مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
صنعت سیمان
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر مدلهایی برای تخمین کارآیی فنی تغییر پذیر در زمان پیشنهاد گردیده است. این مدلها از نظر ویژگی و نتایج با یکدیگر تفاوت داشته و هر یک دارای خصوصیتهای مربوط به خود میباشد. این مطالعه در فضای تولید مرزی به مقایسه و بررسی دو مدل "کارایی فنی متغیر در طول زمان" مطرح شده در ادبیات مرزی تصادفی، یعنی مدل کورنول، اشمیت، و سیکلز)1990، (CSS و مدل لی و اشمیت )1993،(LS میپردازد. سپس بهمنظور گسترش مدلLS و آزاد سازی فرض یکسان بودن روند زمانی برای تمامی واحدها، با معرفی مدل روندهای زمانی با ویژگی گروهی واحدها )2006،(GS، و با در نظر گیری فرم تابعی پارامتریک برای رفتار زمانی گروهها در این مدل به تخمین پارامترهای اصلی مدل و پارامترهای اثر گذار هر گروه پرداخته میشود. مشاهدات مورد استفاده در این مطالعه درباره تمامی کارخانههای فعال سیمان در ایران (33 کارخانه) برای دورهی زمانی 84-1375 میباشد. نتایج بهدست آمده نشان میدهدکه برخلاف مشابهتها تفاوتهای اساسی میان مدلها وجود دارد. در مجموع مدل GS به دلیل در نظر گیری تفکیک ویژگیهای مشترک واحدها به همراه روند زمانی خاص برای هر گروه نتایج دقیقتری را نسبت به سایر مدلها به خود اختصاص داده است. این آزمون در زمینه ویژگی مقیاس ظرفیت واحدها و طبقهبندی در سه گروه واحدهای تولید بالای3000 تن، بین3000-1000 تن، و زیر1000 تن انجام گرفته است که متوسط کارایی برای گروههای اول، دوم، و سوم به ترتیب 81/0، 93/0 و 75/0را به همراه داشته است. چنین نتیجهای برای دو مدلLS و CSS تنها بهصورت جمعی برای تمامی واحدها قابل دستیابی است، که به ترتیب ارقام متوسط 84/0و 76/0را ارایه میدهند. این یافته مهم را میتوان برای کشش نهادهها وکشش مقیاس به تفکیک گروهها و یا تک تک واحدها نیز مشاهده نمود، که درانجام سیاست گذاریهای تعرفهای نهادهها درباره هر گروه اهمیت دارد.
برآورد تقاضای نهایی انرژی در صنعت سیمان با بکارگیری مدل ارزیابی تقاضای انرژی
حوزه های تخصصی:
صنعت سیمان در ایران در سال های اخیر رشد چشم گیری را از نظر محصولات تولیدی تجربه نموده است. صنعت سیمان از بین صنایع انرژی بر پس از صنعت انرژی بر آهن و فولاد بیشترین مصرف انرژی را داراست و انتظار می رود در آینده نیز روند رو به رشد مصرف انرژی در این بخش به عنوان سوخت تداوم یابد. از این رو، تبیین یک چشم انداز روشن از مصرف بلندمدت انرژی در این صنعت و پتانسیل های موجود جهت صرفه جویی در مصرف انرژی ناشی از پیشرفت تکنولوژی تولید در این بخش از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین منظور در این مقاله، میزان مصرف انرژی و همچنین میزان صرفه جویی در مصرف انرژی ناشی از پیشرفت فن آوری تولید در این صنعت در افق زمانی 1404-1384، با بهره گیری از مدل ارزیابی تقاضای انرژی برآورد شده است. معرفی روش شناسی شبیه-سازی تقاضای انرژی در صنعت سیمان در مدل ارزیابی تقاضای انرژی، اجرای مدل و برآورد تقاضای بلندمدت انرژی در صنعت سیمان و تحلیل نتایج حاصل از آن، آثار بهبود فن آوری تولید بر مصرف انرژی در صنعت سیمان و آثار سیاست کنترل نرخ بیکاری یا رشد شتابان اقتصاد بر مصرف انرژی در این صنعت، موضوعاتی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق گویای آن است که پتانسیل صرفه جویی مصرف انرژی ناشی از پیشرفت فن آوری می باشد. تولید در صنعت سیمان بسیار زیاد است و در برش های زمانی 1384، 1394 و 1404 به ترتیب 64/0، 1/3 و 6/8 میلیون بشکه نفت خام معادل است. از این رو، صنعت سیمان به سبب پتانسیل زیاد صرفه جویی در مصرف انرژی، جهت اجرای طرح های بهینه سازی مصرف انرژی از اولویت برخوردار است.
بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر نقدشوندگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (مطالعه موردی صنعت سیمان)
حوزه های تخصصی:
تامین مالی یکی از دغدغه های شرکتهای امروزی محسوب گردیده، که می تواند از محل حقوق صاحبان سهام و یا بدهی تامین گردد. امروزه نقش مدیران مالی در تعیین ساختار بهینه بر کسی پوشده نیست. از طریق یک ساختار بهینه تامین مالی ارزش سهام یک شرکت افزایش خواهد یافت. این تحقیق در تلاش است تا رابطه بین ساختار سرمایه با نقدشوندگی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر صنعت سیمان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. در این تحقیق، بدهی کوتاه مدت به دارایی، بدهی بلندمدت به دارایی و حقوق صاحبان سهام به دارایی معیارهای ساختار سرمایه و شکاف قیمتی نسبی و تعداد دفعات گردش سهام، به عنوان معیارهای اندازه گیری نقدشوندگی شامل در نظر گرفته شده است. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شرکتهای فعال در صنعت سیمان (29 مورد) در دوره پنج ساله (88-84) می باشد. فرضیات این تحقیق با استفاده از روش رگرسیون ترکیبی مورد آزمون قرار گرفته است. طبق نتایج تحقیق بین ساختار سرمایه و نقدشوندگی در شرکتهای مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود ندارد.
بررسی شاخص های مختلف تمرکز در صنعت سیمان کشور
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه ساختار صنعت سیمان کشور از نظر درجه تمرکز و قدرت بازاری در محدوده زمانی 1387-1380 مورد بررسی قرار گرفته است. برای شناسایی ساختار صنعت سیمان کشور از تجزیه و تحلیل شاخص های مختلف تمرکز همچون شاخص معکوس تعداد بنگاه های بازار، نسبت تمرکز بنگاه برتر، شاخص هرفیندال - هیرشمن، شاخص هانا - کی، شاخص انتروپی، منحنی تمرکز، ضریب جینی، منحنی لورنز و واریانس لگاریتم اندازه بنگاه ها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که بر اساس شاخص های نسبی، تمرکز در صنعت سیمان طی دوره مورد مطالعه افزایش یافته است در حالی که شاخص های مطلق تمرکز نشانگر کاهش تمرکز و قدرت انحصاری بازاری در این صنعت می باشند. این امر بیانگر آن است که با وجود افزایش نابرابری در صنعت سیمان، افزایش تعداد بنگاهها باعث گردیده است تا میزان تمرکز و قدرت انحصاری در بازار کاهش یابد.
ارزیابی عملکرد شرکت های صنعت سیمان بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش FAHP وTOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمحیط رقابتی امروز ارزیابی مناسب عملکرد شرکتها نه تنها برای سرمایه گزاران و اعتبار دهندگان بلکه برای شرکتهای رقیب نیز مهم و قابل توجه می باشد، چرا که این ارزیابی برای توسعه بخشهای جدید و بهبود بهره وری بخشهای موجود مناسب می باشد. هدف از این مطالعه ارائه مدلی فازی برای ارزیابی عملکرد شرکتهای صنعت سیمان بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از نسبتهای مالی و با در نظر گرفتن ترجیهات تصمیم گیرندگان مختلف می باشد.
صنعت سیمان از صنایع پایه بوده که نقش اساسی در توسعه زیربناهای اقتصادی کشور بر عهده داشته و دارد. این مطالعه بر مبنای FAHP و TOPSIS می باشد، که در آن ازFAHP برای تعیین وزن معیارهای مختلف تصمیم گیرندگان استفاده شد و در انتها با استفاده از رویکرد TOPSIS شرکتهای صنعت سیمان رتبه بندی گردید.
در این پزوهش نسبت های مالی متفاوتی برای ارزیابی مورد استفاده قرار گرفته اند.از نسبت های نقدینگی بمنظور سنجش ""توانایی شرکت ها برای انجام تعهدات کوتاه مدت در سررسید"" استفاده شده است.که با توجه به نتایج بدست آمده شرکت سیمان قاین رتبه اول،شرکت سیمان دشتستان رتبه دوم و شرکت سیمان کرمان رتبه سوم را از نظر این شاخص کسب کرده اند.از نسبت های اهرمی بمنظور سنجش"" توانایی شرکت برای برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلندمدت"" استفاده شده است.که با توجه به نتایج بدست آمده شرکت سیمان خزر رتبه اول، شرکت سیمان مازندران رتبه دوم و شرکت های سیمان بجنورد و دشتستان بطور مشترک رتبه سوم را از نظر این شاخص کسب کرده اند.از نسبت های فعالیت بمنظور سنجش ""چگونگی سرمایه گذاری در دارایی هایی که برای شرکت ایجاد درآمد می کنند"" استفاده شده است. که با توجه به نتایج بدست آمده شرکت سیمان غرب رتبه اول، شرکت سیمان فارس و خوزستان رتبه دوم و شرکت سیمان بهبهان رتبه سوم را از نظر این شاخص کسب کرده اند.از نسبت های سودآوری بمنظور سنجش ""توانایی شرکت در ایجاد درآمد مازاد بر هزینه"" استفاده شده است. که با توجه به نتایج بدست آمده شرکت سیمان قاین رتبه اول، شرکت سیمان دشتستان رتبه دوم و شرکت سیمان بهبهان رتبه سوم را از نظر این شاخص کسب کرده اند.از نسبت های رشد بمنظور سنجش ""وضعیت شرکت در صنعت مورد فعالیت"" استفاده شده است. که با توجه به نتایج بدست آمده شرکت سیمان غرب رتبه اول، شرکت سیمان ایران گچ رتبه دوم و شرکت سیمان بجنورد رتبه سوم را از نظر این شاخص کسب کرده اند.
و در نهایت با استفاده از رویکرد TOPSIS شرکت ها از نظر عملکرد رتبه بندی شدند که شرکت سیمان قاین رتبه اول،شرکت سیمان ایلام رتبه دوم و شرکت سیمان غرب رتبه سوم را کسب کردند.
اثر نرخ ارز بر صادرات سیمان: مطالعه موردی سیمان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزیت نسبی تولید و موقعیت منطقه ای، ایران را به یکی از تولیدکنندگان بزرگ سیمان تبدیل نموده است. صنعت سیمان ایران برای تأمین نیاز عراق و افغانستان با ترکیه و پاکستان در رقابت می باشد. در این بین، تغییر نرخ ارز می تواند اثر معناداری بر مزیت رقابتی سیمان ایران داشته باشد. این مطالعه می کوشد تا واکنش صادرات سیمان نسبت به نرخ ارز را مدل سازی کند. به این منظور از داده های ماهانه مربوط به شرکت سیمان مازندران و اطلاعات نرخ ارز در بازار آزاد استفاده شده است. نرخ آزاد ارز بر مبنای شاخص قیمت های داخلی و خارجی به شاخص حقیقی ارز تبدیل شده است. شیوه اقتصادسنجی تحقیق، همجمعی تک معادله ای انگل-گرنجر [1] و فیلیپس-کلاریس [2] است. نتیجه برآورد الگوی تحقیق حاکی از وجود کشش مثبت 44 درصدی بین صادرات سیمان و نرخ ارز می باشد. همچنین اثر تقویمی نقش معناداری در توضیح صادرات سیمان مازندران داشته است.
ارزیابی کارایی مدیریت در صنعت سیمان ایران با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توانایی مدیریت بر فعالیت هایی همچون تحقیق و توسعه، بهای تمام شده، هزینه های مالی، دارایی ها و درآمد شرکت ها تاثیر می گذارد و کارایی آنها نیز به این عوامل بستگی دارد. هدف این تحقیق، ارزیابی کارایی نسبی در صنعت سیمان عضو بورس ایران به عنوان شاخصی برای سنجش توانایی مدیریت با یک الگوی جدید بسط داده شده است. برای این کار از داده های صورت های مالی شرکت های سیمان در طی سال های90 الی94 استفاده شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها، کارایی نسبی هر یک از شرکت ها ارزیابی شده و واحدهای کارا نیز با روش اندرسون- پیترسون رتبه بندی شده اند. سپس با برآورد یک مدل رگرسیونی، شاخص توانایی مدیریت هر کدام از شرکت ها با یک الگوی مناسب، محاسبه شده است. برای سنجش و ارزیابی کارایی نسبی از نرم افزار بهینه سازی GAMS و جهت سنجش شاخص توانایی مدیریت از نرم افزار E-Views بهره گرفته شده است. منظور ما در این تحقیق رسیدن به توانایی غیرذاتی مدیران در واحدها بوده است. یافته های تحقیق نشان داده که کارایی یا عدم کارایی شرکت ها می تواند به توانایی ذاتی و اکتسابی مدیران مرتبط باشد. بر این اساس نتایج بیانگر آنست که شرکت هایی که با امتیاز کارا ارزیابی شده اند (مثل؛ ایران گچ و سیمان اردبیل)، صرفا تضمینی برای بالا بودن توانایی مدیران آنها نبوده است. از طرف دیگر، برخی از شرکت هایی که کارا ارزیابی شده اند (مثل؛ سیمان خوزستان و سیمان مازندران)، توانایی مدیران آنها نیز بالا بوده است.
محاسبه کارایی زنجیره تامین پایدار در صنعت سیمان (کاربرد مدل تحلیل پوششی داده های شبکه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه مدل مناسب مبتنی بر تحلیل پوششی داده ها با ساختار شبکه ای برای ارزیابی کارایی زنجیره تامین پایدار شرکت های سیمان حاضر در بورس ایران طی دوره زمانی 1393-95 و تعیین میزان بهره وری آن ها بر اساس شاخص مالم کوئیست می باشد. این مدل می کوشد با در نظر گرفتن محدودیت های کمّی و کیفی و نیز خروجی های نامطلوب، معیارهای پایداری در شبکه تامین معرفی نماید و از طریق سنجه آنها بر زنجیره تامین، نتایج سازگارتری با واقعیت حاصل نماید. به طور کلی، نتایج حاکی از کاهش بهره وری کل شرکت های یاد شده است؛ در این میان، تنها 7 شرکت کارایی خود را حفظ کرده و سایر شرکت ها نوسان عملکرد داشته اند.
کارایی زنجیره تأمین چهار مرحله ای در حضور عوامل غیرقابل کنترل، نامطلوب و منفی با استفاده از مدل SBM در DEA شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین چهار مرحله ای در حضور داده های غیرقابل کنترل، نامطلوب و منفی، در صنعت سیمان است. برای این منظور، مدل(SBM) Slack-Based Measure در تحلیل پوششی داده های شبکه ای ارائه شده تا عملکرد این گونه زنجیره ها را مورد ارزیابی قرار دهد. در ادامه، 42 شرکت سیمان حاضر در بورس و اوراق بهادار که زنجیره متناظر هر یک از آن ها دارای چهار مرحله ی تأمین کننده، تولیدکننده، توزیع کننده و مشتری می باشد، طی دوره 1396-1394 مورد ارزیابی قرار گرفتند. بر اساس اجرای مدل، 5 شرکت در سه سال متوالی کارا و نمره کارایی مابقی آن ها در همه سال ها یا برخی از سال ها کمتر از 1 شده است.
ارائه مدل استقرار مدیریت دانش در صنایع کشور بر اساس فاکتورهای زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
55 - 72
حوزه های تخصصی:
مدیریت دانش در عصر دانایی و دانش محوری، در اولویت سازمان ها قرار گرفته است، دانش سرمایه ای سازمانی تلقی می شود و مدیریت آن از اهمیت روزافزونی برخوردار است. این نوشتار با هدف بررسی وضعیت فاکتورهای زمینه ای مدیریت دانش (شامل فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات و فرایندهای دانش) در شرکت سیمان خاش، به منظور اندازه گیری آمادگی سازمان برای اجرای مدیریت دانش، به رشته تحریر درآمده است. در این راستا، عوامل زیرساختی مدیریت دانش در چهارچوب یک مدل تنظیم شد، سپس برازندگی مدل با استفاده از روش های تحلیل عاملی و نرم افزار لیزرل مورد بررسی قرار گرفت. درنهایت وضعیت آمادگی شرکت در ابعاد مختلف با استفاده از روش های توصیفی و تحلیلی با نرم افزار اس.پی.اس.اس. تشریح شد و فاکتورهای مورد نظر با آزمون فریدمن رتبه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی از نظر اهمیت در جایگاه اول قرار دارد و فاکتور مدیریت اطلاعات در میان کل فاکتورها رتبه اول اهمیت را دارد. در انتها پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه ارائه شده است.
تدوین مدل مفهومی رفتار تجاری در صنعت سیمان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دستیابی به اهداف تجاری عملیاتی و استراتژیک باید رفتار تجاری صحیح و منطقی را به کار گرفت. به دلیل آگاهی کمتر شرکت ها از مهارت های اجتماعی و رفتاری ، یک شکاف عملکردی در راه رسیدن به اهداف سازمانی وجود دارد. تاکنون این رفتارهای تجاری در یک مدل جامع جهت ارائه استراتژی، مورد مطالعه قرار نگرفته اند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناسایی رفتارهای تجاری در صنعت سیمان ایران و تدوین مدل مفهومی آن است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. با استفاده از نرم افزار Maxqda.Pro.2018.1، داده های حاصل از مصاحبه های انجام شده با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت طی سه مرحله کدگذاری تا رسیدن به اشباع، جمع آوری گردید. مضامین سازمان دهنده شامل 60 مفهوم و مضامین فراگیر شامل 9 مقوله عمده و 218 مضمون پایه شناسایی شدند. بر طبق نتایج، رفتارهای اصلی در صنعت سیمان عبارتند از رفتار با رقبا، رفتار با دولت، رفتار با سهامداران، رفتار با اتحادیه های کارگری، رفتار با رسانه ها، رفتار با زنجیره تأمین، رفتار حاکمیت شرکتی، رفتار با شبکه ها و رفتار مسئولیت اجتماعی. بر اساس این رفتارها، مدل مفهومی رفتار تجاری در این صنعت ارائه گردید. مهمترین جنبه های نوآوری این پژوهش، جدید بودن موضوع رفتار تجاری و مدل سازی آن در ابعاد و اجزای مختلف در صتعت سیمان ایران بود که در سایر مطالعات دیده نمی شود. همچنین در پایان نیز پیشنهاداتی کاربردی جهت عملکرد بهتر صنعت سیمان مطرح گردید.
تدوین الگوی بهبود عملکرد مالی شرکت های سیمانی مبتنی بر ابزارهای حسابداری مدیریت و اولویت بندی مؤلفه های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشدید رقابت و محدودیت منابع، لزوم استفاده از ابزارهای حسابداری مدیریت جهت کسب توان لازم در بازار رقابتی و نیز بهبود عملکرد مالی، احساس شده است. در همین راستا، مطالعه حاضر، که یک پژوهش آمیخته اکتشافی است، با هدف طراحی الگویی جهت بهبود عملکرد مالی شرکت های تولیدی مبتنی بر ابزارهای حسابداری مدیریت و نیز اولویت بندی این ابزارها، صورت پذیرفته است. جامعه و نمونه آماری پژوهش حاضر را مدیران مالی 40 شرکت سیمانی پذیرفته شده در بورس و فرابورس تهران تشکیل می دهند. در گام اول طراحی مدل، 28 ابزار حسابداری مدیریت با مرور ادبیات تحقیق، شناسایی شدند؛ در ادامه با به کارگیری تکنیک های دلفی و ضریب توافق کندال، 25 ابزار انتخاب شدند و در 5 دسته کلی "ابزارهای هزینه یابی، بودجه بندی، برنامه ریزی بلندمدت، ارزیابی عملکرد و تصمیم گیری برای سرمایه گذاری" قرار گرفتند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که تاثیر هر پنج دسته، بر عملکرد مالی، مثبت و معنادار است. هم چنین بر مبنای نتایج حاصل از رویکرد بهترین – بدترین، ابزارهای "تکنیک های نوین بهایابی، تکنیک های تخصیص بها، بودجه مالی، کارایی پردازش های مالی و حسابداری و شاخص سودآوری" به ترتیب رتبه های 1 تا 5 را به خود اختصاص دادند.
سناریونگاری صنعت سیمان در ایران با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
60 - 88
حوزه های تخصصی:
صنعت سیمان یکی از بخش های صنعتی راهبردی و مهم در کشور از نظر تأمین نیازهای حوزه هایی چون مسکن، ساخت و ساز و بسیاری از پروژه های عمرانی است. در حال حاضر این صنعت با مشکلاتی چون مازاد عرضه، فرسودگی تجهیزات و جانمایی نادرست کارخانه ها روبروست. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی سناریوهای آینده این صنعت در میان مدت است. این پژوهش از منظر جهت گیری، کاربردی و از منظر بنیان پارادایمی، دارای رویکرد عملگراست. جامعه آماری پژوهش، خبرگان صنعت سیمان هستند که با روش نمونه گیری قضاوتی انتخاب شده اند. در گام اول از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان این صنعت، پیشران های عام و اختصاصی شناسایی شدند. سپس با به کارگیری غربال تئوریک و استنتاج محور پیشران های نهایی انتخاب شدند. در ادامه پیشران های باقیمانده با تکنیک ساختاری دیمتل تحلیل شدند. با توجه به بیشترین خالص اثر، دو پیشران قیمت گذاری و تقاضای بازار برای شکل دهی سناریوها در نظر گرفته شده و برای توسعه سناریوها رویکرد آزمون و گزینش فرضیات راهبردی فردی استفاده گردید. سناریوهای پیشنهادی پژوهش عبارتند از: سناریو تلاش برای بقا، سناریو مرهمی بر زخم، سناریو دنیای رو به رشد و سناریو احتضار. سناریو احتضار و سناریو دنیای رو به رشد به ترتیب بدترین و بهترین وضعیت را توصیف می کنند. در نهایت برای تعیین سناریوی محتمل، تکنیک اولویت ترتیبی به کار گرفته شد و مشخص گردید که سناریو مرهمی بر زخم محتمل ترین سناریو است. برای ارائه پیشنهادهای پژوهش رویکرد شوپنهاوری به کار گرفته شد. به این صورت که وجوه اشتراک سناریو محتمل و بدبینانه مبنای پیشنهاد قرار گرفت.
برآورد رانت کربن در صنعت سیمان ایران: کاهش سود در شرایط اجرای توافق پاریس(بر مبنای تجربه سیستم تجارت انتشار آلودگی اتحادیه اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۷
169 - 193
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر سعی دارد که با در نظر گرفتن شرایط اجرای توافق پاریس، مشخص سازد که چگونه سود صنعت سیمان تحت تأثیر قرار می گیرد و عوامل مؤثر بر آلودگی و کاهش آلودگی ناشی از تولید سیمان را مشخص نماید. به منظور نیل به این اهداف با استفاده از روش شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا (LMDI) در طی دوره 1392-1390 برای صنعت سیمان مشتمل بر 68 کارخانه سیمان در کشور ایران مورد بررسی قرار گرفته است. با برآورد مدل تجربی، نتایج نشان دهنده ی این موضوع است که می توان کاهش آلودگی های زیست محیطی ناشی از صنعت سیمان را با استفاده از تکنولوژی های نوین، سوخت های جایگزین و کاهش استفاده از برق فراهم کرد. و نتایج بیانگر هفت عامل تجزیه برای انتشار آلودگی است که عبارت است از تأثیر فعالیت، تأثیر تجارت، تأثیر سهم کلینکر، تأثیر سوخت مرکب، تأثیر کارایی الکتریکی و حرارتی و تأثیر انتشار کربن است. می توان بین دو اثر اول که گزینه کاهش آلودگی غیرفنی هستند با سایر اثرات که گزینه های کاهش آلودگی فنی هستند تمایز قائل شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که مازاد سهمیه ای در تولید شرکت های سیمان ایران ایجاد نشده و سود نداشته اند، که برخلاف کشورهای اروپایی که دارای مازاد سهمیه و سود یا به عبارتی رانت کربن هستند در کشور ایران این رانت وجود ندارد زیرا سهمیه مازاد تولید که رایگان حاصل می شود، ایجاد نشده که منجر به درآمد بیشتر و ایجاد ثروت شود.
تحلیل راهبردی صنعت سیمان برای تحقق چشم انداز سند راهبردی آن صنعت در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
105 - 134
حوزه های تخصصی:
صنعت سیمان یکی از صنایع کلیدی در توسعه اقتصادی است و نقش بسزایی در توسعه زیرساخت کشور ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی صنعت سیمان و ارائه راه کارهایی به منظور ارتقای آن جهت تحقق سند جشم انداز صنعت و هم چنین توصیه هایی برای سیاست گزاران در برنامه هفتم توسعه اقتصادی است. در این پژوهش وضعیت صنعت سیمان بر اساس گزارشات و آمار توصیف شده است و در ادامه به صورت تحلیلی بر مبنای مقالات، گزارش ها و مستندات مرتبط، پیشنهاداتی در راستای تقویت صنعت سیمان ارائه شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، ظرفیت بالای تولید سیمان، دسترسی به مواد اولیه مرغوب و منابع انرژی فراوان از مهم ترین نقاط قوت صنعت سیمان؛ و سیاست دستوری برای کنترل قیمت پایه در بورس کالا، مازاد تولید و عرضه سیمان و محدود بودن بازار برای این محصول، کاهش بودجه عمرانی، رکود اقتصادی در کشور از مهم ترین نقاط ضعف صنعت سیمان است. از مهم ترین فرصت های موجود، نزدیکی به بازارهای هدف، برنامه توسعه عمرانی دولت سیزدهم و تقاضای سیمان برای ساخت 4 میلیون مسکن ملی و کشف بازارهای جدید صادراتی می باشد. از مهم ترین تهدیدات موجود نیز احتمال آزادسازی نرخ انرژی و افزایش نرخ انرژی مصرفی، محدودیت های زیست محیطی و اعمال محدودیت برای واردات سیمان توسط کشور های هدف صادراتی از طریق وضع تعرفه می باشد. بر این اساس اجرای مستمر طرح های ساخت مسکن جهت اقشار کم درآمد، بهبود بودجه های عمرانی از طریق اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در دستگاه ها و صرفه جویی ناشی از آن، ...؛ بهبود فضای کسب و کار از عوامل موثر در رونق اقتصادی با حذف قوانین مزاحم، ایجاد امنیت سرمایه گذاری، رفع محدودیت های بین المللی، ... با تلاش ها و مساعدت های قوه قضائیه، وزارت صمت و اقتصاد و ... ؛ تقویت سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی کشور در جهت حمایت از صادرات از طریق انجام برخی از فعالیت ها مانند گره گشایی از محدودیت های بانکی به منظور رفع مشکل مازاد تولید و عرضه سیمان از جمله راه کارها و توصیه هایی برای سیاست گزاران به منظور بهبود وضعیت صنعت سیمان است
بررسی عوامل موثر بر تجارت درون صنعت سیمان در ایران و منتخبی از شرکای تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
58 - 86
حوزه های تخصصی:
با افزایش تعاملات بین المللی و استفاده از فن آوری های تولیدی مشابه در سطح بین الملل، تجارت درون صنعت میان کشورها به یک موضوع مورد توجه نظریه پردازان اقتصادی تبدیل شده است و توجه به یک محصول تولیدی غیرنفتی که دارای مزیت نسبی باشد، می تواند سهم بالایی در رشد تجاری کشورها داشته باشد. یکی از صنایع کاربردی و موثردر رشد تجاری ایران، صنعت سیمان است. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر تجارت درون صنعت ایران با شرکای تجاری منتخب در صنعت سیمان در سال های 1401-1388 با روش داده های ترکیبی می باشد. متغیرهای اثرگذار شامل شاخص لیندر، انتشار دی اکسیدکربن، ارزش افزوده بخش صنعت، مسافت جغرافیایی و نرخ ارز حقیقی است.با توجه به نتایج، شاخص انتشار دی اکسیدکربن، تاثیر منفی بر تجارت درون صنعتِ سیمان برای ایران و شرکای تجاری دارد و بین تمام متغیرهای بررسی شده، بزرگ ترین ضریب را دارد. همچنین رابطه بین تجارت درون صنعت با ارزش افزوده بخش صنعت و مسافت جغرافیایی مثبت بدست آمد و متغیرهای لیندر و نرخ ارز نیز دارای اثر غیرمعناداری بر تجارت درون صنعت شده اند.
طراحی الگوی قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی در صنعت سیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک توسعه صادرات درکشورهای درحال توسعه زمینه افزایش ارزش افزوده محصولات، سرمایه گذاری در تحقیق وتوسعه، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و ایجاد فرصت های شغلی را بهمراه خواهد داشت. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد به طراحی الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی درصنعت سیمان پرداخت. جامعه آماری 13 نفر از خبرگان صنعت سیمان بودند که بصورت هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند . یافته ها نشان داد که شرایط علّی صنعت شامل: تعصب و تعهد مدیران به صادرات ، مهندسی فروش، دانش تخصصی کارکنان، خلاقیت ونوآوری، تحقیق وتوسعه ، قیمت گذاری، کانالهای توزیع، ترویج وتبلیغات، کیفیت محصول، رقابت پذیری، معرفی توانمندی شرکت و بسته بندی می باشد. پدیده محوری این الگو قابلیت های بازاریابی فراگیر صادراتی است. شرایط زمینه ای شامل : قوانین ومقررات گمرکی، پشتیبانی سیاسی ، اقتصادی دولت از صادرات، فناوری اطلاعات وشبکه های کامپیوتری، لجستیک وحمل ونقل، پشتیبانی انجمن صنفی صنعت سیمان و پشتیبانی اتاق بازرگانی از صادرات می باشد. همچنین شرایط مداخله گر شامل : تعهدات ارزی، بازاریابی سنتی، جنگ اقتصادی، شرایط فورس ماژور، آداب ورسوم وفرهنگ کشورها و دمپینگ قیمت بوده وراهبردها شامل: تحقیقات بازار، مدیریت ارتباط با مشتری، برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی قیمت گذاری، استراتژی بازاریابی مویرگی، SWOT بازاریابی صادراتی، بودجه بازاریابی صادراتی، مدیریت ریسک، توسعه منابع انسانی وآموزش تخصصی کارکنان می باشد. پیامدهای حاصل از طرح شامل : برند شدن، بهسازی ونوسازی خطوط تولید و عزت ملی وبین المللی است.