ها در گرو یافتن روش های جدید نوآوری، خلق محصولات و فرآیندها بوده و فعالیت های بازاریابی می تواند نوآوری ارزشی محسوب شود، زیرا می تواند یک بازار غیرقابل رقابت برای یک سرویس یا کالای توسعه یافته ایجاد کند. همچنین فرهنگ سازمانی اهمیت روز افزونی یافته و مبانی اصلی و کانونی مدیریت را تشکیل داده است. در مقاله حاضر که نوع آن کاربردی و روش انجام آن توصیفی پیمایشی است، جامعه آماری شامل کارکنان سازمان بازآفرینی فضاهای شهری مشهد بوده که از روش سرشماری جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. اعتبار و پایایی پرسشنامه مبتنی بر پرسش های تحقیق برابر 0.948 به دست آمده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و PLS و آزمون ضریب مسیر و آماره تی استفاده شد. نتیجه نشان داد، به ترتیب 41.7 و 44.4 درصد از میزان فعالیت های بازاریابی تحت تأثیر نوآوری های فردی و سازمانی است. 47.9 و 69.2 درصد از میزان فرهنگ سازمانی تحت تأثیر نوآوری های فردی و سازمانی قرار دارد. نوآوری سازمانی بر دو متغیر وابسته و میانجی تأثیر بیشتری دارد. همچنین 75.4 درصد از میزان فعالیت های بازاریابی تحت تأثیر فرهنگ سازمانی بوده است. از سوی دیگر، مشخص شد فرهنگ سازمانی نقش میانجی گری را ایفا نموده و با ورود آن ارتباط میان متغیرهای مستقل (نوآوری فردی و نوآوری سازمانی) و فعالیت های بازاریابی به ترتیب به میزان 0.450 و 0.435 افزایش یافت.
شاخص شدت سواریِ رایگان در بازار تبلیغات عمومی و برند محصول های لبنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
117 - 147
حوزههای تخصصی:
ایجاد تمایز کالایی به عنوان یکی از راهکارهای جذب مشتری، ارتقای فروش و در نهایت افزایش سود بنگاه در زیر بخش رفتار بازار در دیدمان ساختار-رفتار- عملکرد، می باشد. تبلیغات از جمله روش های ایجاد این تمایز در ذهن مشتریان و مصرف کنندگان است. تبلیغات عمومی و برند، افزون بر ایجاد انتفاع برای بنگاه و تولیدکننده گان فعال در زمینه تبلیغات ، برای دیگر بنگاه ها نیز به دلیل وجود اثر «سواریِ رایگان» سودمندی هایی ایجاد می کند. در این پژوهش با توجه به اهمیت سهم محصول های لبنی در سبد مصرفی خانوارها و همچنین فعالیت گسترده تولیدکنندگان، اتحادیه ها و انجمن های مربوط به صنایع لبنی و دولت در سطح های مختلف بازاریابی این محصول ها، سعی شده است شاخص شدت سواریِ رایگان در تبلیغات عمومی و برند برای دو محصول شیر فرآوری شده و پنیر در ایران محاسبه و اثر آن بر عملکرد فروش محصول بنگاه ها با استفاده از رویکردIsariyawongse et al. و .Depken et al برای دوره زمانی 1338-1401 ارزیابی شود. مقدار شاخص شدت سواریِ رایگان در تبلیغات عمومی و برند شیر فرآوری شده به طور متوسط به ترتیب برابر 420/11 و 390/8 است. همچنین میزان سواریِ رایگان در تبلیغات برند در همه پیش فرض های (سناریوها) شاخص شدت تبلیغاتی بسیار کمتر از تبلیغات عمومی در محصولِ شیر فرآوری شده می باشد. اگر چه شاخص شدت سواریِ رایگان در تبلیغات برند در محصول پنیر، کمتر از تبلیغات عمومی در آن می باشد؛ اما میزان آن کمتر از یک و به ترتیب معادل 03228/0 و 00543/0 است که گویای عدم وجود سواریِ رایگان در تبلیغات عمومی و برند در محصولِ پنیر می باشد. در نهایت نتایج نشان می دهد که همبستگی بالایی بین شاخص شدت سواریِ رایگان در تبلیغات عمومی و برند شیر فرآوری شده و میزان فروش سالانه وجود دارد (به ترتیب 98/0 و 94/0) که در سطح یک درصد معنی دار می باشند. اما همبستگی ضعیف و معکوس بین شاخص شدت سواریِ رایگان در تبلیغات عمومی و برند محصول پنیر و میزان فروش سالانه آن وجود دارد (به ترتیب 9/0 و 42/0) که در سطح ده درصد معنی دار می باشند.