فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به کاوش نقش کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند با نقش تعدیلگری آشفتگی بازار می پردازد؛ که ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری مطالعه حاضر شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فناوری شهر تهران به تعداد 600 شرکت بودند که 234 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات لازم در زمینه موضوع پژوهش از کارآفرینان این شرکت ها جمع آوری گردید. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSmart-Pls تحلیل شدند. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تایید شد. نتایج نشان داد که کارآفرینی شهری، فناوری های دیجیتال و لجستیک هوشمند بر کسب و کار پایدار در شهر هوشمند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر تعدیلگری آشفتگی بازار در رابطه بین فناوری های دیجتال و کسب و کار پایدار در شهر هوشمند به تأیید رسید.
واکاوی تجربه زیسته مفهوم لمس در خرید طبقات محصول از فروشگاه های فیزیکی و اینترنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لمس محصول در تصمیم نهایی مشتریان در هنگام خرید از خرده فروشی فیزیکی و آنلاین نقش مهمی دارد و احساساتی که از طریق لمس برای مشتریان به وجود می آید، آنها را قادر به بررسی محصول از تمام زوایا می کند. لذا این پژوهش با توجه به اهمیت لمس به بررسی تجربه زیسته لمس محصول از نگاه مشتریانِ فروشگاه های فیزیکی و اینترنتی پرداخته است. مقاله پیش رو با روش کیفی و پارادایم پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه پژوهش را خریداران لوازم الکترونیکی و پوشاک از فروشگاه-های اینترنتی و فیزیکی: تکنولایف، آداک، هوادار و هپی لند در تهران تشکیل داده است که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته اقدام به گردآوری شواهد بر اساس روش نمونه گیری هدفمند شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته که در این پژوهش مصاحبه ها با 15 نفر به اشباع رسیده است. بر اساس نتایج استخراج شده، مضامین اصلی شامل؛ درک محصول، لمس فیزیکی، لمس مجازی، تجارب لمس، نیاز به لمس و ادراکات لمس است. با توجه به نتایج، مدیران فروشگاه های فیزیکی و آنلاین باید شرایطی(مانند استفاده از فناوری و تکنولوژی های مدرن) فراهم کنند که لمس و تماس با محصول برای هر دو گروه از خریداران آنلاین و فیزیکی اتفاق بیفتد تا بتوانند محصولات را بر اساس نیاز و خواسته خود بررسی کنند وهمچنین این پژوهش می تواند مسیر توسعه ادبیات حوزه لمس را برای محققان هموارنماید
مدلی برای تشخیص ادعاهای غیر عادی خسارت در بیمه کشاورزی با استفاده از یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موارد کلاهبرداری در سال های اخیر به ویژه در زمینه های مهم و حساس مالی و بیمه ای افزایش یافته است. از این رو، برای مقابله با این گونه کلاهبرداری ها نیاز به اقدامات متفاوتی نسبت به روش های بازرسی سنتی وجود دارد. بیمه کشاورزی نیز با توجه به ماهیت و گستردگی وسیع آن از این تهدید مستثنا نبوده و سالانه هزینه های زیادی صرف پرداخت به خسارت های ساختگی می شود. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای کشف ادعاهای خسارت غیرواقعی در بیمه کشاورزی با بکارگیری تکنیک های داده کاوی و یادگیری ماشین ارائه شد. برای ساخت مدل یادگیری عمیق مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد استفاده از صندوق بیمه کشاورزی اخذ شد و مربوط به بیمه نامه های گندم آبی و دیم استان خوزستان بود که در سال زراعی 1399-1398 برای آنها غرامت پرداخت شده بود. بعد از آماده سازی و پیش پردازش داده ها، با استفاده از یادگیری عمیق نسبت به کشف موارد غیرعادی اقدام و نتایج توسط کارشناسان صندوق بیمه کشاورزی مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از تحلیل نتایج مشخص شد یک درصد از خسارت های پرداختی مربوط به درخواست های غیرواقعی بوده و در پرداخت خسارت بایستی دقت و بررسی بیشتری انجام شود. دقت مدل در تشخیص موارد غیرعادی برای گندم آبی و دیم به ترتیب برابر با 53/53 و 63/37 درصد بدست آمد. در بررسی نتایج مشخص شد 5 دسته رفتار غیرعادی منجر به پرداخت خسارت غیرواقعی شده اند که رفتار عدم ارائه مستندات خسارت فراوانی بیشتری نسبت به بقیه داشت.
چارچوب عوامل مؤثر بر بلوغ هوشمندی کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ هوشمندی کسب وکار، نتیجه ای از تکامل و پیشرفت فناوری و رویکردهای مدیریتی است که با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته مانند هوش مصنوعی و تحلیل داده ها، به ارائه اطلاعات دقیق، تحلیل های پیش بینی و بهبود تصمیمات در سازمان ها کمک می کند. علی رغم بلوغ فنی که کارایی و عملکرد سازمان ها را در طول زمان بهبود می بخشد، هوشمندی کسب وکار فاصله زیادی تا تبدیل شدن به روند اصلی در سازمان ها دارد. باتوجه به پژوهش های متعدد در حوزه هوشمندی کسب وکار، هدف این پژوهش ارائه چارچوب عوامل مؤثر بر بلوغ هوشمندی کسب وکار با استفاده از رویکرد فراترکیب بود. به منظور رسیدن به چارچوبی جامع که دربرگیرنده همه عوامل بلوغ هوشمندی کسب وکار باشد، 221 پژوهش علمی مرور شدند. کدهای مربوطه با استفاده از تحلیل محتوا در روش فراترکیب استخراج شدند. مقوله ها با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری جامع، سطح بندی شدند و تأثیرگذارترین آنها مشخص شدند. یافته ها نشان می دهند که در مجموع 93 کد استخراج شده که در 6 مقوله تقسیم شدند. این مقوله ها شامل عوامل سازمان و مدیریت، محیط، زیرساخت فناوری، منابع انسانی – دانش، مدیریت داده و تحلیل داده هستند. مقوله های زیرساخت فناوری، مدیریت داده و تحلیل داده در سطح سه قرار گرفتند و بیشترین تأثیر را بر بلوغ هوشمندی کسب وکار دارند.
ارزیابی ساختار بازار و اندازه گیری قدرت بازاری در بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
1 - 34
حوزههای تخصصی:
دسترسی انحصاری دولت بر منابع نفتی و جهت گیری اصل 44 قانون اساسی از دلایل اصلی دوری اقتصاد ایران از رقابت و پائین بودن بهره وری و کارایی از نتایج عمده اقتصاد دولتی بوده است. در واقع اجرای «قانون سیاست های کلی اصل 44» به مثابه اقدامی برای رهایی از انحصار دولتی است. هدف محوری این مقاله شناخت ماهیت ساختار بازار های ایران و اندازه گیری قدرت انحصاری به تفکیک بازار های صنعتی کدهای چهار رقمی است. برای تحقق این هدف ضمن استفاده از داده های صنایع کارخانه ای برای دوره 1381 الی 1397 از رویکرد هال-راجر برای اندازه گیری قدرت انحصاری استفاده می شود. یافته ها مؤید آن است که در اکثر صنایع شاخص مارک آپ بیش از 2/1 و شاخص لرنر بیشتر از 16/0 بوده که دلالت بر وجود قدرت انحصاری است. صنایعی همچون؛ صنعت تولید سیمان، آهک و گچ و صنعت تولید داروها و فراورده های دارویی دارای بیشترین میزان قدرت انحصاری بوده اند. به علاوه، نتایج به دست آمده از صرفه های مقیاس نشان داد که صنایع تحت بررسی از صرفه های مقیاس برخوردار نبوده اند.
تحلیل اقتصادی کاربست قواعد تکمیلی در پیشگیری از نقض قرارداد ناقص در حقوق کامن لا و فرانسه و ایران و اصول قراردادهای تجاری بین المللی یونیدروا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۶
199 - 239
حوزههای تخصصی:
قرارداد ناقص قراردادی است که بنا به پاره ای عوامل، ایفای تعهدات مندرج در آن دچار چالش است. نتیجه ی برخورد ساده و دور از انعطاف با چنین رخدادی، نقض قرارداد خواهد بود. اما مکاتب اقتصادی و حقوقی دنیا، به جهت پرهیز از عوارض نامطلوب نقض و کاهش نرخ رخداد این واقعه ی حقوقی، در پی یافتن و وضع راه کارهایی برای ترمیم قرارداد به جای نقض هستند. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی در پی احصاء این راه کارها در حقوق کامن لا، فرانسه و ایران و اصول یونیدرا (به عنوان قواعدی بین المللی) است. تجویز و پیش بینی امکان مذاکره مجدد، ثمن شناور و نت بک راه کارهایی در نظام های حقوقی یاد شده (به غیر از ایران) برای تعدیل و تکمیل قراداد ناقص هستند. مفاهیمی چون فوس ماژور، سختی مضاعف و عقیم شدن قرارداد در اصول یونیدرا قابلیت کاربست در پیش گیری از نقض قرارداد ناقص را دارند. در فقه شیعی و به تبع آن قوانین ایران نیز نظریه ی شرط ضمنی را می توان قاعده ئی برای ترمیم قرارداد ناقص دانست؛ «قابلیت تعیین ثمن» را نیز می توان به عنوان راه کاری دیگر برشمرد. به علاوه با تامل دقیق و تعمیق در دستورات فقهی و مقررات قانونی، تطبیق برخی از راهکارهای نظام های حقوقی دیگر بر نظام حقوقی جاری ایران ممکن می نماید.
طراحی سیستم انتخاب کانال های توزیع در زنجیره تأمین صنعت نفت با استفاده ترکیب شبکه عصبی- فازی تطبیقی و الگوریتم های فراابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی سیستم انتخاب کانالهای توزیع در زنجیره تامین صنعت نفت با استفاده ترکیب شبکه عصبی- فازی تطبیقی و الگوریتم های فراابتکاری(مطالعه موردی: شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مناطق دو گانه آذربایجان-غربی) بوده است. این تحقیق بر اساس هدف تحقیق، توسعه ای- کاربردی بوده و بر اساس روش انجام تحقیق توصیفی- مدلسازی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، 190 فروشندگی های محور، سکودار و جایگاه های عرضه سوخت در مناطق دو گانه شمال و جنوب استان آذربایجان غربی بوده که اطلاعات 185 در دسترس بوده است. بنابراین نمونه آماری تحقیق شامل 185 فروشندگی های محور، سکودار و جایگاه های عرضه سوخت بوده است. در این تحقیق از ابزارهای پرسشنامه و اسناد و مدارک در جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی، شبکه عصبی- فازی تطبیقی در حالت پایه و شبکه عصبی- فازی تطبیقی ترکیب شده با الگوریتم های فراابتکاری ژنتیک و ازدحام ذرات بهره گرفته شده است. در این پژوهش ابتدا سیستم ترکیبی انتخاب کانال توزیع طراحی شده و سپس با استفاده از سیستم طراحی شده بر اساس کمترین خطا، کانال توزیع سنتی و ط رح برندس ازی جایگاه ه ای س وخت، بر اساس نمرات ورودی ارزیابی گردیده است. نتایج نشان می دهد که بهترین سیستم برای انتخاب کانال توزیع، شبکه عصبی- فازی تطبیقی ترکیب شده با الگوریتم ازدحام ذرات بوده است. با مقایسه عملکرد طرح برندسازی و روش سنتی، مشخص گردید که طرح برندسازی عملکرد بهتری داشته و کانال توزیع مناسبی برای شرکت ملی پخش فراورده های نفتی مناطق دو گانه آذربایجان غربی می باشد.
ارزیابی و پهنه بندی توانمندی های ژئوتوریستی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
33 - 60
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف قابلیت سنجی و پهنه بندی توانمندی های ژئوتوریستی شهرستان طارم انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی- اکتشافی می باشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش قابلیت سنجی کومانسکو، مدل تحلیل شبکه ای فازی و همچنین، نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ژئوسایت های شهرستان طارم دارای ارزش های ژئوتوریستی بالایی هستند، به طوری که ژئوسایت رودخانه ولیدر- شیت دارای بالاترین ارزش بوده و ژئوسایت رودخانه قزل اوزن در رتبه دوم و رودخانه نوکیان در رتبه سوم قرار دارد. همچنین، بررسی توانمندی معیارهای ژئوتوریستی شهرستان طارم نیز نشان می دهد که 49/46 درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه جهت توسعه ژئوتوریسم مناسب است. از طرفی، ژئوسایت های با ارزش بالا در مدل کومانسکو با پهنه های مستعد ژئوتوریستی حاصل از پهنه بندی در شهرستان طارم منطبق هستند و سطح قابل قبولی دارند.
مدل سازی و شبیه سازی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری مذهبی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
145 - 190
حوزههای تخصصی:
توسعه مطلوب صنعت گردشگری مذهبی نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر بر آن است. در همین راستا، پژوهش حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف اراﺋﻪ ﻣﺪﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ در ﻧﻈﺮﮔﺮﻓﺘﻦ ﻋﻮاﻣﻞ مؤثر، توسعه گردشگری مذهبی در استان یزد را ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﮐﻨﺪ، انجام گرفت. روش پژوهش حاضر، روش آمیخته (کیفی و کمی) که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ 12 ﻧﻔﺮ از ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻧﻈﺮی و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﺗﺠﺮﺑﯽ و ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺑﻪ روش ﻏﯿﺮاﺣﺘﻤﺎﻟﯽ و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﺑﻮده و اﺑﺰار ﮔﺮدآوری دادهﻫﺎ، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ می باشد. در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ مضمون ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﻘﻮﻟﻪﻫﺎی اﺻﻠﯽ و ﻓﺮﻋﯽ توسعه گردشگری مذهبی استان یزد ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه است. ﺳﭙﺲ در ﺑﺨﺶ کمی، عوامل مؤثر شناسایی شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری اولویت بندی و در نهایت معیارهای ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﯿﻔﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻣﺪلﺳﺎزی ﻋﺎﻣﻞﺑﻨﯿﺎن شبیه سازی شد. بر اساس نتایج پژوهش تعداد 35 کد اولیه، 12 مضمون فرعی و 6 مضمون اصلی (سیاست های کلان گردشگری مذهبی، اقتصادی، زیرساختی، توانمندسازی محیطی، بازاریابی و فرهنگی) شناسایی شدند که عامل سیاست های کلان گردشگری مذهبی به عنوان تأثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین، نتایج نشان داد در پایان دوره شبیه سازی، میزان توسعه گردشگری مذهبی استان یزد، 70 درصد ﺷﺪه اﺳﺖ. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، مطلوب است تا مدیران گردشگری توجه ویژه ای روی عوامل مؤثر شناسایی شده که نقش بسزایی در توسعه گردشگری مذهبی دارند، داشته باشند.
سرمقاله: گردشگری درمانی
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
3 - 3
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار قصد آن نیست که به گردشگری سلامت یا گردشگری پزشکی بپردازیم، گرچه هردوی این حوزه ها زمینه مناسبی برای پژوهش های بیشتر هستند. در این مجال به طرح اولیه دو مفهوم در زمینه روانکاوی پرداخته می شود تا مسیری برای مطالعات بیشتر پیش روی محققان میان رشته ای بگشاید.مفهوم نخست روان درمانی وجودی / هستی گرایانه یا اگزیستانسیال است، این رویکرد روان درمانی، بر اضطراب های وجودی و غایی انسان تمرکز دارد که ریشه در «هستی» آدمی دارد. اساس این روان درمانی، متکی بر تجربه نیست بلکه عمیقاً شهودی است. دلواپسی های غایی بشر، تعارضاتی است که حاصل رویارویی انسان با مسلمات هستی است و گرچه رویارویی با آن ها نخست دردناک و وحشت آفرین است اما در نهایت شفابخش است و این چهار اضطراب بنیادین عبارتند از: «مرگ، آزادی، تنهایی و پوچی». آنچه نظریه پردازان اگزیستانسیال بر آن اتفاق دارند این است که مهمترین «زمان» در رویکرد روان درمانی وجودی؛ زمان «حال» است. در این رویکرد فرد به انکشاف و اکتشاف درونی و وجودی خود نایل می شود و به تفکری عمیق در خصوص موقعیت اگزیستانسیال خود روی می آورد. این تفکر خارج از زمان است؛ تفکری درباره خویشتن خویش. گذشته و خاطرات فرد تا جایی اهمیت دارد که بخشی از هستی اکنون او را می سازد و بر چگونگی مواجهه او با دلواپسی های بنیادینش تأثیر می گذارد. روان درمانی اگزیستانسیال، نوعی روان پویشی 2 است. در این پارادایم رفتارهای قابل مشاهده افراد تابعی از فرایندهای درونی و رویدادهای پنهان شده در ذهن آن هاست. وظیفه درمانگر اگزیستانسیال، روبیدن و کنارزدن دلواپسی های روزمره و تفکر عمیق فرد درباره اضطراب های اساسی چهارگانه اوست. مفهوم دوم که در این مجال می تواند طرح شود، وسواس فکری - رفتاری3 است. وسواس هیجان یا تکانه ای است که به طور مکرر، غیرارادی و سمج و برخلاف میل شخص وارد ضمیر هوشیار او می شود و گاهی به قدری ناتوان کننده است که فرد را از انجام کارهای روزانه باز می دارد. وسواس از جمله اختلال های رایج در دنیاست و تقریباً از هر پنجاه نفر یک نفر در تمام یا برهه ای از عمر خود دچار این رنجش بوده است. این اجبار همیشه ناخوشایند است و لذت زندگی را از فرد مبتلا سلب می کند. معمولاً افراد بسیار منظم و کمال گرا بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال هستند. جالب توجه این است که درمان پایدار این اختلال درمان شناختی است، به طوریکه لازم است فرد ساختار فکری، طرز نگرش و تفسیر خود از زندگی اش را تغییر دهد. همچنین افزایش سرتونین (هورمون شادی) در مغز و نیز تغییر موقعیت فرد، تغییر فضا و شرایطی که او را به انجام کارهای اجباری ناخوشایند وا می دارد، از جمله تقویت کننده های این مسیر درمانی است. سخن اینجاست که «گردشگری»، ظرفیت بالایی در درمان اضطراب های بنیادین و اختلال هایی همانند وسواس دارد. گردشگری ماهیتاً درمانگر است؛ گردشگری نظام معرفت افزایی است، زیرا سفر به مکان های جدید و مواجهه با فرهنگ، تاریخ، هنر و آداب و رسوم متفاوت نه فقط دانش و آگاهی گردشگر را افزایش می دهد که تفکر نقاد و خلاقانه او را نیز درگیر می کند. انواع مختلف گردشگری از سفر به مناظر بکر گرفته تا تجربه «گردشگری کم شتاب»: رها شدن در مقصد و بدون برنامه ریزی و کمال گرایی به استقبال غیرمنتظره ها رفتن؛ غلبه کیفیت بر کمیت؛ داشتن یک برنامه منعطف چیزی شبیه به یک کاوش؛ و یا «گردشگری خلاق» که تعامل با فرهنگ زنده است (و نه بازدید از میراث) و در آن مردم محلی از فروشندگان به آموزگاران و گردشگران از خریداران به یادگیرندگان ارتقای نقش می دهند. این ها همگی انواعی از گردشگری در دنیای امروز است که لاجرم فرد را از زندگی روزمره خود بیرون آورده و بالاتر می کشد. به ناچار زوایه نگاه همیشگی فرد به زندگی و پرسپکتیو او را تغییر می دهد. شرایط را برای تجربه زندگی اصیل و زیستن در حال مهیا می سازد. روزمرگی آدمی را به دام حسرت گذشته و ترس از آینده می کشاند، از روزمرگی در آمدن و خرق عادت کردن است که انسان را به درک زمان «حال» وا می دارد. گردشگری مجال لذت بردن از تجارب خاص و انحصاری است. گردشگری فرصت انکشاف «خود» و اکتشاف فرهنگ و آداب و رسوم و طرز نگرش و بینش«دیگری» است. گردشگری مجال یافتن معنا و ساختن معناست. گردشگری بالارفتن از هرم مزلو و رسیدن به قله خودشکوفایی است. گردشگری، یافتن خویشاند است؛ آفرینندگی است؛ لذت است؛ عبرت است، از غفلت سر برون آوردن است؛ فلسفیدن است و ... گردشگری ذهن را آرام می کند با جداکردن و دورکردن فرد از فشارهای زندگی عادت شده همیشگی؛ وسعت دید می دهد با آشنا شدن با محیط ها و فرهنگ های متفاوت؛ تنهایی و بی معنایی را کم رنگ می کند با فرصت نزدیک شدن به دیگرانی که قبلاً فرد شناخت و ارتباطی با آن ها نداشت. توسعه و رشد فردی ایجاد می کند با تجارب متفاوتی که دور از خانه و در مقصد فراهم می آید و مهارت و خلاقیتی که سفره آن در سفر پهن می شود و تساهل و رواداری که در زیستن با فرهنگ های دیگر نمود پیدا می کند. آغشته کردن جسم و جان در جامعه میزبان از همراهی در مراسم آیینی گرفته تا همنواشدن با موسیقی و رقص و شادی مردمان تا چشیدن مزه های مختلف تا هم صحبتی با هم نوعی با ظاهر و رفتاری متفاوت تا بازدید از سرگذشت گذشتگان، چنان زندگی را در حال به جریان می اندازد و حظ و لذتی ایجاد می کند که جا برای احساس بی معنایی، تنهایی، ترس از مرگ و وسواس های همیشگی بسیار تنگ می شود. این موارد پتانسیل بالای گردشگری را برای درمانگری وجودی و انواع اضطراب و وسواس نشان می دهد. اما بی شک برای یافتن رابطه های علّی دقیق تر «گردشگری تراپی» نیازمند و مستعد مطالعات و پژوهش های بین رشته ای فراوانی است.
ساختاردهی به مسائل صادرات صنایع خلاق و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع خلاق و فرهنگی دارای ظرفیت بالایی جهت انتقال مفاهیم فرهنگی ملت ها هستند و این موجب می شود تا صادرات این محصولات در کنار سود اقتصادی از بعد تاثیرگذاری فرهنگی نیز حائز اهمیت باشد. به منظور رونق صادرات این حوزه می بایستی موانع موجود شناسایی گردیده و برطرف شود. هدف از این پژوهش استخراج موانع صادرات صنایع خلاق می باشد که برای دستیابی به آن از روش آمیخته استفاده گردیده است. در بخش کیفی با بکار بردن روش تحلیل مضمون بر روی ادبیات و مصاحبه با فعالین این حوزه ۱۶۸ مضمون پایه شناسایی شد که این مضامین در ۴۱ مضمون سازمان دهنده دسته بندی گردید و در مرحله بعدی در ۱۰ مضمون فراگیر جای گرفت. در بخش کمی با طراحی پرسشنامه و انتخاب ۱۰ خبره بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی، مضامین بدست آمده با روش دیمتل اولویت بندی شدند. نتیجه تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد که "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق" از بیشترین تاثیر گذاری در میان موانع برخوردار بوده و "عدم ایفای نقش های حاکمیتی در صنایع خلاق"، "چالش های ساختاری و نهادی شرکت های فعال در حوزه صنایع خلاق"و "عدم توجه به عوامل نهادی در صنایع خلاق" ازجمله موانع علی در این حوزه می باشد.
Marketing in the Digital Age and CSR: Marketing strategy in the digital age for BMW i7
حوزههای تخصصی:
This paper analyses the integration of luxury, sustainability, and innovation in BMW’s i7 electric car marketing strategy. It analyses CSR procedures critically, points out changes, and stresses how they affect brand identity. Brands must develop efficient digital marketing strategies to enthrall and educate their audience. The focus of BMW’s strategy for the BMW i7 is on targeted, immersive engagement online. With social media, online advertisements, and influencer marketing, BMW hopes to develop a unified story that appeals to consumers looking for luxury and sustainability. Online video is the main form of advertising, and it is strategically shared on social media sites like Twitter, LinkedIn, Instagram, and YouTube to ensure a wide audience reach. The brand will be able to create lasting connections with its audience by utilizing the ethos of the BMW i7 by fusing the history of BMW’s brand reputation with the modernity of the digital age.
طراحی مدل قابلیت های پویای شرکت های دانش بنیان جهت توسعه اکوسیستم نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری صورت گرفت. روش پژوهش بر اساس هدف، بنیادی، از نظر گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی و با رویکرد استقرایی-قیاسی انجام شده است. داده ها در مرحله کیفی، با استفاده از تحلیل مضمون و در مرحله کمی، با تکنیک ترکیبی دیمتل-ANP مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مشارکت کنندگان در بخش کیفی و کمی 12 نفر از مدیران و کارآفرینان شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه صادرات در استان سمنان بودند که طی فرایندی هدفمند-قضاوتی انتخاب شدند. مدل قابلیت های پویا جهت توسعه اکوسیستم نوآوری طی فرایند کدگذاری در تحلیل تم با نرم افزار مکس کیودی اِی دسته بندی گردید. سپس مدلی با تکنیک دیمتل فازی از مضامین ارائه گردید و در نهایت به وسیله تکنیک ANP فازی شاخص ها اولویت بندی گردیدند. نتایج پژوهش حاکی از چهار کد محوری قابلیت پویا در محصولات، سازمان پویا در اکوسیستم، قابلیت پویا در مدیریت و قابلیت پویا در فن آوری می باشد، همچنین مؤلفه های قابلیت های پویا در محصولات و فناوری مهمترین و تأثیرپذیرترین و قابلیت پویا در مدیریت و سازمان پویا در اکوسیستم تاثیر گذارترین قابلیت پویا محسوب می شوند.
تبیین الگوی قصد خرید مشتریان در رفتار خرید آنلاین با در نظر گرفتن متغیر اعتماد به برند آنلاین در کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
376 - 394
حوزههای تخصصی:
خرید ایترنتی اساساً فرآیند خرید کالا و یا خدمات با استفاده از اینترنت می باشد .امروزه خرید اینترنتی را به عنوان عاملی با بیشترین رشد در فضای مجازی می نامند؛ فرآیند خرید آنلاین عمومی، زمانی که مصرف کنندگان بالقوه نیازی برای مقداری کالا یا خدمت را درک می کنند، آنها به اینترنت می روند و در مورد اطلاعات مربوط به آن نیاز جستجو می کنند؛ اما در بیشتر فعالیت های جستجو احساس نیاز مصرف کنندگان بالقوه از طریق اطلاعات درباره محصولات یا خدمات جلب می شود. آنها سپس گزینه ها را ارزیابی می کنند و یکی از بهترین گزینه ها را انتخاب می کنند که با معیارهایشان برای مواجه شدن با احساس نیاز متناسب است. سرانجام معامله ای جریان پیدا می کند و خدمات فروش پستی فراهم می شود.پژوهش حاضر به دنبال ارائه مدلی مفهومی برای تبیین الگوی قصد خرید مشتریان در رفتار خرید آنلاین با در نظر گرفتن متغیر اعتماد به برند آنلاین بوده و از استراتژی داده بنیاد که مشتمل بر کدگذاری باز،محوری،انتخابی است به منظور دستیابی به مدل الگوی پژوهش بهره برده است. یافته های پژوهش حاصلدر شش مقوله شامل شرایط علی مانند کاربر پسند بودن محتوای وب سایت، شرایط زمینه ای مانند چیدمان مناسب محصولات در وب سایت، شرایط مداخله گر مانند کاربر پسند بودن طراحی وب سایت، شرایط محوری مانند داشتن تصویر نماد آی الکترونیک، راهبردها مانند تحقیق بازار و پیامدها مانند توصیه برند به دیگران ارائه شده است.
ارائه مدل بهبود تجربه مشتری در پلتفرم بانکی آنلاین با رویکرد بازی پردازی (گیمیفیکیشن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
206 - 247
حوزههای تخصصی:
از آنجا که صنعت بانکداری آنلاین به سرعت در حال تغییر و تحول است و بازار جذب و نگه داری مشتریان در این حوزه بسیار رقابتی و پویا است و با توجه به رشد روزافزون تکنولوژی و فرهنگ گیمینگ در جامعه، گیمیفیکیشن به عنوان یک ابزار نوآورانه در بازاریابی دیجیتال و جلب مشتریان این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق به بررسی و طراحی یک مدل بازاریابی دیجیتال با تمرکز بر بازی پردازی مجازی (گیمیفیکیشن) در بانکداری الکترونیک می پردازد. هدف از این تحقیق، توسعه استراتژی هایی است که به افزایش مشتریان و بهبود تجربه کاربری در پلتفرم های بانکی آنلاین کمک می کند. جامعه آماری این پژوهش ، شامل کلیه اسناد و مدارکی است که به عنوان مقاله، کتاب، پایان نامه یا گزارش علمی در پایگاه های علمی معتبر دنیا در خصوص بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک است. شیوه نمونه گیری، به صورت تمام شماری و با استفاده از تکنیک پریزما و CASP بوده است .همچنین برای ارزیابی و امتیازدهی بر اساس برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی(CASP) از خبرگان دانشگاهی به تعداد پنج نفر شامل اساتید دانشگاهی در رشته مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی استفاده گردیده است.در این پژوهش برای جمع آوری داده های اولیه از شیوه مطالعات کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری استفاده شده است.همچنین نتایج نشان داد که شرایط علی بر بازاریابی بازی وارسازی؛ بازاریابی بازی وارسازی و شرایط مداخله ای و زمینه ای بر راهبردها و راهبردهای پژوهش بر پیامدها در بین مشتریان بانک سپه شهر تهران تاثیر معناداری دارد.
بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 96
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع آموزش کارآفرینی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان قرار گرفته است. عمده ترین دلیل این موضوع، افزایش تعداد کارآفرینان در جوامع مختلف است که باعث کاهش مشکلاتی از قبیل بیکاری، فقر و توزیع نامناسب ثروت شده و نیز منجر به ارتقاء سطح کیفیت زندگی و در نهایت توسعه منطقه ای می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارآفرینی بر قصد کارآفرینانه با توجه به نقش میانجی ذهنیت کارآفرینانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل 247 نفر دانشجویان شرکت کننده در کلاس های درس کارآفرینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس درترم پاییز سال 1401 بود که از میان آن ها تعداد 150 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Smart PLS نسخه 3 در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شد. یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری، بیانگر این است که آموزش کارآفرینی از راه متغیر میانجی ذهنیت کارآفرینانه بر قصد کارآفرینانه تأثیر غیر مستقیم و معنادار داشته و آموزش کارآفرینی، 35% از تغییرات متغیر قصد کارآفرینانه را به طور غیر مستقیم تبیین می نماید. همچنین متغیر آموزش کارآفرینی به طور مستقیم بر قصد کارآفرینانه تأثیر معناداری نداشت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آموزش کارآفرینی می تواند زمینه توسعه اقدامات کارآفرینانه را فراهم کند. پژوهش حاضر پیشنهادهای کاربردی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان این حوزه را به همراه دارد.
روند تولید ابتکارات کارآفرینانه اجتماعی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
97 - 114
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی به معنی فعالیت های خلق ارزش اجتماعی نوآورانه است. محققان تأیید کرده اند که این پدیده، منجر به توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی می شود. ماهیت زمینه ای کارآفرینی اجتماعی ایجاب می کند که برای توسعه آن در هر زمینه خاص، ابتدا فرایندها و سازوکارهای خاص آن شناخته شوند؛ بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که ابتکارات کارآفرینانه اجتماعی در یک کشور در حال توسعه مانند ایران چگونه شکل می گیرند؟ برای این منظور از رویکرد کیفی و از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مصاحبه عمیق با ۹ نفر کارآفرین اجتماعی که فرایند مورد مطالعه را تجربه کرده اند، انجام شد. تحلیل ساختار ارزش ها و تعاملات کارآفرینان اجتماعی با دیگران از دوران کودکی تا لحظه ایجاد ابتکار اجتماعی توسط آنان منجر به شکل گیری نظریه بنیانی شد. الگوی به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد مقوله اصلی که منجر به ایجاد ابتکارات کارآفرینانه اجتماعی می شود گرایش فرد به فعالیت های مسئولانه اجتماعی است که ایجاد ابتکار اجتماعی را مطلوب می کند. چنانچه چنین فردی تحت تأثیر شرایط واسطه ای و محیطی ویژه، ایجاد ابتکار اجتماعی را امکان پذیر بیابد، راهبردهای ویژه ای را در پیش می گیرد که در نتیجه آن ها، ابتکار کارآفرینانه اجتماعی جدید، شکل می گیرد. بر اساس نتایج، تقویت حس مسئولیت اجتماعی افراد نسبت به مسائل اجتماعی از طریق افزایش آگاهی پیشنهاد می گردد.
تحلیل ساختار ارتباطی حامیان و سرمایه گذاران و بنگاههای اقتصادی خطر پذیر با شرکتهای دانش بنیان با رویکرد روابط مالی و منابع سرمایه ای
حوزههای تخصصی:
دانش و نوآوری های حاصل از آن به عنوان یکی از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است که درقالب بنگاه های دانش بنیان با مدیریت وهمت کارافرینان فناورجامعه نمود پیدا می کند، از طرفی ایجاد بنگاه های دانش بنیان علاوه بر وجود زیرساختهای مناسب ، نیازمند دانش و تجربه مدیریتی و منابع مالی است. که در این مسیر تامین مالی این فعالیت ها، به گونه ای که در زمان مناسب و به اندازه کافی و به شیوه درست در اختیار بنگاهها قرارداده شود از اهمیت زیادی برخوردار است ؛ تنظیم ساز و کار درست در نظام مالی برای تامین مالی نوآوری نیازمند چارچوب مناسب برای سیاست گذاری در این حوزه است بنابراین علاوه بر حل مسائل نظام مالی کشور نیازمند طراحی نظام مالی خاص فعالیت های نوآورانه در کشور هستیم ،در این پژوهش با تأکید بر نظریه تامین مالی مرحله ای و منابع سرمایه ای (با ذکرآمار مروری در ایران) و بررسی چارچوب مناسب تامین مالی نوآوری مبتنی بر این ادبیات ارائه شده است سپس با استفاده از روش مطالعه موردی مبتنی بر گزارش های سازمان ها و مرور و مطالعات و مراجعه به خبرگان نظام مالی ایران و همچنین مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده که به صورت فیش برداری ا ز مجموعه مجلات داخلی ایرانی وخارجی واقع در سایت های معتبرعلمی و نشریات مورد تأیید وزارت علوم برداشت واستفاده شده است و چارچوب مد نظر برای تحلیل تامین مالی توسعه نوآوری بنگاهها مورد بررسی قرار گرفته است نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد نظام مالی نوآوری در ایران به درستی شکل نگرفته است که این موضوع از یک طرف اشاره به عدم نهادسازی مناسب مانند سرمایه گذاری ریسک پذیر و نبود شرکتهای خدمات فناوری و از طرف دیگر فرآیندهای شکل گرفته داخلی نیز با مسائل جدی مثل عدم تمکن مالی شرکت های دانش بنیان در هر مرحله از چرخه حیات، نبود حوزه اعتبارسنجی،نبود بازارداخلی،عدم دسترسی به بازارهای جهانی محصولات دانش بنیان روبه رواست که الزامات طرحها و بنگاههای نوآورانه به درستی پاسخگو نیستند. به همین دلیل نیازمند بازنگری در سیاستها، نهادها و فرآیندهای تامین مالی طرحها و بنگاههای نوآورانه هستیم.
مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارایه مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های ورزشی بوده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی؛ و از نظر روش، پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان تمامی 31 اداره کل ورزش و جوانان استان های کشور تشکیل دادند (5882 نفر) و نمونه آماری با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 361 نفر انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته مطابق با رویکرد کارت امتیازی متوازن استفاده شد (4 مولفه و 48 گویه). روایی پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید مدیریت ورزشی تایید گشت و پایایی 86/0 به دست آمد که نشان از پایایی مطلوب آن داشت. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که مدل ارزیابی سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی، در منظر مالی با استفاده از 5 شاخص، در منظر مشتری با 12 شاخص، در منظر فرایندهای کسب و کار با 14 شاخص و در منظر رشد و یادگیری با 17 شاخص مورد تایید قرار گرفت. بنابراین نتیجه گرفته شد که توسعه سیستم های اطلاعاتی در کلاس جهانی در سازمان های ورزشی با افزایش کارایی و اثربخشی، بهره وری سازمانی را ارتقا داده و به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار در نظر گرفته می شود.
ارائه مدل مناسب برای تبلیغات در بازاریابی دیجیتال در صنعت داروسازی در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۸
51 - 87
حوزههای تخصصی:
طی دوره فراگیری کووید 19، کسب و کارهای دارویی، تغییرات اساسی در فروش و سازماندهی معمول خود تجربه نمودند. این تغییرات کسب و کارهای فعال در صنعت داروسازی را مجبور به بازنگری در شیوه های رایج اطلاع رسانی و تبلیغات نموده و ضرورت به کارگیری تبلیغات دیجیتال در بازاریابی محصولات را پررنگ تر کرد. تغییر پارادایم پیش آمده، بسیاری از مدل های رایج در تبلیغات دیجیتال را ناکارآمد نموده و از طرفی دیگر ضرورت توسعه مدلی مبتنی بر مقتضیات داخلی و مناسب دوران پس از کرونا پیش آورد که محور فعالیت های پژوهشی در این مقاله قرار گرفته است. پژوهش با راهبرد نظریه داده بنیاد و بر اساس مرور ادبیات پژوهش همراه با تحلیل آراء خبرگان صنعت دارو و همین طور خبرگان تبلیغات دیجیتالی انجام یافته است. داده ها با استفاده از پروتکل مصاحبه گردآوری شده و روایی و پایایی برای آن در سطح مطلوبی بود. در پژوهش حاضر مشخص گردیده است که تحقق تبلیغات دیجیتال در دوران پس از کرونا نیازمند وجود پیش شرط هایی است که تبلیغات دیجیتال را پی ریزی می کنند. تبلیغات دیجیتال خود شامل سازه های فرعی است که عبارتند از: تولید محتوا، شخصی سازی پیام، ارائه پیام، رسانه های دیجیتال، ابزارهای تبلیغات فیزیکی، صحه گذاری گروه های مرجع، پرداخت ها، نوع پیام، مدیریت رسانه، رویدادسازی، راهبرد بخش بندی مخاطبان، مدیریت دانش بازاریابی دیجیتال، تحلیل رقابتی و مدیریت مخاطب هدف. این رویدادها تحت تأثیر عوامل زمینه ای و مداخله گر و با اتخاذ راهبردهای کنش، به بروز پیامدهای مورد انتظار منتج می گردند.