فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
116 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: بازاریابی حسی که در حوزه ارتباطات بازاریابی موردتوجه محافل مرتبط قرار می گیرد پاسخی به نیاز بازاریاب ها برای برقراری ارتباطی دوطرفه ،هماهنگ بازندگی عادی مخاطب می باشد تا با بهره گیری از حواس پنج گانه مشتری به نحوی مثبت به ماندگاری برند در حافظه وی منجر شود و می تواند بر جذب و حفظ مشتری تأثیر گذارد و برنامه های بازاریابی و اهداف شرکت را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر بازاریابی حسی بر جذب و حفظ مشتریان قهوه در کافی شاپ ها با نقش تعدیل گر هویت قومی می باشد.روش شناسی پژوهش: جامعه آماری پژوهش تمام مشتریان کافی شاپ های کشور به تعداد نامحدود است. و به علت نامحدود بودن جامعه آماری حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 384 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به صورت تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS3با آزمون های معادلات ساختاری انجام گرفته استیافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بازاریابی حسی بر جذب مشتریان جدید تأثیر معنادار دارد و بازاریابی حسی بر حفظ مشتریان فعلی تأثیر معنی داری دارد و هویت قومی بین بازاریابی حسی و جذب مشتریان جدید نقش تعدیل گر دارد نهایتاً نتایج نشان داد که هویت قومی بین بازاریابی حسی و حفظ مشتریان فعلی نقش تعدیل گر دارد.
ارائه چارچوب استراتژی قیمت گذاری در شرکت های چندکاناله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی قیمت گذاری شرکت های چندکاناله، در پاسخ به این سؤال است که خرده فروشان چندکاناله، قیمت یکسان یا متفاوتی را برای یک نوع کالا در کانال های متفاوت عرضه کنند.
روش: این پژوهش کیفی، از روش مرور سیستماتیک ادبیات بهره گرفته است. تمام پژوهش های مرتبط تا سال 2020 میلادی (203 پژوهش) جمع آوری و در نهایت، 86 پژوهش برتر، به عنوان منبع تحلیل انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها از روش کد گذاری باز استفاده شد.
یافته ها: بر حسب یافته های پژوهش، 49 کد استخراج شده در مرحله نخستین، به 9 مفهوم و در نهایت به 4 مقوله تبدیل شدند. مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده عبارت اند از: ویژگی های خرده فروش (ویژگی کانال، ویژگی شرکت، پشتیبانی پس از فروش)، ویژگی های مشتریان (عوامل موقعیتی و جمعیت شناختی)، ویژگی های محصول (انواع کالا) و عوامل تحمیلی (هزینه های آشکار و پنهان و عوامل محیطی).
نتیجه گیری: ویژگی های خرده فروشان، مشتریان، محصول و عوامل تحمیلی، به عنوان عواملی شناسایی شدند که در تصمیم گیری برای قیمت گذاری کالاهای یکسان در کانال های مختلف، راهنمای مدیران شرکت های چندکاناله است.
بررسی تاثیر نوآوری داخلی همراه با دانش خارجی بر عملکرد تجاری شرکت با در نظرگرفتن نقش نوآوری باز و نوآوری خدمات در شرکتهای پخش دارو
حوزههای تخصصی:
نوآوری برای رشد و توسعه کسب و کار بسیار مهم است و نشان دهنده راهی قابل اعتماد برای به دست آوردن رقابت در بازار است. پذیرش نوآوری باز ،بوسیله کسب دانش خارجی می تواند منجر به مزایای سازمانی فراوانی از جمله بهبود عملکرد تجاری و نوآوری در خدمات شود. هدف از این تحقیق روابط بین دانش خارجی، نوآوری داخلی، عملکرد نوآوری باز شرکت ها، نوآوری خدمات و عملکرد تجاری در شرکت های پخش داروی اصفهان بود جامعه ی آماری متشکل از کلیه ی شرکتهای فعال در حوزه پخش دارو در اصفهان که تعداد نمونه آماری بر مبنای جامعه آماری به شیوه نمونه گیری طبقه ای ساده،5 شرکت انتخاب و از بین اعضای آن با استفاده از فرمول ارائه شده توسط کوکران 357 نفرمحاسبه شد. برای سنجش متغییرهای از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که در فرآیند پژوهش پایایی آن از طریق الفا کرونباخ 0.81 بدست آمد .برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد.یافته ها نشان می دهد که نقش میانجی عملکرد نوآوری باز شرکت و نوآوری خدمات بر رابطه بین دانش تجاری و عملکرد تجاری (807/0=β) معنی دار است. هم چنین نقش واسطه ای عملکرد نوآوری باز شرکت و نوآوری خدمات بر رابطه بین نوآوری داخلی و عملکرد تجاری(432/0=β) معنی دار است. نوآوری خدمات در رابطه بین عملکرد نوآوری باز شرکت و عملکرد تجاری نقش میانجی(293/0=β) دارد.
بررسی مفاهیم اساسی (تعاریف، مزایا، معایب)؛ در مدیریت استراتژیک
حوزههای تخصصی:
ما اغلب از نظر منابع نظیر سرمایه، زمین، انرژی، تجهیزات و... با محدودیت رو به رو هستیم ولی با داشتن منبع عظیم و نامحدود چون قدرت خلاقیت و نوآوری می توان برگ برنده ای در بازارهای رقابتی داشت و بر پایه آن دنیای بهتری را ساخت. لذا مدیریت منابع انسانی قسمتی عمده از قلمرو علم و هنر مدیریت را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مفاهیم اساسی (تعاریف، مزایا، معایب)؛ در مدیریت استراتژیک صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی مدیریت استراتژیک، مهارت های تصمیم گیری و توسعه ی فرد و سازمان، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم مدیریت استراتژیک و مهارتهای حاصل شده از این علم را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
راهکارهای توسعه تفکر مشارکتی در سازمان ها و مراکز صنعتی
حوزههای تخصصی:
مشارکت کارکنان در یک سازمان جهت نیل به اهداف عالی سازمان کمک مؤثری می باشد. مسلما چنانچه افراد خلاق و صاحب اندیشه برای تعالی سازمان گرد هم آیند و با تفکر مشارکتی خلاق سازمان را یاری دهند، معضلات سازمان راحت تر و سریعتر حل خواهد شد. تفکر خلاق جمعی حاصل جمع شدن تفکر خلاق تک تک افراد در سازمان می باشد. لازمه توسعه این تفکر فرهنگ سازی و اصلاح فرهنگ سازمانی است با این وجود، موانعی سر راه تفکر خلاق جمعی وجود دارد. موانعی چون فقدان انگیزه و عدم اعتماد به کار گروهی، ضعف منابع مالی و انسانی، عدم پذیرش انتقاد و عدم تحمل تضاد در سیستم، محافظه کاری و مدیریت مستبدانه. با وجود این محدودیت ها راهکارهای تفکر خلاق گروهی مانند اصلاح فرهنگ سازمانی، آموزش و فرهنگ سازی مشارکت به صورت خلاقانه، بازنگری نظام پیشنهادات و تقویت کار گروهی و تقدیر از کارکنان خلاق، پیشنهاد می شود.
بررسی نقش میانجی ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری (مورد مطالعه: برند لاکچری درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
47 - 74
حوزههای تخصصی:
توسعه رسانه های اجتماعی، صاحبان کسب وکارها را به تفکر پیرامون این رسانه ها به عنوان ابزاری جهت ارتباط هرچه بیشتر با مشتریان و معرفی محصولات و خدمات خود واداشته است. یکی از چالش های مهم در این زمینه، اندازه گیری تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر موفقیت یک برند می باشد. ازاین رو، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و رفتار مصرف کننده در بین مشتریان برند درسا که دنبال کننده صفحات این برند در رسانه های اجتماعی نیز هستند، می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کاربران رسانه های اجتماعی که صفحات رسمی برند درسا را در این رسانه ها دنبال می کنند می باشند. از طرفی دیگر، علت انتخاب چرم درسا این است که این برند در رسانه های اجتماعی مخصوصاً اینستاگرام به ارائه فعالیت های تبلیغاتی و برندسازی مشغول است. در این پژوهش حجم نمونه 200 نفر می باشد. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان روش نمونه گیری استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار معناداری و ضرایب مسیر، بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین ارزش ویژه برند بر پاسخ مشتری تأثیر مثبت و معناداری دارد. زیرا مقدار معناداری تمامی فرضیه های مستقیم تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد از 1.96 بزرگ تر می باشد. همچنین در این تحقیق جهت بررسی فرضیه چهارم تحقیق از شاخص VAF یا همان شمول واریانس استفاده شده است. با توجه به اعداد به دست آمده می توان نتیجه گرفت که ارزش ویژه برند در تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر پاسخ مشتری در برندهای لاکچری نقش میانجیگری کامل دارد؛ یعنی متغیر میانجی ما تمام اثر متغیر مستقل بر وابسته را منوط به حضور خود می کند.
تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی: نقش میانجی سرمایه فکری (مورد مطالعه: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 43
حوزههای تخصصی:
تحقق دوسوتوانی سازمانی در ابعاد اکتشاف و بهره برداری در نظام آموزشی می تواند از طریق افزایش و رشد مهارت های تفکر و سرمایه فکری ایجاد گردد. به همین دلیل پرداختن به آن و تلاش برای شناسایی و تقویت عناصر کلیدی مؤثر در موفقیت و تعالی آن از وظایف پژوهش گران و اندیشمندان است لذا هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی با نقش میانجی سرمایه فکری در معلمان شهر اصفهان بود. نوع پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر اصفهان بود که از طریق جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی خوشه ای طبقه ای متناسب، با حجم 340 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه دوسوتوانی سازمانی، مهارت های تفکر کارآفرینانه و سرمایه فکری بود. پایایی ابزارها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای مهارت های تفکر 98/0، دوسوتوانی سازمانی 97/0 و سرمایه فکری 90/0 برآورد شد. تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزارهای Amos نسخه 22 و SPSS نسخه 26 انجام گرفت. نتایج نشان داد اثرات کل مهارت های تفکر کارآفرینانه، سرمایه فکری و اثرات کل سرمایه فکری بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار بود و نقش میانجی سرمایه فکری، در تأثیر مهارت های تفکر کارآفرینانه بر دوسوتوانی سازمانی، مثبت و معنادار شد. بر این اساس متصدیان و برنامه ریزان امور درسی و آموزشی باید تدابیر لازم را جهت آشنایی معلمان با مهارت های تفکر کارآفرینانه در نظام آموزش و پرورش و محیط های یادگیری اتخاذ نمایند.
افزایش بهره وری و کارآمدی کیفیت درمان از طریق بهبود مدیریت بازرسی و بازخورد
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری عملکرد و مدیریت بازرسی در بخش درمان در سال های اخیر به طور قابل توجهی مراقبت های پیشگیرانه و مزمن و همچنین کیفیت کلی را بهبود بخشیده است. با این حال، هنوز تنوع زیادی در روش های اندازه گیری سطوح عملکرد در مقیاس ها و امکانات بخش درمان وجود دارد.
بازرسی و بازخورد (A&F)، از اجزای مهم اندازه گیری عملکرد موثر و کارآمد است و می تواند به کاهش این تنوع و بهبود عملکرد کلی کمک کند. تحقیقات قبلی نشان می دهد که مراکز پزشکی VA (VAMC) با نمرات عملکرد بالای EPRP (برنامه بازبینی خارجی) تمایل دارند از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد استفاده کنند. با این حال، نحوه استفاده از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد توسط ارائه دهندگان فردی و همچنین خط خدمات، تسهیلات و رهبری شبکه به خوبی درک نشده است. بنابراین، درک عمیق مدل های ذهنی، استراتژی ها و ویژگی های فرآیند بازخورد و بازرسی های مستمر که توسط امکانات با عملکرد بالا اتخاذ شده اند، ضروری است. این تحقیق نحوه استفاده رهبران VAMC های با عملکرد بالا، پایین و متوسط را از داده های عملکرد بالینی از EPRP (برنامه بازبینی خارجی) به عنوان ابزار بازخورد برای حفظ و بهبود کیفیت مراقبت و درمان مقایسه می کند.
Analysis of Supply Chain Anti-fragility in the Textile Industry Using the Best-Worst Method and CoCoSo(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
112 - 125
حوزههای تخصصی:
The economic conditions prevailing in the country, sanctions, rapid changes and transformations of the markets, and the complexity and disorder of the market environment, have made it necessary to pay attention to the anti-fragility approach in the industries. One of the most interesting industries is the textile industry. Hence, due to the strategic nature and having a large domestic consumption market, the textile industry must be anti-fragile in order to quickly adapt to new conditions and maintain and improve its competitive value in a safe and stable condition. This research was conducted with a review of the literature in order to achieve the anti-fragility of textile industries throughout the supply chain. We identified the anti-fragility components and weighed them using the best-worst method. Then, we reviewed the literature on the textile industry and interview the experts in this industry, to identify and evaluate the fragility factors. By using the CoCoSo method the most important factors that disrupt anti-fragility were ranked. Finally, the results of the research showed that the components: unexpectedness, Adequate supervisors, and Attraction are the most important components. Also, the results obtained from the CoCoSo method showed that the of ''Lack of investment in the (clothing) industry", "Saturation of the market with counterfeit brands due to the structural weakness of the distribution and smuggling network", and "Undeveloped distribution network" are the most important in the supply chain of the textile industry.
بررسی منابع مالی و درآمد های ماندگار در شهرداری ها
حوزههای تخصصی:
شهرداری در ایران یک نهاد اجرایی محلی است. وظیفه این سازمان، مدیریت شهر است که شامل پاکیزه نگهداشتن، حمل زباله های شهری، صدور مجوزهای ساخت و ساز، دریافت عوارض است. در شهرداری ها کمیسیون های مختلفی از جمله کمیسیون ماده صد و کمیسیون ماده 77 وجود دارد که تلاش می کنند تا قوانین شهرداری طبق آیین نامه ها پیش رود. این پژوهش با هدف بررسی منابع مالی و درآمد های پایدار در شهرداری ها صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، مدیران و خبرگان شهرداری ها را شامل شده است؛ این پژوهش بصورت کیفی و کتابخانه ای صورت گرفت، از مقالات،پایان نامه ها و کتابهای مرتبط استفاده ی لازم شده است و همچنین در مورد درآمد ها و هزینه های شهرداری ها بررسی و تحقیق بعمل آمده استریال مطالب جمع آوری شده در این تحقیق می تواند مسیرهای مالی و درآمدی شهرداری ها را بیان نماید.
نقش متقابل مهندسی نرم افزار مدل رانده و سکوی توسعه کم کد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
225 - 257
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر شاهد رشد چشمگیر «سکوهای توسعه ی کم کد» هم در جلب توجه بازار و هم دانشگاه بوده ایم. سکوهای کم کد، سکوهای توسعه ی برنامه های کاربردی به صورت بصری هستند که معمولاً روی ابر اجرا می شوند و نیاز به کدنویسی دستی را کاهش می دهند. همچنین، توسط توسعه دهندگان غیرحرفه ای با دانش محدود در برنامه نویسی مورد استفاده قرار می گیرند. در این مقاله، ابتدا ویژگی های سکوهای شناخته شده مورد بررسی قرار می گیرد تا مزایای این رویکرد بررسی شود. با توجه به این که سکوهای کم کد در بسیاری از اهداف و ویژگی ها با رویکردهای مهندسی مدل رانده مشترک هستند، لازم است جایگاه سکوی کم کد در مقایسه با این رویکردها مورد بررسی قرار گیرد و نقاط ضعف و قوت هر دو مشخص شود. یکی از دلایل استقبال از سکوی کم کد استفاده از رایانش ابری است، که اکثر رویکردهای مهندسی مدل رانده از آن بی بهره بوده اند. بنابراین، در این مقاله به بررسی راهکارهای استفاده از رایانش ابری در مهندسی مدل رانده جهت کاربرد این رویکردها برای ایجاد سکوهای کم کد می پردازیم و این موضوع را روی یک مطالعه موردی برای زبان مدل سازی قرارداد هوشمند پیاده می کنیم.
ارائه مدل پارادایمیک بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی (مورد مطالعه: کارآفرینان خبره حوزه بازاریابی محتوایی دیجیتالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
74 - 55
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد فناوری کسب وکارها، باید به تولید محتوای ارزش مند برای مشتریان توجه شود. تجربه برندهای معتبر در بازاریابی محتوای کسب وکارها نشان دهنده رویکرد مهم و رو به رشد برای تقویت آگاهی مصرف کننده، تعامل و خلق ارزش بیشتر برای مشتریان در زمینه بازاریابی محتوایی است، لذا هدف پژوهش حاضر ارائه مدل پارادایمی بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی مبتنی بر دیدگاه کارآفرینان بود. در این راستا، برای گردآوری داده ها از روش نظریه بنیانی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه کارآفرینان با سابقه کسب وکارهای الکترونیکی را شامل گردید. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند که از طریق مصاحبه با 15 نفر اشباع داده ها حاصل گردید. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای و با نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس مدل پارادایمیک، عناصر آن شامل بررسی وضعیت فعلی کسب وکار، تولید محتوا، توزیع محتوا، سنجش موفقیت بازاریابی محتوایی، استفاده از تکنیک های تولید و توزیع محتوا، استفاده از بینش روانشناسی در بازاریابی محتوا، موفقیت کسب وکار و نفوذ در مشتریان بود. به طورکلی به کارگیری تکنیک های نوین تولید و توزیع محتوا همراه با بینش روان شناسی می تواند بازاریابی محتوایی کسب وکارهای الکترونیکی را بهبود بخشد. لذا توسعه مهارت های کاربران در زمینه های تولید و توزیع محتوا با تأکید بر بهبود بینش روانشناسی آنان در بازاریابی محتوایی پیشنهاد می گردد.
شناسایی و رتبه بندی موانع انتقال فناوری از منظر بانکداری الکترونیکی (مطالعه موردی: بانک های مسکن و ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۰
79 - 97
حوزههای تخصصی:
بانک ها در آینده جلوه ای متفاوت خواهند داشت. این مقاله تئوری انتقال فناوری در بانکداری را گسترش می دهد. هدف از این تحقیق، شناسایی و رتبه بندی موانع انتقال فناوری در بانک های مسکن و ملی کشور است. بر این اساس، ابتدا موانع انتقال فناوری و همچنین موانع استقرار بانکداری الکترونیکی بر اساس ادبیات نظری و نقطه نظرات خبرگان شناسایی می شوند. برای رتبه بندی این معیارها از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نظرات 80 خبره در طی شش ماهه اول 1399 استفاده شده است. موانع شناسایی شده عبارتند از: موانع سازمانی (حمایتی، غیرپایدار، و ارزشی)، موانع انسانی (مهارت های مدیریتی، مهارت های انسانی، نوآوری، و دانش کارکنان)، موانع فنی (پیچیدگی، قانونی، و مالی)، و موانع اطلاعاتی (هزینه اطلاعات، ارتباطی، و انتخاب نامناسب فناوری). برای تحلیل روایی از نسبت روایی محتوایی استفاده شده است. این نسبت برای همه زیرمعیارها از 33/0 بزرگ تر به دست آمده است. نتایج نشان داده است که موانع فنی با وزن 0.393 پراهمیت ترین مانع و موانع سازمانی با وزن 0.177 کم اهمیت ترین است. از بین زیرمعیارها، موانع مالی با وزن 0.183 در اولویت نخست و موانع غیرپایدار با وزن 0.029 در اولویت آخر قرار دارد. در این تحقیق از ادبیات انتقال فناوری برای تکامل ادبیات پیاده سازی بانکداری الکترونیکی استفاده شده است و دسته بندی موانع انتقال فناوری در بانک ها بدین صورت، تاکنون در ادبیات تحقیق مطرح نشده است. علاوه بر آنکه اولویت بندی در بانک های مسکن و ملی انجام یافته است. شناسایی این موانع و رتبه بندی آنها به مدیریت کلان سیستم های بانکی امکان مداخله مؤثر برای رفع این موانع را فراهم می آورد.
مدل سازی مسئولیت اجتماعی در حوزه بازاریابی سبز محصولات ارگانیک با تاکید بر دلبستگی به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
89 - 98
حوزههای تخصصی:
مطالعه با هدف مدل سازی مسئولیت اجتماعی در حوزه بازاریابی سبز محصولات ارگانیک با تاکید بر دلبستگی به برند صورت پذیرفت. پژوهش از نوع کیفی بوده و روش پژوهشی نیز داده بنیاد می باشد. ابزار استفاده شده برای گردآوری داده ها، مصاحبه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارشناسان خبره شرکت های تولیدکننده محصولات ارگانیک دارای رویکرد مسئولیت اجتماعی و بازاریابی سبز بوده اند. برای نمونه گیری از روش نظری تا رسیدن اشباع نظری استفاده شده و در نهایت 14 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها نیز از طریق کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. از نتایج کدگذاری داده ها، 83 مفهوم و 26 مقوله شناسایی شدند. مدل پژوهش با توجه به ابعاد رویکرد داده بنیاد یعنی شرایط علی (5 عامل)، پدیده اصلی (5 عامل)، شرایط زمینه ای (3 عامل)، عوامل مداخله گر (3 عامل)، راهبردها (6 عامل) و پیامدها (4 عامل) ارائه شد.
تدوین و طراحی مدل توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه بازاریابی همانند سایر پدیده های اجتماعی نیاز است تا به خواسته های جامعه و همچنین به حمایت از محیط زیست توجه گردد. هدف بازار صرفاً مشتری مداری نیست بلکه به سوی توجه به حساسیت های جامعه سوق پیدا کرده است که توجه به جامعه و محیط زیست باید در قالب بازاریابی پایداری عملیاتی گردد که این موضوع به عنوان یک مسأله بسیار مهم در شرکت های صادراتی دانش بنیان شناخته شده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان انجام شده است که راهکارهایی کاربردی و قابل اجراء جهت توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان ارائه می دهد که این شرکت ها با آگاهی از این برنامه ها و اجرای صحیح آن ها می توانند از این طریق به ارزش آفزینی پایدار و همچنین مزیت رقابتی پایدار و در نتیجه توسعه صادرات دست پیدا کنند و شاهد بهبود عملکرد، افزایش سودآوری و دیگر مزایای قابل توجه نیز باشند. این پژوهش با استفاده از رویکرد (گلیزری) نظریه داده بنیاد انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 14 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی و متخصصین شرکت های دانش-بنیان جمع آوری شده است که پس از تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه، مدل توسعه بازاریابی پایداری ارائه گردید که این مدل شامل 5 مقوله (هوشمندی محیطی، هوشمندی تکنولوژیکی، تقویت تعاملات محوری، توسعه بازاریابی اجتماعی و سبز، توسعه دانش داخلی و خارجی) می باشد که با توجه به نظرات خبرگان پژوهش، به عنوان راهکارهای توسعه بازاریابی پایداری در شرکت های صادراتی دانش بنیان در نظر گرفته شده است.
مفهوم پردازی عوامل زمینه ای قصد کارآفرینانه در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 25
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی نقش حیاتی در پیشبرد توسعه اقتصادی و ارتقای سطح زندگی افراد جامعه ایفا می کند. ترویج کارآفرینی میان دانش آموختگان دانشگاهی، در ایجاد اشتغال و کاهش معضل بیکاری می تواند بسیار اثرگذار باشد. یکی از عواملی که به شدت با پیش بینی رفتار کارآفرینانه مرتبط است، قصد کارآفرینی است. از این رو این پژوهش با هدف شناسایی نقش عوامل زمینه ای در شکل گیری قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بر اساس تئوری رفتار برنامه ریزی شده انجام پذیرفت. برای این منظور اثر سه متغیر مهم زمینه ای، یعنی حمایت دانشگاهی درک شده، حمایت دولتی درک شده و حمایت محیطی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان در نظام آموزش عالی کشاورزی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش شامل 455 نفر از دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی رشته های کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران بودند که به روش نمونه گیری چندمرحله ای از 9 دانشگاه کشور انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای نگرش نسبت به کارآفرینی، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک شده و همچنین، حمایت دانشگاهی درک شده و حمایت محیطی درک شده تأثیر مثبت و معناداری بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی در نظام آموزش عالی ایران داشتند؛ ولی تأثیر حمایت دولتی درک شده بر قصد کارآفرینانه دانشجویان تأیید نشد. یافته های این پژوهش دستاوردهای نظری و کاربردی مناسبی برای کمک به سیاست گذاران، برنامه ریزان و آموزش گران نظام آموزش عالی کشاورزی ایران در جهت ترویج کارآفرینی در بین دانشجویان به همراه دارد.
ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
506 - 530
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه پیچی دگی و دگرگونی های فزاینده فضای کسب وکار که از توسعه فناوری اطلاعات و ظهور ابزارهای تع املی تحت وب 2 نشئت گرفته است، به شکل گیری بسترهایی همچون شبکه و رسانه اجتماعی منجر شده است که علاوه بر تغییر دادن فرایندهای حوزه بازاریابی و تجارت الکترونیک، باعث شده است تا بنگاه ها برای سازگاری با این محیط و کسب مزیت رقابتی، به انتخاب ابزارها و استراتژی های تهاجمی تر تمایل بیشتری داشته باشند. در این بین، انتخاب و توسعه تجارت اجتماعی که در بستر همین تحولات گسترده رخ داده است، برای انتخاب یکی از این ابزارها سودمند است. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه تجارت اجتماعی با رویکرد فراترکیب است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است، از لحاظ ماهیت و روش توصیفی به شمار می رود و از نگاه هدف توسعه ای محسوب می شود. برای جمع آوری و غربالگری منابع، در یک دوره ده ساله، بین سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰، از روش فراترکیب استفاده شد و در این بین، از مجموع ۲۲۱ سند مرتبط با موضوع، ۷۶ مقاله بررسی شد.
یافته ها: پس از تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با روش تحلیل مضمون، در نهایت 33 مضمون پایه، 9 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی با عنوان «ارزش آفرینی اجتماعی»، «هم افزایی فناورانه» و «هنجارسازی اجتماعی» کشف و برچسب گذاری شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که برای توسعه تجارت اجتماعی، می بایست به این عوامل توجه ویژه ای کرد: اعتمادسازی اجتماعی، بازاریابی شبکه ای، ارزش آفرینی مشترک، ریسک کنترل شده، تعاملات محتوا محور، حمایت اجتماعی، ارتباط اجتماعی و ارزشی با مشتری، تبادل تجربه های شناختی عاطفی، پشتیبانی پلتفرمی، تولید تعاملی محتوا و اشتراک گذاری اجتماعی، بازتولید سرمایه اجتماعی و توسعه تعاملات اجتماعی.
نقش تعدیل گر نوآوری در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای سازمان (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روزافزون شرکت های دانش بنیان و اهمیت آن ها در پیش برد اهداف فناوری و اقتصادی، این پژوهش عوامل مؤثر بر بقای این گونه شرکت ها را بررسی کرده و در این راستا ابتدا اثر تفکر استراتژیک را به عنوان متغیّر مستقل بر بقای شرکت های دانش بنیان و سپس اثر نوآوری را به مثابه متغیّر تعدیل گر در این رابطه مشخص می کند. جامعه آماری، شامل 106 نفر از مدیران شرکت های فعال و غیر فعال دانش بنیان مستقر در استان مرکزی بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول کوکران، 84 نفر محاسبه شد که با توجه به نوع صنعت و نیز فعال بودن یا نبودن شرکت، با روش تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. در مرحله بعد، پرسش نامه استاندارد تعدیل یافته به منظور سنجش دو متغیّر تفکر استراتژیک و انواع نوآوری در اختیار مدیران شرکت ها قرار گرفت و پس از جمع آوری داده ها، تحلیل عاملی تأییدی و بررسی های مربوط به روایی و پایایی هر یک از پرسش نامه های پژوهش، در محیط نرم افزار تحلیل آماری SPSS 22 و نیز نرم افزار معادلات ساختاری Amos 23 صورت گرفت. پس از آن با استفاده از مدل رگرسیونی نیمه پارامتریک Cox در محیط نرم افزار SPSS 22 مشخص شد که تفکر استراتژیک بر بقای شرکت های دانش بنیان اثر مثبت و معناداری دارد و نیز اثر تعدیلی مثبت نوآوری محصول، نوآوری فرآیند و نوآوری بازاریابی در تأثیر تفکر استراتژیک بر بقای شرکت ها با استفاده از نتایج رگرسیون سلسله مراتبی Cox تأیید شد، اما اثر تعدیلی نوآوری سازمانی در این رابطه، معنادار نبود. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه پژوهش به همراه دارد.
طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال در صنعت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت پیش بینی سود عملکرد آتی شرکت بر مبنای اطلاعات حسابداری و استفاده از اطلاعات حاصل از این پیش بینی ها در تعیین ارزش شرکت از نظر استفاده کنندگان از صورت های مالی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در شرکت های فعال درصنعت مالی طی سال های 1390 تا 1400 انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و خبرگان حوزه حسابداری به تعداد 18 نفر و همچنین مرور پژوهش های مرتبط، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 28 مؤلفه استخراج گردیده و محیط اطلاعاتی شرکت، واکاوی انحرافات، تغییرپذیری سود و تحلیل اهرم مالی بیشترین ضریب اهمیت را بر اساس تکنیک آنتروپی شانون را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی ارزیابی قابلیت پیش بینی سود در قالب 28 مؤلفه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای ارزیابی قابلیت پیش بینی سود ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، سودآوری و ارتقا توان سناریوپردازی شرکت های فعال درصنعت مالی سودمند باشد.
تحلیل مضامین عقلانیت در سند چشم انداز توسعه میراث فرهنگی و گردشگری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عقلانیت حاکم بر سند چشم انداز گردشگری ایران صورت گرفته است. برنامه ریزی گردشگری به دلیل تحولات حوزه پارادایم های فلسفی و جامعه شناختی در دهه های اخیر، تغییرات قابل توجهی را تجربه نموده است. پژوهش حاضر مبتنی بر معرفت شناسی تفسیری می باشد و به لحاظ روش شناسی در زمره پژوهش های کیفی قرار می گیرد. برای گردآوری و تحلیل داده های تحقیق از مطالعات آرشیوی و روش تحلیل مضمون با هدف اکتشافی استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، عقلانیت ابزاری با 48 مضمون از میان 71 مضمون شناسایی شده و نظریه متناظر با آن یعنی برنامه ریزی خردگرا بر سند چشم انداز گردشگری حاکم بوده است. همچنین شاهد سهم ناچیز مضامین سایر انواع عقلانیت در میان مضامین احصاء شده می باشیم. با مقایسه سهم هر یک از انواع عقلانیت آشکار گردید که عقلانیت هماهنگ ساز در سند یاد شده مغفول مانده است.