فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
اخلاق مادری در اسلام و فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های تکوینی جسمی و روحی زن و مرد در خلقت هدفمند بوده است و کمال زن در تکاپو و حرکت درچهارچوب فطری وخلقتی اونهفته است. اسلام مادری را با ضوابط خاص اخلاقی آن ازجمله نمودهای عالی کمال زن دانسته،پرورش نسل را خطیرترین وظیفه ی زن می داند. در جهان غرب به موازات نهضت حقوق بشر و انقلاب صنعتی، جنبش هایی برای احقاق حقوق زنان و برابری با مردان با عنوان ""فمینیسم"" به ظهور پیوست. این نهضت طی تطورات خود به ایدئولوژی همه جانبه با گرایش های متفاوت تبدیل شده است. فمینیست های تندرو بر اساس مبانی فکری و فلسفی خاص چون اصل فرد گرایی و آزادی جنسی، مادری را مهم ترین عامل فرودستی و سرکوب زنان می دانند. از نظر آنان مرد سالاری برسراسر تاریخ، جامعه و علم سیطره داشته، شؤون و خصلت های خاص زنان نادیده گرفته شده است. آنان با انتقاد از اخلاق سنتی، در پی رهیافت های جدیدی بوده اند تا ضمن ستایش و اثبات برتری خصلت های زنانه، با تعمیم آنها راهکارهای کلی اخلاقی درسطح عموم جامعه ارائه دهند. ازجمله رهیافت- های آنها به حوزه اخلاق، اخلاق مادرانه است. آنان با این رویکرد درپی آنند تا رابطه ی محبت -آمیز و خیر خواهانه ی مادر- فرزندی را الگوی تمام روابط اجتماعی بشر قرار دهند. اسلام فضایلی چون تقوا، عفت، صبر و ایثار و ... را ضروری عملکرد مقام مادری دانسته، دامان مادر را اولین مدرسه ی انسان و مهم ترین عامل انتقال ارزش ها به نسل ها می داند.
عقل و قانون در رساله قوانین افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که به بررسی اندیشه سیاسی افلاطون در رساله قوانین می پردازد تلاش می شود با توجه به نظر افلاطون به عقل، جایگاه قانون در تفکر افلاطون و وجوه تمایز آن از حاکمیت فیلسوف مورد بررسی قرار گیرد.
به عبارت دیگر در مقاله سیر تحول اندیشه سیاسی افلاطون و مبانی معرفتی آن از حاکمیت فیلسوف به حاکمیت قانون مورد بررسی قرار می گیرد.
از این جهت مقاله نشان می دهد تغییر در صورت بندی معرفتی افلاطون بر محوریت عقل موجب تغییر در محتوای تفکر او در موضوعات مختلف از جمله اندیشه سیاسی و چگونگی سامان سیاسی شهر از همپرسه جمهور به قوانین گردیده است.
نتیجه و حاصل همپرسه سیاستمدار و سپس قوانین با توجه به مشکلات فیلسوف در اداره شهر، ضرورت قانون و سامان دهی شهر بر اساس مجموعه قوانینی است که در آنها جزئیات اداره شهر مشخص شده باشد. قانون کلیدواژه ای که افلاطون آن را چاره حل مشکلات شهر و راه حل بدیل حاکمیت فیلسوف در قوانین می داند.
مواجهه منطق و روانشناسی از نگاه هوسرل
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۷ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه منطق
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
بررسی و تطبیق بین مدینه فاضله افلاطون و جامعه دینی، الهی امام زمان
حوزههای تخصصی:
از دیرباز انسان ها به دنبال آرمان شهری بودند که با امنیت و آسایش کامل و بدون ترس و تبعیض، به زندگی روزمره و به کسب فضایل و سعادت و کمال بپردازند. افلاطون از جمله فیلسوفانی است که چنین تفکری را در سر می پروراند. اما آیا مدینه فاضله وی تحقق پذیر بوده است؟ این تفکر دست کم تاکنون تحقق نیافته و افلاطون هم اصرار به تحققش نداشته است.
اما جامعه دینی الهی و آرمانی که فراگیر و جهانی باشد و سعادت همه افراد جامعه را تامین نماید، وعده خداوند متعال در قرآن به انسان هاست. راستی چنین جامعه دینی چه وقت تحقق خواهد یافت؟
با استناد به آیات و روایات، تحقق آرمان شهر دینی که در آن سعادت افراد جامعه تامین می شود، با ظهور امام عصر حضرت مهدی تعیین گردیده است. در این مقاله، به بررسی و تطبیق مدینه فاضله افلاطون با جامعه دینی عصر ظهور پرداخته ایم. امیدواریم که این اثر سرآغاز پژوهش های کامل و دقیق تر گردد.
اللهم عجل فی فرج مولا نا صاحب الزمان واجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته.
راهنمایی مقدماتی بر فرا-سختارگرایی و فرا مدرنیسم
حوزههای تخصصی:
تشابه یا تشکیک مفهوم وجود: مقایسه نظریات ارسطو و ابن سینا در مسئله معنای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در این مقاله نظریات ارسطو و ابن سینا در باب معنای وجود مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ارسطو موجود دارای معانی متفاوتی است، اما نه به طریق اشتراک لفظی. ارسطو بین اشتراک لفظی و اشتراک معنوی موجود، نظریه سومی را ارائه می کند که خود، آن را رابطه «نسبت به» می نامد ابن سینا، در مقابل، موجود را به نحو مشترک معنوی می داند؛ با این حال معتقد است موجودات در یک رابطه تشکیکی دارای شدت و ضعف و اولویت و عدم اولویت هستند، به طوری که مثلاً جواهر نسبت به اعراض در موجود بودن اولویت دارند.
بحث معنای وجود در مباحث وجودشناختی و مخصوصاً نظریه علیت هر یک از این دو فیلسوف قابل پی جویی است. ارسطو وجود را به عنوان یک عنصر متافیزیکی متمایز در نظر نمی گیرد بلکه برای او، وجود بلافاصله در مقولات تقسیم می شود؛ اما برای ابن سینا، وجود واقعیتی متمایز از ماهیت است که در همه موجودات به عنوان یک عنصر فلسفی وجود دارد. به همین ترتیب، ارسطو علیت خدا را از نوع علیت غایی می داند به طوری که هر موجودی در مسیری مستقل به سمت محرک اولی در حرکت است، در حالی که ابن سینا خداوند را علت فاعلی ایجادی می داند که به همه موجودات یک عنصر مشترک یعنی وجود را افاضه می کند.
حکمت عدد هشت در هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدد هشت در کنار دیگر اعدادی که مکررا در منابع اسلامی به آن اشاره میشود، بخاطر کاربرد ویژه ای که در هنر و معماری اسلامی به خوداختصاص داده است، از جمله اعداد قابل تامل است. با توجه به ماهیت رمزگونه اعداد و مفاهیم پنهان در هر عدد ، این سوال مطرح است که آیا کاربرد و استفاده عدد هشت در هنر و معماری اسلامی نیز از یک اعتقاد عمیق اسلامی سرچشمه میگیرد ؟ علاوه بر ذکر این عدد در قرآن و روایات و نسبت دادن آن به تعداد بهشت ها و تعداد ملائکان حامل عرش ، با جستجو در منابع فلسفی عرفانی، به اشاره ای رمزگونه از این عدد میرسیم. آنجا که شیخ اشراق برای نخستین بار سخن از عالم مثال میزند و به آن عالم لقب " اقلیم هشتم" می دهد. با تجسم بخشیدن به هندسه عوالم و نسبت دادن عدد هشت در هنر و معماری به دیدگاه عالم واسط یا عالم مثال، دریچه ای شگرف از مبانی نظری و اعتقادی معماران مسلمان بر ما گشوده میشود. در این مقاله تلاش میشود تا با تطبیق عوالم بر اعداد و اشکال هندسی ، رمز کاربردی عدد هشت در هنر و معماری اسلامی روشن گردیده و نمونه هایی از مصادیق این تطبیق ذکر شود.
نقد و بررسی دیدگاه جرالد هاوتینگ در کتاب بت پرستی و ظهور اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرالد هاوتینگ، از شاگردان ونزبرو، در کتاب بت پرستی و ظهور اسلام، محیط ظهور اسلام و قرآن را بررسی کرده و معتقد است تثبیت و تدوین قرآن را نمی توان به دو شهر مکه و مدینه و نیز دوران حیات پیامبر (ص) محدود کرد؛ زیرا در شکل گیری سنت دینی ای بزرگ مانند اسلام نمی توان صرفاً بر نقش یک فرد و یک محدوده زمانی کوتاه تکیه کرد؛ بلکه ظهور چنین دینی نیازمند زمانی طولانی و منطقه ای کاملاً وسیع است. او در کتاب خود، در کنار عرضه شواهد و قراین مختلف، از روش تحلیل ادبی متن قرآن نیز برای اثبات دیدگاهش استفاده کرده است؛ بدین صورت که مشرکان و ویژگی های این گروه را در قرآن بررسی کرده و کوشیده است نشان دهد آن ها افرادی بت پرست به معنای واقعی کلمه نبوده اند. وی این گروه را یکتا پرستانی دانسته است که قرآن در گفتمانی جدلی، آنان را «مشرک» خطاب کرده است؛ بنابراین، مخاطبان قرآن را یکتا پرستانی دانسته است که از قضا، در محیط زندگی پیامبر (ص) و به ویژه مکه، حضوری چندان درخور توجه نداشتند. جرالد در مقدمه کتابش گفته است این نظر را که قرآن به بت پرستان واقعی حمله کرده است، تنها می توان در تفسیر های روایی از این کتاب آسمانی یافت و از آیات قرآن، چنین مطلبی برداشت نمی شود. او معتقد است این فهم روایی که اسلام را نتیجه مجادله با بت پرستان حجاز می داند، اسلام را از کل سنت یکتا پرستی جدا می کند؛ زیرا همه ادیان مبتنی بر یکتا پرستی، در اثر مجادله با دیگر گروه های یکتا پرست شکل گرفته و سپس تکامل یافته اند. در این مقاله، دیدگاه هاوتینگ در این کتاب را بیان و نقد کرده ایم.
مواضع جدلی در منطق ابن سینا: از اصول مناظره تا مغالطات تعریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواضع جدلی را ارسطو و مشائیان به منزله «اصول مناظره» به کار می گرفتند ولی ابن سینا کارکرد آن ها را به «مغالطات تعریف» دگرگون ساخته است. این یکی از برجسته ترین نوآوری های ابن سیناست که پویایی اندیشة منطقی او و استقلال آن از منطق ارسطو و مشائیان را به خوبی نشان می دهد، با این حال تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. این نوآوری از یک سو با «هدف گرایی منطقی» او، و از سوی دیگر با منطق نگاری دوبخشی اش پیوند دارد. منظورم از هدف گرایی منطقی ابن سینا باور او به این دیدگاه است که هدف منطق درست اندیشی و پرهیز از نادرست اندیشی است و هر بخش از منطق ارسطویی که در راستای یکی از این دو هدف نیست یا باید کنار نهاده شود، مانند خطابه و شعر، یا باید تغییر کارکرد دهد، مانند جدل. در منطق نگاری دوبخشی، منطق تقسیم می شود به نظریة تعریف و نظریة استدلال. اکنون اگر این نوآوری ابن سینا یعنی «تبدیل مواضع جدلی به مغالطات تعریف» را در کنار این دیدگاه ارسطویی بگذاریم که «ابطال های سوفیستی (سفسطه ها) همگی مغالطات قیاسی اند»، آن گاه به موازات نظریة تعریف و نظریة استدلال، مغالطات هم تقسیم می شوند به مغالطات تعریف و مغالطات استدلال. این نوآوری ابن سینا هم گام با رشد دو ایدة «منطق دوبخشی» و «هدف گرایی»، به تدریج در الشفاء، النجاة، الحدود، منطق المشرقیین، و الاشارات رشد می کند.
بررسی تطبیقی نمایش های تعزیه و تراژدی براساس نظریات ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه و تراژدی، نمایش هایی آئینی و مذهبی همراه با امکانات و ویژگی های مختص خویش هستند. وجود ویژگی هایی چون روایت گری، بدیهه سازی، تعلیق و تعویق حوادث و امکاناتی از این دست در تعزیه و ویژگی هایی چون تقلید کنش، شخصیت پردازی و وحدت های سه گانه «کنش»، «زمان» و «مکان» در تراژدی از هریک از آنها نمایشی خاص می سازد که با وجود تفاوت های یاد شده، این دو گونه نمایشی در وقوع «فاجعه» یا «امر تراژیک» و خاستگاه آیینی مشترک اند. حال پرسش این است که کدام ویژگی ها و عناصر در تعزیه و تراژدی وجود دارد که به وقوع امر تراژیک منجر می شود و آیا می توان براساس تفاوت ها و شباهت های این دو گونه نمایشی، تعزیه را نوعی تراژدی محسوب کرد یا نه. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی_ تطبیقی و با رویکرد فلسفی براساس نظر ارسطو سعی در تبیین این نظر دارد که با وجود عناصر تراژیک در تعزیه و وقوع امر تراژیک در آن، این نمایش از نوع تراژدی نبوده بلکه از نوع حماسه می باشد.
خاص گرایی، کل گرایی و جزء گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان و هستی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه ملاصدرا، در بحث زمان، وامدار اندیشه های کلامی و فلسفی پیش از خود است، اما تلاش میکند میان هستی و زمان ارتباط تنگاتنگی برقرار نماید. او با ایجاد این ارتباط، بسیاری از نگرشهای پیشینیان را تصحیح و زمان را از حیطه ماهیات به حیطه هستی میکشاند؛ و آن را از عالم بیروح جسم به بعد وسیع هستی و در نهایت وارد در حوزه جان و خرد آدمی میکند، تا نه تغییر را در بیرون از خود، که آن را در تمام هستی و وجود خود دریافته و تجربه کنیم. در نگرش او به زمان افت و خیزها و قوت و ضعفهایی دیده میشود، که پرداختن به آنها از آنرو که بتواند افق راه آینده را در ما ترسیم نماید، حایز اهمیت است.
دیالکتیک و معنا
حوزههای تخصصی:
برای صورت بندی مسئلة «معناپژوهی ارشاد اسلامی»، بررسی دیدگاه های متفاوت دربارة معنا ضرورت دارد. در این نوشتار به رابطة میان «دیالکتیک» و «معنا» می پردازیم، با این امید که در انتها، بررسی این رابطه ما را در دستیابی به معنای ارشاد اسلامی یاری کند.
پیش از پرداختن به رابطة «معنا و دیالکتیک»، باید ببینیم که مقصود از دیالکتیک چیست؟
برای جست وجوی پاسخ این پرسش به تاریخ تفکر و فلسفه مراجعه می کنیم؛ این کنجکاوی، ما را با افرادی مواجه می کند که به نوعی به دیالکتیک پرداخته اند و درعین حال تفاوت های اساسی در تفکر و فلسفة آن ها دیده می شود. زیرا مفاهیم، خصوصاً مفاهیم فلسفی، در طول تاریخ تغییر و تحول پیدا می کنند و بی تردید دیالکتیک نیز از این امر مستثنا نیست؛ یعنی دیالکتیک مثلاً مورد نظر افلاطون با مراد کانت از این واژه متفاوت است. در این نوشتار قصد «معناپژوهی دیالکتیک» را نداریم. ازاین رو، سعی می شود به جنبه های مشترک در تبیین معنای دیالکتیک اشاره شود و درعین حال جنبه های متفاوت دیدگاه های متفکران و فیلسوفان نیز بیان شود.
شبکه معرفت دینی، بحثی در ساختار معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۲ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد پاسخ دادن به این پرسش معرفتشناختی است که «معرفت دینی چه ساختاری دارد؟» به عبارت دیگر «آیا معرفت دینی بر پایههایی مبتنی شده است؟ یا ساختار آن، شبکه ماننداست؟» نگارنده در ابتدا دو دیدگاه را بررسی میکند که عبارتند از: مبناگرایی نصی و مبناگرایی تجربی، در ادامه، نگارنده زمینهها و علل پیدایش این دو دیدگاه و دلایل ناکامی آنها را به تفصیل بیان کرده و سپس دو دیدگاه دیگر؛ یعنی کلگرایی نصی و کلگرایی تجربی را تشریح کرده است. در نهایت، مقاله از این نظریه دفاع میکند که کلگرایی نصی بهترین دیدگاه معرفتشناختی است که ساختار معرفت دینی را نشان میدهد.
میزگرد: روابط بین الملل و عصر قدرت ارتباطات و اطلاعات
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی: