ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
۵۰۱.

تبیین قابلیت های بازاریابی پویا مبتنی بر تغییرات اقلیمی: تحلیل اکتشافی از کسب وکارهای B2B(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات اقلیمی قابلیت های بازاریابی پویا کسب وکارهای B2B

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۳
هدف: بحران تغییرات اقلیمی، روش زندگی و نحوه کار انسان ها را تغییر داده و به یکی از اصلی ترین محرک های تهدیدکننده کسب وکارهای B2B در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. مقابله با این تهدیدهای اقلیمی، برای بقای کسب وکارها در بازار و در نهایت، برای بقای کره زمین بسیار اهمیت دارد. قابلیت های بازاریابی پویا که توانایی شرکت ها به منظور ایجاد شایستگی های داخلی و خارجی برای رسیدگی به تغییرات محیطی تعریف می شود، می تواند به کسب وکارهای B2B برای پاسخ به تغییرات اقلیمی کمک کند؛ از این رو شناسایی قابلیت های بازاریابی پویا، برای مواجهه با این تغییرات ضروری به نظر می رسد. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی قابلیت های بازاریابی پویا، مبتنی بر تغییرات اقلیمی اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر در دسته پژوهش های کیفی قرار دارد و از لحاظ هدف کاربردی محسوب می شود و ماهیت آن اکتشافی است. نمونه آماری این پژوهش را آن دسته از مدیران کسب وکارهای B2B تشکیل داده اند که کسب وکارشان از تغییرات اقلیمی تأثیر می پذیرد و سابقه کاری آن ها در کسب وکار مدنظر، بیش از ۳ سال است. برای گردآوری داده ها با ۱۲ نفر از مطلعان کلیدی که به روش هدفمند انتخاب شدند، به صورت آنلاین و با استفاده از وب کم، مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. انتخاب نمونه ها تا جایی ادامه یافت که از کفایت داده ها اطمینان حاصل شد و اشباع داده ها صورت گرفت. سپس متن مصاحبه ها ترانویسی شد و با استفاده از نرم افزار اطلس و به روش تحلیل تماتیک استقرایی کدگذاری، تحلیل و تفسیر شدند. روش تحلیل تماتیک استقرایی روشی برای سازمان دهی و توصیف داده هاست. در پژوهش حاضر از پایایی باز آزمون برای محاسبه پایایی مصاحبه ها استفاده شد.   یافته ها: در این پژوهش چارچوب قابلیت های بازاریابی پویا مبتنی بر تغییرات اقلیمی با ۱۰۹ کد پایه و ۸ مضمون فرعی و ۳ مضمون اصلی تبیین شد. مضمون های اصلی عبارت اند از: مدیریت توسعه محصول، مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت ارتباط با مشتری مبتنی بر تغییرات اقلیمی. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کسب وکارهای B2B در یک محیط پویا، متأثر از تغییرات اقلیمی با افزایش سواد اقلیمی و معماری محصولات و خدمات جدید مبتنی بر تغییرات اقلیمی، می توانند به توسعه محصول مبتنی بر تغییرات اقلیمی اقدام کنند و با مدیریت ریسک های تغییرات اقلیمی، ایجاد مسئولیت اقلیمی، افزایش کیفیت رابطه افقی و عمودی و با انجام اقدام های اقلیمی با شیوه ای نوین و منطبق بر تغییرات اقلیمی، به مدیریت زنجیره تأمین بپردازند و با سازوکار پاسخ گویی و ایجاد ارتباطات قوی اقلیمی، ارتباط با مشتریان خود را مدیریت کنند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که مدیران باید درک کنند که برای مقابله با تغییرات اقلیمی، هم قابلیت های درونی و هم قابلیت های بیرونی را توسعه دهند؛ از این رو ضروری است که مدیران به طراحی یک استراتژی کلی سازمانی، برای هدایت شیوه های پایدار اقدام کنند تا از طریق آن، به وضوح اهداف استراتژیک پایدار را بیان و فضای مناسب برای انعطاف در مقابل تغییرات اقلیمی را فراهم کنند و از هم سویی نتایج با اهداف مطمئن شوند. همچنین، نشان دادن مسئولیت پذیری اجتماعی، به خصوص در حوزه محیط زیست، می تواند بر شهرت برند تأثیر مثبتی داشته باشد. پس بهتر است مدیران در زمینه مسئولیت های زیست محیطی، خود را به رعایت قوانین و قواعدی ملزم کنند تا از آن طریق، کمترین آلودگی و تخریب محیط زیست و منابع طبیعی ایجاد شود و بخش اعظم تمرکز خود را بر چگونگی انطباق و سازگاری بیشتر کسب وکار با تغییرات اقلیمی قرار دهند و در یک چارچوب منطبق بر محیط زیست، همگام با محدودیت های تغییرات اقلیمی، به تولید یا ارائه خدمت اقدام کنند.
۵۰۲.

راهبردهای کارآفرینانه در توسعه خوشه های بندری برای دستیابی به زنجیره ارزش جهانی غلات (مورد مطالعه: بندر انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل لایه ای علت ها توسعه صادرات راهبردهای توسعه مدیریت کارآفرینی نسل سوم بنادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۸۲
بنادر به عنوان مراکز توزیع تجارت و شبکه حمل و نقل، نقش مهمی در توسعه اقتصاد ملی دارند. بندر انزلی، با موقعیت راهبردی در شمال ایران، نقطه ای مهم برای دسترسی به بازارهای اوراسیا محسوب می شود. این پژوهش با هدف تدوین راهبردهای کارآفرینانه در توسعه خوشه های بندری برای ارتقاء بندر انزلی به نسل سوم بنادر و ورود به زنجیره ارزش جهانی غلات انجام شده است. برای گردآوری داده ها از دو بخش اسنادی- میدانی استفاده شد. نمونه گیری هدفمند برای انتخاب خبرگان شامل 18 متخصص صنعتی، سازمانی و دانشگاهی انجام شد که در حوزه خوشه های بندری و صادرات صنایع تبدیلی غلات تجربه داشتند. تحلیل کیفی داده ها با روش تحلیل لایه ای علت ها نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر نفوذ به زنجیره ارزش جهانی در چهار لایه ی (10 عامل در لایه عینی (لیتانی)، 8 عامل در لایه ساختاری و سیستمی، 5 عامل در لایه باورها و گفتمان و 4 عامل در لایه نمادین و استعاره ای) تقسیم بندی می شوند. بر اساس این یافته ها، راهبردهایی برای گذار از وضعیت فعلی پیشنهاد شد که در 5 محور کلیدی دسته بندی می شوند: مالی-مالیاتی، آموزشی-ترویجی، دیپلماسی-فرهنگی، زیرساختی-فناوری و قانونی-حقوقی. این گستردگی راهبردها نشان می دهد که صرفاً حمایت مالی از بنگاه ها کافی نیست و باید به جنبه های متنوع تری پرداخته شود. رویکرد پیشنهادی می تواند مدیران را در طراحی دورنمای واقعی صادرات، به ویژه در بخش کشاورزی، یاری دهد و از شکل گیری رانت های اقتصادی جلوگیری کند.
۵۰۳.

بررسی تأثیر تصویر ذهنی بر قصد خرید کالای وارداتی با تأکید بر نقش قوم گرایی مصرف دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی از محصول تصویر ذهنی از شرکت تصویر ذهنی از کشور مبدأ قصد خرید کالای وارداتی قوم گرایی مصرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۸۶
در حوزه رفتار مصرف کننده، بازارهای جهانی سبب شده تا مصرف کنندگان امکان انتخاب وسیع تری از بین کالاهای تولیدی داشته باشند که قصد خرید آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. تصویر ذهنی مصرف کننده و همچنین نقش متغیری از نوع فرهنگ همچون قوم گرایی، نقش مهم و برجسته ای را در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند چرا که تنها راه موفقیت در چنین بازاری، شناخت عوامل مؤثر بر قصد خرید آنان است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تصویر ذهنی مصرف کنندگان از شرکت، محصول و کشور مبدأ بر روی قصد خرید کالای وارداتی با تأکید بر نقش قوم گرایی مصرف انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و پیمایشی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مصرف کنندگان تلویزیون های سونی و سامسونگ در مراکز استان های بزرگ کشور تشکیل داده است که تعداد 384 نفر از آنان به طور مجزا با روش تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیات گردآوری گردید. تحلیل مدل پیشنهادی با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart-PLS 3.0 انجام گرفته است. نتایج نشان داد که تصویر ذهنی مصرف کنندگان (محصول، شرکت و کشور مبدأ) بر روی قصد خرید کالای وارداتی تأثیر می گذارد. البته نتایج نشان داد که قوم گرایی مصرف به نوبه خود می تواند این تأثیرگذاری ها را تعدیل نماید. به این معنا که شرکت ها می توانند با تقویت تصویر ذهنی مصرف کنندگان بر روی قصد خرید آنان تأثیر بگذارند. از طرفی تقویت خصلت قوم گرایی در مصرف کنندگان به رشد اقتصاد داخلی کمک کرده و موجب کاهش قصد خرید کالاهای وارداتی می شود.
۵۰۴.

طراحی مدل ارتقای ارزش برند بیمه ایران مبتنی بر اقدامات مؤثر کنترلی و کاهش دهندۀ رفتارهای انحرافی مخرب کارکنان به روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقدامات مؤثر ارزش برند بیمه ایران رفتارهای انحرافی نظریه های رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۵۳
پیشینه و اهداف: برندها همواره تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی هستند که در ارتقای ارزش آنها نقش اساسی ایفا می کنند. عوامل رفتاری کارکنان سطوح مختلف از عالی تا عملیاتی از جمله عوامل درون سازمانی محسوب می شوند که بر ارزش برند تأثیر دارند. زیرا اگر رفتارها مثبت باشند، منجر به ارتقای ارزش برند؛ اما اگر منفی و انحرافی باشند، برای شرکت ها در محیط بسیار رقابتی، به ویژه بنگاه های اقتصادی دولتی تهدید محسوب می شوند؛ در چنین شرایطی به کارگیری اقداماتی در راستای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی ضروری به نظر می ر سید. بنابراین هدف پژوهش، طراحی مدل ارتقای ارزش برند بیمه ایران به عنوان یکی از بنگاه های اقتصادیِ دولتی از طریق کاربست اقدامات مختلف در نظر گرفته شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی-کاربردی و به لحاظ روش، آمیخته است. جامعه آماری پژوهش تمامی خبرگان اعم از مدیران رده بالا، سرپرستان شعب و نمایندگی های بیمه ایران در استان های شمالی کشور از جمله گیلان، مازندران و گلستان در نظر گرفته شد. در بخش کیفی، از روش کیفی فراترکیب و روش هفت مرحله ای سندلوسکی و همکاران (2007) به منظور احصای اقدامات مؤثر بهره گرفته شد؛ سپس به منظور تعیین مؤثرترین اقدامات از دیدگاه خبرگان بیمه ایران از روش دومرحله ای دلفی– فازی استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور اعتبارسنجی و آزمون مدل از روش حداقل مربعات جزئی بهره گرفته شد. حجم نمونه در بخش دلفی– فازی 30 نفر خبره بود و در بخش کمّی، 340 پرسش نامه به روش نمونه گیری غیراحتمالی سهمیه ای بین کارشناسان بیمه سه استان شمالی توزیع شد.  یافته ها: ابتدا با بهره گیری از روش کیفی فراترکیب، اقدامات مؤثر برای کنترل و کاهش رفتارهای انحرافی احصا و با روش تحلیل مضمون 51 اقدام در 4 دسته کدگذاری شد؛ سپس با روش دلفی– فازی و توزیع فرم های نظرسنجی بین 30 نفر از خبرگان بیمه ایران در 3 استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، 39 اقدام با اعداد قطعی بالای 7/0 در 4 دسته نهایی و مدل ساختاری برای بررسی تأثیر اقدامات بر ارزش برند طراحی شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای حاوی 51 سؤال به روش نمونه گیری سهمیه ای بین 340 نفر از کارکنان شعب و نمایندگی های بیمه ایران در سه استان توزیع و گردآوری شد. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که مدل با شاخص نیکویی برازش معادل 52/0، از برازش قوی برخوردار است. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اقدامات ساختاری و سازمانی با ضریب مسیر 79/0 بیشترین تأثیر را بر ارزش برند دارند. نتیجه گیری: در این پژوهش مشخص شد که یکی از مهم ترین دغدغه های مدیران بنگاه های اقتصادی دولتی در بازار به شدت رقابتی، کاربست اقداماتی مؤثر در راستای کنترل و کاهش انحرافی کارکنان است تا در محدوده منطقی و سازنده ای قرار گیرند، در غیر این صورت، اعتبار و ارزش برندشان خدشه دار می شود. بنابراین برای کنترل و کاهش این گونه رفتارهای مخرب باید پیشنهادهای پژوهش مورد توجه قرار گیرد.
۵۰۵.

مطالعه تطبیقی اقسام سیستم های ثبت تجار حقیقی با تأکید بر نقش دفتر ثبت تجاری در شناسایی تجار حقیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتمادسازی در فعالیت تجاری نظارت حاکمیتی بر فعالیت تجار نظام شخصی نظام موضوعی نظام مختلط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۷
ثبت تجار حقیقی به عنوان مکانیزمی جهت شناسایی تجار و تمایز آنها از غیر تجار است که به واسطه آثار حقوقی ویژه ای که به منظور تامین امنیت معاملاتی دارد، مورد توجه مقنن در کشورهای تابع نظام حقوق نوشته قرار گرفته است. با این حال جوامع مختلف بر اساس نیازسنجی های خود و مبانی بنیادینشان در موضوعی، شخصی یا مختلط بودن نظام حقوق تجارت، مدلی از نظام ثبت تجار حقیقی را پیش بینی کرده اند که دارای تفاوت های اساسی با یکدیگر بوده و کارکردهای حقوقی متفاوتی را از خود بروز می دهند. بر این اساس پرسش قابل طرح آن است که ثبت تجار حقیقی اساسا چه کارکردهایی را ارائه می دهد و با توجه به این کارکردها، اقسام نظام های ثبت تجار حقیقی کدامند. این پژوهش با نگاهی تطبیقی تحلیلی به این نتیجه رسیده که اساسا ثبت تجار حقیقی با دو هدف «تسریع،تسهیل و تأمین عملیات تجاری» در بعد خصوصی و «کنترل و نظارت حاکمیتی بر تجارت» در بعد عمومی پا به عرصه وجود گذاشته است و در این عرصه، نظام های حقوقی از سه الگوی متفاوت بر اساس مولفه «نقش دفتر ثبت تجاری در شناسایی تجار حقیقی» بهره برده اند که سیستم ثبتی مبتنی بر نظام شخصی در تحقق کارکردهای حقوقی مورد انتظار از سیستم ثبت تجار نسبت به دو سیستم دیگر کارآمدتر است. در همین راستا برای پیاده سازی نظام ثبت شخصی در حقوق ایران برخی اصلاحات قانونی مورد توصیه است.
۵۰۶.

تاثیر قابلیت های دیجیتالی شدن بر نوآوری باز در کسب و کارهای کوچک تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قابلیت های دیجیتالی شدن نوآوری باز پویایی محیطی آگاهی دیجیتال مدیران کسب وکارهای کوچک تولیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۳
شرکت های کوچک تولیدی به عنوان یکی از بازیگران اصلی نظام نوآوری ملی و صنعتی، نیازمند تحقق نوآوری باز از طریق قابلیت های دیجیتالی شدن برای به دست آوردن مزیت رقابتی در اقتصاد دیجیتال هستند. با این حال، تحقیقات موجود، شامل مطالعات مروری و داده های گذشته نگر بوده که منجر به درک ناکافی در خصوص موضوع شده است. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر قابلیت های دیجیتالی شدن بر نوآوری باز در بین کسب وکارهای تولیدی کوچک صورت گرفت. همچنین نقش تعدیل گر پویایی محیطی و آگاهی دیجیتال مدیران نیز در مدل بررسی شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران ارشد شرکت های کوچک تولیدی در تهران است. ابزار گردآوری داده های تحقیق پرسشنامه استاندارد بوده که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار اسمارت پی ال اس حاکی از آن است که قابلیت های دیجیتالی شدن تاثیر مثبت و معنی داری بر نوآوری های باز در شرکت های کوچک تولیدی دارد. همچنین مشخص شد پویایی محیطی تاثیر قابلیت های دیجیتالی شدن بر نوآوری های باز را تعدیل می کند؛ اما نقش تعدیل گر آگاهی دیجیتال مدیران در این مسیر تایید نشد. این نتایج نقش قابلیت های دیجیتالی سازی را برای هدایت نوآوری باز در کسب وکارهای تولیدی کوچک روشن می کند و راه کارهایی برای تحول دیجیتال و نوآوری باز در این شرکت ها ارائه می کند.
۵۰۷.

مدل حکمرانی دولت در بهبود فضای کارآفرینی در ایران با تأکید بر بهبود فرهنگ کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه کارآفرینی راهبری کارآفرینانه فضای کسب وکار مدریت کارآفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۷
کارآفرینی به عنوان موتور محرکه اقتصادی، نقشی حیاتی در ایجاد اشتغال زایی، بهبود معیشت و رشد اقتصادی دارد. در کشورهای در حال توسعه، که با چالش های اقتصادی متعدد روبه رو هستند، تقویت فضای کارآفرینی می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر در جهت کاهش بیکاری و افزایش رفاه اجتماعی مطرح شود. از این رو مطالعه حاضر به مدل حکمرانی دولت برای بهبود فضای کارآفرینی در ایران با تأکید بر بهبود فرهنگ کارآفرینی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران و کارشناسان فعال دانشگاه و دولت در زمینه کارآفرینی بود که تعداد 196 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج این پژوهش بر اهمیت نقش حیاتی دولت و نقش های شش گانه آن در بهبود کارآفرینی تأکید دارد. دولت باید به عنوان سیاست گذار، راهبر و پشتیبان فرهنگ کارآفرینی، همراه با رسانه ها و نهادهای آموزشی، اقدامات هدفمند و گسترده ای برای توسعه فرهنگ کارآفرینی اجرا کند. برنامه های فعلی دولت، که بیشتر بر عوامل اقتصادی متمرکزند، به دلیل تک بعدی بودن ممکن است نتایج مطلوبی نداشته باشند و نیازمند توجه به متغیرهای فرهنگی نیز هستند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران حوزه فضای کسب وکار به همراه دارد.
۵۰۸.

تحلیل استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای سکوهای گردشگری با رویکرد ترکیبی فازی چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی بازاریابی بازاریابی دیجیتال گردشگری فازی چندمعیاره ترکیبی فازی بهترین-بدترین فازی-تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۳۹
هدف؛ با ورود به عصر انقلاب چهارم صنعتی و مواجه با جریان روزافزونی از کاربرد فناوریهای دیجیتال، این پژوهش درصدد تحلیل و ارزیابی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال برای پلتفرمهای گردشگری با استفاده از ابزارهای تصمیم گیری چندمعیاره است. روش؛ این پژوهش با استفاده از روش فازی-بهترین/بدترین ابتدا به وزن دهی معیارهای انتخاب استراتژی بازاریابی دیجیتال پرداخته و در ادامه این معیارها را با استفاده از روش تاپسیس فازی مبنای ارزیابی تعدادی از استراتژی های بازاریابی دیجیتال درپلتفرمهای گردشگری قرار داده است. یافته ها؛ بنا به روش فازی بهترین-بدترین، معیار وفاداری مشتری کمترین وزن و معیار کاهش هزینه ها بیشترین وزن را به خود اختصاص داد. همچنین براساس معیارها و به استناد روش فازی-تاپسیس ، بازاریابی شبکه های اجتماعی بالاترین اولویت را داشته و به عنوان موثرترین استراتژی بازاریابی دیجیتال برای پلتفرم های گردشگری شناسائی شد.نتیجه گیری؛ بازاریابی شبکه های اجتماعی در صدر قرار گرفت و بهینه سازی موتور جستجو در رتبه بعدی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال در حوزه گردشگری واقع شد. در عصر جدید فناوری اطلاعات، ابزارهائی نظیر بازاریابی ئی-میلی دیگر چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و به جهت تبلیغات در فضای دیجیتال میبایست بر روی ابزارهای مبتنی بر شبکه های اجتماعی، هوش مصنوعی و کلان داده تمرکز نمود.نوآوری پژوهش؛ دستاورد این پژوهش به منظور توسعه مدلهای ارزیابی عملکرد بازاریابی دیجیتال در فضای عدم قطعیت و ابهام با تکیه بر معیارهای چندگانه و الویت بندی ابتکارات، استراتژی ها و برنامه های تبلیغات و فروش با رجوع به نظر خبره و در نظر گرفتن معیارهای متعدد قابل بهره برداری خواهد بود.
۵۰۹.

ارائه الگوی برندسازی مقصد مبتنی بر نوستالژی صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برند نوستالژی مقصد گردشگری نگرش مشتری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۰
هدف اصلی از انجام این پژوهش، ارائه الگوی برندسازی مقصد مبتنی بر نوستالژی صنعت گردشگری است، بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی-توسعه ای می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است که از لحاظ زمانی به شکل مقطعی انجام می شود. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 30 نفر از خبرگان دانشگاهی و بازار در رابطه با صنعت گردشگری می باشد که به صورت هدفمند غیرتصادفی و در نهایت با تعداد 30 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری رسیده است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه گردشگران استان تهران در سال 1401 می باشد که از این میان، نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه حاصل از فاز کیفی است. تحلیل داده ها در روش کیفی با رویکرد داده بنیاد و نرم افزار MAXQDA 20 انجام شد. اعتبار سنجی مدل با تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.آل. اس انجام گرفت. بر اساس تحلیل کیفی، مدل پارادایمی تحقیق در شش بعد عوامل علی (گاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، مدیریت ارتباط با گردشگران، مشارکت گردشگران)، شرایط زمینه ای (زیرساخت های گردشگری)، عوامل مداخله گر (فرهنگ گردشگری میزبان)، راهبردها (برندسازی مبتنی بر نوستالژی)، پدیده محوری (توسعه برند گردشگری) و پیامدها (تصمیم سفر گردشگر) طراحی شد. بر اساس نتایج بدست آمده از اعتبارسنجی مدل در بخش کمی مشخص شد که مدل پیشنهادی این تحقیق از اعتبار مناسبی برخوردار است.
۵۱۰.

شناسایی عوامل موثر بر بین المللی سازی صنعت خودرو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بین المللی سازی صنعت خودرو رویکرد کیفی تحلیل مضمون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۳
هدف مطالعه حاضر، شناسایی عوامل کلیدی موثر بر بین المللی سازی صنعت خودرو در ایران و طراحی مدل مفهومی در این خصوص است. در همین راستا، داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 15 نفر از مدیران بخش صادرات ایران خودرو و سایپا، خبرگان و صاحب نظران صنعت خودرو کشور که به روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. سپس به منظور تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، از روش تحلیل مضمون یا تحلیل تم استفاده شد. در نهایت 15 مضمون اصلی شامل صنعت خودروسازی، صادرات، وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت اقتصادی کشور هدف، سرمایه انسانی، زنجیره تامین، تعامل با خودروسازان جهانی، داشتن مزیت رقابتی، تحقیق و توسعه، دولت، سرمایه گذاری خارجی، تامین مالی، انعقاد قراردادهای تجاری مناسب، تولید در کشور هدف و استاندارد جهانی به عنوان عوامل کلیدی موثر بر بین المللی سازی صنعت خودرو کشور مشخص شدند. سپس از مدل سازی ساختاری تفسیری برای مشخص شدن ارتباط 15 متغیر با یکدیگر و نیز بین المللی سازی صنعت خودرو کشور استفاده شد که طبق این روش، متغیرها در 3 سطح قرار گرفتند. در پایان نیز، مدل مفهومی بین المللی سازی صنعت خودرو، به عنوان نتیجه اصلی این پژوهش معرفی شد. با توجه به مدل مفهومی تحقیق، توجه به تمامی 15 عامل شناسایی شده و برنامه ریزی در دقیق در خصوص هر یک از آنها، به منظور ورود صنعت خودروسازی ایران به بازارهای جهانی ضروری است.
۵۱۱.

واکاوی ابعاد و مؤلفه های انتقال فناوری در بستر صنعت پنج: رویکرد کارآفرینی فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری انتقال فناوری کارآفرینی کارآفرینی فناورانه صنعت پنج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۵
مقدمه: امروزه، جهان در آستانه انقلاب صنعتی پنج قرار دارد. این پارادایم جدید، بر پایه ترکیب فناوری های پیشرفته مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، رباتیک، واقعیت مجازی و افزوده و فناوری های زیستی استوار است. با تکامل سریع پارادایم صنعت چهار و ظهور چشم انداز صنعت پنج، نیاز مبرمی به بررسی و تجزیه و تحلیل عوامل تسهیل کننده یا بازدارنده فرآیندهای انتقال فناوری مؤثر وجود دارد. انتقال فناوری به معنای انتقال منظم دانش، از افراد یا سازمان هایی که آن را ایجاد کرده اند به دیگران است تا از آن برای تولید محصولات یا ارائه خدمات جدید استفاده کنند. پژوهش حاضر، با هدف واکاوی ابعاد و مؤلفه های کلیدی مؤثر بر انتقال فناوری در بستر صنعت پنج، با تمرکز بر رویکرد کارآفرینی فناورانه صورت گرفته است. این امر از آن جهت اهمیت دارد که کارآفرینی فناورانه نقش محوری در پیشبرد نوآوری و تبدیل دستاوردهای علمی به محصولات و خدمات تجاری سازی شده دارد.روش شناسی: در این مطالعه، از رویکرد کیفی فراترکیب سندلوسکی و بارسو استفاده شده است. فرآیند با بررسی نظام مند 457 مقاله اولیه آغاز و درنهایت، 28 مقاله مرتبط با هدف پژوهش انتخاب گردیده است. معیارهای ورود شامل مقالات منتشر شده در حوزه کارآفرینی فناورانه و صنعت پنج در فاصله زمانی سال های 2017 تا 2024 بوده است. برای ارزیابی پایایی یافته ها از ضریب کاپا (72/0) استفاده شده است که نشان از پایایی قابل قبول دارد. برای اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی و افزایش مقبولیت، از روش های بازنگری توسط خبرگان این حوزه بهره گرفته شده است. همچنین، نتایج به دست آمده از سوی خبرگان تأیید و بازبینی شده است.یافته ها: براساس یافته های حاصل از فراترکیب، 55 مؤلفه در قالب پنج بُعد اصلی به عنوان عوامل تأثیرگذار بر انتقال فناوری در چارچوب صنعت پنج با رویکرد کارآفرینی فناورانه شناسایی شده است. این ابعاد عبارتند از: 1) اکوسیستم های نوآوری فناورانه، شامل: زیرساخت های فناوری، سرمایه انسانی متخصص و جریان آزاد دانش؛ 2) مدل های کسب وکار چابک و انعطاف پذیر متناسب با تحولات سریع فناوری؛ 3) شراکت های همکارانه میان بازیگران مختلف اکوسیستم نوآوری؛ 4) دیجیتالی سازی فرآیندها و تصمیم گیری مبتنی بر داده ها؛ و 5) چارچوب های قانونی، سیاست گذاری و حمایتی مناسب.نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش، اهمیت به کارگیری استراتژی ها و رویکردهای کارآفرینانه را در جهت تسهیل و شکل دهی فرآیندهای انتقال فناوری در چشم انداز صنعت پنج برجسته کرد. نتایج حاکی از آن بود که موفقیت در انتقال فناوری در این عرصه، مستلزم توجه همه جانبه به عوامل زیرساختی، تجاری، قانونی، و تعاملی در قالب یک اکوسیستم یکپارچه نوآوری است. این پژوهش با شناسایی و روشن کردن عوامل کلیدی که در ابتکارات انتقال فناوری موفق در حوزه صنعت پنج نقش دارند، بینش ها و راهنمایی های عملی را برای سیاست گذاران، کارآفرینان فناور و سایر بازیگران درگیر در این فرآیندها فراهم می کند. این یافته ها می تواند به تقویت فرآیندهای انتقال فناوری و هدایت جهت گیری های نوآورانه در عصر پیش رو صنعت پنج کمک شایانی کند. 
۵۱۲.

شناسایی فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه: تلاشی در جهت دستیابی به معیشت پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معیشت پایدار فرصت های کارآفرینانه کسب وکار توانمندسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۲
مقدمه: رویکرد معیشت پایدار در طول سال های گذشته بهترین روش برای پرداختن به مسائل فقر و توانمندسازی فقرا بوده و سعی دارد مشکل فقر و آسیب پذیری نواحی روستایی را به شکلی همه جانبه نگر و بر محوریت توسعه منابع انسان حل کند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی فرصت هایی برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در راستای دستیابی به معیشت پایدار روستاییان شهرستان مهاباد طراحی و انجام گرفت. روش شناسی: برای رسیدن به هدف مورد نظر، از رویکرد ترکیبی (کیفی-کمی) و روش های دلفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، متخصصان، صاحب نظران، خبرگان و افراد باتجربه در حوزه کارآفرینی روستایی و کشاورزی در شهرستان مهاباد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 نفر از آنان به عنوان اعضای پانل دلفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش، پس از سه دور بررسی، نسبت به فرصت های راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه، اجماع حاصل شد. ابزار اصلی پژوهش در دور اول دلفی، پرسشنامه ای با پرسش های باز پاسخ، در دورهای دوم و سوم، پرسشنامه با پرسش های بسته و باز پاسخ و در مرحله تحلیل سلسله مراتبی، ابزار پژوهش پرسشنامه مقایسات زوجی بود. داده ها با استفاده از کدگذاری، تحلیل محتوا و آماره های توصیفی در محیط نرم افزارهای SPSS، Excel و Expert Choice تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: براساس نتایج، توسعه باغات مکانیزه (سیب، انگور، گردو، هلو وغیره)، توسعه واحدهای دامی (سبک و سنگین) کوچک و تولید و فروش لبنیات محلی، احداث واحدهای سردخانه چندمنظوره جهت نگهداری محصولات کشاورزی و دامی و توسعه صنایع فرآوری و بسته بندی محصولات کشاورزی، باغی و دامی، به عنوان مناسب ترین فرصت ها برای راه اندازی کسب وکارهای کارآفرینانه در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، شناسایی گردیدند. فرصت هایی که اهمیت کمتری داشتند، عبارت بودند از: احداث کشتارگاه مکانیزه دام سنگین و سبک، توسعه تولید قارچ و حل مشکل بازاریابی، توسعه کاشت گیاهان دارویی و ایجاد کارگاه بسته بندی و عصاره گیری و توسعه صنایع تبدیلی جهت کاهش خام فروشی محصولات کشاورزی و باغی. همچنین، براساس ظرفیت ایجاد اشتغال، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، براساس سهولت بهره برداری از فرصت، فرصت های مرتبط با بخش صنایع دستی و مشاغل خانگی و براساس تناسب فرصت با قابلیت های منطقه، فرصت های مرتبط با بخش کشاورزی، بالاترین اولویت را در بین فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی شهرستان مهاباد، داشتند. نتیجه گیری/ دستاوردها: به طورکلی نتایج پژوهش حاکی از آن بود که فرصت های کسب وکار بسیاری در منطقه موردمطالعه وجود دارد که به صورت کشف نشده و یا بلااستفاده، باقی مانده اند و یافتن این فرصت ها، باعث اشتغال زایی، رشد اقتصادی ملی و منطقه ای و بهبود معیشت پایدار روستاییان می گردد که بیانگر الزام به نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه ای محلی و منطقه ای در این زمینه است. 
۵۱۳.

طراحی الگوی اثرگذاری برند بر وفاداری مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگو برند وفاداری مصرف کننده داده بنیاد تاپسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۸۴
امروزه، هویت برند، همانند سرمایه، برای سازمان و محصولات آن ارزش آفرینی می کند از این رو ارتقاء برند در بسیاری از موارد به عنوان مبنای تعیین استراتژی بدل شده است. از نظر مصرف کننده، برند، معرف پایه و اساس یک انتخاب مطمئن و مطلوب است لذا مدیریت مناسب برند در رسیدن به اهدافی چون وفاداری مشتریان، مشتری مداری و سوددهی، نیز، بسیار مؤثر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی اثرگذاری برند بر وفاداری مصرف کننده در فروشگاه های مواد غذایی استان خوزستان اجرا شده است. رویکرد این تحقیق آمیخته از نوع اکتشافی می باشد. در بخش کیفی به منظور کشف تجربه زیسته مشارکت کنندگان از پدیدارشناسی هرمنوتیک استفاده شد.، داده ها شامل 20 مصاحبه از 20 نفر خبره که به روش هدفمند انتخاب شده بودند، با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از رویکرد گراندد تئوری تحلیل شده است، سپس به کمک تکنیک تاپسیس به رتبه بندی عوامل اثرگذار برند بر وفاداری مصرف کننده پرداخته ایم. در مجموع دوازده مقوله اصلی به ترتیب اعتماد، تصویر برند، اعتبار برند، دانش برند، ارزش برند، مسئولیت برند، آگاهی برند، پاداش برند، نوآوری، بازاریابی، وفاداری مشتری و رضایت مشتری و 27 مقوله فرعی و 71 کد مشترک به دست آمدند. با توجه به نتایج به دست آمده شاخصه های الگوی اثرگذاری برند بر وفاداری مصرف کننده در فروشگاه های منتخب مواد غذایی در استان خوزستان، می توان گفت دوازده شاخص اعتماد، تصویر برند، اعتبار برند، دانش برند، ارزش برند، مسئولیت برند، آگاهی برند، پاداش برند، نوآوری، بازاریابی، وفاداری مشتری و رضایت مشتری از شاخص های اصلی اثرگذاری برند بر وفاداری مصرف کننده در فروشگاه های منتخب مواد غذایی در استان خوزستان می باشد. 
۵۱۴.

نقش مشارکت و توسعه روستایی در گردشگری روستایی و توسعه اشتغال پایدار: به کارگیری شاخص چند کار کردی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت گردشگری روستایی اشتغال پایدار شاخص چندکارکردی روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۹
مشارکت و توسعه روستایی یکی از مهم ترین مفاهیمی است که از دیرباز تاکنون موردبحث و بررسی قرار گرفته است. توسعه اشتغال پایدار بر رشد اقتصادی و توسعه پایدار روستایی متمرکز است که در پیوند با گردشگری روستایی می تواند در راستای توسعه پایدار روستایی مثمرثمر باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مشارکت و توسعه روستایی در گردشگری روستایی و توسعه اشتغال پایدار با بکارگیری شاخص چند کارکردی روستایی است که با استفاده از روش ترکیبی (کیفی-کمی) به بررسی موضوع می پردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و روش تحقیق بکار رفته در آن ترکیبی است که در مرحله اول با استفاده از روش کیفی گروه کانونی، نظرات و اجماع متخصصان جمع آوری و بررسی شدند تا شاخص ها و مولفه های اصلی استخراج شوند، سپس با استفاده از روش کمّی شاخص چند کارکردی روستایی هریک از آنها دسته بندی و تحلیل شدند. همچنین، از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای هر شاخص و مؤلفه، و,....
۵۱۵.

مروری بر کارآفرینی استراتژیک با ابعاد نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی استراتژیک نوآوری ریسک پذیری رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
کارآفرينی استراتژيك، مفهومی نوظهور است و به دليل نوظهور بودن آن، سازمان ها و شرکت ها با آن آشنايی زيادی ندارند و از آن استفاده چنداني نمی کنند. در محيط رقابتی امروزی، با توجه به بي اعتمادی محيطی زياد و فضای رقابتی شديد، سازمان ها نياز دارند که به طور فزاينده ای زيرك و انطباق پذير باشند. آنها برای ربودن گوی سبقت از يكديگر به دنبال استفاده از روش هايی در راستای بهبود عملكردشان هستند. در اين ميان، کارآفرينی استراتژيك اهميت خاصی دارد، زيرا کارآفرينی استراتژيك بر ايجاد ثروت، مزيت رقابتی و عملكرد مؤثر است. کارآفرينی استراتژيك دارای ابعادی کليدی از جمله نوآوری، ریسک پذیری، رهبری استراتژیک و مزیت رقابتی می باشد که از طريق آنها بهبود و ارتقای عملكرد برای سازمان ها و شرکت ها تسهيل می گردد.
۵۱۶.

بررسی تأثیر شاخص های اکوسیستم کارآفرینی بر توسعه کسب و کارهای گردشگری روستایی

کلیدواژه‌ها: اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۴۱
کسب و کارهای گردشگری در مناطق روستایی نقشی اساسی در ایجاد اشتغال و افزایش مزیت رقابتی دارند؛ بااین حال موفقیّت آن ها تحت تاثیر عوامل مختلف کارآفرینی محلی است؛ از ا ین رو هدف پژوهش حاضر، ارائه یک الگوی ساختاری جهت شناسایی چالش های اثرگذار بر وضعیّت اکوسیستم کسب و کارهای گردشگری در روستاهای بخش ساردوئیه واقع در شهرستان جیرفت است. برای این کار از مدل معادلات ساختاری (SMART-PLS) استفاده شد. متغیرهای مستقل را شاخص های اکوسیستم کارآفرینی در ابعاد شش گانه (عوامل محیط طبیعی، سیاست های دولتی و رویه های قانونی، مسائل اقتصادی، مسائل و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه، مسائل مدیریت، فناوری، سازمان دهی کسب وکارها و سرمایه انسانی) و متغیرهای وابسته را شاخص های جهانی توسعه کسب وکارهای گردشگری (در ابعاد توانایی، گرایش و اشتیاق کارآفرینانه) تشکیل می دهند. نتایج این آزمون نشان داد در بین متغیرهای مستقل، پیشران مسائل مالی و اقتصادی بیش ترین ضریب تأثیرگذاری (482/0) را داراست. از دلایل این امر می توان به عواملی هم چون بازاریابی و مشکلات مالی و بودجه محدود کارآفرینان و حمایت های ضعیف از آن ها اشاره کرد. هم چنین در بین متغیرهای وابسته، پیشران پشتیبانی فرهنگی و درک شبکه سازی از زیرگروه شاخص گرایش کارآفرینانه بیش ترین ضریب تأثیرگذاری را دارا می باشند. افزون بر این، میزان تأثیر (ضریب تأثیر) متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته نشان می دهد که متغیر مستقل با ضریب (486/0) بر متغیر وابسته تأثیر دارد. یافته های این پژوهش در بر گیرنده نکات کلیدی در رابطه با شاخص های بومی توسعه کارآفرینی گردشگری در منطقه موردمطالعه است و می تواند برای مدیران و برنامه ریزان توسعه گردشگری و صاحبان کسب وکارها مفید باشد. 
۵۱۷.

تأثیر متقاطع توسعه مالی و راهبردهای نوآوری بر زنجیره ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره ارزش توسعه مالی راهبرد نوآوری محصول راهبرد نوآوری فرایند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
زنجیره ارزش به مجموعه فعالیت هایی اتلاق می گردد که زنجیروار به هم متصل اند و منجر به خلق محصولی می گردند که برای مصرف کننده با ارزش بوده و برای شرکت سودآوری ایجاد می کند. از این رو، بررسی عوامل موثر بر آن –خاصه در کشورهای درحال توسعه- از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. زیرا در بازارهای امروزی، مزیت رقابتی در گرو ارزشی است که سازمان ها به مشتریان خود عرضه می کنند، به نحوی که در آن زمان، این ارزش توسط رقبای بالقوه و بالفعل عرضه نمی شود. تحقیق حاضر با رهیافت داده های تابلویی و استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته به بررسی تأثیر متقاطع توسعه مالی و راهبردهای نوآوری بر زنجیره ارزش در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته طی دوره 2019-2015 پرداخته که نتایج نشان داد، راهبرد نوآوری محصول، راهبرد نوآوری فرایند و توسعه مالی بر وسعت زنجیره ارزش در هر دو گروه از کشورهای منتخب تأثیر مثبت و معناداری دارند. اما، ضریب تخمینی راهبردهای نوآوری و ضریب تخمینی توسعه مالی در کشورهای توسعه یافته بزرگتر است. به علاوه، تأثیر متقاطع توسعه مالی و راهبردهای نوآوری محصول و نوآوری فرایند بر وسعت زنجیره ارزش در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار و از اثر انفرادی آنها بزرگتر است.
۵۱۸.

بررسی مزایا و معایب مدیریت استراتژیک برای مدیران

کلیدواژه‌ها: مزایا معایب در مدیریت استراتژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
هر علمی هدفی را دنبال می کند و در پی دستیابی به مقصدی است.در تعریف مدیریت نیز عنوان شد که هدف نیل به اهداف سازمان است. این هدف یا ارائه خدمات یا تولید محصول می باشد. لذا مدیریت منابع انسانی قسمتی عمده از قلمرو علم و هنر مدیریت را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مزایا و معایب مدیریت استراتژیک برای مدیران صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی مدیریت استراتژیک، مهارت های تصمیم گیری و توسعه ی فرد و سازمان، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم مدیریت استراتژیک و مهارتهای حاصل شده از این علم را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس پیشینه ی تحقیقات گذشته و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، پیشنهادهایی کاربردی ارائه شده است.
۵۱۹.

واکنش مصرف کنندگان به اشتباه های برند و استراتژی های جبران پس از آن: بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استراتژی پاسخ اشتباه برند بخشش تصویر برند واکنش مصرف کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۸۷
هدف: ارتباط میان مصرف کننده و برند در حوزه بازاریابی و رفتار مصرف کننده اهمیت بسزایی دارد. بازاریابی رابطه مند بر حفظ رابطه مطلوب با مشتری از طریق ارائه محصولات و خدمات مطابق با انتظارات مشتری تأکید دارد. از سوی دیگر با توجه به ماهیت هر کسب وکار، برندها نمی توانند بدون خطا و اشتباه این انتظارات را برآورده کنند و رابطه مصرف کننده و برند همانند رابطه میان انسان ها در اثر وقایعی نامطلوب خدشه دار می شود. نمونه اشتباه های برند در دهه های اخیر نشان می دهد که وقوع این وقایع نامطلوب، حتی برای بزرگ ترین برندها هم اجتناب ناپذیر است. انفجار باطری موبایل های نوت ۷ سامسونگ، حساب های جعلی در بانک ولز فارگو و تقلب در اطلاع رسانی در خصوص میزان آلایندگی خودروهای فولکس واگن، نمونه هایی از این اشتباه هاست. اشتباه های برند نه تنها در کوتاه مدت موجب نارضایتی مصرف کننده می شود، بلکه در بلندمدت نیز به رابطه مصرف کننده و برند آسیب می زند. بنابراین آشنایی با ابعاد مختلف مفهوم اشتباه های برند و نحوه تأثیر آن بر رفتار مصرف کننده، به منظور تدوین استراتژی پاسخ اثربخش ضروری است. هدف این پژوهش، توسعه ادبیات حوزه برند از طریق بررسی نقش تعدیلگری تصویر برند و نقش میانجیگری قصد بخشش در شکل گیری واکنش مصرف کننده بعد از اشتباه برند و به کارگیری استراتژی پاسخ توسط برند است. این پژوهش بررسی می کند که چگونه هم خوانی میان پیام عذرخواهی و تصویر برند، موجب اثربخشی استراتژی پاسخ پس از اشتباه برند می شود و بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارد. مدل مفهومی این پژوهش تاکنون در هیچ پژوهشی داخلی و خارجی بررسی نشده است. روش: این پژوهش به روش آزمایشی اجرا شده است که طی آن با دست کاری متغیرهای مستقل، اثرهای هر یک از آن ها بر متغیر وابسته سنجیده می شود و با کنترل سایر متغیرها، روابط علت و معلولی را نشان می دهد. در این پژوهش، یک طرح آزمایشی فاکتوریل میان گروهی دو (عذرخواهی: احساسی، اطلاعاتی) در دو (تصویر برند: دوستانه، شایسته) بر مبنای طراحی سناریو اجرا شده است. پیش از آزمایش اصلی پژوهش، پیش آزمونی به منظور اطمینان از روایی بیرونی و اعتبار سناریوهای طراحی شده صورت گرفت. ۱۴۶ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه های شهر تهران، به صورت تصادفی به دو دسته پیش آزمون و آزمایش اصلی دسته بندی شدند. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه جمع آوری و با روش های تحلیل واریانس و رگرسیون، در نرم افزار اس پی اس اس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که هنگام وقوع اشتباه برند، برند دوستانه در صورت عذرخواهی احساسی و برند شایسته در صورت عذرخواهی اطلاعاتی موجب اعتماد بیشتر، قصد خرید مجدد بیشتر و تبلیغات دهان به دهان منفی کمتری می شود. درعین حال، عذرخواهی اطلاعاتی در مقایسه با عذرخواهی احساسی، به اعتماد به برند بیشتری منجر می شود. قصد بخشش، اثر تعدیلگری تصویر برند بر رابطه میان عذرخواهی و واکنش مصرف کننده را میانجیگری می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بینش جدیدی در خصوص اشتباه های برند و استراتژی اثربخش پاسخ پس از آن، از طریق بررسی متغیرهای میانجی و تعدیلگر ارائه می دهد. این یافته ها همچنین دستورالعمل های خاصی را برای مدیران در خصوص چگونگی حفظ برند پس از اشتباه در راستای تقویت رابطه با مصرف کننده و تدوین استراتژی های پاسخ اثربخش ارائه می دهد.
۵۲۰.

شناسایی نقاط تماس گردشگران خارجی در طول سفر مشتری بر اساس مدل پنج اِی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی تجربی تجربه گردشگر تجربه مشتری سفر مشتری نقاط تماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف: سفر مشتری و نقاط تماس به مفاهیمی مهم در بازاریابی و به ویژه تجربه مشتری تبدیل شده است. سفر مشتری که در برگیرنده سه مرحله پیش از خرید، حین خرید و پساخرید است، شامل نقاط تماس بسیاری است که در هر نقطه، ذی نفعان متعدد می توانند بر تجربه مشتریان تأثیر بگذارند. در گردشگری نیز، بررسی و شناسایی نقاط تماس گردشگران در سراسر سفر مشتری و تجربه آنان در هر یک از این نقاط تماس، می تواند به مدیران مقصدها و کسب وکارهای گردشگری، در جهت طراحی تجربه ای ماندگار برای گردشگران، یاری رساند. مدل پنج اِی، مدلی است که تجربه مشتری در طول سفر مشتری را در چارچوب گام های آگاهی، جذابیت، پرسش، اقدام و دفاع بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی نقاط تماس گردشگران بازدیدکننده از ایران با استفاده از مدل پنج اِی است.روش: این پژوهش از نوع ابداکتیو است. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه گردشگران خارجی بودند که طی چهار سال اخیر به ایران سفر کرده بودند و در اینستاگرام حساب کاربری داشتند. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق با هر یک از مشارکت کنندگان انجام گرفت؛ به گونه ای که بتوانند تجربه خود را بیان کنند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد. بر این اساس، پس از مطالعه مکرر مصاحبه ها و استخراج کدها، کدهای مشابه دسته بندی و در نتیجه تم های فرعی پدیدار شدند. ۲۳ تم شناسایی شده، در پنج تم اصلی آگاهی، جذب، پرسش، اقدام و دفاع دسته بندی شدند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش ۲۳ تم فرعی طی پنج مرحله به دست آمد که عبارت اند از: ۱. مرحله آگاهی: شبکه ارتباطی با ایرانیان، توصیه مثبت دوستان و دیگر گردشگران، کتاب های درسی و داستانی، اخبار و رسانه های جمعی و نوستالژی و ارتباط با گذشته؛ ۲. مرحله جذب: ناشناخته بودن ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان، تجربه مستقیم تاریخ، جذابیت ارتباط با مردم، غذا و آداب و رسوم ایران و مقرون به صرفه بودن سفر به ایران. ۳. مرحله پرسش، تجربه دوستان سفر کرده به ایران، اطلاعات گردشگران در رسانه های اجتماعی، سایت ها و کتاب های بین المللی، تماس با آژانس های مسافرتی، محتواهای کاربر ساخته ایرانیان در رسانه های اجتماعی؛ ۴. مرحله اقدام: تمایل به تجربه بی واسطه و انفرادی، زیستن زندگی یک ایرانی، کشف زیبایی های تاریخی و فرهنگی.5. مرحله دفاع: توصیه به دیگران، دفاع از ایران در برابر نظرهای منفی، نیت برای بازدید مجدد، همراه ساختن دیگران در سفرهای بعدی، تولید محتوا در رسانه های اجتماعی و حساس شدن به اخبار ایران.نتیجه گیری: در تمامی مراحل سفر مشتری، به ویژه مراحل آگاهی و پرسش، به تبلیغات و تولید محتوا و حضور در رسانه های اجتماعی نیاز بسیاری وجود دارد. این امر تأثیر بسیاری بر آگاهی گردشگران از مقصد و در نتیجه بر تصمیم گیری آنان خواهد گذاشت. همچنین، یافته ها نشان می دهد که با وجود استفاده از تکنولوژی و نوآوری در ارائه خدمات، باید بر جاذبه های منحصربه فرد و تجربه های اصیل تمرکز و اصالت را حفظ کرد. علاوه براین، دفاع کنندگان از برند در رسانه های اجتماعی عاملی بسیار مهم برای اثرگذاری بر تصمیم گردشگران بالقوه برای سفر به ایران هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان