ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۱۴٬۷۷۹ مورد.
۱۷۲۱.

تأملی بر رابطه هنر با زندگی در تفکر دیویی (با تکیه بر مفهوم تجربه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جان دیویی تجربه در معنای عام تجربه زیباشناختی هنر و زندگی هنر به منزله تجربه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۲۱
کتاب «هنر به منزله تجربه» اثر دیویی را می توان به عنوان مانیفیست زیباشناسی پراگماتیستی قلمداد کرد که در آن دیویی با بهره گیری از بصیرت های نظریه تکامل داروینی و اصول پراگماتیستی خود، کوشش می کند که با توسل به مفهوم «تجربه» و پیوند تجربه زیباشناختی با آن، باردیگر هنر را به ساحت زندگی واقعی و روزمره آدمیان در جهان کنونی بازگرداند. گرچه برداشت دیویی از مفهوم تجربه در معنای عام آن، به عنوان تعامل میان انسان با محیطش، بنیادی داروینی دارد، ولی چنان که از تحلیل هایش خصوصاً در تشریح تجربه زیباشناختی برمی آید، دلالت مفهوم تجربه فراتر از صرف برداشتی داروینی می رود و ابعاد فرهنگی و اجتماعی به خود می گیرد. در نوشتار حاضر ما ضمن مرور دلالت مفهوم تجربه در تفکر دیویی و نسبت تجربه زیباشناختی با مفهوم تجربه در معنای عام آن، با استناد به کتاب «هنر به منزله تجربه» می کوشیم نشان دهیم که چرا عمده مثال هایی که دیویی به عنوان مبنای تجربه های زیباشناختی ذکر می کند جزء تجربه های مثبت زندگی هستند و آیا دلیل غلفت او از تجربه های منفی و دهشتناکِ حیات به مبانی پراگماتیستی و داروینیِ فلسفه اش او بازمی گردد یا ممکن است دلایل دیگری داشته باشد. مطابق آنچه از فحوای کتاب مذکور دیویی برمی آید، بخش عمده این غفلت به مبانیِ پراگماتیستی او بازمی گردد. هرچند از برخی عبارات دیویی زمینه برای اشاره به تجربه های منفی استنباط می شود، گرچه او به صراحت به مصادیق آن اشاره نکرده است.
۱۷۲۲.

عوامل موثر بر استکمال مراتب شناختی نفس بر اساس فلسفه صدرایی با تکیه بر یافته های تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استکمال شناختی مثالی وهمی عقلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۶
استکمال نفس انسان در مراتب شناختی آن اصلی ترین دلیل زندگی انسانی در این جهان است. اما سوال اساسی اینجاست که چه عواملی باعث می شوند تا انسان سریع تر و با شدت بیشتر در این مراتب ادراکی استکمال یافته و به توانمندی های ادراکی و شناختی ویژه انسان دست یابد؟ در فلسفه صدرایی بر اساس تاثیر و تاثر میان نفس و بدن با توجه به جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، قابلیت تربیت و رشد استعدادها و قوای نفس با توجه به حرکت جوهری و نیز با قبول نظریات قطعی نوروفیزیولوژی به عنوان اصول موضوعه قابل استعمال در فلسفه، عواملی مادی و متعالی در گذر از مرتبه مثالی به مرتبه واسط وهمی و سپس مرتبه عقلی قابل اثبات اند. منظور از این بیان، گذر از مراتب مثالی به عقل در سیر حرکت جوهری نفس و در نهایت تدبیر کامل واهمه انسانی یا عقل منزل توسط عقل شکوفا شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، عوامل مادی و متعالی موثر در استکمال مراتب شناختی نفس عبارت اند از: سلامت اندام های دستگاه شناختی، تغذیه و تامین غذای مورد نیاز اعضای دستگاه شناختی، ژنتیک و وراثت از بدن والدین، محیط و اجتماع، تجارب و اطلاعات موجود در خیال (حافظه)، نفس والدین و تزکیه نفس. شماره ی مقاله: ۳
۱۷۲۳.

گشودگی به جهان و عالم داری انسان از منظر ملاصدرا و مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گشودگی به جهان عالم داری جهان انسان علم حضوری هایدگر صدرالمتالهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
مسئله انسان و تحلیل هویت وی از بنیان های تفکر ملّاصدرا و هایدگر است. نحوه تلقی آن ها از انسان در عین اختلاف، اشتراکاتی نیز دارد.نگاه مشترک آن ها به مسئله انسان و وجود قرابت خاصی میان آن ها پدید آورده است.هر دو برای انسان، وجود ویژه ای در میان موجودات قائل هستند. ملّاصدرا، علم حضوری نفس به خود را عین نفس و مستلزم علم حضوری به بدن می داند و بدن پل اتصال نفس با جهان پیرامون است، این علم حضوری عین گشودگی وجود آدمی به جهان است؛ چون نفس همواره به محیط اطراف التفات دارد. و با این التفات به طور مدام هستی خود را استمرار می بخشد. هایدگر هم معتقد است که انسان مدام در حال طرح افکنی است و این طرح افکنی، ناشی از گشودگی به جهان است یعنی هر لحظه دازاین، موجودات و خود را می یابد و بر اساس این یافت طرح می افکند. هایدگر، انسان را به اصیل و غیر اصیل تقسیم می کند. انسان غیر اصیل، تابع کسان و مشهورات است، ولی انسان اصیل وجود خود را محدود در زمان خاصی می داند لذا کار های خود را متناسب با موقعیت و اهداف و برای تحقق هویت حقیقی خود انجام می دهد. ملاصدرا نیز به فعلیت رسیدن استعداد های آدمی  را مرهون نحوه تعامل انسان با جهانی می داند که آدمی در آن زیست می کند و آدمی با فعالیت های خود می تواند جهان خود را گشوده تر کند و آن را ارتقاء دهد. ملّاصدرا و هایدگرهر دو به تعامل انسان با جهان  و توانایی عالم سازی انسان تاکید دارند و تعالی انسان را در نحوه فعالیت و نوع عالمی می دانند که انسان می سازد.
۱۷۲۴.

بررسی انتقادی دیدگاه سهروردی درباره «وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت سهروردی فلاسفه مشاء تسلسل اشتراک لفظی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۲۸۳
موضوع و دایر مدار مسائل در فلسفه مشاء وجود است. می توان گفت نظام فلسفی مشاء اعم از خداشناسی، جهان شناسی و وجود شناسی مبتنی بر «وجود» است. سهروردی دیدگاه فلاسفه مشاء را درباره وجود در پرتو رابطه آن با ماهیت تحلیل می کند. به نظر وی وجود به عنوان مفهوم کلی صرفا در مرتبه ذهن تقرر دارد؛ اما فلاسفه مشاء با عینی دانستن آن، احکام مفاهیم ذهنی را با امور عینی خلط کرده اند. لذا سهروردی معتقد است فلاسفه مشاء در بحث از وجود دچار مغالطه ذهن و عین شده اند که مالاً به ناسازگاری درونی در نظام فلسفی مشاء می انجامد. وی با اظهار این مغالطه به اعتباری بودن وجود می رسد و مسائل فلسفه را از وجود شناسی به نورشناسی تغییر می دهد. در این مقاله با روش تحلیلی و انتقادی ابتدا فهم سهروردی را از وجود و رابطه آن با ماهیت مطرح و سپس با تکیه بر نظر فلاسفه مشاء، سوء فهم سهروردی را از نظر ایشان بیان می کنیم و در مرحله آخر نظر سهروردی به تفصیل مورد نقد قرار می گیرد. سهروردی در فهم نظر فلاسفه مشاء در باب وجود دچار مغالطاتی شده است که از جمله آنها می توان به مشکلات معرفت شناختی در تصور و فهم وجود، خلط عرض با عرضی، خلط ماهیت من حیث هی هی با ماهیت بشرط شی، خلط عقل با ذهن، خلط انواع تمایز بین وجود و ماهیت و خلط معقولات ثانی فلسفی با منطقی اشاره کرد.
۱۷۲۵.

هویت مندی و جهت داری فلسفه دین و معیارها و شاخص های اسلامی بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه دین جهت داری فلسفه دین اسلامی فلسفه قاره ای و تحلیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۷۲
یکی از مسائل مهم در حوزه علم شناسی، جهت داری و هویت مندی علوم است. مراد از جهت داری علم، داشتن اوصافی نظیر دینی، اسلامی، یهودی، مسیحی، سکولار و الحادی است. این مسئله درباره تمامی علوم از فلسفه مطلق به مثابه انتزاعی ترین آن تا فلسفه های مضاف، علوم انضمامی و کاربردی صادق است. فلسفه دین به عنوان یکی از فلسفه های مضاف نیز از این قاعده مستثنا نبوده و می تواند جهت دار و هویت مند باشد. عوامل مختلفی به مثابه شاخص در هویت بخشی و جهت داری فلسفه دین نقش دارند. برخی از عوامل از سنخ نظری و معرفتی اند و برخی نیز از سنخ غیر معرفتی. عوامل معرفتی عبارت اند از: نگرش ها، جهان بینی ها، فلسفه، پارادایم ها و مبادی و مبانی، موضوع، مسائل، منابع، روش و غایت. عوامل غیر معرفتی اموری نظیر انگیزه ها، نیازها، گرایش ها، بستر و فضای فرهنگی و اقتضائات اجتماعی را شامل می شود. مقاله حاضر می کوشد با روش فلسفی و عقلی، ضمن طرح جهت داری فلسفه دین، معیارها، عوامل و شاخص های جهت داری آن را نشان دهد. از نتایج و یافته های این مقاله، امکان و ضرورت فلسفه دین اسلامی به رغم وجود برخی ویژگی ها، نظیر داشتن دغدغه و سؤال جهانی و مشترک، عدم تفاوت ملحد و متدین در تفکر فلسفی درباره دین و عدم دغدغه در دفاع از عقاید دینی می باشد.
۱۷۲۶.

مطالعه تطبیقی زیبایی شناسی در اندیشه افلاطون و حکمت سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افلاطون سهروردی کمال ادراک زیبایی شناسی و زیبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۲۹۷
فیلسوفان در طول تاریخ، با یک دید جدیدی به هستی نگریسته و توانسته اند با نظریه های خود تاریخ فلسفه را متحول کنند. از جمله این فیلسوفان، افلاطون و سهروردی هستند. افلاطون و سهروردی هر یک برای ساخت نظام فکری خود از منابع متعددی سود بردند و از آن ها در آثار خود یاد کردند. علت اینکه نظریه های این دو فیلسوف در این پژوهش مطرح شده است، نزدیکی نظریه ها در اندیشه آن هاست. تفکر افلاطونی یکی از منابع مهم سهروردی در دستیابی به نظام فلسفی اش بوده و به وضوح می توان ردپای آن را در آثار سهروردی مشاهده کرد، با این حال وی کوشید تا به آن اندیشه ها با توجه به نظام فکری خاص خود و با یک دید فلسفی بپردازد و حتی آن ها را دستخوش تغییر و تحول کند تا با اعتقاداتش سازگار شود. در این پژوهش، هدف یافتن وجه اشتراک و افتراق در آراء این دو فیلسوف از جنبه زیبایی شناسی است تا از طریق مقایسه و تمایز این اندیشه ها، میزان تأثیرپذیری یک اندیشه و یا تحول آن را در طول زمان بررسی کنیم. لذا، روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق فیش برداری از کتب مرجع، مقالات و دست نوشته های معتبر می باشد. نتایج نشان داد: افلاطون در تحلیل و بیان حقیقت زیبایی، آن را تناسب و هارمونی، انطباق با فرهنگ یونان، سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد و چنین زیبایی سرمدی، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد و اشیای زیبا به اندازه بهره مندیشان از آن، زیبا هستند. از نظر سهروردی، زیبایی به حُسن تعبیر می شود که به جمال و کمال، توامان به یک پدید اشاره دارد، پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. همچنین، زیبایی امری عینی است که با عالم خارج منطبق می باشد. روابطی از جمله نورها، رنگ ها و شکل های مختلف (نمودهای عینی) منشأ درک و بروز احساس زیبایی می شود. لذا می توان نتیجه گیری نمود که از دیدگاه افلاطون و سهروردی، زیبایی، لذت ادراک و وصول کمال است که به واسطه عشق تجلی می کند و سبب حرکت می شود.
۱۷۲۷.

آرنت؛ خود و ارادۀ خودانگیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده اراد ه خودانگیخته خود منِ اراده کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۵۲
بخش عمده نظرات آرنت درباره «اراده» در آخرین اثر او یعنی حیات ذهن آمده است که بیشتر به تاریخ اراده، یعنی تجربه و تلاش های فیلسوفان برای نوشتن درباره این تجربه ها، اختصاص دارد. حکم آرنت تقریباً درباره همه این تلاش ها این است که آن ها نتوانسته اند حق تجربه های موردنظر را ادا کنند و این شکست ریشه در سوگیری در تفکر دارد؛ بنابراین، شاید فرضیه ای معقول به نظر بیاید که قصد آرنت ارائه تبیینی بسنده تر درباره اراده بوده است. هرچند آرنت تبیینی واضح از نظریه خویش درباره اراده به دست نمی دهد، اما اظهارات متعددی درباره آن دارد و ذهن را با این پرسش مواجه می کند که آیا این اظهارات می توانند تبیینی منسجم به دست دهند یا خیر.  بنابراین، سؤالات ذیل پیش رو قرار می گیرد: این قوه چیست؟ این قوه چطور با سایر قوای بشر و با «خود» یا «منِ اراده کننده» ارتباط برقرار می کند؟ رابطه این قوه با کنش چگونه است؟ توجیه آرنت از مفهوم خود و اراده خودانگیخته چیست؟ چرا آرنت بر اراده خودانگیخته تأکید دارد و آن را از تفکر جدا می داند؟ و درنهایت، آرنت در رسیدن به تبیین منسجم از اراده خودانگیخته موفق عمل کرده یا خیر. 
۱۷۲۸.

جایگاه دادۀ هیولایی در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داده هیولایی نوئسیس تقویم قصدیت زمانمندی درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۴۵
ظریه داده هیولایی نقشی مهم در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل ایفا می کند. هوسرل، با تکیه بر این نظریه، شاکله ای دوگانه از هیولای حسی و مورفه قصدی تدارک می بیند که امکان حل مسائل بسیاری را در نظریه ادراک و قصدیت فراهم می آورد. در مقابل، برخی از پدیدارشناسان و مفسران هوسرل، ازجمله سارتر، مرلوپونتی، کوینتین اسمیث، آرون گوریچ و سوکولوفسکی، امکان و اهمیت این نظریه را زیر سؤال برده اند و به زعم خود نشان داده اند که با حذف داده هیولایی و قائل شدن به شاکله یکپارچه ای از نوئسیس ها نه تنها به نظریه قصدیت لطمه ای وارد نمی شود، بلکه پدیدارشناسی هوسرل از شر عنصری نامفهوم و گنگ که فاقد ارزش تبیینی و اعتبار شهودی است خلاص می شود. در این مقاله می کوشم نشان دهم که بدون نظریه داده هیولایی بخش مهمی از دستگاه نظری پدیدارشناسی هوسرل، ازجمله نظریه تقویم، با مشکل مواجه خواهد شد. تکیه من در پاسخ به این نقدها، بیش از همه، بر اهمیت داده هیولایی در نظریه تقویم، شأن هستی شناختی داده هیولایی به عنوانِ ابژه ای تحت مقوله صوریِ وابستگی در اونتولوژی صوری هوسرل و همچنین شأن پدیده شناختی این داده ها به مثابه موجودیت های بیگانه با اگو است.
۱۷۲۹.

واقع گرایی علمی، واقع گرایی ساختاری و برهان فرا-استقراء بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معجزه نیست فرا-استقراء بدبینانه واقع گرایی ساختاری واقع گرایی وجودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۵۳
واقع گرایان علمی با استناد به برهان «معجزه نیست» (NM)، صدق (تقریبی) نظریه های علمی و وجود هستومندهای (مشاهده ناپذیرِ) پیشنهاد شده توسط آن ها را علت موفقیت علوم در پیش بینی و توضیح می دانند. اما ضدواقع گرایان با استناد به برهان «فرا-استقراء بدبینانه» (PMI)، ادعا می کنند نظریه های موفق و در عین حال کاذبِ گذشته نشان می دهند که رابطه ای بین موفقیت یک نظریه در توضیح و پیش بینی، از یک طرف، و صدق آن نظریه، از طرف دیگر، وجود ندارد. یکی از مهم ترین پاسخ های واقع گرایان به PMI، نظریه «واقع گرایی ساختاری»، ارائه شده توسط جان ورال است. هدف این نظریه این است که نشان دهد ساختار صوری-ریاضی نظریه های موفقِ گذشته در نظریه های موفق امروزی حفظ شده اند، و ترم های حاکی از این ساختارها، به هستومند هایی (ساختارهایی) یک سان ارجاع می دهند. در این مقاله، پس از توضیح NM و PMI، با بررسی و نقد نظریه واقع گرایی ساختاری در دو خوانش معرفت شناسانه و هستی شناسانه، نشان خواهیم داد که این نظریه توان رد برهان PMI به شکلی فیصله بخش را ندارد. با این حال، برون شد مقاله این است که چنان چه واقع گرایانِ ساختاری دامنه واقع گرایی خود را به گزاره های وجودیِ نظریه های علمی، یعنی به نوعی واقع گرایی موسوم به "واقع گرایی وجودی" محدود سازند، دیگر برهان PMI علیه آن ها کارساز نخواهد بود.
۱۷۳۰.

گفتمان علوم انسانی بومی یا علوم انسانی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم علوم انسانی گفتمان علمی اجتماع علمی علوم انسانی جهانی علوم انسانی بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۱۱
دو گفتمان کلان درباره علوم انسانی وجود دارد: اول، گفتمان جهانی علوم انسانی که ریشه در مباحث رابطه علوم انسانی و علوم طبیعی دارد و نسخه واحدی برای علم و از جمله علوم انسانی قایل است. دوم، گفتمان علوم انسانی بومی یا اسلامی که پس از استقلال کشورهای جهان سوم از جمله جوامع اسلامی، مجال بیان یافت. مجادله گفتمانی مزبور در ایران به ویژه پس از انقلاب اسلامی، تجلی بارز یافت که هنوز ادامه دارد. در این مقاله با تمرکز بر ماهیت علوم انسانی و قرائت های مختلف اندیشمندان از این موضوع، این پرسش مطرح شد که ماهیت علوم انسانی- اجتماعی با کدام یک از دو گفتمان جهانی یا بومی- اسلامی قرابت بیش تر دارد؟ پاسخ به سؤال مزبور و حاصل بررسی فرضیه پژوهش با اتکا به روش اسنادی- کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل توصیفی- تحلیلی این شد که با عنایت به ابعاد ماهوی نظام دانش علوم انسانی، یعنی ماهیت دوگانه حقیقی- اعتباری گزاره های آن، هیچ یک از دو گفتمان مزبور به تنهایی قادر به تکفل و هدایت نظام دانش علوم انسانی در کشورهای مختلف نیست. در نتیجه، تعامل دو گفتمان جهانی و بومی علوم انسانی، برای تغذیه ابعاد عام و ثابت و خاص و متغیر نظام علوم انسانی- اجتماعی ضرورت دارد. کیفیت ترکیب تعاملی دو گفتمان جهانی و بومی علوم انسانی در سایه واقعیات و اقتضائات و نیز بر پایه انسان شناسی فلسفی بومی، شاخص پیشرفت یا پسرفت علمی یک کشور می باشد.
۱۷۳۱.

گسست از بیان امر الهیِ هگلی در پیکرسازی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل امر الهی خدا دین هنر پیکرسازی هنر مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۳۹
هگل از معدود متفکرانی است که به هنر پیکرسازی اندیشیده است. وی در کتاب پدیدارشناسیِ روح در ذیل مبحث دین به طور موجز و در درس گفتارهای زیباشناسی به تفصیل درباره پیکرسازی سخن گفته است. ویژگی مشترک این دو متن آن است که امر مطلق که مترادف امرِ الهی است در هر دو متن، توانسته است از طریق پیکرتراشی در حد توان و ظرفیت هنر به بیان آگاهی از خویشتن بپردازد. هگل، هنر پس از رُمانتیک را پایان یافته می داند و معتقد است که هنر دیگر نمی تواند نمایان گر و بیان گر نیاز روح باشد زیرا دیگر هنر نیاز مبرم روح نیست. پیکرسازی مدرن تفاوت ماهوی با تلقی هگل از این هنر دارد با این حال این تلقی جدید از پیکرسازی هم از بطن اندیشه هگل قابل دریافت است. هگل هنر پیکرسازی را بیان گر و بازنمایاننده امر الهی در مراحل مختلف تاریخ (اعم از تاریخ دین و تاریخ هنر) می داند. در هنر مدرنیسم، پیکره انسان به عنوان مأمن و معبد روح، متلاشی شده است و هنر پیکرسازی دیگر نمی تواند بیان گر امر الهی باشد. در واقع بنیاد پیکرسازی مدرن، اصالت بشر است و امور فردی و اجتماعی انسانی جایگزین امر الهی می شود. در این مقاله تلاش شده است نسبت بین امر الهی و اعلام پایان هنر توسط هگل مورد تأمل قرار گیرد سپس گسست از بیان امر الهی در پیکرسازی مدرن بررسی شود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تلقی سکولار از پیکرسازی مدرن می تواند از بطن اندیشه هگل بیرون کشیده شود.
۱۷۳۲.

عقل در محدوده دین تنها از نگاه ابوحامد محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل ایمان دین محدودیت عقل غزالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
غزالی ضمن تأکید بر وجود ارتباط محکم بین عقل و دین بر این باور است که برخی از عقاید دینی نیازمند تأیید عقلی به معنای عقل نظری است، اما عقل را در درک عملی دین ناتوان دانسته است و دین را ارزشمندتر از عقل می داند. او معتقد است عقل مقدمه ای است برای ورود به ساحت دین. بنابراین او عقل را به کلی کنار نگذاشته و آن را مقدمه ای برای رسیدن به ساحت دین در نظر گرفته است و نقش آن را در دریافت حقایق دینی می پذیرد. این متکلم دست عقل را در رساندن انسان به سعادت حقیقی کوتاه می داند، و مقام عقل را در مقابل مقام ایمان تنزل می بخشد. در واقع او عقل را شارح دین می داند. با این وجود او بین عقل و دین پیوند عمیقی قائل است و عقل را بهترین پشتیبان برای دین به حساب می آورد. غزالی فقط با عقلی مخالف است که به توان خود و بدون مبنا قرار دادن روش های دیگر سعی می کند به باور برسد. از این رو در این مقاله به ارتباط عقل و دین پرداخته شده است. روش این تحقیق از نوع روش کیفی با استفاده از مطالعه هرمنوتیکی شخصیت و متون غزالی می باشد.
۱۷۳۳.

تحلیل رمان های نوجوان فرهاد حسن زاده بر پایه انگاره تفّکر مراقبتی لیپمن (مطالعه موردی: داستان های گروه سنی «د» و «ه » با موضوع پایداری در دفاع مقدّس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهاد حسن زاده متیو لیپمن برنامه فبک تفکر مراقبتی مهارت های خودآگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۳۳۴
پرورش خودآگاهی، ارزش های اخلاقی و دینی و هنجارهای اجتماعی از کارکردهای تفّکر مراقبتی است. آموزش تفّکر مراقبتی در حلقه کندوکاو، نوجوان را در موقعیت تنش زایی که ممکن است با آن روبه رو شود، هدایت می کند. لیپمن و اندیشمندان برنامه فبک، استفاده از داستان را برای افزایش قدرت تفّکر، رشد فردی و میان فردی و پرورش ارزش های اخلاقی و اجتماعی به دلیل جذابیت داستان در رویه آموزش و نیز تمرکز روحیه گریزان نوجوان مبتنی بر بسندگی داستان های فبک در برنامه های درسی نوجوان مؤثر می دانند. پژوهش، با هدف شناخت کارکردهای تفّکر مراقبتی در رمان های نوجوان حسن زاده برای گروه سنی «د» و «ه » با موضوع پایداری در دفاع مقدّس بر پایه نظریه لیپمن در انطباق با ارزش های رایج در ایران با رویکردی توصیفی- تحلیلی برای پاسخ به چندی و چونی کارکردهای تفکّر مراقبتی در رمان های مورد مطالعه انجام شده است. تکیه حسن زاده بر افزایش مؤلفه تفکّر فعّال (حل مسأله، مهارت تصمیم گیری) و مؤلفه پرورش ارزش های بومی، هنجارهای اجتماعی و تکیه بر همدلی بیشتر و احترام به دیگران، شکیبایی، تاب آوری و حس پایداری در نوجوان است؛ بنابراین، برخی رخدادهای داستا ن، حیرت و پرسشگری نوجوان را برمی انگیزاند که سبب آموزش غیر مستقیم تفکّر فعّال و ارزش گذار در پی این حیرت و پرسشگری به نوجوان خواننده / شنونده است.
۱۷۳۴.

سوسور به روایت دریدا : نوشتار به مثابه امر غاصب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوسور دریدا تفاوت نوشتار غاصب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۴۳۶
دریدا نقش به سزایی در معرفی سوسور به گفتمان فلسفی و زبان شناختی زمانه ما دارد. این مقاله ضمن پرداختن به بنیادهای فکری سوسور و تاثیر گذاری سوسور بر دریدا بر آن است که نقد ساختارزدایانه دریدا نسبت به سوسور در مسأله نوشتار را مورد تحلیل قرار دهد. سوسور در کتاب دوره زبان شناسی عمومی، با تقسیم بندی قلمرو زبان به دو بخش بیرون و درون، نوشتار را از قلمرو درونی زبان بیرون رانده و آن بازنمایی زبان تلقی می کند. سوسور نوشتار را غاصب جایگاه گفتار دانسته و آن را امر حاشیه ای تلقی می کند. اما دریدا معتقد است سوسور با تعیین حدود درون و بیرون برای زبان و خروج نوشتار از قلمرو درونی زبان، نتوانست از متافیزیک میتنی بر حضور تخطی کند. وی با طرح مفهوم Differance به وجه مستقل نوشتار نسبت به گفتار اشاره داشته و نوشتار را از به انقیاد درآمدن گفتار خارج می کند. به باور دریدا، اختیاری بودن نشانه می تواند دال را از انقیاد مدلول بیرون آورده و دال های متکثر ایجاد کند. از نگاه وی، Differance نشان دهنده امکانی برای شدن های مستمر در متن است و این شدن ها زنجیره بی پایانی از دال ها را به همراه خواهد داشت.
۱۷۳۵.

مفهوم تعلیم و تربیت در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه فلسفه تعلیم و تربیت مفهوم تعلیم مفهوم تربیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۷
تبیین مفهوم تعلیم و تربیت در جهان بینی صدرایی که هم جامعیت دارد و هم به نگاه دین نزدیک تر است در بنای فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بسیار ضروری و تأثیرگذار است. در ارائه تعاریف و تبیین مفاهیم هم علاوه بر رعایت سنخیت با ریشه های لغات، باید انطباق و تناسب آنها با فلسفه و جهان بینی مقبول هم مورد لحاظ و اهتمام باشند، این امر ما را به بازنگری در فهم معانی این واژه ها در این چارچوب فرامی خواند. لازمه این امر تتبع و تحقیق و تدقیق در کتب لغت و نیز اهتمام به تأمین نظر جهان بینی صدرایی است. کاربرد واژه تعلیم در مواردی است که با تکرار زیاد، اثری در نفس متعلم ایجاد می شود و این امر با رمز اصلی تعلیم در نگاه صدرایی که رسوخ هیئت حاصل از تکرار در نفس است کاملاً همخوان است. تربیت را از چهار ریشه دانسته اند که در همه موارد معنای افزایش و ازدیاد هست و این معنا با حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول و اشتداد مرتبه وجود انسانی در آثار صدرالمتألهین سازگاری دارد و آنچه موجب ازدیاد و شدت و افزونی خود متربی بشود، و وجود آن را اشتداد بخشد، تربیت نامیده می شود. آنچه برای اشتداد وجود انسان، باید افزایش یابد، تقواست و اصل و روح تقوا، ایمان است که دستیابی به لایه اول ایمان با تعلیم و لایه دوم با سلوک است و لایه سوم هم پس از کسب تقوا از طرف خداوند افاضه خواهد شد.
۱۷۳۶.

سازگاری اصل های اخلاقی با موقعیت وابستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توصیف های عمل مناسبت اخلاقی سیالیت لغوپذیری تشخیص اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۱۳
در این مقاله نخست یک مبنای متافیزیکی جزئی گرایانه بیان می شود و بر وجاهت آن تأکید می شود: مناسبت اخلاقی توصیف های عمل، براساس موقعیتْ تغییرپذیر است؛ امتیاز مثبت و امتیاز منفی توصیف های عمل، در موقعیت های مختلف می تواند تغییر کند؛ دوم اینکه در مخالفت با جزئی گرا تبیین می شود که اصل های اخلاقی دست کم از دو نظر قابلیت سازگاری با موقعیت وابستگیِ مناسبت اخلاقی توصیف های عمل را دارند: الف) اصل های اخلاقی در جریان اِعمال، سیال هستند؛ چون اساساً اصل های عملی، عمل را (کاملاً) مشخص نمی کنند. ما در هر موقعیت جزئی باید تشخیص دهیم که کدام فرد عمل را انجام دهیم یا کدام طریق خودداری از یک عمل را اِعمال کنیم. اِعمال اصل های اخلاقی، نیازمند حساسیت به موقعیت است؛ ب) اصل های اخلاقی، لغوپذیر هستند. لغوپذیری اصل های عملی که اصل های اخلاقی ازآن جمله اند، به این معنی است که می توانیم جلو عمل به آنها را در یک موقعیت جزئی بگیریم. اصل های اخلاقی به مثابه عزم های مدید، اگر ما نتوانیم در یک موقعیت جزئی به آنها عمل کنیم کنار گذاشته نمی شوند یا باطل نمی شوند. مسدودکردن اصل های اخلاقی دست کم در دو صورت پذیرفتنی است. یکی درصورتی که شامل برخی موقعیت ها نشوند؛ دوم درصورتی که اِعمال یک اصل اخلاقی با اِعمال اصل یا اصل های اخلاقی دیگر در تعارض باشد.
۱۷۳۷.

ادراکات اعتباری: سنجش تعاریف ارائه شده و عرضه تعریف بدیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعریف ادراکات اعتباری نظریه اعتباریات علامه طباطبایی نفس الامر مفاهیم عقل عملی گزاره های ارزشی افعال ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۰۳
علامه طباطبائی از تعابیر گوناگونی برای تعریف ادراکات اعتباری بهره برده اند؛ اما هیچ یک از آن ها تمامی شاخص های یک تعریف مطلوب، مانند جامع بودن، مانع بودن، روشن تر و شناخته شده تر بودن معرِّف نسبت به معرَّف و غیره را دارا نیستند. لذا این نوشتار درصدد است تعریفی از ادراکات اعتباری ارائه کند که حتی الامکان ضمن رعایت الزامات فوق و انطباق حداکثری با این نظریه اعتباریات، چیستی و حدود این ادراکات را به مثابه آیینه ای تمام نمای منعکس نماید تا زمینه فهم دقیق و بهره گیری از این نظریه هرچه بیشتر فراهم گردد. ابتدا در تعریف پیشنهادی تفکیک مفاهیم و گزاره ها صورت پذیرفت. تعریف مفاهیم اعتباری از دو عنصر محوری تشکیل شده است: اولی امر عامی است که مَقسم واقع می شود و همان «تصورات ذهنی» است. دیگری فصلی است که مفاهیم اعتباری را از حقیقی (شامل مفاهیم ماهوی و معقولات ثانی) متمایز می کند. فصل مذکور با بررسی تفصیلی، از میان چهار وصفِ پرکاربرد و محوری مفاهیم اعتباری شامل «تعلق به حوزه عمل»، «عدم تحقق مستقل از ذهن»، «حاصل اعطای حدود اشیاء بودن» و «ساخته افعال ذهنی بودن» انتخاب شد. درنهایت بر رابطه اراده انسان و دواعی باطنی او با ادراکات اعتباری برای جلوگیری از برخی سوءبرداشت ها و فهم بهتر آن نظریه تأکید شده است. خلاصه تعریف حاصل: مفاهیم اعتباری، مفاهیمی هستند که افعال ذهنی، چیستی (ماهیت) آن ها را رقم می زنند. این افعال ارادی با بهره گیری از احساسات و دواعی باطنی در تصورات تصرف کرده و آن ها را پدید می آورند. مجموع این مفاهیم و روابط آن ها، نفس الامری را تشکیل می دهند که گزاره های اعتباری از آن حکایت می کنند.
۱۷۳۸.

انسانی کردن تکنولوژی پزشکی: وجه آشکار شده در پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کرونا COVID-19 تکنولوژی انسان زدایی انسانی کردن پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۳۹
ویروس کرونا با سرعت زیادی در حال گسترش در جهان است و انسان با تمام توان خود تلاش دارد در برابر این ویروس از خود محافظت کند. آدمی مانند سالیان گذشته تکنولوژی را راه حلی برای برون رفت از این شرایط در نظر گرفته و دست به دامان آن شده است. روش های غربالگری، پیشگیری و درمان مختلفی با استفاده از تکنولوژی گسترش یافته است. استفاده از تب سنج های دیجیتال، ماسک های متنوع، لباس های کامل پیشگیری مانند گان و لباس اورال(Overall) و دستگاه های ونتیلاتور از جمله استفاده های مختلف از تکنولوژی در این راستاست. انسان زدایی تکنولوژی ویژگی ای است که از گذشته نیز مطالب متعددی در باب آن نگارش شده و مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از دریچه نگاه فلاسفه ای همچون لاتور، فینبرگ و هایدگر به مقوله انسانی کردن تکنولوژی پزشکی بپردازیم و اینکه آیا می توان برای ارتقاء رابطه پزشک و بیمار در این شرایط، تکنولوژی های انسانی ساز را جایگزین تکنولوژی های انسان زدا کنیم یا خیر.
۱۷۳۹.

مبانی مکتب تفکیک از نظر محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مکتب تفکیک محمدرضا حکیمی نقد فلسفه و عرفان فلسفه و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۴ تعداد دانلود : ۳۷۷
محمدرضا حکیمی نگرش عده ای از فقها به علوم بشری را، که از بیرون وارد حوزه دینی شده اند، «مکتب تفکیک» خواند. پیروان این مکتب، درمورد علوم بشری، بیشتر دغدغه ای اعتقادی و معارفی داشته اند. آنان در مباحث فقهی و سیاسی اختلاف اجتهادی داشته اند، ولی در این نکته با هم موافق بوده اند که باید اصل دین را، که نص صریح کتاب و سنت است، از علوم بشری، که هر لحظه در حال تغییر و دگرگونی است، جدا کرد و از ورود این علوم به حوزه دین جلوگیری کرد تا بتوان حقیقت نظر قرآن و اهل بیت را در مباحث گوناگون درک کرد. پیداست که وارد شدن این علوم به حوزه دین باعث پدید آمدن تأویل های تازه از قرآن و سنت می شود و همین به دور شدن از مکتب وحی می انجامد. تفکیک یعنی منفک کردن فهم متون دینی از فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی که خود از علوم بشری قلمداد می شوند. حکیمی تعقل را از فلسفه جدا می داند و معتقد است مخالفت با فلسفه لزوماً مخالفت با تعقل نیست، بلکه می توان در «سایه وحی» از «تعقل فطری و الستی» بهره برد و به تازه هایی از معارف دینی دست یافت. این نوشتار می کوشد مبانی فکری حکیمی در این حوزه را آشکار کند.
۱۷۴۰.

بررسی تطبیقی آیات و روایات تجرد نفس از دیدگاه مکتب تفکیک و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس جسمانیت نفس مکتب تفکیک صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۳۸
مسئله تجرد نفس به دلیل پیوند تنگاتنگ با دیگر مسائل مطرح در حوزه معارف اسلامی در زمره مباحثی است که همواره مورد توجه عالمان مسلمان بوده است. پیروان مکتب تفکیک از سویی با رد براهین فیلسوفان بر تجرد نفس و اقامه برخی ادله و از سوی دیگر با تکیه بر ظواهر روایات به جسمانیت نفس معتقد ند. در مقابل، صدرالمتألهین با عنایت به ادله متعدد عقلی و نیز شواهد نقلی، نفس را موجودی مجرد می داند. با توجه به اینکه هر دو دیدگاه، در اثبات مدعای خود در زمینه تجرد نفس به آیات و روایات اشاره کرده اند، در این پژوهش کوشیده ایم تا ادله نقلی ایشان را در این زمینه مورد واکاوی قرار دهیم. مطالعه آثار این دو تفکر و نیز بررسی آیات و روایات مربوط به نفس، این فرضیه را تقویت می سازد که دیدگاه صدرا مبنی بر تأیید تجرد نفس توسط ادله نقلی، از پشتوانه منطقی و استواری برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان